شیراز: جفای تاریخی بـاور داریـم شیـراز و معـماری آن در طـول تـاریـخ مورد جفـا قرار گـرفته اسـت؛ جفـایی تـاریـخی! نوشته‌ی شهریار خانی زاد
خانه اُلد اِستون هایوِی اثر گروه معماران بِرگ دیزاین، ترجمه‌ی لادن مصطفی‌زاده

به دنبال پلاسکو، مریم اصغری‌نیا

گمان می‌کنم، کمتر کسی تاریخ سی‌ام دی ماه 1395 را به یاد نداشته باشد. روزی که ساختمان پلاسکو پس از آتش‌سوزی، بر روی خود فرو ریخت. این حادثه برای تمامی ساکنین شهر تهران به نوعی «درد» بود. دردی که پیام‌های زیادی با خود به همراه داشت و شاید برای ساکنین شهر نیز تلنگری بود. همین تلنگر، ما دانشجویان کارشناسی‌ارشد رشته‌ی مرمت و احیای بافت و بنای تاریخی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز را بر این داشت که با پیشنهاد و راهنمایی استاد گرامی، آقای دکتر مختاری، در درس طرح باز‌زنده‌سازی مجموعه‌ی معماری، وارد راهی شویم تا مرهمی برای این درد پیدا کنیم. مرهمی از جنس «انسانیت» و «ارتقای کیفیت زندگی».
به یاد دارم که در روزهای اول، ساعت‌ها در مورد این درد صحبت می‌کردیم تا بتوانیم آن را به کمک دیدگاه‌های مختلف، تشریح کنیم. برای شروع کار، گروه‌هایی تشکیل دادیم؛ هر گروه با دیدگاه خاص خود به کشف هویت محله‌ای پرداختند که نامش را به حرمت خانواده‌ی پیرنیا «محله‌ی پیرنیا» گذاشتیم. محله‌ی پیرنیا از لحاظ جغرافیایی از شمال به خیابان منوچهری، از شرق به خیابان لاله‌زار نو، از جنوب به خیابان جمهوری و از غرب به خیابان فردوسی محدود شده است.
هر گروه با طی سه مرحله در انتها به طرح‌های پیشنهادی رسیدند: در مرحله اول، شناخت و مطالعات بافت شهری در سه حوزه‌ی کلان، بلافصل و اقدام بود. برای این کار به بررسی وضع کنونی محله‌ی پیرنیا پرداختیم تا بتوانیم ارزش و ضد ارزش‌های این محله را دریابیم. اما برای درک صحیح ارزش‌ها، به هنر و علم در کنار هم نیاز داشتیم. ما هنر را از راه رفتن و گاهی مکث کردن در کوچه پس‌کوچه‌های این محله و صحبت با کسبه و ساکنین آن دریافتیم و علم را در کتاب‌ها و بحث‌های کلاسی آموختیم. در همین مرحله، همزمان با فهرست‌برداری از بافت شهری، بخشی از جداره‌ی خیابان‌های این محله نیز توسط دانشجویان با تکنیک عکاسی به تصویر کشیده و آسیب‌های موجود بر آن بررسی شد. خروجی این مرحله به گروه‌ها سپرده شد و دانشجویان تصمیم گرفتند وضع موجود محله را با مقیاسی کوچک‌تر به صورت ماکت بسازند و جداره‌ها را اسکیس‌وار نمایش دهند. گروهی در این مورد می‌گوید:
«زون محصور شده در جداره‌ها شامل کاربری تجاری بوده و به دلیل مهاجرت ساکنین، تبدیل به انبارهای کالا شده که به عنوان یکی از نقاط تهدید برای بافت مطرح می‌شود. از دیگر نقاط ضعف و تهدید، نبود فضای سبز به عنوان عامل تعامل انسان و محیط است. حضور افرادی که تعلقی به محیط ندارند، مستقیماً بر کیفیت زندگی شهری تأثیر دارد؛ برای مثال افزایش معتادان در محله، موجب کم‌رنگ شدن امنیت شده است. در این میان نقاط قوتی نیز وجود دارد که باید به آن‌ها توجه شود: وجود مجموعه بناهای ارزشمند و تاریخی خاندان پیرنیا، به ویژه خانه‌ی حسن پیرنیا (مشیر‌الدوله) که پیشنویس فرمان مشروطیت در آن تألیف شده است؛ مدرسه‌ی ژاندارک که اثری از معمار روسی، مارکف است، سالم ماندن نسبی کالبد بدنه‌ی خیابان لاله‌زار، وجود سینما متروپل (رودکی) از سری کارهای وارطان هوانسیان که هر یک ارزشی خاص بر این محله می‌افزایند.»
گروهی دیگر می‌گوید: «برای شروع فهرست‌برداری، ابتدا محله را به بلوک‌های مختلف تقسیم کردیم و 15 مورد از قبیل کاربری، قدمت و کیفیت ساختمانی بررسی گردید. برای قدمت‌گذاری ابنیه‌ی موجود و کشف سبک هر بنا از نشانه‌های موجود مانند رخبام، پنجره‌ها، نوع آجر و یا تزئینات آن استفاده کردیم. تنوع سبکی در این محله نشان دهنده‌ی گذشته پربار آن می‌باشد.»
در مرحله‌ی دوم، پلاک به پلاک به دنبال لایه‌های پنهان محله رفتیم تا ارزش‌های خاک‌ خورده‌ی این محله را بیابیم. «مجموعه خانه‌های پیرنیا، خانه‌ی سردار معتمد، مسجد هدایت، سینما پارک و متروپل، کافه باغ شمرون، مدرسه و کلیسای ژاندارک و هتل پالاس و کریستال» ما را راهنمایی کردند تا دریابیم ساختمان پلاسکو در دهه‌ی 40 با نادیده انگاشتن تمامی ارزش‌ها در 17 طبقه ساخته شد. اکنون چندیست سایه‌ی این بنا از روی ارزش‌های این محله بر‌داشته شده و فرصت خوبی است تا عزت این محله را با باز‌زنده‌سازی ارزش‌ها، به آن برگردانیم.
گروهی می‌گوید: «محله‌ی پیرنیا پس از گسترش تهران در دوره‌ی ناصرالدین شاه جزئی از محله‌ی دولت شده است. محله‌ی دولت از ابتدا محلی برای سفرا و اشراف بوده و مسلم است که حضور اروپاییان، مستلزم رفع نیازهای آنها و شکل‌گیری بسیاری از اولین‌ها همچون اولین داروخانه و بانک بوده است … ما با بررسی نقشه‌های شهر تهران از سال 1309 هجری قمری متوجه شدیم که تا پیش از دهه‌ی 1340 هجری شمسی، ارتباط بین اجزای بافت به خوبی صورت می‌گرفته است و ساکنین این محله، بزرگانی همچون خاندان پیرنیا، هدایت و اکبر بوده‌اند. برای کشف لایه‌های تاریخی، نقشه‌های دوره‌های مختلف را بر روی هم قرار دادیم و این امر، منجر به تولید نقشه‌ی اماکن مهم هر دوره شد. در این میان، پیدا کردن ارزش‌هایی که روزگاری هویت این محله به آنها وابسته بوده و امروزه مورد کم‌لطفی قرار گرفته‌اند، ما را بر آن داشت تا پرونده‌ی ثبتی برای مجموعه خانه‌های خاندان پیرنیا و خانه‌ی سردار معتمد در ضلع جنوب‌شرقی ساختمان پلاسکو (پارکینگ استامبول فعلی) ــ که معمار آن مارکف می‌باشد ــ تهیه کنیم. مستند‌نگاری، رولوه، تهیه‌ی شجره‌نامه‌ی هر خاندان و تاریخ و رویدادهای هر بنا از جمله کارهایی بود که در این میان انجام گردید و بسیاری از این امور، ماه‌ها پس از اتمام ترم، پیگیری و ادامه پیدا نمودند. شاید در کمتر محله‌ای بتوان 3 اثر از مارکف را در کنار هم دید و این موضوع باید بیشتر مورد توجه قرار داده شود.»

مجموعه خانه های پیرنیا

خانه ی ولی اللّه پیرنیا[عکاس: م. اصغری نیا]

خانه‌ی سردار معتمد

هتل کریستال

کافه باغ شمرون

سینما رودکی

در مرحله‌ی سوم، تصمیم گرفته شد طرح‌های نوشته شده برای این محله از جمله طرح تفصیلی و حریم‌های موجود در میراث فرهنگی بررسی شود. خروجی این مرحله، ماکت بسیار جالبی شد که به ما نشان می‌دهد اگر شهر به حال خودش رها شود و سوداگران زمین به تجمیع و یا تفکیک باغ‌ها بپردازند، چه بر سر این محله‌ی با اصالت خواهد آمد. یکی از گروه‌ها می‌گوید: «وقتی قسمتی از شهر خودمان را در مقیاس کوچک‌تر به صورت ماکت در دو وضعیت سالم و بیمار می‌سازیم، بیشتر متوجه می‌شویم که مطالبه‌ی شهر از ما چیست و برای آن چه باید کنیم.»
در انتها، به دنبال ارائه‌ی طرح و پیشنهاداتی بودیم و این را با کمک تکنیک سوات و بررسی نمونه‌های جهانی، مانند برج‌های تجارت جهانی نیویورک انجام دادیم. خروجی این مرحله نیز به صورت ماکت‌هایی از طرح‌های پیشنهادی، فیلم‌های کوتاه و دفترچه‌ی مطالعاتی ارائه شد. حال به معرفی گزیده‌ای از طرح پیشنهادی گروه‌های مختلف می‌پردازیم:
در طرح پیشنهادی خانم‌ها سپیده سیروس‌نیا، پونه محمد‌طاهر، شادی مومیوند و رضوانه ناطقیان، اولویت‌های زیر مورد توجه قرار داده شده است:
• حفظ ساختمان‌ها و بافت‌های با‌ارزش به عنوان حفاظت از تاریخ ، فرهنگ و تمدن ایران‌ـ‌اسلامی
• استفاده از ساختمان‌های با ‌ارزش تاریخی جهت مراکز فرهنگی و آموزشی
• استفاده از فضاها جهت رفع کمبودهای خدماتی شهر در بافت‌های تاریخی
پس از آن برای طراحی فضای جدید در پلاک پلاسکو، موارد ذیل مورد توجه قرار گرفته است:
• محل ساختمان پلاسکو در حریم درجه‌ی 2 مدرسه و کلیسای ژاندارک و خانه مشیرالدوله قرار گرفته است.
• در این محدوده هرگونه ساخت‌و‌سازی که به عرصه‌ی اثر و بافت تاریخی با‌ارزش آن لطمه وارد کند، ممنوع می‌باشد.
• با توجه به بافت تاریخی و ردّ پایی از باغات شهر جایگزین برج فرو ریخته، برجی دیگر سر برنیارد.
بر همین اساس و با توجه به آنکه این محله، زمانی باغ و محلی برای تفریح و تفرجگاه بوده است، پیشنهاد می‌شود این محل برای گرد‌همایی مردمان و همچنین برگزاری برنامه‌های فرهنگی‌ـ‌گردشگری در بافت تبدیل به مرکز محله‌ای شود تا علاوه بر نیازهای فرهنگی، نیازهای فضای سبز را نیز بر‌آورده کند.
در طرح پیشنهادی خانم‌ها نسرین زیانی، منا زمینی، رزا نزاکتی، رعنا دادوند و راحیل بهمنی تلاش بر این بوده است که شب‌زندگی را به بافت برگردانیم که در این راستا، فضای مرکزی بافت را به حالت اولیه‌ی خود که مسکونی بوده است، برگردانده‌ایم‌؛ همچنین پیشنهاد شد ابنیه‌ای همچون هتل به کاربری گذشته‌ی خود بازگردانده و احیا شود. در طرح پیشنهادی، مواردی چون سنگفرش کردن خیابان لاله‌زار، عریض کردن پیاده‌رو در خیابان جمهوری، طرح ایجاد روشنایی در شب نیز ارائه شده است.
به دلیل حادثه پلاسکو و اثر خاطره‌ایی و زنده نگه داشتن یاد و خاطره‌ی آتش‌نشان‌ها برای ساختمان پلاسکو پیشنهاد داده می‌شود تا موزه‌ی آتش‌نشانی در این مکان طراحی شود. در طرح پیشنهادی خانم‌ها مریم ربیعی، فریما سیادتی، شهرزاد شاهرخ آبادی، آزاده هاشمی و شیما عابدینی، بر ارتباط متقابل شهروندان و محیط شهری بر پایه‌ی حفظ خاطرات جمعی بر مبنای پایدار نمودن هویت محله تأکید شده است. همچنین تلاش بر ایجاد فضایی بر پایه‌ی مکث و آرامش در قلب منطقه‌ی تجاری منطقه‌ی 12 بوده است. در این طرح پیشنهاد می‌شود قسمت تخریب شده‌ی ساختمان پلاسکو، تبدیل به فضای سبز شده تا فضایِ مکثی ایجاد شود و با ساخت المانی بر پایه‌ی یادآوری ایثار و فداکاری آتش‌نشانان، هویت خاطره‌ای آن زنده نگاه داشته شود.
همچنین در طرح پیشنهادی خانم‌ها زهرا شجاعی برهان، مریم اصغری‌نیا، مونا خاکسار و حمیده حسن‌لی آورده شده است که با توجه به وضعیت سلامت نسبی جبهه‌ی شمالی ساختمان پلاسکو و وجود واحدهای تجاری و پیشینه‌ای که در اولین طرح جامع تهران آورده شده، پیشنهاد داده می‌شود این محله، فعالیت تجاری خود را به سمت خرده‌فروشی و فروش اجناس لوکس ببرد و ساختمان‌های واجد ارزش از نظر قدمت و سبک، به صورت مزون و گالری‌های هنری استفاده شوند.
مسجد هدایت، روایتگر رویدادها و خاطرات بسیاری است که در کنار قبور خاندان هدایت می‌تواند به عنوان پایگاهی فرهنگی‌ـ‌مذهبی برای محله باشد. مجموعه خانه‌های پیرنیا (خانه‌ی مشیر‌الدوله، هرمز، دکتر نصراللّه، خسرو، ولی‌اللّه، حمام خصوصی مجموعه و دو خانه‌ی دیگر) در همجواری مدرسه و کلیسا ژاندارک و خانه‌باغ سردار معتمد می‌توانند مرکزی فرهنگی‌ـ‌آموزشی باشند. سینماهای پارک، متروپل، کافه‌باغ شمرون، دارای پتانسیل بالایی برای سینماگران و هنرمندان دارد. همچنین پیشنهاد داده می‌شود تا خیابان لاله‌زار، پیاده‌راه شود و ارتباط بین اجزای مختلف این محله به وسیله‌ی کوچه‌ی پیرنیا و ژاندارک صورت گیرد.
پس از اتمام ترم نیز پروژه‌ها در محافل مختلفی از جمله پژوهشکده‌ی میراث فرهنگی برای استادان و بزرگان حوزه‌ی مرمت، شهرسازی و معماری ارائه شد و بازدیدهایی از این محله برای معرفی آن به علاقه‌مندان این حوزه انجام گردید و بازخوردهای بسیار خوبی در بخش‌های مختلف ایجاد کرد. شاید یکی از مهم‌ترین نتایج این پروژه، برای ما همین بود که مهم نیست در چه جایگاهی هستیم، بلکه در هر جایی که باشیم، باید برای دغدغه‌هایمان راهی تعریف کنیم و برای حل آن تلاش کنیم، آن زمان می‌توانیم برای خود و شهر خود تأثیر‌گذار باشیم و شاید این همان حقی است که مردم و شهر بر همدیگر دارند. گمان می‌کنم هیچ حسی زیباتر از قدم برداشتن برای «ارتقای کیفیت زندگی انسانی» نیست و این حس جز با راهنمایی استاد بزرگوار امکان‌پذیر نبود.
«پلاسکو» پیام‌های بسیاری را با خود به همراه داشت. یکی از این پیام‌ها، موضوع ایمنی ابنیه در قلب تاریخی تهران است و چه خوب است که از خاطرات تلخ آن روز، تجربه‌هایی بزرگ بسازیم؛ فراموش نکنیم که با وجود فضای باز در سمت شرقی (پارکینگ استامبول) و جنوب (خیابان جمهوری)، امکان اطفا حریق سخت و مشکل بود؛ فراموش نکنیم ما می‌توانیم پیش از وقوع بحران، آن را کنترل و برایش برنامه‌ریزی کنیم؛ فراموش نکنیم که ما صاحب میراثی هستیم که باید به آن احترام بگذاریم و با توجه به نیاز معاصر، آن را باززنده‌سازی نماییم و نباید آنها را پشت بناهای عظیم تجاری خفه کنیم، بلکه باید به عنوان «هویتمان» آن را عزیز و مورد احترام بدانیم؛ فراموش نکنیم که شهر، ساختنی است و چه خوب که در این ساختن «دردی» برای آیندگان ایجاد نکرده و در برابر آنها سربلند باشیم.

برگزاری سمینار در پژوهشکده ی میراث

بازدید عمومی

بازدید کلاسی

محل ساختمان پلاسکو از قدیم تا اکنون

منتشر شده در : پنج‌شنبه, 24 مارس, 2022دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: