مسجد شیخ لطفﷲ معماری از محمدرضا اصفهانی اصفهان، 1298، مجتبی مهرعلی
شرط لازم برای تقرب به لحظههای ملکوتی مناسب برای عبادت و اقامهی نماز زمانی فراهم میآید که عابد خاطری غیرمغشوش داشته باشد و از توجه خود نسبت به خداوند منحرف نشود.
مسجد شیخ لطفﷲ اصفهان در دوران صفویه و به دست استاد محمدرضا اصفهانی بنا شد. مسجد، بدون صحن و حیاط یا شبستان و رواقهای متعدد، در میانهی ضلع شرقی میدان نقش جهان و در برابر عمارت عالیقاپو قرار دارد و تبلور کالبدی انگارهها و عقاید مذهبی و معنوی مکتب اصفهان است. در این نوشتار به بررسی و تحلیل شاخصههای فضایی-مکانی مسجد شیخ لطفﷲ (بهعنوان نمازخانهی خانوادگی شاهعباس) و مقایسهی آن با کاخ عالیقاپو (دیوانخانهی همایونی) پرداخته شده است.
موضعشناسی و سیماشناسی مسجد
از مهمترین شاخصههای عصر صفوی، طراحی شهری و ایجاد ارتباط میان مذهب، حکومت و بازار در قالب میدان است. میدان نقش جهان از معدود فضاهای شهری نسبتاً دستنخوردهای است که از زمان احداث تاکنون در مقیاس شهری و کشوری مورد توجه و دارای ارزش بوده است. جبههی شرقی میدان به شکلی بکر حفاری شده است که حاصلش، تورفتگی چهارگوشی از موزاییککاری به رنگ آبی است و فضای اتصالی مسجد از آنجا آغاز میشود. مسجد شیخ لطفﷲ استتار را برای خود برگزیده و گویا در مقیاس میدان نقش جهان و حتا در فضاهای شهری اصفهان از خودنمایی سر باز میزند. ویژگیهای معماری این مسجد، بنا و فعالیتهای داخل آن را از چشم اغیار و نامحرمان پنهان میدارد.
معمار در نما از شکلهای ساده و منظم استفاده کرده و به این طریق، تأکید خود را نشان داده است. قوسهای منحنی نما دارای قابهای مستطیل هستند و در کنار هم مینشینند. همچنین حضور مشخص ایوان مستطیلشکل در میانهی نما و سطوح نما با طرحی از تجمع مستطیلها و مربعهای مستقل ملاحظه میشود. سمت قبله هم در جهتگیری کل بنا و انتظام مجموعه و هم در محل استقرار برخی از اجزای درونی مسجد اثرگذار بوده است. نمازگزار به هنگام ورود به شبستان، محراب را درست در روبهروی خویش میبیند. از بیرون تنها گنبد قابل ملاحظه است و این تغییر جهت از بیرون ناپیداست.
ساختار و انتظام آحاد فضایی
کالبد نهایی مسجد شیخ لطفﷲ از کنار هم نشستن تعدادی اجزای فضایی (یا به تعبیری، عنصر کالبدی) پدید میآید که بهوضوح در طرحریزی دارای هویت و معنا هستند. هریک از این عناصر با عدم تداخل با دیگری، فضایی خاص و متفاوت را پدید میآورد. شبستان اصلی مسجد روی محور قبله قرار گرفته و درگاه اصلی شبستان به گونهای است که نمازگزار رو به سوی قبله وارد میشود. فضای اصلی مسجد شیخ لطفﷲ را تنها یک گنبدخانه تشکیل میدهد که به لحاظ طرح میدان، مدخلش در جهتی تقریباً مخالف با قبله قرار میگیرد. معمار با طرح ورودی بنا به صورت دهلیزی پرپیچوخم و نسبتاً تاریک، فضای گنبدخانه را کاملاً از فضای بیرون تفکیک کرده و واردشونده را در امتداد دو ضلع گنبدخانه حرکت میدهد، با نورپردازی استادانه او را هدایت میکند و پس از سه بار چرخش در امتداد محور قبله و روبهروی محراب، وارد فضای گنبدخانه میکند؛ فضایی که بهراستی غیرزمینی و بهشتی جلوه میکند.
فضای اتصالی: جلوخان مسجد با عقبنشستگی از بدنهی شرقی میدان آغاز میشود. با عبور از پنج پله به محوطهی سردر میرسیم و سپس به چپ منحرف شده و وارد دالان بهشت میشویم. قسمت پایینی دیوارهای این محوطه با سنگ مرمر پوشیده شده است؛ سکوهای بزرگ دو طرف ورودی هم از همین نوع سنگ هستند. درِ ورودی مسجد به صورت دولنگه است، از چوب چنار یکپارچه ساخته شده و پس از گذشت چهارصد سال هنوز پابرجاست. اتصال توسط جلوخان و سر در ورودی صورت گرفته و از این رو، اتصال به درون و انفصال از بیرون را به همراه داشته است.
فضای انتقالی: انتقال توسط دالان بهشت انجام می پذیرد و با سکون و تأمل همراه است. ورود به تاریکی با پشت سر گذاشتن دنیای بیرون و آمادگی برای ورود به دنیای معنوی توجیه میشود. با پیشروی، کورسویی از نور اُریب از بالا و سمت چپ، راه را روشن میکند. نور که روی دیوار مقابل میافتد محوری در فضا ایجاد میکند، دوباره به راست میچرخیم و با نور دیگری روبهرو میشویم و در تاریکی فزاینده، حس انزوا و گمگشتگی از دنیای بیرون بر فرد مستولی میشود.
فضای وصولی: نور، جداکنندهی فضای زیرین از گنبد است. در لحظهی رسیدن (وصول) کاملاً احساس میکنید که از فضایی به فضای دیگر و کاملاً متفاوت منتقل شدهاید. در این مسجد، توالی فضاها و نحوهی پیوند آنها چیزی بیش از یک مکان معمولی را به ذهن القا میکند که در واقع همان نقش انفصال از دنیای مادی و اتصال به جهان معنوی است. توالی یادشده در این مسجد، از ورودی تا فضای گنبدخانه، با تأملی معنادار همراه است.
گنبدخانه: با گذر از دالان بهشت و رسیدن به مقابل درِ گنبدخانه وارد فضای گنبدخانهی فردوس میشویم که سرشار از رنگهای سیر لاجوردی، زرد زعفرانی و سبز است. سطوح عمودی با چرخش در اسلیمیهای بیپایان و نوارهای خطی مزین به متون قرآنی قاببندی میشوند، آن هم به وسیلهی قابهایی مفتولی که به سوی فضای انتقالی گنبد، مارپیچ شدهاند. با عبور از استوانهای با بازشوهای مشبک، موتیفهای اسلیمی آبیرنگ به سوی نقطهی اوج طاق آسمان اوج میگیرند.
راهکار روشنسازی فضا قابل توجه است. در ساقهی گنبد و در فواصل منظم، پنجرههایی تعبیه شده و در آنها یک جفت شبکه کار گذاشتهاند، یکی داخلی و دیگری خارجی، که هریک شامل نقشبرجستههای اسلیمی و فضاهای پر و خالیِ متناسب است؛ چنانکه نور دو بار میشکند و در طول لبههای کاشی آبیرنگ از صافی عبور میکند. اتاق یکسره خالی است و تا جای ممکن هر نوع متعلقاتی حذف شده است. این یک معماری ناب بیعیب و آرام است.
محراب: محراب که عهده دار تعیین جهت قبله در فضای مسجد است، عزیزترین، مطهرترین و مقدسترین مکان مسجد محسوب میشود و همیشه بیشترین توجه معماران و دیگر هنرمندان را به خود معطوف داشته، تا آنجا که محل تولد سبکهای تزئیناتی گشته است. محراب که نقطهی اتصال بنا با کعبه قلمداد می شود، در ظاهر به شکل دروازهای است که رایجترین حالتش، یک طاقنماست. و محراب مسجد شیخ لطفﷲ یک طاق دندانهدار است که بر فراز آن نقوش ظریف اسلیمی، کاشیکاریهای معرق و مقرنسهایی بسیار ظریف به چشم میخورد. همچنین دو لوح در داخل محراب وجود دارد که عبارت «عمل فقیر حقیر، محتاج بر رحمت خدا، محمدرضا ابن استاد حسین بنای اصفهانی» روی آن حک شده است.
عکاس: مجتبی مهرعلی
عکاس: مجتبی مهرعلی
عکاس: مجتبی مهرعلی
عکاس: صدف خادم بهشتی
کتیبههای دیگری نیز به خط علیرضا عباسی در اطراف محراب دیده میشود که روی آنها روایتی از پیامبر اکرم (ص) و امام ششم نگاشته شده است. به علاوه اشعاری نیز روی کتیبهها نوشته شده که بنا به اظهار کارشناسان، سرایندهی آنها شیخبهایی، دانشمند و شاعر دورهی صفوی، بوده است. خطاط این کتیبهها باقر بنا است.
نقش نور در سلسلهمراتب فضایی
کاربرد نور در معماری اسلامی برای ایجاد حس و فضاسازی بسیار رایج و معنادار است. پنجرهای که اغلب در متنی تاریک قرار میگیرد، درخشندگی نور را بیشتر به رخ میکشد. در فضایی که با همنشینی تاریک و روشن پرداخت شده، ترتیب فضایی به پویایی میرسد، بخشهای روشنِ دعوتکننده به ما نزدیک میشوند و برعکس، نقاط تیرهی ساکت و خالی از انرژی، در آرامشی خوابآلود از ما میگریزند. نور در مسجد شیخ لطفﷲ در عین تسلسل و تداوم، دارای نقاط عطف است؛ نوعی کشش ایجاد میکند و با ایجاد سایهروشنهای ممتد، سیالیت میآفریند. ورود نور از میان پنجرههای دورتادور در زیر گنبد، آن را شناور جلوه میدهد و مضمونی معنوی میبخشد. مسجد شیخ لطفﷲ در عین ظرافت و اصالت و مراتب معنایی جاری در هیئت ساختمان، دارای سلسله مراتب فضایی پیچیده و واجد بطون مختلف نیست. روابط فضایی در اینجا کاملاً شفاف است. این مسجد تبلور عینی تجسم صادق هنرمند است.
مدارک فنی
منابع:
اردلان، نادر. بختیار، لاله. حس وحدت (سنت تصوف در معماری ایران). ترجمهی ونداد جلیلی. تهران: علم معمار، 1390.
بلر، شیلا. هنر و معماری اسلامی. ترجمهی یعقوب آژند. تهران: سمت، 1390.
پوپ، آرتور. معماری ایران. ترجمهی غلامحسین صدری افشار. تهران: اختران، 1388.
رازجویان، محمود. «به سوی محراب و تقرب به لحظات ملکوتی»، در صفه، شمارهی 32 (بهار و تابستان 1380)، صص. 131-118.
نوایی، کامبیز. حاجی قاسمی، کامبیز. خشت و خیال: شرح معماری اسلامی ایران. تهران: سروش، 1390.
«بررسی نقش نور در تبیین توالی فضا در معماری اسلامی»، در مجموعه مقالات منتخب اولین همایش ملی معماری و شهرسازی اسلامی: تبریز، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، 1390، صص. 552-533.
یعقوب زاده، نوید. «بررسی دلایل ساخت مسجد شیخ لطفﷲ و مسجد امام اصفهان»، در مجموعه مقالات منتخب اولین همایش ملی معماری و شهرسازی اسلامی: تبریز، 1390. صص 532-523.
«غرفهی بهشت». در مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی معماری مساجد: افق آینده، جلد 2، تهران، 1380. صص 612-595.
www.wikipedia.com
www.noormagz.com