هزارهی فردوسی، بنای آرامگاه فردوسی، اولین و مهمترین اقدام انجمن آثار ملی، توس، مشهد، 1348-1343
معماران: کریم طاهرزاده بهزاد، هوشنگ سیحون- نوشته: رکسانا خانی زاد

هر آنکس که دارد هُش و رأی و دین پـس از مــرگ بـر مـن کـنـد آفـریـن
نـمیـرم ازیـن پـس کـه مــن زنــده ام کــه تـخــم ســخــن را پـراکـنــده ام
به عقیدهی سید محمد تقی مصطفوی نویسندهی مقالهی «فردوسی و فردای ایران» با برگزاری مراسم هزارهی فردوسی و ساختن آرامگاه او و ترتیب باغ و موزه و سایر اقدامات نسبت به سخنسرای توس میتوان اعتقاد یافت که نخستین فعالیت مستقل ایرانیان نسبت به مفاخر گذشته و تاریخ خودشان از فردوسی آغاز شد و سرآغاز فصل تازهای در تاریخ و فرهنگ ایران گردید.
نخستین اقدام مهم و اساسی در راه بزرگداشت مفاخر ایران که توسط انجمن آثار ملی صورت پذیرفت بنای آرامگاه سخنسرای بزرگ ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی و تشکیل کنگرهی بینالمللی به مناسبت هزارمین سال تولد این هنرمند بزرگ در سال 1313 بود. این انجمن که در سال 1301 توسط گروهی از دانشوران و علاقهمندان به آثار تاریخی ایران به وجود آمده بود، هدف اصلی آن تعمیر و ترمیم آثار باستانی و تاریخی بود که با راهاندازی ادارهی باستانشناسی در سراسر ایران، اقدامات خود را در این زمینه سامان داد که البته شرح مفصلتر آن پیشتر بیان شد.
عیسی صدیق، که از آغاز تا انجام کار بنای آرامگاه و جشن هزارهی فردوسی در جریان امور قرار داشت، در مقالهای تحت عنوان «چگونه آرامگاه فردوس به وجود آمد» دربارهی تامین مخارج نوشته است که بخشی از مخارج ساخت آن آرامگاه از سال 1301 با جمعآوری اعانه از میهندوستان و مدارس کشور تأمین شده بود، اما هنگامی که هیئت انجمن با کمبود بودجه مواجه شدند، تصمیم به برگزاری یک بختآزمایی گرفتند تا هفتاد هزار تومان باقیمانده را از آن طریق فراهم و صرف فعالیتهای ساخت آرامگاه کنند. بختآزمایی با حضور نمایندگان وزارت دادگستری، بانک ملی و شهرداری تهران برگزار شد و یکصد و شصت هزار قطعه بلیت فروش رفت، که هفتاد هزار تومان از عایدی آن به انجمن تسلیم شد و تا مرداد 1313 صرف اتمام ساخت آرامگاه حکیم توس گردید. بنای اولیهی آرامگاه فردوسی به طراحی کریم طاهرزاده بهزاد جمعاً با مبلغ یکصد و چهل هزار تومان بنا شد. البته تأمین مخارج از دولت نیز میسر بود ولی تفکر انجمن و مسئولان بر این اساس بود که هزینهی آرامگاه حکیم فردوسی که اولین فعالیت انجمن آثار ملی ایران است و متعلق به بزرگترین سخنور ملی میباشد، حتاالامکان از مشارکتهای هموطنان تأمین شود تا هم حس میهنپرستی آنها بیدارتر شود و هم به اهمیت و مقام بزرگان خود واقف شوند.
توس، زادگاه و مدفن فردوسی
اگر پاسارگاد پایتخت سیاسی ایران باستان است، توس را باید پایتخت فرهنگی ایران فردا دانست زیرا که آنچه فردوسی به فرهنگ و تاریخ ایران بخشید، کمتر از کوروش نبود. بر اساس شواهد باستانشناسی این منطقه، توس شهری تاریخی است که در دورهی اساطیری به دست “توس”، پهلوان ایرانی، بنا گذاشته شد. فردوسی در دهی به نام “باژ” از توابع شهر کهن توس بدنیا آمد و در همان شهر توس هم دیده از جهان فرو بست. بین جایی که فردوسی در آن بدنیا آمده و جایی که دفن شده فقط سه فرسنگ، یا حدود 18 کیلومتر فاصله است. هوشنگ پور کریم در مونوگرافی باژ، زادگاه فردوسی مینویسد:
دشت توس شامل حوضهی آبریز کشَفرود است که به علت آبوهوای مساعد و مراتع فراوان در طول تاریخ مورد توجه بوده است و در کنار زیستگاههای طبیعیآن مأوا میجستند. کاوشهای باستانشناسی، دشت توس را زیستگاه افرادی میداند که در قدیمیترین دورهی پارینهسنگی در کنارههای کشفرود میزیستند. در روستای “درختبید” سنگنگارههایی از انسانهای دوران نوسنگی یافتشده که باز هم مؤید سکونت دیرسال آدمیان در این منطقه میباشد. از آن پس این دشت همیشه محلسکونت بوده است.
اما در مورد تعیین محل دقیق مدفن حکیم فردوسی، قدیمیترین مأخذی که محل قبر او را بیان نموده، کتاب چهار مقاله، اثر احمدبن عمر بن علی نظامی عروضی سمرقنـدی (به سال 550 ه.ق) اسـت. در اردیبـهشت 1305 اربـاب کیـخسرو شـاهرخ (خزانهدار انجمن و رئیس کارپردازی مجلس شورای ملی) برای تعیین محل دقیق قبر به توس اعزام شد. آثار قبر در باغی متعلق به حاج میرزا محمدعلی قائممقام التولیه یافت شد که تختگاهی به طول و عرض 6×5 متر داشت. باغ به مساحت بیست و هفت هزار مترمربع از سوی حاج قائممقام به انجمن اهدا و کار ساخت آرامگاه فردوسی آغاز شد؛ مدتی بعد، در سال 1345 و طی روند بازسازی و توسعه ی باغ و محوطه نیز، موسی و عیسی قائممقامی (فرزندان قائممقام التولیه) و حسین ملک (از شخصیتهای فرهنگدوست و نیکوکار) زمینهای مورد نیاز را برای افزایش مساحت باغ و شکوه این مکان به انجمن اهدا کردند که در نهایت جمعاً مساحت 56,753 متر مربع برای ساخت آرامگاه حکیم فردوسی و باغ پیرامون آن در اختیار انجمن و طراحان قرار گرفت. در حال حاضر مجموعهی فرهنگی باغ و آرامگاه فردوسی در فاصلهی بیست کیلومتری شهر مشهد به طرف قوچان که راه دوطرفه میشود، قرار دارد که یکی از این راهها به وسیلهی بلواری به طول ۷ کیلومتر به باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی میرسد.
روند طراحی و ساخت آرامگاه اولیه فردوسی
طراحی آرامگاه فردوسی ابتدا توسط پرفسور هرتسفلد (آلمانی) که در کشفیات باستانشناسی در ایران فعالیت داشت، انجام شد، اما تأیید انجمن را دریافت نکرد. مدتی بعد ارباب کیخسرو که مسئولیت پیگیری طراحی و ساخت آرامگاه فردوسی را برعهده داشت، طراحی و ارائه ی نقشه های مربوط به پروژه را به کریم طاهرزاده بهزاد محول کرد. این طرح توسط کاظمزاده ایرانشهر در شمارهی 10 مجلهی ایرانشهر در برلین چنین توصیف شد: «در این نقش از یک طرف عظمت مقام بلند فردوسی و از طرف دیگر علو روح ملت ایران نمایان است و تماشاکننده حس میکند که روح او در عالم بالاتری سیر میکند و عظمت تاریخی ایران در جلو چشم او مجسم می گردد. این نقش، باغ دلگشایی را نشان می دهد که در وسط آن محوطه ی مدوری واقع است که با چند پله ارتفاع میگیرد و در میان آن، گنبدی با 4 ستون که قبر فردوسی را در آغوش خود گرفته، برپا شده است. در روی قبر نیز مجسمه ی شاعر بینظیر در حالی که شاهنامه را در دست دارد، دیده می شود.»
اما این طرح نیز نظر موافق تولیت آستان قدس رضوی و مسئولین شهر مشهد را جلب نکرد، پس انجمن آثار ملی تصمیم گرفت تا طرح آرامگاه فردوسی را به مسابقه بگذارد و به این منظور، از معماران داخلی و خارجی برای ارائهی طرحها دعوت کرد. مسابقه برگزار شد و پرفسور هرتسفلد، آندره گدار، مارکف و کریم طاهرزاده بهزاد نیز در میان شرکتکنندگان، طرحها و نقشههای پیشنهادی خود را تسلیم کردند که از میان همه، طرح جدید طاهرزاده برنده و قرار شد نقشه های تفضیلی آن نیز ترسیم و به انجمن تحویل داده شود.

اساس نقشه ی دوم بهزاد چنین بود که: بنا در وسط باغی بزرگ و در سه اشکوب طراحی شده بود. طبقهی اول که میتوان آن را سکو نامید، دو متر ارتفاع داشت و به شکل هشتگوشی بود که از هر ضلع آن پله هایی بالا می رفت. طبقه ی دوم در وسط هشتگوش ترسیم شد، یک متر از کف سکوی تخت، بلندتر بود و قبر قدیمی در وسط آن جای گرفته بود. درِ ورودی و دریچه هایی نیز جهت روشنایی منظور شده بود. قسمت دوم، در بالای ستونها قرار داشت و در زیر گنبد –در بالای در ورودی- پایهی مخصوص مجسمهی فردوسی منظور شده بود. طرح بنا –بهویژه سرستونهای آن- مطابق با اسلوب و شیوهی بناهای هخامنشی ترسیم شده بود زیرا که قصد بر این بود تا بنای مذکور، کاملاً پیرو سبک ایران قدیم باشد. طاهرزاده پس از تصویب طرح در شهریور ماه 1307، به دلیل نیاز به ساقهستونها و سرستون های سنگی، خود اقدام به جستوجو و کاوش در معادن و کوه های خراسان نمود که این کار باعث توقف نسبی، عدم پیشرفت و نارضایتی مسئولین شهر مشهد و اعضای انجمن شد، تا آنجا که طراحی مجدد آرامگاه حکیم بزرگ توس را به آندره گدار سپردند. گدار که در آن زمان در پاریس اقامت داشت، طرح معماری آرامگاه را که به صورت اهرام مصر ترسیم شده بود، آماده و به دفتر انجمن ارسال کرد که با تغییرات و تصرفاتی توسط تیمورتاش (وزیر دربار رضا شاه) به تصویب اعضای انجمن (که با طرح هرم بالای آن موافق نبودند) رسید. اجرای طرح گدار در سال 1308 توسط مهندس اسماعیل اُف (روسی) آغاز شد. طرح گدار تا مراحلی پیش رفت ولی این طرح هم به علت عدم رضایت مردم، تحمیل هزینهی زیاد به انجمن و شکست اجرای سقف هرمی شکل، متوقف شد. در سومین تلاش برای دستیابی به یک طرح قابلاجرا، در تاریخ 11 خرداد 1311 از طاهرزاده درخواست شد تا بر اساس نقشههای تخت جمشید، طرح دیگری را آماده سازد.
هنگامی که نقشه های سوم طاهرزاده برای آرامگاه، توسط اعضای سرپرستی مقبره و همچنین انجمن تأیید شد، از وی خواسته شد تا نقشههای تفضیلی اجرایی را به حسین لرزاده تحویل دهد. سومین طرح که متعلق به طاهرزاده بود، توسط حسین لرزاده تا پایان کار پیش رفت و طی 18 ماه اجرا شد و آرامگاه فردوسی، شاعر نامی ایرانزمین، در روز 21 مهرماه 1313، مقارن با جشن هزاره ی فردوسی، و با حضور رضاشاه، هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی، محققان خارجی و مسئولین داخلی افتتاح شد.
مراسمی نیز در تاریخ 12 تا 16 مهرماه 1313 در تهران برگزار گردید (که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد) که در آن چهل شرقشناس برجسته از 17 کشور جهان به ایران دعوت شدند و آثار ارائهشده توسط آنها در کنار مقالات بیش از چهل دانشمند و ادیب ایرانی در کتابی به نام هزاره ی فردوسی به چاپ رسید. در طراحی این مقبرهی جدید، اشعار کتیبهها به خط استاد عمادالکتاب نوشته و سپس بر سنگهای نما در جبهههای بیرونی انتقال داده شدند. مساحت زیربنای آرامگاه جدید ۹۴۵ مترمربع بود و اتاق آرامگاه بر سکویی مرتفع قرار داشت.
ولی آرامگاهی که طاهرزاده طراحی و حسن لرزاده اجرایش کرده بودند، به دلیل فقدان دانش و تکنولوژی مهندسی لازم در زمان ساخت، ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاک، عدم محاسبات دقیق و بیاطلاعی از وضعیت آبهای زیرزمینی ناحیهی توس، چندان دوام نیاورد؛ سازهی آرامگاه به علت جذب رطوبت و سنگینی بخش فوقانی خود، دچار آسیبهای جدی شد و نشست کرد و انجمن آثار ملی را مجبور ساخت تا پس از اتمام احداث آرامگاه نادرشاه و خیام، در سال 1343 –یعنی سیسال بعد از ساخت آرامگاه فردوسی به طراحی طاهرزاده- طرح بازسازی آن را در دستور کار خود قرار دهد.

بازسازی آرامگاه و اجرای باغ پیرامون توسط هوشنگ سیحون
در اردیبهشت 1327 آقای بدر، نایب التولیهی آستان قدس در نامهای به رئیس هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی (آقای صادق) نوشت که «به منظور تعمیر آرامگاه فردوسی و دیگر اقداماتی که برای حفظ آثار ارجمند ملی در خراسان لازم است، شعبهی “انجمن آثار ملی خراسان” تأسیس شد.» اما اقدامات ترمیمی مؤثر واقع نشده و در 15 تیرماه 1342 تیمسار سپهبد امیر عزیزی، استاندار خراسان، در نامهای به انجمن نوشت که مسافران و زائرانی که از آرامگاه فردوسی دیدن میکنند، مکرراً به طور حضوری یا تلفنی، وضع نامناسب آن را یادآور شده و خواستار پیگیری مسئولان شدهاند. اما در 18 آذر 1342 ادارهی کل باستانشناسی در نامهای به انجمن، مخالفت خود را با طرح بازسازی اعلام کرد و دلیل آن را، پی سست و زمین غیرمقاوم آن محل بیان کرد و هرگونه صرف هزینه را اتلاف منابع مالی توصیف نمود، مگر آنکه صفحات عریض بتنآرمه در زیر بنا تعبیه شود و نمای آرامگاه تغییر نکند. اعضای انجمن، بازسازی آرامگاه حکیم توس را به هوشنگ سیحون سپردند و گسترش طرح و باغ اطراف آن به همراه رستوران گردشگری (موزهی فعلی) و رستوران مجموعه نیز در برنامه قرار گرفت. سیحون به اتفاق اعضای انجمن آثار ملی تصمیم گرفتند که طراحی داخل ساختمان را به کلی تغییر داده اما نما را به همان شکل موجود، حفظ کنند. پس در طراحی جدید چنین تدبیر شد که: پیش از شروع بازسازی، از تکتک جزئیات نما و همچنین فضای داخلی ساختمان، نقشهبرداری و عکاسی شود؛ زیربنای آرامگاه و زیر صفه ی آن به ابعاد 30×30 متر خالی گردد؛ جهت جلوگیری از حوادثی مانند زلزله، سراسر قسمت زیرین بنا به بتن آرمه تجهیز شود؛ و قسمت داخلی گنبد بهکلی خالی شود (به این ترتیب آرامگاه از داخل، دارای ارتفاعی در حدود 14 متر، با سقف و بدنهی مزین به کاشی کاری).
در تاریخ 25 خرداد ماه 1343 قراردادی بین هوشنگ سیحون و انجمن آثار ملی برای بازسازی بنای آرامگاه فردوسی و طراحی فضای پیرامون آن منعقد شد که بنابر آن، هوشنگ سیحون موظف به احقاق مواردی بود که تعدادی از آنها عبارت بودند از:
1- طرح، نقشه های مقدماتی و قطعی پروژه را طبق برنامه ی مورد توافق در سررسیدهای مقرر، مستقیماً به انجمن –یا با اجازه ی انجمن به مقاطعهکار [شرکت کا.ژ.ت که با مبلغ 35,602,900 ریال برندهی مناقصهشده بود]- تحویل دهد.
2- فهرست جامعی از مقادیر قطعی کار و مشخصات بنا و همچنین برآوردی از هزینه ی کارها برای مقایسه با پیشنهادها را تهیه کرده و با نقشه های قطعی پروژه، ظرف مدت چهار هفته از تاریخ امضاء قرارداد، تسلیم انجمن نماید.
3- با توجه به تخریب بنای قبلی آرامگاه و استفاده از سنگهای نمای آن در طرح بازسازی، نهایت دقت را در نظارت، جمعآوری و شمارهگذاری آن سنگها به کار برده تا حفظ و استفادهی دوباره از آنها به سهولت و بدون اشکال صورت پذیرد.
4- مسئولیت تعیین یک ناظر تماموقت، نظارت بر اجرا و بازدید از پروژه توسط خود او در هر ماه و ارائهی گزارش ماهانه به دفتر انجمن از روند پیشرفت کار.
5- رسیـدگی به صـورت وضعـیتهای موقت، گـواهی پرداختها و غیره.
بازسازی از اواخر سال 1343 آغاز شد و پس از عکسبرداری و شمارهگذاری سنگها، زیرزمینی به عمق 5 و طول و عرض 30 متر حفر شد و در سراسر آن صفحهی بتنآرمه تعبیه شد، در نتیجه سکوی انباشتهی پیشین به تالاری با وسعت 30 × 30 متر تبدیل شد. ارتفاع محوطهی اتاق کوچک همانند سابق بوده ولی به کاشیکاریهای زیبا مزین شده است. ساختمان فعلی آرامگاه در نماهای بیرونی برگرفته از معماری هخامنشیان و آرامگاه کوروش و فضای داخلی نیز از معماری دورهی اشکانی و اسلامی اقتباس شده است. بنا از چهار سمت دارای پله است و بدنهی آن با سنگ مرمر و اشعار فردوسی با خط نستعلیق و نشان فَروَهر اهورامزدا با نقش برجسته تزئین شده است، ضمن آنکه این آثار تزئینی از ساخت اولیهی بنا حفظ شدهاند.
ورودی بنا از سمت غرب است که دو رشته پلکان جدید به صورت متقابل در راستای شمالیجنوبی (هریک 22 پله)، با سنگ گرانیت مشهد دارد که بر دیوار آنها شش نقش برجسته–شامل تصاویر ورود پادشاه هندوستان به دربار ایران، دو نفر از سپهدان در حضور شاه ساسانی، داریوش بزرگ، پیکار رستم، جنگ دلاوران ایران و توران و نیز رستم و سهراب- مشاهده میشود و در زیر این دو رشته پلکان، دو اتاقک است که کاربرد تأسیساتی و خدماتی دارند. در ورودی، از برنز و شیشه است و بر سردر ورودی به خط نستعلیق این ابیات از جلالالدین همایی نوشته شده؛ ابیاتی که از میان بیست و چهار قصیدهی ارسالی از سوی شرکتکنندگان در مسابقات مربوط به آرامگاه فردوسی، مقام اول را کسب کرد:
جلـوه ی عرش اسـت ایـن درگـه، کـلاه از سر بنه
وادی طـور اسـت اینجـا، مــوزه از پـایـت بکــن
مرقـد استـاد طوس است این، به خـاکش جبه سا
مدفن فـردوسی است ایـن، بـرزمینش بوسـه زن
در داخل ساختمان، بیست ستون مرمری در قسمت پایین و هشت ستون در قسمت بالا وجود دارد. در کاشیکاری معرق زیر سقف، از طرحهای تزئینی دوران زندگانی حکیم و در بدنههای فوقانی از طرحهای کاشیهای ادوار باستانی، مقارن با داستانهای شاهنامه، اقتباس شده است.
در وسط تالار یک سکوی سنگی به اضلاع 5 متر و ارتفاع 30 سانتیمتر قرار دارد، روی آن سکوی دیگری به اضلاع 3 متر و ارتفاع 30 سانتیمتر است و روی آن، سنگ قبر فردوسی قرار دارد؛ سنگی یکپارچه به طول تقریباً 5/1 متر و عرض 80 سانتیمتر که البته همان سنگی است که در سال 1313 روی مدفن حکیم گذاشته شده بود.
بر دیوارهای داخلی، شش قطعه به صورت حجاری و نقش برجستهی سنگی مشاهده میشود که داستانهایی از شاهنامه –از قبیل پیکار رستم و اشکبوس، جنگ ایرانیان و تورانیان، نبرد رستم و سهراب، داریوش هخامنشی، پناهآوردن پادشاه هند به دربار ساسانی، رفتن رستم به نزد کیکاووس، جنگ رستم با پیلتن مازندران، جنگ رستم با اژدها و دیو سفید- را روایت میکنند. این آثار به وسیله ی فریدون صدیقی، فرزند ابوالحسن صدیقی، طراحی و بر دیوارههای آرامگاه حکیم بزرگ توس نصب شدهاند.
توسعهی باغ
تندیس حکیم بزرگ توس که در نزدیکی آرامگاه نصب شده، از سنگی یکپارچه میباشد که به دست استاد ابوالحسن صدیقی، با ظرافت و مهارت تمام تراش خورده است.
در باغ پیرامون مقبره، ساختمانهای دیگری احداث شدند: در شمالشرقی باغ، هفت عمارت دواتاقه برای کارکنان و عمارتی سهاتاقه برای مدیریت تعبیه شد و دو گلخانه، موتورخانهی برق، یک چاه نیمهعمیق و منبع آب برای آبیاری فضای سبز در شمال باغ ساخته شدند. در شرق باغ، یک مهمانسرا به ابعاد 20 × 20 متر به صورت سراپرده با شاهنشینها و در زیر آن، فضاهای خدماتی (مانند آشپزخانه و دستشویی) ساخته شد و در جنوبشرقی، چهار عمارت دواتاقهی مجهز به وسایل زندگی و فضاهای خدماتی کامل برای پذیرایی از مهمانهای خصوصی بنا شد و دفتر نگهبانی نیز در همین سمت قرار گرفت. در سمت غربی، علاوه بر ساختمانهای خدمات و سرویس برای نگهبانان، یک آسایشگاه به صورت دژ با پانزده جایگاه نیز برای بازدیدکنندگان ساخته شد تا به منظور استراحت و بازیابی انرژی، رایگان در اختیار بازدیدکنندگان و زائران قرار گیرد. در جنوبغربی آرامگاه، تالار پذیرایی و یک کتابخانه حاوی نهصد جلد کتاب بنا شد و فرش نفیسی به مساحت 37 مترمربع در تالار پذیرایی و فرشی دیگر به مساحت 36 مترمربع در کتابخانه انداخته شد.
در باغ، یازده باغچهی مطبق برای گلکاری وجود دارد که پنجتای آنها در شرق و شش باغچه در سمت غربی هستند. استخر با سه فوارهی خود، 10 × 30 متر اندازه دارد و هشت آبنمای دیگر نیز در اطراف باغ وجود دارد که طراوت و شادابی مضاعفی به فضا میبخشند. آبیاری و روشنایی محوطه با خرید دو موتور قوی برق، کابلکشی، حفر چاه نیمهعمیق، لولهکشی آب و نصب نورافکن به صورتی رضایتبخش، محقق شد.
در 29 آبان 1346 نامهای از طرف انجمن آثار ملی به آقای بهادری (نمایندهی انجمن در خراسان) ارسال شد و در آن نوشته بود که بنا به گزارشهای ارسالی به انجمن، کار در مرحلهی نصب سنگهای اطراف قبر پیش میرود و لازم است تا استخوانهای فردوسی به محل قبر انتقال داده شوند و صورتمجلس آن به دفتر انجمن ارسال گردد. بر اساس صورتمجلسی که یک ماه بعد، از توس به انجمن آثار ملی در تهران ارسال شد، دستور انجمن مبنی بر انتقال استخوانهای باقیمانده از حکیم عالیقدر توس –که در سال 1334 به وسیلهی کمیسیون ویژه از مقبرهی سابق برداشته شده و در صندوقی محافظت میشد- در ساعت 3 بعدازظهر پنجشنبه 19 آذرماه 1346 با حضور آقایان ابوالفضل شاهرخی (نمایندهی استاندار خراسان)، حاج سید محمد واعظ خراسانی (محدث و واعظ آستان قدس)، محمدطاهر بهادری (نمایندهی انجمن آثار ملی در خراسان) و گیو جودت (نمایندهی شرکت ساختمانی کا.ژ.ت) و طی تشریفات مذهبی در مقبرهی جدید که روی همان محل قبلی احداث شده بود، به خاک سپرده شد. گرچه ساخت کامل پروژه و طرح توسعه تا سال 1348 به طول انجامید، اما بنای آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، سرایندهی بزرگ اشعار حماسی ایران، در ساعت 5 عصر روز سهشنبه، دهم اردیبهشتماه 1347 با حضور دولتمردان، مسئولین، مهندسان طراح و دستاندرکاران ساخت، رسماً گشایش یافت.
کنگرهی فردوسی
کنگرهی بینالمللی حکیم ابوالقاسم فردوسی به مناسبت هزارمین سال تولد آن سخنسرای بزرگ از 12 تا 16 مهرماه 1313 در تهران تشکیل شد و آرامگاه او در توس گشایش یافت. مقارن تشکیل کنگرهی فردوسی در ایران در اغلب پایتختها و شهرهای مهم جهان نیز به تدریج جشنهایی به نام فردوسی برپا گردید و بدین ترتیب دنیای متمدن نیز هزارمین سال ولادت شاعر بزرگ ایران را گرامی داشتند.
در سال 1312 از طرف انجمن آثار ملی و وزارت معارف از خاورشناسان و دانشمندان ایرانشناس و ایراندوست کشورهای مختلف جهان دعوت به عمل آمد تا برای شرکت در کنگرهی فردوسی به ایران بیایند و به آنان اطلاع داده شد که در تمام مدت توقف در ایران از هنگام رسیدن به مرز تا خروج از آن مهمان دولت و ملت ایران خواهند بود.
مجلس شورای ملی و وزارت معارف مبلغ چهل و پنج هزار تومان برای مخارج جشن و کنگرهی بینالمللی و پذیرایی مهمانان تامین کردند و از طرف دولت، آقای دکتر صدیق به ریاست دبیرخانهی کنگره برگزیده شدند. در آن تاریخ در پایتخت، مهمانخانهی آبرومندی که بتوان چهل یا پنجاه نفر از فضلای خارجی را در آن پذیرایی کرد، وجود نداشت، لذا انجمن آثار ملی تصمیم گرفت در منازل اعیان و اشراف از مهمانان خارجی پذیرایی شود.
دانشمندان خارجی یا از راه روسیه و بندر پهلوی و یا از راه بغداد و قصر شیرین وارد ایران میشدند و با اتومبیلهایی که در مرز برای آنان آماده شده بود به تهران میآمدند. در شهرهای بین راه و همچنین در مسافرت به مشهد و سایر شهرها نیز در منزل اشخاص از آنان پذیرایی میشد.
ساعت نه صبح روز دوازدهم مهرماه 1313 نخستین جلسهی کنگره در تالار مرکزی دارالفنون رسماََ افتتاح شد و محمد علی فروغی رئیسالوزراء و رئیس انجمن آثار ملی با خطابهای کنگره را افتتاح کرد. در همین جلسه اعضای هیات رئیسهی کنگره انتخاب شدند و طبق یک سنت بینالمللی که معمولا رئیس را از کشور میزبان بر میگزیدند حاج محتشمالسلطنهی اسفندیاری به اتفاق آراء به ریاست کنگره برگزیده شد.
کنگره از روز پنجشنبه دوازدهم تا روز سهشنبه شانزدهم مهرماه جمعاً هفت جلسهی عمومی داشت و علاوه بر امور تشریفاتی و اداری، در هر جلسه خطابههای فاضلانهای به وسیلهی دانشمندان خارجی و ایرانی به زبانهای فارسی، فرانسه و انگلیسی ایراد میشد و روز سهشنبه شانزدهم مهرماه 1313 با ایراد خطابهی آقای اسفندیاری ختم کنگره اعلام گردید.
به سوی توس
بامداد روز سهشنبه هفدهم مهرماه 1313 دانشمندان و خاورشناسان با اتومبیلهایی که آماده شده بود همراه مهمانداران خود به سوی توس روان شدند تا در مراسم گشایش آرامگاه فردوسی شرکت جویند.
مهمانان صبحانه را در جابان و ناهار را در سمنان صرف کرده و شب را در شاهرود و روز دوم ناهار را در روستای داورزن در 75 کیلومتری سبزوار و شب را در سبزوار گذرانیدند. صبح روز سوم پس از دیدن مسجد جامع سبزوار و مزار حاج ملا هادی سبزواری عازم نیشابور گشتند و نزدیک ظهر وارد نیشابور شده به طرف بقعهی امامزاده محمد محروق در دو کیلومتری نیشابور که باغ بزرگ و باصفایی است و مزار خیام نیز در آنجا واقع است روان شدند.
انجمن آثار ملی با توجه به اینکه خاورشناسان و دانشمندان برای رفتن به توس به زیارت تربت عمر خیام در نیشابور هم خواهند رفت با شتاب محوطهی قبر خیام را تعمیر و ستونی از سنگ خلج بر آن نصب کرد، بر این سنگ این رباعی از بهار نقش شده بود:
بر تربت خیـام نشین کام طلـب
یک لحظه فراغ از غـم ایام طلب
تاریخ بنـای بقعهاش گر خـواهی
کام دل و دین ز قبر خیـام طلـب
آقای دکتر صدیق که خود جزو کاروان بوده نوشتهاند:
«خاورشناسان بتدریج از راه رسیدند و وارد باغ شدند و از منظرهی دلانگیز و فرحبخش آن شاد گشتند و بر ذوق و هنر ایرانی آفرین گفتند تا به مزار خیام رسیدند و دور آن حلقه زدند. آنان که فارسی میدانستند رباعی مذکور را خواندند و برای سایرین ترجمه کردند. اشتیاق فوقالعادهی خاورشناسان به زیارت خیام آنان را به مراقبه و تامل عمیق واداشت، ناگاه راس سر دنیسن (ross.sir.denison) که تالیفی دربارهی خیام کرده رباعی ذیل را از ترجمهی انگلیسی فیتز جرالد به آوای بلند از حفظ خواند:
چون میگذرد عمر چه شیرین و چه تلخ
پیمـانه چـو پر شد چه نشابور و چه بلخ
می نـوش که بـعـد از من و تو مـاه بسی
از سـلـخ بـه غـره آیـد از غـــره بـه بـلـخ
درینک واتر (drinkwater, john) لحظهای بعد، رباعی زیر را از همان ترجمهی فیتز جرالد از بر با آهنگ دلپسند و شیوایی بسیار خواند:
یـاران چــو بـه اتفـاق میعـاد کنید
خود را به جمال یکدیگر شاد کنید
ساقی چو می مغانه بر کــف گیرد
بیـچـاره مـرا هم بـه دعـا یـاد کنید
از شنیدن این رباعی یکی از مهمانان از شدت شور و اشتیاق به صدای بلند به گریه افتاد و طبعاً حضار بدو تاسی جستند و حالی به همه دست داد که من از وصف آن عجز دارم.
اندکی بعد در سایهی درختان کهن ناهار بسیار لذیذی صرف شد، سپس همگی به سوی مشهد روانه شدهاند و چهار ساعت بعد از ظهرِ روز جمعه بیستم مهرماه اعضای کنگره و مهمانان در توس حضور یافتند و مراسم افتتاح آرامگاه انجام گرفت. خاورشناسان و دانشمندان چهار روز در مشهد اقامت داشتند و از آثار باستانی و موزه و کتابخانهی آستانه و بیمارستان و دبیرستان نوبنیاد شاهرضا و کارخانههای قالی بافی دیدن کردند و روز بیست و پنجم مهرماه به سوی کشورهای خود رهسپار شدند.
مدال زیبایی از طرف انجمن آثار ملی برای یادبود هزارهی فردوسی از برنج به قطر 85 میلی متر تهیه شده بود که بر یک روی آن تصویر فردوسی در حال پرواز بر بال سیمرغ بود و در روی دیگر مدال، کاوه آهنگر با درفش کاویانی و گروهی از ستمدیدگان نقش شده بود.
همچنین به مناسبت جشن هزارهی فردوسی چند جلد کتاب نیز تالیف و چاپ شد. نسخههای نفیس شاهنامه و کتابهای دیگری که دربارهی فردوسی و شاهنامه فراهم آمده بود در کتابخانهی ملی در تالاری به نام تالار فردوسی فراهم آمد و اکنون این کتابخانه مرجع پرارجی است برای پژوهش دربارهی سخنور بزرگ ایران و اثر جاودانی او.
کتابخانه و موزهای نیز در باغ آرامگاه در طوس ترتیب داده شد و هدایایی که از شهرستانها و موسسات و افراد به مناسب جشن هزارهی فردوسی رسیده بود در موزهی آرامگاه نگهداری و ثبت و ضبط شد.
به عقیدهی سید محمد تقی مصطفوی نویسندهی مقالهی «فردوسی و فردای ایران» با برگزاری مراسم هزارهی فردوسی و ساختن آرامگاه او و ترتیب باغ و موزه و سایر اقدامات نسبت به سخنسرای توس میتوان اعتقاد یافت که نخستین فعالیت مستقل ایرانیان نسبت به مفاخر گذشته و تاریخ خودشان از فردوسی آغاز شد و سرآغاز فصل تازهای در تاریخ و فرهنگ ایران گردید.
موزه ی مجموعه و رستوران گردشگری فردوسی در شماره های آینده منتشر خواهند شد.
خوشبختانه اکنون مجموعهی آرامگاه و باغ فردوسی در فهرست میراث فرهنگی کشور جای دارد.
روند طراحی و ساخت آرامگاه اولیه فردوسی




شعر های شاعر بزرگ ابولقاسم فردوسی در چهار ضلع آرامگاه
___________________________________________________________________
بازسازی آرامگاه فردوسی و اجرای باغ پیرامون توسط هوشنگ سیحون عکاس: حسین برازنده


مدارک فنی _________________________________________________________________________________
___________________________________________________________________
منابع:
1. بحرالعلـومی، حسین. کارنامهی انجمن آثار ملی. تهران: مؤسسهی انتشارات انجمن آثار ملی، 1355.
2. معماری کریم طاهرزاده بهزاد. مؤلف: شافعی، بیژن؛ سروشیانی، سهراب؛ دانیل، ویکتور (مجموعهی معماری دوران تحول در ایران). تهران: انتشارات دید، 1384.
3. خانی زاد، شهریار و دیگران. هوشنگ سیحون، معمار، هنرمند، نقاش. انتشارات هنر معماری قرن. بهار 1394
4. دانشدوست، یعغوب. ارزش های فرهنگی توس و آرامگاه فردسی. انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور. تابستان 1376
5. Gerster, Georg. Paradise Lost. Persia from Above
عکس های قدیمی آرامگاه فردوسی: شافعی، بیژن؛ سروشیانی، سهراب؛ دانیل، ویکتور (مجموعهی معماری دوران تحول در ایران). تهران: انتشارات دید، 1384.
عکاس: حسین برازنده، شهریار خانی زاد