کافه‌­تریایی برای افزایش روحیه­‌ی همکاری
طراحی سالن­‌های نمایش

سیری گذرا در ساختار و شکل‌گیری فضای نمایش در یونان و روم باستان
امیر بانی‌مسعود

A Quick Review of Structures and Formation of Dramatic Arts Spaces in Ancient Greece and Rome

فضاهای اختصاص‌یافته به نمایش، یکی از مهم‌ترین فضاهای عمومی در شهرهای یونان باستان بود. این بناها هم کارکرد آیینی داشته و هم اجتماعی. در مورد نمایشْ نظریه‌هایی متفاوت وجود دارد، ولی عقیده‌ی کلی بر این است که به‌وجود آمدنش جنبه‌ای مذهبی داشته و آن مربوط می‌شود به خواندن آوازهای دسته‌­جمعی در مراسم مذهبی. نمایش در یونان باستان، عبادت محسوب می‌شد، منتها عبادت خدایانی که طالب به‌کار افتادن عقل بشر بودند و نه صرفاً تکرار اعمال عبادی سنّتی. از این‌ها مهم‌تر، نمایشْ وسیله‌ای بوده است برای ایجاد وحدت میان مردم شهر-عاملی برای وفاداری آنان به نهادهای جدید جامعه‌ی دولت‌شهری.
از تئاترهای یونان می‌توان نام دو تئاتر اِفِسوس (Ephesos) و اپیداؤروس (Epidauros) را برشمرد که هر یک گنجایش 20 هزار نفر تماشاگر را داشتند. البتّه، آمفی­‌تئاتر دِلفی (Delphi) نیز با گنجایش 5 هزار نفر پُرآوازه بوده است. عناصر و فرم معماری تئاترهای یونان باستان، عمدتاً ثابت بود، و متناسب با موقعیت قرارگیری آن در محلْ معماریِ آن خود را با سایت هماهنگ می‌نمود. در میان تئاترهای یونان باستان اپیداؤروس به طراحی پولوکْلِیتوس (Polykleitos)، بیش از سایر تئاترها از گزند ایّام مصون مانده است.
معماران و باستان‌شناسانِ معروفِ جهانْ به‌­اتفاق، تئاتر اپیداؤروس را زیباترین و متناسب‌ترین بنایی می‌دانند که برای این منظور در یونان ساخته شده است. آن‌چه که این تئاتر را نسبت به سایر تئاترهای یونانی بارز می‌کند، می‌توان چنین برشمرد: این بنا در دامنه‌ی کوه و با سنگْ چندان بزرگ ساخته شده، که گنجایش پذیرش 14 تا 20 هزار تماشاگر را داشته است. تاریخ بنای این تئاتر به اواسط قرن چهارم پیش از میلاد می‌رسد. قطر دایره‌ی صحنه‌ی نمایش آن 3/20 متر است و در مرکز آن قطعه سنگی قرار گرفته که در واقع نمایان‌گر قبله‌ی بازیگران به هنگام انجام آیین قربانی و نیز تشریفات مذهبی بوده است. تماشاگرانْ پیرامونِ این دایره که به‌صورت پلکانی رفیع ساخته شده بود جای می‌گرفتند. برای آشنایی بیش‌تر با این تئاترْ سایر ویژگی‌های آن را برمی‌شماریم؛ در تئاترِ اپیداؤروس 55 ردیف پله‌ی سنگی ساخته شده است که به دو بخشِ افقیْ تقسیم می‌شوند. در بخش پایینی 12 و در بالایی 22 ردیف پله بنا شده است. در حدِّ فاصل این دو بخش نیز راهرویی نسبتاً پهن ساخته شده که رفت و آمدِ تماشاگران به درون تالار نمایش را آسان می‌کرده است. ارتفاع سکّوهای بخش پایین 10 سانتی‌متر کوتاه‌تر از سکّوهای قسمت بالایی گرفته شده است، تا بدین‌ترتیب تماشاگران ردیف‌های بالاترْ صحنه را بهتر ببینند. پایین پله‌ها، مخصوص اعیان و اشراف بوده است. از آن‌جاکه سکّوهای ردیف‌های بالا مرتفع‌ترند، تماشاگر را بر صحنه‌ی نمایش مسلّط‌تر می‌کنند تا هنرنمایی بازیگران را بهتر ببینند. اگر ادّعا کنیم مطلوب بودن شرایط آکوستیکی در این بنا نیز به همین امر وابسته است، چندان بی‌راه نگفته‌ایم. در میان این سکوهای سنگی نیز، از پایین به بالا راهروهایی برای عبور تماشاگران در نظر گرفته شده است. در مقابل بخش مرکزیِ جایگاه تماشاگران، به فاصله‌ی کمی از صحنه‌ی نمایش، پایه‌ها و پیِ عمارتی که درواقع نمای صحنه محسوب می‌شده، تقریباً محفوظ مانده که هنوز هم پابرجاست. این بخشْ عبارت است از ستون‌ها، درگاه‌ها و کتیبه‌هایی که بازیگر بر بام آن بازی می‌کرده‌اند و آن را لُژ (Loge) می‌نامیدند. در پشتِ آن هم ساختمان دو طبقه‌ای بنا شده بود که در نقشه‌ی اصلی تئاتر موجود نبوده و احتمالاً از بناهایی است که بعدها به آن افزوده شده است.
ساماندهی فضاهای تئاترهای یونانی، در هماهنگی کامل با مصالح و تکنولوژیِ ساختِ رومیْ متحوّل شد و به‌صورتی زیبا و مقتدرانه در تئاترها و آمفی‌تئاترهای رومی آشکار گردید. از آن‌جایی‌که تئاترهای یونانی در دامنه‌ی تپه‌ها ساخته می‌شدند، ساختمان‌های آزادی نبودند. رومیان توانستند مبتکرانه ردیف‌های پلکانی قوس‌هایی از بتن را، به‌عنوان تکیه‌گاه سکوهای تالار، جانشین شیب تپه کنند. از این‌رو تئاترهای آنان ساختمان‌های آزادِ مستقلی بودند و می‌توانستند در هر جایی، حتّا در هموارترین دشت‌ها، ساخته شوند.
تئاترهای رومی معمولاً از دایره‌ای تشکیل می‌شدند که قطرِ آن‌ بخش تماشــاگران را از ساختمان صحنه جدا می‌کرد. بخش ویژه‌ی نشستن تماشاگران را «کاوه‌آ» (Cavéa) می‌گفتند، و صحنه‌در آن سوی قطر دایره بنا می‌شد. کاوه‌آ معمولاً دارای کورّیدور (Corridor)، وُمیتوریا (Vomitaria) و نیز بخشی به نام اُرکسترا (اُرخسترا) (Orchestra) در سطح زمین بود که برای نشستن اشخاص ویژه و مقامات مهم به‌کار می‌رفت.
کاوه‌آ در واقع عبارت بود از چند ردیف پلّه‌ی نیم‌دایره که در میان راهروهای عبور تماشاگران قرار می‌گرفت؛ وُمیتوریا نیز عبارت بود از دو پلکان ورودی در دو سمت راست و چپ صحنه. ساختمان صحنه هم در انتهای صحنه برپا می‌شد. در بخش جلو، صحنه‌ی اصلی با سه در ورودی ساخته می‌شد و از نظر صحنه‌آرایی نیز برحسب مُدِ آن روز از بنای ستون‌ها و مجسمه‌های مرمر و برنز، نصب صحنه‌های نقّاشی شده و ساختن فوّاره‌های آب معطّرْ در پشتِ ساختمانِ صحنه، با دیوارِ خارجیِ تزئین‌­شده استفاده می‌کردند؛ به‌تدریج به آن درهایی افزودند و ساختمان‌هایی دیگری نیز برپا کردند. در این ساختمان‌ها اشیائی را انبار می‌کردند که بازیگران از آن‌ها بهره می‌بردند. رومیان برای نگهداری از تزئینات و محافظت تماشاگران از عوامل نامناسب طبیعی، طاقی بر فراز صحنه زدند. این کار بدعتی شد که در نهایت تئاتر را به‌صورت مجموعه‌ای واحد درآورد.
صحنه‌ی تئاترهای رومی در حدود 150 سانتی‌متر نسبت به سطح زمین ارتفاع داشت و زمینه‌ی پُر و کارآمدی را به معرض تماشا می‌گذاشت. رومیان برای رسا بودن صدای بازیگران در تمام فضای جایگاه تماشاگران به روش‌های جالبی دست یافته بودند؛ چنان‌که مثلاً برای تقویت صداها یا آواز همسرایان، در کفِ صحنه یا دیوارهای آن کوزه‌هایی کار گذاشته بودند. آن­ها برای خنک‌کردن تالار نمایش از جوی‌های آب سرد استفاده می‌کردند و گاه از این هم فراتر می‌رفتند، و مخروطی از آب و عصاره‌های معطّرِ گیاهان را، به وسیله‌ی لوله‌هایی تا بالاترین ردیف جایگاه تماشاگران می‌رساندند، و از آن‌جا به‌صورت غبار و مه در فضا و بر سر تماشاگران می‌پاشیدند. چشم‌­انداز کلّیِ صحنه‌ی تئاترهای رومیْ معمولاً دارای سقف و دو ستون بلند و قطور در انتهای صحنه بود، که میان آن‌ها ستون دیگری نیز قرار می‌گرفت تا سقف صحنه بر آن تکیه کند. دو طرف صحنه نیز دو راه ورود و خروج وجود داشت. برای وصل‌کردن صحنه‌ی نمایش به ارکسترا نیز گاهی از پله‌هایی استفاده می‌کردند که هنوز بقایای این پله‌ها را در تئاترهای رومی واقع در شمال آفریقا می‌توان دید.
هر چند که رومیان سبکِ معماری و شکلِ ساختمان‌های خود را از یونانیان اقتباس کرده بودند، ولی تفاوت‌هایی نیز میان آن‌ها هست، که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: یونانیان ساختمان تئاترهای خود را بر دامنه‌ی تپه‌ها می‌ساختند و از شیب تپه برای ساختن پله‌ها استفاده می‌کردند، درحالی‌که رومیان ساختمان‌تئاترهای خود را روی زمین مسطّح بنا می‌کردند؛ ارکسترا در تئاترهای یونانی به شکل دایره‌ی کامل بود، درحالی‌که ارکسترای رومیان به نیم‌دایره تبدیل شد؛ راهروهای ورودی ـ­ خروجیِ تئاترهای یونانیان که به‌صورت مایل متوجّهِ مرکزِ ارکسترا می‌شدند، در تئاتر رومیان به راهروهای پهن‌تر و مستقیم و هم‌سطح ارکسترا تبدیل شدند؛ صحنه‌ی تئاترهای رومیان گسترده بود، چنان‌که امکانات بسیاری به تماشا گذاشته می‌شد؛ صحنه‌ی تئاترهای رومیان دارای سقف بود. پرده نیز بعدها به صحنه افزوده شد؛ ولی تفاوت آن با صحنه‌ی تئاترهای یونانی در این‌جا بود که پرده‌ی صحنه‌ی رومیان از بالا به پایین نمی‌افتاد، بلکه در داخل یک شیار در جلو و پایین صحنه جمع می‌شد و در انتهای نمایش بالا می‌رفت؛ در تئاتر رومی سه‌ در به پشت صحنه و دو در به طرفین صحنه باز می‌شد؛ و در نهایت، تئاتر رومی دارای درگاه‌ها و ورودی‌هایی بود که تماشاگران می‌توانستند برای استراحت و قدم‌زدن از آن‌ها استفاده کنند.
تئاتر مارکِلّوس (Marcellus)، یکی از مهم‌ترین تئاترهای روم باستان بود، و هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها، بقایای این تئاتر گویای عظمتِ اوّلیه‌یِ آن است. بنای این تئاتر در دوره‌ی آؤگوستوس به پایان رسید. این تئاتر به‌صورت سه­ طبقه و با استفاده از طرح‌های گوناگون معماری آن زمان ساخته شد. نمای خارجی آن به‌ این شرح است: طبقه‌ی اوّل، دارای 42 ستون دوریک، و 43 طاق قوسی­ شکل است، قطر هر ستون در حدود 100 سانتی‌متر و بلندی آن 780 سانتی‌متر است. بین هر دو ستون یک طاق زده شده که پهنای ورودی هر طاق 280 و درازای آن 680 سانتی‌متر است. ارتفاع این طبقه جمعاً حدود 10 متر است؛ تعداد طبقه‌ی دوّم به تعداد ستون‌های طبقه‌ی اوّل است، ولی برای شکل ظاهر آن‌ها به‌جای سبک دوریک از سبک یونیک سود جسته‌اند. بر این طبقه نیز به همان تعداد طاق زده شده است ولی ارتفاع ستون‌ها 720 سانتی‌متر و قطر آن‌ها کمتر از قطر ستون‌های طبقه‌ی اوّل است. بلندی هر طاق 600 سانتی‌متر و کل ارتفاع طبقه‌ی دوّم 5/10 متر است؛ طبقه‌ی سوّم، تعداد ستون‌های این طبقه نیز به اندازه‌ی طبقه‌های اوّل و دوّم است، اما به سبک کُرَنتی ساخته شده‌اند که با دو سبک دیگر تفاوت دارد. کلِّ ارتفاع این طبقه به 12 متر می‌رسد. نمای داخلی این تئاتر از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول به‌نام کاوه‌آ نیم‌دایره‌ای و مخصوص نشستن تماشاگران، و بخش دوّم ساختمان صحنه و جایگاه نمایش نیز دایره‌ای و در میان این دو بخش واقع شده است.
بنای آمفی‌تئاترْ محصول معماری رومی است. رومیان توانستند شکل جدیدی از معماری خلق کنند. اختراع آن‌ها یک بارقه‌ی ساده‌ی نبوغ بود: دو تئاتر را پشت به پشت قرار دادند و دیوارها را حذف کردند. نتیجهْ میدان‌گاه بیضوی گودی در وسط حلقه‌ی بیضوی سکوها بود؛ نه تئاتر بلکه آمفی‌تئاتر. یکی از مهم‌ترین آمفی‌تئاترهای روم، آمفی‌تئاتر کولوسِّئوم (Colosseum) بود. بنای این ساختمان در زمان وِسْپاسیانوس (Vespasian) در سال 72 آغاز و در دوران حکومت تیتوس (Titus) به سال 80 به پایان رسید. فرم معماری این بنا یک بیضی بزرگ به ابعاد حدود 155×188 متر بود، که امکان گنجایش 50000 نفر را فراهم می‌کرد که هر یک از آن‌ها با بلیتی، با شماره‌ی ورودی مخصوص، وارد میدان می‌شدند. نمای بیرونی، متشکل از بلوک‌های تراورتن بود که چهار طبقه داشت و بلندی آن به حدود 47 متر می‌رسید. برای ساختن این تئاتر طبقات به ترتیب از ستون‌های سبکِ توسکان (Tuscan)، یونیک و کُرَنتی استفاده شده بود، و بر فراز سومین طبقه نیز، دیواری بلند قرار داشت که در آن ستون‌های چهارگوش توکار نصب شده بود. تمامی ستون‌های به‌کار رفته در نمای بنا، کاربرد نمادین داشته و هیچ‌کدام نقش ساختاری نداشتند. استفاده از نظام ستون‌بندی یونانی در نمای بیرونی کولوسِّئوم به دو منظور بود: نخست این که آن‌ها معماری یونانی را تداعی می‌کردند و بدین‌گونه رومیان به تمدن یونان ادای دین می‌کردند. دوّم، به‌کارگیری ستون‌ها مقیاس ساختمان را کوچک‌تر نشان می‌داد و بدون این‌که از ابعاد عظیم آن بکاهد آن را برای انسان دسترس‌پذیرتر می‌کرد. اگر نمای کولوسِّئوم لُخت بود و ردیف‌های ستون‌های تزئینی نداشت، انسان در برابر عظمت آن احساس حقارت می‌کرد. معماران رومی علاقه داشتند که مردم شکوه آثار آنان را ستایش کنند، اما در عین‌حال می‌خواستند که مردم خود را در این شکوه سهیم بدانند، نه این‌که در برابر آن خود را حقیر بپندارند. آن بنای عظیمْ بیننده را مرعوب می‌کرد؛ ولی با ستون‌ها انسان دیگر خود را نه با کل ساختمان بلکه تنها با یک دهانه از نمای ساختمان می‌سنجید. بدین‌سان شهروند رومی خود را عنصر مهمی از ساختمان عظیم، و امپراتوری پهناوری که بنا مظهر آن بود، احساس می‌کرد.
در این بنا، سقف راهروها را هم به‌صورت طاق گهواره‌ای و هم به‌صورت طاق متقاطع با بتن پوشانده شده بودند. این آمفی‌تئاتر به وسایل تزئینیِ گوناگون چون مجسمه‌ها آراسته می‌شد و بسیار باشکوه بود، به‌طوری‌که بسیاری از ردیف‌های ویژه‌ی نشستن تماشاگران را از مرمر ساخته بودند. این بنای بزرگ 80 درِ ورودی و خروجی داشت. دو در مخصوص رفت و آمد امپراتور و همراهانش بود؛ و بقیه کار رفت و آمد تماشاگران را آسان می‌کرد، به نحوی که این جمعیت در مدت چند دقیقه در جایگاه‌های خود قرار گرفته یا از آمفی‌تئاتر خارج می‌شدند. ساختمان میدانِ میانیِ آمفی‌تئاتر کولوسِّئوم حدود 53×85 مترمربع بود، که با دیواری به ارتفاعِ 5/4 متر و با نرده‌های آهنی محصور شده بود، تا مردم را از آسیب جانوران درنده حفاظت کند. در زیرِ این مکانْ تعدادی اتاق، انبار، محل نگهداری حیوانات و نظایر آن وجود داشت. در نمای بیرونی این آمفی‌تئاتر، حفره‌هایی تعبیه شده بود که برای قرار دادن تیرک به‌کار می‌رفت. این تیرک‌ها پایه‌ی نوعی سازه‌ی سبک (احتمالاً از جنس پارچه) بود که آن را وِلاریوم (Velarium) می‌نامیدند. در هنگام ظهر این سایبان عظیم از یک ‌سو به ‌سوی دیگر میدان کشیده می‌شد، تا تماشاگران را از آفتاب حفظ کند. ریسمان‌های لازم برای این کار توسّط ملوانان تهیه می‌شده است، و هم آن‌ها نیز مسئولیّت نصب و راه‌اندازی این سازه‌ی سبُک پوششی را به عهده داشتند.

منتشر شده در : دوشنبه, 22 فوریه, 2021دسته بندی: سالن نمایش, مقالاتبرچسب‌ها: