مصاحبه ی اختصاصی فرزانه احسانی مؤید از دفتر هنر معماری با مایکل لیو، مدیر دفتر معماری میلیمتر در هنگ کنگ
تیم طراحی داخلی میلیمتر از سال 2007 در هنگ کنگ پایهگذاری شده و تا امروز در زمینهی طراحی داخلی فضاهای مسکونی و تجاری، تجارب و تخصص خوبی به دست آورده است. طراحان میگویند که کیفیت طراحی و نحوهی مدیریت پروژه از قاطعترین اصول حرفهای آنهاست؛ پلانبندی فضایی و تحلیل کاربریها دقیقاً به گونهای انجام میشود که ضمن محدودیتهای زمانی، مالی و نیازها، بیشترین حد رضایت کاربران و طراحان را کسب کند.
دفتر معماری میلیمتر تا کنون موفق به کسب جوایز متعددی شده که تعدادی از آنها عبارتند از:
در سال 2014: جایزهی طرح برتر اژیا پسیفیک (Asia Pacific Design) برای خانهی مسکونی، جایزهی ساکسسفول دیزاین (Successful Design) و رتبهی نقرهی اسپارک دیزاین (Spark Dsign) برای طراحی فضا.
در سال 2013: رتبهی برنز اسپارک دیزاین برای طراحی فضا، جایزهی ممتاز پرسپکتیو (Prespective Awards) برای طراحی خانهی مسکونی، برندهی رتبهی نقره در مسابقهی طراحی برای طراحی داخلی و نمایشگاهی، جایزهی تایوان اینتریور دیزاین (Taiwan Interior) برای طراحی فضای مسکونی چندطبقه و جایزهی ممتاز طراحی جهانی HDKA برای فضاهای مسکونی.
در سال 2012: جایزهی اینترنشنال پراپرتی (International Property) برای طراحی داخلی مسکونی در هنگ کنگ.
برای شناخت بیشتر رویکرد و روش حرفهای این دفتر معماری، از سوی دفتر هنر معماری، مصاحبهای با مدیر دفتر معماری میلیمتر، مایکل لیو (Michael Liu) انجام داده ایم که شرح آن در ادامه آورده شده است، ضمن آنکه صحبتهای طرف مصاحبه کننده به صورت فونت درشت و پاسخهای مصاحبهشونده با فونت معمولی از هم تفکیک شدهاند.
در ابتدا لطفاً خودتان را معرفی کنید و از تجربههای تحصیلی و تخصصهایی که دارید بگویید؛ تیم شما چطور تشکیل شد و سهم اعضا در پیشبرد پروژهها چگونه تعیین میشود؟
من فارغالتحصیل دانشکدهی طراحی از دانشگاه آلبرتا در کانادا هستم و در سال 2007 شرکت طراحی مستقل خودم را تحت عنوان شرکت طراحی داخلی میلیمتر (Millimeter Interior Design Limited) ثبت کردم و از آنجایی که از دوران کودکی به طراحی و هنر علاقه داشتم، خیلی زود در این حرفه پیشرفت کردم. ما پروژههای مسکونی و تجاری در مقیاسهای مختلفی را به ثمر رساندهایم و در سالهای اخیر جوایز متعدد طراحی همچون Spark, IIDA, IDA و +Architizer A را به دست آوردهایم. مدیریت و رهبری تمام پروژههای شرکت بر عهدهی من است که به همراه 10 کارمند شرکت –که هریک وظایف و مسئولیتهایی دارند- انجام میشوند.
ضمن بررسی پروژههای شما متوجه شدیم که اکثراً در حوزهی مسکونی فعالیت میکنید و عنصر سادگی و خلوت بودن (گرایش مینیمال) را بهعنوان تِم غالب کارهای معاصر شما مشاهده کردیم. آیا تمرکز شما بر این حیطه دلیل خاصی دارد؟ و اصلاً چطور به مرزهای یک پروژه وارد میشوید و کار طراحی ویژهی آن را آغاز میکنید؟
باید اذعان کنم که در حالتی پارادوکسیکال، سادگی همان عنصری است که کارهای ما را چالشبرانگیز کرده و این چالش همان چیزی است که گذران لحظههای ما را پرفایده میکند. اتخاذ یک رویکرد مدرن و مینیمال در امر طراحی، همان چیزی است که من در پروژههای طراحی و بازسازی مد نظر دارم. من در آغاز سعی میکنم تا کارفرما، سبک زندگی و نیازهایش را بشناسم و سپس با دقت به تحلیل و کاووش میپردازم، در ضمن دوست دارم تا بارقهای از پیچیدگی ایجاد کنم تا ذهن مخاطبم را شگفتزه کنم.
ایدهی دگرگون کردن کلیهی پلان در پروژه ی خانهی سای کونگ جسارت زیادی میخواهد، چطور به این طرح رسیدید و توانستید اعتماد و رضایت کارفرما را به دست بیاورید؟
من تا حدی کارفرماهایم را انتخاب میکنم و مایل هستم با کسانی کار کنم که به من مجال ایدهپردازی و ابراز خلاقیت می دهند؛ پروژهی سای کونگ هم موردی بود که در این زمینه دست ما را کاملاً باز گذاشت تا چیز تازهای خلق کنیم. در اینجا باید بگویم که این کارفرما بود که جسارت و اعتمادبهنفس فوقالعادهای از خود نشان داد و با سپردن کامل کارها، در من انگیزه و اعتمادبهنفسی ایجاد کرد.
در پروژههای مسکونی، خلاقیت را چطور تعریف میکنید و ایدههای نو و خلاقانه را چطور برای یک کارفرمای معمولی امروزی پیاده میکنید؟ چنان که میدانیم، معماری علم و فنی است که حوزههای وسیعی همچون مهندسی، هنر و روانشناسی را در بر میگیرد و یک معمار بین آن طرحی که “میخواهد” و آنچه که “باید” طی طریق میکند. این تعادل را چطور برقرار میکنید؟
این همیشه چالش بزرگی پیش روی ما معماران بوده که باید در نظر داشته باشیم بالأخره، منفعت و کاربری نصیب کارفرما میشود. من همیشه یک قدم عقب میایستم تا در آرامش و دقت کامل میان خواستهها، نیازهای عملکردی و بودجهی کارفرما در یک سو و ملاحظات مهندسی و زیباییشناسی در سوی دیگر، تعادل لازم را به وجود بیاورم. به علاوه این را وظیفهی یک طراح میدانم که نهایت تلاشش را در ترغیب کارفرما به پذیرش طرح و ایدههای خلاقانهی خود به کار ببرد؛ و این اصلاً کار آسانی نیست، بهویژه در حوزهی مسکونی. به لطف اینترنت و امکانات تکنولوژیک، امروزه معمولاً کارفرماها با انبوهی ایدههای عجیب به من مراجعه میکنند، بیآنکه از شرایط و پیامدهای طرحها اطلاعی داشته باشند و من هم باید بدون مخدوشساختن رابطهام با وی، کنترل پروسهی طراحی را به سمت خودم متمایل کنم. بیایید خوشبین باشیم؛ من در ظاهر طرح پیشنهادی آنها را میپذیرم و سپس به شرح ناهماهنگیها و موارد عدم تطابق میپردازم و در ادامه، راهحلهای خوبی برای بر طرف کردن آن مشکلات ارائه میدهم؛ به نحوی که با طرح و کارفرمای من سازگاری بیشتری داشته و مطلوب واقع میشود. باید با اشتیاق و حوصله به این کار بپردازید و به جزئیات اهمیت بدهید.
کارفرماهای ما انسانهایی هستند که درون طرحی که ما برای آنها خلق کردهایم زندگی میکنند، پس “باید” در روند طراحی حضور داشته باشند، بهخصوص در مراحل اولیه و شروع کار. به این ترتیب، چون ویژگیهای فردی و نیازهای خاص کارفرما(ها) لحاظ شده، هر پروژه منحصربهفرد خواهد بود.
الهامات خود را از کجا تأمین میکنید؟
من از خیلی چیزها الهام میگیرم؛ باید بگویم که یک انسان معمولی هستم و هر چیز و همه چیز در زندگی برای من میتواند الهامبخش باشد. الهام معمولاً از جایی بروز میکند که انتظارش را ندارید. گاهی یک دیتیل عالی میتواند تخیل من را به کار بیندازد و آنقدر روی آن کار میکنم تا به طرحی متعلق به خودم تبدیل گردد، به این سان، خاصیت ویژهای به طرحهایم میبخشم که شبیه به هیچ کس و هیچ طرح دیگری نیست.
گاهی اعضای یک شرکت یا تیم در برنامههای مشترک غیر کاری با هم شرکت میکنند تا هماهنگی و انگیزههای حرفهای میان اعضا را بالا ببرند. به غیر از پروژههای معماری، شما فعالیتهای مشترک دیگری با اعضاء تیم –همچون سفر، عکاسی، برگزاری کلاسهای ورزشی و غیره- دارید؟
ما بهاتفاق، به اکثر نمایشگاههای هنری که در هنک کنگ برپا میشود، میرویم که آرت بِیسل (Art Basel) آخرین آنها بود. بهعلاوه هر چندوقت یکبار برنامههایی مانند فعالیتهای ورزشی جمعی هم برای بهبود کیفیت رابطهی میان همکاران و ارتقاء سطح کارایی تیم ترتیب میدهیم.
آیا در طول روز متعهد به پر کردن ساعتهای کاری مشخص هستید و یا بنا به مقتضیات پروژه و حسی که دارید، وقت میگذارید؟
برای حوزهی طراحی هرگز نمیتوان ساعت کاری مشخصی قائل شد. من معمولاً آنقدر سرگرم یک کار میشوم تا طرح پروژه را کامل کنم. البته ایدهها هم هستند؛ آنها گاه در ساعات کاری به سراغ آدم میآیند و گاه حین خواب.
و با سایر تیمها یا شرکتهای معماری نیز همکاری داشتهاید؟
بله، شرکت میلیمتر همکاریهایی با سایر معماران یا شرکتهای معماری داشته که اکثرشان انبوهساز بودهاند ولی متأسفانه باید بگویم که تجربههای خوبی نبودهاند.
به نظر میرسد پروژهی خانهی TKO و همچنین “له بلو دو”، با وجود آن پلانهای غیرمتعارف و گشودگیهای ناچیز به روی نور طبیعی کارهای پرمشقت و چالشبرانگیزی بودهاند. با این حال شما فضاهای مستقلی ایجاد کردید و توانستید ملزومات سکونت را احقاق نمایید. از مشخصات کانسپت و متریال این پروژهها بگویید.
مورد TKO پروژهای آپارتمانی در مقیاس کوچک 65 مترمربعی در حومهی هنگ کنگ بود که یک نشیمن، یک آشپزخانه، سه اتاق خواب و دو سرویس حمام داشت. در پروسهی طراحی سبک زندگی تقریباً راحت و نویی را برای ساکنین این خانه برنامهریزی کردم تا حداکثر استفاده را از سطح قابل دسترس برای کاربری زندگی و آسایش به انجام رسانده باشم. تکنولوژی بهکاررفته در بطن خانه آن را کاملاً مدرن کرده که بهعنوان چند نمونه میتوانم به حسگر حرکتی برای نورپردازی راهرو، سیستم گرمایش از کف و نورگیرهای الکترونیکی اشاره کنم که شیوهی زندگی و کارایی خانه را ارتقا بخشیدهاند.
اثر بدوی و عاری از پرداختی که در کلیت پروژه حس میشود به خاطر دیوارهای سیمانی و تنهای طبیعی متريالهای چوبی است که اثری گرم و آرامشبخش دارد. به علاوه، اتاقی مجزا هم برای حیوانات خانگی (سگها و گربهها) فراهم آوردهایم و حتا خاک فضولات گربه را در ارتفاع بالاتری قرار دادیم تا از دسترس سگ بهدور باشد.
آیا تا به حال شرایطی پیش آمده که به خاطر فقدان متريال مناسب قادر به احقاق ایده(های) خود نباشید و از این بابت افسوس فراوان داشته باشید؟
بله، و نه فقط به دلیل فقدان متريال مناسب، که به خاطر نبود مهارتهای اجرایی و صنعتگری حرفهای هم مجبور به کنار گذاشتن ایدهها شدهایم. البته من برای این اتفاقها افسوس نمیخورم؛ در عوض سعی میکنم تا بهعنوان یک طراح از خود انعطاف نشان بدهم، واقعبین باشم و با هرآنچه که در دسترس است کار کنم چون به این ترتیب میتوان به طرحها جامع عمل پوشاند. گاه حتا محدودیتها منجر به شکلگیری طرحهای بهتری میشوند. در هر حال به نظر من طرحی که با محدودیتها دست به گریبان نشود، طرح قابل توجهی نیست.
بهعلاوه، طراحی یعنی حل مسئله. اثرگذاری مفید کارهای من کاملاً وابسته به این است که تا چه حد در حل مسئله توفیق یافتهام.
شما در بهرهمندی از نور طبیعی، ایجاد شفافیتها، نورپردازی وجاسازیها به مهارت قابل توجهی رسیدهاید و اینها ویژگیهایی هستند که در طراحی فضاهای آپارتمانی با سطح زیربنایی کم بسیار مفید میباشند. تمام این فکرها در مرحلهی طراحی اتفاق میافتد، اما آیا با یک متخصص نورپردازی هم مشورت دارید؟
اگر فضا بهخوبی سازماندهی شود و متريالها بهدقت انتخاب شوند، دیگر نیازی به مشاوره با متخصص نورپردازی نیست. جایگزینی دیوارهای بتنی با پنلهایی از جنس شیشه راهکاری ظریف با ظاهری خاص بود که موجب بهبود میزان شفافیتها و روشنی فضا شد. استفاده از شیشه و آینه تاریخ انقضا ندارد و همیشه یک فضا را سرزنده و شاداب نشان میدهند. همچنین من دوست دارم تا به شیوههای مختلف، گشودگیهای متعددی را وارد کار کنم و استفاده از سطوح شفاف یکی از این راههاست که به واسطهی محو ساختن مرزهای تعریفشده برای یک خانه، ارتباطهای جدیدی را خلق میسازد.
کدام پروژه(ها)ی مسکونیتان را برتر میدانید؟
بهتدریج و از زمانی که بحث طراحی پایدار و مسئولیت اجتماعی مطرح شد، من به پروژهی “خانهای در شانیت” بسیار علاقهمند شدهام؛ طرح آن ظاهری بیحد و مرز به سازهی چهلسالهی خانه داده و از آن فضایی راحت و کاملاً امروزی ساخته است. بخش پررنگ طراحی در رویکرد سبز و آگاهانه نسبت به تأثیرات محیطی است. بازسازی دیوارهای خارجی از سبک قدیمی، ضمن حفظ سازهی اصلی و اولیه صورت گرفت و این امر نه فقط موجب صرفهجویی در هزینهها شده، که تقلیل دورریزها و در نتیجه حفاظت از محیط طبیعی را به همراه داشته، ضمن آنکه لامپهای ال.ای.دی در گاراژ هم اثر سوررئال و پویایی به وجود آوردهاند.
وارد کردن عناصر طبیعی به فضای داخلی یا به عبارتی، ایجاد هم زیستی میان اکولوژی و فضای مسکونی نیز با کاشت یک درخت کوچک در مرکز خانه میسر شد. سقف باز بالای این درخت، نور طبیعی خوبی برای گیاه و همچنین فضاهای مطالعاتی پیرامون آن که محصور در دیوارهای شیشهای هستند، تأمین میکند.
میتوان گفت در طرح کلی خانه، این موارد بهعنوان ضابطههای سبز رعایت شدهاند: حسگرهای حرکتی برای درهای پارکینگ و نورپردازی؛ تمامی چراغهای خانه در صورت غیبت افراد خاموش میشوند؛ پنلهای آلومینیومی برای ممانعت از ورود گرمای خورشید و متعاقباً کاهش مصرف تهویه؛ نصب پنلهای خورشیدی عریض در بام برای دریافت انرژی طبیعی برای گرمکردن آب؛ نورپردازی و باتریهای ذخیره. تبدیل یک خانهی کاملاً قدیمی به خانهی شهری امروزی بدون دستبردن به سازه و مصالح اصلی آن کاری قابل ملاحظه است. حال که آگاهی زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی به روندی روبهرشد در شهرها و اجتماعات تبدیل شده، وارد کردن ضابطههای پایداری به درون منازل نیز سبک زندگی تازهای برای نسل ما و آینده خواهد بود. طرحی که در مورد آن صحبت شد، مرز میان فضای داخلی و خارجی را پشت سر گذاشته و در حالی که نیازهای کاربر امروزی را رفع میکند، یک سبک زندگی سبز و هوشیار را ارائه میدهد.
گفتوگوی بسیار مفیدی بود، بهویژه حالا که فضاهای زندگی بسیار محدود و کوچک شدهاند و شیوهی معماری پایدار پراهمیتتر از هر زمان دیگری جلوه میکند. از همکاری شما سپاسگزارم.
در ادامه چند پروژه ی انجام شده توسط دفتر طراحی میلیمتر را معرفی کرده و بررسی می کنیم. پروژه ها تعدادی از سوابق حرفه ای آن دفتر بوده که ضمن مشورت دفتر هنر معماری با دفتر طراحی میلیمتر و با توجه به موضوع این شماره، از میان تمام کارهای شان انتخاب شده اند. به غیر از یک مورد که فضای کار خود دفتر طراحی می باشد، سایر موارد از میان پروژه های مسکونی آنها است.