تاریخچـــــهی بیمارســـتان
برگرفته از دایرةالمعارف بریتانیکا، ترجمهی الناز رحیمی
History of Hospitals
From Encyclopædia Britannica
بیمارستان عبارت است از نـهـادی که برای تشخیص مریضیِ بیماران و مصدومین، و درمان آنها ــ هم درمانِ دارویی و هم درمان از طریق جرّاحی ــ و نیز سکنی دادن به آنها در طیِّ این فرآیندْ طـرّاحی، سـاخته، و تجهیـز میشود. اغلبِ بیمارستانهای مُدرن علاوه بر کاربریهای یاد شده بهعنوان فضاهای تحقیقاتی و آموزشی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. امروزه در بیمارستانهای مُدرن برای ارائهی خدمات بهتر با در نظر گرفتن دامنهی وسیع نیازهای جامعه، بخشهای درمان سرپایی، اورژانس، روانپزشکی و خدمات توانبخشی نیز گسترش یافته است.
بیمارستانهای همهی کشورهای متمدّن قدمتی طولانی دارند. در کشورهای در حال توسعه، با وجود اینکه درصد بیشتر جمعیّت جهان را شامل میشوند، بیمارستان، تجهیزات و پرسنل مُجرّب و تعلیمدیدهی بیمارستانی به تعداد کافی وجود ندارد و در مقایسه با استانداردهای کشـورهای صنعتی، از نظر تجهیزات، پاسخگویی و مراقبت از این حجم جمعیّتْ بسیار ضعیفاند. بنابراین، کشـورهای جـهـان سوّم اغلب از مزایای پزشکی و درمانی مُدرن، فاکتورهای سلامت عمومی، یا مراقبتهای بیمارستانی بیبهره ماندهاند و به تبعِ آن درصد اُمید به زندگی در این کشورها بسیار پایین است.
طرّاحی بیمارستانها در کشورهای توسعهیافته با افزایش تکنولوژی و دامنهی امکانات پزشکی پیچیدهتر شده است. در نتیجهی افزایش دامنهی خدمات و گسترش شیوههای درمانی و جرّاحی موجود، نسبت پرسنل به بیماران افزایش یافته و کادر پزشکی مجرّبتری نیز فراهم شده است. در سالهای اخیر با مشارکت علم پزشکی و علم مهندسی، دامنهی وسیعی از تجهیزات نوین فراهم شده است که بیمارستانها را برای پذیرش تعداد بیشتری از بیماران آماده نمودهاند. ساخت و اجرای بیمارستانها روزبهروز پُرهزینهتر میشود و ارائهی خدمات درمانی نیازمند اجرای فضاهای استاندارد و مقرون به صرفه است.
بیش از 4000 سال قبل از میلاد مسیح، بسیاری از مذاهب، برخی از خدایانشان را دارای قدرت شفابخشیدن میدانستند. معـبدِ ساتورنوس، و بعـدها معبد آسکلِپیوس در آسیای صغیر، بهعنوان مراکز شفاگرفتن شناخته میشدند. 431 سال قبل از میلاد، بیمارستانهای برهمایی در سریلانکا ایجاد شدند، شاهْ آشـوکـا (Aśoka) 230 سال قبل از میلاد بیمارستانهای زنجیرهای را در هندوستان بنـا نهـاد. حدود 100 سال قبل از میلاد رومیان بیمـارستـانهایی [والِـتودیناریا (valetudinaria)] را برای درمـان سـربازانِ بیـمار و مجروح ایجاد کردند؛ مراقبت از این سربازان از این جهت برای رومیان اهمیّت داشت که شالودهی قدرت روم بر انسجام ارتشِ آن استوار بود.
به هر حال، میتوان گفت، ایده و مفهوم مُدرن بیمارستان به تاریخ 331 پس از میلاد مسیح باز میگردد. یعنی زمانی که کُنستانتینوس، که به دین مسیحی گرویده بود، کلیّـهی بیمارستانهای کُفّـار (pagan) را برانداخت و بدین ترتیب فرصت شروعی دوباره در این زمینه را فراهم نمود. تا آن زمان ابتلاء به یک مریضی باعث طرد شدن بیمار از جامعه میشد؛ در حالی که سنّت مسیحی بر حفظ رابطهی نزدیک بیماران با افرادی که وظیفهی مراقبت از بیماران به آنها محوّل شده بود، تأکید داشت. بنابراین، بیماری به مسئلهای برای کلیسای مسیحی تبدیل شد.
حدوداً 370 سال پس از میلاد، قدّیس باسیلیـوس اهـلِ قیصریه، مؤسّسهی خیریّهای در کاپّادوکیا تأسیس کرد که شامل یک بیمارستان، یک بخش قرنطینه برای بیماران جزامی و ساختمانی برای فقرا، سالمندان و بیماران بود. بیمارستانهایی مشابه به تقلید از این نمونه در امپراطوری روم شرقی ساخته شدند. نمونهی قابل توجّه دیگر ساختمان قدّیس بندیکتوس در مونته کاسّینو است که دراوایل سدهی ششم ساخته شده است. در این دوران مراقبت از بیماران در اولویّت و قبل از همهی وظایف مسیحیان قرار داشت؛ که این جریان مقدّمهای بر تأسیس یکی از اوّلین مدارس پزشکی در اروپا یعنی در سالِرنو شد که در قرن یازدهم به اوج شهرت رسید. این نمونه منجر به احداث درمانگاههای مشابه راهـبان در بخش غربی امپراطوری روم شد.
هتل دیوی (Hôtel-Dieu) لیون در سال 542 و هتل دیوی پاریس در سال 660 تأسیس شد. در این بیمارستانها بیشتر به مسائل روحی بیماران توجّه میشد تا درمان فیزیکی بیماریهای مزمن و حادِّ آنها. روشی که راهبان برای مراقبت از بیماران خود بهکار میبردند، اُلگویی برای عموم شد. دیرها و صومعهها مکانی به نام اینفِیرمیتُریوم (infirmitorium) داشتند که بیماران خودشان را برای درمان به آنجا میبردند؛ علاوه بر این، در دیـرها یک داروخانه و چندین باغ با گیاهان دارویی وجود داشت. بدین سان، دِیرها برای درمان بیماران درهایشان را بروی زائرین و سایر مردم گشودند.
در طیِّ قرون وسطا دین تأثیرگذارترین عامل در تأسیس و تثبیت بیمارستانها بود. رشد بیمارستانها در خلال جنگهای صلیبی که از اواخر قرن یازدهم آغاز شد، شدّت یافت. در این دوران، طاعون و دیگر بیماریها برای صلیبـیّـون بیشتر از جنگ مشکلساز بود. بیمارستانهای نظامی در حاشیهی راههای مسافرتی احداث شدند؛ جوانمردان میهماننواز❊❊ در سال 1099 میلادی بیمارستانی را در ارضِ مقدّس بنا نهادند که قابلیّت مراقبت از 2,000 بیمار را داشت. این بیمارستان گویا بیشتر به بیماریهای چشم اختصاص داشته، و احتمالاً از اوّلین نمونههای بیمارستانهای تخصّـصی بوده است. این شیـوه قـرنها تحتِ عنـوان هیئت (یا سپـاهِ) سیّـار یوحنّـای قدّیـس (St. John’s Ambulance Corps) باقی ماند.
در سدههای میـانه، بالأخص در قرن دوازدهم، تعداد بیمارستانها در اروپا بهسرعت افزایش یافت. عربها نیز بیمارستانهایی را در بغـداد و دمشق و کورذووا (قُرطُبَه)ی اسپانیا بنا کردند. بیمارستانهای اعراب به این دلیل که بیماران را بدون توجّه به عقیده، مذهب، نژاد و مرتبهی اجتـماعیشان میپذیرفتند، قابل توجّه بودند. بیمارستان روحالقُدُس (Holy Ghost) که در سال 1145 در مونپُـلـیهی فرانسه ساخته شد، شهرت فراوانی یافت و بعدها به یکی از مهمترین مراکز آموزشِ پزشکی در اروپا بدل شد. تا اینجا، بیشترین تعداد بیمارستانهای تأسیس شده در سدههای میانه، مؤسّساتِ وابسته به دِیـر تحت مدیریّتِ راهبان بِنِدیکتی بودند، که احداث بیش از 2,000 بیمارستان به آنها نسبت داده شده است.
همچنین در قرون وسطا حمایت از مؤسّسات بیمارستانمانند با مدیریّت و مالکیّت غیرمذهبی آغاز شد. در اواخر سدهی پانزدهم بسیاری از شهرها و استانها از این نهادها و مؤسّسات بهداشتی و درمانی حمایت میکردند. در انگلستان بیش از 200 نمونهی اینچنینی وجود داشته است که پاسخگوی نیازهای رو به افزایش اجتماعی بودند. پساز انحلال دیرها توسط هِنری هشتم در سال 1540، انتقال تدریجی مسئولیّت بیمارستانها و مراکز درمانی از کلیسا به مالکین شخصی و غیرمذهبی آغاز شد که همین روندْ بر ساختوسازِ بیمارستانها در انگلستان تا حدود 200 سال نقطهی پایان گذاشت.
از میان رفتن بیمارستانهای وابسته به دِیـر در انگلستان، مالکین غیرمذهبی را بر آن داشت که جنبش داوطلبانهای را برای بنا نهادن مراکزی برای درمان بیماران، مجروحان و معلولین آغاز نمایند. ساخت اوّلین بیمارستان داوطلبانه در انگلیس در سال 1718 توسّـط هوگْـنوهای (Huguenots) فرانسوی آغاز شد و با احداث بیمارستانهایی در لندن مثل بیمارستان ؤِستـمینْستر (Westminster) در 1719، بیمارستـان گـای (Guy) در 1724 و بیمارستان لندن در 1740 ادامه یافت. بین 1736 تا 1787 حدّاقل در 18 شهر خارج از لندن بیمارستان احداث شد. این شیوه به اسکاتلند نیز گسترش یافت و اوّلین بیمارستان داوطلبانهی آن بیمارستان کوچکی بود که در 1729 در اِدینْـبْـرا (Edinburgh) تأسیس شد.
اوّلین بیمارستان در آمریکای شمالی در سال 1524 توسّط کُرتِس (Cortés) در مکزیکوسیتی احداث شد، که ساختمان آن هنوز باقی مانده است. فرانسه در سال 1639 بیمارستانی به نام Hôtel-Dieu du Précieux Sang را در کِبِکِ کانادا ساخت که هنوز به کار خود ادامه میدهد، البتّه نه در مکان اوّلیّهی آن. در سال 1644 زنِ اشراف زادهای به نام ژانّ مانـس (Jeanne Mance) بیمارستانی از کُنـدههای بریده شده با تبر، را در جزیرهی مونْرِئال ساخت؛ این آغازی بود برHôtel-Dieu du St. Joseph که فرقهی خواهران ژوزفِ قدّیس از دلِ آن رُشـد یافت، و امروزه قدیمیترین گروه پرستاری در آمـریکای شمـالی محسوب میشود. اوّلین بیمارستانی که در قلمرو کنونی ایالات متحدّهی آمریکا ساخته شد، بیمارستانی برای درمان سربازان بود که در جزیرهی منهتن در سال 1663 ساخته شد.
اوّلین بیمارستانها در این کشور در اصل نوانخانه بودند که یکی از آنها توسّط ؤیلیِـم پِـن در سال 1713 در فیلادلفیا ساخته شد. اوّلین بیمارستان ثبت شده در آمریکا بیمارستان پنسیلوِینیا در فیلادلفیا است که از 1751 جواز انحصاری خود را از مقام سلطنت دریافت کرد.
بیمارستانهای مُدرن
بیمارستانها ممکن است به طُرُق مختلفی مقایسه و دستهبندی شوند: از طریق نوع مالکیّت و مدیریّت، از طریق نوع خدماتی که ارائه میکند، و نیز قدمت، اندازه و یا تسهیلات و تشکیلاتی که فراهم مینمایند. دستهبندی که عموماً مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از: بیمارستانهای تخصّصی، بیمارستانهای [برای بستری] کوتاهمدّت و بیمارستانهای [برای بستری] بلندمدّت.
مقایـسه
بیمارستانها ممکن است با تعداد تختهایشان مقایسه شوند. بیمارستانهای مُدرن معمولاً کوچکتر هستند و ندرتاً بیش از 800 تختخواب دارند، چراکه گمان میرود این بیشترین تعدادی است که میتواند توسّط یک واحد اداری اداره شوند، و در عین حال آنقدر هم بزرگ نیستند که نتوانند وحدت سازمانی خود را حفظ کنند.
فاکتور بعدی نسبت تقاضای بیماران برای اشغال تختهاست، به معنی درصد تختهایی از بیمارستان که در هر روز یا هر ماه اشغال میشوند. در اروپا این درصد در ماههای سرد زمستان که بیماریهای تنفّسی شایع است افزایش مییابد. در کشورهای در حال توسعه نسبت تقاضا و ظرفیت تختها بیش از 100 درصد است؛ یعنی تعداد بیماران از تعداد تختها بیشتر است.
مدّت زمانی را که بیمار روی تخت بیمارستان سپری میکند (bed-stay) فاکتور مؤثّر دیگری است و به طبیعت آن بیمارستان وابسته است. معمولاً در بخشهای مراقبتهای ویژه در بیمارستان ظرفیّت تختخواب و بستری پایین است. در بیمارستانهایی که برای بیماریهای مزمن ساخته شدهاند، احتمالاً میانگین بستری شدن بیشتر خواهد بود. حتّا بین بخشهای بیمارستانهای مختلف که همان فعّالیّتها را انجام میدهند نیز تفاوتهای فراوانی وجود دارد. در کشورهای درحال توسعه، میانگین مدّت زمان بستری بسیار کوتاهتر از اروپاست.
بیمارستـانهای عمومی
واژهی عمومی در «بیمارستانهای عمومی» بدین معنی است که همهی انواع درمانهای پزشکی و جرّاحی را انجام میدهند و بیشتر تمرکز آنها روی بیمارانی است که بیماری حادّ دارند و نیازمند مراقبت و استراحت کوتاه مدّت هستند. یک بیمارستان عمومی با حدود 200 تختخواب دارای کارکنان و پرسُنل پزشکی مجرّب، پرسنل پرستاری تخصّصی، و تجهیزات تشخیصی و پزشکی است. علاوه بر ارائهی خدمات ضروری مورد نیاز بیماران، بیمارستانهای عمومیْ داروخانه، آزمایشگاه، بخش اشعهی ایکس، دپارتمان فیزیوتراپی و احتمالاً زایشـگاه (شامل پرستاری، بستری و اتاق زایمان) نیز دارند. اتاقهای عمل، اتاقهای ریکاوری (اتاق مراقبتهای بعد از عمل) و بخش اورژانس و قسمتِ مربوط به بیماران سرپایی نیز از جمله بخشهای بیمارستان عمومی محسوب میشوند.
در بعضی از انواع بزرگترِ این بیمارستانها ممکن است فضاهای دیگری نیز وجود داشته باشد؛ مثل خدمات دندانپزشکی، بخش مراقبت از نوزادان زودرس، بانک پیوند عضو، دپارتمان دیالیز بیماران کلیوی، تجهیزات مربوط به درمانهای تنفّسی، یک بخش مراقبتهای ویژه و بخش خدمات داوطلبانه و حتّا برنامههای مراقبت از بیماران در منزل. گسترش و پیچیدگی بیمارستانهای عمومی بازتابی است از پیشرفتهایی که بعد از جنگ جهانی دوّم صورت گرفت؛ مثل استفاده از آنتیبیوتیکها، پیشرفت شیوههای تحقیقی و آزمایشگاهی، تکنیکهای جدید جرّاحی، موادِّ جدید و تجهیزات مربوط به درمان با اشعه و افزایش تأکید بر فیزیوتراپی و توانبخشی. بیمارستانهای عمومی اغلب بهصورت رسمی یا غیر رسمی نقشِ مراکز آموزشی را ایفاء میکنند. وقتی یک بیمارستان رسماً برای چنین مقاصدی (آموزشی) ساخته میشود، با آموزش پزشکی دانشجویان و فارغالتّحصیلان در یک دانشگاه مُرتبط میشود و از طریق آنْ علوم خود را بِـروز نموده و از این طریق خدمات تخصّصی ارائه مینماید که در نوع خود بینظیر است. بنابراین، هرچه که بیمارستانها تخصّصیتر شوند بخش بیشتری را برای آموزش دانشجویان پزشکی اختصـاص میدهند.
فضاهای دارویی و درمانی خاص
بیمارستانهایی که در یک نوع بیماری و یک نوع درمان خاص تخصّص دارند را بیمارستانهای تخصّصی مینامند؛ البتّه، بهجز مراکز دانشگاهی که برنامههای آموزشی و تخصّـصی را در سطح بالایی ارائه میدهند، امروزه بخشهای تخصّصیْ جزئی جداییناپذیر از بیمارستانهای عمومی تبدیل شدهاند. تغییر شرایط یا شیوههای درمان سبب کاهش یا حذف تعدادی از بیمارستانهای تخصّصی شده است، که این روند در برخی از انواع بیماریها مثل سِل، جُزام و بیمارستانهای روانی دیده میشود.
بیمارستـانهای مسـلولیـن و جُزامیان
بین سالهای 1880 تا 1940 بیمارستانهای مسلولین، شرایطِ مناسب برای استراحت، مراقبت، رژیمهای ویژه و هوای تازه را برای بیماران فراهم نموده و حتّا اگر بیماری سل در مراحل اوّلیهی خود باشد، مدّت بستری برای درمان بیش از دو سال به طول میانجامید؛ رعایت رژیم و مراقبت دائمی بهصورت همیشگی ممکن نیست. امروزه استفاده از آنتیبیوتیکها و تأثیر پیشرفتهی آنها در جرّاحیهای قفسهی سینه و برنامههای عادّی اشعهی ایکس نشاندهندهی این است که درمان سل نیازمند فضاهای درمانی بخصوصی نیست.
جزام، طیِّ قرنها بهعنوان یک بیماری مسری شناخته شده است؛ در قرون وسطا خانهی جزامیان (Lazar House) در اروپا ساخته شد که این بیماران را از مردم جدا و قرنطینه میکرد؛ جزامْ در آن زمان یک بیماری عادّی محسوب میشد. در قرن 14 تنها در فرانسه 7,000 خانهی جزامیان وجود داشته و بعضی از بیمارستانهای اوّلیه در انگلستان برای جزامیها ساخته شدهاند. اگرچه امروزه این بیماری در اروپا نادر است، امّا در بسیاری از مناطق دنیا هنوز یک بیماری رایج بهشمار میرود. بیمارستانهای مُدرن جزامیان با هدف جدا کردنِ مطلقِ بیماران در طول مدّت درمان ساخته نمیشود. شکل مزمن بیماریها با جرّاحی، اصلاح نقص عضو، کاردرمانی، توانبخشی و زندگی تحت مراقبت و کنترل در شهرهایی خاص درمان میشوند و در بیمارستانهای عمومی، کلینیکها و درمانگاهها نیز معالجهی این بیماری انجام میشود.
دارالمـجـانـیـن
بهصورت سنّتی بیماران روانی در مراکز بستری طولانی مدّت در بیمارستانهای روانی که به نام «دارالمجانین» شناخته میشوند، درمان میشدند؛ درحالیکه امروزه بیشتر بیمارستانهای عمومی بخشی به نام «بخش بیماران روانی» دارند. در چند دههی گذشته، به لطفِ شیوههای نوین درمان و بالا رفتن سطح آگاهی جامعه، مدّتِ اقامت بیماران در بیمارستانها به شکل بارزی کاهش یافته است. بیماران ذهنی اغلب در بسیاری از تمرینها و فعّالیّتها مشارکت میکنند: ابتدا در کارها و مسئولیّتهای درونِ بیمارستان، و پس از مدّتی در جامعـه. امروزه سعی بر این است که فعّالیتهای درمانی را در خانهی بیماران و در کنار مراقبتهای خانوادگی ارائه نمایند؛ حتّا معلولینِ ذهنیِ که به مراقبتهای ویژه نیازمندند، رابطهی خود را با دوستان و اقوامشان حفظ میکنند.
❊) مطالب این قسمت از مجلّه، بخشهایی از کتاب طرّاحی بیمارستان است که بهزودی توسّط هُنر معماری منتشر خواهد شد.
❊❊) جوانمردان میهماننواز (Hospitallers) [یا نحلهی اُستِبالیّه] یکی از بنیادهای مسیحی است که در جریان جنگهای صلیبی در حدود سال 1099 میلادی در شهر اورشلیم واقع در ارض مقدّس بهمنظور مراقبت و حمایت از زائران مستمند، بیمار یا مجروح آغاز به کار کرد. جوانمردان میهماننواز خود را در زمرهی پیروان قدّیسْ یوحنّا (417-356 ح. میلادی) میدانستند که از متألّهین قرن چهارم میلادی بود.
Sources:
1. “hospital.” Encyclopædia Britannica from Encyclopædia Britannica 2006 Ultimate Reference Suite DVD.
2. http://en.wikipedia.org/wiki/Knights_Hospitaller
3. ستّاری، جلال. جانهای آشنا. تهران: انتشارات توس، 1370.