پادگان‌های تاریخی، میراث فرهنگی نظامی، نوشته‌ی فرامرز پارسی
از باغ سلطنت‌آباد تا پادگان صفر شش، نوشته‌ی کاوه منصوری

حفاظت از میراث نظامیِ [معماری و شهری] و ارزش‌های مترتب بر آن
نوشته‌ی پارمیس زانیچ‌خواه

1) مقدمه
میراث فرهنگی، آثار مادی و معنوی به جامانده از گذشته است که بر هویت فرهنگی یک جامعه‌ی انسانی دلالت دارد و از آن جهت قابل‌توجه است که در شناخت زندگی گذشتگان مفید و موثر است و برای مطالعه‌ی جوامع، اقوام، و ملل گوناگون و نیز بازشناسی آثار مادی تمدن‌ها و سیر تشکیل و تکامل آنها سندی با ارزش به‌ شمار می‌آید. از سوی دیگر، بر اساس تعریف ایکوموس1 حفاظت عبارت است از: «تطویل عمر میراث فرهنگی و در صورت امکان، شفاف کردن پیام‌های هنری و تاریخی ملحوظ در آن بدون از بین رفتن اصالت و معنای آن (یوکهیلتو، 1387: 347)»؛ بنابراین، هدف حفاظت میراث فرهنگی، آشکارسازی و حفظ حقیقت اثر است و حقیقت اثر، در گرو بازشناسی وجوه ارزشمندی آن. به بیان دیگر، تمام اعمالی که عمر میراث فرهنگی و طبیعی ما را دوام ببخشد و طولانی کند و به بازشناسی و حفظ ارزش‌های نهفته در آن بیانجامد، در مقوله‌ی حفاظت می‌گنجد.
طی یک دوره‌ی طولانی، میراث فرهنگی تنها به گروهی از مکان‌های شاخص اطلاق می‌شد که از گذشته باقی مانده و به سبب ارزش‌های تاریخی و زیبایی‌شناختی‌شان مورد حفاظت قرار می‌گرفتند. پس از تکوین مفهوم میراث جهانی در طول سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی و رسمی شدن آن در قالب کنوانسیون‌ها و توافق‌نامه‌های بین‌المللی و ظهور حفاظت معماری به ‌عنوان شاخه‌ای مستقل در نیمه‌ی قرن بیستم، به‌تدریج دامنه‌ی توجه به میراث فرهنگی گسترده‌تر شد؛ به ‌طوریکه در حال حاضر، میراث فرهنگی نه تنها منومان‌ها، بناهای یادمانی، مجموعه‌های ساختمانی، محوطه‌ها، ساختارها و مناظر را دربرمی‌گیرد، بلکه چگونگی تعامل آنها با یکدیگر، با زمینه‌ای که در آن قرار دارند، با محیط اطرافشان و با جوامع محلی، در هر دو حوزه‌ی عناصر ملموس و ناملموس را نیز شامل می‌شوند. همزمان با این تحولات در بسط دامنه‌ی میراث فرهنگی و حفاظت از آن، مفهوم ارزش در ارتباط با میراث فرهنگی نیز گسترده‌تر شد و ارزش‌های مرتبط با میراث فرهنگی نیز از ابعاد تاریخی، زیباشناسانه و کمّی فراتر رفته و جنبه‌های ناملموس، فرهنگی و اجتماعی را نیز دربرگرفتند. این گسترده شدن توجه به میراث فرهنگی و ارزش‌های مرتبط با آن همچنین سبب به وجود آمدن مفاهیمی نو و شاخه‌های جدیدی در حوزه‌ی میراث فرهنگی شد که از آن‌جمله می‌توان به شاخه‌ی نوپای میراث نظامی [معماری و شهری] اشاره نمود که متمرکز بر حفاظت از استحکامات دفاعی تاریخی و هرگونه ساختار نظامیِ میراثی است و با تشکیل کمیته‌ی علمی بین‌المللی ایکوموس در استحکامات دفاعی و میراث نظامی (ایکوفورت2) که در تاریخ 8 فوریه 2005 م.، توسط کمیته‌ی اجرایی ایکوموس در پاریس بنیانگذاری شد و با تدوین پیش‌نویس منشور آن، در سطح بین‌المللی جنبه‌ای رسمی یافت. در ادامه، با ارائه‌ی ترجمه‌ی پیش‌نویس این منشور، به بررسی مبانی نظری حول محور حفاظت از ساختارهای میراث نظامی پرداخته می‌شود:
2) پیش‌نویس منشور ایکوفورت در استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آن؛
این بخش برگرفته از نسخه‌ی چهارم پیش‌نویس منشور ایکوفورت در استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آن؛ دستورالعمل‌هایی برای نگهداری، حفاظت و تفسیر3 است که در تاریخ 20 آگوست 2019م. توسط کمیته‌ی علمی بین‌المللی ایکوموس در استحکامات دفاعی و میراث نظامی منتشر شده است.
2-1) تعاریف
در دیباچه‌ی پیش‌نویس منشور ایکوفورت اینطور آمده است: بشر، در طول هزاران سال، در پی ایجاد ساختارهای دفاعی در تنوع وسیعی از طرح‌های پیچیده بوده است.
استحکامات دفاعی و سایر میراث مربوط به آنها از گذشته‌های دور تا به امروز پا بر جا مانده‌اند و دارای پیوندی عمیق با تاریخ استقرار و توسعه‌ی سکونتگاه‌های انسانی، ملت‌ها و حتی کل سرزمین‌ها هستند.
استحکامات دفاعی از ابتدای تاریخ تا دوران مدرن، یکی از الزامات جوامع بشری در دفاع از خود بوده‌اند. آنها به طرق متنوعی، با منظر فرهنگی و اراضی اطرافشان و همچنین اجتماعات انسانی و سکونتگاهشان، یکپارچه بوده‌اند. چگونگی نیل به این یکپارچگی، اطلاعات مهمی را درباره‌ی اجتماعی که این ساختارها را ایجاد نموده‌اند، فراهم می‌آورد. این استحکامات دفاعی تاریخی، شامل ساختمان‌ها، مجموعه‌های متنوع و یا سامانه‌های دفاع نظامی می‌شوند که یا به حیات عملکردی خود در راستای مقاصد دفاعی ادامه می‌دهند و یا متوقف شده‌اند.
این تعریف از طرفی نشان می‌دهد که بر اساس معاهده‌ی حفاظت از میراث جهانی4 ساختارهای میراث نظامی نیز همانند سایر شاخه‌های میراث فرهنگـــی، دربرگیرنـــده‌ی یادمان‌هـــا، مجموعه‌های ساختمانی، محوطه‌ها، ساختارها، مناظر و بناهای یادمانی می‌شوند و از طرف دیگر، تاکید بر یکپارچه بودن این ساختارهای میراثی با بستر و محیط اطرافشان دارد. در ادامه، مفهوم میراث نظامی به این صورت تعریف می‌شود:
استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آن، هر ساختاری متشکل از مصالح طبیعی (مثلا گیاهی یا زمین‌شناسی) یا مصنوعی است که توسط یک جامعه‌ی بشری در دفاع از خود در برابر مهاجمان ساخته شده است؛ مانند: کارهای مهندسی نظامی، انبارهای مهمات، بنادر و میادین نبرد دریایی، سربازخانه‌ها، پایگاه‌های نظامی، میادین آزمایش و سایر مجموعه‌های متمایز و یا هرگونه ساختاری که در جهت مقاصد نظامی یا دفاعی، ساخته شده و یا مورد استفاده قرار می‌گرفته است. مناظر فرهنگی نظامی که شامل میادین نبرد، تاسیسات دفاعی ارضی یا ساحلی، سنگرها و استحکامات قدیمی و جدید می‌شود اما نه محدود به آنها، نیز نه تنها دربردارنده‌ی ارزش‌هایی مشابه با بناها و محوطه‌های میراثی دیگر هستند، بلکه دارای ارزش‌هایی ویژه نیز هستند که باید با دقت مورد مطالعه، تحلیل و حفاظت قرار گیرند.
این تعریف، نه تنها نشان‌ از لزوم حفاظت از طیف متنوعی از ساختارهای میراث نظامی از قدیمی‌ترین تا مدرن‌ترین اشکال آن دارد، بلکه، این مصادیق میراثی را واجد ارزش‌هایی مشترک با سایر انواع میراث و حتی ویژه‌تر از آنها می‌داند. در ادامه، ضمن اشاره‌ی مجدد به یکپارچگی این ساختارها با بسترشان، بر لزوم احصاء ارزش‌های ویژه‌ی مترتب بر این مصادیق میراثی، به‌ منظور تعیین رویکردهای حفاظت از آنان، تاکید شده است:
استحکامات دفاعی، بیش از هر نوع دیگری از منومان‌ها، دارای یکپارچگی با منظر فرهنگی‌اند، چرا که از اصول مهمی تبعیت می‌کنند که در تمام دنیا و در بازه‌های مشخصی از تاریخ بشر، از ابتدایی‌ترین استفاده‌ی بشر از سنگرها تا استحکامات دفاعی و غارهای دفاعی گرفته، تا دیواره‌های دفاعی در دوران مدرن، رعایت می‌شده‌اند:
• محافظت و حصارهای دفاعی5: اولین جنبه در محافظت از فعالیت‌ها و زیستگاه‌های انسانی در برابر تهدیدات بیرونی با توانایی مقاومت در برابر تهاجمات.
• فرماندهی6: توانایی پایش اطراف محدوده و محوطه تا دورترین جای ممکن و جلوگیری از نزدیک شدن مهاجمان به دژ دفاعی.
• عمق7: یک استراتژی نظامی که با در اختیار گذاشتن فضا برای خرید زمان، بیشتر به دنبال به تاخیر انداختن پیشرفت مهاجم است تا جلوگیری از آن و این استراتژی منشاء ساخت بسیاری از خطوط دفاعی موفق بوده است.
• در کنار واقع شدن8: یک استراتژی است با هدف حذف نقاط کور، معمولا در استفاده از ساختارهای عمودی به کار می‌رود (مثلا باروها، برج‌ها و جان‌پناه‌های دژها).
• بازدارندگی9: یک استراتژی دفاعی است که با به رخ کشیدن عظمت یک محوطه و مجموع صفات دفاعی آن (مثل آتش گشودن‌های متعدد، ابعاد دروزاه‌ها و برج‌ها، تزئینات دیوارها و ورودی و غیره) درصدد القای تدریجی ترس و تردید نسبت به عواقب هرگونه اقدامی و به دنبال آن، بازداشتن دشمن از حمله است.
هم ساختارها و هم مناظر فرهنگی [نظامی]، ممکن است دربردارنده‌ی اطلاعات باستان‌شناسی باشند که در درک آنها بسیار تاثیرگذارند و می‌توانند اطلاعاتی را از کاربری پیشین این فضاها در اختیار گذارند که از منابع تاریخی قابل بازیابی نیستند.
تشخیصِ این ارزش‌های متمایز مترتب بر این استحکامات و میراث دفاعی، میزان مقید بودن حفاظت، توانبخشی و ارزش‌های کلی آنها را به این ارزش‌های ویژه، مشخص می‌نماید.
در مقدمه‌ی پیش‌نویس این منشور، با ذکر این جمله که «شاید بتوان گفت که فهم و درکِ معنا، تاریخ و منطق استراتژیک در طراحی و استقرار استحکامات دفاعی، بیش از هر دسته و نوع دیگری از میراث، برای حفاظت و حمایت از آن، ضروری باشد»، باز هم بر اهمیت توجه به یکپارچگی ساختارهای میراث نظامی با بسترشان و لزوم توجه به منطق شکل‌گیری آنان در این بستر، به منظور احصاء ارزش‌هایشان، تاکید شده است.
2-2) اهداف منشور
در پیش‌نویس منشور ایکوفورت، با تاکید بر اهمیت احصاء ارزش‌های ملموس و ناملموس مترتب بر مصادیق میراث نظامی در حفاظت از آنها به‌ عنوان بخشی از هویت اجتماعی بشر اینطور آمده است:
اهداف منشور استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها، متمرکز بر ایجاد اصول اولیه برای مداخلات و روش‌های تحقیق ویژه در مورد حمایت، حفاظت و ارزش‌های وابسته به استحکامات دفاعی و منظر فرهنگی-نظامی اطراف آنهاست. هدف، اعطای شفافیت و تضمین اصالت و یکپارچگی در ارتباط میان اشکال، زمینه‌ها و کاربرد استحکامات دفاعی و میراث مرتبط است که لازمه‌ی حفاظت از کلیه‌ی ویژگی‌های آنان و شامل ارتقای ارزش‌های ملموس و ناملموس مترتب بر آنهاست.
همچنین، این منشور متمرکز بر پاسداری از ارزش‌های ملموس و ناملموس مترتب بر استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنهاست که به عنوان یک «خاطره»، با حقایق، مردم، اجتماعات و تعاریف آنان از هویت فرهنگی وابسته به تاریخ محل‌شان، گره خورده است.
2-3) موضوعات نظری و روش‌شناختی
در بند 4 این بخش، در ارتباط با توجه به گروه‌های اجتماعی در حفاظت از فضاهای میراثیِ نظامی، به موارد زیر اشاره شده است:
استحکامات دفاعی و گروه‌های اجتماعی:
استحکامات دفاعی، نقش بسزایی را در هویت و یا سنن اجتماعی و کشوری، بازی می‌کنند. در هنگام تفسیر آنها، باید جانب احتیاط را رعایت نمود تا تنها به ارزش‌های غالب و یا نادیده انگاشته شده، بسنده نکرد.
اهداف:
• ایجاد تفسیری مناسب، با تاکید بر تجهیز جوامع به یک درک دقیق از تاریخشان، ارتباط آنها با زمینه‌های متغیر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، ارتباط میان مولفه‌های معاصر و تاثیر آنها بر دفاع ارضی.
• مسلح نمودن مخاطبان و جوامع محلی به روشی جهت گرامی داشتن این محوطه‌ها، از طریق ابزار دانش‌بنیان موثری که تضمین‌کننده‌ی ارائه‌ی تفسیری صحیح از ارزش‌های هویتی آنهاست.
روش‌شناسی:
• بهره‌گیری از یکپارچگی جامع در ارزش‌ها، برای ایجاد تاثیری مثبت بر جامعه و مخاطبان، در راستای ارتقای برقراری پیوند میان اطلاعات نظامی گذشته با منافع عمومی که در ارزش‌های بعدی وابسته به منومان تاریخی، آشکار شده‌اند (مثلا استحکامات دفاعی که به عنوان زندان مورد استفاده‌ی مجدد قرار گرفته‌اند و مثال‌هایی از این دست).
• تهیه‌ی اسناد راهنما، سیاست‌ها و پیاده‌سازی استراتژی‌هایی برای پاسداری از ارزش‌های میراثی هر سایت.
• بالابردن سطح نوآوری‌ها در تشخیص هویت و ارتباط ارزشی.
• بهبود مطالعات و تحلیل‌ها در مورد چگونگی درک جامعه.
همانطور که دیده می‌شود، در این بخش نیز بر اهمیت شناخت و درک ارزش‌های وابسته به مصادیق میراث نظامی، به‌ عنوان ساختارهایی که با بستر تاریخی، فرهنگی و از همه مهم‌تر اجتماعی‌شان یکپارچه هستند، تاکید شده است. چنین شناختی می‌تواند زمینه‌ساز اتخاذ رویکردی جامع در راستای حفظ و پاسداشت این هویت ارزشی باشد.
در ادامه، ذیل بند 5 این بخش از پیش‌نویس منشور، در خصوص استقرار کاربری‌های جدید و تجدید حیات استحکامات دفاعی تاریخی و میراث مرتبط با آنها، اینطور آمده است:
استحکامات دفاعی و استفاده‌ی مجدد از آنها:
استحکامات دفاعی برای جلوگیری از ورود [مهاجمان] طراحی شده بودند، که این امر، امروزه مشکلات آشکاری را در دسترسی به آنها جهت استفاده [مجدد] از آنها برای نیازهای امروزی، سبب شده است.
ماهیت در حال تغییر جنگاوری، اغلب مترادف با این است که استحکامات دفاعی نمی‌توانند در راستای مقاصد ویژه‌ای که در ابتدا برای رسیدن به آنها طراحی شده بودند، مورد استفاده مجدد قرار گیرند.
اهداف:
• بالابردن سطح نوآوری‌ها در استفاده‌ی مجدد مناسب و پایدار از استحکامات دفاعی و میراث مرتبط.
• ایجاد تعادل در استفاده‌ی مجدد از آنها و جلوگیری از تخریب اصالت و یکپارچگی در آنها.
• ترویج نوعی از استفاده‌ی مجدد که در آن، استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها، به مکان‌هایی برای حضور و تجمیع جوامع برون‌زا و درون‌زا تبدیل ‌شوند.
• ترویج نوعی از استفاده مجدد که در آن، استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها، به مکان‌های کسب دانش تبدیل شوند (مثلا مکان‌هایی برای تفسیر میراث نظامی، شامل تاریخ، علم، فن‌آوری و غیره).
• ترویج نوعی از استفاده‌ی مجدد که در آن، استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها، به مکان‌های انتقال پیام صلح، فراگیر بودن و پذیرش، تبدیل شوند.
این بند از منشور، در تغییر کاربری و استفاده‌ی مجدد از ساختارهای میراث نظامی در راستای بازگرداندن حیات به آنها، بسیار راهگشاست؛ تاکید بر تزریق کاربری جدید و استفاده‌ی مجدد از این ساختارها بدون از بین بردن و یا مخدوش نمودن اصالت و یکپارچگی آنها، حفظ ردپای نظامی در این فضاها و اتخاذ رویکردهایی در راستای تقویت آن و تلاش در راستای حفظ و انتقال پیام و ارزش‌های مرتبط با این ساختارها به نسل‌های امروز و آینده، همگی از جمله مواردی هستند که از این بند قابل‌ استخراج‌اند.
توجه به موارد فوق، در پرداختن به مفهوم میراث نظامی معماری و شهری و ارزش‌های آن و استفاده‌ی مجدد از این فضاهای میراثی، ضروری است؛ خصوصا که در حال حاضر یکی از موارد چالش‌برانگیز در این حوزه، چگونگی برخورد و اتخاذ رویکردی جامع و ارزش‌محور در بازگرداندن پادگان‌های درون‌شهری (به ‌عنوان یکی از مصادیق میراث نظامی مدرن در ایران) به حیات امروزی است؛ چرا که، از زمان تصویب قانون «فروش و انتقال پادگان‌ها و سایر اماکن نیروی مسلح به خارج از حریم شهرها10» در سال 1388، که لزوم توجه به این اراضی نظامی درون‌شهری و چگونگی تصمیم‌گیری درباره‌ی آنها ضرورت یافت، فقدان نگرش به این اراضی به مثابه‌ی میراث نظامی و شهری از سوی برنامه‌ریزان و مدیران شهری سبب بروز مشکلاتی گسترده در این حوزه و شتاب گرفتن فرآیند تخریب این عرصه‌های تاریخی نظامی، مخدوش شدن یکپارچگی کالبدی-معنایی آنها و از بین رفتن شواهد و اسناد متمایز حاضر در آنها شده است.
در بند 7 این بخش، بار دیگر با تاکید بر تنوع ساختارهای میراث نظامی، به ضرورت اتخاذ رویکردی جامع و درون‌رشته‌ای و مشارکت اجتماعی در برخورد با آنها پرداخته شده است:
استحکامات دفاعی، ساختمان‌های معمولی نیستند:
استحکامات دفاعی، طیف وسیعی، از ساختارهای منفرد گرفته، تا سیستم‌های دفاعی چندساختاری و پیچیده را دربرمی‌گیرند که در بازه‌های زمانی طولانی، شکل گرفته و گسترش یافته‌اند. با وجود این، فقدان درکی جامع از این محوطه‌ها، که فازهای مختلف گسترش آنها را شناسایی کرده و کلیه‌ی عناصر فیزیکی حائز اهمیت این مکان‌ها (مثل ساختار، منظر فرهنگی، چشم‌اندازها و…) را به یکدیگر مرتبط سازد، احساس می‌شود.
اهداف:
• ارتقای ابزارهای روش‌شناختی برای مطالعات و درک درون‌رشته‌ای
روش‌شناسی:
• اجرای اسناد برنامه‌ریزی
• تداوم تحقیقات و ارزیابی‌های فراگیر
• تقویت شبکه‌ها و مشارکت‌ها
2-4)ارزش‌های مترتب بر میراث نظامی
در ادامه‌ی تعاریف ارائه ‌شده، اهداف تعیین‌ شده و مبانی نظری تبیین ‌شده در پیش‌نویس منشور ایکوفورت، ارزش‌هایی هشت‌گانه، به‌ شرح زیر، بر مصادیق متنوع میراث نظامی [معماری و شهری] مترتب دانسته شده است:
تعیین ارزش‌هایی که با استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها، عجین هستند:
ارزش‌های معماری/فنی:
تیپولوژی منحصربه‌فرد استحکامات دفاعی، در پاسخ به فن‌آوری‌های جنگاورانه‌ی ویژه در آنها، شکل گرفته است.
ارزیابی ارزش‌های فنی، مستلزم کسب اطلاعات عمیقی در مورد سیر تحول جنگ‌افزارها و جنگاوری‌هاست، تا بتوان پیشرفت‌های نوآورانه‌ای را که در پاسخ به تغییرات در علوم و مهندسی نظامی، به ‌وجود آمدند، شناسایی و اثبات نمود.
ارزش‌های منظر فرهنگی/جغرافیایی/ارضی:
ارزش استحکامات دفاعی به ‌عنوان یک سازمان ارضی، مولفه‌ی مهمی در تعیین اهمیت سیستم‌های دفاعی است. در حالیکه برخی ساختارهای دفاعی به ‌صورت عناصر منفک و مستقل هستند، اما در سایر موارد ممکن است جزئی از یک سامانه‌ی بزرگ‌تر از عناصر غیرمجاور باشند که در جهت تلطیف منظر فرهنگی آن عمل می‌کنند و نیازمند سنجش در همان زمینه‌ی وسیع هستند. در این موارد، ارزش سامانه، مهم‌تر از ارزش هر یک از اجزای آن است که خود، فارغ از وزن و اهمیتشان، مستلزم حفاظت‌اند.
شناسایی این ارزش‌ها نیز ممکن است مدنظر باشد، از جمله مزایای استراتژیک محل استقرار استحکامات دفاعی، چگونگی تاثیر طراحی بر توزیع فضایی جنگ‌افزارها در آنها، نوع محاصره یا حمله‌ی پیش‌بینی‌شده، محدوده‌ی دفاعی مورد استفاده و توپوگرافی و اکوسیستم اراضی مورد دفاع است.
ارزش منظر فرهنگی:
ارزش منظر فرهنگی، وابسته به ارتباط میان استحکامات دفاعی و فعالیت‌های انسانی افرادی است که نیازمند دفاع هستند. ارزش منظر فرهنگی، همچنین با نگاه به بستر استحکامات دفاعی، عملکرد این ساختارها در ارتباط با مفاهیم دفاعی و غلبه‌ی بصری یا فیزیکی آنان بر اراضی اطرافشان، یک درک زمینه‌ای را از مصالح ساختمانی و کارکرد این استحکامات، فراهم می‌آورد. ارزش منظر فرهنگی، همچنین می‌تواند یک ارزش دیگر را در ارتباط با هویت و حس تعلق خاطر به یک مکان، ناحیه یا کشور، در خود جای دهد.
ارزش استراتژیک:
دژها و قلعه‌ها، نمادی از امتزاج علوم چندگانه هستند.
بارو، پوسته‌ی بیرونی فیزیکی است که بیشترین تصویر خارجی را در خود دارد که ما با حفاظت از آن، این تصویر را ارج می‌نهیم؛ اما، نکته‌ی جالب این است که این پوسته‌ی بیرونی، چیزی فراتر از یک لایه‌ی محافظ برای هسته‌ی تصمیم‌گیری استراتژیک [درون آن] است. بنابراین، ارزش استراتژیک، فراتر از یک ارزش صرف ارضی یا جغرافیایی است؛ چرا که بازتاب‌‌دهنده‌ی قدرت تصمیم‌گیری و عمق دانش و انسجام اجتماعی گروه رهبری است.
ارزش انسانی/ مردم‌شناسی:
استحکامات دفاعی، برای حمایت از یک گروه انسانی در مقابل گروهی دیگر، به ‌وجود آمدند. بنابراین، می‌توان آنها را عرصه‌های مناقشه دانست. این استحکامات، گاهی شاهد نبردهایی خشن و ویران‌گر و جنگ‌هایی بوده‌اند که به پیروزی یک گروه و مغلوب شدن گروهی دیگر انجامیده‌اند، و بنابراین، نقش عمده‌ای را در ساختمان‌های یک ملت به ‌عهده دارند. استحکامات دفاعی، همچنین نقش بسزایی در هویت فرهنگی و سنت‌های جوامع و کشورها، ایفا می‌کنند. در هنگام تفسیر این ساختارها، باید بسیار محتاطانه عمل کرد تا نتیجه، به پررنگ شدن بیش از حد یک ارزش و محو شدن کامل ارزشی دیگر، نیانجامد.
ارزش‌های وابسته به آموزش/هویت/خاطره:
استحکامات دفاعی، ممکن است نقش پررنگی در خاطره‌ی جمعی داشته باشند. این استحکامات می‌توانند آموزه‌هایی از تجارب شخصی و حتی احساسی عمیقی، که در تاریخ جوامع رخ داده‌اند، را به دنبال داشته باشند. آنها به تصورات جمعی در ارتباط با منظر شهری‌شان تعلق دارند.
استحکامت دفاعی دربرگیرنده‌ی ارزش‌های آموزشی هستند؛ چرا که می‌توانند یک محیط جاری و محرک را، در ارتباط با تجربه‌ی فرهنگی وابسته به میراث نظامی، به‌ وجود آورند. این استحکامات در وهله‌ی نخست، بازتاب‌دهنده‌ی مناقشه و درگیری هستند، در حالیکه می‌توانند بر خاطره‌ی جمعی یک جامعه تاثیرگذار باشند.
ارزش تاریخی:
استحکامات دفاعی و سایر میراث مرتبط به آنها، با نگرش و جهان‌بینی مرتبط با دوره‌ی ساخت و تکامل خود، عجین هستند. این نگرش‌ها، از طریق مطالعه و تفسیر مجموعه‌های نظامی و ارتباط میان جوامع معاصر، قابل درک هستند.
ارزش اقتصادی/اجتماعی:
تشخیص ارزش‌های اجتماعی مترتب بر میراث نظامی، باید از طریق اقدامات تقویتی مناسب، به ایجاد موتور محرک رشد اقتصادی در جوامع و شناسایی ارزش‌های جدید، بیانجامد.
این بخش از پیش‌نویس منشور ایکوفورت، از یک طرف، با نگاهی عام و در مقیاسی جهانی، سعی در دسته‌بندی ارزش‌های مترتب بر استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها داشته و از طرف دیگر همینطور که پیش‌تر گفته شد، یکی از اهداف آن، پاسداری از ارزش‌های ملموس و ناملموس مترتب بر استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها تعیین شده که به عنوان یک «خاطره»، با حقایق، مردم، اجتماعات و تعاریف آنان از هویت فرهنگی وابسته به تاریخ محل‌شان، گره خورده‌اند. از آنجاییکه «در یک بیان کلی می‌توان گفت ارزش از جامعه‌ای به جامعه‌ی دیگر تغییر می‌کند (حجت، 1380 :25)»، در نتیجه ارزش‌های وابسته به اثری که در زمره‌ی میراث نظامی دسته‌بندی می‌شود الزاما بر مبنای این دسته‌بندی و تنها محدود به آن نبوده و باید در هر مورد منحصربه‌فرد احصاء گردند.
2-5) اصول مداخله در میراث نظامی
در ادامه‌ی مباحث فوق، ذیل بند 3 پیش‌نویس این منشور، در ارتباط با اصول مداخله در استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها، اینطور آمده است:
«ارزش‌های» [هشت‌گانه] شرح داده شده باید در تعیین پارامترهای مداخله در مواد و مصالح و جنبه‌های ناملموس، لحاظ شوند. در نتیجه، بیرون کشیدن این ارزش‌ها توسط یک تیم تخصصی، از اهمیتی اساسی برخوردار است و نخستین گام روش‌مند در مداخلات است. این تیم باید درون‌رشته‌ای بوده و حداقل از متخصصان و مفسران تاریخ نظامی، معماری، تاریخ هنر، باستان‌شناسی و منظر، تشکیل شده باشد. دستورالعمل تهیه ‌شده در این مرحله‌ی مقدماتی، باید در مداخلات مدنظر قرار گیرد و این تیم تخصصی، باید در پروسه‌های پایش، پیشرفت و اجرای مداخلات، حضور داشته باشند.
مداخله در استحکامات دفاعی، باید در تکمیل موارد زیر باشد:
الف) کلیه‌ی مداخلات باید از یک برنامه‌ی جامع حفاظتی، آغاز شوند. این برنامه باید حداقل شامل این موارد باشند:
مطالعه‌ی تاریخی محل مورد نظر و کلیه‌ی دوره‌های تکامل و کاربرد آن، مطالعات توسعه‌ی مورفولوژیکی، بررسی‌های توپوگرافیکی/برنامه‌ریزی، مطالعات ارزیابی باستان‌شناسی، بررسی ساختاری، تحلیل سازه‌ای، تشخیص و پایش حفاظتی، مطالعات منظر فرهنگی، مطالعات تفسیری، تجزیه و تحلیل میزان زیست‌پذیری در استفاده‌ی مجدد، ارزیابی خدمات، پیشنهادات، آمادگی خطر/ برنامه‌ی مقابله با سوانح، برنامه‌ریزی تجاری، ارزیابی بازدیدکنندگان/مطالعات مربوط به نحوه‌ی استفاده‌ی بازدیدکنندگان، برنامه‌ی حمایتی، برنامه‌ی مدیریتی. تمام این برنامه‌های جامع، باید توسط یک تیم درون‌رشته‌ای متشکل از متخصصان واجد شرایط مناسب با اطلاعات و تجربیات ویژه در زمینه‌ی استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها تهیه شوند.
ب) تمام مداخلات، باید بر مبنای ادغام جامع ارزش‌های محوطه، در ارتباط با سامانه‌های دفاعی و محیط اطرافش باشد. این مدل تفسیری، برای تمامی انواع استحکامات دفاعی اعمال می‌گردد.
ج) تمام مداخلات باید منطبق بر مولفه‌ها و ویژگی‌های استحکامات دفاعی و میراث مرتبط به آنها و بر مبنای منشور زیمباوه11 و سازگار با اصول سه‌گانه‌ی ویتروویوسی «استحکام، زیبایی و کارکرد12» باشند.
انتخاب میان تکنیک‌های «سنتی» و «خلاقانه»، باید بر اساس رویکرد مورد به مورد13 و با اولویت آنهایی باشد که کمترین میزان آسیب‌زنندگی به ارزش‌های میراثی را داشته و بیشترین میزان تطابق را با آنها دارد، و همچنین جنبه‌های ایمنی و دوام مورد نیاز را تامین نماید (منشور ایکوموس-اصول تحلیل، حفاظت و مرمت سازه‌ای میراث معماری، 2003 14). در عین حال باید توجه داشت که در مورد استحکامات دفاعی، به‌ واسطه‌ی کارکرد دفاعی آنها، بخشی از «خسارات» یا تخریب‌های گذشته، می‌توانند به عنوان نشانه‌هایی از رویدادهای تاریخی در نظر گرفته شوند و به جای مرمت، مورد حفاظت قرار گیرند.
سازگاری کارکردی یا “Utilitas”، به بقای ویژگی‌ها و مولفه‌های استحکامات دفاعی از نقطه نظر کارکرد، مسیرها و دسترسی‌های آن، بر می‌گردد.
مفهوم سازگاری مبتنی بر استحکام یا “Firmitas”، باید درک شود، تا سازگاری خواص مکانیکی میان مواد و مصالح تاریخی موجود و مواد و مصالحی که در مرمت-استحکام‌بخشی سازه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند، برقرار شود. به این شیوه، مداخله‌ی «نوع طبیعی» اطلاق می‌شود (رجوع شود به مداخله با حداقل تاثیر15 ).
سازگاری زیباشناسانه یا “Venustas”، به این معنی است که مداخلات باید از نظر زیباشناسی، سازگار با ساختار اصلی باشند. با این وجود، باید پیش از هرگونه مداخله‌ای خوانش چینه‌شناسی صورت پذیرد و خود مداخلات نیز باید از خوانایی چینه‌شناسانه برخوردار باشند.
همانطور که پیشتر نیز گفته شد و در این بخش از پیش‌نویس منشور نیز تاکید شده است، در روند اتخاذ رویکردی جامع و ارزش‌محورِ حفاظتی در مواجهه‌ی روش‌مند با مصادیق متنوع میراث نظامی معماری و شهری، نخستین گام، استخراج ارزش‌های ملموس و ناملموس مترتب بر آنها توسط یک تیم تخصصی دورن‌رشته‌ای است.
3) جمع‌بندی
مطالب گفته ‌شده در این نوشته را می‌توان اینطور جمع‌بندی کرد که همزمان با بسط دامنه‌ی تعریف میراث فرهنگی و حفاظت از آن، مفهوم ارزش نیز گسترده‌تر شد و ارزش‌های مرتبط با میراث فرهنگی از ابعاد کمّی فراتر رفته و جنبه‌های ناملموس را نیز در بر گرفتند؛ مضافا بر اینکه با ایجاد نگرش ارزش‌محور در حفاظت و لزوم تعریف ارزش‌ها از دید جامعه، خوانش و احصاء ارزش‌های مستتر در مصادیق متنوع میراث فرهنگی، به امری اجتناب‌ناپذیر در حفاظت از آنها مبدل گردید. از سوی دیگر، ارزش‌ها از زمانی به زمانی دیگر، از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر و از کاربری به کاربری دیگر متغیر هستند، بنابراین کیفیت خوانش معانی و ارزش‌ها در یک اثر میراثی که لازمه‌ی حفاظت از آن و سرمنشاء تدوین رویکردهای حفاظتی و ایجاد نگرشی جامع در درک و بیان این ارزش‌ها و متعاقبا مشارکت بهره‌برداران و ذینفعان در فرآیندهای حفاظتی است، مستلزم دستیابی به شناختی کل‌نگر و دورن‌رشته‌ای از مولفه‌های تاثیرگذار بر شکل‌گیری و ادامه‌ی حیات آن اثر تاریخی در بستر اجتماعی-فرهنگی خود است. اهمیت بازخوانی این ارزش‌ها در امر حفاظت به‌حدی است که «امروزه، تمام فعالیت‌های حفاظتی، زمانی موفق به نظر خواهند رسید که بتوانند ارزش‌ها را حفظ کنند (Hazen, 2009:169)».
میراث نظامی و حفاظت از آن نیز که موضوع این نوشته را به خود اختصاص داده است از این قاعده مستثنی نیست. از آنجاییکه از طرفی، در پیش‌نویس منشور ایکوفورت، مصادیق متنوع میراث نظامی، دربردارنده‌ی ارزش‌هایی ویژه دانسته شده که کاملا یا نسبتا، متفاوت از ارزش‌های شناخته شده در انواع دیگر میراث هستند و از طرف دیگر در این منشور، اشکال گوناگون میراث نظامی از ابتدای تاریخ تا دوران مدرن را به عنوان ساختارهایی یکپارچه با بستر فرهنگی-اجتماعی و سکونتگاهشان معرفی نموده، در نتیجه ارزش‌های وابسته به اثری که در زمره‌ی میراث نظامی دسته‌بندی می‌شود الزاما بر مبنای دسته‌بندی ارزشی هشت‌گانه‌ی ارائه‌شده در این منشور و تنها محدود به آنها نبوده و باید در هر مورد منحصربه‌فرد، بازشناسی و بازتعریف لایه‌های ارزشی ملموس و ناملموس مترتب بر آن، در ارتباط با نوع، قدمت، بستر جغرافیایی، تاریخی و هویت فرهنگی و اجتماعی از زمان پیدایش تا زمان حال، توسط متخصصان امر و با نگاهی درون‌ رشته‌ای احصاء گردد.

پی‌نوشت:
1. شورای بین‌المللی ابنیه و محوطه‌ها (ICOMOS: International Council on Monuments and Sites)، سازمانی برای نگهداری و پاسداری از اماکن میراث فرهنگی در سراسر جهان است که در پی‌آمد منشور ونیز در سال ۱۹۶۴، ایکوموس در سال ۱۹۶۵ در ورشو پایه‌گذاری شد تا مشاوری جهت یونسکو در رابطه با میراث‌های جهانی باشد.
2. ICOFORT: ICOMOS International Scientific Committee on Fortifications and Military Heritage
3. Draft ICOFORT Charter on Fortifications and Related Heritage; Guidelines for Protection, Conservation and Interpretation
4. UNESCO World Heritage Convention (1972)
5. Barrier and protection
6. Command
7. Depth
8. Flanking
9. Deterrence
10. قانون فروش و انتقال پادگان‌ها و سایر اماکن نیروهای مسلح به خارج از حریم شهرها که در جلسه‌ی علنی روز یکشنبه مورخ اول شهریور ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت مجلس شورای اسلامی، در 8 ماده و یک تبصره، تصویب و در تاریخ 11/6/1388 به تایید شورای نگهبان رسید.
11. “Recommendations for the Analysis, Conservation and Structural Restoration of Architectural Heritage”, Ratified by the ICOMOS 14th General Assembly in Victoria Falls, Zimbabwe, 2003.
12. “Firmitas, Venustas et Utilitas”
13. Case-by-case
14. ICOMOS Charter-Principles for the Analysis, Conservation and Structural Restoration of Architectural Heritage (2003)
15. Minimal Impact Intervention
* بخش‌هایی که از منشور نقل شده است کاملا عین به عین ذکر گردیده‌اند.
فهرست منابع:
• حجت، مهدی. (1380). میراث فرهنگی در ایران: سیاست‌ها برای یک کشور اسلامی. تهران: سازمان میراث فرهنگی.
• ص‍م‍دی‌ رن‍دی‌، ی‍ون‍س (1382). میراث فرهنگی در حقوق داخلی و بین‌المللی ج 1و2، سازمان ميراث فرهنگی کشور( پژوهشگاه)، تهران.
• یوکیلهتو، یوکا (1387). تاریخ حفاظت معماری، ترجمه‌ی محمدحسن طالبیان و خشایار بهاری، نشر روزنه، تهران.
• ICOFORT (2019). Draft ICOFORT Charter on Fortifications and Related Heritage; guidelines for Protection, Conservation and Interpretation, version number 4: August 20, 2019
• ICOMOS. (2003). Charter-Principles for the Analysis, Conservation and Structural Restoration of Architectural Heritage. Ratified by the ICOMOS 14th General Assembly in Victoria Falls, Zimbabwe.
• Hazen, H (2009), Valuing natural heritage: park visitors’ values related to World Heritage sites in the USA, Current Issues in Tourism, 12(2), 165 –181.

منتشر شده در : دوشنبه, 7 نوامبر, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: ,