اصـول طرّاحـی فضاهای تجاری
مرکز خرید نورث­‌پارک، 1965

سیر تحول طرّاحی فروشگاه‌­ها و مجتمع‌های تجاری در جهان

تاریخچه­‌ی تحوّلات فروشگاه­‌ها و فضاهای تجاری
خرید و فروش و تجـارت همواره بخشی مهم از زندگی بشـر بوده است. با ظهور کشـاورزی انسـان چادرنشین یکجانشین شد و شیوه‌­ی زندگی پایدارتری به وجود آورد که منجر به پیدایش تخصّص‌ها و حرفه‌­ها در جامعه گردید. در جامعه‌­ی کشاورزی نیازهای اوّلیه‌­ی غذایی یک جامعه توسّط درصد کوچکی از کلّ جمعیّت تأمین می‌­شود تا سایرین به حرفه­‌های دیگر از جمله تولید کالا و ارائه‌­ی خدمات بپردازند. بازارها که اغلب مرکز تجاری و اجتمـاعی شهر محسوب می­‌شدند، این امکان را فراهم کردند تا مردم کالاهای مورد نیاز خود را به­راحتی از طریق مقایسه­‌ی اجناس مشابه، بر اساس کیفیّت، کمّیّت و قیمت تأمین کنند و همین عوامل بود که منجر به ایجاد رقابت میان فروشندگان شد و بدین ترتیب اساس فروشگاه­‌های مدرن شکل گرفت. در حقیقت مراکز خریدوفروش (بـازارهـا)، مجموعه‌­ای از فروشگاه­‌ها و فضاهای وابسته به آنهاست که به اشکال مختلف از زمان‌های بسیار دور وجود داشته و تا به امروز به حیات خود ادامه داده و عامل پیشرفت و ترقّی و قلب تپنده­‌ی شهرها بوده است. کارکرد آگوراهای یونان باستان ــ که در ابتدا به مراسم مذهبی، و بعد به امور مربوط به اداره‌­ی شهر، از جمله تصویب قوانین و قضاوت اختصاص داشت ــ نیز به چیزی شبیه به همین مراکز خرید امروزی تبدیل شد که در مرکز فعّالیت‌های اجتماعی و بازرگانی شهر ساخته می­شده‌­اند.
ابداع پول به انقلابی در صنعت خرید و فروش منجر شد. پول معیار و واحد پایه‌­ای برای تأمین کالاها و خدمات فراهم کرد. تا قبل از این مردم مجبور بودند اجناس مورد نیاز خود را از طریق مبادله­‌ی کالا به کالا با فردی که به محصولات آنها احتیاج داشت تأمین نمایند، امّا به کمک پول کالاها ارزش‌­گذاری شده و به­‌راحتی در هر زمان و مکانی قابل خرید و فروش شدند.

بازار ابریشم فروشان. یکی از تصاویر چاپی خاطره­‌انگیز دیوید رابرتز از قاهره در سال 1849 میلادی. بازار در فضای بین مسجد جامع اوایل سده‌­ی شانزدهم و مقبره‌­­­ی سلطان قانصوره­‌الغوره گسترش یافت. بیشتر بازارهای قاهره در خیابان‌ها و گذرها قرار داشت و درهای چوبی آنها شباهنگام قفل و زنجیر می‌­شد. پنجره‌­های دوره‌­ی ممالیک دست­کم دو متر بالاتر از زمین ساخته می‌­شدند تا دکّان‌ها به­‌راحتی باز و بسته شوند. سقف آنهـا اساسـاً چوبی بود ولی این قـاعده­‌ی همیشگی نبود؛ مغازه­‌داران روی نوعی سکّو که چند پـا بالاتر از خیابان بود می‌­ایستادند.

میلان گالّریا

را «بورسِ» بحث‌های پرشور و هیجان نامیده و در آن به تبادل نظر و گپ و گفت و گو می‌­پرداختند و تبادل نظر کاملاً آزادانه انجام می‌­گرفت. این بحث‌های سیاسی، اجتماعی یا زیبایی‌­شناسی مرهون آزادی است که در این دوران در جایی جز اینجا یافت نمی‌­شود (پیتر گیبیَن؛ درس‌گفتار دانشگاه مک­گیل؛ 21 نوامبر 1997).
ابداع برچسب یا اتیکت قیمت تحوّل دیگری را در صنعت خرید و فروش به­ وجود آورد. پیش از این خرید و فروش نیازمند ارتباط رودرروی فروشنده و خریدار بود. برچسب قیمتْ خریداران را قادر ساخت تا اجناس مورد نیاز خود را به­‌راحتی جستجو نموده و بر اساس قیمت از پیش تعیین‌­شده انتخاب نمایند. علاوه بر این عوامل، تسهیلات و امکانات رفاهی نیز در اواخر قرن نوزدهم صنعت خرید و فروش را تحت تأثیر قرار داد. فروشگاه­‌ها نیز بیش از یک محصول را ارائه می‌­کردند و بدین ترتیب تجربه‌­ی خرید همه‌­ی اجناس از یک فروشگاه شکل گرفت و با ترکیب دپارتمان‌های مختلف امکان مقایسه و خرید کالاها و خدمات متنوّع در زیر یک سقف به وجود آمد و با بالاگرفتن بازارِ رقابت میان فروشندگان ایده­‌ی «ارائه‌­ی خدمات به مشتری» ایجاد شد. جان ؤانامِیکِر (Wanamaker) در فیلادلفیا و مارشال فیلد در شیکاگو فروشندگی را از هرج­‌ومرج و بی‌­قاعدگی رهانیدند و بدین ترتیب این صنعت از صِرفِ «جذب مشتری»، به «مشتری­‌مداری» تبدیل شد.

پیشرفت‌های اوایل قرن بیـستم
در اوایل قرن بیستم با تولید انبوه اتومبیل توسّط هِنری فورد، صنعت فروشگاه­‌های مدرن متولّد شد. در این دوران اتومبیل‌ها بدون توجّه به محدودیّت‌های شهری و مسیرها و جدول­‌کشی‌ها تولید می‌­شدند و حمل­‌و‌­نقل آسان و راحت را فراهم می‌­نمودند؛ امّا خیلی زود مشخّص شد که ساختار سنّتی توسعه­‌ی شهری قادر به پاسخگویی به نیازهای تردّد و پارکینگ برای افزایش روزافزون تعداد اتومبیل‌ها نیست.
در کانزاس سیتی، یک پیمانکار پروژه­‌های مسکونی به نام جِی. سی. نیکولْز با توجّه به تحوّلات عصر اتومبیل، زمینی مردابی را خریداری کرد تا پروژه‌­ای تجاری در آن احداث نماید و پذیرای مشتریانی باشد که با اتومبیل‌های خود به آنجا خواهند آمد. وی در سال 1922 فروشگاهِ کانتری کلاب پلازا را تأسیس کرد که اوّلین نمونه‌­ی مراکز خرید برون‌­شهری محسوب می­‌شود. این مجموعه که توسّط یک نهادِ خصوصی اداره می‌­شد، مجموعه­‌ای از فروشگاه‌­ها و خدمات را در ساختمانی واحد گرد هم آورده و پارکینگ رایگان داشت. در سال 1932 هیـو پْـرَثِـر (Hugh Prather) دهکده‌­ی تجاری پارکِ هایلند (Highland Park Shopping Village) را در حومه‌­ی دالاس افتتاح کرد. این پروژه از آن جهت منحصربه­‌فرد بود که پارکینگی داخلی داشت که در مرکز ساختمان واقع شده و فروشگاه‌­ها و مغازه‌­ها آن را احاطه کرده بودند. در سال 1947 مؤسّسه‌­ی زمین شهری (Urban Land Institute) استانداردهایی برای طرّاحی و برنامه‌­ریزی مراکز تجاری حومه­‌ی شهر تدوین کرد.
در سال 1944 دولت فـدرال ایالات متّحد قانون سر و سامان دادن به وضعیّت ارتشـیان [بازگشته از جنگ جهانی دوّم] (Servicemen’s Readjustment Act) معروف به جی. آی. بیل (G. I. Bill) را تصویب کرد. به موجب این قانون وام‌های ضمانت شده به سربازان سابق ارتش واگذار می­‌شد تا با آن خانه و مزرعه بخرند و یا حرفه‌­ای را شروع کنند. بعد از پایان جنگ جهانی دوّم صدها هزار نفر از سربازان قدیمی به خانه بازگشتند تا زندگی خود را از سر بگیرند. تلاش آنها برای یافتن تکّه­‌زمینی برای ساختن خانه و به ­راه انداختن شغل با جریان تولید انبوه اتومبیل مقارن شد که سبب مهاجرت عظیم مردم از شهر به حومه‌­ی شهر گردید. در سال 1948 با استفاده از تلویزیون تبلیغ محصولات عمومی شد و عصر مشتری­‌مداری شکل گرفت و همزمان با به وجود آمدن خانوار­های جدید در شهر­ها و حومه­‌ی شهرها مراکز خرید و سوپرمارکت‌ها گسترش یافتند.

جِی. ال. هادسن، نورثلند مال

دهه­‌ی 1950 ــ زایش صنعت مراکز خرید
طیّ سال‌های 1950 تا 1954 حومه‌­ی شهرها هفت‌­برابر سریع‌تر از شهرها رشد کردند و برای همیشه نظام و سیمای فیزیکی و اجتماعی آمریکا را تحت تأثیر قرار دادند. جامعه‌­ی جدید کنونی نیازمند سیستم خرید و فروش جدیدی بود که به تبعِ آن صنعت فروشندگی و مراکز خرید نوین شکل گرفتند. مراکز خرید جدید بر خلاف نمونه‌­های ساده­‌ی دهه­‌ی 1930، مجموعه‌­ای از دپارتمان‌ها و فروشگاه­‌ها و واحدهای استیجاری شخصی بودند. در سال 1950 مرکز خرید نورث­گیت در سیَـتِل احداث شد. این پروژه که نمونه‌­ی تمام و کمال یک مرکز تجاری بود خیلی زود به اُلگویی برای سایر مراکز خرید تبدیل شد.
در سال 1954 فروشگاه دپارتمانی جِی. اِل. هادسن، نورثلَند مالِ خود را در حومه‌­ی دیترویت در میشیگان افتتاح کرد. این پروژه شامل 65,000 متر مربّع فضای فروشگاهی به ­اضافه­‌ی 55,000 متر مربّع فروشگاه هادسن است که خواروبارفروشی کْـرُگِر (Kroger) و فروشگاه مبلمان کْرِسْـگی (Kresge) را نیز در بر می‌­گیرد. در سال 1956 دِیتـن­ هادسـن (Dayton Hudson) ساؤث­دِیل مال خود را در ادینا، حومه‌­ی مینیاپولیس در مینِسوتا، احداث کرد. این پروژه که از طرّاحی‌های ویکتور گْـرون و شرکاء (Victor Gruen & Associates) است، اصول متداول طرّاحی مراکز خرید را دگرگون نمود و بر خلاف نمونه‌­های معمول که ترکیبی از یک فروشگاه دپارتمانی یک­‌طبقه و راه‌روهای سرپوشیده بودند، ساؤث­دِیل مال دو فروشگاه دپارتمانی و دو طبقه­ مغازه‌­ی استیجاری داشت. این فروشگاه سرپوشیده دارای امکانات تهویه و گرمایش و سرمایش بود و برای اطمینان از دسترسی یکسان به فروشگاه­‌های هر دو طبقه، فضای پارکینگ نیز به دو بخش

ساؤثدِیل مال

تقسیم شد که نیمی از آن برای طبقه‌­ی اوّل و نیمی دیگر برای طبقه‌­ی دوّم استفاده می‌­شد. این مرکز خرید برخلاف مطالعات سال 1952 میناپولیس، که میانگین روزهای خرید در سال را 126 روز اعلام کرده بود، امکان خریدی راحت در تمام طول سال را فراهم ­نموده و اندکی پس از افتتاح به قطبی برای جذب سایر امکانات تبدیل شد و تسهیلاتی چون ساختمان‌ها، ادار­ات، یک سوپرمارکت، پیست، تعدادی فروشگاه، یک بیمارستان، ساختمان پزشکان و چندین آپارتمان در جوار آن ساخته شدند. ساؤث­دِیل مال نشان داد که مراکز خرید توانایی زیادی در جذب قوای اقتصادی شهر به حومه­‌ی شهر دارند. در سال 1956 دولت فدرال مشارکت خود را در احداث بزرگراه‌­های بین ایالتی تا 90 درصد از کل بودجه افزایش داد و توسعه­‌ی بزرگراه‌­ها، دسترسی به مراکز خرید حومه‌­­ی شهر را آسان نموده و منجر به پیشرفت آنها شدند. در سال 1957 مرکز جِی. سی. پِنی (J. C. Penney) که از زمان افتتاحش در سال 1902 یک فروشگاه فقط نقدی بود، شروع به فروش اعتباری اجناس خود نمود. خرید اعتباریْ قدرت خرید مشتریان را بالا برده و سبب رشد و توسعه‌­ی مراکز تجاری گردید و به دنبال آن در سال 1957 شورای بین­‌المللی مراکز خرید، آی­سی­اس­سی (ICSC: International Council of Shopping Centers)، تأسیس شد. این سازمان به عنوان نهادی متشکل از مجریان و صاحبان مراکز خرید فعّالیت نموده و با استفاده از تجربیات آنها به تبیین استانداردهایی برای رشد و پیشرفت این صنعت پرداخت. در اواخر دهه­‌ی 1950 در این مجمع 2640 مرکز خرید با میانگین مساحت 460,000 متر مربّع در غالب یک یا دو فروشگاه فعّالیت می­‌کردند.

ؤاتِر تاؤِر پْلِیس

دهه‌­های1960 و 1970 ــ دوران رشد و نفوذ
مهاجرت به حومه‌­ی شهرها امکان گسترش بدون محدودیّت مراکز تجاری را فراهم نمود. در سال 1960 مراکز خرید و فروشگاه‌­ها در حال پیشرفت بودند. اقتصاد آمریکا وارد چرخه‌­ای باورنکردنی از رشد شده بود و هر نوع فعّالیت اقتصادی و تجاری با موفّقیت روبه‌­رو می‌­شد. طبق مطالعات آی­سی­اس­سی طیّ شش سال 8420 مرکز خرید ساخته شد و بعد از گذشت دو سال این آمار به 11580 واحد رسید. در دهه­‌ی 1960 مجلس قانون‌گذاری فدرال، قانون تثبیت خصوصی قیمت‌ها، که به تولیدکنندگان امکان می­‌داد قیمت اجناس خود را در فروشگاه‌­های سنّتی در بالاترین حد نگه­‌دارند، لغو کرد. عصر مصرف­گرایی و تبلیغات با رشد روزافزون حومه­‌ی شهر همراه شد و پیشرفت فروشگاه­‌ها در دهه‌­های 1960 و 1970 نیز ادامه یافت و مسئله‌­ی تبلیغات و شهرت جهانی در میان مراکز خرید مطرح شد و گسترش این صنعت را سبب گردید. روند توسعه­‌ی شهرهای جدید در سایر شهرها و ایالت‌ها نیز ادامه یافت و کم­کم تیپولوژی جدید خرید، مسیر فروشگاه­‌ها را دوباره به سمت مراکز شهرها متمایل کرد، تا از این طریق روحی تازه به مراکز شهری، که اکنون متروک و سوت‌­و‌کور شده بودند، دمیده شود. پیرو همین جریان در سال 1962 ویکتور گْـرون (Gruen) میدْتاؤن پلازا را در روچستر نیویورک

کانتری کلاب پلازا

میزنِر پارک در فلوریدا نمونه‌ی یک خیابان مرکزی

دهـه­‌ی 1980 تا کنـون
حمل‌­و‌­نقل عمومی، جهانی‌­شدن و اینترنت تغییر عظیمی در زندگی و همچنین در فروشگاه‌­ها به ­وجود آورد. مردم از مصرف کلان به صرفه­‌جویی روی آورده و تحوّلی بزرگ در صنعت توریسم، مسافرت، خرید و فروش و احداث فضاهای خاص و ساختمان‌های ویژه به­ وجود آمد. مصرف­‌کنندگان نیز به مراتب آگاه‌­تر شدند. خرید مقایسه‌­ای، گزارش‌های نظرسنجی از مشتریان، مراکز خرید ارزان قیمت (حرّاجی‌ها)، فروشگاه‌­های بزرگ و اکنون اینترنت، رقابت روزافزون را در میان فروشندگان بر سر قیمت و کیفیّت به وجود آورده است. مجریان طرح‌های تجاری به احداث فروشگاه‌­های زنجیره­ای روی آوردند. بدین­‌ترتیب از تعداد فروشگاه‌­های سنّتی که بیشتر شامل فضاهای استیجاری و مغازه‌­ها می‌­شدند، کاسته شد. تحوّلاتی در نوسازی خیابان اصلی مرکز شهر و فضاهای فروشگاهی سنّتی به‌­وجود آمد. دولت‌مردان نیز برای تأمین تسهیلات و فضاهای جانبی چون پارکینگ مشارکت بیشتری کردند. در دهه‌­ی 1990 مراکز تفریحی شهرها در سطح جهانی رشد کردند؛ به عنوان مثال مرکز خرید و تفریح مردم بوداپست مجارستان دونا پلازا (Duna Plaza) است ــ یک مجتمع تجاری و تفریحی، شامل یک زمین سرپوشیده برای ورزش‌­های یخی و 9 پرده‌­ی سینما. این اوّلین پاساژ بزرگی است که در میان انبوه مراکز تجاری این شهر ساخته شده. به‌­تدریج چنین مجتمع‌هایی در سایت‌های صنعتی و فرسوده‌­ی اروپا و آسیا نیز ظاهر شدند. در این دوران نیز المان‌ها و عناصر موفق در طرّاحی فروشگاه­‌ها در حال تغییر و تحوّل بودند. پیش از این اگر کسی دو یا سه مرکز خرید خوب و موفّق داشت باز هم در صورت امکان پروژه‌­ای دیگر احداث می‌­کرد در حالی که اکنون از سرعت احداث مجموعه‌­های تجاری کاسته شده و تمرکز و تأکید فروشندگان و صاحبان مراکز خرید به جذب نسل جدید مصرف­‌کنندگان و بهره‌­وری و سوددهی بیشتر مستغلّات موجود معطوف شد. در این دوران حمل­‌و‌­نقل و ارتباط فضاهای شهری و عمومی با فضاهای خصوصی به یکی از اصلی‌­ترین مسائل طرّاحی تبدیل شدند.
در اکثر کشورهای جهان سوّم استفاده از اتومبیل شخصی رواج یافت. مسیر تردّد و گردش اتومبیل‌ها و حمل‌­و‌­نقل عمومی، آلودگی‌ها، پارکینگ و نظایر این‌ها نیازمند تدابیر جدید و بهتری در طرّاحی فضاهای شهری بودند. پایداری محیطی و مصرف بهینه‌­ی انرژی نیز به عناوین اصلی در طرّاحی فضاهای عمومی، به­‌خصوص فروشگاه­‌ها تبدیل شدند؛ به­‌ویژه در اروپا تکنیک ساختمان‌های سبز از ضروریات پروژه­‌های کلان و سرمایه­‌گذاری‌های عمومی شد. در آسیا نیز پایداری زیست­‌محیطی، بسیار مورد توجّه قرار گرفت، تا حدّی که در پروژه‌­های دولتی و نیمه‌­دولتی رعایت اصول معماری پایدار الزامی گردید تا اختیاری و در کل در این دورانْ نظریات جدیدی در رابطه با مسائل فنّی و بازیافت حرارت، کنترل آب، سیستم‌های انرژی خورشیدی، مولّدهای برق و سیستم‌های تهویه و خنک‌­کننده‌­ی مرکزی در طرّاحی پروژه‌­های بزرگ تجاری در سراسر جهان به­‌کار گرفته شد.

بازار عثمانی در استانبول

تاریخچه‌­ی بازارهای اسلامی
یکی از ویژگی‌های فرهنگ اسلامی که چندان مورد توجه قرار نگرفته، مهاجرت و جابه‌­جایی فوق­‌العاده‌­ی مسلمانان است. سفر در بیابان‌ها و سرزمین‌های خشک و بی­روح، حتی امروزه هم مسافران خاورمیانه را دل‌گیر و دلواپس می‌­کند. دین اسلام در سرزمینی ظاهر شد که در داد و ستد بین یمن و مدیترانه تجربه­‌ی چندقرنی داشت. و اسلام بر انسانی وحی شد که پدرش تاجر بود و خود دستِ­کم یکبار همراه کاروان تجاری راهیِ سوریه شده بود. سپاهیان اسلام از همان قرن اول هجری به بعد مناطقی از پیرِنه تا گذرگاه‌­های آسیای مرکزی را زیر سیطره‌­ی خود درآوردند و کاروان‌های تجاری این سرزمین‌های پیرامونی را بیشتر از پادگان‌های نظامی و حاکمان، تحت نظارت دارالاسلام درآوردند. گسترش صلح­‌آمیز اسلام در نواحی ساحلی هند، جنوب شرقی آسیا و آفریقا بر اثر گشایش راه­‌های تجاری به­‌دست بازرگانان صورت گرفت. مسلمانان با انتخاب موقعیت‌هایی مناسب برای ایجاد شهرهای جدید، تأثیر به‌­سزایی در ارتباطات بازرگانی و نظامی داشتند. اسلام علاوه بر سنّت بازرگانی دیرآهنگ، اشتیاق و علّت دیگری را نیز در مسلمانان برای سفر برانگیخت و آن هم اجرای مناسک حج و زیارت مکه و سایر اماکن مقدّسِ شبه­‌جزیره‌­ی عربستان بود. در تعالیم و آموزه‌­های اسلام، فعّالیت‌های تجاری و مذهبی به هیچ وجه از هم جدا نبودند. از این رو مسلمانان از همان ابتدا، هنگام سفر ِحج اجناسی خریداری و با فروش آنها هزینه‌­ی سفر خود را تأمین می­‌کردند. در قرن دوم هجری زیارت اماکنی در جنوب عراق مثل آستان مقدّس حضرت علی (ع) و فرزندان ایشان امام حسـن (ع) و امام حسین (ع) رواج یافت و در مناطق دیگر اسلامی هم مقابر اولیاءﷲ مسلمانان را به خود جذب کرد. بنابراین در سرزمین‌های اسلامی مسلمانان به دلایل بازرگانی، مذهبی و تعلیمی مدام در رفت و آمد بودند. در این دوران و با شرایط سخت راه‌­ها، بازارهای شهری که در دل شهرهای اسلامی قرار داشتند بهترین سرپناه و محلی امن بودند که در آنها آب و غذا نیز به­‌وفور در دسترس بود. همچنین بازارها مناسب‌ترین مراکز برای ساخت انواع اجناس به‌­خصوص ظروف کوچک و نفیس به شمار می‌­رفتند، و کالاهایی که فرآیند ساخت و تولیدشان دشوار بود در حومه‌­ی شهر تولید و عرضه می‌­شدند. اسلام جهانی را به ارث برد که تجهیزات نظامی، راه‌­های بازرگانی و مراکز تجاری در آن فراوان بود و تمامی آنها در دوران اسلامی هم همان وظایف پیش از تشکیل دارالاسلام را بر عهده داشتند. استفاده از منازل چاپاری و اسب چاپار و پیک با منزل بین دو مرکز چاپار از مدت‌ها پیش در زمان کوروش کبیر هخامنشی به راه افتاده بود و به تعبیر هِرودوت «یکی از اختراعات ایرانیان این بود که در فواصل مختلف در جاده‌­ها ایستگاه‌­هایی با میهمانخانه‌­های باشکوه بر پا کرده بودند، و جاده­‌ها همواره ایمن بود چون همیشه در آنها تردد صورت می­گرفت. تعداد منازل یا پستخانه‌­های جاده­‌ی ساردیس به شوش 111 دستگاه بود.» اما درباره‌­ی معماری این میهمانخانه‌­ها اطلاعاتی در دست نیست و احتمال می‌­رود که با گِلِ رس و خشت ساخته می‌­شدند، و چون این مواد عمر کوتاهی دارند امروزه در جای این بناها جز تلّی از خاک چیزی دیده نمی‌­شود. درباره‌­ی شبکه­‌ی راه‌­ها هم اطلاعات پراکنده­‌ای در دست است و در عرض شش قرن از زمان هرودوت تا دوره‌­ی رومی‌ها، ابریشم از راه خشکی و از راه‌های امپراتوری ساسانی، از چین وارد مناطق شمال بین­‌النهرین می‌­شد و از آنجا به روم می­رفت و یا ادویه و عطریات از هند و یمن و از راه واحه‌­های غربی عربستان وارد و از آنجا از راه شهرهای کاروانی بَطراء (یا پِترا)، تَدْمُـر (یا پالمورا) و دورا­ـ­اِئوروپوس به روم ــ و بعدها به قسطنطنیه ــ منتقل می­‌شد. از نوشته­‌های مورّخان و جغرافیدانان جهان اسلام بر می‌­آید که بازار، در کنار مسجد جامع و حمام از عناصر اصلی شهر اسلامی برشمرده می‌­شد. از آنجا که آسیای مرکزی تا دوره­‌ی هخامنشی شهرنشین‌­تر از حوزه­‌ی مدیترانه بوده، باستانشناسان شوروی ثابت کرده‌­اند که عمارات و کارکرد بازارهای شهرهای شرقی آسیای مرکزی در توسعه و تحول بازارهای اسلامی سهمی به‌­سزا داشته‌­اند، اما پیگیری تأثیرات آنها هنوز دشواری‌هایی دارد. معماری بازار اسلامی سه عنصر شاخص دارد: شبکه­‌ای از خیابان‌های سرپوشیده، بناهای مسقّف و دروازه‌­دار در میانه‌­ی آن و «خوان‌ها» که معادل شهری کاروانسراها بودند. هر آبادی و شهر اسلامیِ دارای بازار معمولاً چندین حمام داشته است. مناطق بازاری جزء ملزومات بوده است. نکته­‌ی مهم و گفتنی اینکه در تمامی شهرک‌ها یک بازار مرکزی با خیابان‌های سرپوشیده، خوان، دروازه‌­ی ورودی (که شباهنگام بسته می‌­شده) و یک حمام وجود داشته که همگی پیرامون مسجد جامعی گرد آمده بودند، درحالیکه در شهرهای بزرگ و مراکز ایالات تعدادی محلات وجود داشت که در هر کدام از آنها این عناصر همچون بازار مرکزی به موازات راه‌­ها، در چارسوق گرد می‌­آمدند و اصطلاح چارسوق در بازارهای جهان اسلام یک مفهوم مشترک بود: واژه­‌ی عربی سوق یعنی خیابان‌های سرپوشیده­‌ی بازار و به عبارتی دیگر یعنی «بازار»؛ و اصطلاح ترکی چارَسی به کل مجموعه‌­ی بازار گفته می‌­شد. در سرزمین‌هایی که بخشی از جهان باستان و بازمانده­ی آن به حساب می­‌آمدند، بازارها معمولاً پیرامون مسجد جامع با همان آرایش دقیق ایجاد می‌­شدند و کارکردی چون کارکرد آگورای جهان باستان با بناهای پیرامونی و خیابان‌های رواقدار داشتند. نحوه‌­ی توزیع مال­التّجاره نیز قابل ملاحظه بود: ظروف در اطراف مسجد جامع فروخته می‌­شد؛ عرضه‌­کنندگان شمع و عود و کندر مستقیماً در کنار مسجد قرار می‌­گرفتند و در معیّت آنها کتاب‌فروشان، فروشندگان لوازم‌­التّحریر، مجلِّدان و صحّافان و صرّامان قرار داشتند. صنف بزّازان و لباس‌­فروشان هم بازارهای خاص خود را داشتند ولی بازار پارچه‌­های نفیس و خز و

سایر اجناس گران‌بها مجزا بود. بازارهای گوناگون از بازار اثاثیه‌­ی منزل گرفته تا بازار ابزار و وسایل آشپزخانه و اجناس پیش پا افتاده، تا حاشیه‌­ی شهر یا دروازه و باروهای آن امتداد داشتند. نزدیک‌ترین بازار به حاشیه­‌ی شهر که کاروان‌ها در آنجا جمع می‌­شدند، ابزار و یراق‌­فروشان و آهنگران و سایر فروشندگان و پیشه­‌ورانی بودند که نیازهای کاروان‌ها را بر می‌­آوردند: یعنی سَرّاجان که زین می­‌ساختند، یراق‌­فروشان که رکاب و مهمیز و سایر ابزار آهنی می­‌فروختند، و فروشندگان گونی و طناب، چادر و لوازمی که مسافران سفرهای طولانی به آن نیازمند بودند.
اَسواق جهان اسلام همچون جهان باستان معمولاً سرپوشیده بود و به­‌طور کلی می­توان گفت که بام آنها مرکب از خاک کوبیده شده، گل و چوب بود و بخش طاقگان و یا گنبدهای آنها با سنگ و آجر ساخته می‌­شد؛ بازار کاملی که شامل همگی این خصوصیات باشد، پیش از سده­‌ی پانزدهم باقی نمانده است. معمولاً بازارهایی هم وجود داشتند که در فضای آزاد روی آن‌ها را با سایبانِ کرباسی و یا چادر می­‌پوشاندند و مواد خوراکی و لوازم زندگی روزمره را در آنها می‌­فروختند. این نوع بازارها را در جاهای خاصی برپا می‌­کردند و قابل انتقال به جاهای دیگر بود. از استثناهای درخور، بازارهای اسب­فروشیِ ممالیک قاهره و حلب بود، و چون اسب در نزد اشرافیت نظامیِ ممالیکْ اعتباری چشم‌گیر داشت، در داخل دیوارهای شهر و دامنه­‌ی اَرگِ آن خرید و فروش می­‌شد. تفکیک اجناس و تجارت امتعه نیز از ویژگی‌های بازارهای اسلامی بود و منشأ در ایام کهن داشت و شبیه بازارهای بیزانس در قرون وسطی بود: ابن بطوطه در قرن هشتم هجری از قسطنطنیه دیدن کرد و گزارش داد که بازارهای آن بر طبق اجناسی که در آنها فروخته می‌­شود، سامان یافته است. همچنین دریافت که هر بازاری را دروازه‌­هایی است و این دروازه‌­ها شب­‌هنگام بسته می‌­شوند. این نکته از خصوصیات یک بازار اسلامی بود و معمولاً قیصریه نامیده می‌­شد، قیصریه اصولاً یک سرسرای مستطیلیِ سرپوشیده دارای طاقگان و اغلب گنبددار (مثل مورد ترکیه‌­ی عثمانی)، همراه با دری در یک یا چند جهت آن بود که شب‌ها برای امنیت بیشتر بسته می­‌شدند. نام آن یادآور بازار سرپوشیده­‌ای بود که ژولیوس سزار در اَنطاکیه برپا کرد و بیزانسی‌ها آن را کایسارِئا (Caesarea) می­‌نامیدند. امنیت بازار بسیار اهمیت داشت. قیصریه‌­های عثمانی که بدستن (bedesten) نامیده می‌­شد مثل اتاق‌های داخلی بود که در دل بازارها جا داشت. در این اماکن مثل بِرلینگتن آرکِید (Burlington Arcade) امروزیِ لندن اشیاء نفیس خرید و فروش می‌­شد: اجناسی از قبیل احجار کریمه، جواهرات و منسوجات گران‌بها، طلا و نقره هم طبعاً با سایر فعّالیت‌های مالی همچون مسکوکات، مالیات‌­بندی و صرّافی پیوند خورده بود. از این رو قیصریه اغلب مرکز مالی حکومت برشمرده می‌­شد و در آنجا مالیات‌ها و عوارض گردآوری، و وجوه برای نگهداری نهادهای شهری توزیع می­‌گشت. البته در اینجا نمی‌­توان این قیصریه را با قیصری‌ه­­ای که شاه­‌عبّاس اول در یکی از پایانه‌­های میدان شاه برپا کرده بود، انطباق داد. در این بنا کاروانسراهای شاهی قرار گرفته بود، با بالاخانه­‌های تزئین شده که مشرِف به میدان بود و مغازه­‌هایی داشت که در آن منسوجات نفیس ابریشمی که بخشی از برنامه­‌ریزی‌­های اقتصادی دولت بود، فروخته می‌­شد. انبارها پس از سوق‌ها و قیصریه‌­ها از مهم‌ترین عناصر بازار اسلامی برشمرده می‌­شد. انبار که نامه‌ای گوناگونی داشت و خوان یکی از معمولی‌­ترین آنها بود، اصولاً یک ساختمان مستطیلی و یا مربّعی دو یا سه طبقه با یک ورودی بود. طبقات بالا، بالاخانه‌­هایی با اتاق‌های یک اندازه با پنجره‌­هایی رو به بازار بودند. ولی عوامل تاریخی و منطقه‌­ای، چندگونگی و تنوع زیادی را در بام­بندی آنها و سایر جزئیات پدید آورده بود. اتاق‌های بازرگانان در طبقات بالا قرار داشت، و طبقه­‌ی پایین خاص اصطبل و مغازه‌­ها و یا انبارهای بزرگ برای امتعه‌­ی کلان بود؛ تکمیل خوان‌ها در شهری از شهرهای اسلامی در یک زمان معین، مبیّن سعادت و وفور نعمت در آن شهر بوده است. امروزه در بیشتر شهرهای اسلامی از خوان‌ها که در مرکز بازار قرار دارند برای انبار کردن استفاده می‌­کنند و تاجران از آن برای سکونت و یا تولید بهره نمی‌­گیرند.
در کل با توجه به آنچه که گفته شد می‌توان این‌چنین نتیجه گرفت که:
ــ در آرایش بازارهای اسلامی نوعی سلسله­‌مراتب اسکان حاکم است و عجیب اینکه این ویژگی از شمال آفریقا تا هند دیده می‌­شود. مواد غذایی را معمولاً در فضای آزاد می‌­فروشند و نمونه‌­ی آن ریصانی در مراکش است.
ــ پلان معیار بازار، شبکه­‌ای از سوق‌های پوشیده با طاق‌گان‌ها، گنبدهای بلند و فضای باز در نقاط تقاطع را در بر می‌­گیرد.
ــ بازار آسیای مرکزی معمولاً با دیواری محصور می­‌شود، مثل بازار بخارا که دیوار آن اخیراً ساخته شده است.
ــ بازار یکی از کهن‌ترین ویژگی‌های شهر اسلامی است و مرکز بازرگانی شهر را به مسجد، حمام، خان و مدرسه متصل می­‌کند؛ یعنی شهری مینیاتوری که مرکب از چندین و چند کوچه و زوایای متقاطع است.
ــ هر جنسی برای خود بازاری دارد مثل بازار ادویه، بازار چرم، بازار آهنگران.
ــ هر مغازه جزئی از سوق را به خود اختصاص می‌­دهد و مغازه داران از دیوارها برای نمایش کالاها استفاده می‌­کنند.
ــ خیابان‌های طاقدار با روزنه‌­هایی در مرکز هر دهانه، فضایی خنک و ملایم را در ایام گرما تدارک می­‌بینند.

طراحی فضاهای تجاری (اصول و مبانی معماری)، انتشارات هنرمعماری، 1391
نویسنده: الناز رحیمی

منتشر شده در : چهارشنبه, 24 می, 2023دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: