مفهوم مکان در نوشته‌های مارســــــــــــــل پروست، آیدین توکلیـــان
پیشگامان مهندسی آکادمیک ایـــران نوین، میـــرزا مهدی‌خان ‌شقاقـــی، اولین مهندس تحصلی کرده‌ی ایرانی در فرنگ (اروپا)، رکسانا خانی زاد

جهانگیــــر درویــــش
پیشگامان عرصه‌ی مدرنیته‌ی معماری ایران نویـــن
نوشته‌ی رکسانا خانی‌زاد

اواخر دهه‌ی 40 شمسی بود که تهران به عنوان میزبان بازی‌های آسیایی شهریور 1353 انتخاب گردید. این نخستین بار بود که بازی‌های آسیایی در خاورمیانه برگزار می‌شد. تهران، که قرار بود میزبان حدود 3000 ورزشکار از 25 کشور آسیایی (که تا آن زمان بیشترین شمار شرکت‌کنندگان بازی‌های آسیایی بود) و دیگر مهمانان و تماشاچیان باشد، شاهد تکاپویی چشمگیر بود. مجموعه ورزشی آزادی، میزبان اصلی بازی‌ها، در اصل به جهت همین رویداد ساخته شد اما در کنار آن از ورزشگاه‌های دیگری نیز کمک گرفته شد که یکی از آنها، ورزشگاه تختی (فرح‌آباد سابق) بود. این ورزشگاه نیز مانند مجموعه‌ی آزادی برای بازی‌های آسیایی ساخته شد و معماری که برای طراحی استادیوم تختی انتخاب گردید دکتر جهانگیر درویش بود.
جهانگیر درویش امروزه به عنوان معمار سازه‌گرا شناخته‌ می‌شود. پدر ایشان، سعدالله درویش، فارغ‌التحصیل رشته‌ی حقوق بین‌الملل از کشور سوئیس و اهل مازندران بودند. اما بعدها به شهر ورامین مهاجرت نمود و جهانگیر درویش نیز در سال 1312 در آنجا متولد می‌شود. جهانگیر درویش سه-چهار ساله بود که به تهران نقل مکان می‌کنند و او دوران ابتدایی‌اش را در مدرسه‌ی ادب، حوالی مسجد سپهسالار و دوران دبیرستانش را در مدرسه‌ی البرز می‌گذراند. درویش تعریف می‌کند: «به معماری علاقه داشتم و از زمانیکه در کلاس ششم مشغول به تحصیل بودم، تابستان‌ پیش یک معمار کار می‌کردم که متاسفانه اسم معمار را به یاد ندارم. وقتی مشتری‌ها می‌آمدند من را صدا می‌کرد و می‌گفت: ایشان نقشه‌ها را کشیده‌اند و مشتری‌ها چون از نقشه‌ها خوششان می‌آمد به من انعام می‌دادند. از دبیرستان نیز شروع کردم به اسکیس زدن از ساختمان‌ها و هرآنچه می‌دیدم و مدتی نیز نزد پتگر رفتم تا بتوانم بهتر خط بکشم».
بدین ترتیب جهانگیر درویش تحصیلات آکادمیک خود را در رشته‌ی معماری دانشگاه تهران و در آتلیه‌ی فروغی در سال 1335 آغاز کرد اما پس از یک سال تحصیل در دانشگاه تهران و اتمام دوره‌ی مقدماتی، در سال 1336 تصمیم به ادامه‌ی تحصیل در خارج از کشور گرفته و به ایتالیا مهاجرت نمود و پس از چندی دو بورسیه دریافت نمود که یکی تمام هزینه‌های اقامت، غذا و… را شامل می‌شد و دیگری نقدا پرداخت می‌گردید که جهانگیر درویش تمام آن را پس‌انداز و صرف سفر به کشورها‌ی مختلف در سه ماه تابستان می‌نمود. او درباره‌ی تفاوت برنامه‌ی تحصیلی ایران و ایتالیا می‌گوید: «خارج که رفتم، به محض اینکه وارد دانشگاه شدم و با برنامه‌ی تحصیلی رشته‌ی معماری در دانشگاه‌های ایتالیا مواجه شدم، یک نامه به دانشگاه نوشتم و برای اینکه همه‌ی بچه‌ها آن را بخوانند آن را به آدرس «روبروی قهوه‌خانه‌ی آقار رضا در خیابان شاه‌رضا، دانشگاه تهران» ارسال کردم. همین کار باعث شد که نامه در آتلیه‌ی فروغی به تخته زده شد و همه‌ی بچه‌ها آن را خواندند. در آن نامه نوشته بودم که در دانشگاه باید چه درس‌هایی را بخوانیم اما در ایران آنها را نمی‌خوانیم … و پس از آن، همه دسته‌جمعی برای تحصیل به ایتالیا آمدند؛ مرجان ها، ایرج شهروز تهرانی، حبیبی، وزیری، محمد امین (داریوش) میر فندرسکی و… .
در ایران فقط یاد گرفتیم راندو ‌کنیم، ترام بزنیم، عکس آدم بکشیم، به زینت نقشه برسیم و از اینجور کارها، در صورتیکه در ایتالیا چهل و خورده‌ای درس معماری است؛ معدن‌شناسی، فیزیک، شیمی‌آلی، شیمی معدنی، علم ساختمان یک، علم ساختمان دو و… . یک فصلی از علم ساختمان به اسم بیضی الاستیسیته می‌خواندیم که از بس مشکل بود، اصلا نمی‌فهمیدیم‌اش. یک روزی از استاد این درس پرسیدم، ما اصلا این درس را برای چه می‌خوانیم وقتی متوجه‌اش نمی‌شویم. گفت این فصل شما را برای تصمیم‌گیری درست، سریع و اصولی در آینده آماده می‌کند. اما ما در ایران چه می‌خواندیم، دو سه تا درسی که درس نبود، شوخی بود و وقتی هم‌دوره‌ای‌های من این نامه را دیدند، برای تحصیل به ایتالیا آمدند؛ مثلا میرفندرسکی با خانمش آمد و به فلورانس رفتند و بقیه هم در همان جا مستقر شدند و شروع به تحصیل کردند.». جهانگیر درویش پس از اتمام دوره‌ی کارشناسی ارشد خود، برای تحصیل در مقطع دکترا به دانشگاه پلی‌تکنیک تورینو رفتند. به گفته‌ی او، کلاسی که در آن درس می‌خواندند در حدود سی الی سی و پنج دانشجو داشت که تعداد چهل استاد برایشان تدریس می‌کردند. بعدها جهانگیر درویش به آمریکا مهاجرت و در نهایت فعالیت حرفه‌ای خود را از سال 1341 همزمان در ایران، ایتالیا و آمریکا آغاز نمود. مسئولین برگزاری بازهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران در خردادماه 1345 از جهانگیر درویش درخواست نمودند تا در ادامه‌ی فعالیت‌هایی که در زمینه‌ی معماری سازه‌های خاص در ایتالیا داشت، طراحی استادیوم 30 هزار نفری (فرح‌آباد) تختی را بر عهده گیرد. نکاتی که برای استادیوم تختی مد نظر بود عبارت بودند از:
• احتیاجات شهر تهران (در سال ۱۳۴۵) برای یک استادیوم که به خصوص دختران در آن فعالیت ورزشی داشته باشند و در آینده برای فعالیت‌های ورزشیِ وسیع‌تر، قابل استفاده باشد، در نظر گرفته شود.
• انتخاب سازه‌ای برای بنا که با تازه‌ترین تکنیک‌ها و مصالح و ادامه‌ی فعالیت‌های آرشیتکت در خارج از ایران، مطابقت داشته باشد.
• پیش‌بینی این استادیوم در مجموعه‌ای که برای فعالیت‌های مختلف ورزشی شهر تهران تا ده سال آینده قابل گسترش باشد.
بدین ترتیب، طرح مقدماتی استادیوم 30 هزار نفری در یک مجموعه‌ی ورزشی بر اساس آمارهای تهیه شده از تمام منابع موجود در مرداد ماه سال ۱۳۴۵ آماده و طرح اجرایی استادیوم سی‌هزار نفری آغاز شد. همچنین یک ژیمنازیوم در زیر پلکان جایگاه طراحی شد تا ساختمان در تمامی فصول قابل استفاده باشد. این ژیمنازیوم با پوششی کابلی، حدود دو متر از سطح همکف بالاتر قرار گرفته و ارتباط استادیوم و ورودی‌ها را ممکن می‌سازد. ارتباط مردم از خارج به داخل استادیوم با ارتباط ورزشکاران از خارج به رختکن‌ها و زمین ورزشی به کلی مجزا بوده و ارتباط جایگاه مخصوص با ورودی‌های تماشاگران نیز کوچکترین تلاقی ندارد. در فضاسازی استادیوم نیز از طاق‌های مدرن‌شده و متنوع بهره گرفته شد که بخشی از آنها در طول پلان و پشت سر هم قرار گرفته و مسیری خلق شده که فضای بازارهای ایرانی را تداعی می‌کند. این مسیر انحنایی مانند خود بنا دارد و به این دلیل هیچوقت انتهای راه مشخص نیست و همین مسئله کنجکاوی حاضران را برانگیخته و آنها را به حرکت در مسیر تشویق می‌نماید و به فضا پویایی می‌بخشد. از سویی دیگر با وجود تنوع طاق‌ها، یکدستی فضا از دست رفته اما وحدتی در عین کثرت شکل گرفته است. پس از آزمایش مشخصات محاسبات روی مدل، مقادیر مصالح حدود کمتر از سه درصد تغییر کردند و تمام اصول اسکلت بدون هیچگونه تغییری تائید گردید و اختلاف برآورد در سال ۱۳۴۶ و قیمت اجرای آن در ۵۳-۱۳۵۲ فقط مربوط به تغییر قیمت‌های واحد مصالح بود و کلیه‌ی پیش‌بینی‌های مقادیر طرح در ۱۳۴۶ عینا اجرا و همچنین کلیه‌ی مصالحی که مشابه آن در ایران نبود از فرانسه و ایتالیا تهیه گردید.
همانطور که پیشتر اشاره شد، فعالیت حرفه‌ای جهانگیر درویش از سال 1341 در ایران، ایتالیا و آمریکا آغاز گردید. در موسسه‌ی معماری جهانگیر درویش، روند طراحی پروژه به این صورت بود که پس از ارجاع کار، در بین طراحان موسسه، مسابقه‌ای برگزار می‌گردید و پس از بررسی تمام طرح‌ها و انتخاب طرح برتر و یا ترکیب و همپوشانی طرح‌ها، طرح اولیه ایجاد و با توسعه‌ی آن، طرح نهایی خلق می‌گردد. جهانگیر درویش در طرح‌هایش، در عین نوآوری همواره به معماری کهن ایرانی توجه داشته و مانند بسیاری از معماران بنام ایران معتقد است که حتی ایده‌های مدرن غربی نیز نیاز به مدرنیزه شدن دارند.
جهانگیر درویش همواره به بین رشته‌ای بودن معماری تاکید داشته و خلق معماری خوب را مستلزم کسب تجربه در رشته‌های دیگری چون موسیقی، طب، نقاشی، مجسمه سازی و… می‌دانند و معتقدند که معماری دارای دو بخش هنری و تکنیکی است؛ در واقع کار هنری بدون کار تکنیکی، کاری عبث و بدون جهت است. نکته‌ای که همواره در تمامی آثار خود به کارگرفته است.

منتشر شده در : شنبه, 2 مارس, 2024دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: