نقدی بر مجموعهی کیوب کلاب تهران
بهاره معینی، مهناز رضایی و مریم محمدی سرشت

امروزه استفاده از کانتینر در امر ساختوساز طرفدارهایی پیدا کرده است. قرارگیری چندین کانتینر کنار یکدیگر آدم را یاد بنادر شلوغ پر از کانتینر میاندازند که همزمان به یک عنصر خوب حملونقل در ذهن جهانیان بدل شده است. جالب آنکه به نظر میرسد «کانتینرها» هرچه بیشتر به عنوان راهحلهای معمارانه مورد استفاده قرار میگیرند، مجدداً تصویر ذهنی قویتری در این زمینه القاء مینمایند.
با وجود طرح زمخت، صلب و غیرقابل انعطافی که کانتینرها دارند، استفاده از سیستم های مدولار برای طراحی مجموعههای کانتینری، طیف وسیعی از راهحلهای فضایی را ارائه میدهد که پیشنیاز آن تثبیت موقعیت کانتینر است. یک زندگی آرام در یک مکان ثابت چیزی نیست که به طور معمول از یک کانتینر انتظار داشته باشیم. اما وقتی که از آن در معماری استفاده شود، به راستی این اتفاق میافتد، با این حال تا حدی باز هم قابل حمل باقی میماند، چرا که قابلیت جدا شدن از هم را دارند.
ساختمانسازی با استفاده از کانتینرها چیزی فراتر از صرفاً انداختن آنها روی هم و ردیف کردنشان در کنار یکدیگر است. به گمان برخی احتمالاً تنها زمانی میتوان آن را به عنوان یک مجموعه معماری نامید که:
• کانتینرهای قابلحمل یک مکان ثابت داشته باشند.
• اتاق ها و ارتباطات فضایی و بازشوها با دلایل معمارانه خلق شوند و اتاقهای داخلی ، مکان میانی و فضای خارجی را تعریف کنند.
آیا حقیقتاً اینگونه است؟ جالب است بدانید که در صنعت ساختوساز، کانتینرها واحدهای ساختمانی مناسبی در سرتاسر جهان هستند. آنها در انواع مختلف و برای اهداف مختلف در دسترس میباشند و زمینههای مصرفشان نیز به همان اندازه وسیع است. اکنون چند سال است که نسبت به بهسازی عملکرد کانتینرها اقداماتی صورت گرفته است و استفاده های رو به رشدی از آن در معماری شده است . دو زمینه ی اصلی و جذابی که کانتینرها را به عنوان کاربری فضایی معمارانه جذاب می کند، مشخصه ی طراحی آنهاست که میتواند منجر به ساخت اشکال خاص شود و همچنین مزایای اساسی سیستمشان پیشساختگی ، قابلیت حمل ، مدولار بودن و در سرتاسر جهان قابل دسترس بودنش است، اگرچه این مزایا باید در برابر برخی ضعفهای سازه ای سبک و سنگین شود . کانتینرها یک پوسته ی مهر و موم شده و مقدار کمی هم بسته هستند و نسبت به کالایی که حمل می کنند در برابر آب و هوا محافظاند، اما نمی توانند خواسته های اساسی معماران برای پوشش ساختمان مانند تأمین نور خورشید ، حفاظت در برابر گرما، رطوبت ، آلودگی صوتی و آتش را تأمین کنند، مگر اینکه تغییرات و تبدیلات خاصی اعمال شود.
فضای داخل کانتینر برای اشغال انسان تا حدی مناسب است، زیرا ارتفاع محدودی ارائه میکند؛ ارتفاع آن به قدری است که بتوان ایستاد و ایستاده راه رفت . اما ارتفاعات بیشتر که بتوان در آن تأسیساتی هم زیر سقف قرار داد تنها با استفاده از کانتینر های بلند میسر میشود. بنابراین این امر از نکاتی است که باید در طراحی معماری به آن توجه شود و به نظر میرسد این مهم در مجموعهی کیوب کلاب کمتر مورد توجه قرار گرفته است و این از نظر ما، یکی از نخستین انتقادات وارد بر کیوب کلاب است.
از نظر هندسی، کانتینر یک مکعب مستطیل ششوجهی با حداقل یک بازشو است. ساختار کانتینر، ترکیبی از اسکلت و پوشش است. اسکلت از پوششی که مرزهای فضایی را تعریف و محافظت میکند. این پوششها، به طور کلی، به عنوان سازهی تقویتی برای ساختمان عمل میکنند. وقتی از کانتینرها استفاده میشود، باید هر دو بارهای استاتیکی و دینامیکی محاسبه شوند. بارهای استاتیکی از وزن خود و محتویاتش ناشی میشود، در حالی که بارهای دینامیکی هنگام حمل و نقل و بالا بردن اعمال میشود.
تکرار مکرر از یک بلوک ساختمانی، ریسکی به سوی یکنواختی و سکون معمارانه است. در گذشته، ساختمان سازی با استفاده از کانتینر، وجه منفی در اذهان عمومی داشته؛ چرا که نیاز موقت به فضا، برای مردمی است که احتیاج به راهحلی فوری در موقعیت اضطراری دارند. این امر اغلب با نگهداری ضعیف نیز همراه بود . مثال های اخیر معماریِ کانتینر نشان داده است که به راستی استاندارد های بالای معمارانه با استفاده از کانتینر امری شدنی است.
استفاده از کانتینرها در معماری به شدت تحتتأثیر کاربری نقشه و احساسات مطلوب است . کاربری نیز روی نوع راهحل های ارائه شده و در نهایت طراحی معماری تأثیر میگذارد و همچنین هزینهی کم و طول عمر برنامهریزی شده-که ارتباط نزدیکی با کاربری دارد -از عوامل دیگر حیاتی است . وقتی کانتینرها به عنوان یک واحد ساختمانی مورد استفاده قرار میگیرند، دیگر یک محصول جمعی نیستند، بلکه به عنوان چیزی خاص، یگانه و خالی از اشتباه به منصه ظهور میرسند.
مثالهای معماری کانتینری، اجازهی یک دستهبندی براساس کاربری را میدهد که بر مشخصات و محدودهی استفادهی کانتینرها در معماری تکیه دارد . بر این اساس، میتوان پروژه ها را اینگونه دسته بندی نمود : ساختمان های عمومی، ساختمان های اداری، خانه سازی موقت و قسمت های اضافه شده به یک ساختمان به وسیلهی یک یا چند کانتینر. مجموعهی توچال (بام تهران) یکی از قطبهای تفریحی تهران است که در سالهای اخیر توسعهی چشمگیری داشته است و همین امر موجب قرارگیری در مرکز توجهات شده است. در همین راستا پروژههای با کاربریهای گوناگون در این مدت در آن منطقه ساخته شدهاند. محوطهی بوستان سلامتی ۲، واقع در مسیر جادهی سلامتی، از آن جمله است که در ضمن آن شاهد احداث یک مجموعهی تفریحی خدماتی به نام کیوب کلاب نیز بوده است ــ مجموعهای تفریحی – خدماتی که شامل کافیشاپ، رستوران، اتاقها و فضاهای بازی با استفاده از کانتینر است. این پروژه طرحی از دفتر معماری «آن» میباشد و میتوان گفت به آیکونترین اثر این دفتر تاکنون تبدیل شده است.
محوری ترین نکتهی نقدهای ما بر مجموعهی کیوب کلاب این موضوع است که اثر را با «مبانی نظری» خود طراح بسنجیم. آیا طراح توانسته است با ایده و مبانی ای که خود انتخاب کرده، کالبد مناسب بیافریند یا خیر؟ گرچه خود مبانی را هم باید نقد کرد، حداقل از دید آموزشی، میتوان نقد اثر با متر و معیار مبانی نظری و ایدهی خود طراح را روش مطلوبتری دانست، چرا که می توان چگونگی «رسیدن» به فرم و حجم براساس یک تفکر را پی گرفت. با توجه به اینکه ضوابط ساختوساز در مجموعهی بام تهران به گونه ای است که تنها برای سازه های سبک و موقت مجوز صادر میشود، از این رو، بنا به گفتهی طراحان، طراحی اولیهی کیوب کلاب با در نظر داشتن موارد و چالشهایی که داشته، از کنار هم قرار دادن کانتینرها با حداقل دخل و تصرف در ساختار اصلیشان شکل گرفت و بدین ترتیب کانتینر به عنوان یک واحد مدولار با استانداردهای ویژهی خود تبدیل به المان اصلی پروژه در طراحی سازه و معماری آن شد و روند ساخت پروژه نیز تسریع گردید. از جملهی چالش های دیگری که طراح با آن مواجه بوده عبارت است از:
• شرایط خاص محدودهی طراحی
• خواستههای کارفرما
• محدودیتهای مالی و زمانی
• مقررات ویژهی ساختوساز مجموعهی بام تهران
• قرارگیری بر روی دامنهی کوه و اشراف به شهر
در مجاورت پروژه، ساختمان زیپ لاین واقع شده است که محدودهی کلی زمین را تحت تأثیر قرار داده و حفظ حریم آن باید در طراحی مدنظر قرار می گرفت.
طراحان بارها خود اذعان داشتند که ضوابط ساختوساز در مجموعهی بام تهران به گونهای بود که تنها برای سازهای سبک و موقت، مجوز صادر میشد. از اینرو، تصمیم گرفته شد که در معماری کیوب کلاب از کانتینر استفاده شود تا در کنار برخورداری از سازهای سبک و قابلجابهجایی، روند ساختوساز سریعتر انجام شود. بنابراین، بر اساس الگوهای معماری پایدار، الزام استفاده کاربردی از مواد و مصالح قابل بازیافت و در راستای حفظ و احترام به محیط و همچنین کاهش هزینههای ساخت، پیشنهاد استفاده از کانتینرهای کارکرده و دسته دوم به کارفرما ارائه شد.
با توجه به اقلیم منطقه، ساختمانهای دوطبقهای که فرم آنان شبیه به مکعب است، بهترین نوع ساختمان از نظر کنترل گرمای هوای داخلی در زمستان است و فرم ساختمان کیوب کلاب در این زمینه مناسب میباشد. اما در نگاه کلیتر، مجموعه در دید بیننده حس یک فضای سرد صنعتی را القا میکند. در فضاهای داخلی نیز طراح میتوانست با بکارگیری مصالح متفاوت، بهخصوص در سقف و دیوارههای داخلی از احساس سرد بودن فضا بکاهد. ظاهراً تلاش شده است تا با ایجاد چند شومینه در مرکز فضاهای نشیمن داخلی و خارجی، به طوری که دید به آتش برای بیننده امکانپذیر باشد در این زمینه قدمهایی برداشته شود.
در این مجموعه جانمایی حجم اصلی کانتینرها در سایت، براساس مواردی همچون شکل زمین، چشمانداز شهر، حفظ حریم ساختمان موجود، کاربریهای مورد نظر و دسترسیها، در ۳ ناحیهی عمده تعیین شد و ناحیهی شرقی به رستوران و کافیشاپ، ناحیهی جنوبی به کاربریهای خدماتی، اداری و بازی جعبهنوردی و ناحیهی غربی برای بازی «فرار از اتاق» اختصاص داده شد.
اما جسارت استفاده از کانتینر در تهران امروز با توجه به مصالحی که در هر دهه در میان مردم به مُدی تکرار شونده فارغ از هرگونه تحقیقی در زمینهی کاربری ساختمان تبدیل می شود، به نوعی قابل ستایش است و این جسارت از آزادی می آید، آزادی از قیدوبندهای غیرضروری. جسارت در طراحی، فرم و حجم نسبت به طبیعت و محیط به وضوح در دستخط معماران جوان کیوب کلاب دیده می شود. شکل نهایی مجموعه، نشان از هندسهی منظمی است که کمی خشن به نظر می رسد، ولی طراح سعی کرده با استفاده از رنگ های متفاوت کمی از این احساس بکاهد.
گشتن و گردش کردن در این فضا برای کاربران جذاب است، اما آیا آنها برای استفادههای مکرر، این فضا را انتخاب می کنند؟ آیا برای دفعات بعدی نیز این مکان مانند اولین دفعه جذاب است؟ درست است که بخشی از زندگی تفریح است و در بخشی از یک شهر باید فضایی برای تفریح در نظر گرفته شود، اما استفاده از بخش های مفرح آن، اختیاری است، نه از روی اجبار. فرد اجبار ندارد به سرعت برود و با دوستانش یا تنهایی در کافهای بنشیند، اما اختیار دارد چند ساعتی را در این مجموعه بگذراند و قهوهای در کنار دوستانش بنوشد و همانجا هم با دوستان خود به گفتوگو بپردازد. در مجموعهی کیوب کلاب، کانسپت و اندیشه تا حدودی متکی بر سرمایه است، وگرنه احتمالاً طراح میتوانست فضاهای متنوع تری را با فضاهای پر و خالی برای تفریح و فراغت ایجاد کند ــ اما گویی او تنها هر جای خالی را پر میکند تا از آن مانند یک کالا سود ببرد.
کیوب کلاب قرینه نیست و قرینه نبودنش زیبا و آزاد است؛ گرچه از قواعد هندسی پیروی میکند و نمایان شدن سازهها در مجموعه، احساس صلبیت فضا را بیشتر به رخ می کشد. کاربر با شکافی عمودی که در سقف وجود دارد تا آسمان بالا میرود و از پنجرهها نمایی از تهران را نظاره می کند.
باید به این نکته توجه داشت که ساختمانی خوب تلقی میشود که به عملکردهایش به خوبی پاسخ دهد. این یک اصل مسلم است، اما در ایران هنوز برای این اساس مدرنیسم باید بحث کرد! اکنون در جهان به مسائل ریزتر و کلیدیتری در فرایند معماری اندیشیده میشود. مسائلی که هم برای مخاطب و بهرهبردار و هم حتی برای طراح و خالق اثر نوعی چالش فرامعماری به حساب میآید.
این اثر خوشبختانه توانسته است از روزمرگی ها و نگاه صرفاً عملکردی به معماری فراتر برود، آن هم به واسطهی مجموعه بازیهایی که در اطراف وجود دارد. نکتهی مهم دیگری که دربارهی این بنا مطرح هست، وجود پتانسیل بالای دید و منظر از محل پروژه به شهر تهران است. در تهران امروز که تنها منظره اش چیزی جز آلودگی، ساختمان های بی هویت با نماهای نامتعارف نیست ، مجموعه به دلیل استفاده از کانتینر که حجمی متفاوت از ساختمانهای دیگر است، خود را به رخ میکشد. در واقع حجم بهصورت طبیعی شکل نگرفته و به نظر میرسد طراح، فرم از پیشساختهای را به محیط تحمیل نموده است.
در این پروژه کیفیت فضایی اصلی پروژه تا حدودی در حجم و نمای بیرون اتفاق می افتد و در فضاهای اصلی این را تا حدودی شاهد هستیم، نکتهای که کمتر به آن توجه شده در فضاهای جنبی، حرکتی و سیرکولاسیون است که تنها خشونت سازه را شاهدیم. معماری مجموعه سوار بر بهرهوری است. کالبد بر بهرهوری سوار است.
هر اثر معماری شامل دو بخش است: نخست، اجزای فیزیکی ساخته شده؛ دوم، فضای فکر شده، ولی ساخته نشده. ارزش وزنی بخش ساخته نشده در تعریف یک معماری خوب تأثیرگذاری بیشتری را شامل میشود. فضای فکر شده و ساخته نشده، هم میتواند پرهیز از اجزای فیزیکی باشد و هم می تواند یک اصل بنیادین در طراحی قلمداد شود. در هر دو صورت، امتیازی به اثر معماری داده میشود. مردم باید با فرهنگسازی و آگاهیبخشی عمومی، بهتدریج دریابند که این تصور و ذهنیت از معماری کاملاً اشتباه است، چراکه معماری علاوه بر زیبایی، با فراهم آوردن آسایش جسمانی و روانی برای انسان نیز سروکار دارد و باید بتواند به نیازهای مختلف افرادی که از آن استفاده میکنند به شکلی کیفی و شایسته پاسخ دهد، در واقع، این آگاهی باید در مردم ایجاد شود که اولاً وظیفهی معمار خلق فضاهایی است که نهتنها زیبا و چشمنواز، بلکه مستعد استفاده به کیفیترین شکل ممکن نیز هستند و ثانیاً این مهم صرفاً با هزینههای گزاف به دست نمیآید، بلکه کیفیت و ارزشافزودهای است که یک معماری خوب و مطلوب میتواند هرچند با هزینههای اندک برای ما به ارمغان بیاورد.

پاسخ معمار پروژه، روزبه قائم مقامی به نقد مجموعهی کیوب کلاب تهران
در ابتدا باید عنوان کنیم که باعث خوشحالی و افتخار است که پروژهی کیوب کلاب به مرتبهای نایل شده که مورد نقد و بررسی منتقدین و اصحاب رسانه قرار میگیرد. معتقدیم پروژهای که نقد میشود پروژهای است که مورد توجه صاحبنظران و کارشناسان قرار گرفته و ارزشی دوچندان به دست آورده است. از منتقدین محترم تشکر ویژه داریم و از حسن توجه ایشان به پروژه بسیار خرسندیم.
اصولاً تفاوت عمدهی بین بناهای عمومی و بناهایی با کاربران محدود، طیف گستردهی مخاطبان آن میباشد که با نگاههای مختلف خود، محیط پیرامونشان را مورد قضاوت قرار میدهند و در همین راستا یکی از معیارهای سنجش موفقیت فضاهای اینچنینی را میتوان میزان پذیرش توسط جامعهی هدف دانست. حال نکتهی حائز اهمیت در مورد پروژهی کیوب کلاب (که مخاطبینش تقریباً به تمامی اقشار جامعه گسترش مییابند)، هدف حضور افراد در مجموعهی توچال است که با در نظر گرفتن این واقعیت، ارزشی که معمار میتواند برای کارفرما بیافریند، خلق سختافزاری جهت جذب افراد حاضر است و در وهلهی بعدی مجاب نمودن افراد غیر حاضر به حضور در مکانی است که شاید در شهری مانند تهران برای دسترسی به نمونهی مشابه آن (از نظر کاربری) نیاز به طی مسافتی طولانی نباشد. بدین ترتیب به کار بستن ابزاری کمتر مورد توجه قرار گرفته، برای خلق فضایی تازه و جذاب در نگاه کاربر، میتواند پاسخی در خور به نیازهای پروژهای باشد که حیاتش در گروی حضور جامعه و ارزشآفرینی مادی برای سرمایهگذار است.
در پروژهی کیوب کلاب مسئلهای پیش روی ما قرار گرفت که دارای شرایط خاصتری نسبت به دیگر پروژهها بود و همانطور که منتقدین نیز در نقد پیش رو عنوان کردهاند، ضوابط ساختوساز در بام تهران، شرایط اقلیمی، محدودهی ویژهی طراحی در مسیر پیادهراه، محدودیتهای مالی و غیره ما را با چالشهایی روبرو کرد. یکی از مهمترین این چالشها ضوابط ساختوساز در بام تهران بود که در این مجموعه تنها مجوز ساخت به سازهای سبک، قابل انتقال و با استفاده حداقلی از مصالح بنایی داده میشد. در نتیجه ما بر آن شدیم تا برای حل این مسائل، راهحل استفاده از کانتینر دست دوم را ارائه دهیم. استفاده از این عنصر ساخت (کانتینر) در کنار مزایای ماهیتی کانتینر یعنی مدولار بودن، بازیافتی بودن، پیشساخته بودن و غیره، پاسخی مناسب برای مسئلهی پروژهی کیوب کلاب بهحساب میآمد. از این رو در جهت کسب کیفیت فضایی متفاوت و مطلوبتر نسبت به نمونههای مشابه، سعی در تأکید بیشتر بر ماهیت اصلی کانتینرها با به حداقل رساندن دخل و تصرف در آنها (چه در طراحی داخلی و چه خارجی) نمودیم.
از طرفی مسلم است انتخاب کانتینر به عنوان واحدی مدولار در کنار جذابیت و تازگیهایش، محدودیتهایی را نیز متوجه طراح میکند که در متن نقد به برخی از آنها بهدرستی اشاره شده است. از جمله صلبیت، خشونت، سردی و غیره، که با تمهیدات گوناگون سعی در رفع و حتی بکار بستن آنها در جهت کمک به اهداف پروژه شده است. بدین ترتیب هر جعبهی صلب و بسته، گشوده شد و محیط و منظر اطراف را به داخل خود دعوت کرد و همچنین تصویر آنچه در داخلش رخ میدهد را در اختیار افراد قرار میدهد.
همینطور در چینش کلی، تصویر موجود در ذهن مخاطب (مکعبهای مرتب چیده شده روی یکدیگر بر روی عرشه کشتیها) در هم شکسته شده و چیدمان جدیدی شامل حرکت، چرخش، گشودگی و تخلخل ارائه میشود و اگر محصول نهایی معماری را برایندی از ذهن طراح، خواستهی کارفرما و ضوابط حاکم بدانیم، چه از لحاظ کالبدی و چه از لحاظ کاربری، تنوع در سطح قابل قبولی در مجموعه مشهود است.
با توجه به ابعاد کانتینرها و تغییرات سازهای که بایستی بر روی آنها اعمال میشد و همینطور پیشبینی فضایی جهت تأسیسات، در جهت تناسب فضا با مقیاس انسانی، از کانتینرهای بلند (Tall) استفاده شد، که این مسئله بر خلاف تصور منتقدین محترم میباشد.
در کنار این مسائل، فضاهایی با کیفیتهای متنوع در اختیار کاربران قرار گرفت؛ فضاهای بسته، باز، نیمهباز، عمومی، نیمهعمومی و نیمهخصوصی. لازم به ذکر است که در فضای نیمهخصوصی کافه (VIP) شومینهای وجود دارد که مبلمان این قسمت به سمت آن جهتگیری پیدا کرده است. این تنوع فضایی، تنوع انتخاب را برای کاربر به وجود میآورد، به گونهای که کاربر میتواند علاوه بر فضاهای عمومی اصلی، یک بار در تراس، یک بار در قسمت (VIP)، بار دیگر در کنار وید و در زمانی دیگر دور از فضای عمومی بر روی مبل تک نفره بنشیند و اوقات را سپری کند.
هدف ما این بود که مجموعهی کیوب کلاب، بنایی شاخص در مجموعهی بام تهران باشد، در طبیعتی کوهستانی فضایی برای تفریح و صرف وعدهای غذایی فراهم آورد، به گونهای یک عنصر پیوند دهنده بین منظرهی تهران که از جنوب خود را به رخ میکشد و منظرهی کوه که از شمال به چشم میآید باشد و زمانی که فرد در محدودهی پروژه قرار میگیرد نه خود را با فضای صنعتی و شلوغ شهر تهران غریبه ببیند و نه با فضای کوهستانی و تفریحی ــ ورزشی بام تهران.
همینطور اشاره به این موضوع نیز خالی از لطف نخواهد بود که از جمله جذابیتهای طراحی و ساخت با مدولهای در دسترس همچون کانتینر، قابلیت تعمیم این ایده به کاربریها و مناطق گوناگون (و البته با در نظر داشتن مباحث اقتصادی پروژهها) است.
منتقدین، موضوع بسیار مهمی را متذکر شدهاند و آن اهمیت فضای ساخته نشده در معماری میباشد. در این پروژه بر اساس ایدهی تبدیل محدودهی طراحی به فضای عمومی شهری، فضاهای مورد نیاز جایگذاری شد. جانمایی حجم اصلی در سایت بر اساس مواردی دیگر همچون شکل زمین، چشمانداز شهر، حفظ حریم ساختمان موجود، کاربریهای مورد نظر و دسترسیها، در 3 ناحیهی عمده تعیین گشت که ناحیهی شرقی شامل رستوران و کافیشاپ، ناحیهی جنوبی در برگیرندهی کاربریهای خدماتی، اداری و بازی جعبهنوردی و ناحیه ی غربی برای بازی «فرار از اتاق» در نظر گرفته شد. فضاهای بینابینی این بناها به عنوان فضاهای جذب کننده به داخل محوطه در نظر گرفته شد، از این رو شکافی در طبقه همکف کافه رستوران عمود به جاده سلامتی ایجاد شد تا جاذبهای برای عابرین به سمت داخل مجموعه داشته باشد و درنهایت این شکاف تبدیل به یک گالری نیمهباز شد تا بر جذابیت آن افزوده شود. همچنین فضای مابین بنای کافه و بازی «فرار از اتاق»، در واقع مسیری به سمت چشمانداز شهر تهران و بازی جعبه نوردی تعریف کرده است که جمعیت زیادی را جذب میکند. ما سعی کردیم که فضاهای ساخته نشده را وسیلهای برای جذب افراد به داخل محوطه بر اساس ایدهی اولیه قرار دهیم.
در انتها لازم به ذکر است که نقد و بررسی پروژهی کیوب کلاب و همچنین پروژههای دیگر قدم نهادن در مسیر پیشرفت در معماری به شمار میآید و ابعاد پروژه از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار میگیرد و این باعث بهبود پروژههای آینده معماران میشود.