مهرداد ایروانیان
Mehrdad Iravanian
معمار سال ایران، 1399
• معمار، شهرساز، مجسمهساز و نقاش
• گفتمان جمعی در پروژههای شیراز و ارتباط این پروژهها با مخاطبان عمومی
• به کارگیری مفاهیم نوین و تکنیکهای طراحی با مصالح متنوع
• خلاقیت، جریانسازی، تحول و دگرگونی در معماری شیراز بعد از جنگ تاکنون
• تدریس و پرورش نیروهای ارزشمند در معماری شیراز، دانشگاه و خارج از آن
• تحت تاثیر قراردادن و بالا بردن سلیقهی عمومی در مواجهه با معماری
• اخلاقمداری و دارا بودن زبان شخصی در معماری و بالا بردن توقع عمومی از معماری
• احترام و ایجاد تعامل معماری با جامعه و مردم، تاثیرگذاری در فضاهای عمومی و شهری و طراحی بناهای بسیار شاخص در سیمای شهری شیراز از دههی 70 شمسی، همچون پروژههای پارک حاشیهی چمران شیراز و سرزمین سبز صدرا و…
• ارتقای کیفیت و مداومت و استمرار کار خلاقانه و حرفهای در طی زمان و از سالیان دور تا کنون
مهرداد ایروانیان، نقاش، مجسمهساز و معماری که با گفتن «معماری معاصر ایران» از اولین کسانی است که نامش در ذهن متبادر میشود. او از کودکی به نقاشی علاقهمند بود و این علاقه رفته رفته بیشتر شد و دیگر حوزههای هنر مثل موسیقی و سینما را هم در بر گرفت، بر همین اساس طبق توصیهی پدر به آمریکا رفت تا در رشتهی طراحی صنعتی تحصیل کند. در زمان تحصیل برای کنسرتی به مکزیک میرود و آن شب با تعدادی دانشجوی آمریکایی ملاقات میکند و آنجا بود که راه خود را پیدا میکند. بعد از گفتگو دربارهی موضوعات مختلف، هر یک به شرح علایق خود پرداختند و بعد از صحبتهای ایروانیان، این دانشجویان که خود نیز در رشتهی معماری تحصیل میکردند، مجموعه علایق او را مرتبط به معماری دانستند. بعد از صحبتهای آن شب، ایروانیان به خانوادهاش اطلاع میدهد که تصمیم دارد رشتهی خود را به معماری تغییر دهد. او در اینباره میگوید:«من به دنبال چیزی بودم که نمیدانستم چیست ولی میخواستم فصل مشترک نقاشی، موسیقی، طراحی صنعتی، سینما و در کل علایق من باشد. بعد از رفتن به دانشکدهی معماری اولین پروژهای که در کلاس طراحی عنوان شد انتخاب یک قطعهی موسیقی و تبدیل آن به یک ساختمان یا فضا بود و در آن زمان من متوجه شدم که همیشه به دنبال این رشته بودهام.»
این علایق کاملا بر آثار ایروانیان تاثیرگذار هستند. وی معتقد است که هر فرد با توجه به سالهای زیستهاش شبکهای از ایدههای ذهنی دارد و هر اثری که میبیند و یا چیزهایی که میشنود بر ناخودآگاه او اثر میگذارند. برای مثال او از «جنگ ستارگان» نام میبرد که در زمانی که بسیار کم سن بوده، به قدری او را تحت تاثیر قرار داد که به دنبال چگونگی خلق آن میرود. همینطور آثار موسیقی که شاید مستقیما تاثیری بر یک اثر خاص نداشته باشند اما مجموع تمام این تجربهها در هنگام خلق یک اثر به شکلی دیگر بروز پیدا میکنند.
آثار ایروانیان شامل شیوهای خاص نمیشوند و در هر پروژه، وی کانسپتی بسیار متفاوت از دیگر کارهای خود بر میگزیند. خود او نیز آثارش را دارای سبک خاص و مشخصی نمیداند و عقیده دارد که سبک را مخاطب و یا منتقد اثر تعریف میکند نه خود معمار. او معتقد است که هر اثر باید با توجه به ویژگیها، محدودیتها و در واقع به کمک «کانتکست» خود تعریف شود و میگوید:«هر پروژه، سناریوی خود را مینویسد».