رویال گاردن، اثر امین ترکان
بیمارستان 250 تختخوابی رازی کوهدشت، اثر ساسان سواد‌کوهی‌فر، عرفان سواد‌کوهی‌فر

فرودگاه قلعه مرغی
از تعبیر رویای کیکاووس تا فرمان مقاومت
نوشته‌ی فرید توکلی

قرن‌ها از افسانه‌ی رویای کیکاووس برای پرواز بر آسمان این سرزمین گذشته بود و دیگر نگاه مردمان به پرواز بر آسمان، همانند پیش نبود. پرواز تبدیل به رویایی دست‌یافتنی شده بود و دیگر فردوسی دم از اهریمنی بودن رویای پرواز نمی‌زد. (اشاره به داستان رزم کاووس با شاه هاماوران در شاهنامه‌ی حکیم سخن، فردوسی)
نیمه‌ی نخست سال 1301 بود و محل مناسبی برای فرود و برخواست هواپیما در تهران وجود نداشت، با اعزام دو فروند هواپیما از طرف انگلیس، دولت به فکر ایجاد زمینی مسطح برای فرود آنها افتاد، پس از بررسی‌ قریه‌ای به نام «قلعه مرغی» محلی مناسب برای ایجاد نخستین باند هواپیمایی تهران تشخیص داده شد. و این شروع داستان فرودگاه قلعه‌مرغی بود، مکانی که شاهد چندی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ نیروی هوایی ایران بود.
پرده‌ی اول: 7 تیرماه 1301 روزنامه‌ی ایران:
به گزارش روزنامه‌ی ایران در شماره‌ی 7 تیرماه 1301: «در پی درخواست انگلیس برای ورود دو فروند هواپیما به تهران و اختصاص محلی برای فرود آنها، دولت وقت، زمین قلعه مرغی را برای این منظور اختصاص داده و به یاری زندانیان شهربانی وقت به تسطيح اقدام کرده است.(…) به طوریکه اطلاع حاصل نموده‌ایم قریبا دو فروند آئروپلان که متعلق به دولت انگلیس است در هوای (آسمان) تهران پرواز خواهند کرد و ورود آیروپلن‌های مزبور قبلا به دولت ایران اطلاع داده شده است. اختصاص محلی را جهت فرود آمدن تقاضا نموده‌اند لذا به اداره‌ی نظمیه اطلاع داده شده که در بیرون دروازه محل مناسبی را برای پایین آمدن آنها تهیه و در صورت پست و بلندی، محل را تسطیح نمایند. اداره‌ی نظمیه نیز در اطراف قلعه مرغی، سمت امامزاده حسن را برای فرود آمدن آئروپلان اختصاص داده و عده‌ای از محبوسین نظمیه هم چند روز است مشغول تسطیح آنجا هستند که برای ورود آیروپلن‌ها حاضر باشد.» (روزنامه ایران، 7 تیرماه 1301)
بدین ترتیب زندانیان شهربانی فرایند مسطح‌سازی زمین قلعه مرغی را به عهده گرفتند و محدوده‌ای به منظور فرود هواپیماهای و یا از قول روزنامه‌ی ایران «آئروپلان‌»های دولت انگلیس آماده شد. قلعه‌مرغی در پایان سال 1301 دارای یک باند فرود کوتاه همراه با چند آشیانه‌ی پرواز بود که توسط مهندسین آلمانی ساخته شده بود. پس از تاسیس دفتر هواپیمایی در ارتش، یک فروند هواپیما از نوع یونکرس (اف ۱۳) که ساخت آلمان بود، خریداری شد که خلبان و مکانیسین آن نیز از آلمان استخدام شدند. این هواپیما در قلعه مرغی نگهداری می‌شد. (معتمدی، محسن، ۱۳۸۱)
گذشته‌نمایی نخست: بلشویک‌ها و تیر غیب از آسمان:
داستان ورود هواپیما به قشون نظامی ایران، به اواخر نبرد میان حکومت مرکزی و روس‌ها بازمی‌گردد. روس‌ها زمینه را برای ورود خود به گیلان مساعد دیده و با چند کشتی از بادکوبه به سوی گیلان حرکت و بندر انزلی را اشغال کردند. در این موقع پایتخت ایران مشغول تهیه‌ی قوایی بود که برای رفع شر متجاسرین و برقراری امنیت در شمال و مقابله‌ی احتمالی با بلشویک‌های روسی به گیلان اعزام دارد. البته وضع در مرکز بسیار اسف‌انگیز بود، خزانه تهی و خواروبار و پوشاک به اندازه‌ی کافی وجود نداشت.
سرانجام به هر نحوی بود دولت، یک نیروی ده هزار نفری مرکب از قزاق، سرباز و ژاندارم، شامل توپخانه آماده و به سوی گیلان اعزام کرد. فرماندهی این قوا را یک ژنرال روسیه تزاری موسوم به استاروسلسکی عهده‌دار بود و معاونت او را سرتیپ رضاخان، فرمانده‌ی اتریاد همدان، به عهده داشت. انگلیسی‌ها که در جنوب ایران حضور داشتند و از پیشروی قوای روسی به سمت تهران و صفحات جنوب بیمناک بودند درصدد برآمدند که به هر طریقی قوای اعزامی ایران را در برابر روس‌ها تقویت کنند. لذا عده‌ای از نیروهای خود را به سوی تهران و از آنجا به سوی قزوین و ارتفاعات منجیل بردند و در منجیل استحکاماتی ساختند، در این موقع بود که دو فروند هواپیما را مامور پشتیبانی قوای زمینی ایران کردند. این ظاهرا اولین باری بوده است که قوای نظامی ایران از پشتیبانی هواپیما برخوردار گردید. (علی‌بابایی، غلامرضا، 1383)
پرده‌ی دوم: تعبیر رویای قلعه‌مرغی:
پس از آنکه رضاشاه اهمیت نیروی هوایی را در پشتیبانی عملیات نیروی زمینی در نبرد با جنبش جنگل نیز دریافت، دفتر هواپیمایی تشکیل شد و برای اینکه این طرح عملی شود، دولت ایران توسط سفیر خود در واشنگتن برای خرید چند دستگاه هواپیما و تاسیس یک اداره‌ی هواپیمایی و تعلیم عده‌ای با دولت آمریکا وارد مذاکره شد ( ۲۶ دی ماه ۱۳۰۱ش.،): ولی دولت آمریکا عذرخواهی کرد که «چون خود موسس کنفرانس خلع سلاح بوده است میل ندارد در ازدیاد اسلحه و وسایل جنگی ملل کمک بکند و از فروش ذخایر نظامی و اسلحه و غیره به دولت‌های خارجی که از زمان جنگ باقیمانده است احتراز دارد و با آن که سفیر ایران در پاسخ گفته بوده: «نظریات دولت ایران در خرید طیارات برای اقدامات خصمانه نسبت به همسایگان نیست، بلکه برای تادیب ایلات و تامین داخله است و مخصوصا بدین وسیله موفق خواهد شد قشون خود را کاسته و مقداری از این راه صرفه‌جویی نماید و بالنتيجه اسباب تقليل بودجه‌ی نظامی ایران خواهد شد.» (علی‌بابایی، غلامرضا، 1383) اما مذاکرات به نتیجه‌ای نرسید و ایران نخستین هواپیمای نظامی خود را از شرکت یونکرس آلمان خریداری کرد. سال بعد تیپ گیلان و مازندران دو فروند هواپیمای دیگر به نام‌های گیلان و مازندران خریداری کردند و چند ماه بعد چهار هواپیمای دوهاريلاند، از روسیه خریداری شد.
نخستین گروه از دانشجویان خلبانی در سال 1303 به روسیه رفتند تا در آموزشگاه خلبانی سپاستویل و لنین گراد آموزش ببینند. همچنین از میان افسرانی که برای تحصیل به فرانسه اعزام شدند یک افسر به آموزش خلبانی پرداخت و در پنج اسفند 1304 نخستین خلبان ایران، سرهنگ احمد نخجوان، با یکی از هواپیماهای برگه-۱۹ که از فرانسه خریداری شده بود، از فرودگاه نظامی ویلا کوپلی پرواز کرد و پس از نشستن در چند شهر، بالاخره در فرودگاه قلعه مرغی تهران فرود آمد و چون روز ورود او قبلا به اطلاع دولت ایران رسیده بود، اولیای دولت و مقامات ارتشی در فرودگاه از او استقبال کردند و رضاشاه هم که در این موقع حدود دو ماه بود به مقام سلطنت رسیده بود، شخصا در فرودگاه حضور یافت. (…) در همین روز سازمان هواپیمایی ایران نیز رسمی شد و سرهنگ احمد خان نخجوان به ریاست آن انتخاب شد. (علی‌بابایی، غلامرضا، 1383)
پرواز نخستین هواپیماهای خریداری شده توسط ایران بر فراز تهران، نشانه‌ی ورود ایران به دنیای جدید بود، در آن زمان که محل فراز و فرود تمامی هواپیماها فرودگاه قلعه مرغی بود، این محل به یکی از مهم‌ترین مکان‌های پایتخت بدل شده بود و مردم روزانه برای تماشای هواپیماها به آنجا می‌رفتند. توصیفاتی که عین‌السلطنه در خاطرات سال 1303 شمسی خود، به عنوان «آیروپلان خریداری» از پرواز هواپیماهای روس بر فراز تهران عنوان کرده بدین شرح است: «دوشنبه هفتم شوال- ا… در این بین دو آیرپلن دولت که از روس‌ها خریداری شده و انزلی آمده بود در هوا نمودار شد. برای تماشای آن فواحش شهر‌نو همه از منازل بیرون آمدند با لباس‌های رنگارنگ و صورت‌های زرد سیاه کثیف لاغر. آیروپلن‌ها نمایش بالای شهر داده در نزدیک امامزاده حسن قلعه‌مرغی که چند ماه قبل انگلیسی‌ها برای آیروپلن خود تهیه نموده بودند نزول نمودند. حقیقت من خجالت می‌کشیدم که در شهر نو پیاده راه می‌روم و پیش خود خیال می‌کردم هر کس مرا ببیند تصور باطلی می‌کند. مثل آن که من هر زنی را می‌دیدم گمان بد می‌نمودم.
(…) خانم ها و آیروپلن‌ها – قمر الدوله تماشا رفته بود، می‌گفت مرد زیاد بود. زن‌های صاحب منصبان چادری برایشان زده بودند. بستنی، آب یخ، غلیان همه چیز داشتند. اما سایر زن‌ها که فقط صد و پنجاه نفر اگر بودند جای دور زیر آفتاب و خاک ایستاده بودند. جاده هم تا زانو خاک داشت. زن‌ها کم کم آمدند. بعد به آنها اجازه داده شد که جلوی نمایشگاه بیایند.
این زن‌ها به آنهایی که در چادر روی صندلی نشسته و همه چیزشان راه بود حسد می‌بردند. کم کم قرقر و مضمون‌ها شروع شد. آنها که نمی‌شنیدند ما به قزاق‌ها و تماشاچی‌ها می‌گفتیم نتیجه نداد. قزاق می‌گفت خانم به ما مربوط نیست. تماشاچی می‌گفت ما هم مثل شما. دفعه‌ی آخر یکی یکی آیروپلن‌ها برای صعود از بالای سر ما گذشت که هر دفعه زن‌ها به صدای بلند از ترس جيغ زدند و خیلی اسباب وحشت شد.
هنگام حرکت و نشستن آیروپلن‌ها به قدری خاک بلند می‌کردند که آدم از تماشا بیزار می‌شد. کلاه فرنگی‌ها می‌افتاد و اسباب خنده بود. روی هم رفته به خانم‌ها خوش نگذشت پشیمان بودند. (عين‌السلطنه، ۱۳۷۴)»
پس از خرید نخستین گروه هواپیما از روسیه و فرانسه که هفت هواپیما از فرانسه و پنج هواپیما از روسیه بود، تنها دو هواپیما سالم به ایران رسیدند. ظاهرا برای این دو هواپیما بود که طاهرزاده بهزاد مامور شد که دو آشیانه‌ی جدید مطابق آخرین سیستم معموله در قلعه‌مرغی بنا نماید. (محبوبی اردکانی، حسین، ۱۳۶۸) بهزاد چندین آشیانه‌ی پرواز و نخستین برج مراقبت کشور را در دو طبقه برای فرودگاه طراحی می‌کند و با به کارگیری زندانیان آن را می‌سازد.
در روزنامه‌ی اطلاعات 29 شهریور 1345 آمده است:
سال ۱۳۰۵ شمسی آشیانه‌ی طیاره، برحسب امر اعلیحضرت همایونی، آقای طاهرزاده بهزاد مامور شده‌اند که آشیانه‌ی جدیدی مطابق آخرین سیستم معموله برای طیاره‌هایی که خریداری شده و می‌شود در قلعه مرغی بنا نمایند. (روزنامه‌ی اطلاعات 29 شهریور 1345)
گذشته‌نمایی دوم: استاد طاهرزاده بهزاد:
استاد طاهرزاده بهزاد در سال ۱۲۶۷ خورشیدی در تبریز متولد شد. وی در سن ۱۹ سالگی به مشروطه‌خواهان پیوست و سپس وارد فرقه‌ی اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکرات) و عضو فداییان تبریز شد. او عهده‌دار سرپرستی مدافعان سنگر محله‌ی چرنداب تبریز بود و پس از تسلیم کلیه‌ی محلات شهر، به گروه محله‌ی امیرخیز به رهبری ستارخان پیوست.
پس از کشته شدن شمار زیادی از مشروطه‌خواهان او به ناچار ایران را ترک کرد و به استانبول رفت و در رشته‌ی معماری تحصیل کرد. سپس تحصیلات خود را در همین رشته در آکادمی معماری برلین ادامه داد. او در سال ۱۳۰۵ به ایران بازگشت و به فعالیت در رشته‌ی معماری پرداخت. کریم طاهرزاده بهزاد از معماران پیشگام آغاز قرن در ایران است. او از اولین آرشیتکت‌های ایرانی تحصیل کرده بود که به ایران بازگشت و به فعالیت معماری پرداخت. طاهرزاده بهزاد همزمان با کار در بلديه در ۱۳۰۶ شمسی ( ۱۹۲۶ میلادی) به ریاست اداره‌ی ساختمان کل ارتش منصوب شد. از جمله فعالیت‌های عمرانی او در ارتش احداث آشیانه‌های هواپیماهاست. (دانیل، شافعی و سروشیانی، ۱۳۸۴)
عواملی نظیر آشنایی وی با مسائل نظامی و تحصیل در کشور آلمان تاثیر بسزایی در طرح‌های معماری ایشان داشته است که بناهایی نظیر آشیانه‌های فرودگاه قلعه مرغی، دانشگاه جنگ و ایستگاه راه آهن تهران به بهترین شکل نمایانگر این تاثیرپذیری هستند. ساختمان فرودگاه قلعه‌مرغی طی سال‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۲۰ تکمیل شد. بنای کارگاه قلعه‌مرغی به وسیله‌ی مهندس مارکف روسی و با نظارت وی به اجرا درآمد. (پرونده‌ی ثبتی آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی، ۱۳۷۵)
ادامه‌ی پرده‌ی دوم:
آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی، جدا از ارزش و اعتبار تاریخی و هوانوردی، ارزش معماری بالایی نیز دارد. ایجاد دهانه‌های عریض با استفاده از خرپاهای پیچیده‌ی چوبی با تکنولوژی روز آن دوران، همگی در کنار حافظه‌ی تاریخی این مکان که بسیاری از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ نیروی هوایی را در خود حفظ کرده است، همگی نشانگر اهمیت بالای این مکان هستند.
یکی دیگر از رخدادهایی که نشانگر اهمیت قلعه ‌مرغی در نظر حکومت رضاشاه، برگزاری سالگرد تاجگذاری در فرودگاه است. این مراسم در اوایل سال 1305 برگزار می‌شود. محمد ارجمند سرپرست تلگراف‌خانه‌ی مخصوص رضاشاه در کتاب خاطرات خود یعنی شش سال در دربار پهلوی می‌نویسد:
ورود من به تهران عصر روز سوم اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ بود و چون فردای آن روز به مناسبت ادامه‌ی جشن‌های تاجگذاری در فرودگاه قلعه‌مرغی تهران مجلس جشن و ضیافت مفصلی بر پا بود و در حضور شاه و کلیه‌ی رجال کشوری و لشکری از طرف خلبانان آلمانی نمایش‌هایی به وسیله‌ی هواپیما در آسمان داده می‌شد. عصر همان روز با کارت اضافی‌ای که اعتبار‌الدوله داشت به اتفاق او برای شرکت در جشن به فرودگاه قلعه مرغی رفتیم.» (به نقل از حسینی فهیمی، روناک ۱۳۹۰)

پرده‌ی سوم: فرمان مقاومت از قلعه‌ مرغی صادر شد:
در پی حمله‌ی متفقین به ایران سوم شهریور 1320، نیروی هوایی ایران بدون مقاومت گسترده‌ای تسلیم شد. اما در این میان گروهی از خلبانان شورشی در پادگان قلعه‌مرغی راضی به تسلیم نشدند و در بامداد روز هشتم شهریور ۱۳۲۰، گروهی از پرسنل نیروی هوایی تصمیم می‌گیرند تا برخلاف فرمان سرهنگ دوم معینی، فرمانده‌ی هنگ، مبنی بر ترک مقاومت و منع استعمال اسلحه علیه حمله‌ی احتمالی چتربازان ارتش شوروی به فرودگاه قلعه مرغی مقاومت نمایند. این تحرکات منجر به دستگیری سرتیپ خسروانی فرمانده‌ی نیروی هوایی می‌شود. جریان مقاومت به گوش مقامات مستقر در ستاد جنگ (باشگاه افسران ارتش در خیابان سوم اسفند) می‌رسد و ستاد به محض آگاهی با سرلشگر بوذرجمهری، فرمانده‌ی لشگر یکم، تماس گرفته و در ضمن به یگان ضدهوایی هم دستور داده شد تا به سوی هواپیماهای گروه مقاومت که در آسمان پایتخت پرواز می‌کنند، تیراندازی شود. (علی‌بابایی، غلامرضا، 1383)
حدود ۹ صبح سوم شهریور ۱۳۲۰، یعنی ساعاتی پس از حمله‌ی نیروهای متفقین به ایران خبر این واقعه در پادگان هوایی قلعه مرغی منتشر می‌شود. ساعتی پیش از اعلام این خبر، محمدرضا پهلوی (ولیعهد وقت) برای بازدید از چند فروند هواپیمای جدید نیروی هوایی از پایگاه قلعه مرغی دیدار می‌کند. (بیات، کاوه، ۱۳۷۶) در روزهای سوم تا ششم شهریور نیز جز اینکه در نوبت‌های معینی یکی دو فروند از هواپیماهای هنگ مذکور در آسمان شهر گشتی زده و پس از اندکی پرواز فرود آیند اتفاق قابل‌ذکری روی نداد. (جوادی آملی، عبدالله، ۱۳۷۲)
در حمله‌ی ارتش متفقین و اشغال ایران، فرودگاه قلعه‌مرغی شاهد یکی دیگر از بزرگترین رشادت‌های سربازان ایران در تاریخ معاصر بود. در روز هشتم شهریور 1320 بخشی از نیروی هوایی حاضر در فرودگاه قلعه‌مرغی تسلیم فرمان فرمانده‌ی خود نمی‌شوند و به مقاومت علیه نیروهای متفقین ادامه می‌دهند. دو تن از خلبانان موفق شدند تا با هواپیماهای شکاری پرواز کنند و با نیروهای زرهی به نبرد بپردازند. اما مقاومت قلعه‌مرغی شکست و پس از آن توپخانه‌ی ضدهوایی شروع به شلیک کردن به آنها کرد. آن دو خلبان، شوشتری و وثیق بودند. ابراهیم شوشتری در کتاب خاطرات خود با عنوان «فرمان مقاومت» داستان شورش پادگان هوایی قلعه‌مرغی در 8 شهریور 1320 را روایت کرده است. او در خاطرات خود در لحظه‌ی پرواز بر آسمان تهران اینطور می‌گوید: از بالا می‌دیدم که زره‌پوش‌ها و تانک‌ها حلقه‌ی محاصره‌ی فرودگاه را تنگ‌تر می‌کنند و باقیمانده‌ی رفقای ما در خطر محاصره‌ی خطرناکی قرار گرفته‌اند. برای این که رفقای خود را از خطر مرگ و محاصره نجات دهیم، یکی دو مرتبه از بالا به تانک‌ها و زره‌پوش‌ها حمله نموده و تیراندازی کردیم. آنها اجبارا پخش شده و خط محاصره شکاف برداشت. بعد شنیدیم که عده‌ای از رفقای ما از همین فرصت استفاده و فرار کرده‌اند. (شوشتری، ابراهیم، 1391)
پس از ترک ایران توسط ارتش متفقین، ارتش ایران پیشرفت‌های چشمگیری داشت، و در سرآمد این پیشرفت‌ها، نیروی هوایی ارتش دیده می‌شد. از تشکیل نیروهای هوایی در بسیاری از شهرها مانند مشهد، همدان و… تا تربیت نیروهای انسانی متخصص همگی نشانگر اقتدار نیروی هوایی ایران بود.
پرده‌ی چهارم: فرودگاه قلعه‌مرغی در گذر زمان:
ساختار اصلی فرودگاه قلعه‌مرغی در سال‌های 1301 تا 1320 تکمیل شد، اما در دوره‌های بعد از آن نیز تغییراتی در این مجموعه ایجاد شد که در ادامه با دوره‌بندی و بررسی تحولات کالبدی دقیق آشیانه‌های پرواز به آن خواهیم پرداخت. در سال 1301 با دو فروند هواپیمای انگلیسی، فرودگاه قلعه‌مرغی با یک باند کوتاه و سه آشیانه‌ی پرواز افتتاح شد. این آشیانه‌ها به احتمال زیاد توسط مهندسین آلمانی ساخته شد که از نخستین آشیانه‌ها در خاورمیانه بودند. طبق بررسی‌های مهندسین مشاور کهن‌دژ بر کالبد آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی، دوره‌بندی ساخت آشیانه‌های پرواز به چهار دوره تقسیم می‌شود.
دوره‌ی نخست از سال 1301 تا 1305 شمسی مربوط به ساخت نخستین آشیانه‌های پرواز است که توسط مهندسین آلمانی ساخته و توسط رضاشاه نیز افتتاح شد. به رغم استفاده از الگوی معماری غیرایرانی، در این آشیانه‌ها نیز همانند بسیاری از بناهای این دوره، احتمالا از استادکاران ایرانی نیز در ساخت آنها استفاده شده است، تزئینات آجری موجود در نماهای این بناها می‌تواند گواهی بر این ادعا باشد. آشیانه‌های 1، ۲، ۳ دارای الگویی با تقارن مرکزی می باشند به طوریکه قسمت میانی (آشيانه‌ی شماره ۲) با نمایی آجری طراحی شده و ارتفاعی کوتاه‌تر نسبت به دو آشیانه‌ی مجاور قرار دارد. با توجه به ابعاد و ویژگی‌های کالبدی بخش میانی می‌توان دریافت که احتمالا در ابتدا از این فضا به عنوان محل استقرار و انجام فعالیت‌های فنی و پشتیبانی پرواز استفاده می‌شده است. البته در دوره‌های بعد با اعمال تغییراتی در نما و ورودی، از این فضا نیز به عنوان آشیانه‌ی هواپیما استفاده می‌شود. نمای قسمت میانی تا پیش از این تغییرات به صورت نمایی سه بخشی بوده که ورودی بنا در بخش میانی قرار داشته است. در هر یک از بخش‌های جانبی آن نیز سه پنجره به صورت متقارن ایجاد شده بود. به لحاظ سبکی این آشیانه‌ها را می‌توان متاثر از معماری صنعتی اروپا در این زمان دانست که نمونه‌های مشابه آن در برخی از نخستین کارخانه‌های کشور (متعلق به دوره‌ی پهلوی اول) نیز قابل مشاهده است. (پورجوهری، امیرحسین، 1396)
دوره‌ی دوم از سال 1305 تا 1307 شمسی است که در این دوره استاد کریم طاهرزاده بهزاد پس از بازگشت از آلمان و استخدام در اداره‌ی ساختمان ارتش دو آشیانه‌ی بعدی را در عین هماهنگی کامل با سه آشیانه‌ی نخست و برای دو فروند هواپیمای تازه خریداری شده طراحی و اجرا کردند. دوره‌ی سوم از سال 1307 تا 1320 شمسی است. طبق بررسی‌های صورت گرفته توسط مهندسین مشاور کهن‌دژ، فرودگاه قلعه‌مرغی در سال 1307 وارد طرح توسعه‌ی باندهای پرواز شد. بخش‌هایی از اراضی قلعه‌مرغی، بدون رضایت مالکین آن از سوی وزارت جنگ وقت تصرف می‌شود. (حسینی فهیمی، روناک، ۱۳۹۰) تصویر بیضی‌شکلی که از اراضی فرودگاه قلعه‌مرغی عموما دیده می‌شود مربوط به سال 1315 شمسی به بعد است. با خرید هواپیماهای تازه آشیانه‌های پرواز جدیدی با تکنیک ساخت خرپای فلزی احداث می‌شود. ابتدا آشیانه‌های شماره‌ی ۷، ۸، ۹ و سپس آشیانه‌های شماره‌ی ۱۱، ۱۲ در راستای آشیانه‌های اولیه احداث می‌شوند. این مطلب را می‌توان در یک عکس هوایی متعلق به سال ۱۳۱۹ خورشیدی به‌وضوح دریافت؛ در این عکس، آشیانه‌های شماره ۷، ۸، ۹ با فاصله‌ای نسبت به آشیانه‌های دوره‌ی اول و دوم که بعدها آشیانه‌ی شماره‌ی ۶ در آن احداث می‌شود قابل مشاهده‌اند. (پورجوهری، امیرحسین، 1396)
دوره‌ی چهارم (۱۳۲۱ تا ۱۳۹۳ شمسی):
آخرین دوره‌ی فرودگاه قلعه مرغی را می‌توان بین سال‌های 1321 تا کنون دانست. در عکس هوایی مربوط به سال 1322 شمسی نیز آشیانه‌های شماره 11 و 12 مشاهده می‌شوند. در این عکس اثری از آشیانه‌های شماره ۶ و ۱۰ وجود ندارد. از بین این دو، آشیانه‌ی شماره‌ی ۶ در دهه‌ی ۲۰ شمسی احداث و تا سال ۱۳۳۰ در اختیار نیروی هوایی بوده است. (پورجوهری، امیرحسین، 1396) ساخت آشیانه‌ی شماره‌ی 10 و دومین برج مراقبت نیز احتمالا به همین دوره مربوط است. در دو دهه‌ی اخیر مداخلاتی در مجموعه صورت گرفته است، بخشی از آن آسیب‌هایی است که برای ساخت مجموعه‌ی تلویزیونی در چشم باد به مجموعه وارد شد و بخشی دیگر مربوط به تخریب آشیانه‌ی شماره‌ی 8، 9، 10 است که در سال 1390-1393 شمسی رخ داد. در سال 1392 طرح بوستان ولایت با سرعت حیرت‌انگیز 6 ماه! اجرا شد، در این طرح بخشی از این بوستان به عنوان موزه‌ی صنایع هوایی مدنظر قرار گرفت. فرودگاه قلعه‌مرغی به عنوان یکی از مهم‌ترین مختصات‌های معاصر تهران، روایت‌ها و رخدادهای بسیاری را از سر گذرانده و اکنون وضعیت به سامانی ندارد، اما امید آن می‌رود که با مرمت و احیای آن به عنوان موزه‌ا‌ی برای نیروی هوایی ایران، این میراث نظامی حفظ و به آیندگان متصل شود.

منابع:
حسینی فهیمی، روناک، 1390، مطالعه‌ی تاریخی آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی، پروژه‌ی شناخت و احیای آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی، تهران؛ شرکت مهندسین مشاور سومه؛
یکرنگیان، سرتیپ میرحسین، 1384، سیری در تاریخ ارتش ایران، تهران؛ انتشارات خجسته؛
معتمدی، محسن، 1381، جغرافیای تاریخی تهران، تهران؛ مرکز نشر دانشگاهی تهران؛
شوشتری، ابراهیم، 1391، فرمان مقاومت، تهران؛ پردیس دانش؛
علی‌بابایی، غلامرضا، 1383، تاریخ نیروی هوایی ایران از پهلوی تا انقلاب، تهران؛ آشیان؛
پورجوهری، امیرحسین. صمدی تهرانی، زهرا، 1396، روش‌شناسی فرآیند تهیه‌ی طرح مرمت و احیای بنای آشیانه‌های قدیمی فرودگاه قلعه‌مرغی، تهران؛ معاونت شهرسازی و معماری مدیریت بافت و بناهای تاریخی؛
مبشری، علیرضا، 1390، قلعه‌مرغی فرودگاهی به وسعت تاریخ، ماهنامه‌ی علمی، فنی، آموزشی صنایع هوایی؛
دانیل، ویکتور. سروشیانی، سهراب. شافعی، بیژن، 1384، معماری کریم طاهرزاده بهزاد، تهران؛ انتشارات دید؛
عین‌السلطنه، قهرمان‌میرزا، به کوشش سالور، مسعود، افشار، ایرج، 1374، روزنامه خاطرات عین‌السلطنه، جلد اول، تهران؛ انشارات اساطیر؛
بیات، کاوه، 1376، مقاومت هوایی، گفتگو شماره‌ی 15؛
پرونده‌ی ثبتی آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی

منتشر شده در : یکشنبه, 13 نوامبر, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: