گنجینه‌‌‌‌‌‌‌ی تتون ناحیه‌‌‌‌‌‌‌ی تتون، وایومینگ، امریکا
خانه‌ای در مزرعه

خانه‌ای در غرب وحشی
Home in Wild West
طراحان: تامی موتولا و تالیا هارنِس / متن: ننسی کالینز / عکس‌ها: دیوید اُ.مارلو

تامی موتولا، تهیه‌کننده‌ی برنامه‌های موسیقی و تفریحی، می‌گوید: «من که بچگی خود را در منطقه‌ی برونکس گذرانده بودم، از همان زمان شیفته‌ی کاوبوی‌ها شدم. فیلم‌های وسترن تماشا می‌کردم، پدر و مادرم را وادار می‌کردم مرا به نمایش‌های کمنداندازی گاوچرانان ببرند، و کاملاً به اسب‌ها و کار با آنها خو گرفتم. الان هم مرد بیرون از خانه هستم و عاشق شکار، ماهیگیری و چادر زدن. همیشه عاشق خانه‌ای چوبی در دل طبیعت بودم. برای همین بود که وقتی این ملک را دیدم، بلافاصله حس کردم آنچه را به دنبالش بودم، یافته‌ام.»
موتولا که رئیس شرکت ضبط و پخش کازابلانکا و شرکت موتولاست، گوش و چشم تیزی دارد. بنابراین، جای شگفتی ندارد که وقتی او و همسرش تالیا، گردش‌کنان سر از این منطقه در آوردند و این خانه‌ی چوبی پنج‌خوابه‌ی افسون‌کننده با 15000فوت مربع مساحت را دیدند که در دهکده‌ی 700 هکتاری اسنومَس، در دو قدمی شهر تاریخی اَسپِن، جا خوش کرده بود، در حقیقت با معامله‌ای تمام‌شده روبه‌رو بودند.
«همان موقع در حیاط پشتی نشستیم و ساندویچی خوردیم. کار تمام بود، تمامِ تمام.»
البته کار موتولا در حقیقت تازه شروع شده بود: «من تمام طراحی را خودم انجام دادم، فقط خودم و همسرم که به این کار عشق می‌ورزد و سلیقه‌ای عالی دارد. من نظر مردم را جویا می‌شوم، از منابع مختلف استفاده می‌کنم، ولی متأسفانه خانه‌هایم را فقط خودم طراحی می‌کنم.» موتولا پیش از این، خانه‌های شخصی خود را در گرینویچ (کانکتیکات) و بدفورد (نیویورک) نیز طراحی کرده بود: «این شیوه‌ی تحصیل پرهزینه‌ی من بود: انجام هرکاری به روش آزمون و خطا، و پرداختن بهای خطاها. از آن زمان، ده باری مرتکب خطا شده‌ام.»
در میان «شاهکار»های او، «آلونکی» در میامی نیز به چشم می‌خورد که فروش آن، موتولا را به نقل مکان به کلرادو برانگیخت. آخرین آفریده‌ی او در قطعه‌زمین خوش‌نمایی در مزرعه‌ی وایلدکَت واقع شده است: ملکی به مساحت 6500 هکتار، که به 14 مزرعه تقسیم شده و پیش از موتولا به مایکل داگلاس تعلق داشت. هنگامی که داگلاس نخستین بار درباره‌ی این ملک با موتولا صحبت کرد، او پاسخ داده بود: «فکر نمی‌کنم بتوانم این قدر از شهر دور باشم. ما در آن زمان هنوز در میامی بودیم، تا آنکه میامی دیگر دلمان را زد. تالیا در دنیای امریکای لاتین، ستاره‌ی سرشناسی است، برای همین مرتب در گردش بودیم و عکاسان پیوسته با لنزهای یک‌ونیم متری از راه می‌رسیدند. همه‌ی اینها پس از مدتی دل‌آزار شد. برای همین گفتم: برویم نگاهی به خانه‌ی داگلاس بیندازیم. بدون هیچ قصد خاصی، چون فکر می‌کردم فقط سالی یک بار به اینجا خواهیم آمد. الان دلم می‌خواهد که ای کاش می‌توانستیم تمام مدت در همینجا به سر ببریم.»
موتولا، به گفته‌ی خود، «معمار ناکامی» است با شیوه‌ی طراحی سنتی، اما با قدری تغییر و تحول در سنت. سبک او به خوبی در اشیایی مانند قالیچه‌های چرم گاوی نمودار می‌شود که طراحی به نام لیندا بِدِل به سفارش او تهیه کرده است: «این قالیچه‌ها مانند یک قالی بزرگ به هم دوخته شده‌اند، ولی هرکدام شکل خود را حفظ کرده‌اند و از این رو چشمگیر به نظر می‌رسند.» موتولا برای «بال و پر دادن به تخیل و احساسات» در اتاق نشیمن از پرده‌های جیر دالبرداری استفاده کرد که از سقف تا کف کشیده شده‌اند.
این حال و هوای مدرن و غربی بر سوئیت صاحبخانه نیز حکم‌فرماست. کانون اصلی اتاق خواب، تخت سورتمه‌ای سفارشی با روکش مخمل قرمز است: «رالف لورن این تخت زیبا را برای نمایشگاه خود ساخته بود. برای همین به دفترش تلفن کردم و سفارش نمونه‌ی دومی از آن را دادم. بله، روکش مخمل قرمز دارد، ولی روتختی آن از پارچه‌ی شطرنجی اسکاتلندی است و به همین دلیل، جلف و زننده به نظر نمی‌رسد، بلکه دقیقاً گویای سبک رالف است. خوب از آب درآمد. ما تمام اشیای دیگر اینجا را نیز به همین شکل مهیا کردیم.» رختخواب‌های طراحی رالف همچنین زینت‌بخش تخت‌های دو خانه‌ی مهمان 2000 فوت مربعی در ملک موتولا شدند: «تولید رختخواب‌هایی با این طراحی دیگر متوقف شده بود و به زحمت توانستم در یکی از فروشگاه‌هــای رالف آنها را پیدا کنم.»
در پاسخ به این پرسش که چرا یک تهیه‌کننده‌ی موسیقی وقتش را با سر کشیدن به فروشگاه‌ها سپری می‌کند، با لحنی حاکی از پشیمانی می‌گوید: «من عشقی پایان‌ناپذیر به خرید دارم. اگر چیزی را ببینم که از آن خوشم بیاید، آن را می‌خرم و کنار می‌گذارم»؛ مانند جلدهای تپانچه‌ای که گهگاه به نیمکت هال ورودی آویخته می‌شوند: نیمکت با نقاشی‌هایی از صحنه‌های زندگی غرب وحشی تزئین شده است: کلاه‌های گاوچرانان و دستمال‌سرهای سرخ‌پوستی – «قلمرو خیالات».
موتولا لحظه‌ای با به یاد آوردن خیالات لذت‌بخش دیگری درنگ می‌کند: «صادقانه بگویم، اگر می‌توانستم این کار را به عنوان یک شغل در پیش بگیرم و از آن پول به دست آورم، به هیچ وجه از آن رویگردان نبودم. متأسفانه هزینه‌ی این کار از درآمد آن بیشتر است. با این حال، آن را دوست دارم. طراحی برای من، یک درمان تمام و کمال است.»
ولی همین درمان موجب شده است که اشخاص بسیاری آرزوی آن را داشته باشند که او خانه‌شان را تزئین کند. خود موتولا با خنده می‌گوید: «در اسپن دوستان زیادی دارم که از من بسیار ثروتمندترند و می‌گویند که می‌خواهیم خانه‌مان را به دست تو بسپاریم. ولی پاسخ من همیشه یکی است: «خودم به اندازه‌ی کافی گرفتاری دارم.»»

منتشر شده در : شنبه, 15 می, 2021دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: