آی.اِس.ای.اِی.اِم.آی اثر گروه معماران رابِلز، نوشته‌ی لادن مصطفی‌زاده
حفاظت از میراث نظامیِ [معماری و شهری] و ارزش‌های مترتب بر آن، نوشته‌ی پارمیس زانیچ‌خواه

پادگان‌های تاریخی، میراث فرهنگی نظامی
نوشته‌ی فرامرز پارسی

مقدمه
انسان از ابتدایی‌ترین اشکال زندگی خود همواره درگیر رقابت با گروه‌های دیگر انسانی بر سر تصاحب منابع بوده و این از قدیمی‌ترین موضوعاتی است که می‌توان در تاریخچه‌ی حیات انسان جستجو کرد. بسیار قدیمی‌تر از فرهنگ‌ها و ادیان شناخته شده و جزء جدایی‌ناپذیر همه‌ی اسطوره‌های بشری و شاید انگیزه‌ی بسیار مهمی برای پیشرفت روش‌های ساخت ابزار.
اگرچه جنگ اتفاقی هر روزه نبوده و گاه سال‌ها جنگی بروز نمی‌کرد ولی هنگامی که جنگی پیش می‌آمد همه درگیر آن می‌شدند. در صورت پیروزی همه منتفع می‌شدند و در صورت شکست همه آسیب می‌دیدند؛ لذا، تقریبا همه‌ی مردم می‌بایست با فنون جنگیدن آشنا می‌بودند. سال‌ها به درازا کشید تا نظامی‌گری به عنوان شغلی ویژه و تخصصی از زندگی مردم عادی فاصله گرفت با این وجود باز هم هرگاه جنگی به وقوع می‌پیوست شهرها و روستاها می‌بایست جوانان مذکر خود را در اختیار ارتش قرار می‌دادند که هنوز هم آثار آن در بسیاری از کشورها به صورت خدمت سربازی اجباری1 برای مردم و حداقل برای مردان وجود دارد. امروزه نیز جنگ و تلاش برای تسلط بر منابع و یا دفاع از سرزمین، مهم‌ترین اخبار جهان را شکل می‌دهد و شاید بیشترین بودجه‌ها را به خود اختصاص داده و در نهایت همچنان موجب پیشرفت دانش بشری است و بسیاری از تکنولوژی‌های پیشرو یا در فضای نظامی شکل گرفته و یا با ورود به فضای نظامی تحولات آن سرعت پیدا کرده است.
قلعه‌نشینی
در گذشته بخش مهمی از دانش معماران به نظامی‌گری باز می‌گشت از طراحی قلعه‌ها و استحکامات نظامی تا ادوات نظامی چون منجنیق و قلعه‌کوب. دفاع از سکونت‌گاه‌ها نیز تاثیری عمیق بر معماری و شهرسازی داشته است. قلعه‌نشینی نوعی از سکونت پیش از شهرنشینی بوده که قدمتی به مراتب کهن‌تر از شهرنشینی دارد. تقریبا تمام شهرهای پیش از هزاره‌ی اول قبل از میلاد عملا قلعه‌های مسکونی بوده‌اند. تعریفی که از هگمتانه داده می‌شود هفت قلعه‌ی تو در توست و تمام شهرهای تاریخی ایران قلعه‌ای در میان خود دارند که به کهن‌دژ مشهور است و در واقع هسته‌ی اولیه‌ی شکل‌گیری شهر بوده‌اند. هرودوت2 در توصیف پایتخت مادها اینطور می‌نویسد:
«مادی‌ها از پادشاه خود «دیوکس» اطاعت کردند و شهری را که اکنون اکباتان نام دارد برپا ساختند که دیوارهای آن بلند و محکم و دایره‌وار و تو در تو ساخته شده است و وضع آنجا این است که هر کدام از دیوارها از دیوار بعدی بلندتر است. جنس زمین که تپه‌ی نرمی است تا حدی برای این ساختمان مساعد بوده ولی بنای آن بیشتر از روی صنعت شده است. شمار دایره‌ها هفت تاست، کاخ پادشاهی و خزانه در درون محوطه‌ی آخری است. محیط دیوار خارجی خیلی نزدیک به همان اندازه‌ی دیوار آتن است. رنگ بام‌های این دیوارها از این قرار است: اولی سفید، دومی، سیاه، سومی ارغوانی، چهارمی آبی و پنجمی نارنجی است و تمام اینها را با الوان رنگین کرده بودند و بام دوتای آخری یکی از نقره و دیگری با طلا مستور شده بود3».
برخی از این قلعه‌های مسکونی همچون ارگ بم تا دوران معاصر نیز به حیات خود ادامه داده‌اند. از سوی دیگر قلعه‌روستاها هم نوعی از زندگی قلعه‌نشینی بوده مانند امیرآباد زواره و یا جهان‌آباد زواره، همچنین بسیاری از روستاها در میان خود قلعه‌ای نظامی داشته‌اند تا در مواقعی که مورد هجوم قرار می‌گرفته‌‌اند، از خود دفاع کنند.
میراث فرهنگیِ نظامی
مطالب فوق از این‌رو ارائه شدند تا با نگاه به تحولات معماری و شهرسازی و اساسا فرهنگ، زاویه‌ی دیگری نیز گشوده شود. با چنین نگاهی می‌توان تاریخ نظامی‌گری را تحت عنوانِ دیگر «میراث فرهنگی نظامی» و به اختصار «میراث نظامی» مورد توجه قرار داد. توجه به میراث نظامی به معنی دور شدن از خشونت جنگ و نظامی‌گری از طریق توجه به ارزش‌های فرهنگی این پدیده است. اگر بپذیریم که فرهنگ چیزی جز تجربه‌ی زیسته‌ی جوامع به هم پیوسته نیست، تجربه‌ای که بقا، دوام و هویت این جمعیت را معنی بخشیده، به دست آوردن منابع جدید و یا حفظ منابع از طریق جنگیدن بخش مهمی از این تجربه بوده و به طریق اولی بخش مهمی از فرهنگ را شکل داده است. داستان‌های حماسی که مردم یک قوم، یک شهر یا یک کشور را به دفاع تحریک می‌کرده، چون شاهنامه و موسیقی‌ها، تصانیف رزمی و… همه بروز هنری این مفهوم در جوامع می‌باشد. همچنین ورزش‌های باستانی چیزی جز تمرین فنون نظامی نبوده و می‌توان گفت که حتی ورزش به مفهوم امروزی آن ریشه در مفهوم جنگ و دفاع از سرزمین دارد و از آنجا که اجزای فرهنگ زاییده‌ی برهم‌کنش دائمی اجزای خود می‌باشد نه جمع ساده‌ی این اجزاء، می‌توان ردپای مفهوم نظامی‌گری را در هر پدیده‌ای در تاریخ تمدن جستجو نمود.
از آنجا که تمام پدیده‌های فرهنگی با ورود به دنیای مدرن دستخوش تحولاتی جدی شده‌اند می‌توان تاریخ نظامی‌گری را نیز به دو دوران پیش از ورود به دنیای مدرن و پس از آن تقسیم کرد. اگر رنسانس و تحولات هنری و اقتصادیش را زمینه‌ساز مدرنیته بیانگاریم، استفاده از باروت در توپ و سپس تفنگ را که تقریبا مصادف با این دوره است، باید از الزامات این تحول دانست. برتری نظامی غربیان خیلی زود به دوران استعمار و جمع‌آوری منابع عظیم مالی از رهگذر استعمار کشورهای غیر اروپایی انجامید و این تجمع سرمایه به تجمع علم، تکنولوژی و در نهایت ظهور مدرنیته انجامید و این مدرنیته مجددا از طریق نظامی‌گری به کشورهای غیر اروپایی وارد و حتی می‌توان گفت تزریق شد.
اولین ارتباطات ایرانیان با غرب نیز از همین مسیر یعنی نظامی‌گری آغاز شد؛ هرچند پیش از دوران صفوی نیز مذاکراتی بین ایرانیان و پرتغالی‌ها، به عنوان اولین موج استعمارگران اروپایی، برای تهیه‌ی توپخانه آغاز شده بود و به روایتی ایران در زمان شاه اسماعیل و جنگ چالدران از توپخانه بی‌بهره نبوده ولی بنا به شرط و شروطی در جنگ استفاده نکرده در حالیکه طرف مقابل با پیمان‌شکنی از توپ و تفنگ استفاده نمود؛ ولی در زمان شاه‌ عباس عملا ارتباط رسمی ایران با غرب به منظور تجهیز ارتش ایران به توپ با برادران شرلی آغاز شد و در زمان فتحعلی‌شاه قاجار با شکست ارتش سنتی ایران در برابر ارتش منظم و مسلح به سلاح‌های نوین روسیه، ایران مجبور شد تا دوباره به اروپائیان روی آورده و این بار این فرانسه و ژنرال گاردان فرانسوی بود که به تجهیز ارتش ایران پرداخت. ولی آثار این تجهیز چیزی بیش از یک نیروی سازمان‌یافته‌ی نظامی بود. شکل‌گیری میدان مشق و ساختمان‌های اطراف آن و ورود این پادگان بزرگ در باروی ناصری به اراضی شهری و در نهایت ساخته شدن قزاق‌خانه در دوران مظفرالدین‌شاه همگی تاثیراتی مهم در ساختار شهر تهران و معماری شهر تهران از خود برجای گذاشت.
شاید در نگاه به میراث نظامی، درست این باشد که شکل‌گیری میراث نظامی ایران را به دو دوره‌ی پیش از فتحعلی‌شاه و پس از آن تقسیم کنیم. میراث فرهنگی نظامی در دوران پیش از فتحعلی‌شاه یک موضوع بسیار گسترده برای مطالعه و پژوهش می‌باشد که از تپه‌های باستانی گرفته تا مجموعه‌ی چغازنبیل و هگمتانه، تخت جمشید تا قلعه‌شهرها و قلعه‌روستاها را دربرمی‌گیرد، اما به دلیل اینکه تقریبا همه‌ی این آثار در زمره‌ی آثار تاریخی، ثبت ملی یا ثبت جهانی شده و انگیزه‌ و اراده‌ی کافی برای محافظت از آنها وجود دارد، موضوع اصلی این مقاله نمی‌باشند و در جای خود می‌بایست به صورت جدی و گسترده مطرح شوند؛ لذا، این نوشته به میراث نظامی در دوران معاصر یعنی پس از جنگ‌های ایران و روس می‌پردازد. اما مناسب است برای ورود به موضوع میراث نظامی پس از دوران فتحعلی‌شاه، از کمی پیشتر آغاز کنیم.
روند شکل‌گیری پادگان‌های نظامی
علیرغم اینکه ایران در زمان صفویه نیز به تفنگ و توپ مجهز شد ولی سازماندهی ارتش تغییر مهمی نکرد. استحکامات نظامی به روال قبل بوده و تنها تیرکش‌های روی برج‌ها و باروها که برای تیر و کمان و یا ریختن آب یا روغن داغ شکل گرفته بود برای شلیک تفنگ تغییر شکل پیدا کرد. ولی ژنرال گاردان با ورود خود به ایران آموزش واحدهای نظامی ارتش ایران مطابق با آرایش ارزش‌های نوین آن زمان را بر عهده گرفت و فضاهای مناسب برای چنین آموزش‌هایی را بر اساس الگوهای غربی از معماران ایرانی طلب کرد که نمونه‌ی آن میدان مشق تهران در خارج از باروی شاه طهماسبی بود که میدانی فراخ برای مشق نظامی ارتشیان بود. فراخی این میدان چنان در نظر مردم، جدید و غریب بود که وارد ضرب‌المثل‌های مردم شده و هر فضای بسیار بزرگی را به «قاعده‌ی یک میدان مشق» می‌نامیدند. با ورود این محدوده‌ی بسیار بزرگ به داخل شهر پس از گسترش تهران به حدود باروی ناصری خط و خطوط این محدوده و امکانات آن بر بافت شهر جدید که تا پیش از آن تنها در محدوده‌ی کاخ گلستان از بافت بازی برخوردار بود، شکل جدیدی به بافت شهر تهران بخشید؛ در نتیجه، بخش بزرگی از محدوده‌ی شمال تهران (چیزی نزدیک به یک دهم مساحت شهر جدید) به عملکردهای جدیدی که نیاز شهر بود ولی در محدوده‌ی بافت فشرده‌ی تاریخی امکان شکل‌گیری نداشت، اختصاص یافت و بخش کوچک‌تری به پادگان قزاق‌ها اختصاص یافت، نیرویی که آغاز شکل‌گیری آن هم به دوران ناصری باز می‌گردد.
در این تحول بخش‌هایی از محدوده‌ی میدان مشق به سفارت انگلیس و روس، بیمارستان آمریکایی‌ها و خانه باغ برخی از اشراف اختصاص یافت. در زمان مظفرالدین شاه ژنرال روسی، کاساکوفسکی، دستور ساخت ساختمان جنوبی قزاقخانه را داد. معماری این بنا ترکیبی از عناصر معماری اروپایی از یک سو و تکنیک‌های ساخت ایرانی است که امروزه به عنوان بخشی از دانشگاه هنر به حیات خود ادامه می‌دهد. با آغاز دوران پهلوی و تکیه‌ی رضاشاه بر گسترش ارتش در شکل جدیدی از حکومت‌داری تقریبا در همه‌ی شهرهای مهم، پادگان‌های نیروی زمینی احداث شد. نکته‌ی جالب اینجا بود که این پادگان‌ها عمدتا در باغ‌های تفرجی اطراف شهرها که متعلق به شاهزادگان یا اعیان و اشراف دوره‌ی قاجار بود ساخته شدند. مزیت نسبی این باغ‌ها همجواری با شهر، وجود آب، درخت و معمولا تعدادی ساختمان در آنها بود بنابراین به طور مثال در تهران باغ‌های شاه، عشرت‌آباد و سلطنت‌آباد به پادگان تبدیل شدند و خوشبختانه با اختصاص ساختمان‌های اصلی چون کوشک‌ها و کلاه‌فرنگی‌ها به دفتر فرماندهی، این ابنیه از تخریب در امان ماندند. نیاز به سربازخانه‌ها و اسلحه‌خانه، ساختمان‌های اداری و میدان‌های صبحگاه و مشق موجب شکل‌گیری کالبد این پادگان‌های جدید در داخل این باغ‌ها شد. این ابنیه که با شکل‌گیری واحدهای مهندسی، طراحی و ساخته شدند تقریبا در همه‌ی کشور از الگویی یکسان تبعیت کرده و تنها بنا به اقلیم و مصالح در دسترس، معماری آنها تفاوت‌هایی با یکدیگر داشت.

سایت اصلی کاوش تپه‌ی باستانی هگمتانه؛ منبع:https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f0/Hegmataneh.jpg/375px-Hegmataneh.jpg

نقاشی مینیاتور از شهر همدان که در دوره‌ی صفوی کشیده شده است؛ منبع: نصوح مطراقچی، 1379

میراث نظامی، مفهومی فراتر از ارزش‌های کالبدی
کم کم با اهمیت یافتن نیروی دریایی و نیروی هوایی، مفهوم پایگاه‌های نظامی هم به پادگان‌ها افزوده شد. این موجودیت جدید عمدتا متاثر از پایگاه‌های آمریکایی، مجموعه‌هایی بزرگ و شهرک‌مانند را شکل دادند که علاوه بر بخش‌های نظامی، ساختمان‌های مسکونی و تجاری و حتی فرهنگی برای پرسنل نظامی و خانواده‌هایشان را نیز در خود جای دادند. ساختمان‌های رفاهی چون هتل و باشگاه نیز به آنها افزوده شد. این ساختمان‌ها که معمولا با تفکیک سطوح سلسله مراتبی ارتش شکل می‌گرفت محل‌هایی برای زندگی افزارمندان یا همان کارمندان غیرنظامی، درجه‌داران، افسران جزء و افسران ارشد و نهایت فرماندهان را در داخل پایگاه‌ها سازمان داد که معماری همگی با الگو‌برداری از پایگاه‌های ارتش آمریکا شکل گرفت. معمولا خانه‌های افسران ارشد و فرماندهان، ویلایی و بدون دیوار و حفاظ و دارای منظر (لنداسکیپ) طراحی شده بود و سایرین در آپارتمان‌ها زندگی می‌کردند. معماری این آپارتمان‌ها که از دو تا چهار طبقه رایج بود، ترکیبی از آجر و بتن بوده و سطح بالایی از امکانات تاسیساتی به نسبت آن زمان را برای ساکنان مهیا می‌‌کردند. این شکل از معماری بعدها برای بسیاری از شهرک‌های غیرنظامی نیز مورد استفاده قرار گرفت. بزرگ شدن بدنه‌ی ارتش در دوران پهلوی موجب شد که زندگی در فضاهای نظامی به بخش مهمی از خاطره‌ی جمعی مردم ایران تبدیل شود. پس از انقلاب نیز تهدیدهای خارجی چون جنگ تحمیلی و جنگ‌های متعدد در کشورهای همسایه موجب شد تا بدنه‌ی ارتش و سایر نیروهای نظامی چون سپاه پاسداران و بسیج در مجموع گسترش یافته و مفهوم زندگی نظامی نقش بزرگ‌تری در خاطرات جمعی مردم ایران ایفا نماید. بنابراین بررسی ارزش‌های این مفهوم یعنی یاد و خاطرات و ارزش‌های تولید شده توسط این قشر بزرگ از جامعه، ضروری است؛ خصوصا اینکه ارتش در ایران جز در کودتای 28 مرداد و شاید شهریور 1320 نقشی مثبت در ذهن مردم داشته است. از رشادت‌های چند سرباز در شهریور 1320 در جلفا گرفته تا بازپس‌گیری آذربایجان، از همراهی بدنه‌ی ارتش در انقلاب سال 57 با مردم تا دفاع از سرزمین در جنگ تحمیلی 8 ساله می‌توان گفت که پس از وقایع مرتبط با جنگ‌های ایران و روس تا به امروز، نیروهای نظامی ایران موفق شده‌اند مانع از جدا شدن وجبی از خاک ایران شوند. بنابراین میراث نظامی مفهومی به مراتب گسترده‌تر از کالبد پادگان‌های تاریخی است. نظر به ‌اینکه، کالبد تاریخی بسترِ حفظ و احیای مفاهیم و ارزش‌های تاریخی، روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است، کالبد بدون این مفاهیم موضوعیت خود را تا حد بسیار زیادی از دست داده و مفاهیم ذکر شده نیز بدون کالبد تاریخی از یاد رفته و زندگیشان در ذهن جامعه به پایان می‌رسد. در نتیجه، می‌توان گفت که حفظ پادگان‌ها و کالبد تاریخی آنها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به موضوعی پیچیده و بسیار تاثیرگذار تبدیل می‌گردد. از سوی دیگر، با گسترش شهرها و ورود پادگان‌ها به داخل محدوده‌های شهری، اولا کارکرد نظامی پادگان‌ها در تحرکات نظامی کاهش یافته و ثانیا در هر جنگ احتمالی این نقاط در دل شهرها به هدفی مشروع برای دشمنان تبدیل می‌گردند که در صورت حملات هوایی به این نقاط جان غیرنظامیان در شهرها نیز به خطر خواهد افتاد. بنابراین خروج نیروهای نظامی از شهرها در دستورکار ارتش قرار گرفته و پادگان‌ها به اراضی مورد توجه برای نیروها و جریانات مختلف شهری تبدیل می‌گردد. در این روند، از یک طرف سودجویان به این زمین‌ها که عمدتا در مناطق ارزشمند شهری قرار دارند به چشم کالایی جهت کسب منفعت می‌نگرند و از سوی دیگر به این عرصه‌ها که از فضای سبز قابل توجه برخوردار می‌باشند به چشم ذخیره‌ای برای خدمات شهری نگریسته می‌شود و نیاز ارتش به منابع مالی آن هم در شرایط اقتصادی موجود، انگیزه‌ی بزرگی برای واگذاری این اراضی به شهرداری‌ها در برابر حفظ منافع مادی ارتش را فراهم می‌آورد و در این میان تنها برخی از این ساختمان‌ها که توسط میراث فرهنگی ثبت ملی شده‌اند شانس بقا یافته و باقی آنها در خطر تخریب قرار می‌گیرند و آن دسته از بناهایی هم که به لطف میراث فرهنگی بقایشان تضمین می‌شود با کاربری‌هایی متفاوت و دور از مضمون میراث نظامی مورد استفاده قرار می‌گیرند و حتی بیم آن می‌رود که به ساختمان‌هایی اداری برای شهرداری تبدیل شوند. اگرچه فضای سبز پادگان‌ها بالاخره به روی مردم شهر گشوده خواهد شد ولی شاید جز نامی از سابقه‌ی نظامی اثر دیگری از لایه‌های متعدد ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و خاطرات نظامیان و میراث نظامی باقی نماند.

تهران در عصر ناصرالدین شاه، نقشه‌ی دارالخلافه کرشیش، 1233ه.ق/1855م

تهران در عصر ناصرالدین شاه، نقشه‌ی دارالخلافه کرشیش، 1233ه.ق/1855م

میدان مشق در دوران ناصرالدین شاه

عمارت قزاقخانه در حدود 1300 ه.ش؛ منبع: مهندسان مشاور باوند، 1385

حفاظت از پادگان‌های تاریخی
با توجه به نقش میراث نظامی که در این نوشته تا حدودی به اهمیت آن اشاره شد، ضرورت حفظ این پادگان‌ها در مفهوم کلی و پکپارچه و نه صرفا عملکرد آنها به عنوان بخشی از توان نظامی ارتش، به عنوان عرصه‌ای برای حفظ کلیه‌ی جوانب میراث نظامی خودنمایی می‌کند و از آن مهم‌تر اینکه متولی حفظ میراث نظامی نمی‌تواند شهرداری یا وزارت میراث فرهنگی باشد بلکه خود نیروهای نظامی هستند که توان و انگیزه‌ی حفظ این میراث را دارا می‌باشند و از این طریق نه تنها این ارزش‌ها مورد محافظت قرار خواهند گرفت بلکه شهر و جامعه‌ی شهری نیز از آن بهره‌مند خواهند شد و در واقع یک بازی برد-برد بین همه‌ی طرف‌های ذی‌نفع یعنی نیروهای نظامی، شهرداری و میراث فرهنگی، مردم و تشکل‌های مردم‌نهاد، به وجود خواهد آمد.
بدیهی است که مسئله‌ی نیاز مالی ارتش نیز در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد. در هر یک از این پادگان‌ها که معمولا مساحتی بین 20 تا 60 هکتار را دربرمی‌گیرند و بین چهل هزار تا دویست هزار مترمربع ابنیه در آنها وجود دارد، می‌توان با رویکرد حفاظتِ یکپارچه از پادگان‌ها، عملکردهایی متناسب با عملکرد اولیه، ولی با رویکردی انتفاعی برای هر یک از این بناها در نظر گرفت که بهره‌برداری از آنها، درآمد پایدار و قابل توجهی را برای ارتش به همراه خواهد داشت. اگر این درآمد در تعداد پادگان‌های تاریخی کشور در همه‌ی استان‌ها ضرب شود، اعداد و ارقام قابل توجهی به دست خواهد آمد که با توجه به ابدی بودن این درآمدها و یا همان پایداری آن در برابر موقتی بودن درآمدهای ناشی از فروش زمین یا ساخت واحدهای تجاری-مسکونی، ایده‌ی حفظ، احیا و بازآفرینی پادگان‌های تاریخی از هر جهت به واگذاری آن به شهرداری و فروش بخشی از آن به بخش خصوصی رحجان خواهد داشت.
این ایده که با توجه به ویژگی‌های پادگان‌های ایران می‌تواند حتی در مقیاس بین‌المللی منحصربه‌فرد باشد، قادر است کیفیت زندگی شهری را از طریق حفظ ارزش‌های کیفی و در این مورد ارزش‌هایِ میراث نظامی ارتقا بخشد و عرصه‌های جدیدی را در مفهوم مرمت و مدیریت شهری و جایگاه نظامیان در جامعه‌ی ایرانی پدید آورد. خوشبختانه این ایده در بالاترین سطوح تصمیم‌گیری در نیروهای نظامی مورد اقبال قرار گرفته و فرماندهان نظامی به نقش ارزشمند این پادگان‌ها در ارتقای کیفیت زندگی شهری باور داشته و به حفظ و احیای پادگان‌ها با نگاهی ورای مسائل مادی توجه نموده‌‌اند.

گروه‌های مختلف ذی‌نفع در امر حفاظت از پادگان‌های تاریخی

محدوده‌ی میدان مشق در نقشه‌ی دارالخلافه عبدالغفار 1256ه.ق/1878م

موقعیت باغ‌های تاریخی شهر تهران (خارج از حصار) که بعدها به مجموعه‌های نظامی تبدیل شدند. منبع: عمارت خورشید بر اساس نقشه‌ی‌ تهران 1308ه.ق/ 1269ه.ش

الگوی معماری مشابه در ساختمان‌های نظامی دوران پهلوی، راست: پادگان تیپ 40 قهرمان اردبیل
چپ: پادگان 06 تهران

1_در ایران، قانون خدمت نظام اجباری مشتمل بر ۳۲ ماده، در ۱۶ خرداد ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. به موجب ماده‌ی اول آن، کلیه‌ی اتباع ذکور ایران، اعم از نفوس شهری و روستایی و ایلات و افراد ساکن خارج از کشور، از ابتدای سن ۲۱ سالگی موظف به خدمت سربازی بودند و مدت خدمت نیز دو سال بود.
2_هرودوت، نخستین تاریخ‌نگار یونانی‌ زبان است که در قرن پنجم پیش از میلاد می‌زیسته و آثار او تاکنون باقی مانده‌اند.
3_هرودوت، تاریخ هرودوت، ترجمه‌ی غلامعلی وحید مازندرانی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1362، ص 78

منتشر شده در : یکشنبه, 6 نوامبر, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: ,