علی سوداگران، نازنین کازرونیان
Ali Sodagaran & Nazanin Kazeroonian
معمار سال ایران، 1398
چطور کار به اینجا رسید
در سال 1374، ادامه تحصیل در رشته ی معماری اولین گزینه ی انتخابی من نبود، دوران دبیرستان به واسطه ی گذراندن طرح کاد، در یک شرکت نقشهكشی صنعتی، به طراحی صنعتی علاقمند شده بودم، و حتی تابستانها هم كه مدرسه تعطیل بود، سر كار میرفتم. یادگیری نقشهكشی و تجسم قطعات صنعتی تجربه ی ارزشمندی بود كه بعدها برایم بسیار مفید واقع شد، اما در آن سالها قبولی در رشته ی طراحی صنعتی بسیار دشوار و آیندهاش نیز نامعلوم بود، بنابراین پس از اطلاع از تاسیس دانشكده ی معماری دانشگاه آزاد شیراز، مصمم به تحصیل در رشته ی معماری شدم که به تصور آن زمان من، نزدیکترین رشته به طراحی صنعتی بود. پس از ورود به دانشکده ی معماری، با اینکه ناآشنا به این رشته نبودم، اما همیشه نحوه ی تولید معماری ارزشمند، برای من، علامت سوال بود، و هرچه به پیش رفت، به همراه اطلاعات معماری، سوالات نیز بیشتر و معنی معمار و معماری پیچیدهتر گشت .
در هر سمینار، جلسه، کلاسی که شرکت کردم، کتاب و مجلهای که برگ زدم و یا خواندم، دامنه ی این سوالات افزایش یافت و با شنیدن و دیدن گفتارها و طرحهای متناقض، مرز بین ساختمانسازی و معماری همچون رازی برایم تا انتهای دوران تحصیل باقی ماند. به یاد دارم استادی داشتیم كه در زمان كركسیون با صدای خاص و لبخند میگفت، «آرتش كم است» معنایش این بود كه پروژهات نیازمند به هنرمندی بیشتری دارد، تمام موارد عملكردی برایم قابل درک بود، اما اینكه چگونه میشود آرت كاری را زیاد كرد، یكی از همان مجموعه سوالها بود.
١٣٧٨
اما ارتباط با سال بالاییها رنگ و بوی دیگری داشت و به لطف برگزاری آتلیههای هم زمان ورودیهای مختلف، این ارتباط بسیار معمول و مفید بود. بسیاری از سوالات و گفتگوهایی كه با اساتید سركلاس امكانپذیر نبود، ما بین سال بالایی و سال پایینی محقق میشد. این ارتباط بسیار فراتر از ساعات كلاس و عملاً تمامی زندگیمان را تحت و شعاع قرار میداد، لازم نبود برای حضور در دانشگاه كلاس مشخصی داشته باشیم، همگی هر روز دانشگاه بودیم و در محوطه ی ساختمان قدیمی به گفتگو میپرداختیم و بر سر كلاس خود و یا دیگر ورودیها حاضر میشدیم .
از اتفاقات مهم دیگر آن دوران، تشكیل انجمن معماران جوان شیراز بود، كه تشكلی دانشجویی با هدف پیوند بدنه دانشگاه با دیگر نهادها و بالا بردن سطح كیفی دانشگاه بود و برگزاری سفرهای دانشجویی برای بازدید بناهای تاریخی، برگزاری اولین همایش معماری ایران در شیراز، دعوت از پیشكسوتان برای سخنرانی و برگزاری نمایشگاه از جمله اقدامات انجمن بود. همگی این فعالیتها شور هیجان حضور در دانشگاه را افزایش میداد. اما یكی از كارهای ارزشمند این انجمن تعریف المانهای كاربردی، برگزاری مسابقه و پیگیری جهت ساخت این المانها از طریق ارگانهای مرتبط بود. برای مثال بدون هیچ درخواستی، كیوسك روزنامهفروشی، سطلزباله، نیمكت و… به مسابقه گذاشته میشد و سپس برای اجرا به شهرداری مراجعه و طرحها را ارائه و یا از طرحها نمایشگاه برگزار كرده و از مسئولان برای بازدید دعوت به عمل میشد، عموم طرحها هیچگاه اجرایی نشد اما طرح اطلاعات گردشگری ارگ كریمخانی، یكی از آن موارد بود كه به لطف انجمن محقق شد و تجربه ی ارزشمندی در دوران دانشجویی برایم به همراه داشت.
در این بین هدیه گرفتن كتاب تنها دویدن نادر خلیلی تجربه ی دیگری بود كه در آن سالها بسیار بر من اثر گذاشت، و امكان تصور تنها دویدن به دور از تبلیغات، هیاهو و مد روز را امكانپذیر كرد.
۱۳۸١
پایاننامه ی فوقلیسانس، فرصت خوبی بود تا ذهنم را منظم، مطالعاتم را دستهبندی، و برای سوالات پیشین به دنبال جواب باشم، اما انتخاب عنوان بسیار دشوار بود، زیرا سال بالاییهایی را میدیدم كه همگی علاقمند بودند ماكزیمم توانایی خودشان را در پایاننامه به نمایش بگذارند، اما درنهایت طولانی شدن و غیر واقعی بودن موضوع، امكان جمعبندی به آن ها نمیداد. بنابراین مصمم شدم موضوعی مشخص و كاربردی انتخاب كنم كه پس از فارغالتحصیلی برایم مفید واقع شود و نتایجش تنها در كتابخانه باقی نماند.
در آن زمان مسابقه ی طراحی ساختمان وزارت نفت برگزار و رویكرد معماری پایدار در این مسابقه برای اولین بار مطرح شده بود. من كه تا قبل از آن به معماری سبز علاقمند بودم، با رویكرد معماری پایدار به دنبال مسابقهای گشتم كه تاریخ تحویلش با زمان اتمام پایاننامهام هماهنگ باشد. پس از جستجوهای فراوان مسابقهای یافتم كه در انگلستان هر سال برگزار میشد و موضوعش طراحی یك خانه برای خانواده ی چهار نفره، در شهری كه زندگی میكنید بود و هر سال كتاب شركتكنندگان در هر دوره به چاپ میرسید و نفرات نخست نیز جوایز نقدی دریافت میكردند. موضوع خیلی ساده بود و با عناوین پایاننامههایی كه در آن زمان مد بود همخوانی نداشت، اما طراحی و مطالعات همین موضوع ساده سه سال وقت گرفت و درنهایت جایزه معماری سال ٢٠٠٤ دانشگاه آكسفردبروك را برد (طراحی خانهای در باغات قصردشت شیراز با رویكردهای زیست محیط و معماری پایدار)، به همراه همسرم دفتر معماریمان را از اتاق کار آپارتمانمان شروع و قرارهایمان را خارج از دفتر هماهنگ میكردیم. در آن زمان كه كارفرمای خاصی نداشتیم به تجربه دوران قبل، خودمان به دنبال تعریف پروژه بودیم. در بناها و سایتهای تاریخی و یا شهری قدم میزدیم، مشكلات را از دید خودمان بررسی، و سپس طرح و پیشنهادمان را به سازمان مربوطه ارائه میدادیم (تا اواخر دهه ی هشتاد با این روش پروژه تعریف كردیم). بسیاری از طرحهای ما در حوزه ی میراث فرهنگی به همین شكل اجرایی گردیدند، از اطلاعات گردشگریهای قلعه دختر، بیشاپور و سپیدان و چمران گرفته تا مسیر بازدید و گیت ورودی و شیشههای دور درگاها و تندیسهای تخت جمشید كه در معرض تخریب به وسیله ی بازدیدكنندگان بودند، طراحی و جایگزین داربستهای متداول گردیدند و بعدها در دیگر سایتهای تاریخی با همان جزئیات اجرایی مورد استفاده قرار گرفتند. حتی احیا آب انبار دیوانخانه نیز جزء این دسته از پروژهها بود.
تجربه ی كار و ساخت بنایی نو در محوطههای تاریخی، بیشاپور، قلعه دختر و تخت جمشید، لذت كشف جوابهایی از بستر پروژه در قالبی غیرقابل پیشبینی، اهمیت كانتكس را از همان سالها بهعنوان منبع واقعی جوابها برای ما آشكار ساخت و معماری زمینهگرا نه بهعنوان یك شعار، بلكه راهكاری برای تولید معماری ماندگار را نشان داد .این مجموعه طرحها جوایز متعددی دریافت كردند و در نشریات مختلف به چاپ رسیدند و بعدها در طراحی بناهای شهری نیز در كارهایمان امتداد یافتند .
۱۳۸۹
اما تاثیرگذارترین اتفاق برای ما شركت دادن پروژه احیا آب انبار دیوانخانه و كسب مقام اول دو مسابقه ی معمار و هنر و معماری همان سال بود. آن سال ما با دو پروژه، ویلای آخر هفته و آب انبار دیوانخانه شركت كرده بودیم و تصور میكردیم ویلای آخر هفته بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و با اینكه فینالیست مسكونی شد، اما احیا آب انبار دیوانخانه مورد توجه قرار گرفت. برنده شدن در معتبرترین جوایز معماری داخلی، انرژی و انگیزه ی ما را تقویت بخشید، اما از آن مهمتر دلایل و نظر داوران بود.
هیات داوران (گیسو و مژگان حریری، نادر تهرانی، هادی تهرانی و نسرین سراجی كه شاید بتوان گفت قویترین دوره ی داوری در طول برگزاری مسابقات بود و دیگر تكرار نشد)، پروژه را همسو با خطوط فکری و جزئیات اجرایی پیتر زومتور و كارلوس اسكارپا میدیدند، و این گفتگو كه در نشریه ی معمار۶۴ چاپ گردید برای ما بسیار جالب بود، اسامی معمارانی كه کم آشنا بودند و در آن سالها خیلی در اخبار جایی نداشتند، ما را واداشت تا هر دو را پیگیری، پروژههایشان را از نزدیك ببینیم و پیشینه و افكارشان را دنبال كنیم. شناخت این دو، دریچهای جدید بر ما گشود، تا از زاویه ی دیدشان، برای تعدادی از سوالهایمان جوابهایی بیابیم .در واقع آنچه قبلاً به صورت ناآگاهانه و بر اساس تجربه ما را تحت تاثیر قرار میداد و از آن بهره میجستیم، اكنون به صورت آگاهانه در دسترس بود. چند سال بعد كتابهای پیتر زومتور به فارسی ترجمه گردید و در دسترس عموم قرار گرفت .
١٣٩٢
طراحی خانه آپارتمان ۱۴۴ حاصل این تجربه بود كه چگونه با تمركز بر بستر پروژه و امكانات بومی، میتوان به راهكارهای ساده، ارزان و نوین دست یافت و چگونه مصالح میتوانند همسو با این راهكارها فراتر از پوشش عمل كنند.
مختصات این پروژه كه خاطرات دوران كودكیم در آن شكل گرفته بود، فرصتی استثنایی برای محک باورها و تجربیات قبلی بود. آپارتمانی خانوادگی بر روی خانه ی كودكی با توجه به روحیات و علاقمندیهای هر خانواده در هر واحد، با اطلاع از مشكلات پیرامونی قبلی پلاک و علاقمندی برای تجربه ی جوابهای از قبل تجربه نشده، كار را دشوار میساخت. پروژه كه در محاصره ی ساختمانهای اطراف است مانند دژی سنگی كاملاً درونگرا، به جای تمركز بر دید خارج، كه به ساختمانهای اطراف منتهی میشود، برای هر واحد، فضای سبزی در دل خود پدیدآورده كه ساماندهی فضاها را به دور آن شكل میدهد و نیاز ساختمان را به پنجرههای متعدد جنوبی برای فضاهای عمومی را از بین میبرد. پروژه بیشتر درون گراست تا برون گرا و عملاً تراس سبز مركزیست كه دید و نور فضاهای عمومی را تامین مینماید و نمای شمالی نیز مانند قطعه سنگ بزرگی با نگاه انتقادی به جداره سازیهای پیرامونش، علاقهای به تعامل ندارد و تنها برای ورود نور، روزنههایی كوچك ما بین تختهسنگها قرار گرفته كه در دل این روزنهها گیاهان آویزان به نمای خارجی و فضای اتاقهای شمالی گرمی میبخشند. این پروژه ماحصل تمامی تجربههای قبلی و درك ما از زمینه است و زندگی در آن امكان تجربه و تحلیل دقیقتری از تصورات پیشین را برایمان فراهم میسازد .
١٣٩٥
از میان پروژههای چند سال گذشته، دو پروژه با رویكرد معماری زمینه گرا، یكی متمركز بر بستر طبیعی و دیگری بافت تاریخی در امتداد مسیر گذشته تجربههای تازهای برایمان داشته است. مورد اول مجموعه تفریحی سرزمین من صدرا، در زمینی به مساحت ٢هكتار با پس زمینه ی كوههای اطراف، تجربه ی تركیب ساختمانها در درون لندسكپ و تمركز بر چشماندازها با مصالح معادن محلی است و نگاهی انتقادی به حجم عظیم ساختمانسازی بیكیفیت سالهای گذشته در شهر جدید صدرا دارد و انتخاب موضعی ضد فرمال، خفته در درون زمین با نگاه بر طبیعت پیرامون به دنبال هدیه یك لكه سبز، به جای باز تولید احجام متنوع و رنگارنگ به شهر است.
مورد دوم طراحی و اجرای هتلی نوساز در قلب منطقه تاریخی شیراز به هدف احیا بافت است. روند احیا بافت تاریخی شیراز چند سالی است به همت بخش خصوصی در قالب پروژههای گردشگری و اقامتی با احیا بناهای با ارزش و ثبت میراث آغاز گردیده، اما هنوز گزینه ارزشمندی در خصوص عمده بافت تاریخی كه از بناهای مخروبه و یا بیارزش تشكیل شده جهت نوسازی ارائه نگردیده و پروژههای نوساز شبه تاریخی دولتی و خصوصی نیز كاملاً از هویت بافت كاستهاند. بنابراین این پروژه میكوشد خارج از كلیشههای نوسازی شبه تاریخی، در امتداد معماری گذشته، معماری معاصر همگون با محیط، برای احیا بافت تاریخی شیراز الگوسازی كند.
١٣٩٨
اکنون پس از گذر از تجربیات گوناگون، ما به دنبال کشف و شهود مسیر خودمان هستیم و جنس این کشف و شهود، بیشتر از تصاویر وابسته به تجربه و ساخت و لمس فضاست، معماری ارزشمند لزوماً معماری مسابقهای، ژورنالی و یا فرمال نیست، بنابراین بر روی انتخاب بندکشی کارمان بیشتر از فوتوشاپ عكسهایمان وقت میگذاریم. اكنون معماری برای ما بیشینهسازی سود سرمایهداران و یا كمك به قدرتمندان برای تولید قدرت و یا ثروت بیشتر، و ترویج معماری لاکچری به اعتبار برند مصالح مصرفی نیست .معنی معماری آوانگارد برای ما، شرکت در رقابت تولید فرمالیسم رایانهای نیست، حل یک مشکل ساده اجرایی و یا راهکاری پیش پا افتاده که به بالا رفتن استانداردهای محلی بیانجامد اولویت است، بنابراین آوانگاردگرایی و معماری انتقادی را نیز محلی میبینیم. اکنون برای ما تاثیرگذاری در شهرمان، بالا بردن ذرهای سلیقه ی عمومی، حفظ بافت و بناهای تاریخی، باغها و کوههای شیراز اهمیت دارد.
اكنون سوالهای جدیدی در ذهنمان جایگزین سوالهای قبلی شدهاند، شاید این چرخه ی پرسش و پاسخ هیچگاه پایان نیابد و شاید هم تمام لذت معماری به كشف، تلاش و تجربه برای پاسخ دادن به همین سوالهای بیپایان باشد. در نهایت لازم میدانیم تشکر کنیم از کسانی که در متن بالا حضوری مستتر داشتند.
سپاس از (مهندسین کاشف، علیآبادی، حشمتی، سامی، کمالیپور، شمشیری) بنیانگذاران دانشکده ی معماری شیراز كه اگر در دهه ی هفتاد همت آنان نبود، شاید اكنون معماری شیراز شكل دیگری داشت.
سپاس از علیرضا امتیاز بابت هدیه کتاب تنها دویدن؛
سپاس از علاالدین ضیایی بابت انجمن معماران جوان و تعریف پروژه ی اطلاعات گردشگریها؛
سپاس از فرخ شناسا بابت انتقال تجربیات اجراییاش؛
سپاس از مهندس فرهاد احمدی بابت پیگیری معماری پایدار در مسابقه ی ساختمان وزارت نفت؛
سپاس از مهندس ایروانیان بابت حضور، انگیزه و تاثیرگذاریش در شیراز؛
سپاس از خانم بسکی بابت پیگیری و چاپ پروژهها – نشریه معمار؛
سپاس از جناب خانیزاد بابت انگیزه، تلاش، صداقت و تعهدش -نشریه هنر معماری؛
سپاس از هادی تهرانی، نادر تهرانی، گیسو و مژگان حریری و نسرین سراجی بابت داوری مسابقه معمار ٨٩؛
سپاس از مرتضی نیكفطرت بابت ترجمه ی كتابهای پیترزومتور؛
سپاس از آرش بصیرت و تمامی دوستانی که چراغ معماری این شهر را با هر سختی روشن نگه میدارند؛
سپاس از نسل بعد از ما که انرژی و انگیزه ی آنان امید را زنده نگه میدارد؛
سپاس از تمامی کسانی که در این مسیر تشویقها و نقدهایشان محرك و روشنایی راه ما بود؛
سپاس از تیم و همكاران دفتر كه طی این مسیر بدون كمك آن ها میسر نبود؛
و سپاس از معمارانی که در نظرسنجی نشریه ی هنر معماری ما را شایسته ی دریافت عنوان معمار سال دانستند.
نام و نام خانوادگی: علی سوداگران و نازنین کازرونیان
متولدین 1356، شیراز
ورود به دانشکده معماری دانشگاه آزاد شیراز، 1374.
اخذ مدرک کارشناسی ارشد از همان دانشکده، 1383.
ارائه پایاننامه با موضوع طراحی خانهی پایدار و برندهی مسابقه دانشجویی
ECO HOUSE از دانشگاه آکسفورد بروک، 2004.
آغاز کار حرفهای با گرایش معماری پایدار و پروژههای میراث فرهنگی و گردشگری، 1383.
پروژهها:
1. طراحی داخلی موزه تخت جمشید
2. طراحی و نظارت احیا آب انبار وکیل
3. طراحی فاز 1، فاز 2 و نظارت مجموعه فرهنگی سعدی
4. طراحی و نظارت دروازه ورودی مجموعه جهانی تخت جمشید
5. طراحی، نظارت و اجرا مجموعه مراکز اطلاعرسانی استان فارس
6. طراحی و نظارت احیا باغ موزه سنگ هفت تنان
7. طراحی، نظارت و اجرا مجموعه گردشگری سرزمین من
8. طراحی، نظارت و اجرا هتل سنتی سنگ سیاه شیراز
9. طراحی مجموعههای متعدد مسکونی تک واحد و آپارتمانی
جوایز و تقدیرها:
• برنده مسابقه دانشجوییECO HOUSE دانشگاه آکسفورد بروک در سال 2004
آب انبار دیوانخانه ( موزه سازههای آبی استان فارس)
• برنده جایزه معمار 1389 در بخش ساختمانهای عمومی
• برنده جایزه طراحی داخلی نشریه هنر معماری سال 1389 در بخش ساختمانهای عمومی
• مقام دوم طراحی داخلی بخش ساختمانهای عمومی نشریه معماری و ساختمان سال 1389
• رتبه دوم جایزه معماری آسیا 2015 در بخش بازسازی
اطلاعات گردشگری شیراز
• فینالیست جایزه معمار در بخش ساختمانهای عمومی سال 1388
اطلاعات گردشگری قلعه دختر فیروزآباد
• منتخب هیات داوران جهت چاپ در کتاب معماری معاصر ایران
• فینالیست جایزه معماری آسیا 2015
اطلاعات گردشگری بیشاپور کازرون
• منتخب هیأت داوران مسابقه طراحی نما با مصالح طبیعی نشریه معماری و ساختمان 1388
مجموعه فرهنگی سعدیه
• فینالیست جایزه معماری آسیا 2015
خانه آخر هفته
• فینالیست جایزه معمار سال 1389 در بخش ساختمانهای مسکونی
• برگزیده شده بهعنوان 10 ویلای برتر سال 2012 از طرف سایت معماری Architizer
• فینالیست جایزه معماری آسیا 2015
• انتخاب ویلای آخر هفته برای نمایشگاه مشترک ایران و ژاپن در بخش معماری رها شده در طبیعت (توکیو) 1395
خانه آپارتمان 144
• فینالیست جایزه معمار سال 1394 در بخش ساختمانهای مسکونی
• برگزیده شده به عنوان خانه برتر سال 2016 از طرف سایت معماری ArchDaily
• برگزیده شده جهت چاپ در مجله Dezeen در سال 2016
پروژه های مطرح در نشریات و کتب معماری
• چاپ طرح احیا آب انبار وکیل در جلد 2 کتاب سیر نوین معماری ایران، 1396
• چاپ طرح خانه آخر هفته در جلد 1 کتاب سیر نوین معماری ایران، 1396
• چاپ طرح خانه آپارتمان 144 در نشریه هنر معماری ( شماره40)، 1395
• چاپ طرح احیاء آب انبار وکیل در نشریه 2A Architecture & Art، 1394
• چاپ طرح مجموعه فرهنگی سعدیه در نشریه 2A Architecture & Art، 1394
• چاپ طرح قلعه دختر فیروزآباد در نشریه 2A Architecture & Art، 1394
• چاپ طرح خانه آخر هفته در نشریه 2A Architecture & Art، 1394
• چاپ طرح خانه آپارتمان 144 در نشریه معمار ( شماره94)، 1394
• چاپ مجموعه پروژهها و مصاحبه در نشریه هنر معماری ( شماره27)، 1391
• چاپ طرح احیا آب انبار وکیل در نشریه معماری و ساختمان ( شماره 24)، 1389
• چاپ طرح احیا آب انبار وکیل در نشریه هنر معماری ( شماره 19)، 1389
• چاپ طرح احیا آب انبار وکیل در نشریه معمار ( شماره 64)، 1389
• چاپ طرح خانه آخر هفته در نشریه معمار ( شماره 64)، 1389
• چاپ طرح ورودی تخت جمشید در نشریه معمار (شماره 59)، 1388
• چاپ خانه گردشگری در نشریه معماری و شهرسازی (شماره 98)، 1388
• چاپ مراکز اطلاعات گردشگری استان فارس در نشریه معمار (شماره 35)، 1386
• چاپ طرح خانه اقلیمی شیراز در نشریه معمار ( شماره 27)، 1385