خلق آثار معماری مبتنی بر سرشت انسانی، نوشته‌ی علی اکبری
هــبوط در سلیقه و معماری

معماری معاصر ایران و ابر ‌بحران‌هایش!
علیرضا عظیمی حسن‌آبادی

آنچه که به عنوان معماری معاصر ایران شناخته می‌شود برایند اقداماتی است که همه‌ی ما انجام می‌دهیم و نه تک‌تک افراد. در این بین، به نظر می‌رسد هنوز هم در برخی بخش‌ها ناهماهنگی‌هایی وجود دارد. من اینجا برخی از این اختلالات را متذکر شده‌ام. اغلب این نازیبایی‌ها منبعث از سواد اندک رسانه‌ای و حقوقی اغلب معماران است. عارضه‌ای که بروز آن عجیب نیست؛ کجا معماران پیرامون سواد رسانه‌ای آموخته‌اند؟ ایشان کجا باید خود را نسبت به علوم جدید ارتقا دهند؟ کدام واحد دانشگاهی یا دوره‌ی باز‌آموزی حرفه‌ای این سواد‌های جدید را به معماران می‌آموزد؟
در حوزه‌ی مسابقات معماری
فساد مسابقات معماری در ایران قابل کتمان نیست: سکوت رسانه‌ها، بی‌مسئولیتی داوران، غفلت کسانی که در مقام مشاور و ناظر در مسابقه دخیل‌اند، ترس برگزار‌کنندگان از آبرو‌ریزی، شیطنت‌های مداوم شرکت‌کنندگان و بر هم ریختن نظم مسابقه از طرق مختلف، کارخرابی‌های رقبای اقتصادی ارکان مختلف مسابقه از عمده دلایل بروز این وضعیت است. اعداد و ارقام مهم نیستند، مواردی بوده که یک معمار ده‌ها مسابقه را با موفقیت پشت سر گذاشته، اما هنوز از حقوق خود مطلع نبوده است، یا کسی را که به عنوان پیش‌کسوت وارد تیم داوری نموده‌اند و او بدترین ضربه را به دلیل کم‌سوادی خود به مسابقه زده است. همچنین باید تأکید نمود که همیشه فساد، عیان و خودخواسته نیست؛ گاهی بروز خطا و اشتباه باعث تخلف می‌شود، که امری است طبیعی و عاری از گناه، اما سرپوش گذاشتن روی این وضعیت تخلف، تقلب و فساد است. یکی از علل فساد مسابقات (شاید بزرگ‌ترین دلیل آن) سکوت رسانه‌ها است. ایشان اغلب شرافت خود را بر سر پنج چیز معامله می‌کنند:
1. درج لوگوی رسانه، اعم از وب‌سایت یا مجله یا مؤسسه یا ناشر در زیر پوستر مسابقه
2. اعلام رسانه به عنوان مرجع اعلام کننده‌ی خبر در کانال‌های تلگرامی شبه‌دولتی (اغلب در مورد وب‌سایت‌های خبری صادق است.)
3. دریافت پول به بهانه‌ی آگهی و تبلیغ مسابقه در رسانه (اعم از رسانه‌ی وب‌سایتی یا صفحات مجازی متعلق به مجلات)
4. رانت اعلام «اختصاصی» برندگان در وب‌سایت رسانه یا چاپ برندگان در مجلات
5. چشم‌پوشی برگزار‌کننده از تخلف نمایش آثار برندگان و دیگر شرکت‌کنندگان در وب‌سایت رسانه
افزون بر این موارد، علت‌های دیگری هم در کار هستند. معمار پیش‌کسوت که نگران فراموشی نام خود است به‌ عنوان داور وارد مسابقه می‌شود؛ نه از موضع بالا، بلکه با درخواست به برگزار‌کننده یا نزدیک شدن به ایشان به عنوان مصلحت‌خواه و مشاور یا توصیه شده از طرف فرد یا نهاد! این حرکت باعث زبونی داور می‌گردد. داوری که بعداً منفعلانه قضاوت می‌نماید؛ یا داوری که دلباخته‌ی کارهای یک معمار جوان شده است و دوست دارد هر‌طور که شده آن جوان و دستخط او برنده‌ی مسابقه باشد، او کاری ندارد موضوع مسابقه چیست و نیاز طرح چیست، بلکه دوست دارد مثلاً کاری برنده شود که با کلمات غربی و وارداتی عجیب‌و‌غریب مبانی نظری خود را معرفی کرده باشد! در این وانفسا حرف و حدیث‌هایی از بیعت مشتی معماران جوان (12 معمار) در جلسه‌ای جهت حمایت همه جانبه ــ حتی در مواقعی بدون منطق ــ و به  دست آوردن پروژ ه های مختلف و همچنین برنده شدن هر‌یک در مسابقات به کمک دیگری در صورت داور شدن نیز شنیده می‌شود. موضوعی که نیاز به بررسی‌های بیشتر دارد، اما حتی فکر آن ما را به قرون وسطی برده و حالمان را خراب می‌کند!
یـکـی دیـگـر از مـشکلات مسابقات، اقدامات خود معماران شرکت کننده است. ایشان با نزدیک شدن به داوران، همان طور که گفته شد با کرکسیون و بر هم ریختن نظم مسابقه، دید و بازدید و احوالپرسی و ارسال آثار در فضای مجازی، تمرکز مسابقه را به نفع خود بر هم می‌زنند. تعارفات ایرانی و رودربایستی‌ها در این بخش بسیار مضر و ضربه‌زننده هستند. مراجع ناظر، امروز در بدترین وضعیت خود هستند. متأسفانه هم نظارت ایشان و هم تولد و شکل‌گیری ایشان با تضییع حقوق دیگران همراه بوده است. ایشان به جای نظم‌بخشی، خود به عامل اغتشاش تبدیل شده‌اند. جالب است که این مراجع به جای تعامل با بخش خصوصی به تقابل با ایشان برخاسته‌اند؛ گویی این نهادها دوست دارند خود تنها و تنها برگزار‌کننده‌ی مسابقات باشند تا افراد مورد علاقه‌ی ایشان ــ همان‌ها که شش ماه از سال آمریکا هستند و تار می‌زنند و به محض برگشت، سه سخنرانی در سه نقطه‌ی کشور با سه موضوع مختلف برگزار می‌کنند تا خود را برجسته نمایند ــ داور یا برنده شوند. مراجعی که با تماس های تلفنی با موبایل شخصی خود و اقداماتی از این دست، فراتر از شرح وظایف قانونی خود نیز انجام می‌دهند و در آن به تحریک دیگران جهت همکاری یا عدم همکاری با یک مسابقه اقدام می‌ورزند. رفتارهایی که از سر لجاجت فردی و نه خیر‌خواهی سازمانی و نفع عمومی انجام می‌شوند. آیا بهتر نیست این آقایان برای ده‌ها مسابقه‌ی مثلاً تحت نظارت ایشان که هر یک به مدلی ناقص و دچار انحراف شده‌اند و هنوز بر زمین مانده‌اند، تعیین تکلیف کنند؟ آیا بهتر نیست به جای این شو‌آف‌ها، قوانین مسابقات را با سرعت بیشتری به روز رسانی کنند تا سردبیر یک مجله در جایزه‌ی همان مجله برنده اعلام نشود؟ یا عضو هیئت نظارت خود شما در مسابقات داوری نکند؟ یا اینکه اعضا کمیته های مشورتی با اخذ مرخصی های کوتاه مدت به مسابقات می روند و مجدداً پس از مسابقه یه دبیرخانه باز می گردند و البته دقیقا در مسابقه ای شرکت می کنند که رئیس شما داور آن است! آخر چگونه مرقوم می‌فرمایید تا ده روز پس از اعلام نتایج، هر‌کسی شکایت دارد با مستندات به دبیرخانه مراجعه نماید، در‌حالی‌که رئیس دبیرخانه مسابقات یا عضو هیئت قضاوت شما به عنوان داور در همان مسابقه حاضر بوده است! این مراجع به قدری ضعیف هستند که در هر فراخوان، یک قانون به اصول خود اضافه و کم می‌کنند و ظاهراً در حال تکامل هستند.
در حوزه‌ی رسانه‌های معماری
بعضاً شنیده می‌شود که معماران پیرامون جهتگیری در برخی رسانه‌هایی که در فضای معماری ایران مشغول هستند، صحبت می‌کنند. بیایید این گزاره را شفاف‌تر نماییم: در ابتدا لازم به تأکید است اگر روزی مقرر باشد که پیرامون این موضوع صحبتی به میان آید، اول از همه باید از گوینده‌ این سؤال را پرسید که منظور از رسانه چیست؟ کدام رسانه‌ها؟ در فضای معماری ایران وقتی از رسانه صحبت می‌کنیم، در واقع از چهار سطح کار اطلاع‌رسانی صحبت می‌کنیم.
سطح نخست، مجلات قدیمی هستند که سردمداران آنها به سه عنوان محدود شده‌اند. مجلاتی نیز هستند که گاهی منتشر و گاهی محو می‌شوند. مجلاتی نیز هستند که ضریب تأثیر و اثر‌گذاری آنها کمتر از آن است که در سطح سه مجله‌ی مذکور باشند. از این بین تنها یکی از مجلات با گذر از محدودیت‌های موجود، در فضای مجازی نیز فعال است و با حضور قدرتمند، هم در فضای چاپی کشور و هم در فضای مجازی به کار مطبوعاتی‌ـ‌رسانه‌ای و نقد و کنشگری مشغول است و بقیه، روی همان کاغذ باقی مانده‌اند.
سطح دوم، وب‌سایت‌ها هستند؛ این سطح بسیار گسترده است. برخی بر بالای وب‌سایت خود صریحاً نام وب‌سایت خبری را نوشته‌اند و برخی با عدم اذعان به این مورد، کار خبری می‌کنند. برخی وب‌سایت‌ها نیز به انتشار مقالات و اطلاعات معماری مشغول هستند و این را کار خبری می‌دانند! هیچ یک از این دست وب‌سایت‌ها مجوز قانونی کار خبری و اطلاع‌رسانی ندارند. شاید نام پایگاه خبری یا هر‌چیز دیگری بر خود گذاشته باشند، اما در سامانه‌های رسمی خبری کشور ثبت نشده‌اند. این وب‌سایت‌ها در فضای مجازی نیز دارای صفحه و کانال و گروه هستند که چیزی جدا از وضعیت مذکور ندارند. به لحاظ قانونی ما تنها یک وب‌سایت خبری ثبت شده داریم و بقیه، هیچ یک از مجوزهای لازمه را نگرفته‌اند. از این رو، واضح است که میزان تعهد این وب‌سایت‌ها به قوانین و عرف پیرامون کار خبری چقدر خواهد بود.
سطح سوم، وب‌سایت نهادها، مراکز آموزشی و کلاس‌های کنکور معماری هستند که بعضاً خبر مهم در باب معماری نیز منتشر می‌کنند. این وب‌سایت‌ها نیز در فضای مجازی حضور دارند، گرچه ایشان نیز هیچکدام مجوز کار خبری ندارند.
سطح چهارم، صفحات شخصی و کانال‌های افراد هستند که به نوعی سلبریتی‌بازی را با کار خبری اشتباه گرفته‌اند و از آنجایی که هواداران نوجوان و جوانشان آنها را دنبال کرده‌اند، گاهی تمایل دارند خبری را نیز پخش کنند. واقعیت این است که بجز سطح نخست، بعید است افراد دخیل در دیگر سطوح نه از آداب کار رسانه‌ای مطلع باشند و نه سابقه‌ی کار رسانه‌ای و نه نسبت به اصول کار رسانه‌ای تحصیلات داشته باشند ــ هنوز در این باب حتی یک نفر را ندیده‌ایم.
ما در فضای معماری ایران شبه‌رسانه‌هایی داریم که از روی حسادت یا از روی ترس به خطر افتادن منافع مادی و حیثیتی‌شان، برخی اخبار را منتشر نمی‌کنند ــ که به این کار می‌گویند سانسور! تصور بفرمایید که در سرتاسر گیتی، رسانه‌ها با سانسور می‌جنگند و می‌کوشند به سمت نهایت شفافیت حرکت نمایند، اما در ایران شبه‌رسانه‌هایی داریم که خود را سانسور می‌کنند و دچار توهم می‌گردند که دیگران را بایکوت کرده‌اند! می‌گویم شبه‌رسانه یا قارچ‌نیوز زیرا ایشان ظاهر رسانه دارند، ولی اغلب تنها پخش‌کننده‌ی اخبار هستند نه بیشتر. اگر باب لابی باز باشد، اینکار را با نهاده‌های فساد و قدرت هم می‌کنند تا معروف‌تر و امن‌تر شوند. کنشگر نیستند، بلکه روزها نشسته‌اند تا اتفاقی رخ دهد و واکنشی به آن نشان دهند ــ واکنشی در حد انتشار پوستر برنامه و زمان رخداد آن، نه بیشتر، آن‌ هم معمولاً از روی سایت‌های دیگر و کپی، بدون رعایت اصول حرفه‌ای و ذکر منابع. یا مجدداً شبه‌رسانه‌هایی داریم که در ازای درج خبر که وظیفه‌ی ذاتی‌شان است، درخواست درج لوگوی خود در زیر پوستر برنامه را می‌دهند! این دیگر نهایت بی‌سوادی رسانه‌ای است. این جدا از موضوع مسابقات است که در بالا مطرح شد. در مسابقات ممکن است بحث در پوشش حامی باشد ــ حال حمایت یک رسانه از یک مسابقه به چه معناست بماند ــ اما برای یک خبر، دیگر حامی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
کاری که یک رسانه‌ی حرفه‌ای باید انجام دهد دقیقاً رصد، بررسی، حفاظت از ارزش‌ها، ایجاد حساسیت، طرح مطالبه و پیگیری پاسخ از مسئولین به نمایندگی از مردم و جامعه‌ی حرفه‌ای می‌باشد که به آنها تعهد معنوی پاسداری از هویت و میراثش را داده است. به این کار در همه جای جهان حرفه‌ای می‌گویند «ژورنالیسم». برخی گمان می‌کنند موضوع غرض‌ورزی است، اما به هیچ عنوان ژورنالیسم، دشمنی، عناد و جرم نیست! (JournalismIsnotCrime#)
یکی دیگر از نکات جالب، بحث بی‌طرفی رسانه‎ها است. دوستان عزیز! هیچ رسانه‌ای «نباید» بی‌طرف باشد. رسانه باید دقیقاً جهت دار باشد و از منافع عمومی و مردم حمایت کند. بی‌طرفی یعنی چه؟ کسانی که می‌گویند رسانه‌ها باید بی‌طرف باشند به اصطلاح سیاسیون فراری رو به جلو کرده‌اند که خود خبر ندارند.
در حوزه‌ی برندینگ و فیس برندینگ معماران
گرفتن کار معماری یک رقابت است. مشخصاً کارفرماها نیز بین دفاتر معماری به دنبال بهترین ایده می‌گردند. در این وضعیت، برخی دفاتر می‌کوشند با حضور در مسابقات خارجی پر‌سر‌و‌صدا اما توخالی، برای خود نامی دست و پا کنند. حال اگر این مسابقه برای ایرانیان هیچ ارزشی قائل نبود، توهین به ما را در دستور کار داشت، مرحله به مرحله برای بالا رفتن کار درخواست پول ــ صراحتاً با تماس تلفنی و ایمیل مبلغ را عنوان می‌نمایند ــ یا حتی برای اعطای تریبون در جشن برنامه هم پول خواست، مسئله‌ای نیست!
برخی در این بین با زیرکی عنوان نموده‌اند که ما در مسابقات و جوایز داخلی به دلیل فساد شرکت نمی‌کنیم. فساد صحیح است، اما به نظر می‌رسد این یاران در اظهار نیت خود کم لطفی کرده‌اند. واقعیت این است که در معماری ایران با تلاش رسانه‌های کنشگر و شفاف‌سازی‌های صورت پذیرفته، برخی دیگر عملاً حذف شده‌اند. اگر در ایران همچون انگلستان و آمریکا جامعه‌ی معماری قدرتمند بود مطمئناً این افراد با ابطال مدرک تحصیلی و حرفه‌ای خود از معماری اخراج می‌شدند. ایشان بازیگران از پیش بازنده‌ی هر رقابتی هستند، آن وقت می‌فرمایند افتخار حضور در رقابت های داخلی را نمی‌دهیم؟
همچنین وقتی ما در ایران رقابتی داریم همچون جایزه‌ی ساختمان سال ایران که به دلیل بازدید از بناها، تمام زیر و بم پروژه را بررسی می‌کند، واضح است که برخی به مسابقات اینترنتی، با رأی‌گیری مردمی یا آنلاین روی می‌آورند، زیرا تمایل بعضی معماران به دستکاری آثار خود و ایمان به قدرت فتوشاپ در تصحیح اشتباهات اثر و حتی ساخت اثر به نوعی کاملاً متفاوت از آنچه که واقعاً اجرا شده است و در خواست از جامعه ی معماری و رأی دادن به پروژه‌های ایشان و جو‌‌‌زدگی و یورش ایرانیان در صفحات مجازی برای رأی‌دهی به اسامی ایرانیان در مسائل رأی‌گیری آنلاین ــ فارغ از کیفیت اثر، صرفاً به بهانه‌ی بلند شدن پرچم و نام ایران ــ موضوعاتی اثبات شده هستند: زشتی‌هایی از فرهنگ معاصر در نبود نظارت منسجم و پایبندی به اخلاقی حرفه‌ای!
به‌هر‌حال مشکلات کم نیستند و بررسی تک‌تک آنها نیاز به زمان و حوصله دارد، اما معتقدم این عارضه‌ها پنهان نیستند. دوستان دیگر هم چه بسا بهتر از ما اینها را تشخیص می‌دهند. با این وجود، نوشتن، شفاف کردن و حل کردن آنها اقدامی است که برخی تمایل به انجام آن ندارند و برخی حوصله‌اش را. به هر روی، امیدوارم در آینده و به هنگام قضاوت تاریخ، ادله‌ی محکمی برای این رفتار خود داشته باشیم.

منتشر شده در : یکشنبه, 30 ژانویه, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: