مسکن اجتماعی، شوشتر نو
طراحی کامران دیبا، مهندسین مشاور داض- نوشتهی احمد استقلال و محمدرضا بهادری
![new-shooshtar-02](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2020/10/new-shooshtar-02-1.gif)
شوشتر نو
شهرک شوشتر نو یکی از نمونههای موفق در شهرسازی ایران به شمار میرود. این شهرک توسط کامران طباطبایی دیبا در شمال شهر شوشتر برای جمعیتی در حدود ۳۰ هزار نفر طراحی شد. شاید آن روز که دیبا بر انتقال پروژهی شهرک شوشتر نو از میان صحرا به کنار شهر تاریخی شوشتر اصرار میورزید، میدانست چه مجموعهی ارزشمندی در این شهر حیات دارد. مجموعهی سازههای آبی شوشتر به عنوان بزرگترین موزهی آبی جهان مطرح است و بیشک قرارگیری در کنار چنین مجموعهی عظیمی ضمن تضمین حیات شهرک شوشتر نو، عاملی هویتساز برای آن بوده است.
طراحی و سپس ساخت شهرک از سال ۱۳۵۲ آغاز شد. با رفتن دیبا از ایران و تحولات انقلاب کار ساخت مجموعه در سال ۱۳۵۷ متوقف گشت و پس از آن نیز با شروع جنگ تحمیلی و حضور اقشار مختلف که بخش زیادی از آنها را جنگزدهها تشکیل میدادند، فضای اجتماعی شهرک نتوانست به خوبی سامان یابد و به همراه بافت کالبدی، میزبان خوبی برای ساکنان خود باشد. البته در دهههای اخیر تلاشهایی در راستای توسعهی شهرک با اقتباس از طرحهای اولیهی آن صورت پذیرفته است، ولی اختلاف زمان ساخت بین بخشهای مختلف شهرک، حضور عناصر بزرگمقیاس مانند دانشگاه در مجموعه و از همه مهمتر عدم تناسب بافت اجتماعی شهرک، مانع آن شده است تا مجموعهی ارزشمند شوشتر نو بتواند به حداکثر کارآیی خود دست یابد. در این جستار تلاش شده است تا پس از معرفی معمار شهرک شوشتر نو، فعالیتها و شهرسازی وی، نگاهی اجمالی به ظهور و چهار دهه حیات شهرک شوشتر نو انداخته شود و به نحوهی شکلگیری و خصوصیات کالبدی، فضایی و حیات شهری این مجموعهی ارزشمند اشارهای انجام گیرد.
کامران طباطبایی دیبا معمار نامآشنای معاصر است. وی در اسفند ۱۳۱۵ شمسی در تهران متولد شد. در ۱۳۳۵ به آمریکا سفر کرد و پس از فراغت از تحصیل معماری از دانشگاه هاوارد واشنگتن دیسی در سال ۱۳۴۴ به ایران بازگشت. دیبا به مدت یک سال نیز در امریکا به تحصیل جامعهشناسی در سطح فوق لیسانس پرداخت و ضمن تحصیل، در طراحی شهرک کلمبیا (بین واشنگتن و بالتیمور) شرکت داشت. در بازگشت به تهران، ابتدا مؤسسهی شهرسازی و طرحهای اجتماعی را به ثبت رساند و چند سال بعد با گروهی از مهندسان سازه، شرکت داض را تشکیل داد که خودش مدیرعامل و طراح ارشد آن بود. آثار وی در ایران که همه به جنبههای مصرف عمومی اختصاص داشت، در یک دورهی ۱۲ ساله، از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷ طراحی و اجرا شدهاند.
نخستین کار او در ایران طراحی پارک شفق (یا به قول خود دیبا، پارک یوسفآباد) به مساحت چند هزار متر مربع در محل گردآوری زبالهها در محلهی یوسفآباد، با اندیشهی ایجاد فرهنگسرا و مرکز خدمات اجتماعی در سطح محله (برای نخستین بار در ایران) بود. او با اصرار، یک ساختمان کمارزش قدیمی را هم برای تقویت پیوند پارک با گذشته، حفظ و آن را به محل نمایش و فعالیتهای اجتماعی در سطح محله تبدیل کرد.
کار دیگر او طراحی یک اردوگاه تابستانی برای کودکان پرورشگاهی در تنکابن بود. مجموعهای شبیه به دهکدههای شمالی، با سفالهای روستایی بر بام ساختمانها.
از دیگر کارهای کامران دیبا، طراحی و ساخت دانشگاه جندیشاپور اهواز (1353-1354) بود. او با توجه به گرایش خود به طراحی شهری و شهرسازی مایل بود در تهیهی طرح جامع دانشگاه فعالیت کند، اما گویا به سبب اینکه طرح به گروه دیگری داده شده بود و در یک زمان از خدمات چند مهندسین مشاور استفاده میشد، چند پروژهی منفرد به او داده شد. اما او تدبیری اندیشید تا بتواند بر روی محوطهی دانشگاه اثر گذارد. خود دیبا در این زمینه چنین میگوید:
«بعد از فکر زیاد، طرحِ یک تاکتیک جنگی را برای تهیهی یک طرح جامع پنهان ریختم. سه پایگاه با فاصلهی دور از هم در نظر گرفتم تا بتوانم فاصلهی میان آنها را هم در وسعت یک طرح جامع برنامهریزی کنم. اولین پایگاه، طرح سالن سرپوشیدهی ورزشی بود که بعداً گسترش یافت. طرح دوم مربوط به سالن ناهارخوری دانشگاه بود که در آن نمازخانهای در نظر گرفتم و بعداً آن را جدا کردم و به عنوان مسجد دانشگاه در فضای باز مقابل ناهارخوری جای دادم. همهی ساختمانهای این مجموعه درواقع یک وسیلهی راهسازی برای عابر پیادهاند.
دیبا با نوعی الگوبرداری ساده از مدلهای زندگی بورژوای غرب برای جامعهی ایرانی مخالف بود و سعی میکرد بین مدرنیسم و سنتهای ایرانی ارتباط و پیوند ایجاد کند. به نظر او معماری و شهرسازی نیویورک و هنگکنگ و امثال آنها نمیتوانست برای معماری و شهرسازی ایران الگو باشد، زیرا مناسبات اجتماعی و فرهنگی متفاوت سرزمینها چنین امکانی را فراهم نمیآورد.
او با تخریب بافت اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) نیز مخالف بود و گویا با جلب حمایت دفتر مخصوص و پشتیبانی دانشگاه تهران، چندین بار برنامهی این تخریب را به عقب انداخت. در نهایت قرار شد در یک جلسهی سهنفره در این مورد نظرخواهی شود و پس از آن که دو نفر (سناتور مهندس صادق و سناتور مهندس فروغی) نظر موافق خود را اعلام کردند، موضوع تخریب به تصویب رسید.
کامران دیبا چند فضای سبز نیز در مقیاسهای مختلف طراحی کرده است که طراحی پارک شفق یکی از آنها بود. بازسازی و توسعهی باغ فرهنگسرای نیاوران و دفتر اداری واقع در شمال آن، محوطهسازی فضای غرب دانشگاه جندی شاپور، طراحی فضای سبز و میدان شوشتر نو، از دیگر طرحهای فضای سبز و شهرسازی دیبا هستند. طراحی محوطه و فضای واقع در ضلع غربی پارک لاله، محوطهای بین شمال موزهی هنرهای معاصر تا موزهی فرش از دیگر کارهای اوست. وی با طراحی و ساخت یک دروازه و تعیین محل استقرار کیوسکهایی در شمال موزه یک محور تازه برای پارک پدید آورد. یکی از عناصر جالب این طرح یک نمازخانه است که به قول یکی از معماران عرب، خالصترین و سادهترین فرم مسجد است.
طراحی مرکز اداری شهر اصفهان (که ساخته نشد)، با بهرهگیری از بافت سنتی آن شهر و به صورت درونگرا یکی دیگر از طرحهای اوست که طراحی داخلی آن با الهام از فضای مساجد و گذرگاههای سرپوشیدهی بازار و معابر انجام گرفت. طراحی موزهی هنرهای معاصر نیز یکی از فعالیتهایی بود که او با علاقهی بسیار آن را انجام داد.
فکر ایجاد موزهی هنرهای معاصر توسط او یکی از بزرگترین گام ها در گسترش و ارزشگذاری برای هنر ملی و هنرمندان محسوب میشود. دیبا مدیریت و افتتاح موزه را در ضمن طراحی شهرک شوشتر نو به دوش کشید. وی در ایجاد مجموعهی هنری این موزه نقش اولیه را داشت و با دوراندیشی، یک مجموعهی چند میلیارد دلاری را در ایران پایهریزی کرد و به یادگار گذاشت. در خردادماه ۱۳۹۰ تنها یک تابلوی متعلق به این مجموعه، اثر جکسن پولاک به مبلغ ۲۴۰ میلیون دلار تخمین زده شد.
دفتر وی به عنوان مشاور و برنامهریز شهری، طرح جامع چندین شهر در ایران را به عهده گرفت که بعضی از آنها عبارتند از: کرمان، بوشهر، برازجان، اندیمشک، شهر صنعتی رشت، دزفول و شوشتر.
ویژگیهای درونی آثار دیبا
کارهای دیبا در دورهی دوازده سالهی فعالیتش در ایران، نمایانگر علاقهی خاص او به وجوه معماری یا به تعبیر خود او «معماری انسانی» است. منظور او از معماری انسانی، کار متعهد و سودمند برای جامعه و مردم بود. علاقهی بسیار او به طراحی شهری، شهرسازی و باغسازی نیز از همین گرایش فکری سرچشمه گرفته است. درواقع او تمایلی به طراحی بناهای خصوصی نداشت و تمام توجهش به طراحی ساختمانهای عمومی و فرهنگی عامالمنفعه و مسکن انبوه معطوف بود که در اغلب آنها نقش ایدهساز و برنامهریز را هم بازی میکرد. وی دربارهی کارهای خود چنین میگوید: «دلم نمیخواست برای طبقات بالا ویلا طراحی کنم. در آن هنگام اعتقاد داشتم که معماری، بهخصوص در ایران، عملاً در خدمت طبقهی بورژوا و دولتمندان جامعه است و از طریق شهرسازی بهتر میتوان در جهت برآوردن نیازهای جامعه گام برداشت. به همین دلیل بود که پس از اتمام تحصیل در رشتهی معماری، فوق لیسانس جامعهشناسی گرفتم».
شایان ذکر است گرایشهای وی، علاوه بر جنبههای زیباشناسی سنتهای معماری شهرسازی ایرانی، علاقه و احترام به این سنتها را در او برمیانگیخت. درواقع دیبا اگرچه مدرنیسم را میپذیرد، اما به دنبال سنتگرایی واقعگراست و همانطور که گفته شد، با الگوبرداری از مدلهای زندگی غربی برای جامعهی ایرانی مخالف بود و میکوشید پیوندی میان مدرنیسم و سنتهای ایرانی برقرار سازد.
مدارک فنی
معرفی شهرک شوشتر نو
آخرین کار دیبا در سالهای اقامت در ایران، طراحی شهرک شوشتر نو در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ بود که سرانجام دیبا را به آرزوی دیرین طراحی شهر و شهرسازی رساند و او توانست ایدههای شهرسازی خود را که جسته و گریخته در طرحهای معماریاش نمود یافته بود، به اجرا درآورد. به اصرار دیبا محل احداث شهرک شوشتر نو از وسط صحرا به مجاورت شوشتر منتقل شد، چراکه میخواست شهرک نو به نوعی ادامه و گسترش شهر موجود باشد. برای طراحی این شهرک گروه بزرگی را سامان داد و خود بر تمام جزییات، از جمله نامگذاری معابر با نامهایی مانند شیرین و فرهاد و بولوار وصال نظارت داشت.
با توجه به آنچه در مجلهی فرانسوی AA در معرفی شهرک شوشتر نو آمده است، این شهرک با داشتن حدود ۳۱ هزار واحد مسکونی در زمینی به مساحت ۲۷۰۹ هکتار توسط دیبا و همکارانش در دفتر مشاور داض طراحی شد. البته باید گفت که این اطلاعات مربوط به طرح اولیهی دیباست. شهرک کنونی شوشتر نو با جمعیتی بالغ بر سی هزار نفر، در راستای یک شاهراه اصلی قرار گرفته است. این شهرک به شکل مجتمعهای مسکونی متراکم افقی، با در نظر گرفتن مسافت مناسب بین محل سکونت با فضاهای عمومی نظیر مسجد و مراکز خدماتی چون خواربارفروشی، مدرسه و حمام، در مقیاس انسانی طراحی شده است.
مجلهی ایتالیایی لوتوس در بررسی شهرک شوشتر نو می نویسد: «این تصویری است از یک شهر ایرانی که هم کهن است و هم نوین، هم برخوردار از فرهنگ بومی و محلی و هم فرهنگ جهانی…» و در جای دیگر می نویسد: «طرح شهرک شوشتر نو، اگرچه ملهم از امکانات و افکار مدرن است، انگار به گذشته و سنت محلی تعلق دارد و زمان ساخت آن مشخص نیست».
شهرک شوشتر نو در سال ۱۳۶۲ جایزهی معماری بنیاد آقاخان را دریافت کرد و در نمایشگاه بیینال ونیز و سپس در پاریس به نمایش گذاشته شد. طرح شهرک در اغلب مجلات معماری جهانی نیز چاپ شد. از دیگر افتخارات شهرک شوشتر نو این بود که در سال ۱۳۷۷ (۲۰۰۰ میلادی) در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی شاخص قرن به نام End of century در مـوزهی هنـرهای معاصر لوس آنجلس و متعـاقبـا در مـوزههـای کشورهای ژاپـن و آلـمان به نـمایش گذارده شد.
یکی از مشخصههای معماری دیبا که در این مجموعه به خوبی دیده میشود، بهرهگیری از الگوهای معماری ایرانی به شیوهای اصیل و منحصربهفرد است. دیبا بیشتر از اصول سازماندهی و گونهشناسی فضای ایرانی استفاده میکند تا عناصر و تزیینات؛ تأکید بر محورها یکی از این موارد است. الگوی شهر جدید شوشتر یا همان شوشتر نو و محورهای پیادهی آن، که از مسیر عبور اتومبیل تفکیک شدهاند، بر اساس طرح کهنِ صلیب با میدانی در محل تقاطع بازوها و باغراههای سبز در چهار جهت اصلی عالم به وجود آمدهاند. میدان شهرک شوشتر نو نیز به گونهای طراحی شده است که یک فضای درونی به نظر میرسد. گویی نخست فضای خالی مرکزی طراحی شده است و سپس ساختمانهای دور آن به گونهای چیده شدهاند تا بدنهی منسجم و پیوستهای به وجود آید.
دیبا در طراحی مسجد شوشتر نو توانسته به خوبی به یک سلسله مراتب شهری دست یابد که راه حل فضایی جهت جدا شدن از فضای بیرون و پیوستن به فضای درون مسجد است. شایان ذکر است در مجموعهی فوق نماهای اصلی به سمت درون باز میشوند و نظیر بناهای سنتی ارتباط بیرون و درون گسسته است. این مجموعه به لحاظ زیباییشناسی از الگوهای معماری مدرن فاصله گرفته و به منطقهگرایی پُستمدرن نزدیک شده است.
متأسفانه دیبا فرصت نیافت طرح شهرک را همانگونه که میخواست به اتمام برساند، زیرا معتقد بود در کشورهای در حال رشد، نقش معمار با تحویل ساختمانها به اتمام نمیرسد و گاه روش استفاده از ساختمان هم ممکن است محتاج دخالت مستقیم معمار سازنده باشد. گفتنی است در حال حاضر این شهرک ارزشمند، با همهی افتخارات خود، دستخوش بیتوجهی و تخریب شده است.
سخن آخر
بررسی نحوهی شکلگیری و حیات شهرک شوشتر نو ما را با یک نمونهی بسیار ارزشمند مسکونی در دوران معاصر آشنا میسازد که نشان از معمار و شهرسازی دارد که علاقهای وافر به معماری انسانی و جنبههای زیبایی شناسی سنتهای معماری ایرانی داشته و منطقهگرایی را لازمهی کار خود میدانسته است.
دیبا با طراحی و ساخت شهرک شوشتر نو و پیشکش الگویی ارزشمند در ساخت مجموعههای مسکونی نشان میدهد که میتوان مجموعههایی ساخت که در عین امروزی بودن، باهویت نیز باشند و بتوانند نیازهای ساکنان خود را برآورده سازند.
این نکته را نیز باید افزود که کار شهرساز با ساخت مجموعهی مسکونی به پایان نمیرسد و مجموعه تا اسکان ساکنان و بهرهبرداری از آن و حتی در ادامهی حیات خود، نظارت شهرسازان و مسئولان ذیربط را طلب میکند. این عاملی است که امروز به واسطهی تحولات تاریخی و اجتماعی، ناهمگون شدن بافت اجتماعی شهرک، حضور عناصر بزرگمقیاس در آن و تغییرات خودسرانهی ساکنان در سیما و بافت را در پی داشته و این موضوع به نقطه ضعفی برای مجموعهی ارزشمند شهرک شوشتر نو بدل شده است.
مدارک فنی