کتابخانه ی مؤسسه ی احمدبابا
معماری از دیاِیچکِی آرکیتکتز
تیمبوکتو، مالی، 2010
ترجمه ی علیرضا سید احمدیان
Ahmed Baba Institute Library
Architecture by: dhk Architects
Timbuktu, Mali, 2010
چند فرسخ دورتر از دلتای رود نیجر در کشور مالی، شهر تیمبوکتو هزارتوییست تو در تو از خانه ها و ساختمانهای گِلیِ یک طبقه. تیمبوکتو سابقه ای نیمه افسانه ای دارد؛ این شهر آخرین نشانه ی تمدن، قبل از ورود به داخل صحرای بزرگ آفریقاست که حتی شنیدن اسمش مو بر اندام هر مسافری راست میکند. تیمبوکتو به رغم موقعیتِ جغرافیاییِ بسیار دور افتادهای که دارد، میراثی از دانش پژوهی را در خود جای داده که حاصلش تعداد قابل توجهی از نُسخ خطی است که ظرف سالیان متمادی در این شهر جمع شده اند. ساختمانِ جدیدِ مؤسسه ی مطالعات و تحقیقاتِ اسلامی احمدبابا که در سال 2009 تکمیل شده، آخرین دستاوردهای تکنولوژی برای حفاظت، نمایش و مطالعه ی نُسخ خطی تیمبوکتو را بهکار گرفته است. این مؤسسه ی جدید بخشی از یک پروژه ی کلانِ 10 ساله میباشد و قرار است جانشین مؤسسه ی قدیمیِ قبلی شود که در سال 1970 در فاصله ای کمتر از 2 کیلومتر آن طرف تر ساخته شده بود.
تیمبوکتو بعد از پایان حاکمیت استعماری فرانسه بر این کشور در سال 1960، دچار انحطاط وحشتناکی شد و دانش پژوهان و عالِمان این شهر بر آن شدند تا میراث مکتوب این شهـر را حفظ کنند؛ تا جایی که برخی از آنهـا نُسَخِ خطی را زیر شنهای صحرایی دفن کردند. حدوداً 60 تا 80 کتابخانه ی خصوصی تلاش سازمان یافته ای برای حفاظت از این میراث را آغاز کردند. طبق آمارِ منتشره ی یونسکو، فقط در منطقه ی تیمبوکتو در حدود 300 هزار نسخه ی خطی موجود است.
در سالهای اخیر، رهبران کشورهای آفریقایی از معماری برای اعاده ی حیثیت به میراثِ فکری و فرهنگیِ کشورهای خود استفاده کردهاند؛ مثلاً کشور مصر به شرکتِ نروژیِ سنوهِتا (Snّhetta) سفارش ساخت یک کتابخانه ی عظیم را در بندر اسکندریه داد تا بدین وسیله بتواند شهرت باستانیِ این شهر را بهعنوان شهری برای تعلیم و تعلم احیاء کند. در سال 2001 و یک سال پیش از افتتاح کتابخانه ی اسکندریه، رئیس جمهور وقت آفریقای جنوبی، طابو اِمبِکی، در جریان سفری رسمی به تیمبوکتو، پروژه ی حفاظت از میراث مکتوبِ این شهر را کلید زد و دستور ساخت بنایی برای حفظ نسخ خطی یادشده را صادر نمود.
شرکتِ معماریِ دی.اِچ.کِی آرکیتکتز از شهر کِیپ تاؤن در آفریقای جنوبی، فاز اول 36/8 میلیون دلاریِ مؤسسه ی احمدبابا را در مساحتی قریب به 4700 متر مربع و آرشیوی برای 20 هزار نسخه ی خطی و یک کتابخانه با بخش کتابهای مرجع، درباره ی فرهنگ منطقه کلید زد. آندره سْپیس (André Spies)، معمار پروژه در شرکتِ دی.اِچ.کِی آرکیتکتز، انستیتو را طراحی کرد و در حال حاضر سرپرستی کارِ خود در کِیپ تاؤن را بر عهده داشته و فازِ دوم مؤسسه را نیز تکمیل کرده است.
سْپیس، تیمبوکتو را «ونیز خشک» توصیف میکند. همان طور که ترس از این هست که ونیز روزی به داخل آب فرو برود، تیمبوکتو هم از پیش رَوی سواحل سوزان صحرای بزرگ آفریقا به سمت خود هراسان و نگران است. شهر قدیمیِ تیمبوکتو در واقع ردیفی از حیاط های متعدد است که در پشت دیوارهای سربه فلک کشیده و در امتداد کوچه ها و خیابانهای باریکی که از شن و ماسه ی صحرا پوشیده شده اند، گسترده شدهاند. آندره سْپیس کانسپت اصلی طراحی خود را از تقابل میانِ تیمبوکتوی قدیمی و جدید گرفته است. او معتقد است: «شهر جدید در واقع شهری متصلب است و بر روی یک شبکه ی عمران شهری شکل گرفته، در حالی که شهر قدیمی بی هیچ آداب و ترتیبی در طول زمان رشد کرده است». طراحی او ترکیبی ست از ساختمانها و خیابانها؛ ترکیبی از شیوهی سنتی و معاصر. مسیرهای رفت و آمد، آرایشی شبیه به خیابانها و شوارعِ شهر تیمبوکتو را دارند و در آنجا هم ساختمانها، به صورتی «بسیار اُرگانیک» پهن و باریک میشوند. سْپیس میگوید: «مجموعه ی کتابخانه و مؤسسه، شهر جدید تیمبوکتو را به واسطه ی سرسراهای خارجی به شهر قدیمی و شریان اصلی آن را با مناره ی مسجد سَنغور (Sankoré) متصل ساخته اند؛ سازهای گِلیِ مربوط به قرن پانزدهم میلادی که از سوی یونسکو در فهرست میراث جهانی ثبت شده است».
سْپیس برای احترام به معماری بومی منطقه ابتدا گِل را به عنوان مصالح اصلی انتخاب کرد، ولی بعد از فصل بارشهای سالانه همه چیز نیازمند مرمت بود. او یک بنای محلی را پیدا کرد، گِل را با بتون مخلوط کرد، سطحی ضد باران ایجاد کرد و خِشت را از تولیدکنندگان محلی خرید.
چون بخشِ بایگانی و کارگاه به حفاظتِ بیشتر احتیاج داشتند، معمار، دیوارهای استاندارد بتونی را برای این بخش از ساختمان در نظر گرفت. کارگاه مرمت را در مجاورت یک کُریدور قرار داد تا مشاهده ی متخصصین در حین کار برای بیننده امکانپذیر گردد. بینندگان از طریق یک رَمپ به بایگانی زیرزمین و نیز آزمایشگاه کوچکی دسترسی پیدا میکنند. یک سالن به ظرفیت 300 نفر و مجهز به دستگاه تهویه ی مطبوع و یک آمفی تئاتر خارجی را میتوان به برپایی سمپوزیوم و مراسم سخنرانی اختصاص داد. ارتباط میان عناصر برنامه ایِ ساختمان از طریق کریدورهای خارجی، که همگی در حیاطِ مرکزی متمرکز هستند، صورت میگیرد.
بابا تندینه، سرکتابدار، میگوید: «وقتی بچه مدرسه ای ها کتابخانه را پُر میکنند، کِیف میکند». معمولاً بعد از ظهرها که نور از طریق منافذ متعدد و تزئینی به درون وارد میشود، فضای کتابخانه بسیار زنده و با صفا به نظر میرسد. الگوهای تزئینیِ صفحات منفذدار (در انواع و اقسام مختلف، از جمله شعاعی، زیگزاگ، و هرمی) از گرافیکهای به کار رفته در نسخ خطی و از پارچه های عربی آفریقایی در طراحی و معماری داخلی این کتابخانه الهام گرفته اند.
فضای اجتماع شامل ردیفهای متعددی از چندین میز و قفسه ی کتاب است، و در طبقه ی دوم فضایی برای مطالعه ی خصوص تعبیه شده است. جهت کاهش میزان ماسه ی واردشده به داخل کتابخانه، معمار درهای ورودی را از حیاط مرکزی (و نه از برِ خیابان) در نظر گرفته است و این حیاط را به نحوی سامان داده که دانشپژوهان بتوانند در آنجا جمع شوند و از خنکیِ هوای آن و حوض و فوارهاش لذت ببرند.
در مجموع باید گفت که بابا تندینه کتابخانه ی جدید را به قدیمی ترجیح میدهد و فضای کتابخانه ی قدیمی را متراکم و دَم کرده توصیف میکند. او معتقد است که این برای نسخه های خطی مضر بهشمار میآمد. تندینه میداند که تهویه ی مطبوع در تیمبوکتو، کاری لوکس و تجملی محسوب میشود. اینجا مکانیست که تا پیش از این، امکان نداشت بینندگان با ویترین شیشه ای مواجه شوند.
البته تندینه و کارمندانش نگران این بودند که کتابخانه بیش از حد بر تجهیزات مدرن متکی باشد. اگر این تجهیزات در وسط صحرا خراب شوند یا نیازی به تعمیر داشته باشند، نزدیکترین تعمیرکار در فاصله ی 800 کیلومتری واقع است. برای آزمایش این مسئله، دستگاهها را دو هفته خاموش کردند و خوشبختانه به این نتیجه رسیدند که گرمای سالن تقریباً ثابت میماند و آزاردهنده نیست. تندینه، در عین حال اصرار دارد که دستگاههای آتشنشانی همگی کنترل دستی داشته باشند و اتوماتیک نباشند.
احداث یک ساختمان جدید برای منطقه ی صحرایی و فاقد امکاناتِ تیمبوکتو مسئله ای پُرچالش است. یک نویسنده ی اهل مالی در ایراد از این ساختمان میگوید: «بیش از اندازه مدرن است». ولی دیوارهای قلعه مانند این کتابخانه، که تشکیلات و آرایش فضایی داخل مؤسسه ی سابق را پنهان میکرد، در حال حاضر و با این معماری جدید با «پلان آزاد» و کریدورهای خارجی اش مرزِ میان داخل و خارج را از میان برداشته است که البته این رویکرد مدرن در غرب آفریقا تا اندازهای غیرمعمول شمرده میشود. در این منطقه معمولاً معماری فضای خصوصی و عمومی به شدت از یکدیگر متمایز انگاشته میشوند تا از ورود ماسه، میمونهای فضولِ صحرایی و آواره ها و بیخانمانها به داخل خانه ها ممانعت به عمل آید؛ اما این رویکرد بومی مشکلات و نواقص خاص خود را نیز دارد. به علاوه اینکه، برخی فضاها (مثل سالن اجتماعات) عملکردی غیرمنطقی دارند و به آسانی به کاربریهای دیگر تن نمی سپارند. البته با توجه به اینکه مؤسسهی احمدبابا در حال حاضر برای برپایی کنفرانس آماده نیست، این سالن اجتماعات احتمالاً تا مدتهای مدیدی خاک خواهد خورد.
کارمندان و کارکنان مؤسسه ی احمدبابا، با گذشت زمان با محیط جدیدشان خو خواهند گرفت و تیمبوکتو به محلی برای دانشپژوهی در سطح بین المللی بدل خواهد شد. هرچند در حال حاضر، تیمبوکتو در حال سازگار نمودن خود با تجهیزات مدرنَش است و این مسئله نشان میدهد که معماری تا چه اندازه میتواند به تغییرات در عرصه های مختلف تن بسپارد؛ این درست همان چیزیست که آندره سْپیس با این پروژهی خیرهکننده قصد انجام آن را در سر میپروراند.
معماری معاصر جهان: فرهنگی
_______________________________________
دیاِیچکِی آرکیتکتز ــ آندره سْپیس (فاز اول)؛ توثینگ آرکیتکچر ــ آندره سْپیس و والری لَمبرشت (فاز دو).
طراح معمار: کَنتی اَند تِمپلر (مهندسین مشاور، سازه)؛ ژوآردین و شرکاء؛ پروکوم گلوبال (تکنولوژی اطلاعات)
کارفرما: سَندی کانستراکشن
مدیر پروژه: تارگِت
کارفرما: حکومت مالی؛ بنیادِ نُسَخ خطی تیمبوکتو
مساحت: 4645 متر مربع
هزینه: 36/8 میلیون دلار
تاریخ تکمیل: ژانویه 2010