
سه روز از زندگی یک بنای 400 ساله (خانه ی بخردی)
(تحریریه ی هنر معماری)
مرتضی بخردی، متولد اصفهان و دانشآموخته ی رشته های معماری داخلی و مرمت آثار تاریخی است. در آستانه ی هفتاد سالگی، بیش از نیمقرن در زمینه ی معماری داخلی و مرمت تجربه دارد و به مدت سی سال در دانشگاه هنر اصفهان به تدریس هنرهای زیبا و مرمت ابنیه ی تاریخی پرداخته است. وی همچنین مؤسس و صاحب اولین نگارخانه ی شهر اصفهان (گالری کلاسیک اصفهان) می باشد. مرتضی بخردی از سال ۱۳۷۸ به مدت پنج سال به مرمت و بازسازی خانه ی تاریخی بخردی، به منظور تبدیل آن به یک اقامتگاه سنتی، پرداخت.
مقدمه
در بافت سنتی شهر اصفهان، در خیابان عبدالرزاق و در محلهی قصر جمیلان (جبهه ی شمال غربی شهر)، تعداد زیادی خانههای زیبا متعلق به دوران صفویه، قاجار و پهلوی اول وجود دارد که بسیاری در معرض ویرانی قرار گرفتهاند. در این میان، خانهای 400 ساله متعلق به دوران صفوی وجود دارد که مرمت شده و تبدیل به فضایی اقامتی ـ توریستی گشته است. در سایت خبری سی. ان. ان.، این خانه جزء 5 مکان برتر ایران که کمتر معرفی شدهاند نامبرده شده و در توصیف خانه اینگونه ابراز کرده اند: «این خانه ی 400 ساله در زمان صفویان بنا شده و دارای 4 اتاق اقامتی برای مسافران میباشد. این خانه، قدیمی ترین خانه ایست که در ایران مرمت شده و مرمت و احیای هنرمندانه ی آن توسط مرتضی بخردی در طول 5 سال انجام شده است». فضای اصلی خانه بسیار بزرگ تر از وضعیت فعلی بوده، ولی متأسفانه بسیاری از قسمت های آن تخریب و یا در تقسیمات خانوادگی جدا شده اند. این نوشتار به معرفی این بنا در سه دوره ی گذشته، حال و آینده می پردازد. در بخش گذشته (دیروز)، به تاریخچه ی بنا و وضعیت آن پیش از مرمت می پردازیم، در بخش حال (امروز)، بنای معاصر را تحلیل و سعی در نمایش زیبایی ها و کاستی های تبدیل آن به بنایی اقامتی ـ توریستی مینماییم و در بخش آینده (فردا)، به طرح توسعه ی بنا ــ که آغاز فرایند عمرانی آن با نگارش این سطور هماهنگ بود ــ پرداخته ایم؛ به امید اینکه بتوانیم تصویری از آینده ی بنا نشان دهیم.
دیروز
ساخت بنای این خانه در قرن یازدهم هجری و در زمان صفوی آغازشد و در ادوار بعد الحاقاتی به آن اضافه شده است. این خانه که در دوره ی پهلوی و تا پیش از مرمت، خانهی «جمشیدی فر» نام داشت، در سال 1382 به دلیل داشتن ویژگی های تاریخی و هنری، معماری و فرهنگی در فهرست آثار ملی به شمارهی 9088 ثبت گردید. این بنا در سال 1379 توسط بخش خصوصی خریداری و طی مدت پنج سال مرمت شد و در نهایت، نام بنا به «خانهی بخردی» تغییر یافت. مرتضی بخردی در مورد بنای خانه چنین میگوید:
این خانه از نوع خانههای ایوان دار متعلق به اوایل دوره ی پایتختی اصفهان صفویه می باشد. اینگونه خانه ها اصولاً دارای ایوان در قسمت میانی و تالار اصلی در جبهه ی شمالی ایوان و اتاق ها در طرفین شرقی و غربی آن بوده اند. از این شیوه ی معماری در خانه های قدیمی اصفهان بهخصوص در محله ی جلفا تعداد قابل توجهی شناخته شده و شاید قدیمی ترین نمونه از این فضای معماری را بتوان در مرحله ی دوم توسعهی کاخ چهلستون، در جبهه ی شرقی کاخ، شناسایی کرد. تزئینات خانه ی تاریخی بخردی دارای اصالت، خلوص و سادگی سبک معماری اوایل دوره ی صفویه هستند.
بنابر گفته ی ایشان، برای مرمت خانه در ابتدا سعی بر پاک سازی سبکی بنا شد؛ بدین معنی که عناصر و الحاقات دورههای بعد از صفوی حذف شوند تا اصل بنای صفوی خود را نشان دهد. پس از حذف الحاقات و بیرون کشیدن بنای اصلی، برنامه ریزی برای فضاهای مختلف و چگونگی تبدیل خانه به فضای اقامتی شروع شد. تعدادی از فضاها کارکرد اصلی خود را حفظ کردند و تعدادی دیگر کاربری جدید و متناسب با نیازهای فضایی اقامتی پیدا کردند. در حین مرمت، اولویت نخست، اجتناب از هرگونه آسیب رسانی مجدد به اصل بنا و پایبندی اخلاقی به آن در همه مراحل کار بود. بنابراین در تغییر کاربریها به مناسبترین شیوه، مکانهایی انتخاب شدند که با شرایط اولیه هماهنگی بیشتری داشتند.
امروز
پس از مرمت و تلاش های معماران، بنایان و متخصصین، امروزه این خانه جزء یکی از زیباترین مکانهای اقامتی در ایران شناخته شده است. خانه ی تاریخی بخردی تنها و اولین خانه ی تاریخی دوره ی صفویه میباشد که به منظور اقامتگاه سنتی در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. همان طور که گفته شد این خانه ی 400 ساله در زمان صفویان بنا شد و در حال حاضر دارای 4 اتاق برای اقامت مسافران است که سالانه مسافران زیادی در این اقامتگاه زندگی در فضای دوران صفوی را با امکانات مدرن تجربه میکنند. قسمتهای مختلف بنا شامل موارد ذیل میباشد:
ورودی اصلی
این بنا دارای دو ورودی است که ورودی اصلی در ضلع شمالی، نزدیک به خیابان اصلی (سنبلستان) و در انتهای یک بن بست قرار دارد. ورودی این خانه برخلاف ورودی دیگر در این بن بست، 60/2 متر پایینتر از سطح کوچه است و این اختلاف ارتفاع بنا را از سایر خانهها متمایز مینماید. در واقع، «تفاوت» در فضای شهری عاملی متمایزکننده است و هنگامی که در قسمت ورودی باشد، حس دعوت کنندگی را نیز منتقل می کند. در فضاهای شهری با ایجاد تفاوت در برخی فضاها، هم می توان آنها را شاخص تر کرد و هم فضای شهری را از یکنواختی و سکون درآورد. البته باید در نظر داشت که تنوع فضایی هم می تواند بهصورت متناسب و از لحاظ بصری، چشم نواز باشد و هم می تواند بدون منطق و بیش از حد باشد که نظم و هماهنگی بصری فضای شهری را از بین می برد ــ مشکلی که متأسفانه در شهرهای امروزی با آن مواجه هستیم.
بنابر اصل درونگرایی در معماری سنتی اقلیم گرم و خشک، نمای بیرونی بناهای مسکونی کاملاً ساده و بدون تزئین و نمای درون با تزئینات مختلف آراسته می شود. از اینرو نمای این بنای مسکونی نیز ساده و بدون تزئین بوده ولی پس از مرمت به وسیلهی فرمهای سادهی گچی، سعی شده تا در عین حفظ اصالت بنا، جذابیت بیشتری به ورودی آن داده شود. در گذشته این نقش بر عهدهی هشتی و تزئینات موجود در آن بود.
نکته ی جالب توجه دیگر، قرارگیری عناصر گوناگون در ورودی بناست که همانند یک «دستگاه»، فضای ورودی را تشکیل داده اند. همان طور که در تصویر مشاهده می شود ورودی بجز درب اصلی، سکوها و پلکانی دارد که حریم آن را مشخص می کنند و کاربریها گوناگونی به ورودی میبخشند. در واقع حریم ورودی از بیرون خانه آغاز می شود (برخلاف خانه های امروزه که درب ورودی بهصورت مستقیم با کوچه یا خیابان در ارتباط است) و هیچ گونه حریمی ندارند. در گذشته، سکوهای اطراف خانه های سنتی، محلی برای نشستن و ایجاد ارتباط بیشتر بین افراد محله بودند، اما در بناهای امروزی توجه به ایجاد چنین مکان هایی برای ارتباط بیشتر افراد یک منطقه یا یک مجموعه ی مسکونی در نظر گرفته نمی شود و افرادی که در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند، بهندرت باهم ارتباط دارند.
فضای هشتی اصلی
پس از ورود به داخل بنا با فضای هشتی زیبایی رو برو میشویم. اصولاً فلسفهی وجودی فضای هشتی در خانههای سنتی، رعایت اصل محرمیت است که فضای هشتی و راهرو یا دالان متصل به آن مانع دید فرد غریبه به فضاهای خانه می شود و از سوی دیگر، اگر احتیاجی به ورود فرد به فضای خانه نباشد، این فضا میتواند بهعنوان فضای انتظار استفاده گردد و بنابراین باید القاگر حس مکث و سکون باشد. بهعلاوه، وضعیت هشتی بهلحاظ ساختار، معماری و تزئینات گسترده نشاندهنده ی وضعیت خانه و افراد ساکن در بنا و به نوعی نمودی از خانه بوده است، اما امروزه با حذف فضای هشتی، نمای بیرونی بناها این مسئولیت را برعهده گرفتهاند که از نخستین عوارض این تغییر، از بین رفتن آرامش و سیمای شهری است. از دیگر کاربردهای فضای هشتی، «مفصلی» برای تقسیم فضاها بوده است و درگذشته دو نوع هشتی وجود داشت: نوع اول، هشتیهای عمومی بودند که درب ورودی سه یا چهارخانه به آنها باز می شد و نوع دوم، هشتیهای خصوصی که تقسیمکنندهی فضاهای اصلی خانه ها بودند. در نقشهی این خانه، قبل از مرمت، فضای هشتی با فرمی نامنظم و بهصورت مخروبه بود و توسط پلکانی به طبقهی بالا راه داشت.1 پس از مرمت فضای هشتی بهشکل هشتضلعی منتظمی درآمد و پلکان درون آن از میان برداشته شدند. این فضا پس از مرمت بهصورت فضایی نیمهتاریک و نیمهروشن درآمده و تزئینات کاشیکاری و آجرکاری در نورگیر آن همراه با عناصر تزئینی داخل فضا، فرد را مجذوب خود میکند. از طرفی دیگر، زیبایی و جذابیت این فضا، حس کنجکاوی انسان را برمیانگیزد و فرد را به دیدن دیگر فضاها مشتاق میکند.
آشپزخانه
در پلان اصلی، پس از فضای هشتی، دالانی به سمت حیاط قرار داشت که سقف آن بهصورت طاق و تویزه بوده و دالان، قسمتی از سلسله مراتب ورود به خانه بوده که به حیاط اصلی و قسمتهای عمومی بنا متصل میشده است. همان طور که در ابتدا اشاره شد، بسیاری از فضاهای بنای اصلی تخریب و یا در تقسیمات وراث خانوادگی جدا شده بودند. از اینرو، برای کاربری جدید، نیاز بود تا یکی از فضاها به فضای آشپزخانه و یا فضایی به این منظور تغییر کند که در این بنا با توجه به مناسب بودن فضای دالان، این قسمت برای آشپزخانه انتخاب شد. از آنجایی که بهلحاظ دسترسی، فضای آشپزخانهی یک اقامتگاه باید دارای دسترسی مستقیم به یکی از دربهای ورودی باشد تا مواد اولیهی خریداری شده، بدون واسطه به قسمت آشپزخانه برسد و همچنین دسترسی نزدیک به پذیرایی و امکان تهویهی مناسب بهمنظور جلوگیری از پخش شدن بوی مواد غذایی به فضاهای دیگر را داشته باشد، طرح جدید، با در نظر گرفتن تمامی این موارد مجددا احیا گردید.
حیاطها و فضای سبز
در اقلیم گرموخشک قرارگیری حیاط و فضای سبز درون خانه، از یک سو، بهدلیل شرایط اقلیمی و از سوی دیگر، بهدلیل احترام و توجهی بوده که به کیفیت زندگی انسان ها گذاشته می شده است. حضور طبیعت در خانه و داشتن دید به همه ی اتاق ها و فضاهای اصلی مهمترین نیاز انسان، یعنی آرامش را به ارمغان میآورد. از طرف دیگر، وجود برخی فضاها با حضور طبیعت معنا می یابد و بدون وجود آن ، بسیاری از فضاها مفهوم خود را از دست می دهند. مثلاً اگر حیاطی وجود نداشته باشد، فضایی به نام ایوان تعریف نمی شود، در حالی که حذف فضاهای دیگر اختلالی در بخش ها ایجاد نمی کند و تنها ممکن است نیازی از نیازهای انسان برطرف نشود. بهطور کل، می توان گفت کیفیت فضایی تمام قسمت های خانه به حضور طبیعت (نور، گیاه، صدا، بو، دید و منظر) بستگی دارد.
حیاط اصلی خانهی بخردی بهشکل مستطیل است و یک حوض در میانه و دو تا باغچه در اطراف آن قرار دارد. حوض این خانه، همانند اکثر حوض های دوران صفوی بهشکل مستطیل ساخته شده، ولی در دوران قاجار بهشکل کنونی در آمده است و حوض دوران قاجاری با ترکیب هندسی خاص خود، جلوهی زیبایی به حیاط مستطیل شکل خانه بخشیده است. همان طور که پیشتر گفته شد، در قدیم، این بنا به فرم حیاط مرکزی بوده که متأسفانه در حال حاضر، تنها ضلع شمالی کامل مانده و جبهههای دیگر از بین رفتهاند. همچنین، در انتهای ضلع جنوبی چند اتاق مخروبه قرار داشت که در هنگام مرمت تخریب و به جای آن دو اتاق برای اقامت مسافران ساخته شد. پس از ساخت این چهار اتاق، حیاط خلوتی که دارای حوضی بهشکل هشتضلعی و باغچهای کوچک بود برای آنها ساخته شد. جهت حفظ اصل تقارن در بنا هنگام مرمت، یک طاق جناغی، همانند طاق روبروی آن در فاصله ی بین دو حیاط ساخته شد و قرار گیری حیاط خلوت بهگونه ای است که هیچ گونه دیدی از حیاط اصلی و فضاهای جبهه ی شمالی ندارد. در واقع، از طرفی، این گذرگاه حس خصوصی بودن فضای حیاط خلوت و اتاقهای اطراف آن را القا میکند و از طرف دیگر، بر تقارن و زیبایی بنا تاکید خاصی دارد.
ستاوند اصلی
امروزه به فضای میان فضایی باز و بسته «ایوان» می گوییم؛ اما اصولاً، چنین فضایی هنگامی ایوان نامیده می شود که پوشش سقف آن به صورت منحنی (طاق) باشد؛ حال اگر پوشش سقف، مسطح و بهمنظور کنترل بار سقف از ستون در میانه ی دهانهی کار باشد، آن را «ستاوند» می نامیم. در خانه ی بخردی، فضای میان تالار و حیاط از سه طرف بسته و از یک طرف باز می باشد و دو ستون برای کنترل بار سقف ساخته شده است؛ بنابراین نام صحیح این فضا «ستاوند» می باشد. «ایوان» نخستین بار در کاخ های زمان پارتیان ساخته شد، در حالی که «ستاوند» دارای قدمت بیشتری است. این فضا برای اولین بار توسط اقوام «اورارتو»2 در آذربایجان ساخته شد، استفاده از آن بعدها توسط هخامنشیان به اوج رسید و در دوران صفویه این فضا با کمی تغییر در ساختار، مجدداً مورد استفاده قرار گرفت که از نمونه های ستاوند در بناهای صفوی میتوان به ستاوند بنای چهلستون و کاخ عالی قاپو اشاره کرد.
ستاوندِ خانه ی بخردی در ضلع شمالی، جلوی تالار اصلی قرار دارد که بهدلیل قرارگیری در جبهه ی شمالی، دارای عمق 90/4 متر است. این جبهه بیشترین تابش خورشید (نور جنوب) را دریافت می کند ولی عمق زیادش باعث می شود که نور آفتاب به قسمتهای کمتری از آن بتابد و حتی در طول روزهای گرم، قسمت های عقب تر قابل استفاده باشد. افزون براین، عمق زیاد ستاوند با کمک پنجره ها و شیشه های رنگی پنج دری، مانع تابش زیاد نور به فضای تالار می شود و مقدار نوری که با عبور از شیشه های رنگین به تالار می تابد، بهصورت دلپذیری بر پهنه ی آن می نشیند.
ستاوند این بنا بهصورت فراگیر، میان فضاهای اصلی و تقسیم بین آنها قرار گرفته و از همه جهت به فضاهای اصلی دسترسی دارد: از شمال به تالار اصلی، از شرق و غرب به دو راهرو که به اتاق های اطراف و پلکان دسترسی دارند و از طرف جنوب به حیاط اصلی. فضای فراخ ستاوند در شب های تابستان نیز مورد استفاده میباشد. علاوه براین، از لحاظ تزئینات و مصالحشناسی، باید متذکر شد ستونهای ستاوند چوبی هستند و سرستونهای آن مزین به کندهکاری میباشد که سرستونهای چوبی آن همانند سرستونهای چوبی بنای چهلستون و کاخ هشتبهشت در شهر اصفهان میباشند.
تالار اصلی
این تالار مستطیل شکل، در ضلع شمالی بنا قرار گرفته و بهوسیلهی یک پنجدری مشبک به فضای ستاوند اشراف دارد که در اصل بهمنظور پذیرایی ساخته شد و پس از مرمت نیز به همین منظور استفاده میشود. در این تالار، یک بخاری دیواری مقرنسکاری شده به سبک صفوی قرار دارد که مرمت شده و بر زیبایی تالار افزوده است. در واقع، این یکی از فضاهاییست که هنگام مرمت، پاک سازی سبکی در آن انجام شده است. در ادوار بعد از صفوی، روی پنجرههای بالای پنجدری را با گچ پوشانده بودند و گروه مرمتگر با توجه به تقارن در تمام عناصر و فضاها و همچنین بهدلیل کمنور بودن فضای تالار، دریافت که وضعیت تالار در ابتدا اینگونه نبوده و مشخصاً تغییراتی در آن صورت گرفته است. بنابراین با سنداژ کردن قسمتهای قرینه ی طاقچهها، محل قرارگیری پنجرهها را پیدا کردند.
با توجه به مساحت و نوع فضاهای خانه مشخص است که صاحبان آن از افراد متمول جامعه بوده اند ولی در مقایسه با مساحت کل بنا، ابعاد تالار کوچک به نظر میرسد که در بیان دلیل اینگونه تقسیمبندی از لحاظ مساحت دو مورد را میتوان ذکر کرد:
1. تالار اصلی که در حال حاضر باقیمانده، با توجه به اینکه در ضلع شمالی بنا ساختهشده احتمالاً فضای زمستاننشین خانه بوده و تالاری دیگر در قسمت جنوبی بنا قرار داشته است.
2. در خانههای سنتی، نسبت توده (قسمتهای ساختهشده) به کل بنا کم بوده و مساحت بیشتری جهت ایجاد فضاهای باز صرف میشده است.
اکنون نکتهی جالب توجه این است که با تغییر نسبت فضای باز به فضای ساختهشده تا چه حد میتوان در کیفیت فضایی قسمتهای مختلف تأثیر گذاشت. در ابتدا حیاط تالار با ابعادی بزرگتر از ابعاد حیاط فعلی بوده و همچنین فضای تالار نیز با همین ابعاد دارای کیفیت فضایی بهتری بوده و به نظر فراختر میرسیده است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که علاوه بر ابعاد فضای خانه، دید و منظر آن به اطراف تأثیر زیادی بر روی کیفیت آن فضا دارد، در آپارتمان های مسکونی امروزی، که اکثراً با مساحتهای بسیار کم ساخته میشوند با طراحی فضاها بهگونه ای که فضاهای، مهم دید مناسبی به فضای باز داشته باشند، میتوان فضای خانه را در نظر بزرگتر کرد.
اتاقهای اطراف تالار
در میان فضاهای مختلف خانه، اتاق ها بیشتر از فضاهای دیگر باید آرامش روح و جسم انسان را تأمین کنند. از اینرو، تمام اتاقهای خانههای سنتی در ارتباط مستقیم با فضای حیاط هستند و نور خورشید را بهطور مستقیم دریافت میکنند که در کیفیت فضایی آنها نقش بهسزایی دارد. در واقع، رعایت این اصول نشاندهندهی احترام و توجه معمار به تمام جوانب زندگی ساکنان خانه است که در این بنا، سقف اتاقهای طبقهی اول از نوع طاق و تویزه جهت تأکید بر نورگیری، دید و منظر میباشد. دسترسی به طبقهی اول از طریق دو پلکان در دو طرف تالار صورت میگیرد. همان طور که پیشتر ذکر شد، در مرمت بنا تا جای ممکن از مصالح و عناصر موجود استفاده شد و یکی از این موارد درهای سنگین چوبی در قسمت ورودی سوییت های طبقه ی بالا میباشد که دربهای اصلی بنا بهشمار میآیند و با چوب چنار احیا شدهاند.
در فصول سرد سال و برای گرم کردن اتاقها در طبقهی همکف و طبقهی اول راهحلهای مختلفی در نظر گرفته شده است. همان طور که میدانید، در قدیم برای گرمای اتاق از کرسی استفاده میکردند. برای این کار، کف اتاق را بهاندازهی گودال کوچکی حفر میکردند و ذغال و مواد مورد نیاز را درون آن گذاشته و سپس میز کرسی و پتو را قرار میدادند، اما در طبقهی اول خانه های صفوی استفاده از کرسی بهدلیل ناممکن بودن حفر گودال در کف آن، امکانپذیر نبوده و برای گرمایش، در هر اتاق یک بخاری دیواری کار میگذاشتند که این بخاریها در اتاق گوشوارهی سمت شرق تالار، در پستو و در اتاق غربی در بخش جلویی ساختهشدهاند.
ایوانچههای بالا
هر دو اتاق طبقهی اول در جبههی رو به ایوان اصلی، دارای دو ایوان سرپوشیده میباشند که در سقف آنها مقرنس کاری شده است. البته این فضا در معماری خانههای صفوی کمتر دیده شده است، زیرا ایوان های ساخته شده در آن دوران معمولاً رو به حیاط قرار داشتند؛ درصورتیکه ایوانهای این دو اتاق رو به ایوان اصلی میباشند. شاید بهترین فضا برای استراحت و آرامش، نشستن در این دو ایوان باشد، زیرا دارای دید مناسبی به ایوان اصلی قسمتهایی از حیاط و فضای سبز هستند. در خانههای امروزی، ایوان در بیشتر خانهها دیده میشود ولی تفاوتی که با ایوانهای خانههای قدیمی داردند این است که در این خانهها، ایوانچهها رو به فضای حیاط است و به هیچ صورت از بیرون دید ندارند، بنابراین فضایی خصوصی و رو به طبیعت است در حالی که ایوانهای خانههای امروزی رو به فضای شلوغ و پر سر و صدای خیابان و کوچه هستند و کاملاً دید دارند. در نتیجه، آرامشی که در ایوانهای خانههایی مانند خانهی بخردی حس میشود، به هیچ وجه در ایوان خانههای امروزی حس نمیشود.
اتاقهای سمت جنوبی
در جنوب مجموعه، درب دوم قرار دارد که به یک کوچهی فرعی منتهی میشود و مخصوص افراد خانه و خدمتکاران بوده است. به همین دلیل، در خانههای سنتی معمولاً دربهای فرعی سلسلهمراتب ورودی دربهای اصلی را نداشتهاند و به فضاهای خصوصی و خدمات مرتبط بودهاند. در حال حاضر این درب برای رفت و آمد استفاده نمی شود و در زمان مرمت در قسمت جلوی آن، یک فضای هشتی ساختهشد. با توجه به اینکه یکی از مهمترین کاربردهای فضای هشتی تقسیم فضایی بوده است، هشتی جنوبی خانهی بخردی این کاربرد را با کمی تغییر برعهده گرفته، زیرا در این مورد، هشتی، تقسیمکنندهی فضای میان اتاقهای ساخته شدهی پس از مرمت است. بنابراین فضایی که درگذشته استفاده می شده، در حال حاضر باکمی تغییرات در قسمتی دیگر ولی با همان کارکرد میتواند استفاده شود. معمار سنتی، خود را مقید بر فرم نمیدید و در پی عملکرد بود (حداقل در خانه ها). این قسمت، حتی اگر به شکل هشتضلعی هم نبود، باز هم تعریف فضای هشتی را داشت زیرا مفهوم و هدف فضایی مهم تر از شکل و فرم آن است.
زیرزمین
تنها فضایی که از خانه دستنخورده باقیمانده فضای زیرزمین در زیر ستاوند است. در اجرای سقف آن بهدلیل محدودیت ارتفاع و عدم امکان استفاده از آجر، از گچ استفاده کردهاند، اما بندکشی را بهگونهای اجرا نمودهاند که شبیه آجرکاری شود. ورودی اصلی زیرزمین از سطح کف ستاوند بوده که در هنگام مرمت بهدلیل نامناسب بودن مکان آن ورودی را به مکان دیگری انتقال دادهاند. همچنین، برای ورودی زیرزمین از مکان پلکان راهروی شرقی، که با دو عدد پله به راهروی شرقی ایوان اصلی راه داشته، استفاده کردند و فقط جهت آن را به سمت پایین تغییر دادند. با این انتخاب هم ورودی زیرزمین بهجای مناسب تری انتقال یافت و هم به بنای اصلی آسیبی وارد نشد. در سالهای اول پس از مرمت، این فضا بهعنوان پذیرایی و نشیمن مورد استفاده بود ولی در سالهای اخیر زیرزمین به یک اتاق بزرگ با حمام و سرویس مجزا تبدیل شده است.
اتاقهای اقامتی بهگونهای هستند که هر یک حال و هوای خاص و متفاوتی دارند ولی ویژگی مشترک همهی آنها ایجاد حس حضور در بنایی قدیمیست. اتاق شرقی طبقه ی همکف دید به حیاط دارد، اتاقهای طبقهی اول با ایوانچههای رو به ایوان حس فضایی متفاوتی را به انسان منتقل میکنند، اتاق درون زیرزمین با فضایی دنج و مخصوص، نوعی آرامش و سکوت دلپذیری دارد و اتاقهای جنوبی با حیاط خلوت کوچک، دلپذیر بوده و فضای هشتی خاصی را تشکیل دادهاند.
تزئینات بنا
از دیدگاه تزئیناتی، اصل بنا بسیار ساده و خالص بوده و در زمان مرمت نیز سادگی و خلوص آن حفظ شده است. برجسته ترین و بیشترین تزئینی که در کل بنا دیده میشود تنها خط کشی های دور فضاهای معماری مانند دور طاقچهها و مقرنس کاری هاست. البته در برابر مقرنسها یا قطار بندیهای دور سرستونها، این خطکشیها را نه بهعنوان عنصر تزئینی بلکه باید بیشتر بهعنوان عنصر تکمیلکننده و نمایانکننده ی فضاهای معماری دانست. در واقع، چیزی شبیه به کاشیکاریهای مسجد شیخ لطفالله که جزئی از روح بنا میباشند و عنصری چسبیده و اضافی جلوه نمی نمایند.
فردا
مرمت و باز زنده سازی خانه ی بخردی تأثیر مثبتی بر محله و بافت سنتی پیرامونش گذاشت و علاوه براین خانه، محله و بافت اطراف آن نیز تا حدودی احیا شدند. در حقیقت، از لحاظ اقتصادی مرمت یک خانه ی قدیمی بسیار بهصرفهتر از تخریب آن و ساخت بنای جدید میباشد، زیرا در مرمت بیشتر از مصالح موجود استفاده می شود و تنها هزینه، هزینه ی نیروی کار است. همچنین، طبق برنامهریزیهای آینده، با توجه به توافقات انجام شده، تعداد توریست ها افزایش خواهند یافت و بنابر گزارش سایت SFR، هتل های سنتیای که با استقبال توریست ها روبرو می شوند، در آینده بسیار مورد نیاز خواهند بود. مهندس بخردی در مصاحبه با این سایت می گوید: «در حال حاضر، این بهبود ما را بسیار به آینده امیدوار می کند. بنابراین من ادامه خواهم داد و پول بیشتری را در این خانه های قدیمی سرمایهگذاری خواهم کرد.»
احیای این خانه آن چنان با استقبال روبه رو شد که کمبود فضا برای توریست ها خیلی زود به چشم آمد و سپس طرحی برای گسترش این بنا در نظر گرفته شد. در مجموع، این طرح تأکیدیست بر احیای معماری دیروز اصفهان. در اجرای طرح جدید، دو خانه ی کوچک مجاور بنای اصلی که مربوط به دوران قاجار هستند و کاملاً تخریب شدهاند، باز زنده سازی و به بنای تاریخی موجود ملحق می شوند. این دو خانه ی قاجاری که در ضلع غربی بنای صفوی واقع شده اند، در طرح باززنده سازی، هر کدام بهصورت یک بنای حیاط مرکزی خواهند بود و از طریق بدنه ی غربی حیاط اصلی بنای موجود بازگشایی میگردند. بهدلیل اهمیتی که بنای اصلی (دوره صفوی) دارد، مدت یک سال بررسی و تهیهی طرح معماری و محاسبات آن به درازا کشیده شده و اکنون در شرف اجرا قرار گرفته است. بهصورتی که تعداد اتاق های اقامتگاه از 5 به 25 افزایش می یابد و همه ی اتاق ها به محیط حیاط دید دارند.
در طبقه ی زیرزمین، نمایان شدن کاشی های رنگارنگ، بر افراشته بودن ستون های چوبی با جانی تازه، شیشه های کوچک ارسی که نور آفتاب را همچون زمرد، یاقوت و فیروزه بر سراسر فضای داخل می افشاند، دلایل موفقیت این طرح هستند و به همین علت است که اضافه شدن دو خانه ی قاجاری در دستور کار برنامه ی گسترش خانه ی بخردی قرار گرفته است. خانه ی بخردی با تمام وجود، آینده را می طلبد و در حقیقت، خانه ای است که هر روز بر ارزش و اعتبارش افزوده می شود.
تهیه ی اسناد با تعامل فکری و مشورت متخصصین صورت گرفته که طرح معماری توسط حمیدرضا مهرعلی، محاسبات سازه نگهدار و سازه توسط نادی و محمدرضا حری، تأسیسات مکانیکی توسط مهدی دلاوری و تأسیسات برق توسط اکبر محمدپور تهیه گردیده است. همچنین در حوزهی تاریخچهی بنا و اصول طراحی خانه های منطقه نیز تحقیقاتی صورت گرفت تا طرح دچار بیهویتی نگردد. نهایتاً، در این بازسازی، طرح معماری داخلی به شیوهی قاجاری خواهد بود که توسط مهندس مرتضی بخردی تهیه، نظارت و اجراءخواهد شد.
خانه ی بخردی در دوره ی صفوی بنا شد، اما امروز با بهره گیری از ذوق و سلیقه ی مهندس بخردی و تلاش استاد کاران معماری سنتی، پنجره ای ایرانی با همان رنگ های زیبای آبی، سبز، زرد و قرمز و حس زیبای زندگی رو به آینده گشوده است. خانه ی بخردی دریچه ای نو است، رو به فرصت های جدید که نه تنها آرامش را برای ساکنان خود به ارمغان می آورد، بلکه موقعیتی را فراهم می کند تا بیننده از اقامت خود سیری در میراث زیبای معماری عصر صفوی نیز داشته باشد.
_________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
پی نوشت:
1. این پلکان در قدیم به فضای بالای دالان راه داشتند که فضایی برای ذخیرهی آب بوده و آب را از چاه بالا کشیده و ذخیره میکرده است. از آب این منبع برای فوارهی حوض نیز استفاده میشد، زیرا اختلاف زیاد منبع و حوض باعث با فشار بیرون زدن آب از فواره میشد و فضای جالبی را بهوجود میآورد، اما پس از مرمت، پلکان برداشته شدند و فضای بالای دالان به اتاق طبقهی اول متصل شد.
2. اورارتوها اقوام ساکن در منطقهی غربی آذربایجان امروزی، شرق آناتولی و شمال کردستان می باشند که بعدها معماری این اقوام از جهات بسیاری در معماری دوران ماد و هخامنشی اثر گذاشت و یکی از این تأثیرات فضای ستاوند است.
مدارک فنی
