پایگاه خبری هنرمعماری آنلاین

ساسان سوادکوهی‌فر2023-11-29T15:31:13+03:30

.

ساسان سوادکوهی‌فر


Sasan Savadkouhifar

ساسان سوادکوهی فر، فرزند نریمان، متولد تهران، سال تولد ۱۳۳۹

تولد، تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی و علاقه­‌مندی به معماری و هنرهای دیگر ؟

متولد مهر ماه 1339 هستم. تحصیلات ابتدایی را به واسطه ی شغل پدر، در شهرهای مختلف بودم، دوره متوسطه را در دبیرستان هدف گذراندم و پس از آن دانشگاه علم و صنعت در رشته ی مهندسی معماری قبول شدم. مقطع ارشد را نیز در دانشگاه تربیت مدرس و دکترا را در رشته ی شهرسازی در دانشگه تهران ادامه دادم.

 

چطور کار به اینجا رسید؟ مسیر معماری شما تا امروز 

از سنین پایین تر علاقه مند به نقاشی و مباحث هنری بودم ، هرچند پدرم من را بیشتر تشویق به ادامه ی تحصیل در رشته های مهندسی ریاضی و فیزیک می کردند.  اما خودم به دنبال علاقه ی ذاتی که مرا برنده ی مسابقه ی نقاشی کشوری کرده ، می گشتم. شروع تحصیلی ام در دانشگاه با انقلاب و تعطیلی دانشگاه ها مواجه شد. در همین کش و قوس، شروع به تحقیق و ادامه راه در رابطه با رشته ام کردم. در ان زمان خیلی علاقه داشتم به جاهای محروم کمک کنم و برای شروع کار، به بیرجند رفتم و با مشکلات مردم مظلوم مرزی و منطقه ای زیادی مواجه شدم. سپس با این ایده که چگونه میتوانم به انها کمک کنم، چند ماهی را شبانه روز گذرانده و چیزهای زیادی را آموختم . در همین حین ، جنگی خانمان سوز شروع و باز با این سوال که از طریق حرفه ام چه کمکی می توانم برای مردم داشته باشم، با برقراری ارتباط با وزارت مسکن و شهرسازی، شروع به همکاری برای ارتقای بیمارستان های صحرایی در مناطق عملیاتی کردم. اولین پروژه ی رسمی من بعد از بررسی بیمارستان های صحرایی، به مطالعه و طراحی نخستین بیمارستان صحرایی شیمیایی، میکروبی و هسته ای، پس از حدود ۶۰۰ ساعت مصاحبه با پزشکان و کادر درمانی، منجر شد و پس از آن، به طراحی بیمارستان هزار تخت خوابی اهواز پرداخته که پایان نامه ی دانشگاهم با بالاترین نمره و تشویق کتبی نیز شد. ادامه ی این همکاری ها موجب طراحی و احداث بیمارستان های خاص در مناطق کم برخوردار دیگری شد.

 

چرا معماری مهم است؟

طی اشنایی بیشتر با حرفه معماری، متوجه شدم که این رشته برای من و علایقم بهترین اثرگذاری و موثرترین راه برای خدمت به جامعه است. لذا یاد گرفتم که اول از همه با ایجاد کار خلاقانه در شان مردم و بعد با اجرای تکنولوژی درست میتوان در زندگی مردم و جامعه تاثیر زیادی گذاشت.

 

تاثیرگذاری کدام یک از معماران معاصر ایران و همچنین جهان بر روی کار و خط فکری و معماری شما ؟ و چرا

سوال سختی است. در دوران دانشجویی ام، مطالعه ی زیادی روی سبک و نظریه های پیش مدرن ها، مدرنیسم، پست مدرن و خاصه تئوری های جدید چون نظریه هنجاری ، فولد، فراکتال و نظایر آن داشتم و فلسفه و تئوری های زیادی را بررسی کردم و نتیجه گرفتم که ترکیبی از مبانی نظری و تئوری ها است که می تواند جرف نویی بزند، تنها حرف یک نفر یا نظریه کافی نیست. به همین جهت مبانی ایده پردازی معماران موثری که آثار فوق العاده ای در جریانات و مجله های مختلف داشتند،موثر هستند اما واقعا معمار خاصی را نمیتوانم بگویم که خط فکری و نظریه ی نهایی من را جهت داده است. هرچند میتوان اثار و افراد خاصی را به عنوان آغازگر خط فکری از آنها یاد کنم، مثل رنزو پیانو ایتالیایی، نورمن فاستر انگلیسی، پل اندرو فرانسوی، چارلز جنگز آمریکایی و تعدادی دیگر نقطه شروع  ایده ها و ماجرا بوده اند و قابل ستایش اند، اما نمیتوانم اسم خاصی را برای خط فکری خودم بیاورم و اجازه دهید اسم هیچ استادی را هم از ایران نبرم چون اساتید زیادی در موفقیت من در این رشته سهم داشته اند که می ترسم با فراموشی نام بزرگوارشان، کم لطفی صورت پذیرد.

 

روند طراحی شما از ایده تا اجرا و ارتباط با کارفرما و ایده ها و خواسته های وی چگونه است؟

عقیده دارم همیشه، حق با مشتری و کارفرما هست اما یکی از شرایط سخت ما این است که باید قبل از شروع پروژه به کارفرما توضیحاتی در رابطه با سبک ها و توانایی و قابلیت های هر پروژه بدهیم. پس یکی از کارهایمان این است که همدیگر را ارتقا دهیم و ایده هایمان را بهم دیگر نزدیک کنیم خواسته هایشان را درک و بعد هر انچه که در ذهن دارد را کمک کنیم به صورتی زیبا، منطقی و خلاق عملی شود. هرچند امروزه کارهای معماری ، اصطلاحا گروهی یا تیم ورک هست و باید تمام گروه یکدست در جهت ایده معمار اصلی کوشا باشند. برای مثال در پروژه ی ساختمان جراحی زیبایی لیمون طراحی با حضور کارفرما و اخذ نظرشان به سبک فولدینگ منجر شد و بعد از تصمیم و تایید روی ایده طراحی با حضور  ، رفته رفته تکمیل و اجرای ان به دلیل سختی مشکل خورد . به همین علت با طراحی و سازماندهی مهندس عماد سوادکوهی فر و همراهی مهندس عرفان و علی سوادکوهی فر و مهندس کاشانی و همکاران دیگر، تک تک قسمت ها از جمله کلیه اجزای داخلی مثل میز، کانتر، نیمکت و سقف و دیواره ها را ساخته و اجرا کردیم که پروژه نیز در کتاب سال معماری معاصر ایران در سال 1399 به عنوان یکی از پروژه های منتخب چاپ شد.

 

در کدامیک از پروژه های خودتان توانسته­اید به ایده‌ها و معماری خودتان برسید؟

من به همراه تیمم همیشه در تلاش بودیم تا همه ی دانش و توانمان را برای پروژه ها بگذاریم، پروژه هایی چون ساختمان آب نیرو، فرودگاه چابهار، مرکز تجاری توحید اصفهان، مرکز همایش های بین المللی بغداد و … اما یکی از خاص ترین پروژه هایمان بیمارستان 250 تخت خوابی کوهدشت بود که کانسپت اولیه ان از دی ان ای، توسط مهندس عرفان سوادکوهی فر آغاز و با مقبولیت و حمایت تیم تکمیل شد که به نظرم بی نظیر و با توام نمودن با سنت ها و فرهنگ بومی، به پروژه ای خاص تبدیل یافته است که با همکاری خانم ها، رکسانا خانی زاد، تینا شجاع دل و بقیه ی اعضای تیم جلو رفت. کار طراحی بیمارستان اصولا یکی از سخت ترین پروژه های اجرایی است و باعث افتخار است که موفق شدیم به بهترین نحو ان را طراحی کنیم که فعلا در حال اجرا است. ما نه تنها در پروژه های بزرگ بلکه برای پروژه های کوچکی مثل ویلا و بازسازی فضاهای درمانی، تجاری، خدماتی و نظایر آن هم به همین اندازه وقت می گذاریم، در حدی که حتی اگر شبیه طراحی های اکسسوری ما در بازار موجود نباشد، خودمان دست به تولید ان میزنیم.

 

راهکارهای ارتقای معماری ایران، مسئله آموزش عالی و کاربردی و عملی در حین تحصیل و همچنین حضور دانشجویان در دفاتر کار معماری؟  

به عنوان شخصی که سالها در دانشگاه ها تدریس داشته، بیشترین مشکلی که داریم این است که زمان کلاس ها محدود است و همان زمان نیز به بهترین شکل از ان استفاده نمی شود. پسرم عماد ارشد خود را در دانشگاه وست مینستر لندن گذراند و طبق صحبت ها میگفت دانشگاه شبانه روزی باز است. من نیز در دوران تدریسم تلاش میکردم اطلاعات را از طریق عملی چون بازدیدهای علمی و تحقیقاتی خارج از دانشگاه انتقال بدهم. همچنین در کنار اینها همیشه سمینارهای مختلف نیز برگزار میکردم . به این ترتیب میتوان گفت اگر قبلا 2-3 دانشگاه برتر وجود داشت الان بیش از 20 دانشگاه برتر در کشور وجود دارد که میتوان از این موضوع خروجی های درخشان گرفت اما به شرطی که حتما روی تمام دانشجوها در تمام دانشگاه ها آموزش درست و از روی وظیفه و عشق باشد. در رابطه با حضور دانشجویان در دفتر معماری نیز به دلیل اینکه شغل معماری یک شغل عملی است خیلی میتواند موثر باشد، همچنین ادامه ی ان به صورت حرفه ای تر پس ما همواره از نخبگان که عمدتا اساتید و همکاران ارجمندم، معرف بودند، بهره جسته ایم، افرادی چون خانم آریان دانش پناه، یاسمین عظیمی، دل آرام آیین و دیگر عزیزان.

 

چگونگی هر چه بیشتر ارتباط معماری و مردم ، ( معماری و طراحی داخلی )

پیشنهاد و راهکارهای آگاهی­بخشی، جریان­سازی و تاثیر­گذاری هر چه بیشتر روی مردم عزیز کشور، کارفرمایان، سرمایه­گذاران، دفاتر معماری و همچنین مسئولین مربوطه در معماری ، شهرسازی ، ظراحی داخلی و همچنین در مورد حفظ و مرمت و احیا بناهای تاریخی و معاصر ایران  و حرکت های اساسی در این حوزه ی بسیار مهم؟  

همانطور که در کتاب مبانی نظری شهرسازی و معماری معاصر که در سال ۱۳۹۲ در دو فصل ۶ پست مدرن و فصل ۱۱ مبانی نظریه های ارزش توضیح داده بودم از ۱۵ جولای ۱۹۷۲ که چارلز جکنز با تخریب مجتمع مسکونی پروت ایگو در سنت لویز آمریکا از آثار یاماساکی، مرگ مکتب مدرن را به واسطه افراط در جدایی از سنت ها و فرهنگ های ملل بیان نمود، حکم عقل رویکرد اعتدالی به گذشته، خاطره های جمعی، انسان محوری و مشورت و بومی گرایی در کنار خلاقیت و نوآوری، پاسخ به عملکرد و زیبایی و سایر وظایفی که بر دوش ما می باشد هست، توجه به تاریخ و خاطره ها با بهره گیری از فنون و طراحی با مردم و برای آنها می تواند سبب تمایز و خلقی با ارزش و دارای هویت گردد که بر کیفیت محیط و مقبولیت بیشتر هم می تواند مواجه شود.

 

نظر شما  و حرکت دفترتان در مورد پیشبرد  پروژه ها به سمت پایداری واقعی، زمینه گرا و معماری انسان دوستانه  در این سرزمین بزرگ به چه نحویست؟ آیا تاکنون پروژه های موفق در این زمینه داشته اید لطفا  با ذکر و تکنیک های استفاده شده؟  و همچنین درمورد استفاده از متریال­‌های مختلف در پروژه ها بخصوص  آجر این متریال  سنتی  چه  در معماری و چه در طراحی داخلی را  بیان بفرمایید.

به نظرم تحول فنی صنعتی در معماری بدون توجه به معماری بومی و سمت و سوی فضاهایی سبز و طبیعی و با توجه و به کارگیری انرژی های پایدار، به دور از عقلانیت است، همانطور که در گذشته معماری ایران، به خوبی این همبستگی را با ایجاد تعالی خارق العاده در به کارگیری از انرژی خورشید، باد، زمین و امثال آن در کنار ماهیت خلاق به واقعیت ریشه داری پیوند زده بود. ماهم در دفترمان به غیر از آن فکر نکرده ایم. در تمامی پروژه های کوچک و بزرگ، مهم ترین اساس تفکر پایه ما، رفتن به سمت معماری سبز و پایدار و در کنار خلاقیتی بشردوستانه بوده است.

 

جایگاه طراحی و معماری داخلی کشور را چطور می دانید و نظرتان در مورد ارتقا هرچه بیشتر این رشته

متاسفانه در ابتدای انقلاب اسلامی به لحاظ مواجه با جنگ و بحران های متعدد کمتر به این موضوع مهم توجه شد، لیکن همواره نیاز و ارتقا و ایجاد رشته دانشگاهی فوق مدنظر بود که به لطف خدا و همت همکاران ارجمند، محقق شد و بدیهی است که نقشی مهم در جذابیت، زیبایی و هویت فضاهای زیستی هر کشور و منطقه داشته است. ما همواره علاقه مندی این بخش را در شرکتمان فعال و پویا نگه داشته ایم.

 

در کدامیک از پروژه های خودتان توانسته­اید به ایده ها و معماری خودتان برسید؟

چه خوش گفت حافظ شیرازی         به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود

اما به لطف خدا، اساتید معزز، همسر و فرزندان بسیار خوبم که در کنار همکاران که همواره به تک تکشان می بالم، میتوانم از بسیاری از آنها البته در زمان تولید اثر چون پروژه ساختمان مرکزی آب نیرو، بیمارستان ۵۴۰ تخت خوابی چابهار و ترمینال فرودگاه چابهار، مرکز همایش های بین المللی بغداد و بیمارستان ۱۲۰ تخت خوابی ویژه کربلا را یاد کنم.

و سخن آخر …  

بارال‌ها، تو خود ناظر و شاهدی در کشوری زندگی می کنیم که از دیرباز پر است از شاهکارها و آثار معماری فاخر، و قاصریم که به لحاظ شرایط نمی توانیم آنچه که باید و شاید را محقق کنیم، هرچند با تمام وجود، خود و عزیزانمان در تلاش خستگی ناپذیر هستیم.

برگشت به بالا