کتابخانهی رِن، کالج ترینیتی کیمبریج، انگلیس/ کریستوفر رِن، 1686
Wren Library, Trinity College, 1686
نیکلاس پوِسنِر، یکی از بزرگترین نگارندگان تاریخ معماری انگلیس دربارهی کتابخانهی کالج ترینیتی در کیمبریج نوشته است: «کتابخانه احتمالاً برای کیمبریج که در آن زمان هنوز به ساختمانهای غیرکلاسیک عادت داشت، مایهی اعجاب بود… در این بنا عظمتی پرشکوه، ولی بدون خودنمایی، همراه با احساس سادگی و فراغت، با رازهایی از گویش معماری رومیوار ترکیب شده است. جزئیات ساختمان بیشتر فرانسوی هستند تا ایتالیایی؛ هرچند، رگههایی از کتابخانهی سانسووینو در ونیز هم در پسزمینهی آن احساس میشود. هر بنایی در کنار این کتابخانه، پر از زرق و برق اضافی و بیمایه به نظر میرسد.»
برای درک احساس تحسینی که کتابخانهی رن در مردم زمانهی خود برمیانگیخت، باید کالج ترینیتی را در میانهی سدهی شانزدهم میلادی و زمانی که هنری هشتم آن را از ادغام دو کالج قدیمیتر کینگزهال و مایکلهاؤس به وجود آورد در ذهن مجسم کرد. در آن زمان، ترینیتی همانند کل دانشگاه کیمبریج از ساختمانهای ناموزونی تشکیل میشد و ارتفاعهای ناهمگون، سبکهای کم و بیش اصیل، خطوطی که لزوماً مستقیم نبودند و اتصالات ساختمانیِ مخاطرهآمیز داشت. اگر هم در بیرون بنا جاذبهای از این سنگهای قدیمی ساطع میشد، بدون شک در فضاهای داخلی مشکلات فراوانی وجود داشت که در یادداشتهای بهجامانده از استادان و کارکنان نیز ثبت شده است. نور کل ساختمان مشکل داشت و اکثر اتاقها فاقد تهویهی مناسب و مرطوب بودند (مشکل همیشگی در درهی رود کَم).
کتابخانهی موجود که در سال 1600 ساخته شده بود، مثال بارزی برای همهی این کاستیها بود. چرا کتابخانه به فضای دوری همچون طبقهی سوم منتقل و آنقدر بد ساخته شد که در دههی 1670 تهدید فرو ریختن دیوارها بر اثر وزن کتابها پدید آمد؟ سقف کتابخانه نیز در همان سالها آتش گرفت.
وجههی کالج ترینیتی در مقابل کالجهای دیگر که کتابخانههای خود را مورد نوسازی قرار داده بودند، در خطر بود. یکی از رقیبان اصلی، کالج سنت جان بود که در سال 1620 کتابخانهی فوقالعادهای برای خود ساخته بود. سرانجام در سال 1673 ایساک بارو به ریاست کالج ترینیتی انتخاب شد و با وجود مشکلات مالی عظیم کالج، کوشش فراوانی برای نوسازی کتابخانه به خرج داد.
بارو از کریستوفر رِن (1632-1723)، معمار مخصوص شاه، خواست تا نقشههای کتابخانهی جدید را طراحی کند. رِن در آن زمان، سخت سرگرم طراحی نقشههایی برای بازسازی لندن پس از آتشسوزی بزرگ سال 1666، بود که شامل طراحی 52 کلیسا و نیز کلیسای جامع سنت پال میشد. رِن برخلاف بسیاری از معماران آن دوره به ایتالیا نرفته و تنها سفرش به خارج از کشور، اقامتی در پاریس بود که در جریان آن بهشدت تحت تأثیر کاخ مازارین و طرحهای لاوو برای «کالج چهار ملت» (که بعدها به کتابخانهی مازارین تبدیل شد) قرار گرفت. از سوی دیگر بارو بهتازگی از ایتالیا بازگشته و از کتابخانهی سانسووینو در ونیز، کاخها و ساختمانهای عمومی پالادیو در ویچِنزا و کتابخانهی لائورِنتسیانای میکلانجلو در فلورانس دیدن کرده بود. طرحهایی که بارو با خود آورده بود بدون شک بر رِن تأثیر گذاشت و او را با پروژهای کاملاً جدید رو به رو کرد. قطعه زمینی که برای کتابخانه در نظر گرفته شده بود ضلع چهارم حیاط نِویل را اشغال میکرد. این حیاط به وسیلهی ساختمانهایی که عمدتاً در اواخر سدهی شانزدهم و اوایل سدهی هفدهم میلادی ساخته شده و مشرف به طبیعت و رودخانهی کَم بودند، احاطه میشد. رِن نخست طرح کتابخانهی مدوری را در نظر داشت که باید زیر گنبد وسیعی در مرکز حیاط واقع میشد، اما به یک سازهی طولی روی آورد که محوطهی نویل را به طور کامل میبست و آن را به یک چهارگوش تبدیل میکرد؛ فرمی که در کالجهای بریتانیا بسیار مورد توجه بود. ساخت بنا در سال 1676 آغاز شد و در 1686 به پایان رسید، اما تنها در سال 1695 بود که کتابها در ساختمان جدید چیده شدند، زیرا تهیهی تجهیزات داخلی بسیار به طول انجامید و بسیار گرانتر از آنچه پیشبینی شده بود، از آب در آمد.
ساختمان به شکل یک چهارگوشِ کشیده ساخته شد و با وجود آنکه نماهای شرقی و غربی آن کاملاً با هم تفاوت دارند (نمای غربی رو به طبیعت است)، هردو دارای سبک کلاسیک و شکوهمندی هستند. اتاق مطالعهی عظیم که در تمام طول بنا امتداد یافته، بر یک رشته قوسهای باز در طبقهی همکف استوار است. این آرایش تقریباً به طور کامل راهحل دوگانهی نبوغآمیز رن را که معرف اصالت معمارانهی ساختمان است از نظر پنهان میکند به واسطهی آنکه بنا در زمینهای حاشیهی رودخانه واقع شده که دارای ثبات چندانی نیستند، قوسها وارونه شدند. به عبارت دیگر، قوس واقعی در زیر طبقه قرار دارد و ستونها رو به بالا امتداد مییابند و روی هرکدام یک قوس دیگر تعبیه میشود. معمار با این روش موفق شد استحکام ساختمان خود را تضمین کند و اثر رطوبت بر کتابها را از طریق بالا آوردن اتاق به میزان چند متر بالاتر از طبقهی همکف، به حداقل برساند. دوم آنکه سینهی قوسهای نما پر شده است، زیرا کف اتاق، برخلاف انتظار، بر آنها تکیه ندارد. اتفاقاً کف قدری پایین آورده شده و به قاعدهی سینهی قوسها رسیده است. یعنی در حقیقت، قوسها نگهدارندهی دیوارها و سقف هستند و یک رشته ستون سنگی که در میان دو ردیف قوس بیرونی پنهان شدهاند، کف اتاق را نگه میدارد. این شاهکار پوشیدهکاری به بیست و چهار پنجرهی عظیم پیشآمده که در بالای قفسههای کتاب تعبیه شدهاند، امکان باز شدن میدهد (یازده پنجره رو به حیاط باز میشوند و سیزده پنجره رو به باغ. حتا در گرفتهترین هوا و بارانیترین روزها نیز این پنجرهها نور بسیار خوبی برای خوانندگان فراهم میکنند. شکل و شمایل کلاسیک قرنیزهای موجود در بخش پایینی ستونهای قوس، یادآور ستونهای دوریکی است، در حالی که پنجرههای پیشآمده، معماری یونانی را به ذهن تداعی میکند.
فضای درونی مؤید دیدگاه عملکردگرای معمار است که با پسند معاصران و اسلاف آلمانی، اتریشی و ایتالیایی او که خود را به دست زیباییهای پیچیدهی آرایشهای فضایی باروک سپرده بودند، بسیار تفاوت داشت. فضای پیوستهی تالار وسیع، 58 متر طول، 12 متر عرض و 4/11 متر ارتفاع دارد و به وسیلهی قفسههای عظیمی که به صورت عمود بر دیوار قرار گرفتهاند، به بخشهای یکشکلی تقسیم شده و در هرطرف یازده فضای تورفته به شکل شاهنشین به وجود آورده است. این شاهنشینها از سه طرف با گنجه و قفسههای کتاب احاطه شدهاند و رِن در مرکز هریک از آنها میز سنگینی با یک صفحهی چرخان مرکزی قرار داد تا خوانندگان بتوانند همزمان به چند منبع رجوع کنند. رِن این میز و چهارپایههای محکم کتابخانه را پس از آن طراحی کرد که به قول خودش، مبهوت «اثاثهی مردانه»ی کتابخانهی مازارین شده بود. کف تالار با نقش شطرنجی و از مرمر سفید و سیاه ساخته شده تا صدای گامها را کاهش دهد، اما شاهنشینها برای راحتی بیشتر، کف چوبی دارند. سقف قاببندیشدهای که امروزه در کتابخانه به چشم میخورد، در
نقشههای اولیهی بنا نیز وجود داشت، اما در اواسط سدهی نوزدهم به اجرا در آمد. رِن برای تزئین فضا پیشنهاد کرد پیکرهای بالای هر قفسه نصب شود: «این پیکرهها، تزئینی باشکوه برای کتابخانه خواهند بود برای کاهش هزینه به، وسیلهی هنرمندان فلاندری و از گچ ساخته خواهند شد.» اما حتا این طرح نیز گران به نظر آمد و عملی نشد؛ در عوض، در طول سدهی هجدهم میلادی، به جای آنها مجسمههای مرمری حامیان مالی کتابخانه، استادان، اندیشمندان و پژوهشگران آن کار گذاشته شد.
امروزه ترینیتی بزرگترین کالج کیمبریج و کتابخانهی آن مهمترین کتابخانهی دانشگاه است. این کتابخانه که رِن آن را برای نگهداری 30,000 جلد کتاب در نظر گرفته بود (رقمی عظیم برای سدهی هفدهم میلادی)، اینک بیش از 300,000 کتاب دارد و ساختمان آن از نظر معماری نیز یکی از بهترین نمونههای معماری کلاسیک انگلیسی و شاهکاری از زیبایی مردانه، انسجام و عملکردگرایی است.