اقتصاد «برازندگی»
موجهای مهاجرت: برج مسکونی دوبی

علی رحیم و هینا جمیله از «دفتر معماری معاصر» تشریح میکنند که چگونه
توانستهاند ویژگیهای بارزی در طرح خود برای برج مسکونی دوبی بگنجانند تا این مجتمع معماری را از حس و حال زیباشناختی غنی و مؤثری آکنده سازند.
استفادهی ماهرانه از الگوریتمهای دیجیتال به آنان امکان داده است تا نه تنها مدلهای مرتبطی برای همکاری صنایع مختلف بسازند، بلکه مقولهی «برازندگی» را نیز در بودجهی ساخت بنا بگنجانند. این رویکرد طراحی در ادامه به ابداع و اجرای تکنیکهای جدید بازاریابی برای فروش آپارتمانهای مجزا نیز کمک میکند.
این برج مسکونی 45 طبقه با 41800 متر مربع مساحت، از نظر پیچیدگی معماری در مراحل طراحی، تولید و مونتاژ، در سطوح مختلفی قرار میگیرد. طراحی سازه بر پایهی تغییر شکل چهار لوله (سه لولهی داخلی و یک لولهی خارجی) انجام شده است که همهی سیستمهای تأسیساتی و برقی را یکپارچه میسازند. لولهها ضمن تغییرشکل، باز میشوند تا امکان نفوذ نور به درون ساختمان را فراهم آورند. فرایند یکپارچهسازی در ابداع تکنیکهایی برای تولید و سوار کردن همهی سیستمهای ساختمان ادامه پیدا میکند. طرح، قابلیت تنظیم و تغییر، و انطباقپذیری بالایی دارد و واحدهای مسکونی متنوعی در آن پیشبینی شدهاند که امکاناتی برای الگوهای جدید فروش ملک در اختیار کارفرما میگذارد. این الگوها بر اساس ویژگیها و امکانات فضاها مشخص میشوند و نه صرفاً بر اساس متراژ واحدها. نگرش اقتصادی در مراحل تولید و مونتاژ، به همراه پیشبینیهای لازم برای رویکردهای نوآورانه در زمینهی فروش واحدها، امکان ایجاد برازندگی را به شیوهای مقرونبهصرفه پدید میآورند.
ساختمان از یک سو مشرف به شهر دوبی و خلیج فارس، و در سوی دیگر مشرف به صحراست. محل پروژه، جادهی شیخ زاید، یعنی همان جادهی اصلی است که از دوبی به ابوظبی میرود. طرح در صدد آن است تا گویای موقعیت دوبی به عنوان مرکز اقتصادی منطقهای و مکانی امن برای خارجیانی باشد که خواستار سرمایهگذاری در کشورهای دیگر و گریز از بیثباتیهای سیاسی کشور خود هستند. این ساختمان با تشویق بدهبستانهایی با ساکنان خود و اهالی شهر، به دنبال آن است تا زمینه را برای مهاجرتهایی در حوزههای انسانی، اقتصادی یا معماری مساعد سازد.
برای گنجاندن هزاران شاخص اقتصادی و ارتباطهای موجود در محل پروژه در طرح، هدف آن بود تا به بخش میانی ساختمان (که از نظر بازار املاک، معمولاً با کمترین میزان تقاضا روبهرو میشود) رونق داده شود. هر طبقهی ساختمان باید سه نیاز و شرط اساسی را برآورده سازد: حریم خصوصی میان واحدها، برخورداری از حداکثر مناظر اطراف، و پیشبینی مسیرهای متعدد خروج اضطراری. شکل مقطع طولی مواج و پیچخوردهی ساختمان، نشانگر خط ساحلی قائمی است که جریانها و مهاجرتهای درون سیستمهای مولد خود را به نمایش میگذارد. طبقات میانی ساختمان، فشردهتر یا کمارتفاعتر هستند. در جریان تصمیمگیری در مورد این الگوهای تازهی سازماندهی، امکانات جدیدی نیز برای پیشرفت قابلیتهای اقتصادی بخش میانی برج پیدا میشد.
برج عملاً از دو ساختمان مجاور 45طبقه تشکیل میشود که در هم ادغام میشوند و هویت مجزایی برای خود ندارند. هر طبقه به صورت مدولهای قابل تنظیمی متشکل از بتن، شیشه، قسمتهایی از یک هستهی سازهای بتنی، چاه آسانسور و پلکان خروج اضطراری درمیآید. به طور کلی، آرایشهای مختلف این مدولها موجب پیدایش شکل پویا و دینامیک کل برج میشود. دیوارهای شیشهای بیرونی، یکشکل نیستند: برخی به درون خمیدهاند و برخی تخت باقی ماندهاند. پنجرهها با شیشههایی با میزان اندک آهن و حساس در مقابل گرما پوشیده شدهاند که بسته به موقعیت خورشید و مقدار گرمای سطح شیشه ویژگیهای متفاوتی از خود نشان میدهند. مدولهای سازهای در ارتفاع ساختمان نیز به چرخش خود ادامه میدهند و در ظرفیت تحمل بار هرطبقه تغییراتی ایجاد میکنند. چالهی آسانسور در همهی طبقات در یک محل واقع است، ولی پلههای خروج اضطراری برای دستیابی به حداکثر کارایی خود، در مسیرهای مختلفی میچرخند.
تغییر شکلهای ایجادشده در پوش ساختمان و هستههای آن موجب میشود تا نقشهی هرطبقه منحصر به فرد باشد و فضاهای داخلی، طبقه به طبقه، کوچک یا بزرگ شوند.در طبقاتی که پلکان خروج اضطراری و هستهی آسانسور به هم نزدیکترند، از فضای میان آنها میتوان برای انباری استفاده کرد. در طبقات بالاتر که این دو هسته از هم فاصلهی بیشتری میگیرند، محوطهی میانی میتواند به عنوان فضای غذاخوری به کار رود. فشردگی طبقات میانی موجب پدید آمدن واحدهایی با سقف کوتاهتر میشود که معمولاً مساحت کمتری دارند و «مشتریپسندتر» هستند؛ بدین گونه تا اندازهای در میزان تقاضای اندک آپارتمانهای طبقات میانی بهبود ایجاد میشود.
آپارتمانهای برج بدین گونه از تکرار و تشابه شکلی که در اکثر آسمانخراشهای مسکونی به چشم میخورد، میگریزند. اندازهی آپارتمانها از استودیو تا خانهی چهارخوابه و مساحتشان از 93 متر مربع تا 465 متر مربع در نوسان است. البته تغییرات پیچیده در شکل فضاها، مساحت خانهها، ارتفاع سقفها و ترکیب آپارتمانها، ارائهی تعریفهای رایج در بازار مسکن (مانند آپارتمان «دوخوابه») را به مشتریان غیرممکن میسازد. در عوض، هر آپارتمان دامنهی وسیعی از شرایط و قابلیتهای مختلف را داراست که مزایایی را برای عرضه و فروش واحدها در اختیار سازنده میگذارند.
ارتباط میان سازه، هستهی پلکان خروج اضطراری و واحدها نه تنها از یک طبقه به طبقهی دیگر متغیر است، بلکه همگام با اثرات منحصربهفرد هر کاربر و ساکن ساختمان نیز شکلهای مختلفی از خود نشان میدهد. برای مثال، انحنای پنجرههای شیشهای بیرونی ساختمان جلوهها و اثراتی به وجود میآورد که با دور و نزدیک شدن ساکنان یا رهگذران به پنجرهها در درون یا بیرون ساختمان، دچار تغییر میشوند. در همان حال که پوش و فضاهای ساختمان حرکت میکنند، میچرخند و پیچ و تاب میخورند، پیامد و مضمونهایی مهاجرتی، هم به صورت ادراکی و نظری و هم به صورت کاربردی و عملی، پدید میآورند. در مقیاس گستردهتر، این پیامدها و مضمونهای ادراکی و فضایی میتوانند موجب جذب نمایندگان ملیتهای دیگر برای خرید واحدهای ساختمان شوند. البته ساختار و ترکیببندی برج قابلیت آن را دارد تا بر مهاجرتهای محلی نیز تأثیر بگذارد و خود با تغییر ساکنان واحدها، دگرگون شود.
مضمون مهاجرت همچنین بر الگوهای روابط متقابل تولیدکنندگان سیستمها در خارج از سایت پروژه نیز تأثیرگذار است. الگوی بهکاررفته در همکاری سازندگان شیشه و تولیدکنندگان بتن در گوانگدونگ چین، در هزینه و خمیدگی شیشه، مؤثر و تعیینکننده است. شیشه به حجم سراسری ساختمان میچسبد و با تغییر شکل آن، شیشه نیز تغییر پیدا میکند. براساس این تغییر مستقیم، ارتباط میان همهی قطعات شیشهای نیز دستخوش دگرگونی میشود. حوزههای تأثیرگذاری این قبیل تغییرات خاص و معین، به گونهای طراحی شدهاند که تدریجی به نظر برسند تا برازندگی زیباشناختی پروژه حفظ شود.
ساختمان بر ارتباطهای سایت پروژه با محیط اطراف نیز اثرگذار است. امکانات بسیاری در پایین برج میتوانند موجب جذب مشتریان از جادهی شیخ زاید به سوی صحرا شوند و شاید ارزش زمینهای پشت برج را افزایش دهند و موج مهاجرتی دیگری ایجاد کنند. تسهیلات رفاهی پایین ساختمان، از جمله شامل استخرهایی برای ایجاد محیطی خنک و مولدهای برق است که میتوانند به تجمع و تمرکز بازار در این محل کمک کنند. نتایج قطعی چنین اقداماتی به رفتار و عملکرد منحصربهفرد کاربران بستگی دارد. البته قصد و هدف نهایی، پیشبینی قابلیتهایی برای انتقال تبادلات اقتصادی به سوی صحراست.
طراحی برج از طریق ارائهی رویکردی جدید نسبت به فروش املاک (با توجه به کیفیت و ویژگیهای فضا، و نه متراژ) میتواند بر آیندهی شیوهی ساخت واحدهای مسکونی و به تبع آن، بر آیندهی بازار مسکن تأثیر بگذارد. آرایش و ترکیببندی ساختمان شامل یک رشته موجهای مهاجرتی میشود که گویا و تعیینکنندهی الگوهای سکونت خریداران واحدها (از جمله تلاش آنان برای گرفتن تابعیت امارات متحدهی عربی از طریق خرید ملک)است. برج شرایط اقتصادی جادهی شیخ زاید و ارتباط میان صحرا و شهر را دگرگون خواهد ساخت.