بیمارستان رِی خوان کارلوس مادرید، اسپانیا/ رافائل دِ لا هوز، 2012
Rey Juan Carlos Hospital, 2012
بیمارستان رِی خوان کارلوس در مادرید اسپانیا، طراحیشده توسط رافائل دِ لا هوز، تلاش در شکستن قراردادهای رایج در باب چهارچوب جعبهمانند ساختمانهای بیمارستانی و سیستم سیرکولاسیونِ خشک آن دارد.
ساختمانهای بیمارستانی عمدتاً برای خدماترسانی به شهروندان ساخته میشوند اما متأسفانه گاهی معماری و توجه به زیبایی فرمیک آنها، مورد غفلت واقع میشود و کاربری و آسایش لازم را، فراهم نمیآورند. ایجاد تأثیری مثبت بر مراجعین و کاربران و رسیدن به حداکثر استانداردهای ممکن، امریست که در طول ربع قرن فعالیت و کسب تجربهدر زمینهی طراحی و ساخت فضاهای درمانی به دست آمده است. قصد بر آن است که در طراحیِ نوع جدیدی از بیمارستانها، بهتدریج تعریف قدیمیِ بیمارانِ مراجعهکننده، به کاربران و مشتریانی برای این فضا تغییر کند؛ کسانی که علاوه بر بهرهبردن از امکانات و سیستمهای بهبود و درمان، احساس کنند که در مرکز توجه بوده و از بسیاری جهات، مورد حمایت و مراقبت هستند.
کانسپت بر پایهی ساختار اجتماعی-اقتصادیِ و اصول مراقبت، مدیریت و درمان بنا شکل گرفت و در روند تعریف طرح و اجرا، سعی در ترکیب بهترین طرح بیمارستانی (از لحاظ رعایت استانداردها و عوامل فیزیولوژیکی، فنی، ارگونومی و غیره) با بهترین طرحها و ایدههای خانههای مسکونی (از لحاظ القای حسّ امنیت، آرامش و تسکین) بود. بدین ترتیب مدل بیمارستانی تازهای متولد شد که سه المان اصلی کارایی، نور و سکوت را به خدمت گرفت.
استراتژی اجرا، شامل سازماندهی بین تمام عناصریست که در پروژه دخیل هستند و یکی از اهداف اصلی پروژه، رسیدن به طرحی پایدار بود که تمامی عوامل، اعم از جهت تابش نور خورشید، توپوگرافی، محیطی که در دست ساخت بوده، و نیز فضای سبز پیرامون را در نظر گرفته و حتا تقاضاهای شهری را هم فراموش نکرده باشد.
بیمارستان نوساز بر روی یک حجم پایهای بنا شده که کلینیکهای پزشکی، واحدهای درمانی و تشخیص را در بر دارد و متشکل از سه مدول یا سازهی موازیست که بهوسیلهی چهار پل به یکدیگر متصلند. این پلهای ارتباطی، ساختار، انعطافپذیری، بسط، وضوح کاربریها و سیرکولاسیون افقی را به شکل عالی منعکس میکنند. بخشهای اورژانس، رادیولوژی و مراقبت با یکدیگر در ارتباط هستند و در کنار اینها، دیاگرام ارتباطی بین بخش اورژانس و مراقبتهای ویژه، و در پایین، ارتباطی گسترده بین بخش اورژانس، اتاقهای جراحی و بخش مراقبتهای ویژه طرحریزی شده است.
به منظور رهایی از فرم خشک و کارکردگراییِ محض، طرحی با معماری جذاب و امروزی بر سازه اِعمال شد که کاربران را در فضایی روشن، آرام، امن و دلباز، غرق میکند؛ به خصوص در فضای انتظار که پذیرای بیمار و همراه (یا همراهان) اوست. دو حجم ارگانیک نیز در این ساختمان طراحی شدهاند که چون مشخصههای این ساختمان، از دور قابل رؤیت میباشند. دو کانسپت عملکرد فضایی، پایه و تاج، به هم وصل شدهاند تا معماری جدیدی را تعریف نمایند؛ رویکردی که به متخصصان، فرصتی برای درمان، و به شهروندان، مجالی برای بهبود در یک محیط روشن و ساکت را فراهم میآورد. حذف راهروهای باریک و طویلی که در قریب به اتفاق بیمارستانها دیده میشود، در پروژهی مورد بحث، موجب حذف هیاهو و صداهای ناراحتکننده، تردد مداوم حول یک مرکز و تمرکز نور و سکوت حول یک آتریوم عمومی مشترک شده است.
در ساخت این بنا، دو عامل، محدودیتها و مرزها را مشخص مینمود؛ یکی پاسخگویی به نیاز کاربران و دوم، در نظر گرفتن محدودیتهای مالی و اجرای طرح با همان بودجهی از پیش تعیینشده. بهعلاوه، دقت زیادی بر مقیاس و ابعاد انسانی، حفاظت در برابر تابش مستقیم خورشیدی و بیش از همه، ایجاد تمایزی در فضاهای مورد استفادهی بیماران در تمام سطح بیمارستان، اِعمال گشت. حیاطی که غرق در نور آفتاب میشود و لابیهایی که در آنها چوب کار شده، همه در پوستهای هندسی پیچیده شدهاند.
ساخت، حاصل دیدگاهی متفاوت در مقابل سادگیها و فضاهای مشترک در معماری غالب بیمارستانهاست. هدفی که دنبال شده، معماری و امکاناتی را به فضاهای درمانی ارائه میکند که به استراحت و بهبودی بیمار در دورهی نقاحت او بسیار کمک میکند. اینجا از معماری به عنوان یک عامل پزشکی در درمان استفاده شده است؛ چنانچه خود معمار، دِ لا هوز، میگوید: «من معماری را به مثابه یک شیوهی درمانی میدانم».
طراحی حجم پایه به این شکل، سیستم سیرکولاسیون پیچیدهای را، درون سه منشور، به وجود آورده و این جزئیات چنان هماهنگ در کنار هم قرار گرفتهاند گه گویا اجزایی از یک ماشین کامل هستند؛ البته یک ماشین درمانگر. فضای درمان بر اساس نیازهای آنها طراحی شده و هماهنگی فرم و نور، سعی در تزریق احساسی خوشایند و تسکیندهنده به مراجعین دارند. حصول یک ارتباط بینقص بین کاربری فضاها، با بیشترین انعطافپذیری نسبت به ارتباطی که بین فضاهای داخلی و جارجی وجود دارد، ایجاد تمایز بین سیرکولاسیون داخلی و خارجی، تشخیص دسترسیها و ویژهسازیِ هستهی ارتباطی عمودی، به شفافسازی طرح کمک میکنند. موقعیت دو برج، به احتیاجات درمانی مبنی بر دسترسی سریع و آسان به اتاقهای جراحی، اتاقهای زایمان، اورژانس و بخش تشخیص پاسخ میدهد. کاربری ساختمان در خدمت مراجعین و همراهان آنها و زمانی است که این افراد اوقات خود را درون این فضا سپری میکنند. طرح مدولاری که با بهرهگیری از امکانات و نوآوریهای فنی، منحصراً برای این بیمارستان طراحی و ساخته شده، نتیجهی بینظیری در پی داشت و جای انکار نیست که این بنا را، بهوضوح از سایر بیمارستانهای سنّتی متمایز کرده است.
مدارک فنی