فونگ شوای: هنر ایجاد هماهنگی با محیط زیست فریار جواهریان
بازسازی گوتِربانهُف هانُویر اثر گروه معماران اِی.اِف.اِف، ترجمه‌ی لادن مصطفی‌زاده

تجربه دایره سبز، میدان شهردار در مادرید، نوید پاک‌نژاد

شهرداری مادرید در چهارصدمین سالگرد ساخت میدان شهردار (Plaza Mayor) با هدف تغییر در الگوهای رفتاری موجود، به مدت چهار روز با همکاری گروه هنرهای شهری SpY به آدرس وبسایت (http://www.spy-urbanart.com) طرح دایره‌ای به قطر هفتاد متر را از جنس چمن در میانه‌ی این میدان اجرا کردند. این ابتکار به شدت مورد توجه بازدیدکنندگان و شهروندان قرار گرفت. شهرت گروه هنری مذکور در غافلگیر کردن و ارائه‌ی چیزی است که به صورت روزمره اتفاق می‌افتد؛ به گونه‌ای که انتظار آن را ندارید. گردشگران و افراد محلی در مواجه با این شرایط جدید که گرایش به طبیعت (بافت آرامش بخش چمن) نیز در آن دیده می‌شود رفتارهای مختلفی را از خود بروز می‌دهند. مطالعه‌ی راه‌های تعامل میان زندگی و فضا در شهرها از سال 2007 که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها به جای روستاها زندگی کردند مهم تر گردیده است. مطالعات زندگی همگانی (Public Life Studies) از سال 2000 میلادی تبدیل به یک جریان اصلی در شهرسازی شده است. از منظر اجتماعی نیز، فضاهای شهری نمود عینی تمام روابط حاکم بر اجتماع است، به عبارت دیگر سکونتگاه‌های انسانی محصول ترکیب اتفاقی عناصر و اشیاء نیست، بلکه حاوی نظم، الگو و ساختی مشخص است.
فضاهای شهری به‌عنوان محل حضور شهروندان و عرصه‌ی رخداد تعاملات اجتماعی محسوب می‌گردند. یکی از مسائلی که در ابتدای قرن بیستم با ظهور خودروها به خصوص از سال 1950 مورد تأکید بود، چالش حضور خودرو در همه‌ی فضاهای شهری بود. تا جایی که اپلیارد در کتاب خیابان‌های قابل زندگی می‌نویسد: «خیابان‌ها به محیط‌های خطرناک و غیرقابل زندگی مبدل شده‌اند اما همچنان اکثر مردم در آن به سر می‌برند، باید خیابان‌ها را دوباره تعریف کرد، به‌عنوان جایگاهی تسکین بخش، مکانی قابل زندگی، حوزه‌ی اجتماعی، مکانی برای بازی، برخوردار از فضای سبز و تاریخ محلی، همسایگی‌ها باید محافظت شوند اما نباید منجر به انزوا شود.»
بعد از این دوره فضاهای شهریِ خالی از خودرو رشد پیدا کردند. این فضاها غالبأ به نیاز انسان به‌عنوان یک موجود اجتماعی به درستی پاسخگو نبود و مردم تنها به فضاهای شهری به‌عنوان مسیری برای گذر می‌نگریستند. فضاهای عمومی به واسطه‌ی عدم حضور شهروندان به مرور زمان، بعد اجتماعی خود را از دست دادند. در واقع این فضاها به جای آن که مردم را به مکث، حضور و برقراری مراودات اجتماعی دعوت کنند، به عبور تشویق می‌کردند و دیگر تجربه‌ی برخورد با دیگران، حس تعلق به جامعه، دیدارهای چهره به چهره و تعاملات اجتماعی به درستی اتفاق نمی‌افتاد. اینها همه در حالی است که استفاده از فضاهای عمومی به‌عنوان مکان‌های ملاقات برای مردم باید عمل نمایند.
میدان شهردار مادرید یکی از شلوغ‌ترین میادین اروپا می‌باشد و در مرکز شهر مادرید اسپانیا قرار دارد. ساخت این میدان در قرن هفدهم و به دستور شاه فیلیپ سوم توسط جان د هررا (Juan de Herrera) آغاز شد و در سال 1619 به پایان رسید. این میدان محل اصلی جشنواره‌ها و گردهمایی‌های مردم مادرید از گذشته تا به حال بوده است. میدان، طرحی مستطیل شکلی دارد و با نه درب ورودی در مرکز شهر مادرید واقع شده است. دور تا دور این میدان معروف و وسیع را ساختمان‌هایی قدیمی به سبک معماری گوتیک با رستوران‌ها، کافه‌ها و مغازه‌ها پر کرده‌اند. این میدان یکصد و بیست و نه متر طول و نود و چهار متر عرض دارد و ساختمان‌هایی که جداره‌ی میدان را شکل داده‌اند تماماً سه طبقه هستند. این میدان در سال‌های 1631، 1670 و 1790 دچار حریق شد و مجدد مرمت شد. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین ساختمان کازا دلا پانادریا (Casa de la Panaderia) است که در سال 1590 ساخته شده است. در آن دوران حتی از میدان هم خبری نبود و حالا در ضلع شمالی میدان قرار دارد. این ساختمان در قرن هجدهم به عنوان آکادمی هنرهای زیبای سنت فرندیناند استفاده می‌شد و پس از آن تا سال 1871 محل آکادمی سلطنتی تاریخ بوده است. پس از آن تاریخ، ساختمان به مالکیت شهرداری مادرید درآمد و از آن به‌عنوان ساختمان شهرداری استفاده می‌گردد. در بخش جنوبی میدان ساختمان کازا دلا کارنیسیا (Casa de la Carniceria) قرار دارد که پس از آتش‌سوزی به شکل ساختمان پاندریا بازسازی شد.
پروژه‌ی دایره‌ی سبز گروه هنر شهری SpY طرح دایره‌ای به قطر هفتاد متر از جنس چمن است که در میانه‌ی میدان شهردار مادرید اجرا شد. این دایره که در مجموع سه هزار و پانصد مترمربع مساحت دارد. از منظر هوایی به شکل یک نقطه‌ی سبز که در میان رنگ‌های قرمزِ خاکیِ سازنده‌ی رنگ منظر شهری اسپانیا ایستادگی می‌کند در آمده است. از اهداف اعلامی گروه هنری ایده‌پرداز اثر، حرکت به سمت ارائه‌ی نوعی پناهگاه و محلی برای اکتشاف ساکنان شهر با استفاده از بافت آرامش بخش چمن بوده است.
فتح دوباره شهر1، فضاهایی برای راه رفتن، مکان هایی برای ماندن
اینکه مردم و رویدادها در زمان و فضا گرد هم آورده شوند، پیش نیازی برای هر اتفاق دیگری است؛ اما اینکه چه فعالیت‌هایی اجازه‌ی گسترش داشته باشند از اهمیت بیشتری برخوردار است. صرفأ خلق فضاهایی که مردم را قادر به آمدن و رفتن بسازد کافی نیست. شرایط مطلوب برای حرکت در اطراف و درنگ کردن در فضاها نیز باید وجود داشته باشد و همچنین نیز شرایطی برای شرکت در حوزه‌ی وسیعی از فعالیت‌های اجتماعی و تفریحی. در این صورت، کیفیت هر قسمت از محیط بیرونی نقشی حیاتی ایفا می‌کند. طراحی هر فضا به طور جداگانه و جزئیات آن‌ها تا کوچکترین اجزاء، عواملی تعیین کننده هستند. اگر فضای راه رفتن، ایستادن، نشستن، دیدن، شنیدن و صحبت کردن به فعالیتی جذاب تبدیل شود کیفیتی مهم است. همچنین به این معنا نیز هست که طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های دیگر، مانند بازی، ورزش، فعالیت‌های جمعی و مانند این، مبنای خوبی برای گسترش در این فضا خواهند داشت. در واقع در میدان شهردار مادرید با طرح SpY که سبب شکل‌گیری دایره‌ی سبز رنگ چمنی شد، شاهد همین اتفاق بودیم که در ادامه به تحلیل این موضوع و الگوهای رفتاری شکل گرفته به واسطه‌ی این ابتکار جالب در قالب بررسی راه رفتن، ایستادن، نشستن و دیدن، شنیدن، صحبت کردن می‌پردازیم.
راه رفتن
راه رفتن نیاز به فضا دارد. اینکه فرد قادر باشد بدون مزاحمت، بدون هل دادن و بدون اینکه مجبور به مانور باشد، در حد معقول آزادانه راه برود، ضروری است. سطح تحمل و نیاز به فضا از فردی به فرد دیگر، در گروه‌های مختلف مردم و از موقعیتی به موقعیت دیگر به میزان زیادی متفاوت است. الگوهای حرکتی قبل از اجرای پروژه عمدتأ نشان می‌دهند که اکثر افراد از حاشیه‌ی میدان و کنار جداره عبور می‌کنند، البته برای حضور در ضلع دیگری از میدان به طور معمول از میانه‌ی میدان (قطر میدان) عبور می‌کنند و یا برای انجام فعالیت‌هایی همچون عکاسی در فضای میانی میدان حضور پیدا می‌کنند. فضای میانه‌ی میدان در کل نقش عبوری دارد اما بعد از اجرای پروژه با تغییرات در الگوها، فضای میانه‌ی میدان (دایره سبز) به‌عنوان هدفی (مقصد) برای حضور مورد توجه قرار گرفت.
ایستادن
فعالیت‌های راه رفتن و نشستن، نسبت به فعالیت ایستادن، هر دو فعالیتی دشوارتر در محیط فیزیکی هستند. ایستادن به منظورهای متنوعی انجام می‌گیرد. توقف برای یک لحظه یا ایستادن پشت چراغ قرمز، برای نگاه کردن به چیزی، برای درست کردن چیزی، برای صحبت با کسی و یا ایستادن برای زمانی که فرد در انتظار کسی یا چیزی است، برای لذت بردن از محیط اطراف، یا برای دیدن آنچه در حال رخ دادن است یا قرار است به وقوع بپیوندد. امروز در میدان شهردار شاهد تغییر عمیق الگوی ایستادن بعد از اجرای پروژه‌ی دایره‌ی سبز می‌باشیم.
اثر لبه برای ایستادن
حوزه‌ی حاشیه‌ای به‌عنوان مکانی برای درنگ، تعدادی از مزایای روانی و واقعی را عرضه می‌کند. بعلاوه حوزه‌ی امتداد نما، منطقه‌ی آشکار ایستادن در فضای باز برای ساکنان و عملکرد ساختمان‌های مجاور است. رویدادها از درون، از لبه‌ها به سمت مرکز فضای شهری رشد می‌کنند. کودکان برای مدتی تا وقتی که بازی گروهی را آغاز و کل فضا را اشغال کنند، در اطراف در ورودی تجمع می‌کنند. سایر گروه‌های سنی نیز ترجیح می‌دهند از در ورودی ساختمان خود یا در امتداد نمای آن آغاز کنند. جاییکه می‌توانند بیرون بروند و وارد فضا و دوباره وارد خانه شوند یا صرفأ بایستند. در حوزه‌های ایستادن، مردم به دقت مکان‌هایی را انتخاب می‌کنند که در عقب‌نشینی‌ها، گوشه‌ها، دروازه‌ها، یا نزدیک ستون‌ها، درختان، چراغ‌های خیابان یا تکیه‌گاه‌های فیزیکی مشابه بایستند. جداره‌ی اطراف میدان شهردار فضای مناسبی برای ایستادن را فراهم کرده است. وجود کاربری‌هایی با فعالیت‌های تشویق کننده به حضور شهروندان از عوامل اصلی حضور مردم در این فضا می‌باشد.
نشستن
تنها زمانی که فرصتی برای نشستن وجود دارد، هنگامی است که پهنه‌ی سبز میدان قرار دارید. توقف‌های متنوع با هر مدتی می‌تواند وجود داشته باشد. اگر این فرصت‌ها کمیاب باشد مردم از کنار فضاهای شهری می‌گذرند. وجود فرصت‌های خوب برای نشستن راه را برای فعالیت‌های بی‌شماری هموار می‌کند که جاذبه‌های عمده‌ی فضاهای شهری هستند، همچون خوردن، خواندن، خوابیدن، بافتن، شطرنج بازی کردن، آفتاب گرفتن، تماشای مردم، صحبت کردن و امثالهم. این فعالیت آن قدر برای کیفیت فضاهای عمومی در شهر و یا منطقه‌ی مسکونی حیاتی است که در دسترس بودن یا نبود فرصت‌های خوب برای نشستن باید به‌عنوان عاملی کاملاً مهم در ارزیابی کیفیت محیط عمومی در هر منطقه‌ی خاص در نظر گرفته شود. در میدان شهردار مادرید با تغییر بافت کف به چمن، شرایط برای این نوع از فعالیت به شکل چشم‌گیری فراهم شده است که خود به شکل پژوهشی جدا قابل تحلیل می‌باشد.
مهمترین نتایج تحقیق حاضر بدین شرح است که، انسان همواره به دنبال فضا و مکانی است که نیازهای خود را به بهترین نحو برطرف نماید. او در واقع در فضایی حضور می‌یابد که بتواند نیازهای زیستی، فرهنگی و روحی ـ روانی خود را مرتفع سازد. در مطالعه‌ی فضاهای همگانی همواره نیاز به نوآوری و خلاقیت‌های جدید می‌باشد تا امکان حضور شهروندان در گروه‌های سنی، جنسیتی و اقشار مختلف فراهم آورده شود. فضاهای شهری نیاز به بازنگری دارند تا موجب تنوع الگوهای رفتاری شوند که به سبب آن شاهد ارتقاء نشاط و کیفیت این فضاها باشیم. پروژه‌ی دایره‌ی سبز در میدان شهردار مادرید از همین نوع خلاقیت‌ها می‌باشد که در یکی از پر جنب و جوش‌ترین میادین اروپا، باز هم موجبات ارتقاء الگوهای رفتاری مختلف را فراهم آورده است. در واقع این پژوهش نشان می‌دهد که در فضاهای شهری به ظاهر موفق هم همواره امکان تأثیرگذاری و ارتقاء وجود دارد. گروه‌های سنی کودکان و سالمندان که کمتر با این فضا ارتباط برقرار می‌کردند با اجرای این پروژه به شدت با فضا درگیر می‌شوند و امکان بروز رفتارهای مختلف را پیدا می‌کنند و همه‌ی این تغییرات با یک تغییر در کف این فضای شهری به وجود آمده است؛ نکته‌ای ارزشمند در طراحی شهری و منظرسازی، که نشان می‌دهد حتماً نیازی نیست که در فضاهای شهری مگا پروژه‌ها تعریف شوند تا مورد استقبال مخاطب قرار گیرند. مطالعه‌ی فضاهای همگانی علم مطالعه‌ی جزئیات و تجربه‌ی با مردم است.


1. این عنوان برگرفته از مفهوم «فتح دوباره‌ی شهر» شامل روندی می‌باشد که در بارسلون 1979 پس از اولین انتخابات آزادی که با پایان دیکتاتوری فرانکو برگزار شد و به وقوع پیوست. دولت محلی بارسلون، ایجاد مکان‌هایی همگانی را در اولویت سیاست‌های توسعه‌ی خود قرار داد. در این دوره احساس می‌شد شهرها از زیر یوغ ترافیک سواره نجات یافته و دوباره به مردم بازگردانده شده‌اند. در این زمان مفهوم فتح دوباره‌ی شهر متولد شد.

منتشر شده در : چهارشنبه, 9 مارس, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: