هندسهي متغير
هرگز نميشد حدس زد كه در پس نماي سنتي اين خانهي پاريسي حياط خلوتي قرار دارد كه خود را از ديد جهان مدرن پنهان ساخته است.
اين آپارتمان پاريسي متعلق به يك آدم عاشق موسيقي، كلكسيونور نقاشي، و آشپز آماتور كه توسط اليزابت ووآ طراحي شده ذوق و سليقهي هماهنگي و سازهبندي فضايي او را به بهترين صورت منعكس ساخته است. آپارتمان در نخستين نگاه خود و خصوصيات خود را آشكار ساخته است: گوشهي دنجي براي مطالعه يا گوش دادن به موسيقي دارد، گوشهاي ديگر براي آشپزي و نهارخوري. اين مجموعه دگرگوني دائمي را نيز به تصوير ميكشد. چون يك تكرنگ خودخواسته بر كل فضاي آپارتمان حاكم است و فقط با تابلوهاي آويخته به ديوار (آثاري از ژ. ويگله و ارنست پونيون ارنست) وضعيت ريتميك يافته نورِ فراگيري كه در فضا وجود دارد بر گشودگي و وسعت آن افزوده ميشود.
ژان پيير صاحبخانه ميگويد: «من در پاريس دنبال يك خانهي دنج براي خود ميگشتم. فضايي صنعتي كه بتوانم آن را به فضايي آسوده و آرام براي زيستن خود بدل كنم. در اينترنت نماي قديمي اين كارگاه را ديدم… اول ترديد داشتم اما وقتي محل را ديدم بلافاصله مجذوب آن شدم.» بعد از مدتي كه از شور و شوق آشنايي با محيط گذشت ژان پيير تصميم گرفت تغييرات بنا را به اليزابت ووآ بسپارد كه قبلاً با نمونهاي از كار او در بازسازي و نوسازي يك انبار غله در ايل دو ره آشنا شده بود. «همان روز اول اليزابت طرحي را كه در نظر داشت روي يك برگ كاغذ ترسيم كرد: يك مثلث داخل يك مربع… يك فضاي بسته، به عنوان مدخل آپارتمان، كه قرار بود تلقي خطي از محيط را در هم شكند.» اليزابت ووآ به تركيبي اصيل فكر ميكرد كه بتواند از جمع ميان مواد و مصالح و رنگ حاصل آيد. چگونه ميشد فضا را به نحو مكفي با ديوارهايي تعريف كرد كه هم بتواند كتابخانه را در خود جاي دهد و هم تابلوها بر روي آن قرار گيرند؟ خانم ووآ پاسخ اين سؤال را سرانجام در ديواري يافت كه به دو منظور به كار ميآمد و در پشت چهار پانل سُرنده حائل شده بود. اين پانلهاي چوبي كه با فلز روي پوشش خورده بودند، اثر دست آكسل آنرپ هنرمند بودند. آشپزخانهي آپارتمان به روي سالون و غذاخوري گشوده ميشد.