معماری داخلی، در زندگی ایرانیان باستان، نوشته‌ی منصور رضایی
کامپر، نیویورک اِستودیو 22، بارسلونا، اسپانیا

طراحی فضاهای فروشگاهی
ترجمه ی علیرضا سید احمدیان – فرید عابدین شیرازی

چهره­‌ی در حال تغییر فروش
پیشرفتی مهم در طراحی فروشگاه رخ داده است. همانطور که خرید کردن یکی از محبوب­ترین سرگرمی­‌های جامعه‌­ی معاصر می­شود، مشتریان نیز با درایت­تر و فرهیخته‌­تر می­شوند. فروشگاه‌ها، آگاه از مشتریان در حال ازدیاد که درک بصری بالایی دارند، جهت وفادار نگهداشتن آنها در برابر دریایی از رقیبان قرار گرفته اند. چیزی که زمانی قلمروِ طراحان منتخب فروشگاه بود حال در اختیار معماران کم تجربه تر است. برای مثال، بوتیک‌های زنجیره ای مارنی، شرکت فیوچر سیستمز واقع در میلان و بوتیک نیویورک کوم دِه گارسون، تحت مدیریت رِی کاؤاکوبو، طراح بزرگ مد ژاپنی که از سال 1971 کوم را رهبری کرده است. این حرفه که ستون اصلی آن، پژوهش ارتباط بین تکنولوژی و معماری آینده نگر است، مورد تقاضای فهرستی طولانی از مشتریان می باشد. از هرتسوگ و دِو مورون، معماران سوییسی، درخواست شده بود تا ادارات مرکزی پرادا در ایتالیا را طراحی کنند؛ و از رِم کولهاس، سمبل زنده ی فرهنگ معماری، خواسته شده بود که نمایشگاه اصلی پرادا را در نیویورک طراحی کند.

طراحی پیشرفته که روزگاری فقط در رستوران ها و هتلها دیده می­شد اکنون در حال گسترش به بخش‌های فروش است؛ ایده های جدید طراحی فروشگاه، بستری آزمایشی برای طراحی و معماری می­شود. مانند مینیمالیسم بی­تجمل فروشگاه کلوین کلاین که به وسیله‌­ی جان پاؤسن طراحی شده جزء لاینفک هویت خانه مد شده است. در مقیاسی بزرگتر، سبک مینیمالیسم تقریباً به شکلی جهانی برای طراحی فروشگاه اتخاذ شد. با این وجود، برتری سبک مینیمالیسم اکنون با رویکردی کثرت­گرا در طراحی به چالش کشیده شده است.

فروشگاه‌های با سطح متوسط، مثل جیگ­ساُ، فروشگاه مد انگلیسی، یا شرکت آلمانی رایس، عناصری را معرفی می­کنند که از سبک‌های با طراحی بسیار قوی و ویژه برگرفته­ استراتژی هر پروژه توضیح داده شده است.
همچنین در اینجا بررسی می­شود که چگونه اهداف طراحی از طریق مشاوره­ی نزدیک با مشتری و همچنین اظهار نظر درباره ی­ جزئیات طراحی، پرداخت سطوح، نورپردازی، و ارتباط بین محصول و فضا تدوین می­شوند.

اهتزاز نشان تجاری
خانه‌­های مد به ماورای فروش مارک‌های تجاری لوکس برای انجام نقشی جدید در فرهنگ معاصر در حرکتند. نمایشگاهی برای کار جورجو آرمانی در موزه­‌ی گوگنهایم شهر نیویورک در عوض کمکی که شایع شد حدود 15 میلیون دلار بود، گشایش یافت. موزه ویکتوریا و آلبرت شهر لندن میزبان برپایی نمایشگاه طرح‌های جانّی ورساچه برای مارک‌های لباس‌های گرانقیمتی بود، که در میان افراد مشهور محبوب است. مد، نشان تجاری، و فرهنگ در حال تبدیل به پیوندی ناگسستنی هستند. این پیوندها برای خانه­‌های مد ارزشمند هستند، چون بازار محصولات تجملی با لوازم ضروری از شرکت‌های رقیب اشباع شده است؛ آنهایی که بضاعت خرید یک دست لباس کامل را ندارند، می­توانند همیشه کیف دستی گوچّی را خریداری کنند.

طراحی فروشگاه‌ها نفوذ روزافزون فروش در فرهنگ را منعکس می­سازد. در ستیزی سخت برای جذب مشتریان، پیوند با فرهنگ شرکت‌ها را قادر می سازد با هنرهای برتر درآمیزند، و با این پیوندهای جدید، خانه­‌های مد تأثیر قابل توجهی بر صحنه معماری معاصر داشته باشند. آرشیتکت‌های پیشرو روی این عرصه شکوفای طراحی مهم هنری و فرهنگی تأثیرگذار هستند. پرادا اخیراً آرشیتکتهایی که در بحث معماری فعال هستند را به خدمت گرفته است. رِم کولهاس، مؤسس اداره­‌ی معماری شهری (OMA) و آرشیتکت گالری هنر مدرن روتردام؛ و ژاک هرتسوگ و پی­یر دو مورون، که مهمترین سهم از هنر مدرن بریتانیا را به عهده دارند، گالری مدرن تِیت را طراحی کرده اند. از هر دو تیم آرشیتکت‌ها خواسته شد که ساختمانهای اصلی خانه مد را طراحی کنند. از کولهاس درخواست شد تا تجربه‌­ی فروشگاه پرادا را دقیقاً به همان شکلی که در حال تکمیل راهنمای خرید GSD شده که در بوتیک‌های سطح بالا اجرا شده است. اما علیرغم قدرت عرضه­ی طراحان در این مکان‌ها، جذب مشتریان به داخل فروشگاه و آگاه ساختن آنها از نشان تجاری، هنوز دغدغه­‌های اصلی فرایند طراحی است. این اهداف اغلب به وسیله تقویت لوگوی فروشگاه یا خلق محیطی که با نشان تجاری مترادف باشد، به دست می­آید.
قاعده ی اصلی این است که طراحی باید محصول را نمایان سازد. این مقاله گستره ی وسیعی از پروژه­های فروشگاهی را بررسی می­کند، از بوتیکی سطح بالا تا فروشگاهی متوسط. هر پروژه از دیدگاه ارتباطات بین مشتری، محصول و طراحی، ارزیابی شده است و هر طراحی با رعایت اینکه چگونه محصول را نمایان می­سازد بازنگری می­شود. در فروشگاه‌های سطح بالا، پروژه‌­هایی شامل بوتیک‌های انحصاری الکساندر مک­کویین، طراح انگلیسی،به دلیل جذب مک­کویین توسط یکی از قدرتهای اصلی مد گوچّی، که زنجیره­ای از بوتیکهای بین­المللی را تدارک دیده است، در مقیاسی جهانی اجرا شده است . چالش طراحی در معماری برای مک­کویین، که به خاطر اصالت در ایجاد نما شهرت دارد، وقتی ایجاد شد که او و ؤیلیام راسل آرشیتکت، نشان تجاری را به شکل سه­بعدی به نمایش گذاشتند. در عرصه ی فروشگاههای متوسط، کِدز تقاضای طرحی را داشت که جذابیت محصول و روشی برای بازار فروش در زنجیره­ای از بازارچه­‌ها را توسعه دهد.این پروژه به شرکت مشاوره­ی طراحی گری تیلور سفارش داده شد که فروشگاه مبلمان خانگی هَبیتت در هامبورگ را طراحی کند، این شرکت روش معماری دینامیکی را ارائه داد که برای آن مکان خاص و تنوع محصولات در معرض فروشش موفقیت آمیز بود.

همانطور که طراحی‌های جدید برای فروشگاه ارائه می شوند، قواعد قدیمی به نمایش گذاشتن و جابجایی در مکان هنوز در حال استفاده است، ابتدا برای جلب مشتری به داخل فروشگاه، و سپس برای حفظ وفاداری آنها به آن نشان تجاری خاص. چگونگی دستیابی به این اهداف،­ در هاروارد، «یک پروژه­‌ی تحقیق دوساله­ی دانشجویی روی وضعیت پیامد فعلی و آینده­‌ی خرید در جهان.» اجرا کند، این تحقیق به طراحی نمایشگاهی در نیویورک که در سال 2001 با استقبال بسیار گشایش یافت، منجر شد.

جالب است که نگاهی به دهه­‌ی 1980 بیاندازیم، وقتی که امپراطوری‌­های مد برای تسلط بر بازار خرید در رقابت بودند. ریچارد گلوکمن، آرشیتکت نیویورکی، با الگوی مینیمالیسمی کار کرد تا اینکه این سبک تقریباً به سطوح برتر خود رسید. او نقاط دیدنی در نیویورک مثل مؤسسه DIA را طراحی کرد، که سابقاً انباری با 3700 متر مربع مساحت بود؛ این نمایشگاه در سال 1987 گشایش یافت. به همراه هنرمندان مینیمالیست دونالد جاد و دَن فلاوین، گلوکمن به طراحی فروشگاه ایوـ سن لوران سوهو و فروشگاه‌هایی برای هلموت لَنگ در خیابان گرین نیویورک، جانّی ورساچه در میامی بیچ، و ایوـ سن لوران در نیویورک و پاریس ادامه داد. آرشیتکت‌های دیگر برداشت­های شخصی خود را از سبک مینیمالیسم ایجاد کردند و بدین سان طراحی داخلی مینیمالیستی سبک فروشگاهی غالب شد، و موقعیت آن وقتی که کلوین کلاین، آرشیتکت بریتانیایی جان پاؤسن، با شهرت مینیمالیستی، را به کار برای طراحی فروشگاه اصلی در خیابان مدیسن در نیویورک سیتی دعوت کرد، تثبیت گردید. به نظر می­رسید که دیگر فروشگاهها محبوبیت خود را به خاطر سبک از مد افتاده­شان به شدت از دست می­دهند؛ خانه­ی شهری احیای رنسانس فرانسوی با مساحت 2700 متر مربع که رَلف لورن آن را به قصری 14 میلیون دلاری تبدیل کرده بود به نظر پر زرق و برق رسید که نمونه های مشابهی در لندن داشت.

آگاه از سادگی مدرنیسم و فقر هنری ناشی از تقلید سبک، فروشگاه‌های با نشان تجاری خاص امروزه نیاز عامه را به تمایز یک فروشگاه از دیگری در نظر دارند. فروشگاه‌های جدید مک­کویین گام مهمی در ایجاد هنر فروش جدید را با ایجاد مکانهای دیدنی شامل ویترین‌های آویخته استالاکتیت مانند برداشت.

شاید منصفانه باشد که بگوییم بازسازی گوگنهایم که به خوبی در بیلباؤ به کار رفت، با طراحی فرانک گه­ری (گیری)، آرشیتکت آمریکایی، برای گالری هنری شهر، به فراتر از قابلیت‌های مورد انتظار معماری رفت. تلاش برای جذب توریست به وسیله ی ایجاد مکانهای دیدنی در بسیاری از شهرهای دیگر دنبال شد.
روش صریح­تر برای نقش معماری در فروش، با توجه به مقیاس زمانی مورد انتظار فروشگاه‌ها، باید رویکردی متعادل به طراحی، دست یافتنی بودن، عملکرد، و هویت را در نظر داشته باشد. مک­کویین، سابقاً مدیر طراحی در خانه­ی مد ژیوانشی پاریس، با کمک ؤیلیام راسل به بیان سبک شخصی خود و عرضه آن به فروشگاه مک­کویین پرداخت به منظور آغاز نشان تجاریِ مک کویین که به وسیله گوچّی حمایت می­شد.

دو نشان تجاری در بازار که دوام را نشان می­دهند بالی و شانل هستند. بالی، کارخانه کفش­سازی سوییسی150 ساله، علاقه­مند به مدرن کردن ظاهر و جذب مشتریان جوان­تر بود. این شرکت، آرشیتکت آمریکایی کریگ باسام را به خدمت گرفت تا مهارتهای کار دست که شرکت خود را به آن مفتخر می­داند، عرضه دارد و این را در محل فروشگاه اصلی­اش در خیابان اصلی خرید برلین به نمایش گذاشت. فروشگاه جدید شانل در اُزاکا، که به وسیله پیتر مارینو و همکاران طراحی شده بود، به­کارگیری مواد با تکنولوژی بالا را به همراه استفاده از لوگوی بسیار تقلید شده شانل، رواج داد.

منتشر شده در : جمعه, 27 نوامبر, 2020دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: