نگاهی به معماری ساختمان میراث فرهنگی، اثر حسین امانت
نوشتهی فرامرز پارسی


ساختمان میراث فرهنگی کشور به طراحی مهندس حسین امانت به دلایل گوناگون جایگاه ویژهای در معماری معاصر ایران به خود اختصاص داده است. این بنا که طرحهای فاز یک و احتمالا بخشهایی از فاز دو آن پیش از انقلاب طراحی شده بود، با تهیهی نقشههای تکمیلی آن توسط مرحوم دکتر شیرازی و دکتر مهدی حجت در سال 63 تکمیل و به بهرهبرداری رسید. این بنا، نقطه اوج نگاهی در معماری معاصر است که اگر چه در چارچوب مدرنیزم به معماری نگاه میکند ولی متاثر از معماری تاریخی ایران، سعی در تلفیق این دو جریان معماری دارند.
اگر معمارانی چون مارکوف و طاهرزاده بر بستر معماری ایرانی، ورود نگاه مدرن به معماری را در دستور کار خود قرار دادند و معمارانی چون سیحون و فروغی و حتی آفتاندلیانس در دوران کار حرفهای خود به موتیفها و عناصر معماری ایرانی توجه داشتند اما دههی آخر پهلوی دوم متاثر از نگاه جهانی پست مدرنیزم از یک سو و جنبشهای فکری متاثر از نگاه به گذشته به نمایندگی سید حسین نصر و پیرنیا از سوی دیگر و متکی بر دستاوردهای تکنیکال معماری مدرن و در نهایت رونق اقتصادی ناشی از صادرات نفت موجب شکلگیری گروهی از معماران شد که در تاریخ معماری معاصر ایران کمنظیر بودند؛ معمارانی چون اردلان، دیبا، فرمانفرمائیان، کلانتری و حسین امانت.
این گروه در عین توجه به مفاهیم معماری تاریخی ایران چون درونگرایی و یا نظمهای هندسی چون تقارن و تکرار از عناصر معماری تاریخی چون بادگیر و یا تزئینات کاشیکاری و با استفاده از ترکیب مصالح بتن و آجر آثار درخشانی پدید آوردند، ولی حسین امانت در مسیری که از برج آزادی در استفاده از کاربندی آغاز کرد در نهایت به طرح ساختمان میراث فرهنگی رسید که هم در استفاده از مصالح و هم مفاهیم و هم هندسه و تزئینات به خلوصی دست یافت که این بنا را به نقطه اوج و شاید بتوان به نقطه پایانی برای این دوره درخشان تبدیل کرد.
در این بنا، الگوهای فضایی چون حیاط مرکزی، هشتی، رواق و حتی در بخشی که به منظور ارائهی صنایع دستی در نظر گرفته شده بود از الگوی راستهبازار و تیمچه نیز استفاده کرد. او بهدرستی دریافته بود که سازههای معماری تاریخی ایران دارای رابطهای ناگسستنی با فضای معماری هستند، بنابراین استفاده از سازههای طاقی چون طاق چهاربخش، طاق آهنگ، طاق خوانچهپوش و از همه مهمتر کاربندی را مورد استفاده قرار داد که وجه ممیزهی این بنا با سایر ابنیهی این دورهی درخشان معماری ایرانی است.
امانت، بدون ترس، روش رایج این دوره یعنی استفاده از بتن نمایان در کنار آجر را کنار گذاشت و تمام سطوح را با آجر و یا آجر و گچ پوشش داد و در حوزهی تزئینات از گرههای متنوع معماری ایرانی به خصوص در پنجرههایی که متاثر از اورسیهای بناهای سنتی طراحی شده، استفاده کرد و میتوان گفت اگر در کارهای اردلان و فرمانفرمائیان، عناصری از معماری تاریخی به چشم میخورد و نقش عناصر و مفاهیم معماری تاریخی در کارهای دیبا سنگینتر میشود، ساختمان میراث فرهنگی نمونهی موفقی از غلبهی مفاهیم و عناصر معماری تاریخی بر شاخصهای معماری مدرن میباشد. به گونهای که مخاطب خود را در فضایی احساس میکند که بدون شک فرزند معماری فاخر ایرانی است. نکتهی قابل تامل، در اینجاست که این نگاه به معماری با چنین شدت و حدتی متوقف شد و جریانات معماری پس از آن، روز به روز از آن فاصله گرفتند. شاید چون این معماری بیش از اینکه به یک راهحل دست یافته باشد، حاصل نبوغ معمارانی است که در شرایطی خاص، دورهای خاص را رقم زدند.
