موسی عبیــــر
Mousa Abir
موسی عبیر از معماران بنام ایرانی، در آذر 1319 در تهران متولد شد. او فرزند پنجم از شش فرزند خانواده بود که دو خواهر و سه برادر داشت. پنج سال داشت که فرزند اول، خواهر بزرگتر، با جهانگیر بناییان، فرزند عزیز بناییان، ازدواج کرد. عزیز بناییان معمار سنتی بود و پسر نیز پیشهی پدر را پیش گرفت و با علاقه و استعدادی وافر، بناهای زیادی در تهران ساخت. جهانگیر بناییان همچنین از کسانی بود که درخواست تاسیس دانشکدهی معماری در دانشگاه تهران را داشتند. عبیر نیز از 10، 12 سالگی، به دلیل کششی که به هنر معماری داشت، اکثرا همراه او سر پروژههای در حال ساخت میرفت. او از همان زمان علاقهی خود را شناخته و آگاهانه در دبیرستان هدف رشتهی ریاضی را برگزید تا در آینده بتواند در آزمون دانشکدهی معماری شرکت نماید. اما این دلبستگی ذاتی به معماری بسیار زودتر و در کودکی بروز نموده بود؛ زمانیکه خانواده با خرید زمینی، خانه را گسترش داده و تصمیم به ساخت یک اتاق به همراه سرویس بهداشتی در انتهای حیاط گرفتند. موسی عبیر تعریف میکند: «هنگام ساخت، از استاد بنا پرسیدم میشود گوشهها را گرد ساخت و او گفت به این راحتی نیست، باید آجرها را با تیشه شکل داد و من گفتم که انجام میدهم و با تیشه آجرها را برای او شکل دادم.»
در خانواده، یکی از برادران در رشتهی مهندسی عمران و دیگری نیز در رشتهی طراحی داخلی تحصیل کردند و تنها برادر دوم بود که با انتخاب پزشکی، از حوزهی طراحی و مهندسی فاصله گرفت. موسی عبیر نیز در سال 1338، جز سی و نه نفری بود که در آزمون ورودی دانشکدهی معماری دانشگاه تهران پذیرفته شدند. عبیر تعریف میکند: « به انتخاب خودم در آتلیهی آفتاندلیانس مشغول شدم اما از کلاسها و اساتید دیگر غافل نماندم و به واسطهی دوستان همدوره و سالبالاییها از محتوای آتلیههای سیحون و فروغی نیز مطلع بودم. به نظر من آن دوره، دورهی طلایی دانشکدهی معماری هنرهای زیبا بود. پس از پنج سال فارغالتحصیل شدم و روز اعطای مدرک، جهانگیر بناییان نیز با من به دانشگاه آمد. آن زمان سیحون رئیس دانشکده بود. او که در گذشته مدتی در دفتر بناییان مشغول کار بود پس از دیدن او، به گفتگو با بناییان مشغول شد. بناییان دانشگاه را به اتمام نرسانده بود اما به دلیل آثار بسیاری که داشت، در پایان مراسم، سیحون از طرف دانشگاه، مدرک تحصیلی را به او اهدا نمود.»
عبیر تنها به دانشگاه اکتفا نکرد و در طول دورهی تحصیلی خود با برخی از دوستان خود، سفر به شهرهای ایران را شروع کرد، با معماریهای دورهها و اقلیمهای مختلف آشنا گردید، به کروکی زدن پرداخت و از آنها آموخت. از نظر خود او دیدن هشت بهشت اصفهان یکی از مهمترین بازدیدهایی بود که که بر معماری ایشان تاثیر داشت. بعدها عبیر در طراحی ساختمان کوهپایهی فرشته، با خلق مدولی بر اساس عملکرهای بنا، سیستم کارآمدی در طراحی پلان ابداع نمود. این مدول ملهم از تجربهی فضایی هشت بهشت بود بدون اینکه عبیر پلان آن را دیده باشد. او معتقد است: «کار معمار تفکر و خلق کردن است و معمار باید از کپی کردن دوری کند. من زمانیکه به بازدید از بناهای تاریخی میپرداختم از عملکردهای آنها ایده میگرفتم. بعدها برای طراحی بناهایی که در مناطق گرم و خشک بودند از معماری کویری ایران و در مناطقی که به واسطهی بافت گیاهی از آب و هوای معتدلتری برخوردار بودهاند از معماری صفوی الهام گرفتم اما از اصول و روحیهی کار استفاده میکردم و آن را پرورش میدادم. طرحهای من ظاهرسازی و همانندسازی نبود.» او همچنین با سفر به کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا، سعی نمود تا بر تجربیات خود بیافزاید اما همیشه زندگی و کار در ایران را ترجیح داده است.
در سالهای دانشگاه، تجربیاتی مانند طراحی دکور تلویزیون و صحنهی تئاتر را نیز کسب نمود. عبیر تعریف میکند: «برای طراحی دکور «گاو»، از گونی برای نشان دادن بافت دیوارها و روستا استفاده کردم و چون در آن زمان تلویزیون سیاه و سفید بود، گونیها مانند کاهگل به چشم میآمدند. پس از آن، طراحی فضای باز برای جشنهای دولتی در کاخ سعدآباد نیز انجام دادم. در آن زمان این کار اصلا مرسوم نبود و انجام نمیشد.»
در شروع سال چهارم دانشگاه بود که عبیر تصمیم گرفت نیمهوقت به کار معماری بپردازد. او میگوید: «دو نفر از دوستانم که در آتلیهی فروغی بودند به من پیشنهادی دادند. آنها که خود در دفتر مهندس مقتدر مشغول بودند، برای تحویل پروژهای، نیرویی نیاز داشتند که شیتهای نهایی را راندو کند و من قبول کردم. کار من در دفتر مقتدر 7 روز طول کشید و یک هفته بعد از آن، از من خواستند تا برای کار به آنجا بروم و سه روز پس از شروع کار، من برای اولین بار مقتدر را دیدم. مقتدر واقعگرا بود، اشل انسانی، نیازها و اقتصاد پروژه را همیشه در نظر میگرفت و بی سر و صدا کار خود را انجام میداد و از آنجاییکه من هم به این اصول معتقد بودم، کلید دوستی ما زده شد. من شش سال در دفتر مقتدر کار کردم و پس از آن با کسب اجازه از ایشان در سال 1346 دفتر خود را تاسیس نمودم.»
اولین اثر معماری موسی عبیر، ویلایی مسکونی برای کارفرمایی بود که تازه با خانوادهاش از آمریکا آمده بود. در آن زمان او تازه فارغالتحصیل شده بود. روند ویلاسازی ادامه داشت تا زمانیکه با تصویب قوانین جدید امکان آپارتمانسازی فراهم شد. طرحی که عبیر به عنوان آپارتمان به کارفرما ارائه داد، دارای ویژگیهای خانههای ویلایی بود. او سعی نموده بود تا فضاهای مشائی پدید آورد تا هر واحد استقلال خود را داشته باشد. این طرح مورد تائید کارفرما قرار گرفت و پس از آن به مبنایی برای طرحهای آپارتمانی تبدیل شد. اثر کوهیار در خیابان فرشته، بنایی بود که طبق مدولاسیونی ملهم از پلان هشت بهشت طراحی شد. عبیر با طرح شبکهای 2*2 و با زاویهای 45 درجه دست به طراحی پلان زد. هر مربع 2*2 قطری به اندازهی 2.82 متر دارد. حاصل دو قطر در امتداد یکدیگر 5.64 متر، یعنی فضایی استاندارد برای پارک دو اتومبیل با در نظر گرفتن ابعاد ستونها (چه فلزی چه بتنی) است که البته در سیستم پیشتنیده دهانهها میتوانند تا دو برابر این عدد یعنی 11.28 در نظر گرفته شوند. نصف قطر هر مربع، 1.4 متر است که عرض کافی برای سرویسهای ورودی را فراهم مینماید. حاصل جمع این عدد با قطر مربع (1.4+2.82) عرض مناسب یک اتاق خواب است. بعدها در پروژهی بازسازی بندر عباس در زمینی به طول 750 متر این مدولاسیون به کار گرفته شد اما با این تفاوت که به دلیل مقیاس پروژه و عملکرهای مدنظر در این مجموعه مانند مراکز تفریحی و تجاری، از مدولی بزرگتر یعنی مربع 3*3 استفاده شد.
عبیر در مورد اصول اساسی کار خود چنین میگوید: «من هیچوقت برای نماسازی عنصری زائد و کاذب را به بنا اضافه نمیکنم، اگر ستونی مشخص است واقعا خاصیت باربری دارد و اگر حجمی به دلیل جلوآمدگی و یا عقبرفتگی به وجود آمده، دلیل عملکردی داشته است. همچنین جزئیات برای من اهمیت ویژهای دارد. تاسیسات و سازه را از ابتدای طراحی در نظر گرفته و ستونگذاریها را خودم انجام دادهام و اگر محاسب خواستهای داشته برای آن راهحل پیدا کردهام. در شروع فرآیند طراحی پیش از هر چیز، شرایط و شیب زمین و بعد برنامهی پروژه مواردی بودند که به آنها میپرداختم و به ویژگی مورد نیاز کاربری میاندیشیدم، یک غرفهی نمایشگاهی باید جذاب باشد، یک خانهی ییلاقی و آخر هفته باید محیطی تازه داشته باشد و یک خانهی مسکونی باید ماندگار بوده و تا سالهای سال قابل تحمل باشد. در بازسازی مرکز درمانی رضا که مختص بیماران مبتلا به سرطان بود، با توجه به روحیهی کاربران، برای تغییر حال و هوای فضا از تابلوهای نقاشی استفاده کردم. همیشه برای ورودی اثر اهمیت خاصی قائل بودم. ورودی بنا نمیتواند غریب و نامفهوم باشد. همچنین نظرات و درخواست کارفرما را میشنیدم و اگر مثبت بود قبول میکردم و اگر نه وقت میگذاشتم و با گفتگو او را قانع میکردم. اکثرا اول، زمین را بازدید نموده و بعد پروژه را قبول میکردم و اگر کاری به نظرم درست نبود انجام نمیدادم. زمانی دو برادر برای ساخت دو پروژه به من رجوع کردند. آنها میخواستند زمینی که در آن شریک بودند را نصف کرده و هر یک پروژهی خود را بسازند. پس از بررسیهایی من اعلام کردم که صلاح شما این است که در کلِ زمین یک بنا بسازید و در آن شریک باشید وگرنه من این پروژه را انجام نمیدهم. رفتند و بعد از شش ماه برگشتند و گفتند که ما به حرف شما رسیدیم و در نهایت یک بنا ساخته شد.»
موسی عبیر طی 53 سال کار حرفهای، حدود 300 اثر داشتهاند و در کنار آن از نقاشی غافل نبودهاند. از دیگر آثار او میتوان طراحی غرفههای شرکت خاور (شرکت ساخت قطعات کامیونهای بنز) و شرکت نفت پارس در نمایشگاهی که در پارک ملت برگزار شده بود (1344)، طراحی یک مجموعه آموزشی (کودکستان، دبستان و دبیرستان پیشرو) و مجتمع مسکونی برای شرکت لاستیک پارس در ساوه اشاره نمود. همچنین در بین آثار ایشان طراحی 6 برج به چشم میخورد که هدایت مهندسی تاسیسات و سازه نیز بر عهدهی خودشان بوده و در اینجا نیز مانند دیگر آثار به جزئیات به صورت کامل پرداخته شده است.
تولد: تهران، 1319
تحصیلات: دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
پروژه: صحنه آرایی، نیاوران، پلور، باغ فردوس، دریانی، کودکستان پیشرو، ساختمان کوهیار و بیش از 300 پروژه