فرم‌های جدید در معماری دیجیتال (فضای هیبریدی)، شرکت اوسترهویس، روتردام
مـرکـز خــریــد

فرم‌های جدید در معماری دیجیتال (فضای هیبریدی)
اوشن، کلن/ هلسینکی / لیوبلیانا / لندن / اسلو / بوستون

رویکرد چندرشته­‌ای و همکارانه‌­ی اؤشن ــ شبکه‌­ای فعّال در شش کشور ــ به مقوله­‌ی معماری بر مبنای فهم عمیق از نحوه­‌ی گسترش مدل‌های قراردادی تولیدات فرهنگی توسط تکنولوژی دیجیتال استوار بوده است.

شرکت اؤشن که در سال 1995 تأسیس شد، شبکه­‌ای بین­‌المللی و فعال مرکب از بیست معمار و طراح و اوربانیست است که در دو قاره، شش کشور، و سه منطقه‌­ی زمانی مختلف فعالیت دارد. شش گره‌گاه اصلی شرکت در اروپا و آمریکای شمالی واقع است، چارت سازمانی آن همکاری و معاونتی، گنجایشی، چندرشته­‌ای، تشدیدی و غیرمتمرکز است ــ یک مفهوم سیستم فعال معماری و تولید معماری در داخل اؤشن حاکم است. انسجام دینامیک و عملگرای اؤشن بر فهم روشن ایشان از تکنولوژی‌های دیجیتال و گسترش سلسله‌­مراتب کلاسیک، هژمونی‌های معماری و الگوهای تولید فرهنگ متکی است. اؤشن نه به صورت یک سیستم عملیاتی از بالا به پایین و نه به صورت یک مدل یوتوپیاییِ (آرمان‌­شهری) مبتنی بر اجماع و همنظری، بلکه به صورت افقی از مجرای دیالوگ، ترجمه، مبادله، و تراکنش عمل می‌­کند. این شرکت که گرایش‌های عمده‌­ی موجود به سمت پارادایم‌های فضایی و فضای شار و بازترکیبی در معماری را سرلوحه‌­ی فعالیت‌های خویش قرار داده ــ یعنی پارادایم‌های مفهوم شرایط جهانیِ پیوسته در حال تغییر و گذار را ــ ، در داخل بی­ثباتی­ای فعالیت می‌­کند که شرایط دوران ما را به نحو بارزی تعریف کرده است. ساخت و سازها و وظایف استودیویی به شدت در برابر تقابل‌های دوگانه (محلی/ جهانی، پارادایم/ فُرم، نظریه/ عمل) و نیز مدل‌های تقلیل‌­گرای تولید (فُرم تابع کارکرد، آموزه­‌ی «هرچه کمتر بهتر») مقاومت می‌­کنند و به این ترتیب شرایط شق ثالثی تولید شده است که از فرآیندهایی بسط و نموّ تنوع اجتماعی و تعجیل در پیوستار تکنیکی حاصل آمده‌­اند.
پروژه‌­ی همکاری و معاونتیِ اؤشن که به شبکه­‌ی گسترده‌­ای از سیستم‌های صرفه­‌جویی در هزینه‌­ها و تکنولوژی‌های ارتباطی پرسرعت مجهز است، ترکیبی است از عمل و تحقیق که تک­مؤلفی بودنِ تشخیص منافع و علایق را در زمینه‌­ای از عوامل متعدد به چالش می‌­کشد. هر گره‌گاه شرکت (در بوستون، کُلن، هلسینکی، لیوبلیانا، لندن و اُسلو) به صورت همزمان هویتی مستقل و عاملیت بین‌­المللی مشخصی در سیستمی از مناسبات و روابط دائماً در حال تغییر و تحول دارد. همکاری‌های موجود میان این گرهگاه‌ها براساس بازپرداخت مجدّدی از تیم‌های تعریف‌­شده در پروژه برای کار سفارشی، مسابقات طراحی، و رویدادهایی در عرصه­‌ی عمومی صورت می­گیرد. جلسات کاری به صورت کنفرانس‌های گسترده برگزار می‌­شوند که طی آنها عکاسی دیجیتال، مدل‌های «کَد»، طراحی و متن پروژه‌­ها، به یاری ابزارهای رسانه‌­ای الکترونیک برای اِدیت و آرایش در دسترس سایر اعضاء قرار می‌­گیرند.

با اینکه هر نقطه‌­ی گره‌گاه به نحوی متأثر از شرایطی­ست که به هر حال دیگر مراکز به اتفاق یکدیگر آنها را پدید آورده‌­اند و از این‌رو به شکل پیوسته و مستمر بر نحوه­‌ی عملیات تأثیر می­‌گذارد، باید گفت که تک­تک مراکز خودمختاری دارند و بر روی پروژه‌­های مستقل عمل می­‌کنند. نقاط محلی، عملیات و پروژه‌­های کوچک‌تر را به انجام می‌­رسانند، اما می‌­توانند به شکل همزمان جهت تأمین نیازهای پروژه‌­های کلانتر نیز به کار آیند. هدف اؤشن آن است تا میزان همکاری و تعاون میان­‌شبکه‌­ای را با استفاده از شگردهای تشریک مساعی و منابع ارتقاء بخشد، اما شبکه‌­ی طراحی در عین حال به شکل فعالی با حداقل منطق و انسجام به نظر می‌­آید، به نحوی که احتمال تناقض و تضاد به یک خصیصه‌­ی عمومی و بنیادین ساماندهی چندخطی بدل شده است. به واقع، تعارض و مناقشه میان اجزاء به ضرورت بحث مستمر در حوزه‌­ی عملیات و شرح وظایف تولیدی دامن می‌­زنند. به این صورت کار شرکت تا اندازه‌­ای معطوف به یافتن راه حل‌های فرعی برای ساماندهی استراتژی‌های تولید شده است.
تعهد نظری اؤشن جست­وجو در پی صورت‌های جدید و متمایز اندیشه‌­ی شهری و فضاسازی شهری است، و به ویژه معطوف است به ساماندهی سیّال و توپوگرافیک و ابداع جلوه‌­های مادی. در عمل همه‌­ی کار گروهی از طریق کاربرد منطقِ بُرداری بر نرم‌­افزارها و سخت‌­افزارهای دیجیتال متکی است، و تلاش گروه در همه حال معطوف است به معماری استراتژیک شهری که فرهنگ و تکنولوژی معاصر را به شکلی معتبر سازد و بدان عینیت و حضور مادّی بخشد. تأکید بر همکاری و معاونت که آخرین دستاوردهای مدل‌سازی فضایی دیجیتال و نرم‌­افزارهای ثبت امکان آن را رقم می‌­زنند، باعث شده تا اصول معماری شهری از حوزه­‌ی فیگوراسیون به سمت حوزه­‌ی منطق بُرداری گام بردارد، که این دومی به­‌ویژه بر مسیر و شدت بردار تأکید دارد. در نتیجه‌­ی این امر، بروز و پیداییِ روش‌های مختلف دیجیتال، طراحیِ شهری را تسهیل کرده‌­اند. با انعکاس پیشرفت و توسعه در دیگر حوزه­‌های خلاقه (مثل آهنگ‌سازی و نت­نویسی موسیقی معاصر) این روندهای نوین طراحی شهری همچون کونسونانس (فواصل ملایم) و مُدولاسیون در تقابل با اشکال صلب و قراردادی­ای همچون خط‌­کشی و نقشه­‌کشی و صورت­‌بندی قرار می‌­گیرند.
مثلاً، عین روند سَمپلینگ در موسیقی پاپ که از تکه­‌های آواز دیگران قرض می‌­گیرد، اؤشن هم نوعی سَمپلینگ شهری تدارک دیده که با فهرست‌­سازی از بیت‌های متنوع و مختلف شهـــری می­‌تواند دست به نمونه‌­سازی فضایی و ایجاد تنوع بزند. اؤشن با رشته کردن این بیت‌ها به یکدیگر ــ درست به همان روشی که یک دی­جِی تراک‌های موسیقی را با استفاده از قطعــــات لوپ­شده به صورت ملودیک و ریتمیک به یکدیگر متصل می‌­کند ــ وحدت منسجمی در شهر خلق می‌­کند.

پیوند و چفت و بست این بیت‌های شهری به یکدیگر زمختی حوزه­‌ی شهر را به نرمی و ملایمت بدل می­‌سازد، و به این ترتیب ملایمت جانشین تقابل‌هایی همچون فیگور و زمینه‌­ی فیگور، یا ابژه و پسزمینه­‌ی ابژه می‌­شود ــ چه این کار با دقت تصویری بالا صورت گیرد یا با دقت تصویری پایین، و با هر تعریف و حجمی، نتیجه یکی است.
به نظر اؤشن، تکنولوژی دیجیتال معماری را از تولید ابژه‌­های منفرد، ساده­‌انگار، و ثابت به سمت ایجاد سطوح بالقوه دینامیک و پیچیده‌­ای که با همبستگی میان­شان سامان می‌­یابند و انرژی می­‌گیرند، سوق داده است. همزمان، تولید کامپیوتری به لحاظ تکنیکی و مادّی توانسته شرایطی فراهم آورد که نیازمند عملیات استراتژیک جدید در روند طراحی است. در برابر تکنیک‌های مکانیکی سنّتی در تولید که نمایه‌­ی گرافیک (پلان، مقطع، و اجزاء) را به سلسله‌­مراتب بنیادین مادی تبدیل می­‌کنند، اؤشن تولید دیجیتال را برای پیش‌برد سامانیابی پیچیده­‌ی مادی که نمی‌­توان آن را به نت­نویسی بنیادین تقلیل داد به درون جذب کرده است.
فی­المثل، پروژه‌­ی «چِیمبِرؤُرکز» («آثار مجلسی») که توسط اؤشن در گالری رُم اجرا شد، به عنوان جهان کوچکی («میکروکوسموس») مرکب از شدت‌های دائماً متغیر در فضای شهری به کار گرفته شد، یعنی فضایی که تعامل حیاتی میان بازدیدکننده و چارچوب ساخته شده توسط مصالح و مواد کلیِ گالری، ساختار و نظام‌های نصب به کار رفته در آن را به صورتی متغیر و متنوع تعیین می­‌کرد. خودِ مقوله‌­ی طراحی در مورد این گالری با استفاده از روش دیجیتال صورت می­‌گرفت که طی آن اجزاء دارای ثقل به داخل یک مدل مجازی از گالری پرتاب می­‌شدند. ذرات یادشده که می‌­توانستند خطوط حرکت انسان در داخل گالری را تعریف کنند، در مرحله‌­ی بعد اَنیمیت می‌­شدند. سکانس حاصله با چگالی‌های متغیر و صورت­‌بندی متنوع خود مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌­گیرد و نمونه‌­هایی برای ساختِ شِمای نورپردازی و الگوی رفت و آمد از آنها استخراج می‌­شود. از اینجا فرآیند طراحی از خلال مراحل مدل‌سازیِ فیزیکی و مجازی پیشرفت می‌­کند، که از این آخری یک مدل نهایی به صورت دیجیتال حاصل می‌­آید که کاربرد آن در استحکام و طراحی سازه‌­ی نهاییِ تولید شده خواهد بود. اینستلیشنِ واقعیِ سازه با استفاده از میله‌­ها و لوله‌­های فولادی صورت می­‌گیرد که به یکدیگر جوش خورده­‌اند برای ایجاد قوس‌های پیوسته‌­ی خطی و جناغی‌ها به کار می‌­آیند.

طراحی یک استادیوم در توئولو، فنلاند، توسط اؤشن یو.وی. از بالقوگیِ تکنیک‌های طراحی دیجیتال در مقیاس شهری خبر می‌­دهد. طراحان کار خود را براساس شرایط محلی سایت مورد نظر با دستکاری‌های دیجیتال در یک گرافیک دوبعدی آغاز کردند. این نقشه­‌برداری، در مقابل، به یک ساخت سه­‌بعدی تبدیل شد که به نوبه‌­ی خود سرانجام از طریق مدلسازی به صورت مبنایی برای طراحی فُرمال و ساختاری درآمد. نتیجه‌­ی نهایی بافت شهری موجود (یک پارک طبیعی) و استادیوم را از طریق نصب یک سطح حلقویِ پیوسته‌­ی دارای سه سطح مجزا به یکدیگر پیوند می‌­زد.
با ابداع تکنیک‌های تطابقیِ تحلیل و ساختِ سایت مبتنی بر منطق برداری سطوح دیجیتال، اؤشن شیوه­‌ای در اوربانیسم خودکفا و خودسامان‌بخش مرکب از ظواهر و شارهای درونی متحرک پدید آورده است. اؤشن در عوض بازآراییِ سیستم‌های معمول و خوراک هرروزه‌­ی مونتاژ و بریکولاژ شهری، توانسته از بالقوگی اوربانیسم و معماری راه حل‌ها به صورتی فرّار و منعطف استفاده کند. همه‌­ی پروژه‌­های اؤشن، از طراحی مبلمان گرفته تا طراحی یک چشم­‌انداز معماری وسیع، همگی به صورت بسط و گسترش‌های جورواجوری از توپولوژی شهری درک می‌­شوند، و به این ترتیب به یک میزان در ارتباط با معماری واقعی مصداق پیدا می‌­کنند. آنچه از روش‌های متکثر و ابداعی گروه اؤشن در طراحی مشتق می‌­شود خلق فضا و طنین متروپولیتن است. به این ترتیب، اؤشن بحث مرتبط با شهرها را برای شمول تکنولوژی‌های جدید توأم با پیچیدگی‌های بیشتر و گفتمان‌های دیگر، گسترش و تنوع بی­حد و حصری می‌­بخشد.
اؤشن با بهره‌­گیری آگاهانه از شمول ساماندهی­‌های پیچیده‌­تر و التقاطی­‌تر که بتوانند طیف گسترده­‌ای از عوامل و واسطه­‌ها را به درون جذب کنند، اذعان می‌­دارد که نام «اؤشن» نه سرنام (acronym) است و نه استعاره (metaphor). اگر مفهوم بینابینیِ استودیوی «استاد معمار» سلسله‌­مراتبی را می‌­سازد که به تیم‌های عملیاتی ظاهر وحدت‌­یافته می‌­بخشد، روش­‌شناسیِ اؤشن در مقابل این روش مرسوم با جرئت و تهور بسیار در پی تنوع و التقاط و دیگرگونگی برآمده است. این رویکرد که در سرتاسر شبکه‌­ی مرکب از گره‌گاه‌های اؤشن خودنمایی می‌­کند، مولد یک روند تعامل و ارتباط است که با تحولی دائم و خستگی ناپذیر براساس منطق تجربی غیر محدودی بسط و توسعه پیدا می‌­کند. با فرض پیچیدگی‌های اجتماعی، سیاسی و اخلاقیِ جهان امروز، چنین دستاوردی را باید به فال نیک گرفت.

معماری دیجیتال (فضای هیبریدی)، انتشارات هنرمعماری، 1386
نویسنده: پیتر زلنز
ترجمه‌ی: علیرضا سیداحمدیان، حمید خداپناهی

منتشر شده در : شنبه, 20 می, 2023دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: