نـقـدی بـر مسـابـقـه، تحریریه ی هنرمعماری
واضح است که ما نیز به عنوان یک رسانهی کنشگر و حساس به مسائل پیرامونی با عینک خود به موضوعات و جریانات کشور، خصوصاً در حوزهی معماری، شهرسازی و طراحی داخلی مینگریم. در این بین نیز زیباییها و زشتیهایی را ناظر هستیم بیآنکه خود از آنها مسرور یا سرخورده شویم و میکوشیم این عناصر را به مجلس قضاوت مخاطبان خود بکشانیم. ما میکوشیم این فرصت را به مخاطبان خود بدهیم تا با برخورداری از نگرش تحلیلی، وقایع را بهتر ببینند و درک کنند تا در ادامه شاهد رشد بیشتر معماری کشور عزیزمان باشیم.
بیش از هر چیز باید از حمیدرضا سپهری تشکر نمود. او برای برگزای این مسابقه بیشترین تلاش و مذاکره را داشته است. تصمیم بزرگ مجموعه ی مدیران گروه سرمایه گذاری مسکن و شرکت سرمایه گذاری مسکن شمال غرب، در انتخاب روش مسابقه علی رغم برخورداری از تمامی امکانات و تعهد به برنامه ی اعلام شده در تمامی مراحل در کنار تلاش های اعضای کمیته ی برگزاری مسابقه، که فرصت بروز استعدادهای جوان در کنار معماران باتجربه را فراهم نمودند، درخور تحسین است.
در اینجا به ذکر پیشنهاداتی که به نظرمان مفید میآیند، برای برگزارکنندهی محترم یا سایر برگزارکنندگان در جهت ارتقای سطح مسابقات که همانا ارتقای کیفیت معماری کشور و ایجاد انگیزه است، میپردازیم:
1. انتخاب داوران براساس تخصص، به صورت کاملاً منطبق بر موضوع خواسته شده در مسابقه: در رقابتی که داوران باید یک اثر را در چارچوب خواستههای کارفرما انتخاب نمایند، اتخاذ سیاست انتخاب داوران متنوع و دارای نگاههای مختلف به معماری موضوعیت ندارد. تنوع سلیقهی داوران در رقابتی معنا دارد که قرار است از بین تعدادی اثر اجرا شده، بهترین اثر انتخاب گردد. اینجا باید تنوعی وجود داشته باشد تا انواع آثار به حد کافی و عادلانه مورد توجه باشند و هیچ اثری به اسم زمینهگرا بودن و یا … حذف زودهنگام و ناعادلانه نشود. اما در مسابقاتی مثل بازآفرینی شهری تبریز که در آن صورت مسئله مشخص است و طراحان باید به بهترین شکل به آن مسئله پاسخ دهند، انتخاب داوران دارای تنوع از نظر نگاه به معماری، می تواند اولویت نباشد.
2. وضعیت حادتر در موقعیتی که پیشتر ذکر شد، انتخاب داوری است که اساساً با موضوع مسابقه در تعارض و بهطورکلی مبحث و موضوع مسابقه ــ که به عنوان مثال در این مسابقه زمینهگرایی بوده ــ را اصلاً قبول ندارد و یا در این زمینه کار نکرده است؛ یعنی اساساً این داور در کسوت معمار، با خطوطی کاملاً مخالف وضعیت خواسته شده در مسابقات معروف شده است و این سؤال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که اصولاً چرا باید چنین داوری در تیم قضاوت باشد؟
3. موضوع بعدی دربارهی تیم داوری، حضور فرد یا افرادی است که نباید مسئولیت داوری این رقابت را قبول میکردند. داورانی همچون جناب آقای دکتر سید محسن حبیبی، استاد فرهیخته که خود عضو دبیرخانهی دائمی مسابقات معماری است که مسئولیت رسیدگی به شکایات از مسابقات را برعهده دارند و ایشان، خود، جزو اعضای قضاوت پروندهها هستند. از این رو، ایشان نباید در مسابقات داور باشند، زیرا اگر در آن مسابقه بحرانی متولد و بروز کند و کسی از ارکان مسابقه بخواهد به دبیرخانه شکایت ببرد، نتیجه در پردهای از ابهام خواهد شود. به نظر ما، بهتر است اگر فرد یا کسانی تمایل دارند به عنوان داور در فضای معماری کشور حاضر باشند، حتیالامکان سمتهای نظارتی خود در نهادهای مسابقهای را تحویل دهند، زیرا حضور در دبیرخانه رسیدگی به شکایات و هم داوری حداقل در چهار مسابقهی اخیر کشوری، حرفهای به نظر نمیرسد.
4. تیم داوران میبایست بیانیهای کاملاً شفاف در باب چرایی انتخاب آثار خود نگارش و منتشر مینمودند ــ بیانیهی فعلی کفایت نمیکند. استفاده از عباراتی همچون «معماری شفاف»، برای انتخاب برگزیدگان، قانع کننده نیست. آیا اساساً شفافیت جزء خواستههای کارفرما و برگزارکننده بوده است؟ در قالب معیارهای مسابقه، شفافیت به شرکتکنندگان ابلاغ و اطلاع رسانی شده بود؟ بیانیهی داوران، میزان انطباق و چرایی و چگونگی سازگاری معیارها و اهداف برگزارکننده، مسابقه و طرحهای برنده را نمایان میسازد. در واقع، این بیانیه، سایر شرکتکنندگان را آموزش میدهد که چگونه در رقابتهای بعدی، معیارهای مسابقه و ایدههای خود را همسان نمایند. آیا هدف از مسابقات معماری، اعتلای کیفیت نبود؛ آیا آموزش عمومی و تبدیل اشتباهات فردی به فرصتهای یادگیری جمعی، بخشی از این فرایند ارتقای کیفی معماری در ایران نیست؟
5. اینکه برگزارکننده برندگان را حداقل در دو مجلهی تخصصی معماری کشور چاپ مینماید نشان از دغدغهمندی و اعتقاد ایشان به پیشرفت دارد و قابل تحسین است اما متأسفانه به دلیل حضور غیرحرفهایها در فضای رسانهای کشور، برخی که هیچ تخصصی در این زمینه ندارند دست به کارهایی خودسرانه و بعضاً مبتکرانهای میزنند که جز آشفتگی و سردرگمی مخاطبان و معماران عزیز چیزی را در پی ندارد. ضمن اینکه این کارها عواقب ناخوشایندی دارد که به هیچ عنوان در محاسبات آن افراد دخیل و مبتکر بروز نمییابد. به عنوان مثال، برخی بدون توجه به اینکه حقوق نشر آثار ارسال شده به یک مسابقه، متعلق به برگزارکننده است و تا او نخواهد کسی حق نشر آثار را ــ چه در فضای چاپی و چه فضای مجازی ــ ندارد، حتی خود معمار اثر، اقدام به انتشار آثار در وبسایتهای معماریای میکنند که اغلب واژهی «خبری» را نیز یدک میکشند. این حرکت خودسرانه اغلب با ارتباطگیری با برندگان مسابقات و به اسم اطلاعرسانی رویداد انجام میشود، اما همانگونه که در بالا تشریح شد، این عملاً جرم است. جالب آنکه حتی ایشان اینچنین عنوان میکنند که دیگر شرکتکنندگان، همراه برندگان نیز میتوانند آثار خود را ارسال نمایند تا در وبسایت درج شود تا مگر به این حقه یک «نمایشگاه آنلاین» برگزار شود، اما دوستان عزیز، این نمایشگاه بدون کسب اجازه از برگزارکننده، جرم است.
6. اینکه برگزارکننده مجوز انتشار آثار مسابقهی خود در فضای مجازی را بدهد، کاملاً به منافع آن نهاد برگزاری مربوط است، اما این مهم نباید باعث لغو جشن پایانی مسابقه، اعلام برندگان و نمایشگاه آثار شود و این اتفاق نباید مانع از چاپ آثار گردد. این چاپ است که آثار را ماندگار و فرصت تحلیلی و نقد مسابقه را به آیندگان میدهد. خوشبختانه در رقابت مذکور، با مدیریت بسیار خوب و قدرتمند برگزارکننده اتفاقات ناخوشایند مذکور رخ ندادند و از این جهت بسیار قابل تقدیر است.
بازدید عباس آخوندی (وزیر محترم راه و شهرسازی) و مدیر عامل محترم بانک مسکن، جناب آقای دکتر رحیمی انارکی و همراهان از نمایشگاه آثار
داوران مسابقه ی بازآفرینی شهری تبریز، از سمت چپ: سید رضا هاشمی، محسن حبیبی، نشید نبیان، ایرج کلانتری، سید جواد میرحسینی