سبکی برتر در کوهستان راکی
این شَلهی (کلبه) اسکی واقع در تلوراید، نمایانگر تعالی هنر و فن بوده و به منظور
آسایش هرچه بیشتر، مورد طراحی مجدد قرار گرفته است.

معمار: جان برانس
طراح داخلی: سموئل بوتِرو
عکاس: دیوید اُ.مارلو
دیدن اوهام برای مردمی که در ارتفاعات زندگی میکنند چندان غیرمعمول نیست. در ارتفاع 8000 پا یا بیشتر، مغز به علت کمبود اکسیژن، ممکن است ناگهان قدرت آن را پیدا نکند تا مانع شیطنتهای چشم و خطاهای بصری شود.
این به طور قطع تنها توضیحی است که میتوان برای دیدن صحنههایی باورنکردنی در بالای یک کوه برفی در کلرادو که تقریباً 10000 پا بالاتر از سطح دریاست، قائل شد. حقیقتاً چطور ممکن است که این میز بیلیارد سبک احیای مصری اواخر قرن نوزدهم، با معرقکاریهایی به شکل نخل بر روی آن، سر از اینجا درآورد؟ آن قفسهی چینی دههی 1920 این قدر دور از زادگاه خود چه میکند؟ یا این صندلیهای ویلیام موریس؟
اینجا یک احتمال دیگر هم وجود دارد: سموئل بوتِرو اینجا بوده است. او که یک طراح کلمبیایی بزرگشدهی منهتن است و اطلاعاتی جامع دربارهی عتیقهجات را با عشقی رویایی و بدون خجالت نسبت به رنگها توأم کرده است، چندی پیش پروژهای را در نزدیکی دهکدهی زیبای اسکی در تلوراید تکمیل کرد.
بوترو اعتراف کرد که اسکی نمیکند، ولی بلافاصله افزود: «من عاشق کوه هستم، من در آند به دنیا آمدهام.» با این شرایط، شاید قوهی درک ذاتی در وجود اوست که حس میکند در محلی مانند تلوراید، که با آسودگی در درهای در میان قلههای 13000 پایی سنخوانس جا خوش کرده است، چه طرح و سبکهایی مناسبترند.
عجیب نیست که گرما در این خانه عامل کلیدی باشد. در اینجا اثاثیهی معمول و سنتی خانههای اسکی – دیوارهای ساختهشده از کاج گرهدار یا شاخهای گوزن در بالای شومینه – دیگر کارایی ندارد. هم کارفرما و هم طراح به دنبال چیزی بودند به همان اندازه راحت، ولی آراسته و پیراستهتر: نگرشی که ریشه در دو سبک وارداتی عمدهی قرن نوزدهمی داشت، یکی سبک ویکتوریایی و دیگری «جنبش هنرهای تجسمی و مهارتهای فنی». طرح در عین حال میبایست به اندازهی کافی انعطافپذیر میبود تا کلکسیونهای پرشمار کارفرما، از جمله مجموعهی چشمگیر هنر غرب امریکا، را در خود جا دهد.
بوترو میگوید: «ما نمیخواستیم داخل خانه را کاملاً به تقلید از جنبش هنر و فن بسازیم، ولی به طور قطع از این سبک و از روح جزئیات و بهخصوص از شیوهی کاربرد چوب در آن، تأثیر پذیرفتهایم. چوب از مصالح طبیعی کوهستان است و به محیط گرما میبخشد.» بوترو برای ملایم کردن سختی چوب، به فکر افتاد خانه را از پارچههای رنگی پر کند: «مخمل، پشم و کشمیرهای شگفتانگیز، ولی همه با رعایت راحتی و آسایش ساکنان خانه.»
این خانه که به سبک و سیاق کلبههای معدنچیان ساخته شده بود، به وسیلهی معمار جان برانس مورد نوسازی و گسترش قرار گرفت و بوترو و کارفرما را برای اجرای یک رشته اقدامات چشمگیر به هوس انداخت. هنگامی که عملیات ساختمانی به پایان رسید، طراح مشغول پرکردن اتاقها با حاصل خریدهایش از منهتن شد. پس از مدت کوتاهی اتاق نشیمن در زیبایی چیزی کم از چشمانداز دلانگیز سراشیبیهای پوشیده از سپیدار نداشت: میز بیلیاردی که صحبتش را کردیم، یک میز هشتضلعی به سبک رنسانس انگلیس و یک جفت صندلی ساوُنارولای قرن نوزدهمی. بوترو برای آشپزخانه یک رف نانوایی و برای اتاق خانوادگی مجاور یک کاناپه با جاکتابی کشویی در داخل آن طراحی کرده است؛ هردو علاوه بر کاربردی بودن چنان زیبایی روستایی دارند که احتمالاً طراحان «گرین و گرین» را نیز به تحسین وامیدارند.
افرادی که در نزدیکی پیستهای اسکی زندگی میکنند زیاد پذیرای مهمان هستند. بخشهای مخصوص مهمان در انتهای راهروی که از فضاهای اصلی خانه فاصله میگیرد و حدود 36 پا درازا دارد، فضای بزرگ و سخاوتمندانهای را به خود اختصاص دادهاند. یک صندلی ویلیام موریس در کنار شومینه برای استراحت پس از اسکی بسیار مناسب است. اگر یک فنجان قهوهی داغ و یک کتاب خوب هم به آن اضافه کنیم، توجیه قاطعی خواهد بود برای حذف فعالیتهای روی پیست اسکی به طور کامل.
«هیچ چیزی را که از مفید یا زیبا بودن آن اطمینان ندارید، در خانه نگه ندارید.» سموئل بوترو به طور کامل پیرو این گفته است که به ویلیام موریس، پدر «جنبش هنر و فن» در انگلیس نسبت داده میشود. بوترو و برانس با همکاری یکدیگر برای حل مشکل خشکی هوا – یکی دیگر از واقعیتهای زندگی در ارتفاع 9600 پایی که باید با آن کنار آمد – یک «مرطوبکننده»ی زیبا و مفید طراحی کردند: آبی که در طول سه طبقه روی دیوار کنار پلکان جاری است. آیا این یک توهّم نیست؟ نه، فقط یک غافلگیری دلپذیر است. از این گذشته، پناهگاه کوهستانی بدون یک آبشار دیدنی به چه درد میخورد؟