کتابخانهی دانشگاه فناوری براندِنبرگ کُتبوس، آلمان
هرتسوگ و دِمورون، 2005
Library of Brandenburg Technology University, 2005
دانشگاه فناوری براندِنبرگ (BTU) در شهر کُتبوس در سال 1991، یعنی پس از به هم پیوستن دو آلمان پایهگذاری شد. ساختمانهای آن که در محل پیشین دانشگاه مهندسی عمران و پژوهشکدههای دیگر قرار گرفتهاند، با پیروی از سبک یکسانی ساخته شدهاند: همهی آنها شکل و ارتفاع و مصالح مشابهای دارند. در اوایل دههی 1990 رقابتی برای طرح مدرنیزاسیون و توسعهی دانشگاه جدید برگزار شد.
هرتسوگ و دمورون در طرح خود پیشنهاد استقرار دو ساختمان چهارگوش در محوطهی غرب دانشگاه را برای کتابخانه و ساختمان اصلی سخنرانیها مطرح کردند. آن بخشهایی از دانشگاه که مورد استفادهی اهالی کُتبوس قرار داشت نیز باید به بخشی از شهر تبدیل میشد. اما هنگامی که پروژه به مرحلهی اجرا رسید، ساختمان سخنرانی در نقطهی دیگری مستقر شده بود.
معماران به این نتیجه رسیدند که کتابخانه (که نام رسمی آن «مرکز اطلاعات، ارتباطات و رسانههای دانشگاه فناوری براندِنبرگ» است) به گونهی ساختمانیِ متفاوتی نیاز دارد. به راستی نیز این کتابخانهی برجمانند با ارتفاع 32 متر، یک نقطهی شاخص در بافت شهری به شمار میآید.
این ساختمان نه نمای جلویی دارد و نه نمای جانبی، بلکه بیشتر بر اساس یک پلان کفِ منحنی و متشکل از فرمهای مدوّر ساخته شده است. با آنکه به نظر میرسد این شکل، کاملاً تصادفی به دست آمده است، با بررسی دقیقتر میتوان دریافت که این آمیب، آرایشی هدفمند است از بسیاری جریانهای مختلف حرکتی. معماران با ساخت ماکتهایی به بررسی توالی حرکتها پرداختند و کیفیت این ماکتها و قابلیتشان را برای تجدیدسازمان و بازسازی فضای شهری محک زدند.
ساختمان کتابخانه که متشکل از فولاد، شیشه و بتن است، رو به روی ورودی دانشگاه واقع شده و گویی بیننده را به داخل دعوت میکند. از این چشمانداز، کتابخانه همچون حجم تأثیرگذاری جلوهگر میشود که در پارک آرام گرفته است. هنگام نزدیک شدن به آن از مرکز شهر یا از سمت شمال، بنا جلوهی کاملاً متفاوتی به خود میگیرد و باریکتر و تقریباً شبیه به برجی آزاد به نظر میرسد. در حقیقت نمای کتابخانه از هر مسیرِ دسترسی دچار تغییر میشود، اما با این حال حجمی واحد و پیوسته و سیال باقی میماند. با آنکه به نظر میرسد ساختار آن کاملاً منسجم و مستقل و خودکفاست، اما در طراحی آن میتوان تمایلی آشکار به این هدف را نیز مشاهده کرد که بنا خصوصیات توپوگرافیک جدید و متمایزی به بافت شهری محیط ببخشد. همین فلسفه در فضای درونی ساختمان نیز قابل مشاهده است. شکل آن امکان ایجاد اتاقهای مطالعه را در بسیاری اندازههای متفاوت و رو به جهتهای مختلف فراهم میآورد، اما در عین حال، همهی این اتاقها در حکم یک فضای درونی مرتبط و بخشی از پیوستگی فضایی کل کتابخانه هم هستند. طبقات با پیروی از آرایشی قائم، طوری بریده شده و تورفتگی پیدا کردهاند که هریک شکل متفاوتی دارند و همین تنشی خوشایند میان طبقات و پوستهی یکپارچهی ساختمان به وجود میآورد. کتابخانه با مخازن زیرزمینی و کتابخانههای تخصصی خود، دارای 6 طبقه و 7,630 مترمربع فضای قابل استفاده (5461 متر مربع برای استفادهی عمومی، 976 متر مربع برای استفادهی اداری و 1,193 متر مربع برای مخازن بسته) است.
امکان صرفنظر کردن از مناطق معینی از فضای کف در هر طبقه یا در هر بخش ساختمان، آزادی عمل فراوانی برای طراحی توالیهای فضایی در درون ساختمان در اختیار معماران گذاشت. برخی از اتاقهای مطالعه دو یا سه طبقه ارتفاع دارند و احساس فضایی گشوده و دلباز را به خوانندگان القا میکنند. برخی دیگر از اتاقها فضای دنجتری دارند و سقفشان عمداً کوتاه گذاشته شده است. در همان حال که برخی از اتاقها، بسته به پوستهی شیشهای و پرپیچوخم ساختمان، از نورپردازی طبیعی از کنارهها یا بالا سود میبرند، برخی دیگر از فضاهای کاری با آرایش یافتن به صورت راهرو از فضای بیرون جدا شدهاند. فضاهای هموار و تاریکترِ یکطبقه، ماهیتی شبیه به قفسههایی دارند که کتابهای تالارهای قفسهباز را در خود جای میدهند. پلکان مارپیچ چشمگیری با شش متر قطر، کل سازه را میشکافد و همهی طبقات را به هم پیوند میدهد. این پلکان که یک اثر تجسمی، مستقل و غیرمتکی به سازه است، همچون نشانهای برای جهتیابی در ساختمان عمل میکند. پلهها آنقدر جادار هستند که نه فقط دسترسی به طبقات ساختمان را برای مراجعان شتابزده تأمین میکنند، بلکه میتوانند فضایی مناسب برای توقف و گپی کوتاه نیز باشند.
الگوی رنگیِ بهکار رفته در اتاقهای مطالعه، با توجه به لزوم سکوت امکان تمرکز در آنها، خاکستری و سفید است. مسائل اساسی معماری در این اتاقها عبارت است از فضا، نور و چشمانداز. بخشهای واقع در هستهی درونی ساختمان، که کتابها و سایر منابع رسانهای در آنها نگهداری میشود، و غرق در رنگ میباشد.
رنگهای طیفِ نور با پیروی از نظامی منطقی و قائم، به صورت نوارهایی در طبقات، تکیهگاهها و دیوارها نقاشی شدهاند. رنگها همچنین به جهتیابی در درون ساختمان کمک میکنند، بیآنکه هیچ نشانهی رنگی برای حوزههای مختلف مطالعه در کتابخانه به وجود آورده شود. رنگها تا حد سرگیجهآوری در قفسهها و سقفهای فولادی بازتاب مییابند. لفاف سفیدی در هردو سوی پوستهی شیشهای کتابخانه چاپ شده است. متونی به زبانها و خطهای گوناگون طوری در لایههای مختلف روی هم قرار گرفتهاند که دیگر قابل خواندن نیستند، اما خاستگاه آنها در جهانِ نشانههای مکتوب کاملاً قابل تشخیص است. این نقوش چاپی، مانع بازتاب یافتن نور میشوند، سختی شیشه را کاهش میدهند و به حجم ساختمان، هماهنگی و یکدستی میبخشند.
مدارک فنی