دوئتِ ساناآ برنده‌ی جایزه‌ی پْـریـتْـزکِـرِ 2010 ، متن از آلکساندر بی‌یِریگ، ترجمه‌ی حمید خُداپناهی
نورپردازی بی‌­نقص (بخش سوّم)

تکمیل ویتـراهـاؤس
معماری از هِرتسوگ و دومورون / عکسها از ایـوان بـان
متن از دیوید باسولْـتو / ترجمه­ی علیرضا سیّداحمدیان / وایل آم راین، آلمان، 2010

با گذشت این سالها، کامپوسِ ویترا به یک موزه‌ی معماری بدل شده و آثاری از سرشناس‌ترین معماران معاصر، همچون فرانک گه‌ری، زاها حدید، آلوار آلتو، تاداؤ آندو، ژان پرووه، نیکولاس گریمشاُ، باکمینستر فولر و شرکت معماری ساناآ (SANAA) را در خود جای داده است.
آخرین موردِ افزوده به این مجموعه، ساختمانِ ویتراهاؤس است: ردیفی از ساختمانهای جعبه‌مانند با سقف شیروانی که توسّط شرکت هرتسوگ و دومورون برای «مجموعه‌ی خانه‌ها»ی ویترا طرّاحی شده است.
در ماه ژانویه‌ی سال 2004، ویترا «مجموعه‌ی خانه‌ها»ی خود را کلید زد که نمونه‌های کلاسیک طرّاحی و نیز بازتولید نمونه‌های قبلی و تولیداتِ معماران و طرّاحان معاصر را شامل می‌شد. ویترا به‌عنوان شرکتی که سابقه‌ی فعّالیتهایش عمدتاً به مبلمان دفتری و مشتریان تجاری اختصاص داشته، «مجموعه‌ی خانه‌ها» را با هدف جدیدی که در نظر داشت آغاز کرد. این هدف معطوف به مشتریانِ فردی و خصوصی بود که خودْ به طرّاحی علاقه‌ی خاص داشتند.
از آنجا که فضایی در داخل کامپوس ویترا در وایل آم راین برای معـرّفی «مجموعه‌ی خانه‌ها» موجود نبود، کمپانیِ ویترا دو معمار مقیمِ شهر بازِل یعنی هرتسوگ و دومورون را در سال 2006 استخدام کرد تا ویتراهاؤس را طرّاحی کنند. ویتراهاؤس به یُمن لوکیشنِ باز و ظاهر فریبنده‌ی خود، نه‌تنها مجموعه‌ی معماریِ ویترا را تقویت کرده، که موقعیّت و نقش پراهمّیّت کامپوس ویترا را نیز مدِّ نظر خویش داشته است. ویتراهاؤس، واقع در شمالِ زمینهای مشرف به یک منطقه‌ی محصور که به امر تولید اختصاص دارد، دو ساختمان این محوّطه را به یکدیگر متّصل ساخته است: موزه‌ی طرّاحی ویترا کاری از فرانک گه‌ری (1989) و پاویون کنفرانس کاری از تاداؤ آندو (1993). وسعتِ طرح امکانی فراهم آورده تا سازه‌ی جدید را بتوان در فاصله‌ی مطلوبی از موزه‌ی طرّاحی ویترا و دروازه‌ی مجاورِ آن احداث، و فضای کافی برای طرح گسترش باغچه و چمنزار مقابل ساختمانها ایجاد کرد، که مشخصّه‌ی چشم‌انداز محلّی به شمار می‌آید.
کانسپتِ اصلیِ ویتراهاؤس دو مضمونِ تکراری در آثار هرتسوگ و دو مورون را در کنار یکدیگر به کار گرفته است: 1) خانه‌ی آرکه‌تیپیک؛ و 2) حجمهای سواربرهم (stacked). به‌خصوص در وایل آم راین بازگشت به ایده‌ی خانه‌ی ازلی (Urhaus) بسیار مناسب به نظر می‌رسید، زیرا هدف اصلی از احداث این ساختمانهای پنج‌طبقه تهیه‌ی مبلمان و اشیاءِ تزئینی برای داخل خانه بود. به دلیل تناسبات و ابعاد فضاهای داخلی ــ معماران به جای فضای داخلی از اصطلاح ‘domestic scale’[«مقیاس خانگی»] استفاده کرده‌اند ــ اتاقهای نمایش یادآور صحنه‌های آشنای داخلی هستند. «خانه‌ها»ی منفرد به عنوان شاخص کلّی فضای نمایش، به‌صورت عناصر انتزاعی در نظر گرفته شده‌اند. به جز چند مورد استثنائی و جزئی، فقط دو انتهای سنتوریْ شفّاف در نظر گرفته شدند، و اینطور به نظر می‌رسد که حجم سازه با فشاری از درون به بیرون شکل گرفته‌اند. دوازده خانه‌ی مجموعه که کلاً در پنج طبقه گرد آمده و به طرز حیرت‌انگیزی به صورت طرّه‌ای طرّاحی شده‌اند (در برخی نقاط تا 16 متر)، و تختالهای سنگیِ به‌کاررفته در کف طبقات سنتوریِ پایین را قطع کرده‌اند، مجموعه‌ای سه‌بُعدی خلق می‌کنند: یک مشت خانه که در نگاه اوّل ظاهری ژولیده دارند.
رنگِ زُغـالـیِ پوسته‌ی بیرونیِ ساختمانْ سازه را ظاهری یکپارچه بخشیده، «اتّـصـال» زمین آن را برقرار و آن را به چشم‌انداز محیطی مرتبط ساخته است. ویتراهاؤس مثل شهر کوچکی که در بُعدِ عمودی گسترش یافته، به عنوان مدخلِ ورودیِ کامپوس عمل می‌کند. یک کفِ چوبی فضای باز مرکزی را تعریف می‌کند که دور و برش را گروهی مرکّب از پنج ساختمان اشغال کرده‌اند: یکی از اینها به کنفرانس، دیگری به فضای نمایشی برای مجموعه‌ی صندلیهای موزه‌ی طرّاحی ویترا، سوّمی به فروشگاه موزه‌ی طرّاحی ویترا، آن دیگری به لابی با یک بخش پذیرش و رختکن، و سرانجام آخری به یک کافه با تراس روباز برای استفاده در تابستان اختصاص یافته است. به محض خروج از آسانسور، انتهای شیشه‌ایِ شمالِ اتاق نمایی خیره‌کننده از تپّـه‌ی تولینگر (Tüllinger) را در معرض دید قرار می‌دهد. در انتهای مقابل ــ یعنی در جایی که یک دیوار شیشه‌ای کمی عقب نشسته و تراسی را در خارج ایجاد کرده ــ به پانورامایی از شهر بازل با کارخانه‌های داروسازیِ مشهورش گشوده می‌شود. بیننده به‌تدریج که از داخل ویتراهاؤس عبور و فضای داخلی آن را کشف می‌کند، درمی‌یابد که جهتـگیریِ خانه‌ها اصلاً دلبخواهی و اتّفاقی نیست، بلکه توسّط نماهای متخلفی از چشم‌انداز اطراف تعریف و تعیین شده است.
پیچیدگی فضای داخلی فقط به‌دلیل تقاطعهای تیـز و زاویه‌دار تک‌خانه‌ها نیست، که در عیـن حال از انسجامِ کانسپت هندسیِ ثانوی ناشی شده است. همه‌ی پلّکانها به حجمهای اُرگانیکِ وسیع و درهم‌پیچی داخل شده‌اند که به بیان استعاری مثل کرم ابریشم طبقات مختلف ساختمان را می‌خورند و پیش می‌روند، گاه ارتباط شگفت‌انگیز میان خانه‌ها را در معرض رؤیت قرار می‌دهند، و گاه جلوی دید را می‌گیرند. دیوارهای داخلی پرداختِ سفید دارند تا مبلمانِ خانه جلوه‌ی بهتری پیدا کند.
ویتراهاؤس ــ با ابعادِ حدّاکثریِ 57 متر (طول)، 54 متر (عرض)، و 21 متر (ارتفاع) ــ بر فراز دیگر خانه‌های کامپوس ویترا قدّ کشیده است. نیّت عامدانه آن بوده که ساختمان صورت افقی ــ یعنی شکل معمولیِ بخش تولیدات را ــ پیدا نکند، و در عوض یک سازه‌ی عمودی با فضای سرپوشیده‌ی کوچکی را شکل دهد که نماهای مختلفی را در معرض دید قرار می‌دهد: یک نمای کلّی از چشم‌انداز محیطِ اطراف و تجهیزات کارخانه‌ای، و نیز نمـایی کُـلّـی از مجموعه‌ی خانه‌ها. همانند دو فضای داخلی و خارجی، دو فُرم مختلف نیز در یکدیگر ادغام شده‌اند: یک فُرمِ مستطیلی‌ چندضلعی که از بیرون قابل مشاهده است، و یک فُرم اُرگانیک که ردیفی از فضاهای غیرمنتظره در داخل ایجاد می‌کند ــ به تعبیرِ هرتسوگ و دو مورون یک «جهان رمزی» با سرشتی تحریک‌کننده و تقریباً لابیرنتی. بینندگان در مسیرِ عبور از پنج طبقه‌ی ساختمان، سیری در «عالَـمِ» ویترا می‌کنند و سرانجام به نقطه‌ی عزیمت اوّلیه‌ی خود بازمی‌گردند.
ویتراهاؤس نمایی روزانه و نمایی شبانه دارد. شباهنگام، جای دو نما معکوس می‌شود. روزها بیننده از داخلِ ویتراهاؤسْ چشم‌اندازِ بیرون را می‌نگرد، و با غروب آفتاب و آغاز ظلمتِ شب، فضای نورانیِ داخلِ ساختمان از درون شروع به درخشیدن می‌کند، و به نظر می‌رسد که فیزیک ساختمان از هم می‌گُسـلَـد. دیوار اتاقها برچیده می‌شوند؛ دو انتهای سنتوری گویی به نمایشگاهی بدل می‌شود که کلّ کامپوس ویترا و طبیعتِ سبزِ اطراف آن را روشن می‌کند.

Source:
http://www.archdaily.com/50533/vitrahaus-herzog-de-meuron/

مدارک فنی


منتشر شده در : سه‌شنبه, 19 ژانویه, 2021دسته بندی: مقالات, ویلاییبرچسب‌ها: