طراحی سالنهای نمایش
الناز رحیمی، راحله حسینی Performing Art Halls Design
مقدّمه
معماریِ تئاتر یکی از پیچیدهترین و غنیترین حوزههای طراحی معماری است. زمانی که کار طراحی چنین فضایی را آغاز میکنید، با مسائلی مواجه میشوید که تنها با پاسخگویی به سؤالات بنیادین میتوانید راه حلی برایشان بیابید. سؤالاتی از قبیل اینکه «چگونه میتوان اتاقی طراحی کرد که با وجود بزرگ بودن، کوچک به نظر برسد؟»، «چگونه باید در اتاق یک نقطهی تمرکز ایجاد کرد؟»، «چگونه گروهی از مخاطبین را چنان در فضا به جریان بیاندازیم که در مقام جمعی از انسانها بتوانند یک احساس واحد را به شکل مشترک تجربه کنند؟» و «هندسهی فضایی که به اشتراک گذاشته میشود، چیست؟» اگر با این مسائل درگیر شوید و همهی مهارت خود را به کار برید، ممکن است به طراحیِ موفّق دست یابید، اما بدون در نظر گرفتن پرسشهای بنیادین، علیرغم در اختیار داشتن یک نمای شیک و مد روز و یا امکانات کافی برای تبلیغات، بیشک در عمل شکست خواهید خورد.
تاریخچه
شکلگیری تئاتر به عنوان فضایی برای اجتماعات مردمیْ به 2500 سال پیش باز میگردد. تئاترهای باستانی روم و یونان تماشاچیانِ بیشماری را در فضاهای دایرهای و نیمدایرهای گردِ هم میآوردند. از زمان تئاترهای مرکزی عصر الیزابت تا اوایل قرن بیستم همهی فضاهای نمایشی به یک شیوهی واحد طراحی میشدند و در یک رابطهی سهبعدی و زنده و با استفاده از چندین صحنه و بالکن، محلِ استقرارِ تماشاچیان را تحت تأثیر قرار میدادند. بینِ سالهای 1920 تا 1970، با ورود ابزارهای نوینی چون آکوستیک و تکنولوژیهای گوناگون و در نتیجهی جنبشهایِ مدرنیستیِ معماری، تئاترها از تزئینات خالی و به فضاهایی عریان تبدیل شدند. در این دوره کلیهی فضاهای تئاتر بهشدّت شخصیاند و ردیفهای منظّم تماشاچیان در فاصلهی زیادی از صحنه قرار دارند و اغلب در یک تراز ساخته میشوند؛ این امر سبب سرد و بیروح شدن و نتیجتاً عدمِ موفقیتِ معماران در طراحی سالنهای تئاتر در این دوره شده است؛ با نادیده گرفتن اصول طراحی آمفیتئاترهای باستان و بیتوجّهی به رابطهی مستقیمِ میان جانماییِ تماشاچیان و انرژیای که در سالنِ تئاتر انتقال مییابد، و نیز روابط بازیگر و تماشاچی، آسیبهای زیادی به این شاخه از معماری وارد شد. بعد از دههی 1970 بود که مجدداً به این عناصر، یعنی صمیمیّت و رابطهای نزدیک میان هنرپیشه و مخاطب که از مهمترین ارکان تئاتر باستان است، توجه شد. تئاترهای متقدّم، با اینکه فاقدِ سیستمهای تکنولوژیک امروزی بودند و در آن دوره هنوز انواع مختلف ویدئو و سیستمهای تصویری که اسباب انفعال و خانهنشین شدنِ مخاطبین هستند وجود خارجی نداشت، ولی یک ویژگی بسیار مهم در آنها جلب نظر میکرد: این تئاترها «زنده» بودند؛ ویژگیای که رسانههای امروزی عاری از آنند.
انواع تئاتر
به لحاظ کاربری
تئاترهای اجارهای
از دهههای 1920 به بعد، تئاتر به عنوان فضایی برای بهرهی اقتصادی مورد توجه قرار گرفت، و به بازار شهری ارائه شد. بدین ترتیب که هدف از سرمایهگذاری برای ساخت این فضاها اجاره دادن و سود مالی بود ــ که نمونهی چنین فضاهایی را در نیویورک و تعدادی از شهرهای آمریکا میبینیم؛ این تئاترها ظرفیتی بین 950-600 صندلی دارند. اگر چه تعداد محدودی از دههی 1960 به بعد تا 1800 صندلی نیز ساخته شدند. این ساختمانها تنها در صورت به اجاره رفتن، گشوده میشدند و در سایر مواقع تعطیل بودند؛ اجارهی این فضاها به این صورت بود که جدا از هزینهی کلّی، مشتری باید اجارهی کلیهی تجهیزات و فضاهای پشت صحنه، فضاهای تأسیسات و عمومی را میپرداخت و حتّا در مورد تجهیزات نور و صدا و نصب و برچیدن روکش و ماشینآلات نیز خود عهدهدار هزینهها بود و به همین دلیل این سالنهای تئاتر را خانههای «چهاردیواری» میخوانند، چون مالک چیزی جز چهار دیوار برهنه به مستأجر تحویل نمیداد.
تئاترهای سفارشی
این نوع تئاترها بیشتر در کشورهای غربی و آمریکایی رواج پیدا کرده است؛ نحوهی عملکرد آنها بدین صورت است که مشتری مجری برنامه، طرح سفارشی را به مالک ارائه میکند و بدین ترتیب کل سالن چه از نظر سالن تماشاچیان و چه از نظر صحنه مطابق خواست مشتری طراحی میگردد. بهترین نمونهی این تئاترها، فضایی است که برای سیرک سبیل طراحی شد. این فضا که 1800 صندلی داشت به گونهای ساخته شد که استخرهای عمیقی را در خود جای داده بود و بالابرهای صحنه که در زیر آب قرار میگرفتند و تجهیزات مکانیکی این نمایش آبی که به صورت ذوزنقهای در سقف اجرا میشدند، همگی طبق سفارش مشتری طراحی شدند. تئاترهای دیگری نیز به این شیوه در لاس وگاس و اورلاندو ساخته شدند که تعدادی سیرک برای نمایشهای خود در میان آنها در حال حرکت و جابهجایی بودند.
مراکز هنرهای نمایشی
مراکز هنرهای نمایشی توسط نهادهای عمومی یا سازمانهای عامالمنفعه احداث میشوند، که یک یا چند فضای نمایشی دارند. برای طراحیِ این اماکن از شرکتهای محلّی استفاده میشود و بدین ترتیب این کار توسط این شرکتها به بهترین و دقیقترین نحو ارائه میگردد، تا هم در مقیاس ملّی مورد توجه قرار بگیرند و هم در سطح بینالمللی. چون وقتی این فضاها توسط تورها و گروههای هنری مختلف اجاره میشوند، تبلیغات وسیعی را در داخل و خارج برای شرکت پیمانکار به دنبال خواهند داشت. این فضاها در صورتی که اجاره نشوند و برای نمایش خاصی مورد استفاده قرار نگیرند، برای مقاصد فرهنگی، اقتصادی یا سایر گردهماییهای عمومی استفاده میشوند. در حالت کلی این تئاترها را به عنوان «خانههای نمایش» میشناسیم.چنین فضاهایی چون برای مقاصد مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، نیازمند فضاهای متنوعی از جمله یک یا چند سالن تئاتر هستند؛ که به طور معمول یکی از آنها بزرگتر بوده و به عنوان سالن چند منظوره با 2700-2000 صندلی طراحی میشود و گاه شامل یک سالن کوچکتر با 750-350 صندلی و یک سالن تئاتر چندمنظوره با 250-75 صندلی میشود. این تئاترها به دلیل داشتن تجهیزات کامل نورپردازی، صدابرداری و سایر تأسیسات پاسخگوی عملکردهای متنوع تورهای نمایشی و گروههای هنری محلی خواهند بود.
تئاترهای تخصصی
این تئاترها توسط شرکتها یا نهادهای عمومی برای نمایشهای فصلی، یا موسیقیهای تخصصی و با توجه و تأکید ویژه به شرایط افراد مشترک در مجموعه شکل میگیرند؛ و گاه با دیدگاه منحصر به فرد و یا با مدیریت یک کارگردان هنری خاص تشکیل میشوند. این تئاترها چه از نظر سایز و چه از نظر چهرهی هنری بسیار متنوع بوده و عموماً شامل یک یا چند سالن نمایش میباشند، که میتوانند 1000-100 صندلی داشته باشند. اگرچه این مجموعهها از مراکز هنرهای نمایشی کوچکترند، اما از نظر برنامه و تجهیزات میتوانند مورد مقایسه قرار بگیرند، امّا در این قسم از انواع سالنهای نمایش و تئاتر، چون شخصیت هنریِ سازمان بیش از خدماتی که ارائه میشود مورد توجه قرار میگیرد، استفاده از طرحها و مواد ویژه به معماران توصیه میشود. این ساختمانها اغلب مشتمل بر سه سالن نمایش هستند. سالن بزرگتر ظرفیت 1200-750 صندلی، سالن متوسط 500-300 صندلی و سالن کوچک 200-75 صندلی دارد. این گونه مجموعهها چون تولیدکننده و برگزارکنندهی کامل و حقیقی نمایشها هستند، باید شامل کلّیهی امکانات طراحی صحنه و پشت صحنه و سایر تجهیزات مورد نیاز از قبیل انبار، فضای تمرین، فروشگاه و بخشهای مالی و اعتباری باشند. از نمونههای آن میتوان به تئاتر گاتری در مینیاپُلیس، مینهسوتا و آرینا سْتِیج در ؤاشینگتن دی.سی. اشاره کرد.
تئاترهای دانشگاهی
تئاترهای وابسته به دانشگاه نیز در سه سایز دستهبندی و طراحی میشوند:
1) تئاترهای کوچک با 400-100 صندلی که برای تمرین بازیگران جوان و مبتدی مورد استفاده قرار میگیرند.
2) تئاترهای متوسط با 1000-400 صندلی که برای نمایشهای تخصصی و کانسپچوآل طراحی شده که توسط افراد متخصص اجرا میگردد و گاهی نمایشهای مربوط به پایاننامههای دانشجویی نیز در آن اجرا میشوند.
3) تئاترهای بزرگ برای نقشهای کاملاً تخصصی و اجرای یک کانسپت فرهنگی توسط انجمنهای دانشگاهی ساخته میشوند، و هم در فضای باز و هم بسته اجرا شده و گاه ممکن است از فضای اصلی مرکز هنرهای نمایشی بزرگتر باشند و با ظرفیتی بیش از 2500-1500 صندلی طراحی شوند.
دو دستهی اوّل معمولاً برای نمایش و درام مورد استفاده قرار میگیرند. امّا دستهی آخر در امتداد فعالیتهای مرکز هنرهای نمایشی کار میکنند با این تفاوت که هزینههایش از طریق دانشگاه تأمین میشود و مثل سایر انواع تئاتر، باید دارای امکانات و تجهیزات کامل برای تمرین و اجرای تولیدات نمایشی باشند؛ گاه از خود دانشجویانی که برای طراحی نور و صحنه و صدا آموزش دیدهاند استفاده میشود. از نمونههای این نوع تئاتر میتوان به تئاتر مککارتر در دانشگاهِ پرینستن و تئاتر دانشگاه یِیْل اشاره کرد.
انجمنهای تئاتر
سالنهای نمایش و کنفرانس مدارس و انجمنهای تئاتر عموماً برای آماتورها و فعالیتهای دانشآموزی طراحی میشوند و گاه این فضای نمایشی را به تورها و کنفرانسهای خارجی اجاره میدهند، و اغلب به صورت بخشی از یک سازمان دیگر مثل کتابخانه و مراکز مذهبی یا آموزشی ساخته میشوند. با وجود اینکه این فضاها توسط گروههای غیرحرفهای طراحی میشوند، امّا انجمنهای تئاتر بزرگتری هم وجود دارند که مجهز به امکاناتِ کافی بوده و تولیدات مطلوبی را ارائه میدهند.
به لحاظ فُرم
صحنهی میدانی
در تئاترهای میدانی مخاطبین در هر چهار طرف صحنه مینشینند. در این نوع تئاتر باید فضای کافی برای اجرا و رابطهی صحیح با مخاطبینی که در چهار طرف نشستهاند ایجاد شود. عموماً صحنه 9-6 متر عرض داشته و در تمام زوایا از نظر طراحیِ صحنه، مبلمان، جانمایی هنرپیشهها و غیره مورد استفاده قرار میگیرد و در این شیوه، اتاقکی برای تأسیسات و آویزها در بالای صحنه طراحی میشود. در چنین صحنههایی نورپردازی باید در تمامی زوایای سن انجام شود، طوری که هنرپیشه کاملاً در مرکز توجه قرار گیرد. به کار بردنِ تدابیر لازم برای وضوحِ صدایِ نمایش و کنترل انعکاسهای ناخواستهی صدا و همچنین استفاده از بلندگوها از موارد پراهمیت در این سالن هستند.
صحنهی محاطی
در این روش صحنه به صورت نواری در قسمت جلویی سالن امتداد مییابد و نمونههای آن عموماً در تئاترهای دانشگاهی دههی 1960 به چشم میخورد. امّا ایرادی که بر این طرح وارد است، ایجاد فضای نمایشی عریضی است که سبب کاهش تمرکز تماشاگر و برقراری ارتباط او با بازیگر ــ که یکی از اساسیترین ارکان طراحی سالنهای تئاتر است ــ میشود.
صحنهی محوری
در تئاترهایی که صحنهی محوری دارند، مخاطبین سه طرف صحنه را احاطه میکنند و صحنه معمولاً از اولین ردیف تماشاچیان دو یا سه پله بالاتر میباشد. عرض صحنه 9-6 متر بوده و معمولاً یک چالهی کمعمق بین صحنهی تئاتر و تماشاچیان قرار میگیرد، که از طریق دو مسیر به صحنه دسترسی دارد. در حقیقت پشت محور صحنهی نمایش، یک صحنه با یک برج صحنه و یا بدون برج ارائه میشود، که به کارگردان و طرّاح صحنه امکان ارائهی فضای نمایشی خیالانگیز را در آن سوی سالن حضار میدهد. مرکز محور باید صحنه را قطع کند و مسیرهای ارتباطی باید با زاویهی 45 درجه نسبت به خروجیها قرار بگیرند. تجهیزات نور و صدا برای سیستم محوری، مشابه صحنهی میدانی است.
تئاترهای مرکزی
تئاترهای مرکزی (courtyard) مدرن از نمونههای تاریخی دوران ملکه الیزابت و دورهی تئاترهای جرج انگلستان بین قرن 16 تا 18 میلادی ملهم شده است. در این شیوه سالن نمایش به صورت چهارگوش و دارای ابعاد متوسطی میباشد که توسط دو یا سه بالکن احاطه میشود؛ همچنین طراحی فضای مرکزی، صحنه و حتّا محل نشستن تماشاچیان کاملاً انعطافپذیر است و میتوان انواع مختلف تئاتر از قبیل محوری، میدانی، صحنهی انتهایی و غیره را در فضای آن شکل داد. خطوط دید با مجموعهها و ردیفهایی با عرض محدود (حدود 11 تا 13 متر) فراهم میشود که امکان فعّالیت و جانمایی در طول محور مرکزی از یک انتهای سالن به انتهای دیگر را در ضمن حفظ زاویهی دید تماشاچیان فراهم میکند. در چنین فضاهاییْ انعطافپذیری با گسترش بالکنها در راستای قائم با امکان تجربهی صمیمیت یک تئاتر ترکیب میشود.
تئاترهای پیشصحنهای
این نوع تئاتر طیف وسیعی از فضاهای مدرن نمایشی از تئاترهای کوچک تا اپراهای بزرگ را شامل میشود. در این فضاها در قسمت جلویی صحنه یک سکو یا پیشآمدگی با اندازههای متفاوتی طراحی میشود. در این روش تأثیر حرکت یک هنرپیشه از روی صحنه بر مخاطب و سالن نمایش بسیار قدرتمند است. عرض پیشصحنهی تئاترهای نمایشی در ایالات متحد 5·13-12 متر و در اروپا 8·10-9 متر است. برای اپرا و کنسرتْ عرض پیشصحنه تا 17-14 متر افزایش مییابد. تئاترهای پیشصحنهای در شرقِ دور نیز عریضتر و بین 30-24 متر است، که جنبهی تاریخی داشته و نوازندگان در کنار فضای نمایشی قرار میگرفتند. ارتفاع کف تا سقف پیشصحنهی سنگی به تجهیزات آکوستیک و تناسبات سالن نمایش بستگی دارد، اما معمولاً بین 10-8 متر است. این ارتفاع در سالنهای موسیقی و اپرا بلندتر و حدود 14-9 متر یا بیشتر است. در حالتِ ایدهآل عرض خودِ صحنه 2 یا 3 برابر پیشصحنه میباشد تا امکان تغییرات صحنه و خروج از آن وجود داشته باشد. در هر طرف صحنه حداقل باید 6 متر برای پشت صحنه در نظر گرفته شود. در بهترین حالت عمق صحنه با عمق پیش صحنه برابر است. امّا این مقدار اغلب با محدودیتهای سایت و شرایط مالی تقلیل مییابد و برای تئاترهای نمایشی حداقل 11 متر، موسیقی 14 متر و اپرا 15 متر در نظر گرفته میشود. یک سالن اپرا که نیازهای نمایشی سنگینتری دارد، ممکن است دارای صحنههای فرعی و کمکی در یک یا هر دو طرف باشد که قابلیت تغییر و باز و جمع شدن داشته باشد. در بالای برجصحنهْ یک شبکهی فلزّی وجود دارد که تجهیزات نورپردازی و الکتریکی از آن آویزان میشوند و ارتفاع آن باید سه برابر ارتفاع بازشوی پیشصحنه باشد، (یعنی حداقل 5/2 برابر). این صفحه یک محیط کاری در قسمت بالای صحنه است که باید پاسخگوی فضای مورد نیاز برای ماشینآلات، بالابرها، استوانههای گردان و سایر تجهیزات باشد (یعنی حداقل 3 متر). سالنهای نمایش تئاترهای پیشصحنهای از نظر تکنولوژی نورپردازی و صدابرداری امکانات زیادی را ارائه میدهد که شاید حدود 3 برابر امکانات سالنهای معمولی برسد. این تجهیزات باید در موقعیتهای متفاوتی در سقف پیرامون دیوارها، در جلوی بالکنها و محدودهی نشستن تماشاچیان نصب شوند به گونهای که به تزئینات و نیازهای محیط و شرایط مطلوب متمرکز شدن تماشاچیان لطمهای نزنند.
عناصر فضایی
صحنه
در یک تئاتر تنها مسائلی از قبیل نوع آکوستیک و نحوهی خطوط سایت نیست که اهمیت دارد؛ اگرچه هر یک از فضاها به نوبهی خود مهم و درخور توجهاند، مثلاً پشت صحنهْ ماشینی برای نمایش است و لابیْ فضایی برای گردهمایی؛ اما صحنهی نمایشْ قلب تئاتر است، و مکانی است که مجموعهای از فعّالیتها برای دستیابی به بازتابی حیاتی و تأثیرگذار در تجربیات کسانی که به تماشای تئاتر میآیند در آن صورت میگیرد. در حالت عادّی، عرض صحنه دو برابر مدخل صحنه میباشد، و عمق صحنه از پردهی ضدِّحریق، 4/3 عرض صحنه است. ارتفاع تا بالکن زیر سقف و تا سطح زیرین آن باید بزرگتر و یا حداقل مساوی ارتفاع متوسط جایگاه حضار به اضافه ارتفاع مدخل صحنه انتخاب شود. در هر طرف صحنه فضاهایی برای طراحیِ صحنه به ارتفاع 20·2 طراحی میشود؛ این محلها نسبت به صحنه دید دارد و دارای خروجی به طرف صحنه میباشد. وجود راهی برای فرار نیز ضرورت دارد. عرض کریدور در سطح صحنه باید بیشتر و یا مساوی 20·2 باشد. اگر مساحت صحنه بدون در نظر گرفتن صحنههای کناری و پشتصحنه بزرگتر از 350 متر مربع باشد. عرض کریدورها به اندازه 150میلیمتر به ازای هر 50 مترمربع افزایش داده میشود. علاوه بر انواع آرایش فضایی که در طراحی تئاتر از نظر فرم نام برده شد، صحنهها نیز به نوبهی خود بخشهای مختلفی دارند.
عناصر صحنه
طاق زیر سقف جهت سوار کردن دکور
محلی است در بالای صحنه جهت آویختن تجهیزات نور و صحنه. بین طاق و سقف فاصلهای معادل 10·2 متر یا بیشتر در نظر گرفته میشود و تهویهی کافی که %10 از مساحت پشت صحنه را به خود اختصاص میدهد در بالای این طاق اجرا میشود.
پردهی ضدِّحریق
لازم است صحنه توسط پردهی ضدِّحریق از جایگاه جدا شود. این پارچه از جنس آزبست سیمدار بوده و بین دو لولهی واقع در بالا و پایین صحنه کشیده شده است، و یا به صورت صفحات آزبستی، متصل به صفحات چارچوب ضدِّحریق میباشد. با یک سیستم دستی میتوان پردههای ضدِّحریق و سیستم اطفای حریق بالای آن را به کار انداخت. پردهی مذکور باید یکپارچه باشد و به طور قائم حرکت کند و ظرف مدت 30 ثانیه کاملاً بسته شود.
پشت صحنه
فضاهای پشت صحنه فضاهای کاری هستند و مثل سایر قسمتها مفید بودنشان وابسته به حداقل اندازهها، تناسبات صحیح، ارتفاع صحیح، شفّافیت، ظرفیت مکانیکی و الکتریکی کافی و همجواریهای مناسب میباشد. این فضاها ممکن است تحت تأثیرات و نفوذ بعضی از تأکیدها گم شوند و به نظر میرسد که کاهش برخی از بخشهای پشت ساختمان از برنامهی اوّلیه و کم کردن مساحت اتاقهای پشتی چیزی از ارزش بنا نمیکاهد. این فضاها اغلب زیرساختی و وابسته به یک هندسهی از پیش تعیینشده است و با توجه و تأکید کافی به اینکه شامل چه چیزهایی خواهد بود، چه کسانی از آن استفاده خواهند کرد، طراحی میشوند. در یک طرح معمارانه و صحیح باید به کلیهی عوامل ذکر شده تأکید و توجه نموده و از بروز مشکلات بعدی جلوگیری کرد.
روند طراحی
فضاهای پشت صحنهی مفید و مؤثرْ نیازمند طراحی دقیق و راه حلهای کمهزینه میباشند، که ریشه در فهم دقیق از نوع عناصر پشت صحنه و نحوهی عملکرد آنها دارد ــ این معماران هستند که حلال مشکلاتاند و برای دستیابی به یک نتیجهی مطلوب باید در پروسهی جریانات پشت صحنه از پیش تا پس از تولید حضور داشته و شرایط و نیازهای این فضاها و کاربرانشان را تجربه کنند. با توجه به اینکه هر سالن نمایشْ نوع کارکنان، تجهیزات، نمایشها و برنامههای خاص خود را دارد و پیش از اجرای برنامه افراد مختلفی از تکنیسینها گرفته تا هنرپیشهها و طراحان صحنه در این مکان حضور دارند، باید یک سری فضاهای پشت صحنه با در نظر گرفتن نوع فعّالیت، بودجهی طرح و امکانات و محدودیتهای ویژهی خاص هر پروژه طراحی نمود.
عملکرد داخلی
سهولت دسترسی و پاسخگو بودن فضاها مهمترین فاکتور در طراحی پشت صحنه میباشد و عملکرد داخلی مؤثر به معنای نیاز به پرسنل کمتر، زمان کار کمتر، و متناسب آن کاهش هزینهها است و در تعیین عملکردهای داخلی ساعات اولیه که زمان جانمایی و آرایش فضایی افراد و گروههای متنوع است، نقش اساسی دارد. نجارها، برقکارها، اپراتورها، خدمهی حمل اثاث نمایش، کارکنان گریم، مسئولین رختکن، متصدیان لباس هر یک به صورت جداگانه نیازمند فضاهای عملکردی مخصوص به خود میباشند، که باید به طور همزمان تا زمان نمایش آماده شود.
بارانداز و انبار
طراحی پشت صحنه همزمان با طراحی سایت انجام میگیرد؛ ضمن آن باید دسترسی به یک بارانداز لحاظ شود، که دسترسیهای آن بهوضوح مشخص بوده، و شعاع لازم برای دور زدن و حرکت ماشینهای باری در پشت آن فراهم آید. یک نمایش ساده دارای 8 تا 12 ماشین باری کوچک یا بیشتر میباشد. سطح اوّلین طبقه باید 20·1 متر بالاتر از سطح تخلیه باشد. برای جلوگیری از خطرِ سقوطِ تجهیزات در حین حمل و نقل باید شیب مناسبی را برای سکوی بارانداز در نظر گرفت؛ این شیب معمولاً بین 12-8 درصد است و بسته به عرض بارانداز تغییر میکند. اولویت دسترسی به تجهیز عملکردهای داخلی امکانات الکتریکی، اشیای حساس و سایر وسایلی که روی صحنه خواهند رفت، اختصاص دارد؛ بنابراین یک مسیر مستقیم از درهای بارانداز به سمت درهای موجود در فضاهای داخل صحنه مورد نیاز است تا حمل و چیدن و محکم کردن قطعات امکانپذیر باشد. بین باراندازِ اصلی و صحنه یک بارانداز کوچکتر طراحی میشود، بهنحوی که کف آن مسطح بوده، حداقل 40·2 متر عرض داشته باشد، تا اگر تجهیزات پس از تخلیه در آن جمع شدند، مسیر کافی برای عبور وجود داشته باشد، و دسترسی سریع و سیرکولاسیون مناسب باید برای این فضا در نظر گرفته شود، به نحوی که هیچگونه تداخل یا مزاحمتی برای فعّالیتهای روی صحنه ایجاد نشود. در حالتی که موقعیّت سایت مانع از طراحی پشت صحنه به صورت چند طبقه نمیشود باید یک بالابر از سمت بار انداز به سمت سن با دسترسیهای مشخص قرار بگیرد و فضای کافی برای سوار و پیاده کردن اشیاء به طوری که مانع از ارتباط پیوسته و گردش تجهیزات نشود، وجود داشته باشد.
فضاهای ارتباطی پشت صحنه
کارکنان و خدمه و عناصر پشت صحنه نباید هنگام رفت و آمد مجبور به عبور از جلوی تماشاچیان باشند. دسترسی به جلوی ساختمان توسط یک راه باریک انجام میگیرد و باید امکان جابجایی سریع و سهولت دسترسی تا جایی که شرایط فیزیکی و مالی اجازه میدهد، فراهم شود.
انبار موقّت
برای عملکرد صحیح و صرفهجویی در هزینهها انبارهای موقّتی برای تورهای سفارشی در نظر گرفته میشود تا جعبه ابزارهای خالی، عروسکها، رختآویزها و باربندها و سایر وسایل اضافی در آنها قرار گیرند. چون اگر چنین فضایی وجود نداشته باشد، این وسایل باید به پشت تریلرها و وسایل حمل و نقل فرستاده شوند، تا در انتهای نمایش مجدداً پیاده شده و مورد استفاده قرار گیرند. ابعاد این انبار موقت معمولاً 25 متر مکعب است.
دفاتر
دفترهای تورهای نمایشی شامل یک دفتر برای مدیریت شرکت ــ مدیر و دستیارش ــ و یک دفتر برای گروه مدیریت صحنه و مدیر تولید و دستیار اول و دوم و یک دفتر برای گروههای موسیقی میباشد. این دفاتر به خط تلفن و یک خط فکس و یک اینترنت پرسرعت نیازمندند تا امکان ارتباط با دفتر مرکزی شرکت و هماهنگی با سالن نمایش بعدی را داشته باشد. دفتر گروه مدیریت صحنه باید در قسمت مرکزی دفاتر قرار بگیرد، تا نهتنها دسترسی به صحنه بلکه به مدیریت شرکت، سرگروهها و برگزارکنندگان امکانپذیر باشد؛ برای هریک از دفاتر فوقالذّکر حدود 9 متر مربع فضا کافی است.
رختشوی خانه
شامل سه ماشین لباسشویی و دستگاه خشککن بوده و باید با تأسیسات الکتریکی حداقل ارتباط را داشته و دارای برق 220 ولت و امکان ارتباط مستقیم با فضای خارج باشد. یک سینک و یک سکّو با شیب ملایم برای قرار گرفتن مواد شوینده و سایر تجهیزات مورد نیاز است. این اتاق باید ظرفیت 20 قفسه، دو میز به طول 5·2 متر ــ برای تقسیمبندی فضا و نگهداری البسه ــ را داشته باشد. این مکان باید به هر دو فضای بارانداز صحنه و رختکن دسترسی نزدیک داشته باشد.
رختکن
رختکن باید امکان دسترسی سریع به رختشویخانه داشته باشد و یکی از فضاهای کاربردی و اصلی سالن میباشد. در این بخش فضای لازم برای هر نفر 5 متر مربع و برای شش نفر و 8 کمد 45 متر مربع میباشد، و به یک انبار لباس حداقل به اندازهی 6 متر مربع نیاز دارد. اتاق لباس باید نهتنها به رختشویخانه بلکه به صحنه، اتاق انتظار هنرپیشهها، گنجهها و اتاق گریم نیز نزدیک باشد؛ و در بهترین حالت باید همسطح صحنه باشد. این فضاها برای گروههای مختلف مثل گروههای همسرایی، ارکسترها یا گروههای نمایش بهصورت مجزّا و برای هر 4-2 نفر با امکانات آرایشی و دوش مجزّا طراحی میشوند. در حالتی که موقعیت طراحی مانع از قرار گرفتن این اتاقها به صورت همسطح صحنه میشود، پلّهها باید با دسترسی مستقیم از هر دو طرف صحنه طراحی شده و بهآسانی دیده شوند. برای جلوگیری از آسیب دیدن اجناس و وسایل شخصیِ افراد، بهویژه در اتاقهای پرازدحام دستههای سرود و مانند آن، باید به محل و مسیرهای گنجههای قفلدار توجه ویژهای مبذول شود. به علاوه مسئولان کنترل صحنه و نیز هنرپیشهها اشیاء کوچک و ارزشمند خود مانند کیف پول و ساعت و غیره را در جعبههای ردیفی و قفلدار که در مدت نمایش غیرقابل دسترسیاند، نگهداری میکنند. اتاقهای لباس علاوه بر این، یک ردیف صندلی، یک ردیف کمد یا کابینتهای دارای چفت و بست دارند، که نباید فاصلهی بین آنها تا صندلیها کمتر از 20·1 متر باشد. وجود آینهی تمام قد و روشویی در این فضا الزامی است.
آرشیو لباس
آرشیو لباس یا به طور مجزّا و یا بهصورت الحاقی به بخش رختکن طراحی میشود و با توجه به نوع برنامههایی که در سالن اجرا میشود، میتواند دارای انواع مختلف برای هنرپیشهها، خوانندهها، گروههای کُر و اپرا و غیره باشند؛ اما به هر حال در تمام انواع آن به یک سری کمد و آرشیو و فضای رفت و آمد، آینههای تمام قد و اتاقهای پرو احتیاج است. ارتفاع کمدها 8·1 متر به عمق 100 – 77 سانتیمتر میباشد و باید فاصلهی مناسب برای معابر در هنگام باز بودن در کمد و نیز ایستادن یک نفر جلوی آن در نظر گرفته شود.
اتاق گریم
اتاق گریم از فضای رختکن جدا است، اما دسترسی بسیار نزدیکی با آن دارد. و به یک روشویی، سینک و برق 220 ولت برای سشوارهای تخصصی نیاز دارد. در اتاق گریم باید فضای کافی برای گردش گریمور به دورِ هنرپیشه وجود داشته باشد، به طوری که برای هر گریمور 40·2 متر مربع و برای کار کردن 3 گریمور در کنار هم به فضایی برابر 5·7 متر مربع نیازمندیم. یک صفحه برای نصب یادداشتها و شماره تلفنها در این اتاق مورد نیاز است. روشویی باید با آینهها و میزهای آرایش فاصلهای نزدیک داشته باشد. یک روشویی و میز آرایش برای هر دو هنرپیشه، و یک دوش برای هر 4 نفر استاندارد مناسبی است. در اطراف روشویی باید فضای کافی وجود داشته باشد و آینه نیز باید یک قفسه برای وسایل گریم و سایر وسایل بهداشتی داشته باشد. یک آینهی تمامقد نیز باید نزدیکِ درِ این اتاق نصب شود.
اتاقهای انتظار
اتاق انتظار هنرمندان در فضایی میان آشپزخانهی پشت صحنه و مسیر درهایی که به صحنه باز میشوند، قرار میگیرد. این اتاق و آشپزخانه در خلال نمایش و بعد از آن محلی برای گردهماییهای رسمی و غیررسمی است. این فضا میتواند به عنوان محلّی برای خوشآمدگویی و پذیرایی از میهمانانی که برای بازدید به پشت صحنه میآیند نیز استفاده شود. از طرفی نوازندگان نیز که به زمان زیادی برای آماده شدن احتیاج ندارند، میتوانند قبل از اجرا در این فضا آماده شده و سر و وضعشان را کنترل کنند. به همین دلیل یک آبسردکن و یک آینهی تمام قد، یک کانتر خدمات و چند صندلی مورد نیاز است. فضای لازم برای یک گروه 16 نفره، 38 متر مربع در نظر گرفته میشود.
فضای تمرین
یک اتاق تمرین آینهکاری شده با کفپوش چوبی برای عملکردهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. اگر بازیگران و بدلکاران بخواهند چند روز پیش از نمایش روی صحنهی اصلی تمرین کنند، هزینههای گزافی به گروه تحمیل میشود که برای کاهش این هزینهها میتوان از یک اتاق که تقریباً اندازهی صحنهی نمایش است استفاده کرد. در صورت نیاز به تمرینات همزمان برای چند گروه میتوان از اتاق تمرین و صحنه بهصورت همزمان استفاده کرد و همچنین وقتی اتاقهای رختکن و کریدورهای پشت صحنه شلوغ و بههمریختهاند، اتاق تمرین میتواند به عنوان فضای آرام و صمیمی مورد استفاده قرار بگیرند، که خوانندهها هنرپیشهها و بازیگران میتوانند دیالوگها و نوشتههایشان را در آن مرور کنند. بهعلاوه وقتی این فضاها توسط تورهای نمایشی مورد استفاده قرار نمیگیرند، میتوان از آنها برای اجارهدادن به گروههای نمایش محلی استفاده نمود.
اتاق نور و صدا
این اتاق فضایی است که نورپرداز و صدابردار به صورت همزمان در آن فعالیت نموده و باید دید مستقیم به قسمت اجرا داشته باشد. به همین دلیل این اتاق در قسمت انتهایی سالن و در ارتفاع واقع میشود. حداقل فضا برای نورپرداز، دستگاه پروژکتور و چهار نورافکن معادل 50·5 متر مربع، و برای صدابردار با دستگاه ضبط صدا نیز 50·5 متر مربع میباشد. همچنین پلکانهای ارتباطی هم باید در نظر گرفته شوند و وجود یک انبار به مساحت 5·12 متر مربع نیز الزامی است.
سالن تماشاچیان
به طور کلی طراحی سالن که مخاطبین در آن قرار میگیرند به عوامل متفاوتی چون نوع تئاتر و نمایش، نوع صحنه و به طور کلی بستگی به شیوهی طراحی دارد. یکی دیگر از عناصری که در فرم و طراحی این فضا موثّر است، تعداد صندلیهاست. اگرچه تعداد صندلی امکان اجرای فعالیتهای متنوعتر و در عین حال بازگشت مالی بیشتری را فراهم میکند، اما تعداد کمتر صندلیها در تئاتر صمیمیت و زاویهی دید بهتری برای مخاطب و بازیگر به ارمغان میآورَد. چشم انسان جزئیات چهره را از فاصلهی بیشتر از 20 متر تشخیص نمیدهد و به دلیل همین محدودیتها و برای داشتن هندسهای واضح در تئاترهایی که صحنه در انتهای آن قرار میگیرد، عرض سالن به گونهای است که تنها تعداد محدودی از تماشاچیان در زاویهی دید معقول و با رابطهای نزدیک با بازیگر قرار میگیرند. برای جانمایی بیشتر در این فضاها میتوان از بالکنهای مماس استفاده کرد. در مراکز همایش معمولاً جایگاه حضار به اتاقهای کوچکتر تقسیم میشوند که این مهم به واسطهی پارتیشنهای کشویی و تاشو امکانپذیر است. این عمل در مورد تئاترهایی که دارای کف پلّکانی هستند، دشوار است. ابعاد جایگاه به نوع صندلیها بستگی دارد و فاصلهی بین صندلیها را تعیین میکند. در شروع کار طراحی جایگاهْ باید تیپِ صندلیها مشخص شود. حدّاقل مساحت لازم برای صندلیهای قدیمی 40×80 سانتیمتر است. عرض این صندلیها 40 سانتیمتر است، اما ابعاد صندلیهای جدید متفاوتاند؛ گاه با فاصلهای حدود 5·1 متر برای صندلیهایی با عرض 75 سانتیمتر طراحی میشوند. صندلیها را معمولاً در ردیفهای خطّی یا به صورت منحنی میچینند. در برخی از تئاترها بهصورت زاویهای نیز چیده میشوند. با دقّت در نحوهی چیدن صندلیها میتوان شکل صحیح چیدمان را یافت، اما در حالت کلی هرچه شعاع کوچکتر باشد بهتر است و تماشاچیان بیشتری میتوانند رو به صحنه بنشینند، امّا باید فضای کافی برای مسیر رفت و آمد بین صندلیها در نظر گرفته شود.
تئاترهای یکبالکنی نسبت به تئاترهای چندبالکنی ارجحیت دارند، چرا که هم از نظر نیروی کاری و هم از نظر طراحی محل خروجیها سادهترند و تماشاچیان در آنها احساس راحتی میکنند و مشکل دیگری که در تئاترهای چند بالکنی ایجاد میشود حبس صدا در باکسهای بالکنهاست که اِشکال عمدهای محسوب میشود. در شکلهای 1 الی 6، برش طولی از جایگاه حضار با تعداد ردیفهای یکسان نشان داده شده است. حداکثر مقدار اختصاص داده شده برای نسبت D به H مربوط به بالکنهای پیشآمده در مورد کنسرتها 1 به 1 و برای اپرا و نمایش 2 به 1 است. در مورد بالکنها این نسبت را میتوان بزرگتر انتخاب کرد، زیرا در این نوع بالکنْ انرژی صوت انعکاسی از پشت به صندلیهای ردیف عقب میرسد. ردیفهای عقب باید نسبت به گویندگان وسط صحنه خط دید واضحی داشته باشند. طرح قسمتهای پیشآمدهی بالکن طوری است که جلوی شعاع دید را سد نمیکند. حداکثر زاویهی دید بالکن به صحنه 30 درجه انتخاب میشود. ارتفاع یک فرد درحالت نشسته 1 تا 20·1 متر است، گام بین ردیفهای نشستن که با T نشان داده شده است، معادل 80 سانتیمتر تا 20·1 متر میباشد. با توجه به شکل 3 اگر فرض کنیم که شخص تماشاگر از میان دو نفر جلویی و از بالای سرِ شخصی که دو ردیف جلوتر نشسته به صحنه نگاه کند، حداقل C به ازای هر ردیف 5·6 سانتیمتر خواهد بود، که به صورت cm 5·6 = C1 نشان داده میشود. اگر cm 13 = C2 باشد، باعث میشود که یک تماشاگر با قدّ متوسط بتواند از روی سر تماشاگر جلویی صحنه را ببیند. در حالت کلی دید مطلوب بدون حرکت اما با حرکت جزئی چشم حدوداً 30 درجه و با حرکات جزئی سر و چشم حدود 60 درجه خواهد بود. طول ردیفها به ازای هر راهرو حداکثر 16 صندلی است و در حالتی که برای هر چهار راهرو یک در خروجی جانبی به عرض یک متر در نظر گرفته شود، به ازای هر راهرو 25 صندلی مجاز است، و برای هر تماشاچی نشسته باید حداقل مساحتی برابر با نیم متر مربع در نظر گرفته شود.
آکوستیک
سطوح محدّب و نامنظم باعث پراکندگی امواج صوتی میشوند. گنبدها، طاقها و سایر سطوح بزرگ مقعر میتوانند مشکلات آکوستیکی ایجاد کنند. در کنسرتها برای طولانی شدن زمان بازآیی صوت لازم است ارتفاع سقف بیشتر در نظر گرفته شود. حجم محوطهی حضار به ازای هر صندلی 5·20 تا 30 متر مکعب طراحی میشود. در مورد سالنهای نمایش و سخنرانی برای کوتاه کردن زمان انعکاس صوتْ ارتفاع سقف محوطه را کوتاهتر انتخاب میکنند و حجم محوطه به ازای هر صندلی 5·7 تا 14 متر مکعب است. در سالن کنسرت جایگاه حضّار و صحنه به عنوان یک حجم در نظر گرفته میشود. در سالنهای چندمنظوره برای تأمین این شرایط از پوستهی قابل مونتاژ به عنوان پوستهی ارکستر و از کل صحنه به عنوان صحنهی نمایش استفاده میکنند. برای تأمین نیازهای آکوستیکی، ممکن است سطوح منعکسکنندهی صوت در سقفِ محوطهی ارکستر را تا بالای جایگاه حضار گسترش دهند.
فضاهای عمومی
لابی
حس غالب فضاهای عمومی مثل لابی، حس انتظار و تجمع و برقراری ارتباط با دیگران است. مخاطبین نهتنها برای دیدن نمایش بلکه برای تعاملات اجتماعی، خوردن و آشامیدن، گفتگو و گذراندن اوقات فراغت به این مکان میآیند. بنا بر این فضاهای عمومی چه در داخل و چه در خارج باید وسیع باشند. راهروها و کریدورهای ارتباطی باید حداقل 40·2 متر عرض داشته باشد. به طور کلّی اصول طرّاحی تئاتر از طرق مختلفی بر روی لابی متمرکز شده است و این تأکید بیجایی نیست؛ چون اولاً لابی تجربهی آرامش و احساس لذّت مورد نیاز مشتری را تأمین میکند؛ ثانیاً طرح و مصالحی که در این فضاها به کار برده میشوند، نتایج قابل توجهی از نظر بصری در جلب مشتری خواهد داشت؛ ثالثاً این فضای عمومی بزرگترین شانس برای خلق یک زمینهی معماری است؛ و رابعاً اینکه فضاهای مربوط به مشتریان خیلی بیشتر از فضاهای پشت صحنه برای معمار ملموس است.
ورودی
طراحی ورودی باید به گونهای باشد که سبب ازدحام در معابر عمومی نگردد و از تجمع افراد در پشت در جلوگیری شده و هر فرد بهراحتی بتواند بلیط تهیه نموده و وارد سالن شود. در هر متر مربع حداکثر 6 نفر میتوانند قرار بگیرند. اما در حالت خطی (صف) هر 4 نفر بهصورت طولی به 87·1 متر فضا نیازمند است. یعنی به طور کلی باید سازماندهی ورودی به صورت خطّی باشد.
سیرکولاسیون
در یک تئاتر به سیرکولاسیون و نحوهی دسترسی به فضاهای مختلف، اعم از خصوصی و عمومی، صحنه یا پشت صحنه، باید دقّت و توجه کافی مبذول گردد. دستیابی به همهی این ارتباطات وقتی بیش از دو تئاتر در یک ساختمان قرار دارد مشکل میشود، چون تماشاگران در ترازهای مختلفی مینشینند، بهخصوص اگر صحنه در سطح عادی قرار نگرفته باشد. این پیچیدگیها نه تنها در پیوستن فضاهای عمومی و خصوصی وجود دارد، بلکه تداخل مسیرهای حرکتی و رمپ ویلچر نیز بر این پیچیدگیها میافزاید. اندازههای تخصیص فضایی در ساختمان تئاترهای چندمنظوره باید بهوضوح تعیین شود. به هر حال با درک کامل از الگوهای سیرکولاسیون باید به همهی نیازهای عمومی افراد پاسخ داده شود. بهصورت ایدهآل در تئاترهای معاصر در کلیه فضاها حرکت و حضور معلولین در نظر گرفته میشود، اگرچه فراهم کردن چنین امکاناتی در همهی سطوح نشیمن امکانپذیر نیست. ارتفاع تماشاچیان معلول که روی ویلچر نشستهاند بلندتر از ارتفاع اشخاص نشسته روی صندلیهای عادی تئاتر است. اندازهی کف تا محل نشستن برای افراد معلول بلندقدتر از 160 سانتیمتر، 50·52 -50·47 سانتیمتر در نظر گرفته میشود، که برای افراد عادی 45-5·42 سانتیمتر است. اگر اندازهی راهروها استاندارد باشند، ویلچرها نمیتوانند در جلوی صندلیهای ثابت تئاتر قرار بگیرند. ارتفاع و شیب کف نیز باید تنظیم شده باشد و دسترسی از سمت راهروهای ورودی بهراحتی صورت پذیرد. بهتر است علاوه بر فضای ویلچر یک معبر ثانویه برای عبور همراهان معلولین در نظر گرفته شود. گاهی رمپها و بالابرهایی نیز برای انتقال ویلچر به بالکنها تعبیه میشود. پس در حالت کلی درب جلویی سالن نمایش به سمت تالار، لابی، نشیمن و باجهی فروش بلیط همگی باید بدون نشانههای گرافیکی روشن و واضح باشد؛ و در فاصلهی میانبرنامه تماشاگر نباید با الگوهای سیرکولاسیون غلط و مبهم گیج شود.
خروجیها
محل صحنه باید طوری طرح شود که شخص در هر موقعیتی که روی سن قرار گرفته بهراحتی به یک خروجی دسترسی داشته باشد. هر قسمت باید شامل دو خروجی باشد و یکی از آنها از طریق لابی بدون تهویه به هوای آزاد منتهی گردد. حداقل عرض خروجیها باید با آییننامهی مربوطه سازگار باشد. شرایط مورد نیاز خروجیها از طبقهی زیرزمین و اتاق تعویض لباس یکسان است. یکی از خروجیها باید مستقل از محوطهی صحنه باشد و یکی از آنها باید از اتاق تعویض لباس مستقیماً به هوای آزاد باز شود. اندازهی عرض دربها و کریدورها باید با شرایط ضروری برای خروجی سازگار باشد. لازم است که دربها برروی جریان خروج مردم و به طرف بیرون باز شود و غیر از پیچ فشاریْ قفل دیگری روی آنها نصب نباشد. نردهها میتوانند تا 5·7 سانتیمتر به طرف کریدور خروجی پیشآمدگی داشته باشند، اما در مورد دربها نباید چنین مانعی وجود داشته باشد؛ در حالت کلّی بستهشدن خودکار دربها و ضدِّحریق بودن آنها ضروری است.
راهپلّه
راهپلّه هم باید با شرایط خروجی سازگار باشد، در عرض آنها هیچ مانعی نباید موجود باشد، فاصلهی آنها از یک دیوار تا دیوار دیگر و یا از نرده تا دیوار باید خالی باشد. تعداد پلهها نباید کمتر از سه عدد باشد. در یک راهپلهی مستقیم تعداد پلهها نباید بیش از 16 عدد باشد، در صورت عدم وجود انحنا در ردیف پلهها مجاز نیستید بیش از دو ردیف پلکان در طراحی در نظر بگیرید، مگر اینکه ارتفاع پلهها به 12 سانتیمتر کاهش داده شود. پاگردهای موجود در بالا و پایین یا بین سلسله پلهها باید دارای عرض مورد لزوم باشد و ارتفاع پلهها نباید بیش از 15 سانتیمتر باشد. حداقل گام پله 30 سانتیمتر انتخاب میشود.
سرویسهای بهداشتی
فضای مورد نیاز برای 8 توالت و دستشویی 30 متر مربع در نظر گرفته میشود و چون جزو فضاهای درجهی سوّم محسوب میشود، نباید نمایان باشد، ولی در عین حال دسترسی به آن باید آسان باشد.
پارکینگ
پارکینگ باید به گونهای طراحی شود که فرد از اینکه به تئاتر آمده است، پشیمان نشود! به طور کلّی تا حد امکان باید از امکانات ویژهی سایت برای محوطهی پارکینگ استفاده کرد؛ مثلاً اگر سایت در مجاورت تپهای سکومانند واقع شده است، میتوان از همان تپّه به عنوان پارکینگ استفاده کرد؛ و نکتهای که در مورد طراحی پارکینگ تئاتر نسبت به سایر پارکینگها باید مورد توجه قرار گیرد این است که در تئاترها تماشاچیان همگی با هم میرسند و همگی با هم فضا را ترک میکنند. بنابراین باید یک طراحی صحیح نسبت به این موضوع صورت بگیرد. به طور کلی از نظر ابعاد و اندازه برای هر 10 خودروی سبک 170 متر مربع فضا نیاز است و اگر پارکینگ در زیر ساختمان قرار بگیرد، فضای رمپ و تهویهی مناسب هم باید لحاظ شود.
سایت و محلّ مناسب
آمفیتئاترها معمولاً در بطن شهر و برای ترفیع برخی از اهداف فرهنگی، یا شاید برای بازسازی نقاط کهنۀ شهر یا در کنار رستورانها یا فروشگاههای بزرگ شکلگیرد. برای طراحی یک آمفیتئاتر برنامهریزی شهری و قرارگیری آن در فضایی که مورد استفاده و توجه مردم است، حائز اهمیت است. این موضوع که چه فضاهایی در مجاورت آمفیتئاتر قرار میگیرد و اینکه آیا دسترسی به آن برای همه افراد و اقشار مختلف جالب و امکانپذیر است، اهمیت ویژهای دارد. حال اگر آمفیتئاتر در سایتی در حومهی شهر ساخته شود، در طراحی آن باید توجه کافی نسبت به آینده، موقعیت همجواریها، امکانات و دسترسیهای سایت مبذول گردد.
نورپردازی
در ساختمانی که به منظور برپایی تئاتر و نمایش احداث میشود، چه از داخل و چه از خارج باید به جذابیت و چشمگیر بودن آن توجه کافی مبذول شود. نمای بیرونی تئاتر باید حامل این پیغام باشد که «در این مکان اتفاق ویژهای در حال رخ دادن است». با توجه به تئاترهای سنّتی و چادرهای نمایش که سراسر نورانی و پر از شور و هیجان بودند و با یک نظر دیده میشدند و میشد هیاهوی آنان را شنید و یا صحنهی رسیدن مهمانها، گفتگوی هیجانانگیز آنها پیش از نمایش و هجوم آوردنشان برای جا گرفتن را تصور کرد. یک تئاتر مکانی برای پاسخگویی به این انتظارات است. بنا بر این طراحی نورپردازی آن باید تمامی این صحنهها را تداعی کند.
لابی اوّلین مکانی است که مستقیماً متفاوت بودن تجربهی تئاتر از اتفاقات روزمرهی دنیای بیرون را بیان میکند. از نظر تاریخی نیز تئاترها محیطهای قدرتمند و خیالانگیزتری نسبت به سایر ساختمانها بودهاند. چون آنها روح زندگی را در خود جای میدهند و نورپردازی ابزاری برای رسیدن به این هدف است. در طراحی تکتک فضاها از خیابان به سالن نمایش طراح باید به نیازهای بصری و مطابقت آنها پاسخ گوید؛ با توجه به اینکه مدتی طول میکشد تا سیستم بینایی انسان پس از وارد شدن از فضایی با شدت نور زیاد به فضایی کمنور، خود را تطبیق دهد، پیدا کردن صندلی برای فردی که در یک بعد از ظهر آفتابی وارد سالن تاریکِ تئاتر شده، دشوار است ــ پس سالن ورودی و لابیْ ابزارهایی هستند که زمان لازم برای تطابق چشم را در اختیار تماشاچیان قرار میدهند.
در تئاترهایی که چند سالن نمایش دارند و همگی از یک لابی مرکزی منشعب میشوند، راهیابی و سیرکولاسیون صحیح چالشی تلقّی میشود که تنها از طریق نورپردازی و توانایی آن در تفکیک فضایی به عنوان ابزاری قدرتمند امکانپذیر است. نکتهی دیگری که باید در نورپردازی سالن نمایش مورد توجّه قرار بگیرد، این است که سالن نمایش برای رعایت استانداردها از نظر ابعاد و تهویه و سیرکولاسیون عظیمتر و بزرگتر از آن است که انسان به آن احتیاج دارد. بنابراین در حالت کلی این نورپردازی است که به فضا صمیمیت بخشیده و مقیاس و سبک معماری فضا را به نمایش میگذارد.
مطابق استانداردها برای داشتن دید کامل روشنایی بین 5 تا 15 فوت کندل برای سیرکولاسیون و برای فضایی که نیاز به مطالعه وجود دارد 10 تا 30 فوت کندل است. با استفاده از شمعهای ساده میتوان در قسمتهای پیشآمده بالکنها و یا سقفهای حصیری آمفیتئاترْ فضای مطلوبی را طراحی کرد. در مورد نورپردازی صحنه نیز میتوان به صورت آزادانه از انواع نورهای سهبعدی و انواع رنگهای متناسب با نوع برنامه استفاده کرد، تا انرژی و حسّ مورد نیاز نمایش فراهم شود. بنابراین طراح بیشتر از تعداد نورها و عوامل جانبی، باید به سلسله مراتب دید و اینکه چه مقیاسی مورد نیاز است و یا اینکه چه چیز باید نزدیکتر دیده شود و یا چه چیز دورتر توجه کند. علاوه بر این ویژگیها، نورپردازی در ایمن بودن فضا و عبور و مرورْ نقش بهسزایی دارد. مثلاً وقتی پلّهها فرش شوند، دید اندک باعث به وجود آمدن خطر آسیبدیدگی میشود؛ امّا میتوان با چراغهای پولکی نصب شده در کف پلّهها، این خطر را کاهش داد.
انتخاب منابع نور
انتخاب منابع نور همیشه دشوار بوده و امروزه با وجود کُدهای استاندارد و ایمنی حتّا دشوارتر هم شده است. لامپهای فلورسنت از هر نوع و شکل که باشند و لامپهای هالوژن بسیار مفید و قطعاً برای فضاهای پشتی مناسب هستند. عموماً استفاده از لامپهای پرفشار سدیم به عنوان منبع نور مناسب است و لامپهای التهابی در پایینترین درجهی اهمیت قرار دارند.
تعمیر و نگهداری
طراحی سالنهای نمایش که سقف مرتفع و پیچیده و کفهای مطبّق و صندلیهای ثابت دارند، بدون در نظر گرفتن مسیرهای مسطح برای قرار گرفتن بالابر، دسترسی به چراغهای نصب شده و تجهیزات معلق از سقف، غیرممکن است. بالابرها فقط در کف مسطّح اتاقها و اتاقهای چندطبقه مورد استفاده قرار میگیرند. از طرفی منابع نور التهابی نیز از سایر لامپها عمر کمتری دارند و باید به جای آن از لامپهایی با طول عمر بیشتر برای جلوگیری از تعمیرات بعدی که بسیار دشوار و پر هزینهاند، استفاده نمود.
سخن آخر
خلاقیت و ابتکارات تئاتری را به هنرمندان تئاتر بسپارید و فراموش نکنید که معماری ظرف نمایش است نه خود نمایش. تاریخ معماری مدرن پر از نمونههای مختلفی از طرحها و نقشههای تئاترهای به اصطلاح ایدهآل است که هرگز ساخته نشدهاند؛ طرحهای بدیع و پیچیدهای که توسط معماران ابداع میشوند، امّا هرگز برای هنرمندان تئاتر خوشآیند و ملموس نیستند و آنها را مجبور به عمل کردن در چارچوب این فضای ناخوشآیند میکنند. تئاترهای این چنینی تکبعدی بوده و تنها از یک جهت قابل ملاحظهاند ــ یا از لحاظ تصویر و نمایش صحنه و یا از لحاظ تکنولوژی و یا هندسهی انتزاعی؛ آنها یک اصل مهم را فراموش کردهاند و آن این است که باید در فضایی صادقانه، بازیگر و تماشاچی را به صورت همزمان تحت تأثیر قرار داده و منبع الهام آنها باشند، نه اینکه در چهارچوب خاصی محدودشان کنند. یک تئاتر موفّق فارغ از فرم و شکل و کانسپت طراحی، به طریقی لایهبندی و عملکردی میشود که مصرفکننده از بودن در آن فضا، بدون اینکه متوجه اصول معماری باشد، لذّت ببرد.