بیمه ایران واحد خسارت مرکزی اصفهان اثر شرکت P&B
نـقـدی بـر مسـابـقـه، تحریریه ی هنرمعماری

یک شب بارانی با مـعـمــاران، درنگی بر مراسم رونمایی از کتاب معماری معاصر ایران
نوشته‌ی سارا رحیمی

در زمستان 1396 و در شبی بارانی، هتل همای تهران میزبان مراسم رونمایی از کتاب معماری معاصر ایران، تألیف داراب دیبا و انتشار یافته توسط نشر آبان بود. این کتاب با کوشش‌های کم‌نظیر فیروز شافعی در دید گرافیک و با همراهی وزارت راه و شهرسازی بدین مرحله رسید. دست آخر نیز این شرکت بهریزان بود که توانست با حمایت قاطع خود کار چاپ وزین کتاب را به سرانجام برساند. همین شرکت نیز مسئولیت مالی و مدیریتی برنامه‌ی مراسم رونمایی از کتاب را برعهده گرفته بود. ما در این یادداشت کوتاه، نگاهی انتقادی‌ـ‌تحلیلی به این کتاب و برنامه داشته‌ایم اما پیش از آن لازم است به چند نکته نیز اشاره کنیم. شاید نخستین پرسشی که ذهن خواننده را به خود مشغول نماید این موضوع باشد که زمستان 1396 کجا و تابستان 1397 کجا؟ چرا اکنون باید این یادداشت منتشر گردد؟ از زمستان 1396 تا الان ما کجا بودیم؟ البته، پرسش خوب و بجایی است اما باید درک کنیم که یک کتاب فقط آن شیء‌ بی‌جانی نیست که ما و شما اکنون در دست داریم. یک کتاب ممکن است سال‌ها پیش از انتشار، یک آرزو یا خیال در قلب و ذهن فردی باشد که می‌خواهد روزی از او چیزی در این کره‌ی خاکی بر جای بماند. یک کتاب، سال‌ها پیش از انتشار، همتی بلند و روندی سخت و طاقت‌فرسا است که نویسنده جهت نگارش آن به جان می‌خرد. یک کتاب، خصوصاً از جنس کتاب‌های معماری معاصر ایران که می‌کوشد تصویری از معماری یک ملت را ارائه دهد، خود، باید سال‌ها صبر کند تا منظومه‌ای از آثار فاخر و قابل ارائه در سطح جهانی ساخته و تحویل شوند و سپس به بوته‌ی نقد سپرده شوند تا عیار آنها معلوم شود. کتاب‌ها ماه‌ها و چه بسا سال‌ها پیش از آنکه به دست خواننده برسند شکل می‌گیرند، بزرگ می‌شوند؛ در واقع چیزی که شما در دست دارید خود یک داستان است! همین موضوع برای دوران پس از انتشار نیز صادق است. کتابی را نمی‌شود بررسی کرد مگر ماه‌ها و حتی سال‌ها پس از نشر آن و پایش اثرات اجتماعی و علمی آن در سطح مخاطبین هدف. اگر کتاب برای اول، ماندگاری و دوم، اثر‌گذاری بر جامعه نوشته می‌شود پس زمستان 1396 تا تابستان 1397 فاصله‌ی چندان زیادی هم نیست! شاید زود هم باشد … . به‌هر‌حال هدف، معرفی، تبلیغ یا اطلاع‌رسانی کتاب نیست. ارکان سازنده‌ی این کتاب به چنین کمپینی نیاز ندارند. اینجا هدف ما بررسی از بالاتر، نگاه جامع‌تر، تحلیل برخی مسائل و کنکاش انجام اقداماتی از این دست در فضای فکری معماری ایران است.
نکته‌ی قابل ذکر دیگر، مبین این مطلب است که آنچه در پیش می‌خوانید، در واقع از دو بخش تشکیل شده است: نخست، گزارش تمام آنچه ما دیدیم ــ که در این بخش ما فقط گزارشگر بودیم و تا جایی که می‌توانیم، چیزی را که مشاهده نمودیم، مخابره می‌کنیم. دوم، تحلیلی است که پس از هضم ماجرا و بررسی آمارها و شنیدن نظرات دیگران و تفکر پیرامون آنها تقدیم می‌نماییم. این نظر یک گروه رسانه‌ای معماری علاقه‌مند به مواضع انتقادی از دروازه‌ی خبرنگاری و اصول ژورنالیسم است، نه بیشتر ــ ممکن است نظر شما متفاوت باشد؛ ممکن است تصویری که شما از زاویه‌ی دیگر این برنامه با چشم خود شکار کردید، رخ دیگری را نشان دهد، یا دریافت‌ها و خروجی‌های شما از کتاب معماری معاصر ایران چیز دیگری باشد. به هر تقدیر، ما می‌کوشیم تنها یک خبرنگار تحلیلی (با تمام تعاریف علمی و تجربی آن) باشیم و بس.
پیش از هر چیز ماهیت کتاب قابل بررسی است. کتاب معماری معاصر ایران مجموعه‌ای از آثار خصوصی و عمومی معماری این روزهای ایران است که توسط دفاتر معماری و مهندسین مشاور ایرانی طراحی و ساخته شده‌اند. این کتاب می‌کوشد صورتی از معماری ایرانی، دانش مهندسی ایرانی، زاویه‌ی ما نسبت به جهان، روش حل مسائل ما و در نهایت توانش و جسارت اقدام و عمق خوانش ما از این زندگی را که در دستگاه معماری رخ می‌دهد، به مخاطبان خود ارائه دهد. واضح است که با توجه به متن انگلیسی کتاب، آن مخاطبان از نظر پردازندگان کتاب، غیر‌ایرانیان نیز بوده‌اند.
از این منظر به نظر می‌رسد برنامه، برنامه‌ی صادرات اندیشه است. گویی مؤلف کتاب و حامیان او کوشیده‌اند که کتاب را به دستاویزی برای صحبت با جهان تبدیل نمایند. این نیت خیر است اما به همان اندازه مسئولیت‌زا نیز می‌باشد و این کتاب به خوبی از پس این مسؤلیت بر آمده است. شرکت بهریزان، دید گرافیک و انتشارات آبان و چاپخانه ی فوق‌العاده حرفه‌ای ابیانه برای این کتاب کم نگذاشته‌اند. این کتاب قطعاً یکی از کتاب‌های ارزشمندی است که هرکسی می تواند در کتابخانه ی خود داشته باشد و از آن استفاده کند.
مبحث بعدی، محتوای موردی کتاب است. اگر بی‌تعارف و صریح بخواهیم بنویسیم باید گفت می‌شد آثار بهتری هم در کتاب مطرح نمود. حالا اینکه نظام انتخاب و یا دعوت از آثار چگونه بوده است در اینجا قابل تحقیق است. آنگونه که در برنامه‌ی رونمایی و پس از آن مطرح شد، تیمی از اساتید معماری در کنار مؤلف بوده است که به او در نظام انتخاب آثار کمک‌رسانی و مشاوره می‌دادند. ظاهراً موضوع بسیار جدی، شفاف و عدد و رقمی هم بوده است. شاید هم برخی تمایلی به حضور در این کتاب نداشتند که البته نظر به عطش وافر معماران ایرانی برای دیده شدن و آرزوی حضور در فضای بین‌المللی و صد البته چاپ شدن آثارشان در کنار دیگر طرح‌ها به عنوان معماری معاصر ایران، این تئوری را کمرنگ می‌کند. مگر مسائلی خارج از چارچوب مطرح شده باشد که این نیز نیاز به تحقیقات بعدی دارد. به هر روی، آنچه که امروز در دست داریم، می‌تواند امتداد داشته باشد و در جلدهای بعدی، آثار دیگری اضافه شود و تکمیل‌تر گردد.
نکته‌ی بعدی با گذر از کتاب به مراسم رونمایی آن در هتل هما می‌رسد. به نظر می‌رسید که برنامه‌ی رونمایی از کتاب، بخشی از یک برنامه‌ی بزرگ‌تر بود؛ برنامه‌ای که ما آن را عبور نامیده‌ایم ــ عبور از مرزها، عبور از محدودیت‌ها، عبور از تابوها، عبور از دلخوری‌ها که دامان برخی از معماران ما، منتقدان و سازندگان و تهیه‌کنندگان مصالح و … را گرفته و بین ما دیوارهای بتنی بلند کشیده است! این برنامه، عبور از گروه و کانال‌هایی بود که در فضای مجازی همه داریم؛ این برنامه، عبور از این زندگی مجازی و جمع شدن در جهانی واقعی بود. این برنامه تلاشی برای عبور از مرزهای سیاسی نیز بود که شاید بدین طریق، خون تازه‌ای با سفارشات بین‌المللی به مهندسین مشاور و دفاتر معماری تزریق شود. واقعیت این است که این یک آرزوی دیرینه برای ایرانیان در همه‌ی حِرف، خصوصاً معماری بوده است که مرزهای سیاسی، مرزهای فکری و اجرایی ما نباشند. در واقع، این کتاب یک سیگنال است؛ یک پیام است؛ یک قاصد نامه‌رسان است؛ یک پیک است که جلوتر از مایی که اسیر غل و زنجیرهای فکری، عملیاتی و سیاسی هستیم، پیام دوستی و صلح و همکاری ما را ارسال می‌کند. این خیلی نکته‌ی مهمی است که آگاه باشیم ممکن است نخستین پیام برگشتی این قاصدک، سال‌ها بعد به دست ما برگردد و برسد. جالب است که جلد محکم و ضخیم این کتاب نیز با دقت‌نظر مدیران و مشاوران گرافیکی اثر، به رنگ سفید به زیور طبع آراسته شده است: سفید با پیش‌زمینه‌ای هندسه‌ی منظم و درخشان ایرانی … گویی تجلی‌ای از دیسیپلین و انضباط عقلی خاص معمار ایرانی در طول تاریخ است. لازم به تأکید است هنگامی که ما قصد داریم چنین پیامی به جهان مخابره کنیم و طالب همکاری بیشتر هستیم، باید پیش از همه، خود، در این سرزمین، ادبیات و ادب همکاری را آموخته باشیم. حداقل فرهنگ همکاری و کار حرفه‌ای را نیز از بر‌ باشیم و از این منظر می‌توان برنامه‌ی رونمایی را بیشتر مورد تحقیق قرار داد.
مراسم رونمایی از کتاب معماری معاصر ایران که به کوشش دوستان بهریزان در هتل هما برگزار شد، بدون شک، بزرگ‌ترین اجتماع معماران درجه‌ی یک کشور در چند سال اخیر بود. به یاد نداریم در چهار سال اخیر این همه معمار سرشناس، زیر یک سقف دیده باشیم … آن هم نه در سالن کنفرانس و پشت میکروفن، بلکه در دور میزهای مجلسی، آن هم نه در یک برنامه‌ی سیاسی و مالی که در انتها قرار است بالاخره یک یا چند پروژه بین حضار تقسیم شود، بلکه در یک رویداد تماماً فرهنگی. ما رویدادهایی را دیده ایم که شرکت کنندگان حاضر در سالن و یا اصل برنامه بسیار بیشتر از برنامه‌ی رونمایی کتاب مذکور بودند. ما رویدادهایی را دیده ایم که کل سالن که هیچ، از بالکن و راهروها هم معماران به صحنه و مانیتورهای نمایش دهنده چشم دوخته باشند. اما اینجا موضوع کیفیت مطرح بود، حضور حداکثری از دانشجویان نبود، بلکه همگی حرفه‌مندان و اساتید رشته و منتقدین و رسانه‌ها بودند. آنچه که ما دیدیم، حضور حداکثری از تمام معماران و جریان‌های مؤثر معماری در ایران بود ــ بدون حذف فرد یا اندیشه‌ی خاصی.
این کیفیت باعث شد که در لابلای برنامه، بارها شاهد کشمکش‌هایی در بین جمع باشیم که می‌کوشید دو معمار را به یکدیگر نزدیک کند ــ اتفاقی که به دفعات رخ داد. ما بارها رعدِ برقِ چشم‌هایی را دیدیم که از درون قلب دوستان قدیمی به بیرون شلیک می‌شد. مخصوصاً هنگامی که دو طرف یکدیگر را پس از سال‌ها دوری یا قهر ملاقات می‌کردند و در آغوش می‌گرفتند و خوش‌وبش می‌کردند.
ما معتقدیم دست‌اندر‌کاران کتاب معماری معاصر ایران و مراسم رونمایی از آن، همان شب با موفقیت به اهداف خود رسیدند و کتاب، مؤلف و حامیانش توانستند احترام دیگران را برای خود به دست آوردند، زیرا توانستند پل‌های ارتباطی زیادی را در بین معماران ایجاد نمایند. بنابراین اگر بخواهیم جمع‌بندی نماییم، باید اعتراف کنیم که این کتاب و برنامه‌ی رونمایی آن علی‌رغم کاستی‌هایش ــ که همه داریم و باید همواره بکوشیم تا با رفع آنها کامل و کامل‌تر شویم ــ بسیار جریان خوبی را در کشور ایجاد نموده است. دست‌اندرکاران این کتاب و برنامه‌ی رونمایی آن، شبی درخشان را برای معماری پاره‌پاره و پر از نقاط تاریک ایران خلق کردند. امید آن داریم تا با تداوم چنین برنامه‌هایی بتوانیم جامعه‌ی مدنی معماران را شکل داده و پیامی شفاف و قدرتمند، نمایان‌گر معماری ایرانی به جهان، برای بازگشایی دروازه‌های جدید اقتصادی و فرهنگی به کشورمان باز کنیم.

محمد سعید ایزدی، معاونت راه و شهرسازی

ایرج کلانتری

آیدین آغداشلو

داراب دیبا

منتشر شده در : سه‌شنبه, 23 جولای, 2019دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: