مداخلات در کالبد و سیمای آثار تاریخی، سید هادی احمدی روئینی
آفرینش معماری، در گستره‌ی سرزمینی از دیروز تا فردای ما

مرمت و احیا‌ی محیط‌های تاریخی با نگاهی به مفهوم اصالت و هویت کالبدی در ساختارهای میان‌افزا

محسن نوروز‌وند

ایران یکی از مراکز اصلی تمدن در آسیای غربیست که با دارا بودن تاریخی کهن، در غنی‌سازی فرهنگ انسانی سهیم بوده است. بخشی از این تمدن در معماری و شهرسازی ایران متبلور شده است. بناهای تاریخی ایران نه تنها داری ارزش معماری بلکه دارای ارزش فرهنگی و هویت‌بخش هستند. تک بناهای باقی مانده در هسته‌ی بافت تاریخی و یا در حاشیه‌ی بافت شهری نیازمند توجه جدی‌اند تا دوباره حیات و هویت خود را بازیابند. چگونگی حفاظت و نگهداری آن از نسلی به نسل دیگر جزو پراهمیت‌ترین وظایف متخصصین عرصه‌ی مرمت میراث این سرزمین است که در اکثر موارد مرمت بناهای تاریخی رویکردی پاسخ‌ده برای حل مشکلات هویتی می‌باشد. در این میان یکی از شاخصه‌های حفاظت و انتقال این مواریث به باشندگان و آیندگان، حفظ هویت‌، اصالت و یکپارچگی در این آثار معماری ارزشمند می‌باشد، که این امر در سایه‌ی توجه به معیارهای تعیین شده در منشورهای ملی و بین‌المللی مرتبط با مرمت میراث فرهنگی است. از جمله می‌توان به منشور‌ها و بیانیه‌های ونیز، آتن، ایکوموس، ایکروم، نارا و… اشاره کرد.
توسعه و حضور مداخلات و ساختارهای جدید می‌تواند موجب تدوام و غنای محیط‌های تاریخی گردد. لذا در این میان توجه به زمینه‌ی تاریخی اهمیت بسزایی دارد تا ساختار جدید ضمن حفظ اصالت محیط تاریخی، سبب ارتقای وضع موجود گردد.
هویت، ‌بخشی از مولفه‌ی کلی حس مکان است که در حوزه‌های مختلف مطالعاتی به خصوص معماری مطرح می‌شود. توجه به محیط‌های تاریخی، عضو گسست‌ناپذیری از هویت معماری هر مرز و بوم می‌باشد. محیط‌های تاریخی شهرهای ما، امروزه شامل بافت ناکارآمد و یا در حال فرسودگی می‌باشند که حیات شهرها را دچار مشکل کرده است. سیمای نامتوازن شهرهای امروز حاصل عدم هماهنگی بین اجزای سازنده‌ی آن با کل زمینه‌ی تاریخی است. با توجه به اینكه هویت شهر در افکار عمومی جامعه، ثبت می‌گردد، لذا بررسی هویت کالبدی و مفهوم اصالت در مرمت بناهای تاریخی و تاثیر آن در ساختارهای میان‌افزا در جهت شناسایی و استفاده از عناصر هویت‌مند شکلی در فرآیند ادراک شهروندان از کالبد معاصر در محیط‌های تاریخی ضرورتی انکارناپذیر می‌باشد.
در این راستا متخصصین امر می‌توانند با استفاده از مطالعات اسنادی و نظری در زمینه‌ی هویت کالبدی و مداخلات در محیط‌ها، بافت‌ها و بناهای تاریخی با توجه به مفهوم اصالت در حوزه‌ی طراحی و احیای این ساختارها، به تبیین اصول و ویژگی‌های این امر بپردازند. لذا جهت تبیین هر چه بهتر مسئله در ادامه به ارائه‌ی توضیحاتی مختصر و جامع در زمینه‌ی ساختارهای میان‌افزا، هویت کالبدی، اصالت و ارتباط این مولفه‌ها پرداخته می‌شود.
ساختارهای میان‌افزا
«به طور مشخص در دهه‌ی هشتاد بحث زمینه‌گرایی در معماری غرب مطرح گردید و برای اولین بار طی جلسه‌ی ایکروم و ایکوموس با بخش فرهنگی یونسکو که در سال 1993 صورت گرفت، عنوان فضاهای میان‌افزا (Infill Building) مطرح شده.» (فرح زا ، 1390: 3).
منظور از میان‌افزاها در محیط‌های تاریخی، مداخلات ساختاری هستند که در زمینه‌ی موجود و در میان سایر بناها و عناصر تاریخی افزوده می‌گردد. ساختارهای میان‌افزا به لحاظ دوره‌ی زمانی ساخت، هم‌دوره‌ی سایر بناها و عناصر پیرامونی نیستند، لذا ویژگی‌های کالبدی و شکلی متفاوت و ناهمگونی را نسبت به محیط موجود پیرامون می‌یابند. در این میان آثار معماری و تاریخی ارزشمند در ارتباط با آنچه که پیرامون آن قرار دارد، درک می‌شوند. فلذا نحوه‌ی ادراک ساختارهای موجود پیرامون و کیفیت معماری آنها متاثر از ساختارهای جدید میان‌افزا خواهد بود و بالعکس. «تلاش در جهت هماهنگی، ایجاد تضاد، تعامل خنثی، احساس موقتی و گذرا بودن و کیفیات و رویکردهایی از این قبیل، نمونه‌هایی از چگونگی همنشینی، تعامل و تاثیربخشی‌های موجود با ساختارهای میان‌افزا در بخش‌های خالی هستند» (قدیری، 1385).
نهایتا ساختارهای میان‌افزا نباید تاثیری منفی در هویت کالبدی و اصالت زمینه‌ی تاریخی داشته باشند و نباید بیش از حد در عرصه و حریم آثار تاریخی خودنمایی کنند. اساس مرمت و شکل‌گیری ساختارهای جدید، حفظ اصل اثر و تامین نیازهای اثر تاریخی با رعایت نهایت احترام به گذشته می‌باشد.
«این ساختارها باید دارای بقای هنری و مطابق با عالی‌ترین استانداردها، هماهنگ با مقیاس و ویژگی محوطه‌ی میراث ملی و جهانی که در آن احداث می‌شوند طراحی گردند» (فیلدن و یوکیلتو، 1998: 150).

موزه لوور یو مینگ پِی (آی.ام.پی) – ۱۹۱۷-۲۰۱۹

رویکردهای مداخله در معماری ساختارهای میان‌افزا و مولفه‌های موثر بر آن
محیط‌های تاریخی، به واسطه‌ی ساختارهای میان‌افزا در تمام مقیاس‌های معماری، معماری داخلی، شهری و محوطه‌های تاریخی با نگرش‌های مختلف مورد مداخله و طراحی قرار می‌گیرند. که این نگرش‌ها بر گرفته از افکار فردی و جمعی متخصصین امر یا بر مبنای قوانین و مقررات ملی کشورهای مختلف و یا بر اساس منشورهای بین‌الملل شکل گرفته است. اما در این میان گاهی تفاسیر فردی و گروهی موجب تعمق در برخی از معیارها و شاخصه‌ها شده و باعث نگاه افراطی در آنها می‌شود.
در این زمینه نقطه نظرات گوناگونی مطرح می‌شود که در جدول زیر خلاصه‌ای از آنها ارائه شده است:

رویکردهای مداخله در بناهای میان‌افزا

با توجه به دسته‌بندی‌های ساختارهای میان‌افزا در جدول مذکور که جمع‌آوری شده از نگرش‌های متخصصین امر داخلی و خارجیست، نگرش‌های افراطی در ایجاد میان‌افزاها، اکثرا موجب زوال در بستر و بافت‌های تاریخی می‌گردد، هر چند که نیاز به کنکاش و تأمل بیشتری به افکار و نگرش‌های فوق‌الذکر در محیط‌های متفاوت می‌باشد. بستر تاریخی خود گویای نوع مداخلات معمار معاصر در عرصه و حریم خود می‌باشد که این مستلزم تجربه و تخصص در این زمینه است.
هرگونه مداخله در زمینه‌ی تاریخی، در ابتدا نیازمند تحلیل و ارزیابی بستر تاریخی جهت تشخیص عناصر و ویژگی‌های آن می‌باشد. توجه به کاربری، موقعیت، مقیاس، شکل و مصالح زمینه از الزامات مداخله در محیط‌های تاریخیست.
عدم توجه به اصول پایه و نظامند توسط ارگان‌های مسئول و مشاوران حوزه‌ی معماری و شهرسازی در خصوص مداخلات و ساختارهای میان‌افزا در زمینه‌های تاریخی، روز به روز سیما و منظر بافت‌ها و بناهای تاریخی را برهم زده و میل و رغبت و جذابیت را در این فضاهای ارزشمند تاریخی دچار خدشه کرده است. لذا در این راستا توجه به اهمیت موضوع احساس می‌شود.
هویت کالبدی
هویت، مفهومی پویا است كه در گذر زمان تغییراتی مستمر با نگاهی به گذشته دارد و آن را به حال و آینده متصل می‌سازد. هویت كالبدی به عنوان شاخصه‌ای است كه شکل اثر تاریخی را از غیر متمایز می‌کند و شباهتش را با همگون خود مبین می‌سازد. محیط کالبدی در رابطه با عناصر مختلف شهر و روابط فضایی بین آنها شکل می‌گیرد و شامل هر اثری كه آنها را از بقیه متمایز ساخته، می‌باشد.
اصالت
اصالت در نگاه کلی به حقیقتی به دور از جعل، توام با تداوم و تغییر در چارچوب تعیین شده از سوی ذات اصلی اثر اشاره دارد.
مداخله در میان محیط‌های تاریخی در راستای تدام زمانی بقای اثر به عنوان نگرش فرهنگی، با چگونگی درك اصالت میراث فرهنگی ارتباط تنگاتنگی دارد. تنوع منابع، اصالت و ارزش‌های میراثی باعث گردیده كه بینش‌ها و پاسخ‌های متفاوتی در این عرصه شکل پذیرد. به همین دلیل برای حفظ اصالت یک اثر، با توجه به زمینه‌ی آن، لازم است با دقت مطالعه و تحلیل‌های لازم صورت گیرد.
وجود ارزش بر مبنای اصالت بیشتر شامل تکنیک ساخت اثر در ارتباط با مواد و مصالح ( بعد کالبدی) و سازمان فضایی بکر اثر به لحاظ سبکی و دوره‌ای، بدون نقصان با تمام زیر مولفه‌های شخصیتی اثر( بعد کارکردی و مفهومی) می‌باشد.
لذا جهت حفظ حرمت اثر در ارتباط با اصالت آن باید اصالت مواد و مصالح، اصالت در ارتباط با فن و كیفیت ساخت، اصالت طرح و اصالت در ارتباط با محیط پیرامون مورد توجه و تعمق طراح قرار گیرند.
توجه به مفهوم اصالت و هویت کالبدی در ساختارهای میان‌افزا
کریستوفر الکساندر در خصوص تجربه‌ی مشترک ساکنین یک محل معتقد است: «محیط شامل مجموعه‌ای از قرارگاه‌های رفتاری است كه درون یكدیگر قرار گرفته و با هم فصل مشتركی دارند. عناصر اصلی این قرارگاه‌ها شامل محیط ساخته شده‌ی رفتاری، الگوی شاخص رفتار و محیط فیزیكی است که تجربه‌ی مشترك زندگی مردم را در محلی خاص شكل می‌دهد.» (الكساندر، 1385: 65) محیط ساخته شده از طریق احیا و حفظ مولفه‌های اصیل، كمك می‌کند تا مردم هویت مكان را از نحوه‌ی تعامل با دیگران و محیط، شناسایی كنند. همچنانکه هویت و اصالت بومیان، در لابلای ابنیه‌ی تاریخی و مواریث فرهنگیشان خود را نشان می‌دهد.
هر محیط و مکان تاریخی از نقطه نظر هویت ساختاری-كالبدی در لایه‌های مختلف زمانی قابل بررسی می‌باشد. معیارهای ارزیابی هویت کالبدی در ساختارهای میان‌افزا می‌تواند زمینه‌گرایی و بوم‌گرایی (به مفهوم اهمیت به زمینه‌ی تاریخی و ویژگی‌های بومی)،مکان و زمان ( به مفهوم توجه به معماری مکان در تداوم زمان)، وحدت و كثرت (به مفهوم پیوند میان اجزای ناهمگون و متباین به گونه‌ای كه در كنار هم کلیت را پدید آورند)، تداوم و تحول (به مفهوم پیوند با گذشته‌ی اصیل خویش در عین نوآوری و خلاقیت با توجه به زمان)، تمایز و تشابه (به مفهوم تمایز از غیر و تشابه با خودی)، نماد و نشانه (به مفهوم پرداختن به الگوهای اصیل) باشند.
باید توجه داشت که در عرصه‌ی مرمت و احیای میراث معماری، مداخلات ما، مولفه‌های اصیل و هویتمند آنها را خدشه‌دار نکند ولو از منظر‌های مختلف مداخلات (محتاطانه و جسورانه) در آثار معماری.
مدیریت و برنامه‌ریزی در احیا‌ی هر اثر تاریخی بیشترین نقش در مداخلات و برخورد معماران با آثار تاریخی را رقم میزند، لذا در این بخش با دقت و اهمیت به موضوع احیا، باید پروسه‌ی طرح به سمتی باشد که نفاست و اصالت اثر توامان در کالبد و شاخصه‌های معماری اثر حفظ و ساختارهای جدید ملحق به بنا برای مخاطب ملموس باشد تا آنها را دچار اشتباه در سبک و سیاق معماری دوره‌های مختلف شکل‌گیری و توسعه‌ی اثر نکند. همچنانکه در راستای این مفاهیم پرداختن به مفهوم اصالت و یکپارچگی در آثار معماری از نکات بسیار ضروریست.
در این خصوص موضوعی تحت عنوان اخلاق در مرمت از زنده یاد دکتر باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی مطرح شده که استانداردهای اخلاقی مشروح در زیر باید به طور جدی در کار مرمت و احیا مراعات شوند:
1. باید شرایط بنا و زمینه‌ی تاریخی پیش از هرگونه مداخله ثبت، و تمام فنون و مصالحی که در خلال مداخله و درمان بنا به کار برده می‌شود، به دقت مستند‌سازی شود.
٢. شواهد تاریخی نباید از بین بروند، مخدوش و یا محو شوند.
٣. دامنه‌ی هرگونه مداخله باید حتی‌الامکان حداقل باشد.
4. هرگونه مداخله باید به مسائل زیباشناختی، تاریخی و تمامیت کالبدی اثر تاریخی حرمت گذارد.
از این رو، هرگونه مداخله‌ای باید: الف. در صورتیکه استلزام‌های تکنیکی اجازه دهد بازگشت‌پذیر باشد؛ ب. از حداقل اقدامات و یا مداخله‌های بعدی ضروری، جلوگیری نکند؛ ج. مانع امکان دسترسی بعدی به تمام شواهد موجود در اثر نشود؛ د. اجازه دهد که حداکثر مصالح موجود باقی بماند ؛ ه‌. از نظر رنگ، به رنگ (تن)، بافت، شکل، و مقیاس هماهنگ باشد، و کمتر از مصالح اصلی خود را نشان دهد و در عین حال قابل تشخیص باشند و به دست افراد غیر خبره صورت نگیرد، مگر آن که زیر نظر افراد باصلاحیت انجام پذیرد.» (آیت الله زاده شیرازی، 1382:8)
لذا توجه به مفهوم اصالت و هویت، موضوعی انکارناپذیر است که ضرورت بررسی و توجه به این مسئله را ایجاد می‌کند. برای درک این مسئله، مصاحبه و نقطه نظرات دو تن از اساتید بزرگ و گرامی جناب دکتر منصور فلامکی و سید محمد حسن محبعلی و همچنین نمونه‌های موردی شاخص، بحث را ملموس‌تر می‌نماید که در ادامه به جزییات موارد مذکور از منظر معماران پروژه خواهیم پرداخت.
نمونه‌‌های میان‌افزا در بناها و بافت‌های تاریخی:
1-طرح توسعه‌ی خانه هنرمندان
معمار: بیژن شافعی، کیوان خطیر
مکان: ایران، تهران
نوع مداخله: میان‌افزا (حفظ نما، تضاد و تباین)
2- ساختمان تاریخی بانک تجارت
معمار: فرامرز پارسی، سید وحید افصحی
مکان: ایران، تهران
نوع مداخله: مرمت جامع
3-آب‌انبار دیوان خانه
معمار: علی سوداگران، نازنین کازرونیــان
مکان: ایران، شیراز
نوع مداخله: معماری داخلی میان‌افزا ( تضاد و تباین)
4- بوتیک هتل شمشک
معماران: امیررضا فرهبد، آرش احمدی
مکان: ایران، تهران
نوع مداخله: مرمت جامع (قیاس و تشابه)
5- گالری شهری جمعه مسجد
معمار: محسن نوروزوند، نگار سریع الاطلاق
مکان: ایران، اردبیل
نوع مداخله: میان‌افزا، استحکام‌بخشی (قیاس و تشابه، تضاد و تباین)
6-بازسازی نمادین پیژارت (Iconic Recovery in Pajarete)
معمار: کارلوس کودو رکساس (Karlos Kevedo Roxas)
مکان: اسپانیا
نوع مداخله: میان‌افزا، استحکام‌بخشی (تضاد و تباین)
7-تئاتر ماریتون (Marionet Theatre)
معمار: ترانه باقیراووا و همکاران، (Tarana Bakirova and a group of Architects)
مکان: کشور آذربایجان
نوع مداخله: معماری و معماری داخلی میان‌افزا (حفظ نما، تضاد و تباین، قیاس و تشابه)
8- سه کلبه‌ی نوک تیز (The Dovecote Granary)
معمار: تیاگو دوواله (Tiago do Vale)
مکان: پرتقال
نوع مداخله: مرمت جامع
در توسعه‌ی میان‌افزای محیط‌های تاریخی در حوزه‌ی مداخلات شکلی، اکثرا با عدم پویایی مواجه هستیم. لذا در ایجاد مداخلات میان‌افزا، با توجه به معیارهای اصالت و هویت شکلی، کیفیت کالبدی مداخلات در بناها و بافت‌های تاریخی را می‌توان با نگرشی صحیح به جامعه‌ی امروز و نسل‌های بعدی ارائه نمود. در خصوص پروژه‌های مذکور که مثال‌های عینی در عرصه‌ی مرمت و مداخلات در محیط‌های ارزشمند معماری از منظر فرهنگی و تاریخیست، می‌توان به نوعی احترام بر اثر را هر چند کم یا زیاد، با تمام شیوه‌های نگرش معمارانه‌ی معاصر لمس نمود. در این میان معماران برخی از آثار با شرط احتیاط گام برداشته و گاهی با حد اکثر مداخلات در اصل اثر که در این امر شاید دوره‌های تاریخی و میزان نفاست اثر بی‌دخیل نباشد، لذا در راستای شفاف‌سازی مداخلات، مصاحبه‌هایی با معماران محترم آثار انجام دادیم که در ادامه‌ی این بخش مجله می‌توانید اطلاعات دقیق‌تری از زبان خود معماران بشنوید.

در نهایت به جهت اهمیت موضوع ساختارهای میان‌افزا در محیط‌های تاریخی باید به موارد زیر توجه شود:
1-ساختارهای شکلی میان‌افزا در محیط‌های تاریخی متقدم و متاخر می‌تواند با بازخوانی گذشته به عنوان نمادهایی با هویت کالبدی معاصر، صرفا در راستای تامین نیازهای احیای یک اثر، تعریف گردند و از ناهمخوانی موجود در بستر فرهنگی و تاریخی اثر بکاهند. این مداخلات باید با کمال احترام در مجاورت و بستر اثر ارزشمند معماری بنشیند و اصالت و شخصیت بستر تاریخی را خدشه‌دار نکند.
2- با استفاده از رهنمودهای طراحی و ضوابط ملی و بین‌المللی در حوزه‌ی مداخلات بر مواریث تاریخی و فرهنگی معماری، سازگاری ساختار و زمینه برقرار می‌گردد و در این راستا، گامی منطقی و اصولی برداشته می‌شود.
3- برخورد با چگونگی کمیت و کیفیت مولفه‌های موثر تشکیل‌دهنده‌ی ساختارهای میان‌افزا، وابسته به هویت و اصالت بستر و اثر تاریخی می‌باشد؛ که این امر در مقوله‌ی نوع مرمت، میزان مداخله، زیبایی‌شناسی، ادراک، احساس و انطباق با ارزش‌ها و… می‌تواند موثر باشد.
4- شناسایی و استفاده از عناصر هویت‌مند شکلی معاصرسازی شده، می‌تواند در فرآیند ادراک شهروندان از کالبد آثار معماری در محیط‌های تاریخی و حتی جامعه موثر باشد.
5- عوامل هویت‌مند در نگاه اول، معنای خود را از طریق بصری با مصالح، رنگ، اندازه، شدت، فراوانی، اختلاف و خلاقیت می‌توانند به بیننده منتقل کنند و در نگاه دوم با تاثیر بر ذهن افراد در بستر تاریخی اثر سبب خاطره‌انگیزی و پیوند افراد با محیط تاریخی شوند و در نگاه آخر در احساس و روان افراد جهت درک بهتر محیط موثر گردند.
مباحث مطرح شده صرفا از جنبه‌ی مداخلات شکلی با توجه به اهمیت اصالت و هویت اثر بوده که در پس‌زمینه‌ی این مباحث مواردی همچون زمینه‌ی تاریخی، فرهنگ، جامعه و … حتما باید ملحوظ گردد. امید است مسئولین امر، در حوزه‌ی میراث معماری دوران تاریخی و معاصر بر اساس برنامه‌ریزی‌های تعیین شده گام بردارند تا دامنه‌ی آسیب و خلل وارده در بستر‌های تاریخی به حداقل میل کند.
در نهایت امر به نقل از دکتر باقر آیت الله زاده شیرازی که :«بین بناهای مدرن و تاریخی، تضاد و تباینی وجود ندارد ( به لحاظ نیازمندی مشترک). هر دو به کار هم می‌آیند و هر دو هم مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند. با این وجود، هنوز به فنون بناهای تاریخی اشرافی نیافته‌ایم، چرا که در درک آنها به عنوان یک کل فرومانده‌ایم. طراحانی که فناوری مدرن را به کار می‌گیرند، هنوز باید درس‌هایی از بناهای تاریخی بیاموزند. حضور دست‌کم یک عضو در گروه طراحی امروزی که آشنا به رشته‌ی مرمت بناهای تاریخی باشد، سودمند خواهد بود. هدف از مطرح کردن این موضوع بر این بود که متاسفانه گاهی معماران ما بدون توجه به ریشه‌های معماری و هنر نهفته در این سرزمین‌، اقدام به معماری یا مداخلات معمارانه در جوار این بناهای ارزشمند می‌کنند و یا موارد مشابه.» (آیت الله شیرازی، 1382:6)
با آرزوی اعتلای جایگاه معماری و میراث معماری با نگرش صحیح ارگان‌های ذیربط و معماران فعال عرصه‌ی مداخلات در بستر‌های تاریخی و فرهنگی این سرزمین.

[تصویر روبه‌رو هتل سنگ سیاه، معماران، علی سوداگران، نازنین کاو زرونیان و محمد امین نجابت
عکاس: نوید عطروش- بابک اختران]

_____________________________________________________________________

منابع

– الکساندر، کریستوفر(1385)؛ زبان الگو؛ ترجمه‌ی رضا کربلایی نوری؛ چاپ پنجم؛ مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی؛
– آیت الله زاده شیرازی باقر؛ (1382)؛ حفاظت بناهای تاریخی؛ نشریه‌ی معماری و شهرسازی هفت شهر؛ دوره‌ی 1؛ شماره‌ی 11
– تهران طالقانی، غلامرضا؛ طالقانی، محمد؛ (1388)؛ توسعه و تدوین ماهیت مکان در عصر جهانی؛ فصلنامه‌ی ساخت شهر؛ سال ششم؛ شماره‌ی 12
– فرحزا، نریمان (1390 )؛ بناهای میان‌افزا واسطه‌ی حضور سازه‌های نوین در بافت‌های تاریخی؛ دومین کنفرانس بین‌المللی معماری و سازه دانشگاه تهران – پردیس هنرهای زیبا؛ تهران
– قدیری، بهرام(1385)؛ ساختارهای جدید در محیط‌های تاریخی؛ انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی
– یوکیلهتو، یوکا (1340)؛ تاریخ حفاظت معماری؛ ترجمه: محمد حسن طالبیان؛ خشایار بهاری؛ انتشارات روزنه؛ چاپ دوم؛ تهران.

منتشر شده در : چهارشنبه, 25 می, 2022دسته بندی: مرمتبرچسب‌ها: ,