دومین دوسالانه ی معماری، شهرسازی و طراحی داخلی ایران
بیانیه‌ی هیئت داوران مسابقه‌ی ملی طراحی اکوکمپ تفریحی-آموزشی بندر تاریخی کنگ

روزگار نقد

داستان تولد یک پیشرفت در تاریخ نظریه پردازی معماری ایران

تحریریه هنرمعماری

بی‌مقدمه: انقلاب فکری
تابستان 1394 ریسک چاپ چند مصاحبه‌ی انتقادی در باب ساخت فضاهای مسکونی را به جان خریدیم. در همان ایام، یک معمار با دفتر ما قطع رابطه کرد! چون می‌دانستیم که شکستن این سد کار یک نشریه یا فرد نیست (و اگر هم بشود کارامد نخواهد بود)، در شماره‌های بعدی، بار دیگر بر نقد اصرار ورزیدیم. بلافاصله پس از انتشار نقد‌نامه‌ها، علاوه بر انتظار امیدوارانه، دست به کار شدیم و از هر ابزاری، به هر‌ ‌‌بیانی و در هر فضا و فرصتی برای تشویق دوستان، همکاران، یاران و منتقدین خود بهره بردیم که: «بیایید نقد بنویسیم!» همگان بر ضرورت امر تأکید و تأیید داشتند، اما تردید در حسن عواقب کار یا چگونگی انجام آن در ادامه، بعد از نقدنامه‌های اولیه، باعث شد بعضی دوستان در این راه همراه نشوند. عده‌ای نیز خود پیشتر دست به کار شده بودند که دست‌مریزاد داشتند. با این‌ حال، کم‌کم از گوشه و کنار محافل معماری، سروصدای نقد بلند شد و موج نقد، معماری کشور را فرا گرفت. نباید اثر پیشروان اولیه که سال‌ها پیش نقد را در مباحث نظری دانشگاهی به راه انداخته بودند فراموش کنیم ــ چه در حوزه‌ی معماری و چه در دیگر حوزه‌های دانش و معرفت‌شناسی ــ اما به اعتقاد ما این سد بالاخره شکست! آب به مزارع رسید و حالا درختان خشکیده فرصت ابراز وجود، شکفته شدن و بیان اندیشه‌هایشان را دارند. عده‌ای از ما دلخور شدند و عده‌ای دوست دارند از این جریان زلال ماهی بگیرند. عده‌ای بی‌تفاوت هستند. اینها دیگر اختلال عملکرد کار است و وجودشان اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. با این ‌همه ما خرسندیم، زیرا انقلابی روی داده است. تأکید می‌کنیم ما تنها نبودیم. ما بخشی از یک دومینو بودیم و تنها خوشحالی ما از این است که وظیفه‌ی خود را به نحو صحیح انجام دادیم و می‌دانیم کسی را برای انجام وظیفه نه تقدیر می‌کنند و نه تحقیر. در واقع این رسالت همه‌ی نشریات معماری است ــ نشریاتی که زیر فریادهای مجریان رسانه‌های تصویری و طوفان زرد صفحات مجازی هنوز به «فرهنگ» فکر می‌کنند.
ما اینگونه فکر می‌کنیم و خود را می‌بینیم: به پیش بردن اندیشه در یک کشور، گمنام ماندن و همیشه با چشمانی باز بیدار بودن، مثل سربازی که در نقطه‌ی صفر مرزی پست می‌دهد. در محاسبات، بازی داده نمی‌شود، اما بدون او همه‌ی محاسبات دروغ و نمایش است. سربازی که همواره برای خدمت آمده است. معتقدیم در جریان تبیین اندیشه در معماری ایران، ما در نقطه‌ی صفر مرزی هستیم ــ و البته سرباز صفر. به سلامت و اعتلای شهر فکر می‌کنیم و می‌دانیم راه زیادی در پیش است و این شروع یک انقلاب فکری در معماری ایران می‌باشد. ما در پی تجویز دستورالعمل معماری و یا تنبیه خاطیان نیستیم. اگر کسی از نقد اینچنین بهره‌برداری نماید، قطعاً معنای نقد را درک نکرده است. همان طور که حسن قاضی‌مرادی نوشته است: «نقد، فن رهایی از تجویزپذیری است از طریق بازاندیشی و بازکرداری» و به قول مایکل رایان (Michael Ryan): «فرهنگ مهم‌ترین چیزی است که انسان آفریده است.[…] فرهنگِ مورد نقد، هنجارهایی که به رفتار بشر جهت می‌دهند، تقویت می‌کند و فرضیات کهنه که به نحوه‌ی رفتار می‌پردازند و دیگر سازگاری مفیدی ندارند را از نو و به شکلی متفاوت می‌سازد».

گران بودن متن خوب
بیایید برگردیم به فلسفه‌ی وجودی هنر. شاید هزاران صفحه کتاب در این زمینه نوشته شده‌ است. هنر نقطه‌ی تبلور «اندیشه» است و ما نیز دغدغه‌های اندیشه داریم. دغدغه‌ی ما مضاعف است، زیرا از یک سو با معماری و هنر سروکار داریم و از سویی دیگر، به ژورنالیسم متعهد هستیم. اساس ژورنالیسم «روشنگری و آگاهی برای توسعه‌ی اندیشه» است.
حال بیایید به قیمت این اندیشه بیندیشیم. هر محصولی که حاصل فکر و تلاش باشد، قیمتی خواهد داشت و به صورت منطقی، اگر این فرایند سخت و پیچیده بوده‌ باشد، قیمت گران‌تر خواهد بود. از طرف دیگر، کیفیت محصول نهایی شرطی اساسی در اقتصاد محسوب می‌گردد. صدها کارخانه‌ی خودرو در جهان مشغول هستند و قطعاً قیمت هر خودرو، ارتباط مستقیم با کیفیت آن دارد. متن، یادداشت، مقاله و هر نوشتار دیگر نیز از این دست می‌باشد. متن خوب، که محصول اندیشه، مطالعه و پژوهش باشد، هم ارزش خواندن دارد و هم گران و منطقاً باید با کیفیت باشد. امروز متأسفانه اطراف ما را متن‌های کم‌ارزش و سطحی، زرد و کم‌مایه گرفته‌اند. متن‌هایی که اغلب آنقدر سطحی هستند که تنها می‌توانند یک «تلنگر» بزنند نه بیشتر ــ آن هم اگر بزنند. متأسفانه بعضی‌ها با سطحی‌نگری، این مطالعات مجازی و اغلب «تلگرامی» را به پای رشد سرانه‌ی مطالعات می‌گذارند. در‌حالی‌که معتقدیم، مطالعات مجازی عامل منفی در این قضیه هستند، زیرا از ساختار متنی مستحکم و تبیین اندیشه بی‌بهره‌اند که این نخستین و بزرگترین عیب است. دیگر آنکه عده‌ای معتقدند خواندن مطالب زرد، مردم را تشویق به مطالعه می‌کنند.
حتی با نوشتن مجدد مطالب کتب و نشریات در صفحات مجازی این اتفاق رخ نخواهد داد و این ادعا توهمی بیش نیست. این متن‌ها تشنگی مردم را با آب آلوده رفع می‌کنند و قطعاً آنها را سیراب کاذب خواهند نمود. هیچ متن ارزشمندی در فضای وب به رایگان پخش نخواهد شد مگر اینکه کسی قبلاً هزینه‌ی آن را پرداخت کرده باشد و یا اینکه آن متن خاطره‌نگاری و دغدغه‌نگاری‌های شخصی باشد. این از بدی‌های زمانه‌ی ماست که دفتر خاطرات ما در صفحات وب پخش شده‌اند. تجربه‌نگاری، فرایندی حرفه‌ای است و به اقتصاد مربوط می‌شود.حال چه کسی حاضر است اسرار پیشرفت خود را به رایگان فاش نماید؟ البته اگر اصل را بر انتقال دانش و تجربه بگذاریم، شاید این داستان مفید هم باشد، اما باز هم به اصل قضیه که همان «رشد مستحکم اندیشه» است کمکی نمی‌شود.
در سمتی دیگر از این ماجرا، عده‌ای «صفحات وب» را نسل جدید ژورنالیسم خوانده‌اند. ژورنالیسم یا مطبوعات یا نشر محتوا؟ در سیر اندیشه‌‌، هر‌کدام از این لغات، معانی و جایگاه خود را دارند. اغلب این مطالب با یگدیگر به اشتباه گرفته می‌شوند. قطعاً وب‌نگاری به سرعت انتشار محتوا کمک کرده است، اما به همین میزان به اصل صداقت خبر نیز خیانت نموده است، زیرا کسی مسئولیت آن را بر عهده نمی‌گیرد. حتی بزرگ ترین خبرگزاری‌های جهان نیز از گاف‌های علمی‌ـ‌فنی در امان نیستند، حالا حساب دیگر وب‌سایت‌ها که مطالب آنان اغلب مردم‌محور هستند، بماند. اگرچه به اعتقاد ما فضای وب، مزایا و معایبی دارد.
بعضی افراد فکر می‌کنند با توسعه‌ی فضای اینترنت، سرانه‌ی مطالعه رو به کاستی خواهد رفت. این نظر با بررسی آمار و حجم مطالعات قابل بررسی است و ناگفته پیداست که اشتباه می‌باشد. بدیهی است که صفحات وب هیچگاه تهدیدی برای مجلات و کتاب‌ها نبوده‌اند. اگر فردی چنین نیتی در سر دارد، قطعاً از رسالت ژورنالیسم بی‌خبر است. اینها مباحثی هستند که تاکنون بدان‌ها پرداخته‌ایم. اما بحث مهم‌تر این است که این سخن (کاهش مطالعه به‌دلیل وجود اینترنت) فقط در ایران صادق است، نه در نقاط دیگر جهان و به نظر ما این وضعیت و دغدغه‌ها بر تمام نشریات مکتوب و ناشران کتاب‌های کشور ما حاکم است.

ارزش های پنهان و تلاش های ما در شماره ی 40
در این شماره همچون شماره‌ی پیشین، تلاش نمودیم تا روح نقد و نگاه انتقادی در تمامی بخش‌ها حاکم باشد. بنابراین، تنها وجه اشتراکی بخش‌های مختلف این شماره، وجود «دیدی انتقادی» بوده است. متأسفانه فضای نقد در کشور منجر به برداشت‌هایی منفی شده است و بر آنیم تا این نقیصه را به مرور با فرهنگ‌سازی رفع نمائیم.

یادگارهای معماری پارسیان
در ایران باستان به‌دلیل تنوع جغرافیایی، آئین‌ها و فرهنگی‌های گوناگونی وجود داشته است که اکنون نیز کمابیش این وضع وجود دارد. بنابراین مطالعه ی تاریخ هنر و معماری در ایران ضمن گستردگی موضوعات، دارای ابعاد پیچیده‌ای نیز می‌باشد. از آنجا که فرهنگ، اصالتاً مفهومی چندلایه است؛ تفاسیر مختلف و اعماق گوناگونی دارد. این موضوع و در مورد ایران دو چندان است. هنر معماری تلاش دارد این لایه را بشکافد و مخاطبین خود را با دیرینه ی آنان آشنا سازد. «یادگارهای معماری پارسیان» با این هدف راه‌اندازی شده و از این شماره با درج «مجموعه‌ی مقالات 10500 سال تاریخ هنر و معماری ایران» قصد دارد با تمرکز بیشتر و عمیق‌تری در این عرصه به پژوهش بپردازد. لازم به تأکید است این بخش نیز مانند تمام بخش‌های مجله با رویکرد انتقادی نگاشته شده و باب انتشار مقالات نقد شما نیز باز است.

طبیعت معماری
طبیعت در این عنوان از صنعتی ادبی (ایهام) بهره می‌برد. نخست، طبیعتِ معماری، به معنای کنه وجودی معماری، طبیعتی که همیشه منسجم، آرامش‌بخش و پایدار از همه‌ی جهات بوده است. دوم، نگاهی به طبیعت به مفهوم بستر معماری است. پرداختن به طبیعت در این معنا از دیگر دغدغه‌های این بخش می‌باشد؛ طبیعتی که مخدوش شده و در معرض آسیب‌های جدی قرار گرفته است. بنابراین در این بخش به مسائلی از این دست خواهیم ‌پرداخت و سعی می‌کنیم نگاهی دقیق‌تر به اصول معماری داشته باشیم. اصولی که آن را یکپارچه کرده بودند.
لازم به ذکر است، ضمن پرداختن به مسائلی درونی، نیم‌نگاهی نیز به تجارب جهانی داشته‌ایم ــ البته در این واحد بیشتر نگاه ما معطوف به دانش کاربردی بوده است؛ یعنی به نظر ما پرداختن به مسائل نظری‌ای از این دست، در مقطع کنونی، فایده‌ی زیادی ندارد؛ بنابراین به بررسی تجارب و توسعه‌های کاربردی نگاه کرده‌ایم.

نظریه‌پردازان معماری
در ادامه‌ی شماره‌های پیشین، نقد‌نامه‌هایی منتشر شده است. در این بخش سه پروژه‌ی دیگر به نقد گذاشته شده‌اند و تلاش کرده‌ایم با کمک منتقدین خود، در چارچوب ادب، گامی مثبت و رو به جلو برداریم. در این شماره، علاوه بر نقدهای نوشته شده به شکل همیشگی، به مبانی نقد و تجربه‌ی روش‌های نوین نقد نیز پرداخته‌ایم. میل شدید مخاطبین معماری به نقد و اطلاع همگانی از نقش مؤثر آن در رشد و توسعه‌ی معماری، باعث شده است که دوستان دیگر ما نیز وارد این حوزه شوند. این اتفاق بسیار خوش‌یمن است و برای همه‌ی یاران خود در این راه آرزوی موفقیت داریم. امیدواریم روزی، جامعه‌ی معماران با روشنفکری بیشتری با این نعمت برخورد کنند. ذکر نکته‌ای در انتها ضروری به نظر می‌رسد، معمارانی هستند که با روشنفکری و دیدی آینده‌نگر، فرصت نقد آثار خود را مهیا کردند و قطعاٌ در تاریخ معماری ایران این افراد و نام‌ها پیشرو به حساب می‌آیند. به رسم ادب و سپاس لازم می‌دانیم از معماران ذیل که ما را تاکنون در بخش نقد یاری نموده‌اند، تقدیر و تشکر نمائیم: (اسامی بر‌اساس حروف الفبای نام‌خانوادگی)
• آرتور امیدآذری
• سیروس باور
• سیاوش تیموری
• پدارم جعفربیگی
• گیسو حریری
• مژگان حریری
• سهراب رفعت
• علی سوداگران
• مهدی علیزاده سقطی
• نازنین کازرونیان
• محمدرضا مقتدر
• رضا نجفیان
معماران مدرنیست
در ادامه‌ی شماره‌های پیشین، معرفی معماران همراه با نقد و تحلیل زندگی، اندیشه و آثارشان را در این شماره در دستور کار قرار دادیم. معمار برجسته‌ی ایرانی، سیاوش دکتر تیموری که در آستانه‌ی 80 سالگی قرار دارد، موضوع این شماره بوده است. روح نقد در این معرفی جاری است و تلاش کردیم تنها به معرفی رزومه‌ی تیموری محدود نشویم بلکه با پژوهش و کنکاش، او و ارزش آثار او را بیش از پیش به همکاران خود معرفی نمائیم.

طراحی
پرداختن به مسائلی غیر از دغدغه‌های معمارانه، توسط معماران، موضوع این بخش است. تجارب جدید و سعی در پویش تفکر در دیگر عرصه‌های هنر از دیگر محتوای موجود در این بخش است. متأسفانه معماران جوان ما در پرداختن به دیگر هنرها علاقه‌ی چندانی از خود نشان نمی‌دهند. این در حالی است که اساساً تبلور و رشد اندیشه محصول جمیع اتفاقات و رویدادهای هنری پیرامون ماست. علت این امر ریشه در آموزش‌های ما، اقتصاد، فرهنگ مردم و جو حاکم بر دانشکده‌های ما دارد که بچه‌های هنر را رقیب یکدیگر و نه رفیق تربیت می‌کنند.

منتشر شده در : پنج‌شنبه, 17 آگوست, 2017دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: