نورپردازی بینقص (بخش اوّل)
راه حلهای الهامبخش برای هر اتاق
نوشتهی سالی سْتوری / عکسها از لوک ؤایت / ترجمهی اشکان جیهوری
Perfect Lighting (Part I)
Inspiring Solutions for Every Room
Sally Storey

جنبهها برای هر اتاق مورد بررسی قرار گیرد و باید دقّت کرد که راهحلها با توجه به تیپِ اتاق و نحوهی استفاده از آن متفاوت خواهند بود. این مقولات در بخشِ «نورپردازی در عمل» مورد بررسی قرار خواهد گرفت، که در آن به ترسیم خطوط اصلی ملزومات کلیدیِ نورپردازیِ اتاقهای اصلیِ خانه، خواهیم پرداخت.
خلق «تنوع» در ایجاد جذابیت بسیار مهم است، پس سعی کنید درست مانند زمانی که برای الگویِ دکوراسیون، ترکیبی از بافتها و رنگهای مختلف را انتخاب میکنید، مجموعهای متنوع از افههای نوری را نیز به خدمت بگیرید. نورهایِ بالاتاب (uplight) و پایینتاب (downlight) را برای نورپردازیِ موردی، نورپردازیِ پسزمینه و نورپردازیِ تأکیدی با یکدیگر ترکیب کنید و سپس با مرتبط کردنِ آنها به شکلِ مدارهای مختلف، امکان ایجاد تغییر در حس و حال فضا را فراهم آورید. ایجاد نورپردازیِ پسزمینه و موردی به وسیلهی چراغهای آزاد (free standing lamps) در اتاق نشیمن عملیتر است، اما برای طراحیِ نورپردازیِ تأکیدی به منظور برجسته کردن تصاویر و تابلوها نورهای موضعیِ توکار مناسب است؛ یا با استفاده از تابش چراغهای نورباریک (لامپ) (narrow-beam) و از بالا بر گُلهای یک میز قهوهخوری، موفّق به خلق یک نقطهی تمرکز اصلی میشوید. برای یک لایهی نوریِ اضافی، نصب نورهای پنهان درون یک طاقچه و یا بخشی از قفسه میتواند مناسب باشد. نورپردازیِ قفسه موجب پدید آمدن نوعی نقطهگذاریِ مؤثر در فضای مورد نظر میشود، خواه این تأکیدْ بخشیدنِ جانی تازه در شمایل آشپزخانه باشد، خواه در کتابخانههای اتاقهای نشیمن و یا در متعلّقات سرویس بهداشتیِ خانه. با استفاده از نورپردازی از جلو یا از عقب و یا نورپردازی از بالا یا نورپردازیِ لبهای به بینهایت امکان نوآوری دست مییابید. قفسهها نیز میتوانند افقی یا عمودی نور داده شوند؛ با این کار بُعد جدیدی به آنها اضافه میشود. با برجسته کردنِ فرمهای معماریِ اتاق مانند یک شومینهی گشودهی بزرگ، یک ورودیِ طاق قوسی و یا یک ستون میتوان جذابیت و هیجان آفرید. با نورپردازی ستونها بهوسیلهی یک نور توکار نصب شده در کف و نزدیک به پایهی ستون که موجب خراش نور بر کنارههای ستون و تولید نقطهی تمرکزی پر احساس بر سر ستون میشود، میتوان افههای حیرتانگیزی پدید آورد. اگر به منابعِ نورِ اضافی نیاز باشد، به جای چراغ آزاد، یک نور بالاتاب کمتشعشع را امتحان کنید. این کار باعثِ خلق یک تودهی نرم و خوشایند نوری در گوشههای اتاق میشود. مشابه این تکنیک را میتوان در پشت یک کاناپه واقع در جلوی یک پنجرهی کنسولی و به منظور تاباندنِ نور به پردهها استفاده کرد.
نورپردازیِ یک فضای اندکی تاریکتر میتواند به شکل غافلگیرکنندهای هیجانانگیز باشد. فیالمثل، اگر شما یک پاگرد کوچک را در ابتدای یک سالن ورودی روشن کنید، چشم شما ناخودآگاه به سوی روشنترین نقطه جلب شده و با ایجاد حسِ سیالیّت مابین محوطهها فضا را وسیعتر نشان میدهد؛ و به همین ترتیب، اگر باغ یا فضایی آن سوی پنجره روشن شده باشد، نورپردازیِ خارجی چشم را به بیرون جلب کرده و عملاً آن را در ادامهی فضای داخلی احساس خواهید کرد. این ترفند از عملکرد آیینهایِ پنجره در شب و انعکاس تصویرِ تمامیِ وسایل اتاق در پنجره جلوگیری میکند.
به منظور دستیابی به حداکثر کاربردی بودن و بیشترین انعطافپذیری در تغییر حس و حال یک اتاق، مطمئن شوید که افههای نورپردازیهای موردی، عمومی و تأکیدی همگی بر مدارهای جداگانه و کلیدهای متغیّر اختصاصیْ تحت کنترل شما هستند.طراحی الگوی نورپردازی را در نخستین قدمهای روند طراحیِ داخلی انجام دهید، چراکه سیمکشی در این حالت قابل اجراست و پریزهای مورد نیازْ پیش از اتمام مراحل دکوراسیون قابل نصب هستند. هنگام استفاده از نورهای پایینتاب برای خلقِ نور عمومی در یک فضا، سعی کنید تا از قرار دادن آنها در جایی دقیقاً بالای سرِ افراد بپرهیزید، چراکه این امر واجد اثرات معذبکننده و ناخوشایندی است. در عوضْ از نورهای پایینتابِ جهتدارْ برای تاباندنِ نور به دیوارها یا کابینتها استفاده کنید، با این کار نور عمومیْ نرمتر و مؤثرتر میشود و انعکاس بیشتری مییابد. اگر از نورهای پایینتاب کمولتاژ استفاده میکنید، از چیدن قرینهی منابع نور بر سقف و ایجاد خطوط مستقیم با نورهای پایینتاب که منجر به القای حسِّ نسبتاً خنثا و استریلِ فضاهای «اداری» میشود، اجتناب کنید. به موضوعی که قصد روشنکردن آنرا دارید، بیاندیشید و نقطهی تمرکز نور پایینتاب را بر آن قرار دهید ــ چه مرکز یک تابلو باشد و چه بالایِ یک میز ناهارخوری.
در یک الگوی نورپردازیِ منعطف، داشتنِ «کنترل» بسیار مهم است. همیشه با تنظیم کلیدهای متغیّر (دیمرها)، میتوانید جوِّ اتاق را تغییر دهید؛ در اختیار داشتن بیش از یک کلید متغیّر، امکان خلقِ افههای نوری متنوعتری را در اختیارتان قرار میدهد. مثلاً چراغهای رومیزیِ خود را بر یک مدار قرار دهید، نورهای پایینتاب کمولتاژ برای تابلوها را بر مداری دیگر، و نور پایینتابِ متمرکز بر وسط یک میز را بر مدار سوم. نورپردازی تأکیدی همیشه مورد نیاز نیست و بایستی همواره به کلید یا کلید متغیری جداگانه متصل باشد تا با استفاده از آن بتوان حال و هواهای مختلفی را به وجود آورد. بهترین نقطه برای قرارگیریِ کلیدِ کلّیهی چراغها و نورهای بالاتاب، در یک مدار روشنایی 5 آمپر، نزدیکِ درِ ورودی است؛ نوع کلیدْ ترجیحاً باید متغیّر باشد تا بتوانیم همهی چراغها را همزمان خاموش یا روشن کنیم و نیز بتوانیم برایِ خلق حال و هواهایی متفاوتْ میزانِ روشنایی آنها را بهوسیلهی کلید متغیّر تنظیم کنیم. اگر اتاق مورد نظر قبلاً سیمکشی شده باشد، وجود انواع مختلف کنترل از راه دور، این امکان را فراهم میآورد که تنظیمکنندهی موجود در درونِ یک چراغ رومیزی، ضمن ارتباط با دیگر چراغها به کلید دمِ در نیز متصل باشد.
منبع نور در اکثر خانهها برای نورهای پایینتاب نوعاً هالوژنِ کمولتاژ است و برای چراغها به طور سنّتی از لامپهای تنگستن استفاده میشود. این منابعِ نور به طور فزایندهای در حال جایگزین شدن با فلورسنت فشرده با نورِ گرم و لامپهای LEDی کممصرف (دیود نورگُسیل) هستند و در تولید افههای تزیینیِ استانداردی چون تغییر رنگ و یا در پلّهها و قفسهها و یا روشنایی تابلویِ برق به کار میروند. نور لامپهای تنگستنْ زرد و در نتیجه گرم و گیراست؛ در حالی که نور لامپهای هالوژنْ سفید و سرد است که میتواند در نقشِ مکمّلِ نورِ روز در اتاقهای تاریک و خصوصاً در مناطقِ زیر همکف مورد استفاده قرار گیرد. مزیّت دیگر این منابع نورْ اندازهی کوچکِ لامپ آنهاست، که باعث میشود بتوان از آنها در مکانهای جمع و جور و دور از دید سود جست. در یک الگویِ نورپردازیِ موفق، پنهان کردنِ اجزایِ نورپردازی روند پراهمیّتی است. کلید قضیه انتخاب نورهای پایینتابی است که چراغ را پنهان میکنند، چرا که چشم همواره به سوی روشنترین نقطه جلب میشود. اگر چراغ درون لوازم و اتصالات خود فرو رود به جای خود منبع نور، سوژهای که توسط آن روشن میشود به نقطهی تمرکز بدل میشود. با ایجاد جایگاه مناسب بر دیوار که نور پایینتاب مورد نظر را بپوشاند، نیز میتوان منبع نور را از نظرها دور نگه داشت. این کار در طراحی داخلیِ معاصر منجر به ایجاد نوعی افهی معماری میشود. برای دستیابی به بهترین نتیجه جسور باشید و از کار خود لذّت ببرید و دو قانون طلایی نورپردازی را از خاطر نبرید: لایههای مختلفی از افههای جالب توجه را در طراحی خود بگنجانید و برای پنهان کردن منبع نور، از متعلّقات نیمهشفاف استفاده کنید.
نورپردازی چه میتواند بکند نورپردازی ابزار پرقدرت و چندمنظورهی طراحی به شمار میرود که به منظور بهبودِ وضعیت داخلی بنا و زندگی بخشیدن به یک خانه، به طرق مختلف قابل استفاده است. نورپردازی افزون بر اینکه ضرورتی عملی است و نور را برای مقاصد کاربردی به خدمت میگیرد، میتواند مناطق و نقاط تمرکز به وجود آورَد تا ضمن استفادهی درست از ابعاد یک فضا، توجّه را به یک ویژگیِ معماری جلب کرده و یک عنصر دکوراتیو به محیط بیافزاید ــ با ایجاد الگویی مناسب، برجستهکردن یک سطح جالب توجه و یا با اجرای افههای پرهیجان از طریق بازی نور و سایه.
بهبود فضا
نورپردازی میتواند از چندین طریق برای رسیدن به بهترین حالت بهرهبرداری از فضا مورد استفاده قرار گیرد: با افزایشِ درک حجمی، از طریق استفادهی بهینه از نسبتها در یک اتاق، و یا با مرتبط کردنِ مناطق به یکدیگر و یا تعریف و تحدید نواحی با ایجاد نقاط تمرکز در فضایی با پلان آزاد.
تناسب مقیاس و حجم
همانگونه که نور آنچه قابل دیدن است را آشکار میکند و آنرا تحتِ تأثیر قرار میدهد، احتمالاً یکی از مهمترین عناصری است که نظر ما از یک اتاق را نیز تعیین میکند. نور میتواند پدیدآورندهی درک ما از فضا و حجم و یا گرما و صمیمیّت باشد. نور میتواند به عنوان تقویتکنندهی یک بیانِ معماری استفاده شود و بر تناسبات تأکید کند. برای مثال ردیفی از ستونها میتوانند با نورپردازیِ بالاتاب به وسیلهی منابعِ نورْباریک، بلندتر به نظر رسند.
اساس عملکردِ نورْ بازتابشِ آن از یک سطح است. بازتابشِ نور از یک سطح روشن، امکان اجرای ترفندهای متنوعتری را بر اساس وسعت و روشنی پدید میآورد، تا یک سطح سیاه یا تاریک. سطح تاریک بدون توجّه به مقدار نور تابیده بر آن، به علّتِ جذب نور، هیچگاه روشن به نظر نخواهد رسید. در مقابل، یک اتاق سفید میتواند تحت تسلط نور درآمده و صمیمی و پراحساس و یا روشن و باز به نظر آید. اگر یک اتاق سفید با نوری پایینتاب نورپردازی شده و دیوارها بدون نور باقی بمانند، نور موجود تنها به وسیلهی کفِ اتاق منعکس شده و نتیجتاً پتانسیلِ فضایی اتاق به طور کامل درک نخواهد شد، ولی اگر تأکیدِ نور از کف برداشته شده و به جای آن دیوارها درْ نور «شسته» شوند، فضا وسیعتر و روشنتر به نظر خواهد رسید. نورپردازیِ دو دیوار متقابل در یک اتاق، موجب تاریک به نظر رسیدنِ دو دیوارِ بینور ماندهی اتاق شده و حتّا اگر اتاق کاملاً مربعشکل باشد، آنرا طویلتر مینمایاند. به علاوه، دیوارهایی که تحتِ تابشِ نور قرار دارند نسبت به آنهایی که در سایه هستند و دقیقاً یکشکلند، آغشته به طیفِ متفاوتی از رنگ سفید به نظر میرسند.
نورپردازیِ بالاتابِ یک اتاقْ اثری مشابهِ دیواری «شسته در نور» بر ابعاد اتاق دارد. این نوع نورپردازی، نوری بهشدّت پراکنده را ارائه میدهد و در اکثر مواقع احساس حجم را افزایش داده، اتاق را وسیعتر مینمایاند و با بازتابشِ نور از سقف، احساس سبکباری را القاء میکند. فضایی که به این روش و به طور غیرمستقیم روشن میگردد، فضایی است لطیفتر و محیطی زیباتر را برای «بودن» عرضه میکند؛ در حالی که فضای روشن شده با نور پایینتاب و بیمانع، در راه حلّهای موردی و متمرکز به کار میآید.
نورپردازیِ بالاتاب میتواند از دیوارها، کف و یا حتّا مبلمانِ مجزای داخل اتاق منبعث شود. برای یافتن بهترین راه حل باید دید ارتفاع اتاق مورد نظر چقدر است؛ چنانچه بخواهیم نورپردازیِ بالاتابِ مؤثری داشته باشیم، نور بایستی منتشر شده و به تمامیِ نقاط ساری شود و منبعِ نور نباید بیش از حد به سقف نزدیک باشد، بلکه به منظور اجتناب از خیره شدن نگاه بایستی بالاتر از تراز چشم انسان قرار گیرد. به همین دلیل نورپردازیِ بالاتابِ دیواری در اتاقی با سقفِ کوتاه، اصولاً بیمعنی است. در این موردِ بهخصوصْ راه حل مناسبتر، استفاده از نور بالاتابِ توکارِ نصب شده در کف و یا به کار بردنِ یک منبعِ نور پخشیدهتر است که بهوسیلهی یکی از اثاثیّه از نظر پنهان باشد.
در فضاهای کوچک و کمارتفاع که به کارگیریِ نور بالاتاب دشوار است، گاه راه حلْ روشن کردنِ چهارگوشهی اتاق، استفاده از نورهای بالاتابِ توکار و یا به کار بردنِ منابع نور قابلِ حمل و قرار دادن آنها پشتِ شیء است. اینها منابعِ روشناییِ نورباریک هستند که به منظور اجتناب از دیدِ مستقیمْ میبایست منشأ نامحسوسی داشته باشند. اگر از روشِ توکار استفاده میشود، منبع نور باید نوربایک بوده، و بهخوبی در درونِ قطعات و لوازمِ خود نصب شود.
در فضایی با سقفِ شیبدار، مانند انبارِ زیرشیروانی، نیاز به استفاده از نور بالاتابِ پخشیده خواهد بود، چراکه اثر نورِ باریک در چنین فضایی بسیار خاص و موردی است. یک منبع نور در ارتفاع پایین و پوشیده با شیشهی مات میتواند به عنوان راه حل مورد بررسی قرار گیرد. برای چنین فضایی نورهای فلورسنت با قابلیت همپوشانی به منظور القای پیوستگیِ نور، بهترین انتخاب هستند. به منظور دستیابی به تأثیری متفاوت در شب، میتوان از ردیفِ دیگری از منابع فلورسنت با پوششهایی به رنگهای متفاوت استفاده نمود.
اگر مبلمان شما توکار هستند و استفاده از نور بالاتاب ممکن نیست، از یک میز که در داخل آن چراغ کارگذاشته شده، یا از یک لامپِ تشعشعی استفاده کنید. این ابزار به همراه نور بالاتاب، نور سراسری را تأمین میکنند.
راه دیگرِ افزایشِ درک فضایی، روشن کردنِ چیزی در سوی مقابلِ اتاق مورد نظر است. برای مثال یک بالکن یا گلخانهی روشنْ ضمنِ بردنِ چشم به آنسویِ پنجره در شب، درک بیننده را از فضا گسترش میدهد. چنین عملکردی در نورپردازیِ هر محیط خارجی نیز صدق میکند. به طور مشابه، در یک سالنِ باریکْ نورپردازیِ سوژهای در ورای سالن، مانند شیء یا یک اثر هنری نصب شده در پلّه یا پاگرد، و یا فرمی در زیرِ پلهکان، چشم را به سویِ این محوطه کشانده و فضایی بیشتر و بزرگتر را القاء میکند.
محوطههای مشخّص و فضاهایِ ارتباطی
درست است که نور نمیتواند به صورت فیزیکی فضا را تقسیم کند و شدتهای متفاوتِ نور در مکانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، ولی نورپردازی به منظور ایجاد مرزهای بصری و تعریف و تحدیدِ مناطق، ابزاری مؤثّر به حساب میآید. این کارکردِ نورْ در فضاهایی با پلانِ آزاد که فعّالیتهای مختلف در آن انجام میپذیرد، اهمیّتی فوقالعادّه مییابد؛ مانند یک سوئیت آپارتمان زیر شیروانی و یا یک آشپزخانه ـ نشیمنِ یکپارچه. در صورت نورپردازیِ یکنواختِ این فضاهای باز و بزرگْ آنها سرد و بیروح به نظر خواهند رسید. اما استفاده از نورهایی با شدّتهای متفاوت به منظور جداکردن بخشها و ایجاد مناطق متمایز در درون یک اتاقْ جوّی دنج و پذیرا را حاصل میآورَد.
مناطق را میتوان به روشهای گوناگونی تعریف کرد؛ از طریقِ کمبودِ نور و ایجاد مناطق سایه و یا از طریقِ استفاده از هیجانِ ناشی از نور؛ چگونگیِ انجام این تعریف به نوع فضا و نوع فعّالیّتهایی که در این فضا قابل انجام است، بستگی دارد. برای مثال در یک محوطهی زندگی با پلانِ آزاد، یک شیء ساده مانند یک مجسّمهی نورپردازی شده، و یا حتّا یک گلدان، با درگیر کردنِ تمرکز، ضمنِ تبدیل شدن به یک نقطهی تأکید بصری، به طرز مؤثری دو منطقه را از یکدیگر جدا میکند.
در حالی که نورپردازیِ فکر شده در نواحیِ مختلفِ یک لیآؤت طرح ـ آزاد، مراکز تمرکزی میآفریند که فضا را از احساس صمیمیت میآکَنَد، در اتاقهای مرتبط مثل یک اتاق با سرویس اختصاصی و یا آشپزخانهای که به فضاهای نشیمن یا غذاخوری باز میشود، ضمن کشیده شدن چشم به درونِ نواحی طرف دیگر، درک فضایی شخص را با تسهیل جریان اتاقها به درون یکدیگر افزایش میدهد.
آنچه معمولاً مورد بیتوجهی قرار میگیرد محیطهای ارتباطی مانند سالنها و راهروهـــا هستند که به لحاظِ فیزیکی ارتبـــاط اتاقها را با یکدیگر برقرار میکنند. اینها در حقیقت جادههــای درونیِ یک خانه هستند که گاه زمان بررسی طرحِ کلّی و نورپردازی در کف لیست اولویّتها قرار میگیرند. چنانچه این فضاها به طور کلی با اثاث و لوازمِ منزلْ پر و در نتیجه شلوغ و بینظم نشوند، میتوان آنرا به مثابه فرصتی برای ایجاد خلّاقانهترین افههای نوری برشمرد. نورپردازیِ کف با منابع نور کمشدتِ توکار، در یک سالن با سقف کمارتفاع، راهرو را از محیطی بیروح و کسلکننده به فضایی جذّاب و هیجانانگیز مبدّل میسازد. پیشرفت فعلی منابع نوریِ کممصرف (LED) به معنای کاربردی و به صرفهبودنِ این روش نورپردازی است که به ما اجازه میدهد این منابع نور را در تمام طول شب روشن باقی بگذاریم.
نورپردازی در محوطههای ارتباطی، چه بین دو اتاق مجاور و چه بینِ یک اتاق و منطقهای که از درون با آن ارتباط دارد، باید به یک میزانْ قابل کنترل و دارای ظرافت باشند تا بتوان آمبیانس را در هر دو ناحیه تنظیم کرد. به طور مثال اگر اتاقِ نشیمنِ دلباز با نورپردازی مهیّج و گیرا دارید، ولی سالنی که این اتاق به آن منتهی و گشوده میشود، داری نورپردازیِ کنترل شدهای نیست، زحماتتان بر باد رفته خواهد بود، چراکه نور مطمئناً از سالن به درون اتاق نشیمنْ سرازیر و منجر به ایجاد یک تضادِّ نوریِ آشفته و بیثبات میشود.
ایجاد مراکز توجّه
در طراحیِ نورپردازی هر اتاقْ مهم است که پیش از هر اقدامی در مورد اینکه «مراکز کلیدی توجّه کدامها هستند» تصمیم بگیرید و با نورپردازی اختصاصی آنها را برجسته نمایید. این مرکز توجّه میتواند تصویر یا مجسّمهی مورد علاقهی شما و یا قطعهای از مبلمان باشد و یا یک فرم معماری که برجستهشدن و مورد تأکید قرار گرفتن آن سودمند است. چشم همواره به سمت روشنترین نقطه میل میکند، پس کانون توجه با برجسته کردن هر آنچه که میخواهیم برجسته باشد به وجود میآید و چشم به طور طبیعی «جای پای» خود را در رودخانهی نور خواهد یافت. هنگام طراحی برنامهی نورپردازی یک اتاق، این نقاط کانونی را به رنگ زرد مشخص کنید؛ اگر رنگ زرد در طرح زیاد باشد، معلوم میشود که تعداد نقاط کانونی زیاد است و باید برای تأثیرگذاری، با سختگیریِ بیشتری نقاط را انتخاب کنید. نورپردازیِ هوشمندانهای که با سختگیری جانمایی شده معمولاً از نور زیادْ بسیار مؤثرتر است.
ایجاد نقاط توجّه، حاصل بازی با تضادهاست. اگر شیئی شدیدتر از اطرافش روشن شود، خود به خود برجسته خواهد شد و اگر محیط تاریک باشد برجستگی بازهم افزایش خواهد یافت. برای ایجاد نقاط توجّه مناسب، مهم است که بدانیم نورپردازیِ عمومیِ فضا چگونه به وجود آمده است ــ چه به وسیلهی چراغهای رومیزی و آویزها و چه به وسیلهی نورهای پایینتاب توکار و نورهای بالاتاب و یا به وسیلهی هر تعداد ترکیبات ممکن از این منابع نور. این نورپردازی عمومی باید جدا از افههایی که باعث بهوجود آمدن نقاط تمرکز میشوند، کنترل شود، به شکلی که وقتی نورپردازیِ کلّی کاهش یابد، تمامی این افهها نمود پیدا کنند. نکتهی کلیدیِ دیگری که باید در ذهن داشت این است که سوژه یا شکلی که نورپردازی میشود باید روشنترین نقطه بوده و خود منبع نور بایستی پوشیده باشد ــ چون در غیر این صورت به جای سوژه یا شکل مورد نظر، منبع نور به عنوان روشنترین نقطه، چشم را به دنبال خود میکشد.
چند نکتهی کلیدی
اگر درگیرِ یک کار ساختمانیِ بزرگ یا بازسازی خانهی خود هستید، همان زمان که لولهکشیِ بنا را انجام میدهید، الگوی نورپردازیِ خود را طراحی کنید تا بهترین بهره را از الگوی خود ببرید. پیش از تصمیمگیریْ تمامیِ کاربردهای احتمالی اتاق و تمامیِ فعّالیتهایی که اتاق در خود میپذیرد را در مقاطع زمانیِ متفاوت شبانه روز، بررسی کنید. زمانی که از نورهای پایینتابِ کمولتاژ استفاده میکنید دربارهی سوژهای که میخواهید بر آن نور تابیده شود، بیاندیشید و نورهای پایینتاب مورد نظر را بر مرکز یک تصویر و یا از بالا به یک میز بتابانید. از تعبیهی منابع نور بهشکل قرینه بپرهیزید. برای خلق پالتی از افهها، نور را در سطوح مختلف لایهبندی کنید. برای قفسهها و کتابخانهها ترکیبی از نورهای بالاتابِ کمشدت، نورهای دیواریِ توکار و منابع نورِ تکی استفاده کنید. از ترکیب افههای نور سنّتی با راهحلهای مدرن، مثل ادغامِ لوسترهای تزئینی با نورهای پایینتاب پنهان، نهراسید.