ساختمان پزشکی و درمان بیماران سرپایی یو.سی.اِل.اِی (UCLA)
سانتا مونیکا، کالیفرنیا، آمریکا/ شرکت معماران مایکل ؤ.فولونیس، 2012
UCLA outpatient Surgery & Medical Building, 2012
حسّی ظریف: پاویونهایی به سبک لو کربوزیه برای بخش بیمارستانیِ UCLA که نور و روشنایی را در تجربهی درمانی دخیل میکنند.
هنگامی که پیشنهاد طراحی و اجرای ساختمان پزشکی و درمان بیماران سرپایی یو.سی.اِل.اِی (UCLA) به فولونیس داده شد، با هیجانی توأم با تردید، پروژهی ساخت بنایی به مساحت 4650 متر مربع را مورد بررسی قرار داد. وی تا پیش از این، سابقهی طراحی فضاهای بیمارستانی و درمانی را در کارنامهی حرفهای خود نداشت و در نتیجه، فاقد تجربهی کافی در این حیطه از طراحی بود. اما مالک و کارفرما، راندال میلر، که طرح ساخت را با قصد الحاق این بنای جدید به یو.سی.ال.ای آغاز کرده بود، در سادهترین کلام به فولونیس گفت: «یک معمار خوب باید بتواند هر پروژهای را طراحی کند».
فولونیس پیش از تأسیس شرکت خود در سال 1983، مدتی نزد فرانک اُ.گِهری و رِی کَپه کار کرده بود. پروژههای مسکونی و چندمنظورهی وی در طول سه دههی اخیر، آشکارا پیروی او از میراث مکتب مدرنگراهای کالیفرنیا حکایت دارند؛ ساختمانهایی که نور را همچون متريالی در طراحی خود مورد استفاده قرار میدهند و اصرار خاصّی بر ایجاد ارتباط بین فضاهای داخلی و بیرونی دارند. شاید همین فقدان پیشزمینهی ذهنی و تجربهی اجرایی در طراحی بیمارستان بود که موجب شد معمار، بیمهابا چنین آزادی و تجملی را وارد کارش کند.
فولونیس میگوید: «باید میفهمیدم که مردم دربارهی این ساختمان چه فکر میکنند. من، خودم فکر میکنم که جای ترسناکی است. حال، چگونه میتوانم این استنتاج شخصی را تغییر بدهم؟»
دو پاویون نرم و صاف از جنس بتونِ ریخته، بر روی یک تختهی بتونی قرار گرفته و حول سه طبقه را در بر گرفتند و یک آتریوم مرکزی با دیوارهای شیشهای و سقفی از شیشهی سرامیکی، در انفصال بین دو حجم قرار گرفت. سیستم فتووُلتائیک سقفی 15 درصد انرژی تسهیلات بنا را تأمین میکند. برای روشنسازی فضای لابی تا حدّاکثرِ ممکن، دیوارهای ویژهای تعبیه شدند که به صورت صفحات معلّق شیشهای بودند. این صفحات با اتصال فیتینگ عنکبوتی به یکدیگر و به تیرکهای فلزی وصل شدند. بدین ترتیب شیشهها به نرمی و بدون نیاز به قابهای سنگین، در جای خود ثابت ماندند. سه سایبان مشبّک فلزی، قسمت بیرونیِ نمای غربی را از تابش مستقیم آفتاب محافظت میکنند. آتریوم، مانند یک شومینهی بزرگ عمل میکند و هرگاه درهای ورودی باز میشوند و تهویه در حال کار است، هوای گرم را مَکش کرده و از بالا به بیرون هدایت میکند. فولونیس به این مسئله آگاه بود که اغلب افراد، علاوه بر استرس و نگرانی زیادی که خود دارند، در یافتن مسیر تردد خود در مکانهای بیمارستانی دچار مشکل میشوند. وی به منظور سازماندهی و ایجاد نظم فضایی، یک پلکان مرکزی با اسکلتی فلزی و قدمگاههایی از چوب بامبو در لابی ساخت و پلهای طبقات دوم و سوم را به یکدیگر متصل کرد. این پلها به فضاهای خدماتی، اعم از کلینیکهایی که در سرتاسر پاویون طبقهی سوم وجود دارند، دسترسی ایجاد میکنند. از آنجا که بتون، متريالی سرد، سخت و خشن است، معمار، بسیاری از سطوح دیوارهای داخلی را با پنلهای بامبو پوشش داد تا لطافت و گرمی مورد نظرش را پیاده نماید. او با توجه به اینکه جنبههای خدماتی طرح، همچون بخشهای تومورشناسی و ریکاوری، در قیاس با بخشهای پشتیبانی به فضاها و اتاقهای بیشتری احتیاج دارند، بخشهای مذکور را در پاویون بزرگترِ شمالی جانمایی کرد و نیز تأکید داشت که این فضاها، بر خلاف روال معمول که در مرکزِ تاریک و کمنور ساختمان درمانی طراحی میشوند، در نقاط شمالی و غربی که نورگیری بهتری دارند، قرار بگیرند.
حتا راهروی استریلِ پشت اتاقهای جراحی هم از روشنایی پنجرههای نزدیک سقف که در طول نمای شرقی کشیده شدهاند، بهرهمند است. در طبقهی همکف دستگاهی که از اشعهی ایکس برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میکند، در میان دیوارهای بتونی احاطه شده تا از هرگونه انتشار اشعههای خطرناک جلوگیری شود. پاویون کوچکتر جنوبی، لژ پرسنل، دفاتر و امکانات رفاهی (مانند مغازهها) را شامل میشود. حدود 5/7 متر پیشآمدگیِ طبقات دوم و سومِ این بنا بر فراز طبقهی اول، سایبانی برای فضای انتظار اصلی که گاه شاید ساعتها میزبان دوستان و خانوادهی بیماران باشد، فراهم آورد. دسترسی از فضای انتظار به باغی که توسط پائولا بِرتون طراحی شده، بسیار آسان و لذتبخش است. بیمارستانی که رابرت اِستِرن، در سمت دیگر خیابان برای درمان بیماران سرپایی طراحی کرده بود (فضایی که سبک و سیاق ایتالیاییاش در تقابل با سبک کربوزهایِ ساختمان جدید میباشد)، امکان گسترش نداشت؛ چارهای که کارفرما اندیشید، ساخت بنایی مجزّا، اما نزدیک، برای آن دسته از بیماران بود. UCLAبه هشت اتاق جراحی سرپایی، یک کلینیک تومورشناسی و پرتودرمانی، یک آزمایشگاه خون، کلینیکهای عمومی و پارکینگ نیاز داشت که این امر با همکاری میلر (کارفرما)، فولونیس و جورج پرِسلِر به سرانجام رسید و هریک از اتاقها، دقیق و هنرمندانه، اصلاح شدند. در طول بیش از شش ماه، پرسنل بخشهای مختلف (پرستاران بخش جراحی، پرستاران ریکاوری و تکنسینها) در قالب چند گروه متمرکز، نیازها و خواستههای خود را ابراز نمودند. میلر میگوید: «پروژهی ما یک فضای آموزشی یا یک فضای عمومی عادی نبود که تنها با بزرگ کردن مقیاسها و زیباسازی جزئیات غیرضروری به هدف خود برسیم. اتفاقاً لازم بود تا سیستم اجرایی ما از چنین رویکردی فاصله داشته باشد». ساخت سیستم پارکینگ اتوماتیک در زیر این مرکز نیز ایدهی میلر بود.
پِرسلر و کاربران این مرکز درمانی، موافق بودند که هیچ ضرورتی ندارد که این ساختمان از نور و ارتباط با فضای بیرونی فاصله بگیرد؛ حاصل کار، ساخت مرکزی پیشرفته برای بیماران بود که اولویت ساخت و کار خود را براحترام به بیمار و پرسنل بنا نهاده بود. ساختمان پزشکی UCLAمیتواندیک مدل عالی برای آینده باشد. در پایان ساخت، فولونیس که همچنان از پذیرفتن پروژه هیجانزده و خوشحال بود، گفت: «این، از آن چیزهاییست که هر معمار جوانی (که من دیگر جزو آنها نیستم)، میخواهد به سایر کارفرماها بگوید: اینکه او قادر به طراحی هر نوع ساختمانی هست. مسئله این است که باید کسی باشد که شما و تواناییهایتان را باور داشته باشد». این مرکز پزشکی با توجه به طراحی و تکنولوژیهای استفاده شده، موفق به اخذ مدرک LEED نائل آمد.
پارکینگ بیمارستان UCLA
تعبیهی یک پارکینگ اتوماتیک در زیر بیمارستان UCLA، کاهش استرس و مصرف انرژی را در پِی داشته است.
میلر، مالک و کارفرمای پروژهی طراحی و ساخت مرکز پزشکی و درمان UCLA میگوید: «در لوس آنجلس مشاهدهی پارکینگهایی که از ابعاد خودِ ساختمان بزرگترند، یک امر عادیست». اما در این مورد بهخصوص، به منظور صرفهجوییِ فضایی و کمک به کاهش استرسی که در بیمار، همراهان او و پرستاران وجود دارد، پروسهی پارک و پیدا کردن وسیلهی نقلیهی شخصی مورد بازبینی دقیق قرار گرفت. میلر با کنار هم قرار دادن همکاریهای یک شرکت نرمافزاری و یک شرکت سازنده، 380 سیستم فضایی ویژه برای این مکان تعبیه نمود. افرادی که اتومبیلهای خود را در این مکان پارک میکنند، تنها دو یا سه دقیقه منتظر میمانند تا ماشین، به تراز کف منتقل شده و با یک چرخش در جهت مناسب برای حرکت و خروج از محدودهی بیمارستانی قرار بگیرد. میلر میگوید: «ما یک سیستم مردمدوست میخواستیم. لازم بود تا محدودهی عمومی، گسترده و آزاد باشد و در این حال، تردد ماشینها از میان افرادی که با دغدغههای ذهنی و ناراحتیهای حرکتی راه میروند، امن نبود». در بدو ورود به مرکز، فرد راننده، اتومبیل خود را به یکی از 6 جایگاهی که با چراغهای ال.ای.دی مشخص شده، میبرد و اگر جزو پرسنل هستند، از کارت شناسایی و در غیر این صورت، از کارت اعتباری خود استفاده میکنند تا سیستم اتوماتیک پارکینگ شروع به کار کند. درهای غلتکی باز شده و سیستم حمل و جابهجایی، آن را روی سکوی بالابر جرثقیل ویژهی پارکینگ قرار میدهد. بالابر در حالی که قادر به حرکت سکوی خود در دو جهت عمودی و افقیست، اتومبیل را در یک جایگاه خالی قرار میدهد.
مدارک فنی