او فقط یک اکسپرسیونیست سازه نبود: درنگی بر مبلمان و آثار طراحی‌ داخلی ارو سارینن‌ تحریریه‌ی هنر‌معماری
پلان: رسم و خطوط فراموش ‌شده نقدی بر مقایسه ی آثار لطیف ابوالقاسمی و سیروس باور علیرضا عظیمی حسن آبادی

آخرین امپراطور معماران ارمنی ایران
الهه مایانی

در اغلب اسناد موجود، تنها سه اثر در کشور سهم شف محبوب آتلیه‌ی هوشنگ سیحون و مدیر گروه نه چندان پر سروصدای گروه معماری دانشکده‌ی معماری دانشگاه تهران عنوان شده است: باشگاه ارامنه (1965)، مجموعه‌ی ورزشی باشگاه آرارات (1975-1970) و یک کلیسای کوچک (1987-1985) در جنوب شرقی مجموعه‌ی ورزشی آرارات تهران. اما ظاهراً کودکستان ارامنه‌ی تبریز (1968)، ویلایی تحت عنوان «خانه‌ی آخر هفته» (1965)، مرکز فرهنگی شوشی در آرتساخ (واقع در منطقه‌ی قره‌باغ ــ 2006) را نیز باید به این لیست اضافه نماییم. حتی بازسازی ساختمان روزنامه‌ی ارمنی آلیک دیلی (Alik Daily) در تهران، مرمت قره کلیسا (تحت عنوان رسمی کلیسای تادئوس مقدس که در سال 2008 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید.) در سال 1975 و مرمت (شناسایی، زمین‌شناسی و رلوه‌ی بنا) کلیسای سرکیس مقدس (1985) و حتی بازسازی یک کلیسا در شمال ایران (1976) را باید جزء کارهای مرمتی او دانست. به غیر از این پروژه‌ها، طراحی یک مرکز فرهنگی در تهران (1979، احتمالاً مرکز نمایشی بوده است: Performance Center)، ترمینال اتوبوس شیراز (1979) و ساختمان زورخانه (1979) را که به سفارش بانک تجارت بوده است نیز جزء بناهای اجرا نشده‌ی او باید دانست. کلیسای سرکیس مقدس را باید کشف بی‌نظیر رُستُم دانست، زیرا او نخستین کسی بود که به معرفی این بنای کوچک و تهیه‌ی نقشه‌هایی از آن اقدام نمود و بر‌اساس مطالعات خود، قدمت آن را به 1750 پس از میلاد نسبت داد. رُستُم پس از حضور در ایالات متحده‌ی آمریکا با همکاری برادر خود، زاون، به انجام امور معماری مانند آپارتمان‌سازی، مراکز تجاری و اداری پرداخت.
رُستُم وسکانیان به دلایل نامعلومی، چندان برای ما آشنا نیست. او هم بنای عمومی ساخته، هم در دانشگاه فعال بوده و هم آثار فاخری در قالب بناهای شخصی خلق نموده است. شاید این ذات عصر او بوده است که همگی تمایل داشتند امروز برای ما، در پشت پرده‌ای از حجاب به عنوان یک راز باقی بمانند. حتی اعداد و ارقام زندگی این نسل نیز با راز گره خورده است. معتبرترین منبع علمی مطالعه‌ی این معمار با استعداد‌ ــ که به حق او را «آخرین امپراطور» معماران ارمنی  ‌ـ‌   ایرانی نامیده‌اند ــ مجلدی است که به تعدادی محدود در لس‌ ‌آنجلس آمریکا چاپ دیجیتال شده است. کتابی که به تعدادی از آثار معماری، نقاشی‌ها، مجسمه‌ها، مجموعه‌ای از آثار تجسمی (که او آنها را mixed media می‌نامید)، اسکیس‌ها و تصاویر شخصی وی پرداخته است. این کتاب به کوشش زارع آروشاتیان (Zareh Arevshatian) و با همکاری شخصِ رُستُم گردآوری شده بود. اما متأسفانه رُستُم هرگز محصول نهایی را به چشم خود ندید و پیش از انتشار رسمی آن، در 20 مرداد 1392 به دلیل سرطان خون درگذشت. اتفاقی که نشر رسمی کتاب را هم برای همیشه به تاریخ سپرد. در این کتاب به پنج اثر معماری رُستُم به شرح باشگاه ارامنه، مجموعه‌ی ورزشی باشگاه آرارات، کودکستان ارامنه در تبریز، کلیسا و ویلای آخر هفته پرداخته شده است. هرچند اطلاعات ارائه شده، بسیار محدود و محتوای نوشتاری نیز حامل بار فنی معماری نیست.
رُستُم وسکانیان متولد 1932در تبریز است. او فرزند دوم مِلیک و آراکس وسکانیان بود. پدرش از عکاسان متبحر شهر بود که در مراسم‌های رسمی سران لشگری و کشوری حاضر می‌شد. پس از کوچ به تهران، به علت محدودیت‌های اعمالی بر ارامنه‌ی آن دوران، در محله‌ی شاه‌آباد و نزد یکی از بستگانشان سکنا گزیدند. رُستُم تا پایان جنگ جهانی دوم که محدودیت تحصیل ارامنه در مدارس عمومی لغو شد، در کلاس‌های خصوصی به تحصیل پرداخت؛ سپس در دبیرستان ماندگار البرز تهران، با واسطه‌گری پدرش با مدیران دبیرستان، ریاضی خواند و در سال 1952 دیپلم خود را دریافت نمود. در همان سال موفق به دریافت جایزه‌ای از سفارت ایالات متحده به علت عکاسی‌های خود گردید. در 1958 میلادی از هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل و به عنوان یکی از پنج فرد منتخب، بورس چهارساله‌ی دانشگاه هنرهای زیبای پاریس شد. جالب آنکه برای عزیمت به پاریس با خودرو اقدام نمود و این سفر دو ماه به طول انجامید و از یونان، ایتالیا (رقابت‌های المـپیک تابستانی 1960) و سوئیس بازدید نمود. در 28 سالگی وارد آتلیه‌ی زاوارونی (معمار فرانسوی:1991-1910) شـد. در سال 1962، در مسابقه‌ی بین‌المللی طراحی پاریس شرکت نمود و رتبه‌ی نخست را کسب کرد. وسکانیان مدرک .D.P.L.G خود را در سال 1964دریافت نمود. در همان ایام به تهران بازگشت و به عنوان دستیار هوشنگ سیحون مشغول به کار شد. در سال 1966 در بینال تهران به علت نقاشی‌هایش مدال طلا کسب نمود. وی بین سال‌های 1966 تا 1968 مشاور وزارت عمران بود و تحت عنوان فرصت مطالعاتی، مدت شش ماه از کشور خارج شد. ابتدا مدت سه ماه در پنسیلوانیای آمریکا بود و در آتلیه‌ی لویی کان (در سال 1973) به مطالعه، تحقیق و انجام امور معماری مشغول بود. در ادامه، سه ماه دوم را در انگلستان و فرانسه به مطالعه‌ی هنرهای زیبا پرداخت. او حداقل یک دهه در دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و حتی مدتی (1980-1975) به سمت مدیر گروه معماری دانشکده، منصوب گشت. او در سال 1979 در سمپوزیوم هنر و معماری ارامنه در ارمنستان شرکت و سخنرانی نمود. در سال 1980 دفتر کاری خود را تعطیل نمود و آثار متأخر او در این ایام، که پیش‌تر ذکر آن رفت، علی‌رغم تأیید مقامات، هرگز ساخته نشدند. او در سال 1983 برای برگزاری نمایشگاهی از آثار نقاشی خود عازم پاریس و نیویورک شد؛ سپس به ایران بازگشت و به اقدامات معماری و مرمتی مشغول شد. رُستُم، ایران را در سال 1987 ترک کرد. رُستُم وسکانیان در سال 2006 به ارمنستان سفر کرد و با تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران ملاقات و گفت‌و‌گو نمود. او در سال 2009 بدون سر‌و‌صدای زیاد به ایران مراجعت نمود که در این سفر توسط افراد و مجامعی چون باشگاه آرارات و دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران مورد تقدیر قرار گرفت. در سال 2009 از دانشگاه دولتی معماری و ساختمان ایروان مدرک دکترای افتخاری خود را دریافت نمود. رُستُم وسکانیان در طول عمر خود بیش از 24 نمایشگاه نقاشی و آثار تجسمی به صورت تکی و گروهی برگزار نمود که برخی از آنها در گالری‌های مهمی چون زَروان، موزه‌ی هنرهای معاصر تهران و گالری گورکی (Gorky) نیویورک برگزار شدند. در برخی منابع تعداد آثار اجرایی رُستُم بیش از 50 عدد عنوان شده است که تاکنون سند علمی معتبری از این موضوع در دست نیست. ولیکن این مسئله به دلیل همکاری رُستُم با برادران خود در ایران (پیش از انقلاب اسلامی) و آمریکا (پس از انقلاب اسلامی) چندان غیرمحتمل هم نیست. او کلکسیونی از اشیای هنری و عتیقه با قدمتی برابر قرن دوازدهم هنر اسلامی به این سو جمع‌آوری نموده بود. اکثر این اشیا از افراد و مجموعه‌داران خصوصی خریداری شده بود. بیش از 2000 قلم از این اشیا طی مراسمی رسمی در سال 2011 به موزه‌ی تاریخ ایروان اهدا گردید.
به نظر می‌رسد یکی از نخستین و گمنام‌ترین بناهای ساخته شده توسط رُستُم وسکانیان، ویلای آخر هفته در سال 1965 باشد. زمین بنا در مناطق شمالی تهران و به مساحت 5000 متر‌مربع بوده است. کار به واسطه‌ی دوستی بین رُستُم و کارفرما به او رسیده بود. مصالح بنا، روستایی و به صورت خشن و عیان کار شده است، اما طرح آن مدرن است. این ویلا، یکی از مصادق بارز سبک Rural Modern است. او پیرامون این بنا می‌نویسد: «به صورت عمومی، من مدافع استفاده از مصالح طبیعی در اجرا هستم؛ خصوصاً اینکه به بروز حالتی صمیمی در بنا کمک می‌نماید. ویلای آخر هفته به شفاف‌ترین شکل ممکن، مانیفست بارز این رویکرد من در طراحی است که در نمای بیرونی آن از آجر، سنگ و استیل استفاده شده است. در این بنا حتی ناودان آن به ریزش آب باران به صورت طبیعی کمک مضاعف می‌نماید.» (Voskanian, 2014: 63) بنا برای فرار از گرمای طاقت‌فرسای تابستان، از تهویه‌ی طبیعی برخوردار است. طراحی داخلی بنا نیز جدا از طرح بیرونی آن نیست و از ترکیب صفحات مدرن و مسطح افقی و عمودی بهره برده است.
نبوغ رُستُم و تسلط او بر فن معماری را باید در باشگاه ارامنه (1965) جست‌و‌جو نمود. جایی که او ابتدا پیشنهاد ارتقای طراحی داخلی بنا را مطرح کرد اما بعدها با تغییر محل پروژه، موضوع کار از اساس تغییر نمود. او توضیح می‌دهد که برای حل مسئله‌ی معماری، روی به راه‌ حلی خلاقانه می‌آورد:
«باشگاه ارامنه به دلایل اقتصادی و مالکیت از محل قدیمی خود در “چهار‌راه یوسف‌آباد” به نبش “خیابان سفارت فرانسه ــ خارک” منتقل شد. زمینی به مساحت 1200 متر‌مربع، باغی در جنوب و در شمالش 600 متر‌مربع ساختمان در سه طبقه با ورودی محقری از غرب، همین! بدون سالن اجتماعات، آشپزخانه‌ی کافی و سرویس‌های لازم. گردانندگان باشگاه که سالیانه برنامه‌های عروسی، سخنرانی، اکسپوزیسیون، رسیتال آواز، پیانو، شب‌نشینی جشن‌های ملی و غیره را در محل قدیمی خود برپا می‌داشتند، بدون وجود یک سالن، موجودیت باشگاهی‌شان نفی می‌شد. لاجرم چاره‌اندیشی‌شان به راه‌های زیر می‌رسید:
1- خرید زمینی در جوار باشگاه 2- ساختن سالن 3- تبدیل دو طبقه‌ی آخر به سالن 4- ساختن سالن در باغ جنوبی
و در مقابل، هزینه‌ی فوق‌العاده، مختل شدن برنامه‌های روزمره‌ی باشگاه، اشکالات فنی در اجرا، از بین رفتن درختان و غیره، اجرای پیشنهادات فوق‌الذکر را مواجه با اشکال می‌کرد. رُستُم به منظور حفظ فضای سبز و با توجه به ارزش زمین‌های داخلی شهر، زیر بنای اقتصادی کشور و توان مالی باشگاه، طرح سالن زیر‌زمینی را پیشنهاد و به مرحله‌ی اجرا در‌آورد. دقت در حفظ درختان موجود، از بین نبردن فضای باز، ایجاد کنسترکسیونی سالم، فضایی اصیل و عاری از سبک‌های مد روز با یک آکوستیک کاملاً خوب و حساب شده و کورانی طبیعی از راه‌پله‌ی جنوب به پاسیوی شمال و ایجاد یک سالن پلی‌فونکسیونل جهت استفاده‌های مختلف که با یک طبقه‌و‌نیم و سرویس‌های لازم و ارتباط کافی کامل می‌شود، قابل توجه و حائز اهمیت است.» (هنر و معماری، 1349: 66)
بنابراین بنای باشگاه را باید بنایی دو طبقه در زیر زمین قلمداد نمود که معمار در آن به حفظ درختان روی زمین مبادرت ورزیده است. این اثر فاخر در سال 1972 به علت آکوستیک مناسب، میزبان اجرایی از شارل آزناوور(Charles Aznavour) بود. همچنین این بنا در مقطعی کوتاه، میزبان نمایشگاهی از آثار و نقاشی‌های رُستُم در دل خود بود ــ یکی از معدود نمایشگاه‌هایی که به آثار رُستُم اختصاص یافته بود. متأسفانه بخشی از این بنا در تابستان سال 1394 به علت گودبرداری پارکینگ مرکز تجاری علاءالدین تخریب و اسناد و تصاویری از تاریخ این بنا نابود گردید. لازم به ذکر است که این باشگاه، زمانی کنسولگری سوئد بوده است.
طرح کودکستان ارامنه در تبریز به سفارش خیریه‌ی گاسپاریان اجرا گردید. ساخت این بنا دو سال به طول انجامید. رُستُم در این اثر کوشید نور را به طرق مختلف به داخل بنا بکشاند تا کودکانی که موظف هستند ساعاتی از روز را به بازی و آموزش در فضاهای داخلی مهد مشغول باشند، از نور روز محروم نگردند. بر‌اساس همین نیاز، فرم بیرونی بنا از کشیدگی افقی برخوردار است. احجام ساده‌ای که به صورت لایه‌ به‌ لایه روی یکدیگر سوار شده و از فضای میان آنها نور از طریق نورگیرهای سقفی وارد بنا می‌شود. بخش اعظم فرم‌های سازنده‌ی بنا، روی به جهت جنوب دارند و از دیوارهای تمام شیشه‌ای برخوردارند. این دیوارها به دلیل پیش‌آمدگی سقف، به حد معقولی از آفتاب بهره می‌برند. طرح رنگ‌آمیزی و سازماندهی بیرونی بنا از سادگی مطلوبی برخوردار است و می‌تواند به خوانش آسان‌تر بنا و آرامش روحی و روانی کودکان کمک نماید.
استادیوم ورزشی باشگاه آرارات، بزرگ‌ترین اثر اجرا شده‌ی رُستُم در خاک ایران است که با همکاری برادر او، روبیک وسکانیان، به سرانجام رسیده است. زمین مجموعه بیش از 66,000 متر‌‌مربع وسعت داشت که با هدف توسعه‌ی ورزش، به 74,000 متر‌مربع افزایش یافت. برای طرح این مجموعه، مطابق با استانداردهای روز جهان، تنها برای ساخت استادیوم، 8 ماه به مسطح‌سازی زمین مشغول بودند. رُستُم این بنا را اینگونه شرح می‌دهد:
«استادیوم آرارات در شرق منطقه‌ی ونک در تهران قرار گرفته است. شیب متوسط محوطه از شمال به جنوب 4 درصد و اختلاف سطح به 15 تا 17 متر می‌رسد. فضاهای ورزشی استادیوم تشکیل شده است از:
الف) زمین فوتبال به گنجایش “10000 نفر” با جایگاه مخصوص، پیست دو و میدانی، محل پرتاب دیسک، نیزه، وزنه، پرش طول، پرش ارتفاع و پرش با نیزه، رختکن، سرویس‌ها و فضاهای لازم دیگر
ب) سالن سرپوشیده در دو طبقه: طبقه‌ی همکف شامل ورودی، سالن‌های بزرگ برای ورزش‌های سبک و رستوران؛ طبقه‌ی اول، شامل سالن مربوط به زمین بسکتبال به گنجایش 1500 نفر [زمین ورزش با ابعاد استاندارد المپیک برای رشته‌های بسکتبال، والیبال، تنیس، بوکس و بخش هنرهای رزمی] ج) فضاهای باز، شامل استخر شنای بزرگ به ابعاد 15×30/33 متر با دایو 3 و 5 متری؛ استخر شنای کوچک به ابعاد 22×10 متر برای کودکان [به همراه مسیر ویژه‌ی پیش‌آهنگی و فعالیت‌های بدنسازی]» (هنر و معماری، 1356: 80)

عکس دسته جمعی دانشجویان : وسط تصویر از چپ به راست: حیدر غیایی، محسن فروغی و معمار مدعو برنارد زرفوس و نفر سوم از سمت راست ( ردیف اول) رُستُم وُسکانیان ، 1955

لازم به گزارش است که فصلنامه‌ی هنر و معماری که در سال 1356 منتشر شده است، ظرفیت استادیوم فوتبال را به اشتباه 1000 نفر و مساحت مجموعه را 5000 مترمربع عنوان نموده که در این یادداشت، ارقام مذکور اصلاح گردیده است. همچنین در برخی منابع، ظرفیت استادیوم 15000 نفر، مساحت زمین را شش و یا بیش از هفت هکتار خوانده‌اند که برای هیچکدام از این مسائل، سندی علمی در دست نیست. آنچه که مشخص است این است که سایت این مجموعه از دو قرن پیش به قبرستان ارامنه اختصاص داشته که به دلیل همخوانی بیشتر با پارک ملت و باشگاه انقلاب (کلوپ پهلوی سابق) بنا به پیشنهاد محمدرضا شاه پهلوی، به کاربری جدید تغییر عملکرد می‌دهد. اکثر بناهای این سایت از جنس بتن اکسپوز، آجر و شیشه هستند و معمار تمایلی به ماجراجویی فرمی یا دور شدن از منطق سازه‌ای ساخت چنین مجموعه‌هایی، بجز در کلیسای کوچک آن، نداشته است. این مجموعه در حد المپیک طراحی شده بود و افتتاح آن، برد تبلیغاتی فراوانی را برای حکومت وقت داشته است. هم‌اکنون نیز برگزاری المپیک ارامنه در این مجموعه، با حضور ورزشکاران ارمنی سراسر کشور و کشورهای ارمنستان و گرجستان، باعث فخر مسئولین است. اتفاقی که گاه به گاه با اعتراض شدید کشور ارمنستان و حتی کارشکنی در حضور ورزشکاران آن کشور مواجه می‌گردد. به‌هر‌حال مجموعه‌ی ورزشی آرارات تهران تاکنون میزبان 48 دوره از المپیک ارامنه بوده است. بخش‌های فرهنگی مجموعه در زمان اجرا به دلیل کمبود بودجه اجرا نشدند و متأسفانه امروز بناهای نه‌ چندان فاخر و هماهنگ با روح اصلی بنا جای آنها را گرفته است.
وسکانیان در مصاحبه‌ای در دوران حضور در آمریکا، اذعان داشته که از همان ابتدای ساخت مجموعه‌ی ورزشی آرارات، مقرر بود یک بنای یادبود هم به پاس تدفین‌شدگان در سایت اجرا گردد. اما ظاهراً به دلیل محدودیت بودجه این امر محقق نشده است. بنای کلیسای کنونی، در واقع، همان بنای یادمان است. در سفرهای سال 1983 بود که وی نامه‌ی پیشنهاد ساخت کلیسا را دریافت نمود. از قرار معلوم، هیئت مدیره‌ی آرارات برای ساخت بنا عجله داشتند، بنابراین آن را در جنوب استادیوم فوتبال بنا نمودند. این بنا پس از انقلاب اسلامی و در میانه‌ی دوران دفاع مقدس به پایان رسید. همچنین بین مقام اسقفی و مدیران آرارات، بر سر ساخت این بنا نزاعی مطرح بوده است. مدیران و رُستُم بر ساخت یادمانی به یاد در خاک خفتگان سایت آرارات توافق کرده بودند، اما مقام اسقفی به ساخت کلیسا یا عبادتگاه اعتقاد داشت. نهایتاً کار تا آنجا بالا گرفت که این بنا بر روی کاغذ تحت عنوان یادمان شهدای ارمنی جنگ ایران و عراق مطرح گردید. بنایی که از سال 1985 تا 1987 رُستُم را برای طرح و ساخت خود درگیر نمود و به دلیل اینکه آخرین اثر رُستُم در خاک ایران است، آن را باید صورت حقیقی اندیشه‌های او، حداقل در باب معماری، دانست. مشخصاً این عبادتگاه کوچک بتنی به دلیل فرم و نوآوری پلاستیک خود برای پذیرش به عنوان یک بنای مذهبی در بین اقلیتی تیزبین در ایران دچار سختی‌هایی بوده است. جدا از این موضوع، در منابعی، بودجه‌ی ساخت بنا را به دربار پهلوی (یا بنیاد پهلوی) ارجاع می‌دهند؛ اما ساخت بنا مصادف است با انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس. از این جهت، رازآلودگی و عدم شفافیت علمی پیرامون این بنا نیز همچون بسیاری از آثار دیگر آن دوران وجود دارد. وضعیتی که ریشه در عدم علاقه‌ی ما ایرانیان به تاریخ‌نگاری، در عین وابستگی و اهمیت‌بخشی شدید به مقوله‌ی تاریخ و مسائل آن دارد. تقدیس این عبادتگاه کوچک در نهایت، توسط اسقف اعظم، آرتاک مانوکیان (Artak Manoukian) در تاریخ سوم مهر 1366 (مصادف با 25 سپتامبر 1987) انجام شد و تصویری از این برنامه‌ی رسمی به همراه لوح حکاکی شده بر سردر کلیسا، به عنوان سند تاریخی در دست است. مساحت بنا مجموعاً 50 متر‌مربع است و ظرفیت 40 نفر را دارا می‌باشد. بنا در داخل با 16 نورگیر طبیعی تغذیه‌ می‌گردد که به آن علی‌رغم ظاهر بتنی و نسبتاً خشنش، روحیه‌ای معنوی می‌بخشد. این عبادتگاه، علاوه بر فرم و مصالح، در جزئیات اجرایی نیز بسیار پیشرو است. لازم به ذکر است که ساخت عبادتگاه‌های بتنی در بین معماران معاصر ایران چندان غریب نیست. از نمازخانه‌ی موزه‌ی فرش اثر کامران دیبا تا اثر گمنام غلامرضا پاسبان حضرت در پارک فردوسی، این علاقه همیشه وجود داشته است. در اثر رُستُم، بازی‌های سایه و نیم‌سایه در نماسازی بنا، همخوانی فرم، سازه، کاربری و پلان متقارن بنا، آن را به شدت به معمای یادمانی نزدیک می‌کند. رُستُم وسکانیان که به تغییر در سیستم آموزشی اعتقاد داشت، در این بنا به تغییر تعبیر ما از بناهای مذهبی (کلیسا و عبادتگاه‌ها) اقدام نموده است. در نهایت آنکه، او را به لحاظ ارزش آثار معماری باید همردیف افرادی چون وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و آوتیس اوهانجانیان دانست. او به دلیل ساخت بناهای عمومی فرهنگی و خاطره‌ساز برای اقلیت ارامنه به عنوان یک «قدرت فرهنگی» شناخته می‌شود.
در نهایت لازم است از همکاری جناب آقای سوان زاروکیان، همچنین مدیریت محترم مجموعه ی ورزشی ـ   فرهنگی آرارات و تمامی دوستان و دست اندر کارانی که ما را جهت نگارش این نوشتار یاری نموده اند، کمال سپاس و قدردانی را به جا آوریم.
یاد و خاطر رُستُم وسکانیان گرامی …

نشستی برای خوش آمد گویی دانشجویان معماری ترم جدید دانشکده ی هنرهای زیبا، رُستُم وُسکانیان در کنار هوشنگ سیحون، 1344


منابع
• برقعی، محمدرضا و یمین اسفندیاری، ایرج (1996). گفت‌و‌گو با مهندس رُستُم وسکانیان. نشریه‌ی پایه (نشریه‌ی انجمن معماران
و شهرسازان ایرانی). شماره‌ی ۲. صص 6-4.
• مؤسسه‌ی ترجمه و تحقیق هور. رُستُم وسکانیان. دسترسی در تاریخ 10 اسفند 1395 از:
http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=6A02E3A1-FD4F-43AB-A24F-BB8C713B9766
• میناسیان، آرمن (1390). آخرین امپراتور (درباره‌ی استاد رُستُم وسکانیان). فصلنامه‌ی فرهنگی پیمان. شماره‌ی 58، صفحات
نامشخص.
• وسکانیان، رُستُم (1349). باشگاه ارامنه. دوفصلنامه‌ی هنر و معماری. شماره‌ها‌ی 6 و 7 (تیر‌ـ‌آذر، 1349).
• وسکانیان، رُستُم (1355). استادیوم ورزشی باشگاه آرارات. دوفصلنامه‌ی هنر و معماری. شماره‌‌های 41 و 42 (مرداد‌ـ‌آبان، 1355).
• Voskanian, Rostom (2014). Rostom: LifeTime Memories. Alcoprinting INC.

از چپ: هوشنگ سیحون، کریم پیرنیا، اوتلو زاوارونی ( استاد هوشنگ سیحون در دانشگاه بوزار پاریس) و رُتُم وسکانیان، اصفهان، 1349

نقاشی های رستم وسکانیان

منتشر شده در : چهارشنبه, 22 دسامبر, 2021دسته بندی: دسته بندی نشدهبرچسب‌ها: ,