مقدمهای بر معماری و طراحی داخلی مؤسسات مالی و بانکها در جهان نوشته ی پگاه پایه دار و فرزانه احسانی مؤید

بانکها و مؤسسات مالی –چه آنگاه که بهعنوان یک نهاد اقتصادی مورد اشاره قرار گیرند و چه هنگامی که کالبد و ساختمانهای آنها مورد توجه باشد- همواره نمادی از نوآوری، سودآوری و تشکیلات سازمانی را در افکار عمومی تجلی میسازند. با نگاهی به تاریخچهی معماری بانکها درمییابیم که ساختمان آنها همواره از مهمترین بناهای یک شهر بوده زیرا در طراحی آنها سعی میشده که تصویری از ثروت، اعتبار و ماندگاری به نمایش گذاشته شود تا نمادی از قدرت اقتصادی دولتها، شهرها و نهادهای اقتصادی باشد.
با وجود آنکه بانکها و سایر مؤسسات مالی یکی از مهمترین گونههای ساختمانی در شهرسازی دنیای پیشرفتهی امروزی هستند، کتابهای راهنمای کمتری دربارهی طراحی و ساخت آنها وجود دارد. معماران با طراحی و روند آن آشنا هستند اما اطلاعات اندکی دربارهی بانکداری و وسایل مورد نیاز در بانکهای جدید امروزی دارند، از طرف دیگر بانکداران نیز با شیوههای بانکداری و ملزومات آن در حال و آینده آشنا هستند، حال آنکه اطلاعی دربارهی طراحی و شیوهی رسیدن به اهداف خلق فضای معمارانه ندارند. معماران میتوانند با آشنایی از این نوآوریها و عملیات بانکی و همکاری بانکداران، به طراحی و خلاقیت در طراحی بانکهای آینده بپردازند.
واژهی “بانک” اصطلاحی قدیمی است که از واژهی آلمانی Bank به معنای “نوعی شرکتِ اخذشده [شعبه]” رواج یافته است. پیشتر از آن هم در ایتالیا کلمهی Banko به “نیمکت صرافان قرون وسطا” که در پشت آن به معامله و مبادلهی پول میپرداختند، اطلاق میشد. مراکز نگهداری اموال، سرمایه و سکه بهتدریج بر اساس مقتضیات زمان و نیاز مردم شکل کاملتری به خود گرفتند و جغرافیا، سطح فرهنگ و مذهب از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار در این مسیر چندین هزار ساله تلقی میشوند.
در حفاریهای مشرق زمین و در کتیبههای سفالی بهجامانده از بازهی زمانی 8000 تا 1500 سال پیش از میلاد مسیح، مکتوباتی از محاسبهی محصولات کشاورزی برای ثبتشدن و نگهداری آمار به چشم میخورد.
اولین بانکها در واقع مراکزی در آشور و بابل بودند که حدود 2000 سال پیش، بذرهای قابل کشت را در ازای کالاهایی که کشاورزان و تجار از شهرهای دیگر میآوردند، به آنها وام میدادند ولی از حدود 1700 سال پیش از میلاد بود که قوانین منظم بانکداری وضع شدند؛ بعدها در دوران یونان باستان و امپراتوری رم افراد وامدهنده در معابد مستقر شدند و 2 طرح تازه را در کار خود گنجاندند: یکی نگهداری از سرمایهها و کالاهای باارزش مردم و دیگری مبادله با پول. مطالعات انسانشناسی نشان میدهد که مقارن با این دوره در نواحی چین و هندوستان هم امور مشابه و وامدهی صورت میگرفت.
در هندوستان ردپای بانکداری را به حدود 1750 پیش از میلاد و دورهی ودیک (Vedic) منسوب میدانند و بعدها در بین سالهای 321 تا 185 پیش از میلاد راهکاری به نام ادشا (adesha) وضع شد که حکم همان رسید انتقال پول در عصر امروز را داشته است. پول رایج چین در عصر سلسلهی ژین (206-221 ق.م) در قالب سکه معرفی شد که تسهیل مبادلات و عرضهی رسید را موجب شده بود.
در نواحی آسیای غربی، معابد آرتمیس و افهسوس بزرگترین مراکز نگهداری سرمایه و معاملات بودند و مقادیر زیادی طلا در معبد آپولو نگهداری میشد. میتوان گفت از همان هنگام که پول فلزی گرانبها به همان صورت اولیه برای دادوستد مرسوم شد، بانک نیز در قالب پایگاهی برای ذخیره و محافظت از پول و سرمایه، در معنای ابتدایی و بهعنوان پدیدهای لازمالوجود متولد شد. بنابراین معابد را میتوان اولین ساختمان بانکها و اولین آغازگر حرفهی بانکداری و صرافانی دانست که با تعیین عیار فلزات قیمتی، موجب سهولت مبادلهی آنها با کالاها شده و با دایر کردن میزی به نام تراپوزا (trapoza) در بازارها به دادوستد میپرداختند.
انباشت پول و اوراق بهادار در محلی امن و لزوم حفاظت آن در برابر سرقت سبب شد تا فضای خارجی و داخلی بانکها و عناصر تشکیلدهندهی آنها به گونهای خاص طراحی شوند، به طوری که میتوان گفت طراحی و سازماندهی فضاهای بانکی تحت تأثیر سه عامل مهم “خدمات بانکی، مشتریمداری و امنیت در مقابل سارقین” صورت میپذیرد؛ به همین دلیل در گذشته ساختمان بانکها فضاهایی بسته، سنگین، مخزنگونه و امن برای حفظ اموال مردم بودند که این ویژگی، معماری بانکها را به سمت بسته بودن و استفاده از مصالح سنگین و سخت سوق میداد. همچنین در ساخت اولین بانکها از معماری معابد یونانی الهام گرفته میشد زیرا فضای بسته و امنی را ایجاد کرده و القاکنندهی اقتدار و عظمت بانکها نیز بود.
پل گلدبرگر، نویسنده و منتقد معماری، در کتاب خود با عنوان چرا معماری مهم است؟❊ فصلی تحت عنوان “مفهوم، فرهنگ و نماد” دارد که در قسمتی از آن به شرح معماری بانکها میپردازد و در توضیح الزامات معاصر بهعنوان بهانهای موجه جهت تغییر معماری این گونهی ساختمانی چنین میگوید:
زمانی اغلب بانکها در ایالات متحده تمایل به استقرار در ساختمانهای موقر و الهام معماری خود از سبک کلاسیک و نیز طرح نمایی داشتند که هم اقتدار بانک در جامعه را نشان دهد و هم امنیت پول اندوختهشده در بانک را تأمین کند.
چه کسی ممکن است نسبت به اینکه حفظ سرمایهاش در یک معبد سنگی یا ساختمانی به سبک رنسانس ایتالیا امنتر از یک مغازهی برِ خیابان است، احساس تردید کند؟ سبک سنتی معماری همانگونه که همیشه در ساختمانهای مذهبی ایفای نقش کرده، اینجا نیز در خدمت هدفی قدرتمند و نمادین به کار گرفته شده است.
امروزه بانکها در سطح کشور یا جهان تبدیل به شرکتهای عظیم مالی شدهاند و بیشتر تبادلات به صورت الکترونیکی انجام میگیرد، پس باید اندیشید که چگونه میتوان با استفاده از معماری، امنیت را برای اطلاعات مندرج بر روی صفحهی مانیتور یک کامپیوتر تداعی کرد؟ قطعاً پاسخ به این سؤال، ساختن چیزی شبیه به یک مقبرهی یونانی در خیابان اصلی نخواهد بود. همچنین امروزه دیگر تبادلات ارزی از طریق حسابهای بانکی انجام نمیگیرد و دستگاههای خودپرداز که هیچ نیازی به معماری ندارند و فقط در گوشهای از دل دیواری جای میگیرند، این وظیفه را بر عهده دارند.
هدف از ذکر این نکات تأکید بر تأثیراتیست که تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک بر مفهوم معماری می گذارند. شاید هنوز یک بانک عظیم و مجلل کلاسیک بهعنوان یک اثری قدیمی، چشمنواز باشد اما دیگر قادر به تداعی احساس امنیت برای مشتریان خود نخواهد بود زیرا در عصر الکترونیک امنیت مالی از طریق یک ساختمان تأمین نمیشود. این واقعیت که ما امروز بسیار بیشتر از نسلهای گذشته از آثار کلاسیک معماری لذت میبریم هم نمیتواند احساس امنیت مورد نیازمان را تأمین کند. امروز شاید دیدن یک بانک قدیمی برایمان مسرتبخش باشد اما نه بهعنوان یک بانک بلکه در قالب یک اثر معماری. (اغلب، کاربری این ساختمان ها هم دچار تغییر شده است. در نیویورک بسیاری از بانک های قدیمی شهر تبدیل به سالن برگزاری مراسم و جشن ها شده اند که همین امر ثابت میکند آنها مکانی برای شادمانی و جشن ها هستند، همین و بس.)
نمادی که شرکت مایکروسافت زمانی برای نشان دادن سیستم آنلاین بانکداری خود انتخاب کرد، خطی بوده در حال رفتوآمد میان یک خانهی کوچک و یک بانک کوچک به شکل مقبرهای کلاسیک که اطلاعات بین آن دو منتقل میشوند. هیچکس با نگاه کردن به این نماد در مفهوم آن دچار شبهه نخواهد شد. این نماد گواهیست بر قدرت نمادین یک بانک کلاسیک در حافظهی جمعی و بر قابل استفاده بودن آن در عصری که مفهوم ستنی بانکداری دچار تحول شده است.
با وجود اینکه به دلیل ناهماهنگی با سیستم بانکی روز، دیگر برای سازهی یک بانک از ساختمانهای عظیم و کلاسیک استفاده نمیکنیم اما همچنان برای نمایش تصویرش همان بانک کلاسیک را ارائه میدهیم. گاهی اوقات بهعمد ساختمان بانکها را به شکلی میسازند که تداعیکنندهی شکوه نمونههای قدیمی و کلاسیک باشند. اما طراحی آنها، اگرچه بینقص، اما نمیتواند همتای بانکهایی باشد که از اواخر قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم به جا ماندهاند زیرا بانک کلاسیکِ ساختهشده در عصر فضای مجازی فقط جلوهای از یاد گذشتگان را در خود دارد. دلیل وجودی این نمونهها با آنچه که سبب پیدایش ساختمانهای عظیم بانکها در گذشته شده بود، بسیار متفاوت است. در گذشته پول احتیاج به حفاظت فیزیکی داشت، پس جامعه با درک این نیاز و برای احترام به آن، امنیت را توسط معماری تأمین میکرد. امروزه ساختن بانکهایی به سبک قدیم شاید نشانی از پیوستگی با گذشتگان باشد اما بعید است خواستگاه پدیدار شدن آنها هم یکی باشد. این نشان به خودی خود برای اعطای مفهوم معماری به بانک کفایت نمیکند، از این رو بانکها چیزی فراتر از نسخهی سهبعدی همان تصاویر کارتونی نیستند. هدف ما انکار پیچیدگی مسئلهی آفرینش جذاب و وزین معمارانه که پاسخگوی نیاز روز باشد، نیست. هنگامی که مسئلهی بانکداری فراتر از حفاظت از اجناس قیمتی (پول) میرود، اعطای مفهومی معمارانه به آن سختتر و سختتر میشود. امروزه مؤسسات بزرگ مالی شبیه به ادارات شدهاند و شعبات بانکها همچون مغازههایی با ویترین شفاف در گوشه و کنار خیابانها حضور دارند. حتا بانکهایی که خیلی موفق هستند هم به هیچ وجه نشانی از جاهطلبی معمارانه ندارند. البته این خود، نمادیست گویای اینکه “حقیقت، کاملاً پیشپا افتاده است”؛ چنان که منتقد معماری، لوییس مامفرد، بیش از نیم قرن پیش و هنگامی که ستادهای سازمان ملل متحد را بررسی میکرد، به آن اشاره کرد و گفت: «انگشتنماترین عنصر این مجموعه نه یک برج یا یک سالن اجتماعات، بلکه آسمانخراش دبیرخانه میباشد که نمادی بینقص از پیروزی بروکراسیست.» پس بانکهایی به شکل اداره و مغازه و خودپرداز نیز به همین ترتیب توانستهاند به نمادی بینقص برای سیر تکاملی بانکداری (از پول کاغذی به دنیای مجازی و معاملات الکترونیکی) مبدل شوند. هنگامی که ویتروویوس، در باب رم باستان مینوشت، تأکید میکرد که معماری باید «قابل استفاده، مستحکم و زیبا» باشد. همچنین معتقد بود که معماری سرآغاز تمدن شهریست و تمامی هنرها و علوم مربوطه یا از معماری سرچشمه گرفتهاند یا با آن در ارتباط هستند و نیز دیدگاهی که تاریخدان معماری، فیل هرن، در کتاب ایدههایی که به ساختمانها شکل دادند به آن پرداخته چنین بیان میدارد که: «هنرِ ساختن، شاید رفیعترین موهبتی باشد که نصیب من شده.» وی معمار را حافظ تمدن میدانست.
اما ریشههای بانکداری مدرن و کاپیتالیزم در قرون وسطا و رنسانس ایتالیا که به شهروندان متمول فلورانس و ونیز و جنووا خدماترسانی میکرد مشاهده میشود که دو خاندان باردی (Bardi) و پروتزی (Peruzzi) منسوب به داشتن امتیاز اولین بانکداران سدهی 14 میلادی هستند که شعبی را در اروپا تأسیس کردند. البته در آن سالها بانک مدیچی (تأسیسشده توسط جیووانی مدیچی -Giovanni Medici- به سال 1397) معروفترین بانک کشور ایتالیا بود ولی قدیمیترین ساختمان بانکِ بهجامـانــده، ســاختــمان مرکــزی مـــونته دی پــاســکی دی سی ینا (Monte dei Paschi di Siena) در سیینای ایتالیا است. بانکداری بهتدریج از ایتالیا به سایر نقاط اروپا سرایت کرد و مدیچی که به دوک فلورانس شهرت یافته بود در سدهی پانزدهم توسط خاندان آلمانی فاجرز (Fuggers) که سرمایه ی عظیم خود را از جیب پاپ ها و شاهزاده ها فراهم میکرد، به حاشیه رانده شد. فاجرز اولین وام بزرگ خود را در اختیار آرچه دوکِ هابسبرگ قرار داد (1487) که به سرمایهگذاری در زمینه ی معدن نقره و طلا اشتغال داشت؛ و در زمان جمهوری هلند بود که آمستردام در سدهی هفدهم اقدامات تازهای در زمینهی بانکداری و معاملات مالی صورت داد، پس از آن در لندن سدهی هجدهم، دنیا شاهد تغییرات و نوآوریهای مثبت فراوانی در این زمینه شد؛ و درسدهی بیستم بهعنوان عصر ارتباطات با عرضهی امکانات و تکنولوژی جدید، تحولاتی اساسی صورت گرفت. طی بحران مالی سالهای 2008-2007 بسیاری از بانکهای بزرگ دنیا ورشکسته شدند و تغییر در سیستم سرمایه و بانکداری غیرقابل اجتناب تشخیص داده شد.
همانطور که اشاره شد اولین بانکی که ساختمان قدیمی آن هنوز پابرجاست، مونته دی پاسکی دی سی ینا است که به سال 1472 در شهر سیینا در ایتالیا ساخته شده بود. Monte در زبان ایتالیایی به معنای “توده/انبوه” است که اشاره به ذخیرهی اموال در دل ساختمان دارد و این مرکز با هدف وامدهی به افراد نیازمند و بهبود واقعی اقتصاد شهر بنا شده بود که بسیار هم در این زمینه مؤثر واقع شد. در اینجا شهروندان درآمد محصولات خود را بهعنوان وثیقهی وامهایی که برای کشاورزی یا بهبود زیرساختهای شهر میگرفتند، در اختیار بانک قرار میدادند.
بنای بانک برنبرگ (Berenberg) در هامبورگ آلمان از سال 1590 که توسط برادران هانس و پل برنبرگ تأسیس شده بود، هنوز پابرجاست. این دو در تجارت پوشاک و صادرات/واردات فعال بودند. این بانک هنوز شعب اداری خود را در سرتاسر اروپا حفظ کرده و بهعنوان قدیمیترین بانک خصوصی کشور آلمان ثبت شده است.
پیش از آنکه خیابانها نامگذاری شوند، شهروندان انگلیسی مکانهای مختلف را با علائم گوناگون تعریف و شناسایی میکردند و از این رو سِر ریچارد هوآر سمبلی مناسبتر از یک کوزهی طلا برای شناسایی ساختمان بانک خود پیدا نکرد. بانک هوآر و شرکا (Hoare & Co، لندن، 1672) نماد تجمل و ثروت بود و رویدادهای مختلفی از جمله تخلیهشدن کامل ساختمان طی سالهای جنگ جهانی دوم و نجات از ویرانشدن بر اثر حادثهی آتشسوزی را از سر گذرانده است. این بانک هنوز هم کاملاً خصوصی است و توسط نوادگان سر ریچارد هوآر اداره میشود.
بانک نیویورک (1784، Bank of New York Mellon) قدیمیترین بانک آمریکاست. نظامنامهی بانک نیویورک را شخصی به نام الکساندر همیلتن (Alexander Hamilton) تهیه کرد و سازمان سهام نیویورک نیز در سال 1792 تأسیس شد. بعدها مؤسسهی مالی ملون با بانک نیویورک ادغام شد. بانک ایالات متحد آمریکا نیز جزء اولین نمونههایی است که به سال 1795 با طراحی ساموئل بلاجت (Samuel Blodgett) در فیلادلفیا بنا شد.
به طور کلی میتوان ساختمان بانکها را به دو دسته تقسیم کرد: اول، ساختمانهای اداری و سازمانی که بیشتر در مراکز پرتراکم شهری جای داشته و خدمات اداری و جمعآوری اطلاعات مرکزی همراه با ارتباط آنلاین با مشتریان را ارائه میدهند و به طور معمول به صورت برجهای بلندمرتبه طراحی میشوند و دوم، شعب متعدد این بانکها که مراجعهکنندگان بیشتری داشته و تعداد و پراکندگی آنها بیشتر است. نقش ساختمان بانکها در منظر عینی شهرها از آن جهت -از گذشته تا امروز- اهمیت دارد که ساختمانهای بلند آنها در کنار سایر عناصر کلیدی شهر، بر خط آسمان و دورنمای شهر تأثیر گذاشته و ساختمانهای کوچک بانکها نیز از آن جهت که نشانگر تمایلات و سلیقهی عصر خود هستند، بهعنوان الگو بر نمای سایر ساختمانها تأثیرگذارند و فرصت مناسبی را برای ارتقای سواد بصری جامعه به وجود میآورند. همچنین توزیع نظاممند و متعادل شعب بانکها و انطباق سلسلهمراتب عملکردی آنها بر سلسلهمراتب تقسیمات شهری موجب سرزندگی و رونق فعالیتها در مراکز شهری میشود. در شهرسازی آینده نیز ساختمان بانکها نقش نشانهای خود را حفظ خواهند کرد که دراینباره میتوان ساختمان مرکزی بانک چین (Bank of China: BOC) را نام برد که با 367 متر ارتفاع و 70 طبقه بهعنوان یکی از بلندترین آسمانخراش های دنیا شناخته میشود. نمای این بانک (1990-1982) با طرح مثلثی خود به یک نشان متمایز و معرف برای این ساختمان اداری بلندمرتبه بدل گشته که البته به همراه ساختار عقبنشستهی بنا عاملی در جهت تعدیل و خنثا کردن جریان قوی بادهای هنگ کنگ میباشد؛ طراح و معمار این برج، شرکت آی.ام پِی بوده که سازههایی همچون هرم لوور در پاریس و تالار و موزهی راک اند رول در کلیولند را به انجام رسانده است. سویی پی (Tsuyee Pei) پدر طراحان و یکی از مؤسسین این بانک بوده است که زمان تأسیسش، بانک ژینگ (Bank of Qing) نام داشت. ساختمان در میان یک باغ به سبک چینی استقرار یافته و یکی از اهدافش رقابت با معماری و جلوههای بازاریابی غرب، ابراز تواناییهای مردم چین و بیان این نکته بوده است که محیط سبز، حائلهای سنتی و فضا به اندازهی شیشه و فولادی که غربیها به کار میبرند میتواند تأثیرگذار باشد؛ که موفق هم شد.
دفتر معماری نورمن فاستر دو بانک در کارنامهی خود دارند که یکی ساختمان مرکزی بانک هنک کنگ و شانگهای در چین (Hongkong and Shanghai) است و دیگری کومرتس بانک (Commerzbank) در فرانکفورت.
کومرتس بانک (1997-1991) از آن جهت متمایز و قابل بحث میباشد که اولین برج اداری کاملاً اکولوژیک است. بهرهمندی حداکثری از نور و تهویهی طبیعی برای بنایی که 53 طبقه، 120,736 متر مربع زیربنا و 298 متر ارتفاع دارد (مرتفعترین بنا در کشورهای اتحادیهی اروپا تا سال 2003) و حدود 2400 کارمند به علاوهی اربابرجوع روزانه در آن، رفتوآمد میکنند، بسیار حائز اهمیت است. پلان ساختمان مثلثیشکل و شبیه به سه گلبرگ است که این امر در تهویهی ساختمان نقش مؤثری دارد. سرمای لازم از سیستم خنککننده و گرما از سیستمهای حرارتی محیطی تأمین میشود. پنجرهها به سیستم BMS متصل هستند تا اطمینان حاصل شود که تهویهی مکانیکی تنها در صورت بسته بودن پنجرهها به کار میافتد. آبی که در تهویه استفاده میشود، تصفیه شده و برای دستشوییها مورد مصرف دوباره قرار میگیرد. بخشهای اداری رو به سمت داخل دارند و فضاهای سبز که هوای مطبوع و تهویه را موجب میشوند، بسته به جهتگیریشان، به سبک و نوع مدیترانهای، شرقی و آمریکای شمالی گلکاری شدهاند. با اینکه برج در خط آسمانی شهر فرانکفورت جلب نظر میکند اما در ترازهای نزدیک به زمین با بستر شهر همخوان و مأنوس گشته است و کاربریهای متنوعی همچون پارکینگ، فروشگاه آپارتمان و خدمات بانکداری را در خود جای میدهد که حالتی دعوتکننده دارد. میتوان اذعان داشت که ساختمان کومرتس بانک برای فرانکفورت نقشی مشابه با ساختمان پارلمان برای لندن و برج ایفل برای پاریس را دارد. این پروژه جوایز مختلفی از جمله RIBA و جایزهی ساختمانهای سبز فرانکفورت را دریافت کرده است.
خط دیکتهی بانک هنک کنگ و شانگهای (1986-1979) از سوی کارفرمایان بلندپروازش برای فاستر، خلاصه اما بسیار صعبالوصول بود: “خلق بهترین ساختمان بانک در دنیا” ضمن آنکه باید به اصول فنگشویی هم وفادار میبود. طراحان، زمان بسیار محدودی در اختیار داشتند از این رو استفاده از مصالح پیشساخته و مدولهای کارخانهای مفید واقع شد و عملیاتِ ساخت به صورت سازهای معلق آغاز گشت که در دو راستای روبهبالا و روبهپایین پیش میرفت. پروفیل پلکانی بنا در قالب سه حجم مرتفع 29، 36 و 44 طبقهای (بلندترین نقطه، 183 متر) با تنوع در وسعت طبقات و تراسهای سبز شکل گرفته است، در حالی که جانمایی هستهی خدماتی –به علت تعبیهی همان دکل فولادی مذکور- در محیط پیرامونی برج میسر شد، از این رو پلان فضاهای داخلی و آتریوم، به صورت دهطبقه و وسیع طراحی شد. درون پلهای رابط میان دکلها، فضاهایی دابلهایت وجود دارد که پذیرش و روابط عمومی بانک است و مقیاس بزرگ ساختمان با آن سبک هایتِک مدرنش را به لحاظ بصری و اجتماعی تعدیل میکند. انعطافپذیر بودن طرح، عامل اصلی ماندگاری و محبوبیت زایلنشدنی آن بوده، چنانکه تا بهامروز تغییر جابهجاییهای کاربریهای خرد را بهراحتی پاسخگو بوده است. طرح و ساخت این بانک چندین جایزه و نقدهای مثبت متعددی را کسب کرده است.
با تحولات و پیشرفتهای فوقالعاده در عرصهی معماری، فنآوری نوین و خدمات بانکی جدید و همچنین رقابت بین بانکهای مختلف، معماری آنها دستخوش تغییرات شده است. تمایل روزافزون جامعه به پول الکترونیکی، استفاده از گوشیهای همراه در انجام امور بانکی (mobile banking) و سایر خدمات و پیشرفتها، علاوه بر جلوگیری از اتلاف زمان برای تجار و مراجعین که یک عامل بسیار مهم و حیاتی محسوب میشود، تصویر همیشگی بناهای آجر-ملاتی بانکهای گذشته را زیر سؤال برده و تغییر داده است.
دستگاه های خودپرداز (ATM) و تلفنهای گویای مراکز بانکی –بهخصوص در مراکز شلوغ و پرتراکم شهرها- بسیار باارزش بوده و در ایدهپردازی بانکهای امروزی، فضاهایی برای اپراتورها در نظر گرفته میشود که سرویسهای گویندهی آنلاین (online teller) را بدون آنکه مشتریان را ببینند و با آنها رودررو شوند، عرضه میدارند.
با وجود این پیشرفتها و کاهش مراجعات فیزیکی مشتریان به شعبههای بانک، عملکردهای جدیدی برای آنها تعریف شده که به طور قطع ضرورت تغییر و تحول بانکها را اجتنابناپذیر میسازد؛ همانطور که امروزه نیز شعب بانکها به سمت داشتن فضاهایی باز، سبک، شفاف، جذاب و دعوتکننده با سیمایی دوستانه گرایش دارند و شفافیت و نورپردازی مناسب -بهخصوص در شب و علاوه بر ایجاد امنیت- با دیدهشدن معماری داخلی، آن را جایگزین نمای خارجی نموده است. در نمای امروزی بانکها بیشتر شاهد هستیم که از همنشینی مصالح مختلف با شیشه (متریال شفاف) استفاده میگردد زیرا استفاده از این عناصر در نما تأکیدی بر شفافیت عملکرد و ثبات مؤسسهی مالی دارد. در مؤسسات مالی امروزی، هدفِ طراحی بیان دیدگاه و شخصیت اجتماعی سازمان مربوطه و انعکاس آن در نمای ساختمانش است، به نحوی که شرایط کاری فوقالعاده و کیفیت کار، یکپارچگی، کارآمدی و کارآیی مؤسسه را نشان دهد.
تغییر در طراحی بانکها را میتوان با مقایسهی پلانهای دو بانک مرچنتس (Merchants) در مینهسوتا و بانک نورث شُر کردیـت یـونیون (North Shore Credit Union) نیویورک مشاهده نمود. پلان بانک مرچنتس نمونهای است از پلانهایی که برای مدتها در طراحی بانکها رواج داشته که طراحی بسته و مرزبندی فضاها را نشان میدهد، در حالیکه ایدهی معمار درطراحی پلان بانک نورث شُر کردیت یونیون، ایجاد تجربهی جدیدی از بانکداری بوده است که امنیت را نیز تأمین نماید؛ از این رو فضاهای باز و انعطافپذیر برای تطبیق با بانکداری جدید طراحی شدهاند. شعب بانکهای امروزی، با مساحتی کمتر نسبت به گذشته، بخش عمدهی فضای خود را در اختیار مشتریان قرار دادهاند و به ویترینی برای ارائهی سبد محصولات بانک و محیطی برای آموزش و ارائهی مشاوره تبدیل گشتهاند. ایجاد چنین فضاهای دوستانه و آرامی برای مشتریان، یک فرصت ارزشمند برای این مؤسسات به وجود آورده تا بتوانند ضمن ایجاد ارتباط صمیمانهتر با آنها، از نیازها و خواستههایشان مطلع گردند.
بــانــک تــجــارت مــلــی بــا نــام اصـلی National Commercial Bank: NCB بزرگترین نهاد بانک خصوصی در عربستان سعودی است که به سال 1953 در این کشور آغاز به کار کرد و ساختمان مرکزی آن بین سالهای 1981 تا 1983 در جده بنا شد؛ ساختمانی مرتفع با طرحی منحصربهفرد، کار گوردون بانشفت (دفتر معماری اسکیدمور، اؤینگز و مریل: SOM) که در دستهبندی برجهای مدرن جای میگیرد، تا سال 2000 مرتفعترین ساختمان عربستان بوده و از جمله پروژههایی بوده است که جایزهی پریتسکر را برای این معمار در سال 1985 به ارمغان آورد. ساختمان در حاشیهی دریای سرخ سر به آسمان کشیده و پلانی مثلثی –به دلیل طرح سایت و شرایط جوّی- 27 طبقهی اداری و 6 طبقه پارکینگ به ظرفیت 400 اتومبیل دارد. خط عمودی برج با سه حیاط مرکزی مثلثی قطع شده که دوتای آنها –هرکدام 7 طبقه- رو به سمت جنوب و بخش قدیمی شهر و دریا دارند اما ارتفاع سومی 9 طبقه است و رو به شمال غربی قرار گرفته است. فضاهای اداری بر اساس منطق معماری اسلامی رو به داخل و حیاطهای مرکزی طراحی شدهاند. هریک از طبقات V شکل برج از گزند وزش شدید و تابش مستقیم آفتاب در امان هستند. یک دیوار مرکزی از نورگیر آسمانی طبقهی اول تا بالاترین سطح برج امتداد یافته که حرارت و گرمای انباشته در داخل سازه را به بیرون میراند.
اما تلاش برای ایجاد آرامش و حس صمیمیت در نما را میتوان در طراحی رنگین نمای بانک سوگامو شینکین (Sugamo Shinkin، 2011) توکیو مشاهده کرد که سعی دارد طراحی کلیشهای بانکها را با ایجاد صفحات افقی رنگی که در طراحی داخلی فضاهایش نیز امتداد یافتهاند، دگرگون سازد. این لایههای رنگی در شب با نور ملایمی روشن میشوند و هنگامی که خود را با فصل ها و زمان های مختف روز تطبیق میدهند، زیبایی منحصربهفردی پیدا میکنند. در بخش بررسیهای موردی، سه شعبه از این بانک به تفصیل شرح داده شدهاند.
با وجود رقابتی که امروزه در دنیای مالی اتفاق افتاده است و لزوم تبلیغات و تأثیر آن در این بازار رقابتی، بانکها نیز مانند سایر مراکز تجاری به برندهایی تبدیل شدهاند که معماران در طراحی آنها نه تنها باید از علائم و نشانههای مخصوص بانکها استفاده کنند، بلکه باید ایدهی “برند و مارک” را نیز در سرتاسر پروژهی خود کار گیرند.
تام آساکر (Tom Asacker) برندهی جایزهی George Land Innovator معتقد است که بانکهای امروزی باید چیزی فراتر از مکانهایی برای ارائهی خدمات گذشته باشند و حس هویت را برای مراجعین خود تأمین نمایند. همچنین او در کتاب خود به نام خالکوبیهای ذهنی
(Brain Tattoos) مینویسد: «یک برند در واقع مهر و نشانهای است که بر ذهن انسان تأثیر میگذارد و همهی آن چیزی است که مراجعهکننده زمانی که اسم محصول یا مکانی را میشنود یا میبیند، به یاد آورده و دربارهی آن میاندیشد.» او همچنین معتقد است که «برند، تنها یک لوگو، شعار جذاب یا سرگرمی برای بازاریابی نیست بلکه باید در هر تصمیمی که گرفته میشود و در هر پوستهای که طراحی میشود، طنینانداز باشد.» یعنی اینکه معماران باید فراتر از طراحیهای همیشگی خود بیندیشند و بدانند که چطور آن تصویر فیزیکیکه ایجاد میکنند، میتواند در تبلیغات و معرفی برند بر ذهن مخاطب تأثیر گذارد.
دراینباره میتوان به بانکهای ام.بی (M.B) و فرست سیتیزنز (First Citizens) اشاره کرد که طراحی لوگوی آنها تأثیر بهسزایی در جلب مشتریهایشان داشته است. لوگوی بانک فرست سیتیزنز که نشاندهندهی این برند است، از پیکانهای روبهبالا تشکیل شده که هدفی مشترک را نشانه گرفتهاند و شادابی، انرژی، رشد، انعطاف پذیری و حس اتحاد را القا مینمایند. همچنین رنگهای مختلف در این لوگو نشانهی فعالیت بانک در فرهنگها و محیطهای مختلف است.
خلق ایده و الگوهای مناسب در این خصوص باعث شده که امروزه طراحی شعب، یکی از مهمترین جلوههای اصلی بروز خلاقیت و زمینهی ایجاد تمایزهای اثربخش در نظام بانکداری جهانی بهشمار آید. یکی از مهمترین این تأثیرات بر طراحی و دکوراسیون داخلی و خارجی شعب بوده است که سعی دارد علاوه بر بهرهگیری از عناصر هویتساز بانک، با پارادایمهای عصر جدید مانند فنآوری اطلاعات و ارتباطات نیز مأنوس و همنشین باشد.
برای نیل به بانکداری مجازی و نمایش واقعی آن به مشتریان، شعبی موسوم به “کافی بانک” ایجاد شده که علاوه بر ارائهی خدمات و فروش محصولات متنوع، زمینههای استفاده از این فنآوری را هم به وجود میآورد. در این خصوص میتوان بانک آی.ان.جی (ING) به طراحی آلفرد داگلاس جانسن (Alfred Douglas Johnson) را در نظر گرفت که در تلاش است تا برند بانکداری مجازی خود را در ذهن مراجعین تثبیت و واقعی سازد. تسهیلات خودخدمتی یا Self Service نیز از دیگر پیشرفتهای تکنولوژیک در حوزهی بانکداری الکترونیک است که طراحی شعب نیز باید بر اساس آن تغییر یابد. فضاهای درونی بانک آی.ان.جی به سه بخش “شعبهی خدمات بانکداری الکترونیک (سلف سرویس)، خدمات مشتریان و خدمات مشاورهای” تقسیم شدهاند. این فضاها بیآنکه با دیوار از هم جدا شوند، طراحی به گونهای صورت گرفته است که مشتریانش بهراحتی میتوانند به بخش مورد نظر خود دست یابند. مشتریان در بخش بانکداری الکترونیک میتوانند با استفاده از تجهیزات شعبه، خودشان امور بانکی را انجام دهند و در بخش خدمات مشتریان، کارمندان بانک، انجام امور بانکی مشتریان را بر عهده دارند، در ضمن متخصصین هم به خدمات مشاوره میپردازند. در طراحی، از اتاقهای جلسهی خصوصی و نیمهخصوصی استفاده شده که با استفاده از پردههای نارنجیرنگ یا شیشههای عایق صوتی، از سایر فضاها تفکیک گشتهاند.
برخی ادعا دارند که بانکداری الکترونیکی جایگزین تعامل رودررو یا مستقیم با مشتری شده است. اگرچه این تکنولوژی، مواجههی مستقیم مربوط به دریافت و پرداخت را تحت تأثیر قرار داده اما سایر عملیات مانند دریافت مشاوره یا دریافت وام هنوز به همان شیوهی کلاسیک در شعب انجام میپذیرد.
از سوی دیگر هم، شکلهای جدید تعامل غیرحضوری با مشتری –مانند ویدئو کنفرانس- جایگزین تعامل مستقیم در شعب شده است که این امر موجب گردیده تا در معماری شعب، فضایی برای تبادلات و مشاوره در نظر گرفته شود. همچنین استفاده از نرمافزارهای کاربرپسند و طراحی فضاهای مناسب آن را میتوان یکی دیگر از تغییرات بنیادین شعب تعریف نمود که بر معماری و طراحی داخلی آن تأثیر میگذارد.
امروزه در جهان، احداث ساختمانهایی با الگوی “مصرف بهینهی انرژی” بسیار قابل توجه و مهم شده است. بانک تی.دی (TD bank) در ایالات متحدهی آمریکا در حال تبدیلشدن به بزرگترین بانک سبز جهان است. اولین شعبهی سبز مورد نظر این بانک با مساحت 1300 متر مربع توانسته است –در مقایسه با شعب قبلی- تا 50% مصرف انرژی را کاهش دهد. معیارهای سنجش الگوی سبز، تداوم منابع و مواد اولیه و میزان ارتقای کیفیت محیط داخلی میباشد که این بانک متعهد شده شعب خود را بر اساس این استانداردها طراحی کند. از اقدامات این بانک میتوان به استفاده از سقفهایی با نفوذپذیری نور خورشید برای تولید نیروی الکتریسیتهی مورد نیاز شعبه، بهکارگیری مواد سازگار با محیط زیست، ایجاد فضای سبز با پوشش گیاهان مقاوم در مقابل خشکی، بازیافت کاغذ، مقوا، شیشه و پلاستیک دورریز در شعب، استفاده از شیشهی دوجداره اشاره نمود. همچنین این بانک سیستمی را خریداری کرده است که با استفاده از انرژی باد میتواند نیروی برق مورد نیاز 2600 دستگاه ATM بانک را تأمین کند. به طور کلی هدف این بانک تبدیلشدن به یک بانک بدون کربن است.
ساختمان مرکزی جدید بانک سرمایهگذاری اروپا (European Investment Bank)، در لــــوکــزامـــبورگ واقع است، به سال 2008 ساخته شده و شرکت معماران اینگنهوون نقش اصلی را در طراحی و تحقق این پروژهی معماری بر عهده داشته است. آنچه در مورد طرح این بنا بسیار جلب نظر میکند، بام شیشهای منحنی 13,000 متر مربعی آن است که 170 متر طول دارد و نور و شفافیت فراوانی به داخل میبخشد. پلان زیگزاگی، تعامل عالی در طرح دفاتر اداری را موجب شده و رویکرد مترقی طراحان در خصوص رعایت ضابطههای پایداری جای تحسین دارد. سقف شیشهای از جوانب به سطوح کف امتداد مییابد و میان دو جبههی اصلی ساختمان، یک آتریوم V شکل میسازد. باغ زمستانی نیز تهویه و هوای مطبوع را تأمین میکند. تمامی بخشهای اداری به نور طبیعی و چشمانداز بیرون دسترسی دارند. این پروژه از سوی سازمان برییام Building Research Establishment Environmental Assessment Method: BREEAM برای رعایت معیارهای زیستمحیطی مفتخر به دریافت رتبهی ممتاز شد.
به یمن پیشرفتهای الکترونیک، دیگر دورهی ضرورت استفاده از شیشههای ضدگلوله و درهای امنیتی برای بانکها به سر رسیده است. اگر نگاهی به بانک آکتیِن (AKTIEN) در آگزبرگِ آلمان بیندازید خواهید دید که چطور با درهای گشوده و نمایی شفاف به شما خوشآمد میگوید. طرح در مسیر تبدیل فضای پذیرش به محل ملاقات و مشاوره، تعامل بسیار بهتری در زمینهی مشتریمداری و ارائهی خدمات برقرار ساخته. انحنای دیوار مرکزی، مشتریان را از ورودی اصلی بانک به ترتیب به سمت محل مشاوره، محل پذیرش، قلب فضای مدور خدمات مشتری و لژ هدایت میکند. 8 اتاقک شیشهای مکعبشکل آکوستیک از این دیوار نشئت گرفتهاند که ویژهی مشاورههای کاملاً محرمانه با مشتریان هستند و در پشت این مکعبها و بخش اداری، بروکر سنتر (broker center) جدید را داریم. نیمطبقهی موجود در فضای دوطبقهی خدمات کاربری اداری و استراحتی ویژهی کارمندان را پاسخگوست که با یک پل ظریف قابل دسترسی است و دید عالی به بخش خدمات در ارتفاع پایینتر را دارد. همچنین یک باغ بامبو با سکوی چوبی به جای بام مسطحی که سابقاً بلااستفاده مانده بود، احداث شده است.
طراحـــی ساخــــتمان مــــرکزی ســوئد بانـــک (Swed bank، 2009) در ویلنیوسِ (Vilnius) لیتوانی کار شرکت معماران آدریوس آمبراساس (AudriusAmbrasas) بوده است که به ریاست آمبراساس اداره میشود و وسعت بسیار زیاد بنا 23,700 متر مربع در تراز بالاتر از همکف و 19,400 در زیر سطح زمین را به خود اختصاص داده است. ساختمان در بستری روبهرشد از لحاظ سیاسی، اقتصادی و تفرجگاهی و در حاشیهی سمت راست رودخانهی نریس (Neris) قرار گرفته است که همین امر ضوابط خاصی را برای طراحان تعریف میکرد. تراز همکف با آن فضاهای گشوده و ساری، حالتی باز و دعوتکننده دارد، بهویژه در تراز همکف و روزهای سرد که یک کافه و تالار –هرکدام به ظرفیت 150 نفر- یک فضای مطالعه و فضای خدماتدهی و تجاری برای مشتریانش دارد. ساختمان به دو بخش تفکیک میشود: یکی بناهای مرتفع 15 و 16 طبقه و دیگر، دو بلوک کمارتفاع که یکی دارای خطوط شکسته و دومی 4 طبقهی اداری است. کارفرمایانِ انبوهساز و طراحان، احترام خود به مشتریان را با استفاده از مصالح و دیتیلهای ماندگار، باکیفیت و از نظر بصری زیبا نشان دادهاند. یکی از تمایزات برجسته در پایانِ کار نما جلب نظر میکند که به موجب نصب صفحات فلزی ضدزنگ در جهات مختلف حاصل شده است که همین به نظر میرساند که گویا نما با رنگهای مختلف پرداخت شده است، در حالی که تنوع رنگی در کار نیست و فقط خطای بصری است. شرح معماری شعبهی دیگری از همین بانک در کشور سوئد نیز در بررسیهای موردی همین شماره از فصلنامه آورده شده است.
در همین سالِ 2009 شاهد ساخته شدن بانک بندیگو (Bendigo) در استرالیا به طراحی گری پوکساند (Gray Puksand) هستیم که مهمترین ساختمان در صدسال گذشتهی این منطقه قلمداد میشده و معماری و معماری داخلی آن ارزش بسیار بالایی برای مطالعه کردن دارد و از دیگر اهداف اصلی این طرح، ارتقای معیارهای معماری در منطقه بود. اين طرح در همان سال مسابقهی فستيوال جهانی معماری (WAF) شرکت کرده و تا مرحلهی واردشدن به ليست برگزيدگان پيش رفت. “تقویت حس ارتباط، عدم پوشش عملکردها و تعامل آسان میان کارمندان” بهعنوان معیارهای اصلی طراحی انتخاب شدند؛ عواملی که برای هر کار گروهی و ارتباط با اربابرجوع لازم هستند. رؤسای این بانک به این نکته واقف بودند که کارمندان، هستهی اصلی ساختمان را میسازند پس طراحان باید اجرای فضاهای داخلی و کاری را با مشارکت آنها پیش بردند. اخذ بیشترین بهره از نور طبیعی (نورگیرهای قابل تنظیم نما)، ترغیب افراد به تعامل با یکدیگر، فراهم نمودن نقاط کاری متعدد و متنوع و رعایت تعدادی از موارد اکولوژیک از دیگر رویکردهای طرح جدید بود. معماری ساختمان حول یک خیابان داخلی و دو آتریوم –حاوی فضاهای چایخوری، جلسات و استراحت- میگردد که اینها همچون چسب هستند که انگشتهایی را به هم متصل و مرتبط میکنند؛ در حالی که هر انگشت حدود 3500 فوت مربع مساحت دارد و استعارهای از یک محلهی نیمهمستقل در یک کلانشهر است.
مدارک فنی