خانه‌های متحرک مرضیه طبائیان و بهتا بصیری
خانه ی SU-SI طراح و معمار پروژه اسکار لئو کافمن شرکت سازنده اسدیوی کافمن (کی. اف. ان سيستمز

معماری داخلی در زندگی ایرانیان

Interior Architecture in the Iranian Lifestyle By: Mansour Rezaee

 

در این مقاله به بخش پایانی معماری داخلی در زندگی ایرانیان دوران باستان یعنی دوران پیش از اسلام می‌پردازیم در این بخش برخی از عمده‌ترین تحولات هنر و معماری داخلی در چهار قرن حکومت ساسانیان را با بیانی روشن و موجز ارائه می‌نماییم در شماره ی پیشین متذکر شدیم که در دوره‌ی پارتیان گچبری تزئینی در فضاهای داخلی رونق و رواج کامل یافت در کاوش‌های انجام شده که تاریخ و قدمت آنان نیز مورد تردید، است مشکلاتی از نظر چگونگی تزئینات داخلی تقریبا در تمام زمینه‌های هنری از جمله تزئینات ملات گچی و هنرهای دیگر وجود دارد که سبب اصلی آن را باید در گستره مکانی و زمانی دولت ساسانی جست- وجو کرد. هرچند بعد از انقراض این سلسله نیز این آثار طرف توجه قرار گرفته‌اند ولی حمله اعراب بسیاری از اطلاعات مربوط به معماری داخلی و به طور کلی تزئینات داخلی زندگی ایرانیان را از بین برده است.
برخلاف گچبری‌های تزئینی فراوان نمای بناهای پارتی تزئینات قلعه دختر و کاخ اردشیر ساسانی که در محل اشراف کوه‌ها به دشت حاصل‌خیز فیروزآباد فارس ساخته شده تقریبا برهنه است بنای کاخ اردشیر در قلعه دختر مستطیل شکل است و به دو قسمت تالار پذیرایی و مسکونی تقسیم شده بود ایوانی دراز به اتاقی دارای گنبد بلند و در دو طرف اتاق‌های گنبددار مشابهی قرار داشت. طبق بررسی‌های انجام شده در دوره‌ی ساسانیان مانند اشکانیان از ملات گچ و سنگ برای ایجاد بناهای بزرگ استفاده شده است. در این گونه معماری کاربرد لاشه سنگ و ملات که با صرفه جویی در وقت و مصالح انجام می پذیرفت رواج داشت برای اینکه زمختی و زبری آن را کاهش دهند از روکش کاری با مادهای جداگانه بهره می جستند. آنچه اخیرا در کاوش آثار باقی‌مانده از این دوران به دست آمده از گزینش زینت کاری موقرانه برای روکش دیوارها در سطوح مختلف حکایت دارد. به سبب تمایل اردشیر اول به سادگی و بی پیرایگی نسبی زیر نظر او دیوارهای داخلی عاری از تزئینات و ریزه کاری‌های بر پا می‌شدند.

مگر یک ردیف طاقچه‌های گودنشسته و فاصله دار با هلال‌های فوقانی (تصاویر (۱) و (۲ که قرنیزهای ربع گردی و قالب گیری شده با ملات گچ بر بالای آنها افزوده می‌گردید که استنساخ یا اقتباسی بود از روی نقش درگاه‌های در و پنجره‌ی کاخ‌های هخامنشی در تخت جمشید؛ زیرا اردشیر دعوی پیوند با خاندان هخامنشی داشت و به قول فریه اقتباسی که بی‌تردید تلویحی لطیف بود از این مدعا مسیر حرکت هنر رسمی و تزئینی دوره‌ی ساسانی را باید در کشف اخیر ساختمان‌های ساسانی جست وجو کرد که در آنها نیم تنه هایی از ملات رنگارنگ گچی زینت بخش دیواره‌های درونی کاخ‌های ساسانی میگردید؛ به کارگیری ملات رنگی در سده‌ی پنجم در شهر کیش در بابل باستانی و از سده‌ی ششم در تیسفون -میان رودان و بعدها در دوره متأخر ساسانی در دامغان و دوره ی پس از ساسانی در شمال ایران مرسوم گردید این ملات‌های گچی زینت بخش بدنه‌ی بیرونی کاخ‌های ساسانی شدند در این دوره قاب‌های ملات گچی عموماً قالب گرفته می‌شدند و نه کنده کاری روش محلی و سهل الوصول آن بود که قاب‌های ساخته شده را مانند کاشی‌ها بر سطح دیوار و در جوف یکدیگر نصب کنند تا افریز یا حاشیه‌ی تزئینی در معماری با بافتی کنار هم و نقش مکرر به هر درازا و بلندی دلخواه درآید.
معمولاً این برآمدگی‌های گچی دیوار یا افریزها از ترکیب زنجیره‌ای هندسی یا اجزای گل و بته‌ی ساده شده به وجود آمده است طرح‌های گیاهی به ویژه از شاخصه های گچبری ساسانی هستند نمونه‌ای جذاب در شهر کیش ردیفی از انارها را نشان می‌دهد که هر یک در قاب بندی متشکل از دو برگ جایگزین شده‌اند و گچبری‌های دیگر چون طرح دو بال سر قوچی را در میان گرفته‌اند و یا سر گرازی استیلیزه یا ساده شده و خروس یا طاووسی که درون شمس‌های طراحی شده گیرشمن معتقد است که تعداد این تزئینات گچبری شده در تیسفون هجده عدد و در کاخ‌های کیش چهل عدد است تصاویر ۳، ۴، ۵ و ۶).
در این صحنه‌ی بزم ،شاهی زرگر به نشانه و نماد توسل جسته است سر بریده‌ی گرازان یادآور یک شکار موفق و پرحاصل شاخ قوچ و انار بر بالای تاج ملکه مظهر باروری و حاصل‌خیزی است تخت شاهی با گچبری‌های اطراف و ملکه در صحنه‌ی ضیافت کاخ شاهی، و یک میز همانند میزهای پیک نیکی امروزی به وضوح تشخیص داده می‌شوند تصویر (۷ در این جام تخت شاهی با پایه‌های شاه خراطی شده و تشک و متکایی که شاه ملکه بر آن تکیه زده اند نشان داده شده است. در جام دیگری که آن نیز در موزه‌ی بالتیمور است پادشاه بر تخت نشسته و دختران رقصنده در حال رقص در مقابلش هستند. در اینجا تخت شاهی با پایه‌ای به شکل عقاب نمایانده شده است و یا جام خسرو یکم معروف به تاس سلیمان در

 

کتابخانه‌ی ملی، پاریس تخت شاهی را با پایه‌های اسب بالدار از نیمرخ نشان می‌دهد که به طرز باشکوهی با بالش آراسته شده است تصاویر ۸ و ۹).
گیرشمن میگوید یک سر اسب که به تازگی به موزه‌ی لوور رسیده متعلق به قسمتی از تخت ساسانی بوده است. در نمونه سازی تالار بزرگ کاخ در نیشابور (موزه‌ی لوور) نیز ردیف طاقچه های گودنشسته و فاصله دار با هلال فوقانی تزئینات داخلی قابل مشاهده است همچنین یکی از ساختمان‌های بخش شاهی در آنجا تزئیناتی مفصل تر از همه دارد. دیوارهای ساختمان مورد نظر دارای حاشیه‌ای از صفحات موزائیک نفیس هستند طرح موزائیک‌ها از طرح‌های متداول در سوریه و روم اخذ شده و آنها را به سلیقه‌ی ایرانیان ساخته و پرداخته اند. صحنه‌های موزائیک زنانی را نشان می‌دهند که در حال ایستاده و یا رقص و یا به طرزی مجلل تکیه بر بالش داده‌اند (تصاویر ۱۰ و ۱۱)
به این ترتیب در می یابیم معماری داخلی و مبلمان در زندگی ایرانیان باستان از پیش از هخامنشیان تا پایان دوره‌ی ساسانی وجود داشته است و ایرانیان دوره‌ی باستان به زیبایی فضاهای داخلی زندگی خود اهمیت میداده‌اند. گرچه آثار بسیار محدودی از زندگی مردمان عادی در دست است ولی از آثار باقیمانده از دوران باستان میتوان پی برد که تخت و مبل و فرش و غیره و نقاشی و، گچبری فضاهای داخلی زندگی ایرانیان را همواره از هنرهای تزئینی انباشته ساخته‌اند. ما تأثیر آن را حتا در دوران بعد از اسلام نیز مشاهده می‌نماییم. مبحثی که در بخش‌های آتی به آن بیشتر خواهیم پرداخت.

 

منتشر شده در : پنج‌شنبه, 26 دسامبر, 2019دسته بندی: معماریبرچسب‌ها: