گزیده‌ای از آثار عکاسی محمدرضا مقتدر
اسکیس‌های موسی عبیر

جیووانی جئو پونتـــی، ترجمه‌ی لادن مصطفی‌زاده

جیووانی جئو پونتی؛ معمار ایتالیایی- 1891-1979
جیووانی جئو پونتی (Giovanni Gio Ponti) متولد میلان در سال 1891 است. وی در کودکی استعداد هنری خود را آشکار کرد و جذب نقاشی شد؛ با این حال با پیروی از خواسته‌های والدینش که هر دو معماری را بهتر از نقاشی می‌دانستند، در سال 1914 در دانشکده‌ی معماری پلی‌تکنیک در شهر خود ثبت نام کرد. در آن روزها، پونتی در حال تحصیل در رشته‌ی معماری در دانشگاهی بود که هنوز ریشه در سنت‌های تاریخ‌گرایی داشت اما دنیای هنری کلان‌شهر شمالی ایتالیا تحت تاثیر یک هیاهوی آینده‌نگرانه بود. فیلیپو توماسو مارینتی (Filippo Tommaso Marinetti) در سال 1909 تحت تاثیر نوشته‌های نیچه (Nietzsche) و برگسون (Bergson) مانیفست آینده‌گرایانه‌ی خود را ارائه داد و خواستار تجدید اساسی هنرها شد و نیروهای گذشته را به‌شدت محکوم کرد؛ در واقع او می‌خواست ایتالیا را از وجود موزه‌های بی‌شمار، کتابخانه‌ها و آکادمی‌ها آزاد کند. او با این تفکرات آینده‌نگرانه باعث ایجاد تحول در دنیای هنر دانشگاه‌هایی شد که ریشه در تاریخ‌گرایی داشتند. نهایتا در نتیجه‌ی ایجاد این تحولات، مانفیست‌ها و بحث‌ها، پونتی با مارینتی آشنا شد و بین سال‌های 1915 تا 1919 تحصیلات خود را متوقف کرد. در طول این مدت به دلیل گذراندن زمان‌ در ویلاهای طراحی شده توسط آندره‌آ پالادیو (Andrea Palladio) نوعی بیداری در پونتی ایجاد شد و بعدا اعلام کرد که گرایش او به سبک کلاسیک ناشی از درک این فضاها بوده است. پونتی پس از فارغ‌التحصیلی در سال 1921 با جولیا ویمرکاتی (Giulia Vimercati) یکی از اشراف محلی میلان ازدواج کرد.
اُبلیسک (Obelisk)، فرشته (Angel) و رنگ
از نظر پونتی، اُبلیسک (Obelisk) نماد شکل کامل است و آن را نماد واقعی و خالص معماری بیان می‌کرد: اُبلیسک را می‌توان نمادی از تلاش هنری پونتی برای شفافیت بیشتر شکل برای اطمینان از تعادل از طریق هماهنگی و زیبایی دانست. پونتی برای تزئین اولین ساختمان خود در ویا رانداکیا (Via Randaccio) در میلان از ابلیسک استفاده کرد. تاکید پونتی بر حفظ تعادل در اُبلیسک، وامداری وی به قوانین سنتی را نشان می‌دهد، از طرفی نوع برخورد او با ابلیسک و تغییر آن، ارتباطش را با معماری مدرن نشان می‌دهد. نمود این تحول در برج پیرلی (Pirelli) در میلان مشهود است. در این برج، وی به همراه مهندس پیر لوئیجی نروی (Pier Luigi Nervi) سعی کردند تا ساختمان را از هر گونه وزن اضافی رهایی دهند و شرایط تعادل را برآورده کنند. بنابراین پونتی در میانجی‌گری بین زمان‌های مختلف، بین سنت و مدرن نقش ایفا می‌کرد و هر دهه، روال کار و طرز فکر خود را جدید می‌کرد بدون اینکه گذشته را انکار کند. علاوه بر استفاده از اُبلیسک، فرشته (Angel) از دیگر مواردی بود که پونتی در طراحی‌های خود از آن استفاده می‌کرد. پونتی علاقه‌ی چندانی به ایجاد یک اصل و سپس پایبندی یا رد آن نداشت، بلکه او عمق پدیده‌ها را با آزمایش مداوم و نفوذ در آنها به تصویر می‌کشید و به این ترتیب بین پیچیدگی و سادگی، تنش و آرامش، سبُکی و وزن، گذشته و آینده تعادل ایجاد می‌کرد. او بیشترین توجه را به عمل خلاقانه داشت، لحظه‌ای که تعادل، هماهنگی، وضوح و زیبایی حاصل می‌شد و می‌دانست که پیشرفت تنها در گام‌های کوچک امکان‌پذیر است.
سرگرم‌کننده‌بودن و استفاده از رنگ در طرح‌ها یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های معماری پونتی است که از علاقه‌ی وی به نقاشی نشات می‌گیرد. او در انتخاب مصالح، گزینه‌های مختلفی را بررسی می‌کرد و همین کار باعث شد تا نوع جدیدی از سنگ مرمر و سرامیک را به وجود آورد و در طراحی‌هایش از آنها استفاده کند. پونتی در ایتالیا طراحی هنری محصولات صنعتی را نیز انجام می‌داد و نقشی اساسی در شکل دادن به چهره‌ی ایتالیا داشت و می‌توان او را یکی از پدران طراحی ایتالیایی دانست. پونتی در زمان خودش در لیست صد مرد شیک‌پوش ایتالیایی قرار گرفت و لباس‌های روزمره‌اش که خودش طراحی می‌کرد، شیک، ساده، کاربردی و دارای جیب‌های جذاب بودند.
مدرن یا سنتی
رویکرد کلاسیک پونتی به وسیله‌ی ارتباط او با حرکت متقابل نئوکلاسیک به آینده‌نگری نوچنتو (Futurism Novecento) و دوستی با نقاشانی چون جورجیو.دِ.کیریکو (Giorgio de Chirico)، کارلو کارا (Carlo Carrà) و ماریو سیرونی (Mario Sironi) بیشتر شکل گرفت. جنبش هنری نوچنتو و جریان معماری ناشی از آن از پیتورا متافیسیکا (Pittura Metafisica) نقاش متافیزیکی (Metaphysical) الهام گرفته شده است. جورجیو دو کیریکو، مبدع و نماینده‌ی اصلی پیتورا متافیسیکا، آن را در کلمات زیر توصیف کرد:
“این سکوت و زیبایی بی‌معنی ماده است که به نظر من متافیزیکی است و از نظر متافیزیکی، اشیایی به نظر می‌رسد که از نظر خلوص رنگ و دقت اندازه‌گیری‌ها ضد همه نوع سردرگمی و ابهام هستند. از یک سو، نوچینیست‌ها تلاش کردند از بن‌بست التقاط سنتی استفاده کنند و به تفسیری واقعی از زمان حال برسند. با این‌ حال، آنها در همان زمان به دنبال قوانین ابدی هنر و معماری بودند که برای آنها در سنت کلاسیک پنهان بود.”

اسکیس‌هایی از مبلمان برای ساختمان اداری مونتکاتینی (Montecatini)، 1938-1936

اتاق خواب، تزئینات توسط پیِرو فورناستی (Piero Fornasetti) مدل‌های طراحی شده برای نهمین سه‌سالانه در میلان، 1951

زندگی کاری جئو پونتی
•دهه‌ی بیست، 1929-1920
‌سال 1921 برای پونتی سالی تعیین‌کننده بود؛ وی در این سال علاوه بر ازدواج با جولیا ویمرکاتی، دفتر معماری خود را به همراه مینو فیوچی (Mino Fiocchi) و امیلیو لانچیا (Emilio Lancia) تاسیس کرد. وی در سال 1923 همکاری خود را با کارخانه‌ی سرامیک ریچارد-جینوری (Richard-Ginori) به عنوان مدیر هنری شروع و آثار خود را در یک نمایشگاه بین‌المللی ارائه کرد. پونتی در حین برگزاری این نمایشگاه با شخصی به اسم اوگو اوجتی (Ugo Ojetti) آشنا شد و این آشنایی نقطه عطفی در زندگی حرفه‌ای‌ پونتی به حساب می‌آید. در سال 1927شروع به همکاری با شخصی به نام امیلیو لانچیا (Emilio Lancia) کرد و تحت تاثیر تفکرات وی با رویکرد جدیدی به طراحی خانه پرداخت؛ در طراحی‌هایی که در این سال‌ها انجام داد، معماری، معماری داخلی و دکوراسیون را با هم ترکیب کرد. پونتی در سال 1928 مجله‌ی دوموس (Domus) را با همراهی گیانی مازوچی (Gianni Mazzocchi) برای ارائه‌ی ایده‌های جدید طراحی و معماری تاسیس کرد.
•دهه‌ی سی، 1939-1930
پونتی در پی پیدا کردن یک فرم (بیان) برای معماری مدرن ایتالیا بود. برای این کار او از بازگشت به اشکال تاریخی خودداری کرد زیرا از نظر او هیچ یک از آنها (اشکال تاریخی) قادر به بیان اصل ایتالیایی نبودند. در نهایت او بود که نقش مهمی در هموارسازی راه ایتالیا به سمت یک معماری مدرن ایفا کرد. پونتی فهمید که مشارکت واقعی ایتالیایی‌ها در توسعه‌ی مدرن تنها در صورتی امکان‌پذیر است که مبتنی بر هویت فرهنگی باشد. پونتی در اوایل دهه‌ی 1930 تدریس در زمینه‌های طراحی داخلی، مبلمان و دکوراسیون در دانشگاه پلی تکنیک میلان را آغاز کرد و تا سال 1961 این وظیفه را بر عهده داشت. پونتی در سال 1931 همکاری با کارخانه‌ی لوئیجی فونتانا (Luigi Fontana) را آغاز کرد، در سال 1933 همکاری خود را با امیلیو لانچیا به پایان رساند و رابطه‌ی کاری جدیدی را با آنتونیو فورنارولی (Antonio Fornaroli) و یوجنیو سونچینی (Eugenio Soncini) آغاز کرد. این تصمیم پونتی یک جهت‌گیری اساسی جدید و وداع تدریجی با نمادگرایی نئوکلاسیک را نشان داد. پونتی در سال 1933 تلاش کرد تا برای ایجاد محصولات هنری و صنایع دستی درجه یک، هنرهای کاربردی و صنعت را با هم هماهنگ و همکاری بین آنها را تقویت کند. پونتی ایتالیایی‌ها را تشویق کرد تا تولید مدرن خود را آغاز کنند که در آن هنر منحصربه‌فرد دانش محلی حفظ شده باشد، وی در این راستا چندین مسابقه، پروژه و جایزه ایجاد کرد. خود پونتی هم طرح‌هایی را برای شیشه‌ی صنعتی، صندلی، میز، مبلمان، سرویس‌های بهداشتی، ظروف سفالی، کارد و چنگال و… ایجاد کرد. سال 1934 آغاز واقعی بررسی انتقادی وی درباره‌ی سبک مدیترانه‌ای بود و در سال 1939 به عنوان نویسنده، نقشه‌کش و طراح در مجله‌ی آریادِایتالیا (Aria d’Italia) مشغول به کار شد.
•دهه‌ی چهل، 1949-1940
در دهه‌ی 1940 تغییراتی در فعالیت‌های ویراستاری پونتی به وجود آمد و در سال 1941 مجله‌ی دوموس را موقتا ترک و مدیر مجله‌ی هنری لواِستایل (Lo Stile) شد و نقش او به عنوان ویراستار تا سال 1947 فرصتی دیگر به او داد تا فرهنگ هنری و معماری را گسترش دهد. در این سال‌ها پونتی علاقه‌ی جدیدی به هنرهای تزئینی، نقاشی و طراحی صحنه نشان داد. در سال 1947 پونتی و مازوچی به توافق رسیدند و پونتی دوباره مدیریت دوموس را بر عهده گرفت.
•دهه‌ی پنجاه تا هفتاد، 1970-1950
از مهم‌ترین اقداماتی که پونتی در طی این سال‌ها انجام داد، می‌توان به زنده کردن نمای ساختمان‌ها اشاره کرد. او سعی کرد این کار را به روش‌های مختلف انجام دهد، به عنوان مثال، نورپردازی دیوارهای بیرونی، پوشش نمای ساختمان‌ها با کاشی یا رنگ‌آمیزی و… .
در دهه‌ی 1950 پونتی و فرنارولی (Fornaroli) همکاری خود را با آلبرتو روسلی (Alberto Rosselli) آغاز کردند؛ بخش عمده‌ای از مهم‌ترین آثار پونتی در زمان همکاری وی با این دفتر معماری خلق شد. در آن سال‌ها بود که موفقیت پونتی به اوج خود رسید، او پیشرفت خود را در مقام‌های بین‌المللی و با کمیسیون‌های عمومی مهم مانند دولت عراق، مشارکت در پروژه‌ی نوسازی شهری بغداد و طراحی ساختمان‌های دولتی برای اسلام‌آباد (پایتخت پاکستان) شروع کرد.
در این دهه، پونتی نظریه‌ی شکل محدود (Forma Finita یا Finite Form) را بیان و هرگونه تغییر در بدنه‌ی ساختمان را منتفی می‌کند. وی در سال 1957 با کتاب Amate l’architettura میراثی را برای جهان به یادگار گذاشت؛ این کتاب مانند یک مجموعه‌ی کوچک از آثار پونتی است. یکی دیگر از استراتژی‌های پونتی در این مرحله ارائه و توسعه‌ی مفهوم پنجره‌ی مبله (Furnished Window) بود. در دهه‌ی 1960، پونتی توجه خود را از آمریکای لاتین به سمت شرق معطوف کرد و ساختمان‌هایی در اسلام‌آباد پاکستان، هنگ‌کنگ و سنگاپور طراحی کرد.
•طراحی ظروف چینی برای شرکت ریچارد-جینوری،1 1930-1923
مشارکت پونتی در هنرهای کاربردی با همکاری وی با شرکت تولید‌ سرامیک ریچارد-جینوری (Richard-Ginori) که ادغامی از دو تولیدکننده‌ی بزرگ سرامیک مستقر در میلان (Milan) و فلورانس (Florence) بود، آغاز شد و در سال 1923 مدیریت هنری این شرکت به پونتی محول شد. پونتی با آثار تولید شده در این شرکت در اولین نمایشگاه بین‌المللی هنر و صنایع دستی در مونزا (Monza) شرکت کرد و در سال 1925 موفقیت بین‌المللی را برای شرکت به ارمغان آورد. پونتی علاوه بر این موفقیت بین‌المللی و طراحی مجموعه‌های بی‌نظیر، اقدامات مهم و کلیدی برای این شرکت انجام داد:
• خطوط تولید جدیدی را برای شرکت ریچارد-جینوری اختراع کرد و توانست روند تولید را در این شرکت تغییر دهد.
• محصولات موجود شرکت را دسته‌بندی کرد تا بتواند روش‌های تولیدی متفاوتی را برای اشیای هنری و صنایع دستی ساخته‌شده به صورت جداگانه اعمال کند.
• بایگانی‌ طرح‌های قدیمی و استفاده‌ نشده‌ی شرکت را جستجو و آنها را با شیوه‌ای معاصر به روز کرد.
• پونتی همچنین در ارتقای نام تجاری شرکت ریچارد-جینوری، ایجاد اولین فهرست فروش اقلام و طراحی شخصی کمپین تبلیغاتی مشارکت کرد. حضور پونتی در این شرکت برای حرفه‌ی وی از جمله نقش آینده‌اش به عنوان معمار از اهمیت اساسی برخوردار بود چرا که این اولین برخورد خلاقانه‌ی او با مواد و مصالحی بود که در کارهای بعدی خود از آنها استفاده کرد.
•طراحی خانه‌ی ییلاقی برای تونی. اچ. بویلهت،2 1926-1925
اولین کار پونتی در خارج از ایتالیا در گارچز (Garches) و طراحی خانه‌ی ییلاقی برای خانواده‌ی فرانسوی-ایتالیایی بویلهت است. تونی. اچ. بویلهت (Tony H. Bouilhet) صاحب کارخانه‌ی معروف نقره‌ی فرانسوی کریستوفل (Christofle) بود که پونتی نیز برخی طرح‌ها را برای او آماده کرده بود. این خانه‌ی ییلاقی (ویلا)، تصور پونتی از تفکیک خانه به بخش‌هایی برای روز، شب و محل کار را نشان می‌دهد. تزئینات سقف و کف‌پوش‌های داخلی خانه شامل کاشی، سرامیک، چوب، فرش و… نیز توسط پونتی انجام شده است. پونتی، نسخه‌ی خود را از کلاسیک‌گرایی مدرن در این ساختمان ارائه کرد و باعث شد که بتواند سبک خانه‌ی ایتالیایی خود را در خارج از کشور معرفی کند.

جلد داموس، شماره‌ی 611-1980

جلد داموس، شماره‌ی 109-1937

جلد داموس، آپریل 1930

جلد داموس، شماره‌ی 615-1981

جلد داموس، شماره‌ی 720-1990

جلد داموس، شماره‌ی 1200-2018

•ساختمان مسکونی در ویا دامنیچانو،3 1930-1928
پونتی قبل از طراحی این ساختمان مسکونی یک ساختمان مسکونی دیگر را بین سال‌های 1924 تا 1926 در ویا رانداکیا (Via Randaccio) در میلان طراحی کرده بود. آن ساختمان دارای نمای مقعر با اتاق زیر شیروانی منحنی است که به یک تراس باز می‌شود. اما بررسی خانه‌ی ویادامنیچانو (Via Domenichino) به‌وضوح نشان می‌دهد که معمار در این ساختمان به دنبال سادگی بیشتری بوده است. پلان این ساختمان که توسط پونتی و امیلیو لانچیا (Emilio Lancia) طراحی شده است، ال‌شکل (L) و ورودی ساختمان در ویا دامنیچانو یک و راه پارکینگ (driveway) در ویا دامنیچانو سه واقع شده است. در ورودی، دسترسی به طبقات فوقانی به دو قسمت تقسیم می‌شود: راهروی راست به قسمت خانه و راهروی چپ به قسمت خدماتی منتهی می‌شود. نمای خانه نیز به سه قسمت تقسیم می‌شود. دو طبقه‌ی پایین با تراورتن پوشیده شده است و قسمت میانی ساختمان قرمز رنگ است.
•کاسا تیپیچی4، 1938-1931
پونتی نظراتش در مورد معماری داخلی را در کتابی با نام لاکاسا ایتالینا (La Casa all’italiana) بین سال‌های 1928 تا 1933 ارائه کرد. او در این کتاب، اصول مدرنیستی را بیان کرده و در طراحی کاسا تیپیچی (Case Tipiche) به دنبال تحقق این اصول بود. از نظر پونتی یک ساختمان مسکونی باید کاربردی (Practical)، ساده (Simple) و تازه (Fresh) باشد و استانداردهای زمان خود را داشته باشد. از نظر پونتی، در ساختمان مسکونی بیش از هر چیز فرهنگ نمایان می‌شود. کاسا تیپچی‌ها در سراسر میلان پراکنده شده‌اند و همه‌ی آنها دارای نام‌هایی دربرگیرنده‌ی عبارت دوموس هستند که اشاره به مجله‌ی دوموس دارند که توسط پونتی از سال 1928 تاسیس و منتشر شده است. همه‌ی این خانه‌ها نمونه‌ای از اصول دیرینه‌ی پونتی هستند:
• تقسیم فضاهای داخلی به فضاهایی برای زندگی، کار و اسکان (accommodating).
• ایجاد حداکثر فضای باز برای ساکنین از طریق طراحی اتاق‌ها با کمدها و مبلمان ادغام‌شده
• توجه زیاد به جزئیات در طراحی اتاق‌ها، راهروهای ورودی، راه‌پله‌ها و راهروها
• رنگ‌آمیزی و استفاده از گچ رنگی قرمز، اُکر یا سبز، آجر شیشه‌ای و تراورتن در طراحی نما
•کاسا مارمونت،5 1934-1933
پونتی این خانه را در مجله‌ی دوموس به همراه نُه اصل به عنوان نوعی مانیفست در پیشرفت معماری، معرفی کرد:
• چیدمان خانه باید با دقت برنامه‌ریزی شود و هر اتاق باید نور طبیعی دریافت کند.
• هر خانه باید دارای یک تقسیم سه‌جانبه به فضاهایی برای خدمات، فعالیت‌های روز و شب باشد.
• هرخانه باید دارای بالکن یا تراس باشد.
• ورودی‌های جداگانه به مناطق خدماتی و خانوادگی باید طوری باشد که متقابلا قابل مشاهده نباشند.
• زیرزمین‌ها باید بهداشتی، روشن، پر از هوا و پوشیده از گچ باشد.
• بالکن‌ها، تراس‌ها و پنجره‌ها باید به عنوان بخشی از محل زندگی در نظر گرفته شوند.
• بالاترین طبقه به عنوان مهم‌ترین طبقه مورد توجه قرار گیرد و شبیه ویلا و با تراس‌های بزرگتر باشد.
• هر خانه باید تا حد امکان دارای مبلمان داخلی باشد.
• راه‌پله نباید عظیم باشد بلکه همیشه به اندازه‌ی کافی باشد.
به نظر می‌رسد که طراحی بیرونی کاسا مارمونت (Casa Marmont) به شکل ال (L) این دستورات را از طریق ارتباط تراس‌ها (کاسا مارمونت با 17 تراس و بالکن) که پونتی قبلا در کاسا راسینی (Casa Rasini) در پورتا وینیزیا (Porta Venezia) آزمایش کرده بود برآورده می‌کند. پونتی با ایجاد ردیف‌های عمودی از پنجره‌ها، نما را منظم کرد.
•ساختمان دانشکده‌ی ریاضی، 61934
هنگامی که از مارچلو پیاچنتینی (Marcello Piacentini) برای ساخت یک پردیس دانشگاهی جدید در رم دعوت شد، او موفق شد از تعدادی معمار جوان ایتالیایی از جمله پونتی برای این پروژه کمک بگیرد.
جوزپه پاگانو (Giuseppe Pagano) پیرو جنبش معماری خردگرا، مدیر نشریه‌ی کازابلا (Casabella) و مخالف آشکار پیاچنتینی بود اما پیاچنتینی در تلاش برای تطبیق بنای دانشگاهی با روندهای خردگرایانه از او نیز دعوت به همکاری کرد. پونتی نقطه مقابل پاگانو بود و هرگز در نمایشگاه‌های معماری MIAR (که بین سال‌های 1928 تا 1932برگزار شد) شرکت نکرد.
ساختمان دانشکده‌ی ریاضی دارای نقشه‌ای متقارن است و از دو بخش مجاور تشکیل شده است: یک ساختار مکعبی در کنار ورودی کتابخانه که محل دفاتر اساتید است و در مقابل آن یک پوسته با چهار سالن سخنرانی قرار دارد؛ و دو بال انحنادار که قطعات ساختمان را به یکدیگر متصل می‌کنند.
فرم باز شدن پنجره‌ها و درها کاملا با عملکرد اتاق‌ها هماهنگ است. این امر در پنجره‌های بزرگ جانبی در قسمت بیرونی سالن‌های سخنرانی نشان داده شده است. پنجره‌ی بزرگ در نمای ورودی، نور خوبی را برای کتابخانه فراهم می‌کند. استفاده از پنجره‌های مدور و جزئیات طراحی تالار ورودی در طراحی دانشکده، نشانه‌هایی از معماری پونتی هستند.
•دفاتر مدیریت سوسیتا فیرانیا، 81936
راه‌اندازی دفاتر مدیریت سوسیتا فیرانیا (Società Ferrania) در رم با مجموعه‌ای از پروژه‌های مشابه که در آن زمان توسط موسسات فرهنگی و صنعتی انجام شده بود، همپوشانی داشت؛ از جمله‌ی آنها می‌توان به طراحی موسسه‌ی فرهنگی ایتالیایی در پالایز فیرستینبرگ (Palais Fürstenberg) وین و دفاتر اداری شرکت ویتروکی (Vetrocoke) در میلان اشاره کرد. پونتی برای سوسیتا فیرانیا، ساختمانی را با نقشه‌ی متقارن در کورسو ماتیئوتی (Corso Matteotti) در میلان طراحی کرد. دفتر مدیریت فرانکو مارمونت (Franco Marmont) که قبلا کاسا مارمونت را برای او ساخته بود، توسط پونتی در خطوط افقی تزئین شد. دیوارها و مبلمان همه چوبی و راه راه سیاه و سفید هستند که امروزه این ظاهر سیاه و سفید توسط منتقدان هنری هم مورد ستایش قرار می‌گیرد. به منظور حفظ احساس سبکی و عمودی، پایه‌های میز به سمت زمین باریک شده و در تضاد جرمی با بدنه‌ی افقی میز قرار می‌گیرد.
•نمایشگاه جهانی مطبوعات کاتولیک، 91936
پونتی در زمان سلطنت پیوس یازدهم (Pius XI) مامور طراحی ساختمان برای نمایشگاه جهانی مطبوعات کاتولیک شد. همانطور که خود پونتی در مجله‌ی دوموس اشاره کرد، این یک رویداد مهم بود زیرا به جامعه‌ی هنری مدرن این فرصت داده شد که نشان دهد می‌تواند بر هنر دینی نیز تسلط داشته باشد.
پونتی بدون هیچ مشکلی این پروژه را شروع کرد، چیدمان فضا، حرکات بازدید کنندگان را در نظر گرفت و از محور نوری و درجه‌بندی نور و تاریکی استفاده کرد. پونتی از همه‌ی ویژگی‌های معمول یک نمایشگاه تجاری اجتناب کرد و یک زبان رسمی و تشریفاتی را با تاکید بر رنگ انتخاب کرد. از ویژگی‌های بارز این پروژه، راه‌پله‌ی آن بود که پوشش آن از سنگ مرمر سفید و کناره‌های آن از سنگ مرمر با رنگ‌های متفاوت بود.
•کاسا لاپورتی، 71936- 1935
پونتی در ساختن کاسا لاپورتی (Casa Laporte) علاوه بر نُه اصل رعایت شده در کاسا مارمونت، دو اصل جدید را نیز اضافه کرد:
• چیدمان خانه‌ها باید طبقه به طبقه متفاوت باشد.
• هر خانه باید دارای اتاق‌هایی با ارتفاع دو برابر باشد.
این رویکرد خاص به پونتی اجازه داد تا نور، فضا و رنگ را برای خلق مبلمان نوآورانه آزمایش کند. ارتفاع این ساختمان به چهار طبقه می‌رسد. نمای روبه‌روی ویا برین (Via Brin) ظاهری بدون تزئین دارد اما از پنجره‌هایی با شکل و اندازه‌ی متفاوت استفاده شده است. یک دال، ورودی را می‌پوشاند و یکی دیگر خانه‌ها را از تراس پشت بام جدا می‌کند. پونتی در طراحی تراس از سایبان استفاده کرده است و دیوارها از تراس‌ها در برابر دیده‌شدن محافظت می‌کنند. این ساختمان در منطقه‌ی نمایشگاهی میلان واقع شده است و به همین دلیل بعدها به یک ساختمان اداری تبدیل شد و در حین این تغییر کاربری، برخی از ویژگی‌های اصلی آن مانند روکش سنگی نما از بین رفت اما با این وجود کاسا لاپورتی هنوز یکی از شاعرانه‌ترین نمونه‌های معماری پونتی است.

گلدان با زن، گل و معماری، 1925

طراحی خانه‌ی ییلاقی برای تونی. اچ. بویلهت، 1926-1925، ساختمان اصلی، جلوی باغ تقارن کلاسیک در تضاد با طراحی مدرن پنجره‌ها قرار دارد

↑پلان

•ساختمان اداری اول مونته‌کاتینی، 101938-1936
ساختمانی که پونتی برای مونته‌کاتینی (Montecatini) ایجاد کرد، فضایی برای نزدیک به 1500 محل کار بود. این ساختمان شامل سه بلوک به شکل اچ (H) است که قسمت میانی محل استقرار کارکنان اجرایی، دو بال دیگر محل دفاتر بقیه‌ی کارکنان است و در زیرزمین تعدادی اتاق برای تفریح وجود دارد. اتاق تفریح، رختکن با دوش، کتابخانه، آرایشگاه، آتلیه‌ی عکاسی، بار، داروخانه، فروشگاه مواد غذایی، بوتیک مد و بازار از جمله فضاهایی هستند که آنجا قرار دارند. آشپزخانه با یک دیوار شیشه‌ای از سالن غذاخوری جدا شده است تا افراد بتوانند سرآشپزها را در حین آشپزی تماشا کنند. این ساختمان دارای شانزده آسانسور، سه آسانسور حمل بار و سیستم تهویه مطبوع است. کل پروژه از نمای بیرونی ساختمان تا کوچک‌ترین جزئیات اتصالات داخلی شامل قاب آلومینیومی پنجره‌ها، سرویس‌های بهداشتی سرامیکی، دستگیره‌ی درها و… در کارگاه‌های پونتی- فورنارولی- سانسینی (Ponti-Fornaroli-Soncini) طراحی شده است. در این پروژه، پونتی استعداد مبتکرانه‌ی خود را در انتخاب مصالح ثابت کرد و نوع جدیدی از سنگ مرمر به نام تمپستا (Tempesta) را اختراع کرد. پونتی در طول پروژه مجذوب سازه‌های نامحدود (Non-Finite) شد اما از آنجایی که این سازه‌ها بیشتر کار مهندسان بودند، از این نظر ساختمان اداری مونته‌کاتینی را می‌توان یک دستاورد مهندسی به حساب آورد. از آنجا که این ساختمان کاملا عملکردی است، از آن جمله آثار پونتی به حساب می‌آید که نزدیک به عقل‌گرایی است. پس از آسیب دیدن بال‌های جانبی ساختمان در حمله‌ی هوایی در جنگ جهانی دوم، گیدو دانگانی (Guido Donegani) یک طبقه‌ی دیگر به آن اضافه کرد اما پونتی که قطعات ساختمان را بر اساس روابط حجمی آنها طراحی کرده بود، از این تجربه درس گرفت و از آن به بعد از اشکال بسته استفاده کرد (در زمان انجام این پروژه، پونتی هنوز نظریه‌ی خود در مورد شکل محدود (Finite Form) را توسعه نداده بود).
•ویلا دانِگانی، 111940
این ویلا متعلق به گیدو دانِگانی (Guido Donegani) مدیر شرکت مانتیکاتینی (Montecatini) بود. پونتی با این ویلای ساحلی سعی کرد یک معماری مدیترانه‌ای را به هموطنان خود نشان دهد. در اوایل دهه‌ی 1930 قبل از اینکه پونتی ایده‌های خود را در زمینه‌ی معماری مدیترانه‌ای به کاغذ بیاورد، مجله‌ی دوموس مجمعی را برای یک بحث زنده در مورد معماری مدیترانه‌ای ارائه داد، و بحث زمانی بالا گرفت که برخی از نمایندگان عقل‌گرایی ایتالیایی با الهام از سبک ساختمان‌سازی جدید در آلمان و فرانسه به دنبال ایجاد محتوا و تکنیک‌های ملی به منظور ایجاد سبک متمایز خود بودند. راوا (Rava) در سال 1931 ادعا کرد که رد پای معماری ایتالیایی را در معماری مدیترانه‌ای پیدا کرده است. سال‌ها بعد جئو پونتی این مفهوم را در کاسا پامپیئنا (Casa Pompeiana) تدوین و اولین تحقق این ایده را ارائه داد اما تحقق واقعی این ایده در ویلا دانِگانی رخ داد. پونتی در سال 1941 در مجله‌ی لو استایل (Lo Stile) نوشت: “هر خانه‌ای که در سواحل خود می‌سازیم باید آن را زیباتر، جذاب‌تر، جذاب‌تر و جذاب‌تر کند. فقط کسی که واقعا با خورشید، دریا، آسمان، پوشش گیاهی و مردم یک مکان آشنا باشد، می‌تواند معماری‌ای ایجاد کند که متناسب با چشم‌انداز آن باشد”. ویلا دانِگانی دارای زمینی ال‌شکل (L) است که ضلع بزرگتر آن رو به دریا است. اتاق‌های نشیمن با چشم‌انداز دریا از اتاق‌های خواب و سرویس‌ها که در قسمت پشتی خانه واقع شده‌اند، جدا شده‌اند.
•ساختمان اداری دوم مونته‌کاتینی،12 1951-1947
ساختمان اداری دوم مونته‌کاتینی فاصله‌ی کمی با ساختمان اداری اول دارد اما پانزده سال بعد از آن ساخته شده است و در زمینی به شکل ذوزنقه قرار دارد. این شرایط باعث شد پونتی در مورد رابطه‌ی معماری و شهر اظهار نظر کند و در کتاب خود نوشت که شکل و اندازه‌ی ساختمان‌های جدید با دو عامل شکل زمین و مقررات ساختمان تعیین می‌شوند. با چنین محدودیت‌های بزرگی یک معمار در شهرهای ایتالیا به‌سختی می‌تواند کاری فراتر از طراحی نما انجام دهد که تاثیری بر تراز ساختمان نداشته و توانایی ایجاد یک اثر هنری معماری را داشته باشد. با وجود این محدودیت‌ها پونتی موفق شد ساختمان اداری دوم را به صورت یک ساختمان مدرن و متنوع ایجاد کند که از هر طرف نماهای متفاوتی را ارائه می‌دهد.
•اتاق هتل برای نهمین سه‌سالانه‌ی میلان، 141951
پونتی زیاد سفر می‌کرد و انتظار داشت که اتاق هتل راحت و کاربردی باشد اما او غالبا مشاهده می‌کرد که آنها بد مبله شده‌اند و فضا را هدر داده‌اند. در اعتراض به این وضعیت او پیشتر پیشنهادهایی را برای بهبود بخش گردشگری در هفتمین سه‌سالانه‌ی میلان (Seventh Milan Triennial) ارائه کرده بود. او در نهمین سه‌سالانه (Ninth Triennial) یک اتاق هتل را طراحی کرد. تقریبا همه‌ی عناصر کاربردی شامل میز کوچک تاشو برای صبحانه در رختخواب، چراغ مطالعه، رادیو، فندک سیگار، زیرسیگاری، کنترل از راه دور برای همه‌ی وسایل برقی، تلفن، قفسه‌ی مجله و قفسه‌ی کتاب و عکس و نقشه‌ی شهر در این اتاق در پانل‌های گوشه‌ای که در امتداد دو دیوار قرار داشتند (اصلی که پونتی از دهه‌ی 1940 با آن کار می‌کرد) قرار گرفته بود. پونتی در طراحی این اتاق از رنگ‌های زرد، سبز، قرمز و آبی استفاده کرد.
•طراحی داخلی برای کشتی،13 1952-1948
پونتی در دهه‌ی 1930 طراحی داخلی یک کابین لوکس برای یک خط مسافربری اقیانوس اطلس را در چهارمین دوره‌ی سه‌سالانه‌ی مونزا (fourth Monza triennial) به نمایش گذاشت.
پس از پایان جنگ جهانی دوم هنگامی که کشتی‌های ناوگان ایتالیایی برای خدمات‌رسانی مجدد به مسیرهای اقیانوس اطلس بازسازی شدند، پونتی شروع به توسعه‌ی ایده‌هایی برای طراحی ایتالیایی کشتی کرد و در بازسازی کشتی‌های کُنتی گراندی (Conte Grande) و کُنتی بیانکامانو (Conte Biancamano) از آندریا دوریا (Andrea Doria) و جولیو سزار (Giulio Cesare) شرکت کرد. پونتی در مجله‌ی دوموس سعی کرد متخصصان و مسافران را متقاعد کند که کشتی نه تنها وسیله‌ی نقلیه بلکه مانیفست‌ هنری برای یک ملت است؛ به همین دلیل او نه تنها در طراحی مبلمان و تجهیزات بلکه در تجهیز کشتی‌ها به آثار هنری معاصر به عنوان بیان مدرنیته و فرهنگ ایتالیایی دقت کرد. پونتی در طول کار بر روی کُنتی‌گراندی و کُنتی‌بیانکامانو با نینو زونکادا (Nino Zoncada) همکاری کرد.

پلان طبقه‌ی همکف، نمای جانبی و عکس تاریخی

کاسا تیپیچی (Case Tipiche)، میلان، 1933-1931

ساختمان مسکونی در ویا دامنیچانو، 1930-1928 نمای کلی ساختمان ساده‌سازی عناصر تزئینی نشان‌دهنده‌ی تبدیل به اشکال مدرن‌تر است.

کاسا مارمونت، 1933- 1934، نمای کلی

ساختمان دانشکده‌ی ریاضی، 1934، نمای جانبی سالن سخنرانی

•استودیوی پونتی- فورنارولی- روسِلی، 161952
پونتی و آنتونیو فورنارولی در سال 1952 آلبرتو روسلی را به دفتر خود بردند. آنها به یک گاراژی به مساحت 7265 فوت مربع نقل مکان و آن را به یک کارگاه تبدیل کردند و نام آنرا بارِن گذاشتند. بارِن (Barn) همانطور که پونتی تا پایان عمرش از آن نام می‌برد یک فضای کاری بسیار غیرمعمول بود و پونتی با این فضا به رویای خود مبنی بر همکاری بین رشته‌های مختلف هنری دست یافت. از نظر مفهومی بارِن جلوه‌ای از رویکرد پونتی نسبت به کل اثر هنری بود. فضای داخلی آن یک دفتر بزرگ بود که به چهار منطقه شامل استودیو، تحریریه‌ی مجله‌ی داموس، مدرسه و گالری تقسیم می‌شد. کل بارِن همزمان به عنوان یک نمایشگاه برای مصالح مختلف خدمت می‌کرد. در منطقه‌ی گالری مبلمان، سرامیک، منسوجات و شیشه به نمایش گذاشته می‌شد و منطقه‌ی مدرسه به عنوان کارگاهی برای دانشجویان و هنرمندان جوان در نظر گرفته شده بود.
•محله‌ی مسکونی هَرار دیسایی برای آی.ان.اِی کاسا15، 1955-1951
جئو پونتی، لوئیجی فیگینی (Luigi Figini) و جینو پولینی (Gino Pollini) در سال 1951برنده‌ی کمیسیون طرح جامع ساخت و ساز داخلی با حمایت دولت در محله‌ی مسکونی جدید اینا کاسا (INA-Casa) شدند. این اولین بار نبود که پونتی یک پروژه‌ی برنامه‌ریزی شهری را به عهده می‌گرفت؛ در اوایل سال 1927 همراه با انجمن برنامه‌ریزان شهری در مسابقه‌ی طرح توسعه‌ی کلی شهر میلان شرکت کرد، در سال 1936 به همراه جوزپه واکارو (Giuseppe Vaccaro) و انریکو دل دبیو (Enrico Del Debbio) طرح جامع آدیس آببا (Addis Abeba) در اتیوپی (Ethiopia) را طراحی کرد و… . محله‌ی مسکونی جدید آی.ان.اِی (INA) در یک زمین مثلثی بزرگ ترکیبی از ساختمان‌های آپارتمانی چند‌طبقه و خانه‌های تک‌خانواری بود. برجسته‌ترین پیشنهاد پونتی برای این محله خیابانی بود که از کل محله عبور ‌کند که محقق نشد. پونتی طراحی دو خانه در لبه‌ی محله‌ی مسکونی (قرمز و زرد) را برعهده داشت که خانه‌ی قرمز را با فورنارولی (Fornaroli) و روسلی (Rosselli) و خانه‌ی زرد را با جیجی گو (Gigi Gho) طراحی کرد. خانه‌ی اول (قرمز) به دلیل قرارگیری واحدهای دوبلکس‌ در طبقه‌ی بالا جالب و امکان توسعه بعدی ساختمان وجود ندارد. نمای قرمز ظاهری زنده به ساختمان می‌بخشد و در تضاد با رنگ‌های خاکستری معمول اکثر ساختمان‌های واقع در محله قرار می‌گیرد. خانه‌ی دوم (زرد) در رنگ‌های زرد اخرایی، سفید و خاکستری از این جهت متمایز است که آپارتمان‌ها از راهروهای بیرونی قابل دسترسی هستند. شکل سقف متمایل به اضلاع باریک خانه، گواه ایده‌ی فرم محدود (Finite Form) بود. پونتی علی‌رغم محدود بودن به مواد و مصالح ساده و امکانات مالی متوسط در استفاده از اشکال و رنگ‌ها خودداری نکرد.
•صندلی‌های لِجرا و سوپر لِجرا،18 1957-1952
پونتی در اوایل سال 1949 به منظور ایجاد راحتی، صندلی‌هایش را به پشتی‌های طاقی‌شکل (Vaulted) مجهز کرد، به طور همزمان چارچوب صندلی را باریک‌تر کرد تا آن را سبک کند؛ به این ترتیب در سال 1952 مدل لِجرای (Leggera به معنای سبک) ظریف اما سخت ایجاد شد. این صندلی‌ها در کارگاه‌های کاسینا (Cassina) ساخته شدند و قرار بود پونتی انواع دیگر صندلی را در سال‌های آینده برای آنها طراحی کند. این صندلی به قدری قوی بود که به‌راحتی در برابر سخت‌ترین تست‌ها در کارگاه‌های کاسینا مقاومت کرد. در سال 1957 پونتی صندلی فوق سبک سوپر لِجرا (Superleggera) را ساخت که چارچوب آن دارای سطح مقطع مثلثی است و کل وزن صندلی 1.7 کیلوگرم است. این مدل صندلی هم از نظر پونتی کافی نبود و بنابراین نسخه‌ی دیگری را طراحی کرد که نیمی سیاه و نیمی سفید بود و حتی سبک‌تر به نظر می‌رسید. سوپر لِجرا توسط پونتی به عنوان یک صندلی کاملا معمولی که هزینه‌ی زیادی ندارد و غیر‌قابل تخریب است، انتخاب شده است. امروزه پنجاه سال پس از آن اختراع سوپر لجرا هنوز توسط شرکت کاسینا در نسخه‌ای از چوب خاکستر به‌ طور طبیعی یا صیقلی و با روکشی از چوب هندی ساخته می‌شود.
•موسسه فرهنگی کارلو مائریلیو لِریکی، 171958- 1952
این ساختمان از دو قسمت تشکیل شده است؛ یک قسمت باریک و بلند که با سنگ‌فرش‌های موزاییک سفید تزئین شده است و یک ساختمان عریض و کم ارتفاع که با سرامیک اخرایی پوشیده شده است. فضای داخلی ساختمان به دلیل کف ساخته شده از سنگ مرمر سفید کارارا (Carrara) که نور را منعکس می‌کند، به طرز شگفت‌انگیزی روشن است. اتاق کنفرانس ذوزنقه‌ای را می‌توان به دلیل وجود درب‌های کشویی به دلخواه بزرگ‌تر یا کوچک‌تر کرد. بین اتاق کنفرانس و سالن ورودی یک آشپزخانه‌ی کوچک وجود دارد که مهمانان در هر زمان می‌توانند از آن استفاده کنند. سالن برگزاری رویدادهای فرهنگی، نمایش فیلم و مواردی از این دست دارای هشتاد و پنج نفر ظرفیت است و ساختار سقف آن که نمونه‌ی خوبی از همکاری پونتی و نروی (Nervi) است با سیستم پانل سقفی که پونتی برای طراحی‌های داخلی کشتی‌هایش نیز استفاده می‌کرد، نورپردازی شده است. پونتی همچنین پرده‌های صحنه را با تزئینات هندسی در رنگ‌های اخرایی، سبز و آبی طراحی کرد. کتابخانه به اندازه‌ی نوری که از پارک از طریق پنجره‌های افقی دریافت می‌کند به همان اندازه از طریق پنجره‌های عمودی از حیاط دریافت می‌کند. پنجره‌های افقی در بالا قرار گرفته‌اند تا فضای کافی برای قفسه‌های کتاب فراهم شود. اتاق‌های اداری که در امتداد راهرو در طبقه‌ی بالا قرار دارند همگی رو به پارک هستند. سالن نمایشگاه در زیرزمین با آجرهای شیشه‌ای در زیر سقف که نور روز را در اختیار می‌گذارند، قرار دارد؛ مانند چیدمانی که پونتی قبلا در دانشکده‌ی معماری میلان از آن استفاده کرده بود. کل اثاثیه‌ی موسسه‌ی فرهنگی از صندلی تا دراور توسط پونتی طراحی شده است. اگرچه این یک ساختمان عمومی است اما آسایش یک ویلا را ارائه می‌دهد.
•صندلی‌ راحتی راند، 191956
پونتی برای بسیاری از تولیدکنندگان مبلمان بین‌المللی طرح‌هایی تولید کرد اما با شرکت کاسینا‌دی‌مدا (Cassina di Meda) از وارثان آمیدئو کسینا (Amedeo Cassina) شراکت کاری طولانی‌مدت و مثمر ثمر داشت. این شراکت طولانی‌مدت و مثمر ثمر منجر به تولید مبلمان‌های معروف مانند صندلی راحتی دیستکس (Distex)، صندلی‌های لوتوس (Lotus)، لِجرا و سوپر لِجرا شد. یکی از موفق‌ترین مبلمانی که پونتی برای کاسینا طراحی کرد صندلی راحتی راند (Round) بود که کل صندلی یک بازی از اشکال هندسی ساده است که به طور همزمان به هم متصل شده‌اند و همچنین امکان جدا شدن از یکدیگر را دارند. این صندلی به این دلیل که در عکس‌ها هم به صورت کامل و هم به صورت قطعه‌قطعه به تصویر کشیده شد که نشان‌دهنده‌ی سادگی ساخت آن است، شهرت قابل توجهی به دست آورده است. پونتی در بسیاری از پروژه‌های خارجی خود از این صندلی استفاده کرد و هر بار رنگ و متریال آن را با محیط تطبیق می‌داد.

کاسا لاپورتی، 1935- 1936، ترکیب آزاد از بازشوهای با اشکال متفاوت و سایبان‌های بیرون‌زده + پلان

•ساختمان اداری اول مونته‌کاتینی، 1936- 1938، ساختمان اصلی H شکل

ویلا دانِگانی، 1940، نمای شمال شرقی

صندلی‌ راحتی راند، 1956، کاراکاس (Caracas)

•ویلا پلانچارت،20 1960-1953
ویلا پلانچارت (Villa Planchart) یکی از خلاقانه‌ترین کارهای پونتی است و حتی می‌توان آن را تحقق چشم‌انداز پونتی برای ساختمان‌های مسکونی دانست. پونتی در طراحی این ویلا به دنبال پاسخی برای خواسته‌های مشتریان خود آنالا (Anala) و آرماندو پلانچارت (Armando Planchart) بود. در واقع او با طراحی این ویلا موفق شد ایده‌آل خود برای زندگی هوشمندانه را محقق کند. در سال 1961 پونتی در مجله‌ی دوموس حدود چهل صفحه را به خانه اختصاص داد و در آنجا دو اصل ترکیبی را برای خانه‌ها ذکر می‌کند: کرتین‌وال (Curtain Wall) و معماری خودنورانی (Self-Illuminating).
• اولین اصل (کرتین‌وال) با جداکردن دیوارهای غیر پشتیبان از زمین، دادن ظاهری معلق به آنها و سبک‌تر کردن آنها از نظر زیبایی‌شناختی حاصل می‌شود.
• اصل دوم (معماری خودنورانی) با پنهان کردن چراغ‌های خانه در پشت لبه‌ها و زیر سقف بیان می‌شود.
این ویلا از برخی از ساختمان‌های اسکار نیمایر (Oscar Niemeyer) تاثیر پذیرفته است. پونتی در ساخت این ویلا ماهیت زمین، جهت غالب باد و دید به مناظر را در نظر گرفت. پونتی در این خانه همانطوری که در کاسا تیپیچی (Case Tipiche) انجام داده بود، مناطقی را برای استفاده‌های مختلف ایجاد کرد.
•برج پیرلی،21 1956-1954
از نظر پونتی برج پیرلی (Pirelli Tower) بسیار زیبا بود و ترجیح می‌داد به جای آسمان‌خراش از کلمه‌ی برج در مورد آن استفاده کند. مدیریت پیرلی با برنامه‌ی خود برای برپایی ساختمانی معتبر که به عنوان نماد شرکت عمل کند، ابتدا به جوزپه والتولینا (Giuseppe Valtolina) و ایجیدیودل‌اورتو (Egidio Dell’Orto) روی آوردند ولی در نهایت کار را به پونتی واگذار کردند. پونتی در آن زمان با آنتونیو فورنارولی و آلبرتو روسلی کار می‌کرد و آرتورو دانوسو (Arturo Danusso) و پیر لوئیجی نروی (Pier Luigi Nervi) نیز به آنها پیوستند. با در‌ نظر ‌گرفتن این واقعیت که مالک اولین ساختمان اداری مونته‌کاتینی بدون توجه به روابط حجمی اولیه، ساختمان را به طور خودسرانه یک طبقه بلند کرده بود، پونتی این بار هم برای پلان طبقه و هم برای ساختمان یک فرم محدود (Finite Form) را انتخاب کرد و افزودن به ارتفاع و عرض ساختمان را غیرممکن کرد. در کنار پونتی، نروی یکی از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین مهندسان طراحی آن زمان قرار داشت که او با کاهش فشار سازه باربر عمودی بر روی هر دو عنصر مثلثی در اضلاع باریک، ستون‌های داخلی و دریچه‌های باد در ناحیه‌ی مرکزی ساختمان به پونتی کمک کرد. این امر به ویژه در ضخامت ستون‌هایی که در ارتفاع 31 طبقه از حدود 80 اینچ در سطح زمین تا ضخامت تقریبا 20 اینچ در بالا کم می‌شود، مشهود است.
•ساختمان مسکونی در ویا دیزا،22 1957-1955
در سال 1955 پونتی یک ساختمان مسکونی نُه‌طبقه در ویا دیزا (Via Dezza) طراحی کرد. این ساختمان نمایانگر تمام دستاوردهای فنی دهه‌ی 1950 بود. پونتی در نمای آن، فضایی را برای رنگ‌آمیزی فردی ارائه داد که ساکنان هر آپارتمان بتوانند رنگ طبقه و بالکن خود را خودشان انتخاب کنند و بتوانند به‌سرعت و به‌راحتی از بیرون به آپارتمان خود اشاره کنند. پونتی در آپارتمان خود، استفاده‌ی انعطاف‌پذیر از فضاها را از طریق اتاق شناور (Floating Room) امکان‌پذیر کرد. او استفاده از درها به جز برای سه ضرورت که به وسیله‌ی مقررات ساختمانی لازم بود، خودداری کرد و اتاق‌ها را با استفاده از دیوارهای پارتیشن تاشو از هم جدا کرد. پونتی از طریق آنالیز فضایی برای مدت طولانی از این پدیده آگاه بود که در اتاقی با چهار دیوار، دیوار پنجره نسبت به سایر دیوارها جایگاه ویژه‌ای دارد. و برای استفاده از این واقعیت و خلق تعامل مستقیم بین چشم‌انداز بیرون و اتاق‌های مسکونی داخلی، پنجره‌ی مبله‌شده (Furnished Window) را به وجود آورد.
•ویلا آریزا،23 1958-1954
این ویلا به سفارش خانم بالنکا آریزا (Blanca Arreaza) سومین و آخرین کاری بود که پونتی در کاراکاس به وجود آورد. پونتی خود را خوش‌شانس می‌دانست که خالق این ویلا است، در واقعیت او موفق شده بود از طریق یک طراحی مدرن، معماری عمیقا انسانی و صمیمی را به وجود آورد. ویلا آریزا در میان محله‌ی جدید کانتری کلاب (Country Club) در میان پوشش گیاهی استوایی قرار گرفته بود و پونتی به دلیل اهمیت ارتباط با طبیعت، یک ساختمان یک طبقه طراحی کرد که هر اتاق به چشم‌انداز بیرون و یا پاسیو دید داشته باشد. به دلیل درهای شیشه‌ای عریض که به صورت بادبزنی باز و بسته می‌شوند، خطوط دید بازی به سمت باغ و یک پس‌زمینه‌ی بی‌انتها وجود دارد.
•هتل پارکو دی پرینسیپی، سورینتو،25 1961-1960
پونتی در اوایل سال 1960 دعوت به طراحی یک هتل برای پارک ویلا گورتاچاکو (Villa Gortchakov) در سورِنتو (Sorrento) شد. با وجود اینکه برای زمان طولانی ترجیح او استفاده از کانسپت‌های تک‌رنگ مثل آبی در ویلا آریزا و زرد در ویا دیزا بود اما در طراحی این هتل تحت تاثیر شهر رنگی تصمیم گرفت ترکیبی از رنگ‌های سفید و آبی (در میز- پارچه، بشقاب و ظرف، ملحفه، دیوارها، کف‌ها، پرده و مبلمان) استفاده کند. پونتی در دوموس با دقت زیاد به تشریح طراحی سی نوع متفاوت از تایل‌هایی که از الگوهای مختلف تشکیل شده بود، پرداخت. پونتی در طراحیِ این هتل، کاربرد جدیدی از تایل‌های سرامیک را آزمایش کرد و در استفاده از رنگ‌های سفید و آبی تا آنجا پیش‌ رفت که می‌خواست سرآشپزها مرغ متیل آبی (Methyl Blue Chicken) و اسپاگتی سرو کنند و اگر چه تمام آرزوهای پونتی به واقعیت نپیوست اما این هتل به عنوان یک شاهکار باقی ‌مانده است.

موسسه فرهنگی کارلو مائریلیو لِریکی، 1958-1952، نمایی از فضای رابط بین دو بال ساختمان

•محله مسکونی هَرار دیسایی برای آی.ان.اِی کاسا، 1955-1951، پونتی با سقف سربالایی و ایوان‌های شش‌ضلعی در کنار خیابان برای جلوگیری از افزایش ارتفاع بعدی به ساختمان، پایانی مشخص بخشید.

برج پیرلی، 1956-1954، دید از میدان دوک آئوستا (Duca d›Aosta)

ورودی منطقه دیامانتینا (Diamantina)، سقف برجسته و تزئین شده با مثلث‌های رنگی در تضاد با سقف مجلل با رنگ آبی با حاشیه‌ی سفید خود قرار دارد. دیوارها با تایل‌های سرامیکی سفید و الماسی شکل پوشیده شده است. ویلا آریزا، 1958-1954

ویلا پلانچارت، 1960-1953، ورودی با فضای پارکینگ مسقف

•هتل پارکو دی پرینسیپی، رم،26 1964-1961
فقط بخشی از ساختمان هتل پارکو دی پرینسیپی در سورنتو ساخته‌ی دست پونتی است. در ‌حالیکه در سورنتو رنگ‌های سفید و آبی غالب بودند اما پونتی ترکیب سفید و سبز را انتخاب کرد. پونتی در هتل رم نه تنها در کف اتاق‌ها بلکه در تمام دیوارها و روکش‌های نما از سرامیک استفاده کرد. کاشی‌های اتاق‌ها مانند کاشی‌های سورنتو دارای الگوهای هندسی هستند که اکنون رنگ سیاه به آن اضافه شده است. مبلمان از چوب ساخته شده و صندلی‌ها ساخت شرکت کاسینا هستند. استفاده از لامپ‌های شرکت کندِل (Candle) یادآور همان پونتی‌ای است که ویلا نمازی را ساخته است. در سالن ناهارخوری، آینه‌های بزرگ به منظور بزرگنمایی اتاق و بازتاب نور تعبیه شده است. نمای جنوبی با پنجره‌های شش‌ضلعی و کاشی‌های سبز در زمینه‌ی سفید پوشیده شده است.
•ویلا نمازی، 241965-1960
ویدا و شفیع نمازی مالکان ویلا نمازی در تهران، زمینه‌ای را برای هنر پونتی به وجود آوردند که قبلا در ویلا پلانچارت و آریزا بالانکا ایجاد شده بود. گسترش دوستی بین معمار و نمازی‌ها باعث شد که او با هنر و فرهنگ ایرانی ارتباط برقرار کند. طبقه‌ی همکف ویلا یک اتاق نشیمن است که به باغ باز می‌شود. در مرکز آن اتاق غذاخوری بزرگی قرار دارد که بلافاصله به یک اتاق و به علاوه به آبشار فضای بیرون منتهی می‌شود. قسمت بالایی پله‌ها با سنگ مرمر سفید و قسمت جلویی آن با سنگ مرمر با رنگ‌های مختلف پوشیده شده است. در طبقه‌ی بالا در کنار اتاق‌خواب‌ها یک اتاق غذاخوری کوچک برای زندگی خصوصی خانواده قرار دارد. لیزا لیکیترا پونتی (Lisa Licitra Ponti) دختر بزرگ پونتی توضیح داده است که معمار (پونتی) چگونه در این ویلا با وزن‌ها و حجم‌ها بازی کرده است: به عنوان نمونه، دیوارهای بزرگ و سنگین در همجواری دیوارهای قرینه‌ی باریک با تزئینات قرار گرفته‌اند. فضاهای مختلف ویلا نمازی که توسط پونتی مبلمان شده است در هماهنگی با هنر و فرش ایرانی قرار دارد.

نمای کلی ویلای نمازی

ویلا نمازی، اتاق نشیمن با ارتفاع دوبرابر با نرده، پنجره بزرگ جلو به سمت باغ و پارتیشن‌های تاشوی آبی و سفید، اتاق را به بیرون باز می‌کند. اتصالات داخلی، مبلمان طراحی شده توسط پونتی و فرش‌های ایرانی و شی هنری را ترکیب می‌کند.

ساختمان مونتِدُریا و ساختمان اداری، 1971-1963، ورودی اصلی در ویا جیویو (Via Giovio)، نما به سمت ویا آندریا دوریا (Via Andrea Doria)

سَن‌فرانسیسکو آل فوپونینو،27 1964-1961

کلیسای جامع گران‌مادری‌دی‌دیو، 1971-1963

•سَن‌فرانسیسکو آل فوپونینو،27 1964-1961
در بین ساختمان‌های مذهبی (وابسته به کلیسا) خلاقیت پونتی با کلیسای جامع در تارانتو (Taranto) به اوج رسید. سَن‌فرانسیسکو یک کار پیچیده است که پایه و استراکچر آن تنها برای کسی که به آن نزدیک شود، آشکار می‌شود. در سَن‌فرانسیسکو چشم بیننده ابتدا توسط تضادها جلب می‌شود؛ نمای جلویی روشن و نماهای جانبی تیره، تاثیرات افقی فضای بیرونی و اهمیت عمودی فضاهای داخلی، سرزندگی مدرن عناصر تزئینی و شکل‌ تاریخی سنتی طبقه‌ی همکف و… پونتی در این مورد بیان می‌دارد: ساختن یک کلیسا قبل از هر چیز به معنای بازسازی‌های مذهبی در خودمان است. ایده‌ی پونتی مبنی بر اتصال نماهای اصلی تو رفته با بال‌های جانبی برای ایجاد یک وحدت بصری، جلوخان را به نوعی از پلازا تبدیل کرد. کلیسا در عین حال که خودش را برجسته می‌کند با محوطه‌ی اطرافش هم هماهنگ می‌شود. اطراف صحن مرتفع اصلی به وسیله‌ی دو صحن کوتاه‌تر جانبی احاطه شده و به شش دهانه با ستون‌هایی از بتن مسلح تقسیم می‌شود که نیروها را به سمت پایین انتقال می‌دهند. جهت خاص خطوط و همچنین رنگ سفید ستون‌ها که به‌شدت با قرمز تیره‌ی سقف تضاد دارد، بر احساس بی‌وزنی تاکید می‌کند.
•ساختمان مونتِدُریا و ساختمان اداری،28 1971-1963
پونتی در این پروژه مجبور بود بر روی زمینه‌ی شهری موجود بنایی بسازد و به سلسله‌مراتب محورهای خیابان توجه اساسی داشته باشد. پونتی در اولین نسخه از طراحی یک بلوک کوچک در طول مسیر در مقابل ارتفاع 164 فوتی برج که در فاصله‌ی کمی در پشت آن قرار داشت، جانمایی کرد که هر کدام از ساختمان‌ها گفتار مستقل خودشان را داشتند. اما در نسخه‌ی نهایی به جای برج یک مجموعه‌ی ساختمانی بزرگ‌تر به موازات خیابان قرار گرفت. اگر‌چه نسبت‌های موجود، انعطاف‌پذیری زیادی به او نمی‌داد اما پونتی توانست با تقسیم سطوح به بخش‌های متناسب، ساختاری ریتمیک به ساختمان بدهد.
•کلیسای جامع گران‌مادری‌دی‌دیو،29 1971-1963
در اواسط دهه‌ی 1960 برای محله‌ی مسکونی جدید شهر تارانتو (Taranto) که به‌سرعت در حال رشد است، تصمیم گرفته شد به عبادتگاه اختصاص داده شود. موسسه‌ی بین‌المللی هنرهای مذهبی (ITAAL) پونتی را مأمور این کار کرد. پونتی در آماده‌سازی برای این پروژه چندین بنای مقدس تاریخی در میلان، ونیز و رم را بررسی کرد. پس از چند طرح (اسکیس) اولیه ناگهان به ضرورت ارتباط نمادین آسمان و زمین در چنین ساختمانی پی برد، چیزی که معمولا در ساختمان‌های کلیسا با ارتباط بین برج و شبستان نشان داده می‌شود که شبستان‌های پایین، نماد زمین و برج‌ها یا گنبدها، نماد بهشت هستند. کلیسای گران‌مادری‌دی‌دیو (Gran Madre di Dio) مستطیل‌شکل و متشکل از یک شبستان کم‌ارتفاع است. پونتی در مورد این بنا از پنجره‌هایی که به سوی بهشت باز می‌شوند، صحبت می‌کند. کار تمام نمی‌شود تا زمانی که گیاهان بالارونده آن را تصاحب کنند، زمانی که طبیعت آن را از ما سلب‌کند و خدا آن را به دست ‌آورد. متاسفانه دیدگاه پونتی به واقعیت تبدیل نشد و از این نظر ساختمان ناتمام باقی مانده است. امروزه این کلیسا توسط فعالیت‌های ساختمانی محلی محاصره شده است. در میان پیشنهادهای پونتی تنها حوضچه‌ی آب سه‌سطحی که منعکس‌کننده‌ی کلیسای جامع است، محقق شد که حداقل فضایی برای تنفس برای ساختمان ایجاد می‌کند.
•موزه‌ی هنر دِنویِر،30 1971-1966
موزه‌ی هنر دِنویِر (Denver) در اکتبر 1971 به سرپرستی اُتو باچ (Otto Bach) افتتاح شد و یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های هنر هندو-آمریکایی شد.
این اولین ساختمان موزه در ایالات متحده بود که چنین گنجینه‌هایی را نگهداری می‌کرد. زمانی که پونتی به این پروژه دعوت شد، نقشه‌ی زمین قبلا توسط آمریکایی‌ها نهایی شده بود و پونتی در واقع به پویایی و سرزندگی این مجموعه کمک کرد. شیب تند نما به سمت بالا ناشی از برآمدگی عمودی پلان همکف است. به دلیل وجود کاشی‌ها، نما مناظر ایده‌آلی را ارائه می‌دهد که بسته به نور ترکیب‌هایی را که دائما در حال تغییر هستند، نشان می‌دهد. پونتی با فاش کردن ترفندهایی که همیشه در نگاه اول مشخص نیستند، تماشاگر را به حضور و مکاشفه در فضا دعوت می‌کند.
پونتی به منتقدانی که او را در مورد مبلغ قابل توجهی که برای این ساختمان خرج شده (شش میلیون دلار) سرزنش می‌کردند اهمیت این را یادآور شد که ارزش چیزی را فقط به دلیل هزینه‌ی آن از دست ندهیم. موزه‌ی هنر دِنویِر آخرین ساختمان کلاسیک باقی‌مانده از پونتی است.
جئو پونتی خستگی‌ناپذیر در اعماق شب، قطار، هواپیما و حتی ماشین ترسیم و طراحی می‌کرد و به‌ندرت بدون کاغذ و مداد دیده می‌شد. او خود را وقف معماری، نقاشی، طراحی و دکوراسیون داخلی کرد و در شانزدهم سپتامبر 1979 درگذشت.

موزه‌ی هنر دِنویِر، 1971-1966، نمای کلی

پی نوشت

1- 1923–1930 » Porcelain Designs for Richard-Ginori Company
2- 1925–1926 » L’Ange Volant, Country House for Tony H. Bouilhet (Garches, Hautes-de-Seine, France)
3- 1928–1930 » Residential Building at Via Domenichino (Via Domenichino 1-3, Milan)
4- 1931–1938 » Case Tipiche (1931–1933 Domus Julia, Fausta and Carola, Via Aristide De Togni; 1933–1938 Domus Livia, Serena, Onoria, Aurelia and Flavia, Via Letizia; 1934 Domus Adele, Via Coni Zugna 29; 1935-1938 Domus Alba, Via Carlo Goldoni 63, Milan)
5- 1933-1934 » Casa Marmont (Via Gustavo Modena 16, Milan)
6- 1934 » Faculty of Mathematics Building (Campus of La Sapienza University, Via Cesare de Lollis, Rome)
7- 1935–1936 » Casa Laporte (Via Benedetto Brin 12, Milan)
8- 1936 » Director’s Offices of the Società Ferrania (Rome)
9- 1936 » World Fair of the Catholic Press (Cortile della Pigna, Vatican City)
10- 1936-1938 » First Montecatini Office Building (Via della Moscova / Via Filippo Turati, Milan)
11- 1940 » Villa Donegani (Strada Nazionale Aurelia, Bordighera (Liguria))
12- 1947–1951 » Second Montecatini Office Building (Via Filippo Turati / Largo Guido Donegani, Milan)
13- 1948–1952 » Interior Designs for Ships
14- 1951 » Hotel Room for the IX Milan Triennial (Milan)
15- 1951-1955 » Residential Quarter Harrar-Dessiè for INA-Casa (Via Harar / Via Dessiè / Via Novara, Milan » with Luigi Figini and Gino Polloni)
16- 1952 » Studio Ponti-Fornaroli-Rosselli (Via Giuseppe Dezza 49, Milan)
17- 1952-1958 » Carlo Maurilio Lerici Cultural Institute (Gärdesgatan 14, Stockholm, Sweden with Pier Luigi Nervi and Ture Wennerholm)
18- 1952-1957 » Chairs Leggera and Superleggera
19- 1956 » Armchair Round (The Round chair, reduced to its eight component parts)
20- 1953-1960 » Villa Planchart (Caracas, Venezuela)
21- 1954–1956 » Pirelli Tower (Piazza Duca D›Aosta 1, Milan with Giuseppe Valtolina and Egidio Dell›Orto)
22- 1955-1957 » Residential Building at Via Dezza (Via Giuseppe Dezza 49, Milan)
23- 1954-1958 » Villa Arreaza (Caracas, Venezuela (demolished))
24- 1960-1965 » Villa Nemazee (Teheran, Iran)
25- 1960-1961 » Hotel Parco dei Principi, Sorrento (Via Rota 1, Sorrento (Province of Naples))
26- 1961-1964 » Hotel Parco dei Principi, Rome (Via Saverio Mercadante, Rome)
27- 1961-1964 » San Francesco al Fopponino (Via Paolo Giovio 31, Milan)
28- 1963-1971 » Montedoria Apartment and Office Building (Via Giovan Battista Pergolesi 25 / Viale Andrea Doria / Via Mauro Macchi, Milan with Antonio Fornaroli)
29- 1964-1971 » Co-Cathedral Gran Madre di Dio (Viale Magna Grecia, Taranto)
30- 1966-1971 » Denver Art Museum (Denver, Colorado, USA with James Sudler Associates and Joal Cronenwett)

منتشر شده در : شنبه, 15 آوریل, 2023دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: ,