بازسازی فروشگاه لارگو نینگ یانگ اثر آتلیه واترساید، ترجمه‌ی لادن مصطفی‌زاده
خانه خلیج کامپِس اثر گروه معماری و طراحی داخلی مالان وُرستِر، ترجمه‌ی لادن مصطفی‌زاده

 خیلی دور خیلی نزدیک، ایران 1404 محمد‌حسن فروزان‌فر رتبه نخست رویداد معماریهای در حال ظهور(برگزار کننده هنر معماری)

معماری در حال ظهور (فضای شهری)
اگر هر دو تیتر بالا را در یک عنوان بازنویسی کنیم، خواهیم داشت: «فضای شهری در حال ظهور». بنابراین سه کلید واژه‌ی مهم (فضا، شهر، ظهور یا به عبارتی آینده) کانسپت پروژه را شکل می‌دهند. «خیلی دور خیلی نزدیک، ایران 1404» با کنایه به سند چشم‌انداز معماری و شهرسازی کشور انتخاب گردیده که توسط بنیاد معماری انقلاب اسلامی تحت عنوان چشم‌انداز بیست ساله‌ی معماری و شهرسازی تدوین شده است. این سند برای بیست سال آتی کشور تدوین شده، اما اقدامات متناقض یا بهتر بگوییم، عدم اقدامات لازم، معماری و شهرسازی را در مسیر مفروض پیش نبرده است. به طوری که اکنون فقط نه سال تا پایان اعتبار این چشم‌انداز باقیست ولی پیشرفت که هیچ، شاید پسرفت هم داشته‌ایم. به همین منظور تأکید نگارنده در کنار تصاویر مربوطه، بر روی سال 1404 می‌باشد.
سیاست‌زدگی معماری و شهرسازی
برنامه‌ریزی و طراحی فضاهای شهری که طبیعتاً در مقیاس کلان مطرح می‌شوند، بیش از آنکه متأثر از تخصص‌های مربوطه مثل برنامه‌ریزی شهری، طراحی شهری، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، حمل‌و‌نقل و … باشند، حاصل سیاستگذاری و ایدئولوژی حکومت‌ها است. به بیان دیگر سیاست‌زدگی معماری و شهرسازی باعث شده است کنترل و مدیریت آن از عهده متخصصان خارج شود. این مهم در تمام کشورها و مدل‌های حکومتی صادق است. از فضاهای مرده و انسان‌زدای کمونیستی روسیه، چین و کوبا در دهه‌های گذشته گرفته تا احیای فضاهای شهری و مردم‌وارِ کنونی دانمارک، فرانسه، هلند و … در سال‌های اخیر به مدد پیدایش علم مطالعات زندگی همگانی در فضای شهری. از طرفی، تهاجم فرهنگی و تجاری شرکت‌های بزرگ در سبک زندگی و نحوه‌ی تعامل انسان با فضا، از نمونه‌های دیگر سیاست‌زدگی جوامع امروز است. برای مثال، همزمان با انقلاب صنعتی، شکوفایی اقتصادی اروپا، صنعتی‌سازی ساختمان و تولید انبوه خودروها، بیشتر مردم در مسکن‌های حومه‌ی شهر ساکن شده و در نتیجه از تراکم جمعیت در مرکز شهر کاسته شد، به طوری که هرقدر فضای جدید خلق می‌شد، فقدان زندگی شهری بیشتر خودنمایی می‌نمود. به موازات این مهم، خودروهای شخصی، بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزانه در منظر شهری شدند و به مرور تسلط خودروها بر شهر در تقابل با زندگی شهری قرار گرفت. امروزه شهرهای ما با اولویت و ترجیح خودروها، سهولت تردد و ایجاد راه‌های ارتباطی، برنامه‌ریزی و طراحی می‌شود.
رویکرد پروژه
در راستای این سیاست‌زدگی، معماری و شهرسازی ایران هم سال‌ها‌ است که تحت تأثیر یک تفکر و مدیریت پیمانکاری اداره می‌شود. تفکری که ساختن را در هر شرایطی ارجح می‌داند. در پاسخ به هر مسئله‌ای بدون توجه به ماهیت آن، پروژه‌های عمرانی به عنوان پاسخ ارائه می‌شوند. به جای تقویت حمل‌و‌نقل عمومی، گسترش آن و فرهنگ‌سازی، خیابان‌ها و اتوبان‌های چند‌طبقه ساخته می‌شود و بستر را برای جولان خودرو‌های بیشتر فراهم می‌کند. باغات و بوستان‌های چند‌صد ساله توسط برج‌های سر به فلک کشیده تخریب و برای جبران فاجعه، نهال‌های چندماهه به اسم کمربند سبز در بیرون شهر کاشته می‌شوند. بدون مکانیابی و امکان‌سنجی، مگامال‌هایی در بافت متراکم شهر ساخته شده و به دنبال آن، یک منطقه‌ی مسکونی خالی از سکنه شده و تبدیل به پارکینگ می‌شود! مثال‌هایی از این دست، حاکی از سیستم بیمار مدیریتی است که مصالح عمومی را فدای منافع اقتصادی عده‌ای محدود کرده و برنامه‌ریزی و طراحی شهری را با بن‌بست روبرو می‌کند.
پروژه‌ی «خیلی دور خیلی نزدیک، ایران 1404» با رویکرد فضاهای شهری آینده که معلول همین سیاست‌زدگی‌ها و تخصص‌زدایی‌ها است، پنج فضای شهری شاخص و ارزشمند که مورد اقبال مردم و متخصصان قرار گرفته است را به صورت سمبلیک، برجسته می‌نماید و ضمن گزارشی تصویری از تغییر و تحولات این فضاها در طول زمان، آینده‌ی سیاه و تلخ پیش رو را زودتر از آنکه فرا رسد نشان می‌دهد. باشد که هشداری به همه‌ی ما داده شود که چگونه کمر به نابودی خود بسته‌ایم.

پروژه‌ی شماره‌ی یک: غلبه‌ی ماشین بر انسان: میدان آزادی تهران

تصاویر این صفحه: تجمع مردم پیاده در ایام انقلاب اسلامی

میدان آزادی به عنوان یکی از بزرگ ترین میادین شهری ایران، همواره کانون اجتماعات ملی و مذهبی مردم بوده است. اما متأسفانه رشد بی رویه خودرو ها در پایتخت و همچنین ترافیک سنگین اطراف میدان که کاملاً آرامش و امنیت پیادگان را تحت تأثیر قرار داده است به طور نمادین دستمایه شده تا گمان رود که در آینده ای نه چندان دور، اجتماعات مشابه دیگر توسط پیادگان نبوده و مردم با خودرو های خود در میدان حاضر شوند. طراحی و برنامه ریزی شهری به سمتی می رود که همه ی اقشار مجبور به استفاده از خودرو هستند و این به منزله ی  حذف مردم پیاده و ناتوان است (پیادگانی که همواره موجب پویایی فضای شهری هستند).

 

پروژه‌ی شماره‌ی دو: شهر به مثابه ترمینال: حرم امام رضا (ع)

حرم مطهر امام رضا(ع) به عنوان مهم ترین کانون مذهبی ایران که سالانه پذیرای بیش از 25 میلیون زائر می باشد، هر ساله به بهانه ی توسعه دستخوش تغییری اساسی می گردد. تخریب بافت ارزشمند پیرامون حرم و نابودی اتصال بافت، مردم و زندگی با این مرکز شهری مهم، نه تنها از قدرت فضای شهری آن کاسته و این گره اجتماعی بزرگ را به یک عمارت و چند حیاط تنزل داده است، بلکه دیگر عمل زیارت نیز بدون داشتن وسیله ی نقلیه ممکن نیست؛ از طرفی عمل تشرف به یک مکان زیارتی دارای آداب و سلسله مراتبی ویژه می باشد که جزئی از زیارت بوده ولیکن توسعه های نابجا این قابلیت را نیز از حرم گرفته اند. طبق این رویه بعید نیست در آینده شاهد خیابان هایی باشیم که از داخل حرم نیز عبور کنند و با خودرو به زیارت رویم.

پروژه‌ی شماره‌ی سه: قشر فراموش شده‌ی سالمند و معلول: پل طبیعت

افزایش میانگین سنی جامعه در آینده ی نزدیک، ایجاب می کند برنامه ریزی ها در جهت مناسب سازی فضا های شهری برای سالمندان و معلولان جسمی سمت و سوی ویژه ای بگیرد. ناگفته پیداست فضای شهری ما پاسخگوی نیاز سالمندان و معلولان نبوده و منحصراً تنها جوانان هستند که بدون مشکل حادی، قادر به ارتباط با فضای رفت و  آمد روزانه و … می باشند و اینها مواردی هستند که این قشرِ محدود ولی در حال رشد با آن مواجه اند. نتیجه ی امر، محرومیت ایشان از خدمات شهری و نیاز های معاصر است. در این تصویر سمبلیک، پل طبیعت تهران به عنوان یک پروژه ی موفق که مرزهای معماری را گسترش داده و در قالب یک فضای شهری معاصر مورد اقبال مردم قرار گرفته، نمایش داده می شود که در دوردستِ آن، دو ناظر خاص قرار گرفته اند تا همچنان معضل ارتباط سالمندان و معلولان با فضاهای شهری شاخص و غیر شاخص بدون پاسخ بماند. باید متذکر شد طبق آمار رئیس سازمان بهزیستی، روزانه 80 و سالانه 30 هزار نوزاد معلول در ایران به دنیا می آیند ولیکن فضاهای شهری معاصر ما علی رغم انجام مطالعات آکادمیک فراوان، همچنان محدودیت سنی و جسمی دارند.

پروژه‌ی شماره‌ی چهار: خشکسالی و بحران آب: میدان نقش جهان اصفهان

بی شک مهم ترین مشکل کنونی و آینده ی کشور، بحران آب است. بحرانی که گریبان تمام حوزه ها از جمله معماری و شهرسازی را نیز خواهد گرفت. طبق گزارش سازمان ملل، منابع قابل استفاده آب ایران از 200 میلیارد متر مکعب در سال 1990 م به 726 تا 860 میلیارد متر مکعب در سال 2025 م (1404 ش) کاهش خواهد یافت. فضای شهری آینده ی ما باید در خدمت منابع آبی باشد و نه در مقابل آن، زیرا فضاهای شهری بدون پوشش گیاهی، فضاهایی مرده و بی روح اند (پوشش گیاهی ای که نبودش حتی نقش جهان را هم خواهد کشت).

پروژه‌ی شماره‌ی پنج: ساخت‌و‌ساز بی‌رویه: مسجد شیخ لطف‌اللّه اصفهان

سیمای شهری و خط آسمان شهری جزئی از فضای شهری است که گاه ملموس و گاهی ناملموس است، اما کاملاً به صورت بصری درک می گردد. افت طراحی تک بنایی و تفکر دیده شدن که بیشتر در بین معماران رایج است، موجب گردیده فضاهای شهری ما سیمایی آشفته و آزار دهنده داشته باشند و همچنین این بی نظم ساختن (بلند و کوتاه و جلو و عقب ساختن) در حال رشد است و به مرور دارد فضای شهری آتی ما را می سازد. در تصویر نقش جهان، خط آسمان مسجد شیخ لطف اللّه و بدنه های مجاور، به صورت اغراق آمیزی تحت تأثیر ساخت سازه های بی رویه ی پیرامون میدان قرار گرفته است تا پیشاپیش چهره ی مخوف و البته غم انگیز میدان را در آینده نشان دهد.

منتشر شده در : یکشنبه, 16 ژانویه, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: