طراحی فضاهای آموزشی در ایران مصاحبه ی شهریار خانی زاد با فرامرز پارسی
مقدمه‌ای بر معماری و طراحی داخلی مؤسسات مالی و بانک‌ها در جهان نوشته ی پگاه پایه دار و فرزانه احسانی مؤید

روند تحول فضاهای آموزشی در ایران، (ارائه ی یک تجربه‌ی عملی)، محمد شماعی‌زاده، شیرین شریف‌فر (دفتر معماری طرح اول)

گفتار حاضر که در سه بخش مجزا اما مرتبط تدوین یافته است، سعی دارد با بررسی اجمالی تعاریف عام و خاص موضوع مورد بحث، پیشینه‌های تاریخی و فرهنگی موجود و ارائه‌ی یک تجربه‌ی عملی، لزوم ایجاد تحول و حرکت‌های نو در حیطه‌ی نظام و فضاهای آموزشی را مورد تأکید قرار دهد.

بخش اول: آنچه می‌دانیم
می‌دانیم آنچه به فضای آموزشی اطلاق می‌شود، مجموعه‌ای است از ویژگی‌های کالبدی شامل: محوطه‌های باز، فضاهای سبز، ساختمان‌های آموزشی (کلاس‌ها، کارگاه‌ها، آزمایشگاه‌ها، کتابخانه و سمعی-بصری، مراکز رایانه، سالن چندمنظوره و تجهیزات و وسایل) و در ضمن، ویژگی‌های غیرکالبدی مانند: نظم و انضباط، رفتارها، توانایی‌ها و منش کارکنان، مسئولیت‌پذیری و نحوه‌ی ارتباط با کاربران و والدین آنها.
می‌دانیم که اصولاً امکانات کالبدی، تأثیر اساسی بر عملکرد دانش‌آموزان و معلمان دارند. در کلاس‌های درس برقرار بودن آسایش، نور مناسب، عدم وجود صداهای مزاحم، دمای مطلوب، تعداد دانش‌آموزان، تجهیزات کارآمد و کیفیت ساختمان از عوامل مهم کالبدی به شمار می‌آیند.
همچنین فرهنگ حاکم بر فضای آموزشی از جمله وجود نگرش مثبت، احترام متقابل، مشارکت، کار جمعی و گروهی، منش و توانایی‌های کارکنان، مکمل امکانات کالبدی در این فضاها هستند.
در ضمن می‌دانیم که مباحثی از قبیل هویت، فرهنگ، جامعه، سنت، اقلیم، اقتصاد، استحکام، زیبایی، کار آمدی و عقلانیت و دیگر موضوعات مترتب بر کلیت معماری امروز ما، دغدغه جمع کثیری از معماران و طراحان برای طراحی فضاهای آموزشی و غیرآموزشی بوده و هست. همچنین نتیجه و بیانیه‌ی پایانی بسیاری از همایش‌ها، سمینارها، نشست‌ها و سخنرانی‌هایی که با محوریت معماری به طور اعم و فضاهای آموزشی به طور اخص برگزار می‌شوند، حول تأیید و تثبیت همین تعاریف، مباحث و دغدغه‌هاست و البته آگاه هستیم که نتایج نظری و تئوریک عنوان‌شده هیچ گاه تناسبی با آنچه در عمل توسط متولیان احداث مراکز آموزشی اعمال شده، ندارند.
برای درک بهتر شرایط پیش رو شاید راهی جز مرور گذشته و نگاه بر میراث برجامانده نیست، که در اینجا گذرا و به‌اجمال بیان می‌شود.

بخش دوم: آنچه کمتر می‌دانیم
سیر تحولی که در شکل‌گیری فضاهای آموزشی ایران [در دوران معاصر] به اختصار می‌توان قائل شد شامل پنج دوره‌ی شاخص است:
1. اولین مدرسه‌ای که تکیه بر علوم و روش‌های جدید تدریس داشته، دارلفنون بود که به همت میرزا تقی‌خان امیرکبیر و در زمان او دایر شد، هرچند شخصاً در تأسیس و مدیریت آن دخالتی نداشت. نظم و انضباط نظامی و علوم و دروس و فرهنگ جهانی پشتوانه‌های تشکیل و راه‌اندازی آن مدرسه بودند.
2. مدارسی که به همت میرزا حسن‌خان تبریزی شکل گرفت. این مدارس معروف به رشدیه با سختی، مخالفت‌ها و مشقات بسیار تأسیس می‌شدند و از آن جهت که پیشینه و سابقه‌ای نداشتند، کاملاً بر اساس علوم جدید و روش‌های آموزشی کشورهای پیشرفته‌تر بنا می‌شدند.
3. پس از مشروطه و دوران پهلوی اول، با هجوم نقشه‌ها و پلان‌های اروپایی به معماری ایران روبه‌رو هستیم که در بسیاری از بناها و به‌ویژه مدارس، تأثیرگذار بودند. در این دوره پلان‌های تیپ راه خود را به معماری و فضاهای آموزشی گشودند، هرچند در نماها سعی در هماهنگی با معماری ایرانی دیده می‌شد اما پلان‌ها و فضاهای داخلی با قالب هال و راهروهای طولانی و اتاق‌های بسیار، شاکله‌ی اصلی بنا بودند.
4. از پهلوی دوم و تا انقلاب اسلامی، عصر شکل‌گیری معماری مدرن در ایران است؛ معماری‌ای که بر پایه‌ی تفاوت‌ها، تنوع‌ها و البته نگاه به فرهنگ و معماری ایرانی صورت می‌گیرد. به دلیل ویژگی‌های خاص این دوره، خبری از پلان‌های تیپ و مدارس یک‌شکل نیست. در سال 1354 قانون تأسیس سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور تصویب و آن سازمان با مشارکت وزارت مسکن و شهرسازی، متولی برنامه‌ریزی، طراحی و اجرای مدارس کشور شد.
5. با پیروزی انقلاب اسلامی، تغییرات اساسی در همه‌ی ارکان جامعه، از جمله مباحث آموزشی و فضاهای مربوط به آن اِعمال می‌شود جنگ، فشارهای سیاسی و بین‌المللی، تغییرات فرهنگی و انفجار جمعیت در دهه‌های 1360 و 1370 همگی عواملی هستند که دولت را مجبور به اجرای مدارس تیپ و سرعت‌بخشیدن به ساخت‌وساز می‌کنند که به دلیل عدم وجود سیستم‌های ساخت‌وساز سریع و صنعتی دچار افت کیفیت در اجرا می‌شود. سازمان نوسازی مدارس کشور از سال 1358 به طور مستقل متولی برنامه‌ریزی، طراحی و اجرای مدارس کشور شده و دفاتر فنی در سازمان فعال می‌شوند.
بررسی اجمالی و موازی نظام آموزشی با شرایط معماری فضاهای آموزشی، نشانگر این واقعیت است که از بدو ورود سیستم آموزشی دستوری و وارداتی در نخستین مدارس تا امروز، نظام تعلیم‌و‌تربیت سربازخانه‌ای که روزگاری –درست یا غلط- پایه‌های مستحکمی برای ایجاد ساختار آموزشی جدید بود، امروز کالبد و روح کودکان و نوجوانان و روح و کالبد فضاهای آموزشی ما را آزار می‌دهد و این حقیقت که تحولات نظام آموزشی ما همیشه جنبه‌ی صوری و ظاهری، مقطعی و یک‌جانبه داشته‌اند را بیشتر آشکار می‌سازد.
از سال 1300 که با تأسیس وزارت معارف، تغییر و تحولاتی در نظام آموزشی آغاز شد، تا ‌امروز اصولاً همه‌ی تحولات سیستم آموزشی حول مسائلی از قبیل تغییر حجم دروس، دوره‌های تحصیلی، کمیت و کیفیت مطالب درسی و نام مقاطع تحصیلی انجام گرفته که همگی در راستای هرچه بیشتر آموختن و تثبیت نظام “چه آموختن” سازمان یافته‌اند، در صورتی که امروزه در تحولات نظام‌های آموزشی، “چه آموختن” و “چگونه آموختن” همراه و مکمل یکدیگر هستند.
در نظام آموزشی تک‌قطبی “چه بیاموزیم”، نشستن، گوش فرا دادن، چشم دوختن و حفظ کردن، آنطور که شاهد هستیم، الزامی برای ایجاد فضاهای آموزشی خاص و متنوع به وجود نمی‌آورد. در توجه به نظام “چگونه آموختن” است که عمل اندیشیدن ارزش می‌یابد و فرد در مواجهه با انبوه علوم، اطلاعات و مطالب، به جای اندوختن و حفظ‌کردن به اندیشیدن و خلاقیت تشویق می‌شود.
هر ایده، روش و راه جدید آموزشی، فضا، امکانات و شرایط خود را می‌طلبد و فضای آموزشی از یک سو مجبور و موظف به تأمین و تطابق خود با آن، و از سوی دیگر، تحول و تغییر و شکوفایی در درون خود می‌باشد. ما در سیر تحولات آموزشی‌مان همیشه بخش دوم را یا فراموش کرده‌ایم یا دست کم گرفته‌ایم و یا در بدترین حالت، آن را طلب نکرده‌ایم.

بخش سوم: آنچه باید بدانیم
از سال 1380 طی یک دوره‌ی 10 ساله‌ی مستمر و پیوسته، اداره‌ی کل نوسازی مدارس استان اصفهان در یک تجربه‌ی ارزشمند و ماندگار و با هدف ارتقاء سطح کیفی و کمی مراکز آموزشی استان، اصلاح نگرش عوام نسبت به شکل و فرم مدارس، اعطای ارزش و اعتبار به آموزش و پرورش در اذهان عمومی، تأمین جایگاه صحیح مدارس و مراکز آموزشی در شهر و تأثیر مثبت آنها در سیمای شهر، برآوردن انتظارات کاربران جدید با توجه به تغییر بافت معماری شهرها، پاسخگویی به تنوع موجود در دوره‌های تحصیلی، برآوردن نیازهای مرتبط با جنسیت مانند محرمیت در مدارس دخترانه و پر کردن خلاء ناشی از ضعف دفاتر فنی در ارائه طرح‌های به روز و با کیفیت و با آگاهی کامل از شرایط، موانع و مشکلات موجود، به‌خصوص عدم وجود منابع مالی تعریف‌شده، بیش از یک‌صد پروژه‌ی آموزشی را به معماران و طراحان سپرد.
نگارنده به‌عنوان یکی از طراحان دعوت‌شده جهت همکاری با آن اداره‌ی کل، در قدم‌های نخست، با اعتقاد به ضرورت تغییر و با انگیزه‌ی شناخت هرچه بیشتر اوضاع و شرایط فضاهای آموزشی موجود، با برگزاری جلسات و مذاکره و هم‌فکری با مدیران ارشد آن اداره‌ی کل، سعی در تدوین شاخصه‌هایی از مشکلات و موانع موجود در سیستم ادارات کل نوسازی مدارس و فضاهای آموزشی موجود کرد. حاصل، شناخت مجموعه‌ای از مشکلات کمی و کیفی است که در دو بخش فضاهای آموزشی و نهادهای مسئول، به‌اختصار آورده می‌شود:
بخش اول: مشکلات فضاهای آموزشی موجود؛ این فضاها یا اجرا شده‌اند یا توسط دفاتر فنی به صورت تیپ طراحی شده‌اند:
1. تبعیت بی‌قید و شرط از سیستم تاریخ گذشته آموزشی و استانداردهای برگرفته از آن
2. عدم رعایت مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و غیره
3. کمبود فضاهای باز جمعی سرپوشیده و فضاهای سبز
4. به‌کارگیری مصالح نامرغوب، به‌خصوص در فضاهای داخلی
5. کمبود تجهیزات با کیفیت و مناسب آموزشی
6. بعضاً جانمایی نادرست و ابعاد نامناسب زمین مورد نظر برای احداث واحد آموزشی (اخیراً مدارس غیرانتفاعی باعث تشدید این موضوع شده‌اند)
7. قطع کامل ارتباط فضایی واحد آموزشی با شهر و محیط اطراف
8. عدم وجود احساس تعلق در بین کاربران نسبت به فضای مدرسه که می‌تواند در فراگیری و بی‌اعتنایی دانش‌آموزان مؤثر باشد
9. کمبود فضاهای خاص فرهنگی و کمک‌آموزشی که بتوانند نشاط، سلامت روحی و شادابی کاربران را تضمین کنند (در این ارتباط، اخیراً مراکز فرهنگی دانش‌آموزی با نام پژوهش‌سراهای دانش‌آموزی احداث شده که تا حدودی این نقیصه را جبران کرده‌اند اما متأسفانه معمولاً در ارتباط مستقیم با مدارس نیستند)
10. خشک و بی‌روح بودن فضاهای داخلی، منتج از طراحی حداقلی فضاهای ارتباطی، به دلیل مسائل اقتصادی و نظام آموزشی
11. انعطاف‌ناپذیری فضاهای اصلی و کلاس‌ها نسبت به تغییرات سیستم آموزشی (که البته با شرایط موجود احتمالاً لزومی هم احساس نمی‌شود)
12. محدودیت طراحان برای ارائه‌ی جزئیات اجرایی در نماهای بیرونی و فضاهای داخلی به دلیل عدم وجود پیمانکاران مجرب و ناظران معماری
بخش دوم: مشکلات تعامل مشاوران و طراحان با ادارات کل نوسازی مدارس:
1. وجود دفاتر فنی معمولاً ناکارآمد و البته مدعی که در شرایط اضطراری سال‌های قبل به وجود آمده‌اند و اکنون جزو لاینفک بدنه‌ی این سازمان‌ها هستند
2. عدم وجود منابع مالی تعریف‌شده جهت پرداخت حق‌الزحمه‌ی مشاوران و طراحان
3. عدم وجود دستگاه نظارت کیفی معماری در بخش‌های اجرایی
4. عدم وفاداری نسبت به طرح‌های ارائه‌شده توسط معماران
اکنون بعد از 10 سال از آغاز شکل‌گیری این حرکت، با وجود اینکه مشکلات اصلی، یعنی موانع اقتصادی و پابرجا بودن سیستم آموزشی تاریخ گذشته همچنان بازدارنده و مأیوس‌کننده هستند، به نظر می‌رسد دستاوردهای ارزشمند و ماندگار این حرکت، هرچند قدم‌های اولیه هستند، اما امیدوارانه می‌توانند محرک و مشوقی برای ادارات نوسازی مدارس در سراسر کشور و پیشنهادی برای ارتقاء کیفی طراحی فضاهای آموزشی باشند. این دستاوردها که بعضاً در بسیاری از طرح ها و فضاهای اجراشده‌ی چند سال اخیر به کار گرفته شده‌اند یا در دست امکان‌سنجی و مطالعه برای پروژه‌های آینده هستند، در دو بخش معرفی می‌شوند:
اول: پیشنهاداتی جهت طراحی فضاهای آموزشی (با پیش‌فرض نظام آموزشی موجود)
1. ایجاد تغییرات هرچند محدود طراحی در راستای تحولات تدریجی در نظام آموزشی
2. دقت در تقسیم فضاهای پر و خالی با هدف تأمین حداکثری فضاهای باز و جمعی
3. رعایت مسائل و ویژگی‌های اقلیمی و فرهنگی منطقه و در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی و جایگاه بنا در شهر
4. کاهش تنوع مصالح و ارائه‌ی جزئیات اجرایی ساده و کارآمد که جوابگوی برخی از مصالح با کیفیت متوسط نیز باشد
5. طراحی فضاهای باز و نیمه باز بینابینی، حد واسط فضاهای بسته و حیاط با انگیزه ارتباط هرچه بیشتر فضاهای باز و بسته
6. توجه به اهمیت طراحی منظر و فضاهای سبز و حتاالامکان طراحی فضاهای باز و سبز در طبقات جهت هرچه بانشاط‌تر شدن فضای آموزشی
7. طراحی فضاهای کمک آموزشی و فرهنگی به صورت مجموعه‌ای در ارتباط مستقیم با محیط بیرون به منظور استفاده‌ی همگانی در مواقع تعطیلی مدارس
8. استفاده از مصالح بومی و متناسب با بافت شهر و محله به منظور ایجا هرچه بیشتر حس تعلق دانش آموزان به فضای آموزشی
9. طراحی متنوع، پرتحرک و فعال فضاهای ارتباطی
10. حتاالامکان طراحی فضای کلاسی چندظرفیتی و قابل‌انعطاف توسط اجرای تیغه‌های غیرباربر و جداکننده‌های سبک
11. تلاش در جهت ایجاد هرچه بیشتر ارتباط غیرمستقیم فضاهای آموزشی با محیط اطراف از طریق طراحی متفاوت دیوارها و نرده‌های پیرامونی و ایجاد فضای باز و آفتاب‌گیر محرم برای دختران دانش‌آموزان
دوم: پیشنهاداتی برای ادارات نوسازی مدارس و متولیان ساخت مراکز آموزشی
1. برگزاری مسابقات معماری باکیفیت و استاندارد، برای پروژه‌هایی که از نظر مکانی و ساختاری اهمیت ویژه دارند
2. دعوت از معماران و طراحان جوان باانگیزه و فعال عرصه‌ی معماری برای طراحی پروژه‌های خاص و تأثیرگذار و یا پروژه هایی که توسط خیرین و افراد نیکوکار تأمین اعتبار شده‌اند
3. تلاش در جهت اختصاص ردیف بودجه‌ی مشخص از دستگاه‌های بالادست برای ساماندهی و برون‌سپاری پروژه‌های خاص
آنچه در این گفتار بیشتر مورد توجه قرار گرفت، موضوعاتی است که نگارنده طی حدود 10 سال تجربه‌ی طراحی فضاهای آموزشی به طور ملموس و از نزدیک با آنها ارتباط داشته و مواجه بوده است و صرفاً در حد انتقال یک تجربه‌ی عملی موفق حائز اهمیت است. بدیهی است مباحث فضاها و سیستم‌های آموزشی و پیشنهادات و گزینه‌های بهبود آنها، به دلیل گستردگی و تنوع موضوع مستحق تمرکز، تحقیق و کسب تجارب بزرگتر و بیشتر می‌باشد.

_____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

منابع:
ابراهیمی دستگردی، علی. بررسی طراحی فضاهای آموزشی نظام جدید در استان اصفهان . پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد (چاپ‌نشده)، دانشگاه آزاد اصفهان، 1376
زمانی، بی‌بی عشرت؛ نصر، احمدرضا. نقش و مشارکت والدین در مدیریت مدرسه محور در کانادا. در کتاب میانی، چالش‌ها و الزامات مدیریت مبتنی بر مدرسه در آموزش و پرورش ایران، به قلم جمعی از نویسندگان، تهران: پژوهشکده‌ی تعلیم و تربیت (گروه پژوهشی سازمان، مدیریت و نیروی انسانی)، 1383.
زمانی، بی‌بی عشرت. “آماده‌کردن دانش‌آموزان برای زندگی: آموزش برای عصر اطلاعات” در مجله ی تکنولوژی آموزشی، دوره‌ی بیستم، شماره‌ی 7، شماره‌ی پی‌در‌پی 167، تابستان 1384، صص. 25-22.
ویژه‌نامه‌ی اولین همایش مدرسه‌ی ایرانی – معماری ایرانی، 1385
ویژه‌نامه‌ی سومین همایش مدرسه‌ی ایرانی – معماری ایرانی، 1388
ویژه‌نامه‌ی پنجمین همایش مدرسه‌ی ایرانی – معماری ایرانی، 1390
مصاحبه با مدیر کل نوسازی مدارس استان اصفهان، محمد حسین سجاد، 1394

منتشر شده در : پنج‌شنبه, 13 آگوست, 2020دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: , ,