آرامگـــاه
کمالالملــــــــــــکـــ
هوشنگ سیحون
رکسانا خانیزاد
![_BRZ2098_099_100_tonemapped.tif1](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/BRZ2098_099_100_tonemapped.tif1_.jpg)
آرامگاه، کمالالملک، هوشنگ سیحون، رکسانا خانیزاد
به همت انجمن آثار ملی
شادروان محمد غفاری (کمالالملک) فرزند میرزا بزرگ در آخر شوال سال 1264 ه.ق در کاشان دیده به جهان گشود و پس از تحصیلات مقدماتی در پانزده سالگی به تهران آمد و برای ادامهی تحصیل وارد دارالفنون شد. او برادرزادهی میرزا ابوالحسنخان صنیعالملکِ نقاش از هنرمندان بنام نقاشی در عصر قاجار بوده است که ظهور او در عرصهی نگارگری با ابداعات و نوآوریهای او در سبک و روش، فصل تازهای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. در واقع در خانوادهی کمالالملک چندین نقاش وجود داشته است؛ پدر پدربزرگ پدری او نقاش سلطنتی نادرشاه افشار و کریم خان زند بوده است. همچنین سه فرزند ابوالحسنخان صنیعالملک نیز نقاشان مهمی بودند. پدر کمالالملک نقاش آماتور بود و برادر بزرگتر وی، ابو تراب نیز هنرمندی بود که پرترههای چاپ سنگی او از سرشناسان قاجار شهرت داشت.
سه سال بعد هنگام آخرین امتحان ناصرالدینشاه به دارالفنون آمد و در یکی از اتاقها تصویر اعتضادالسلطنه، وزیر فرهنگ وقت، را دید و پرسید این تابلو کار کیست؟ وزیر فرهنگ محمد غفاری را معرفی کرد و ناصرالدینشاه پس از ملاطفت بسیار نسبت به نقاش جوان و پر استعداد دستور داد که در عمارت بادگیر اتاقی برای او تعیین کنند تا در آنجا مشغول نقاشی گردد. محمد غفاری در آن اتاق مشغول نقاشی شد و نوشتهاند که در ظرف چهار سال یکصد و هفتاد تابلو تهیه کرد و ملقب به لقب نقاشباشی و معلم نقاشی شاه شد و در سال 1310 هجری قمری با کشیدن تابلوی «تالار آینه» به وی لقب کمالالملک داده شد.
کمالالملک بر حسب تقاضای خود و به خرج خویش برای دیدن کارهای استادان بزرگ فن به اروپا رفت، حدود سه سـال (1279-1276) را در فـلورانـس، رم و پـاریـس سپـری کـرد، از موزههای معروف و آثار هنری نقاشان بزرگ بازدید کرد و در مـوزهها بـه رونگاری از آثار استادانی چون، رامبراند و تیسین پرداخت. او در سال سوم اقامتش در اروپا خبر کشته شدن ناصرالدین شاه را شنید و به ایران بازگشت. بر اثر ناملایماتی که در دورهی مظفرالدینشاه برای کمالالملک پیش آمد در سال 1321 قمری به بغداد رفت و چند سال در آنجا مقیم بود و تابلوهای زرگر بغدادی و شاگردش، میدان کربلا و فالگیر بغدادی رهآورد این سفر بود. کمالالملک پس از بازگشت از بغداد در سال 1329 قمری بر اثر علاقه و کوشش شادروان حکیمالملک، وزیر معارف وقت، و کمک و تشویق گروهی از دوستانش مدرسهی صنایع مستظرفه را تاسیس کرد. این مدرسه در اراضی باغ نگارستان ایجاد شد و استاد در آن شاگردان بنامی تربیت کرد. اغلب شاگردانش به مراتب عالی از هنر ارتقا پیدا کردند و در دنباله، به مدت نیم قرن شیوه و روش استاد خود را پایدار نگاه داشتند.
مجموعه شاگردان استاد کمالالملک، بالغ بر ۷۰ تن میشوند که بیش از ۵۰ نفر آنان، به مراتب والای هنر دست یافتند. مکتب کمالالملک اصطلاحی است برای توصیف آثار شاگردان کمالالملک و پیروان راه و روش او. آشتیانی، وزیری، حیدریان، شیخ، یاسمی، محمود اولیا، علیاکبر نجمآبادی، یحیی دولتشاهی، محسن سهیلی صدیقی، محسن مقدم، فتحالله عبادی، رضا شهابی، مارکار قرابگیلان، صمیمی، مصطفی نجمی و چند تن دیگر در این مکتب جای دارند. شاید بتوان نام رسام ارژنگی و میرمصور ارژنگی که در روسیه آموزش دیدند و در تبریز به تدریس پرداختند و نیز علیاصغر پتگر، جعفر پتگر و هوشنگ پیمانی را هم بر آن فهرست افزود؛ ولی علی رخساز و علیاکبر صنعتی از این جمع تا اندازهای متمایز هستند. سرمشق او طبیعت و راهنمایش علم بود و هرچند مدرسه عمری طولانی نکرد اما تحولی بزرگ در این حوزه ایجاد کرد.
بعدها به جهت طرح پیشنهادی موزهی مکتب کمالالملک و انتخاب باغ موزه نگارستان به جهت سابقهی فعالیت مدرسه صنایع مستظرفه، در این مکان و با همت سازمان زیباسازی شهرداری تهران خوشبختانه تعدادی از مهمترین آثار شاگردان برجستهی مکتب کمالالملک خریداری شد؛ که البته این آثار منحصر به دو نسل از پیروان این مکتب است که بخش عمدهی آن شاگردان مستقیم استاد و بخش دیگر را شاگردان مدرسهی کمالالملک (نسل دوم) شامل میشوند.
در اواسط سال 1306 شمسی (1347 قمری) کمالالملک به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد تقاضای بازنشستگی کرد و در 22 اردیبهشت ماه سال 1307 شمسی (1348 قمری) به ملک شخصی خود در حسینآباد نیشابور رفت و به نگهداری عدهای از فرزندان برادر مرحوم خود، ابوتراب غفاری، پرداخت و پس از مدتی اقامت در آنجا بر اثر کسالتی ممتد ساعت دو بعد از ظهر روز یکشنبه، 27 مرداد ماه 1319 (1359 قمری) در شهر نیشابور در سن نود و پنج سالگی بدرود زندگانی گفت و در نزدیکی مقبرهی شیخ عطار به خاک سپرده شد. کمالالملک هنرمندی عالیقدر بود و نقاشیهای او از آثار هنری ممتاز و عالی است و نمونههایی از آنها در موزهی کاخ گلستان و عمارت بهارستان و موزهی ملی ملک محفوظ است.
تعدادی از آثار نقاشی بیشتر شناختهشدهی او عبارتند از: میدان کربلا، شیخ رمال، فالگیر بغدادی، زرگر بغدادی، خانهی روستایی و تالار آینه که همگی دارای ترکیببندی عالی بودهاند؛ سردار اسعد، حاج سید نصراللّه تقوی و سه خودنگاره که در قالب پرتره (چهره) کشیده شدهاند؛ باغ مغانک، شمیران، و کوه البرز که در دستهبندی منظره جای دارند. تعدادی از آثار نقاشی او نیز در موزهی کاخ گلستان، عمارت بهارستان و موزهی ملی ملک نگهداری میشوند.
![scan668](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/scan668.jpg)
کمالالملک در کنار شاگردانش
![Untitled-1-1](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/Untitled-1-1-1.jpg)
کمالالملک در خانهی خود در حسینآباد نیشابور در اواخر عمر
آرامگاه کمالالملک
چنانکه اشاره شد شادروان کمالالملک را در قبرستان مقابل باغ آرامگاه شیخ عطار و در کنار دیوار باغ به خاک سپردند؛ جایی در حومهی شهر نیشابور و به فاصلهی دو کیلومتری از سمت غرب آرامگاه خیام. طراحی آرامگاه این نقاش بزرگ نیز بر عهدهی سیحون گذاشته شد.
در سال 1329 شمسی از نخست وزیر نامهای به آقای صدر استاندار استان نهم نوشته شد و رونوشت آن به انجمن آثار ملی ارسال گردید مبنی بر اینکه وضع آرامگاه استاد هنرمند عالیمقام ایرانی (مرحوم کمالالملک) که در قبرستان جلو آرامگاه شیخ فریدالدین عطار در شهر نیشابور واقع است به نحو تاسفآوری درآمده و حتی بر روی آن سنگ نصب نگردیده و نام این فرزند عالیقدر ایران بر روی آجری حک شده است، لازم است به پاس افتخارات فناناپذیری که به وسیلهی مرحوم کمالالملک نصیب این کشور گردیده است از محل بازدید به عمل آورده، در درجهی اول سنگ مزار آبرومندی برای آن تهیه کنید و در صورت امکان نسبت به ساختمان بنای یادبودی در محل مزار اقدام لازم به عمل آورید.
از مکاتبات متعدد و اقدامات مختلفی که در ظرف چند سال در این باره به عمل آمد نتیجهی مطلوبی حاصل نشد و تنها در سال 1333 شمسی که تعمیرات مقدماتی بقعهی عطار آغاز شد قطعاتی به محوطهی آرامگاه افزوده گردید و مساحت آن از 1880 به 5880 مترمربع رسید و قبر کمالالملک در داخل باغ آرامگاه عطار قرار گرفت. بعدها نیز اراضی دیگری به باغ آرامگاه افزوده و مساحت آن بالغ بر 18000 مترمربع گردید.
در آبان ماه سال 1335 شمسی آقای رضا جعفری، استاندار خراسان به انجمن آثار ملی نوشت که در سفر نیشابور، آرامگاه ابدی کمالالملک زیارت شد، با نهایت تاسف باید عرض کنم که مقبرهی این هنرمند عالیقدر ایرانی که مسلما زیارتگاه هنرمندان ایران و جهان خواهد بود به هیچ وجه مناسب با شئون این مرد بزرگ که هنرش موجب افتخار است نمیباشد. بسیار بجا است که بنایی متناسب، بر آرامگاه ابدی ساخته شود. خواهشمند است دستور فرمایند نقشهی بنایی که در خور مقام او است تهیه و هزینهی ساختمان آن برآورد شود تا افراد شریف این استان نیز به سهم خود در این امر مهم همکاری نمایند.
در سال 1336 آقایان مهندس سیحون و حسین جودت به دستور انجمن آثار ملی از مرقد کمالالملک بازدید به عمل آورده و به انجمن گزارش دادند که: مقبرهی شادروان کمالالملک باید به صورت پوششی از بتن و متناسب با محوطه بنا گردد و اطراف آن باز باشد. در قراردادی که در اسفند ماه سال 1337 شمسی با آقای سیحون منعقد شد مقرر گردید که ایشان نقشههای مربوط به آرامگاه کمالالملک را ظرف مدت دو ماه تهیه نمایند و پس از تصویب انجمن به مقاطعهکار تسلیم گردد. آقای مهندس سیحون همچنین مسئولیت نظارت در اجرای کارهای آرامگاه کمالالملک را به نمایندگی از طرف انجمن آثار ملی قبول کرده و بدین ترتیب ساختمان آرامگاه کمالالملک از اوایل سال 1338 شمسی به وسیلهی شرکت کا.ژ.ت و با نظارت آقای سیحون آغاز گردید و تا سال 1340 شمسی پیسازی آرامگاه، نصب استخوانبندی آهنی، کاشیکاری بنا، تهیه و نصب سنگ مزار و نقشبرجستهی نیمتنهی سنگی وی کار استاد ابوالحسن صدیقی از شاگردان استاد، جدولسازی و باغچهبندی محوطهی آرامگاه، احداث دو حوض در محوطهی آرامگاه و غیره انجام گردید و بنایی متناسب با عهد و زمان زندگی و عوالم هنری شادروان کمالالملک ساخته شد و چنانکه خواهد آمد روز دوشنبه دوازدهم اسفندماه سال 1342 شمسی مورد بازدید محمدرضا شاه قرار گرفت.
بنای آرامگاه کمالالملک در فضای شمالی مقبرهی شیخ فریدالدین عطار با بتن مسلح بنا گردیده و مساحت زیربنا 28 مترمربع میباشد و دارای شش ایوانچهی مقعر است و داخل فرورفتگی ایوانچهها را باکاشی معرق نفیس به رنگهای لاجورد و سفید و غیره زینت دادهاند، تلفیق ماهرانهی سنت و مدرنیته در این اثر، به صورت نمادین، طاق و تویزه و ایوان را در ذهن تداعی میکند.
پلان این آرامگاه از دو مدول (پیمون) مربعیشکل تشکیل شده که مستطیلی با تناسب 2 به 1 را میسازد؛ این تناسب و این ابعاد سالها به طور سنتی بین ایرانیان رواج داشته است و کاخهای هخامنشی در تخت جمشید نیز، چه در جزء و چه در کل، بر اساس شکل مربع هستند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیمدایره خودنمایی میکنند؛ حجم بنا از قوسهایی متقاطع که روی اقطار مربع زده شده، پدید آمده؛ این قوسهای متقاطع تداعیگر «طاقهای چهاربخش» هستند که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده و احتمالا منبع الهام طراح نیز بوده است. هوشنگ سیحون با بهرهگیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایدهی کلی آن ایجاد کرده، به نتیجهای ظاهرا متفاوت و هندسهای پیچیده دست یافته است. این طرح مبتکرانه به مدد سازهی پوستهای بتنی اجرا شد.
در بنای یادبود کمالالملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می شود: شش قوس نیمدایرهی نما (خارجی) که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، و چهار قوس متقاطع (داخلی) که بر روی اقطار دیده میشوند. لازم به ذکر است که در پایین قوسهای اصلی نما از روبهرو، دو قوس کوتاهتر نیز وجود دارد که در واقع حاصل تلاقی قوسهای متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوستهای سهبعدی در فضا حاصل شده است که در یک حرکت نرم، دو نوع قوس یادشده را به هم پیوند میدهند. تزئینات استفاده شده برای آرامگاه کمالالملک، کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه روی سطوح منحنی نما اجرا شده است؛ این نقوش در پیشروی به سمت خط تقارن قوسها، کوچک و کوچکتر میشوند. این سبک و نحوهی اجرای تزئینات و به ویژه کاشیهای معرق، یادآور معماری سنتی کاشان -محل تولد کمالالملک- هستند. تزئین طاقها با الهام از کاشی سنتی کاشان صورت گرفته است.
این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطیشکلی را به وجود آوردهاند که ابتکاری هندسی بوده و اوج خلاقیت معماری در بهرهگیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون را نشان میدهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام، هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیقی میان این بنا و نظام معماری ایرانی برقرار کرده است. تزئینات روی نما با اقتباس از نقش گچبریهای خانهی بروجردیها و همچنین تیمچه و بازار کاشان با کاشی معرق به وجود آمده است. فرم کلی بنا، تزئینات و همچنین رنگ کاشیها، دارای شباهت و هماهنگی بس عجیب با بنای مجاور، یعنی آرامگاه عطار است، به طوریکه شاید بازدیدکننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول، چنین استنباط کند که آنها دو جزء از یک کل هستند!
![_BRZ2218_19_20_fused](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/BRZ2218_19_20_fused.jpg)
روی قبر کمالالملک سنگی است به طول و عرض 1*3.46 متر که ارتفاع آن 40 سانتیمتر میباشد و در بالا سر به صورت منشوری درآمده که 1.20 متر ارتفاع دارد. بر روی سنگ مزار نوشته شده است:
آنکه پاینده و باقیست خدا خواهد بود.
آرامگاه
شادروان محمد غفاری کمالالملک
تولد آخر ماه شوالالمکرم 1264 هجری
درگذشت یکشنبه 13 رجبالمرجب 1359 هجری
مطابق 27 مردادماه 1319 شمسی
بر روی منشور بالا سر، نقش برجستهی نیمرخ کمالالملک اثر ابوالحسن صدیقی، شاگرد ایشان به طور برجسته بر لوح سنگی سفید نمایان است. هوشنگ سیحون در مورد ایدهی مقبرهی کمالالملک مینویسد:[…] از باغ خیام بعد از طی نزدیک دو کیلومتر به طرف غرب، به باغ دیگری میرسیم که مدفن شیخ فریدالدین عطار است و یک بقعهی قدیمی آن را در بر دارد. در جوار آرامگاه عطار با فاصله، محل به خاک سپردن نقاش مشهور، کمالالملک، است که همچنین، طرح بنای یادبودش به عهدهی اینجانب قرار گرفت. این بنا در نقشه از دو مربع تشکیل شده است و تناسب یک بر دو را دارد. برای هر واحد، یعنی هر ضلع مربع در نما یک قوس در نظر گرفته شده که در چهار ضلع مستطیل، شش قوس زده شده است. علاوه بر این، دو قطر هر مربع، دو قوس دیگر تشکیل میدهند که از داخل با هم تلاقی میکنند. پس چهار قوس هم از داخل زده شده است که مجموعا میشود ده قوس. برخورد این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را به وجود آوردهاند که ابتکاری است هندسی و با تزئینات کاشی معرق روی آنها، معماری کاشان یعنی محل نشو و نمای کمالالملک یادآوری میشود. سنگ روی مزار از گرانیت مشهد و از دو قسمت مرتفع و خوابیده ولی یکپارچه، تراشیده شده است که روی قسمت مرتفع، چهرهی کمالالملک به صورت نقش برجسته توسط آقای ابوالحسن صدیقی حجاری شده است. بنا و پوشش آن از بتن مسلح است. همچنین سیحون در دستنویسهای خود نیز دربارهی طرح آرامگاه کمالالملک بیان نموده است که: «این آرامگاه در سادهترین شکل طراحی شده، چه از نظر نقشه و چه از نظر نما و حجم. به ترتیبی که نقشه فقط یک مستطیل یک بر دو است. یعنی دو مربع. این تناسب و این ابعاد طی سالهای سال به صورت سنتی بین مردم ایران متداول بوده است به طوریکه اندازههای معمول برای زمین، باغچه، قالی، حوض، اتاق و سایر چیزها را اگر میخواستند جالب توجه و زیبا باشد همین اندازهی یک بر دو انتخاب میشد و اساسا مربع از قرنها پیش مورد توجه ایرانیان بوده است. چنانکه نقشهی کاخهای هخامنشی در تخت جمشید چه در کل و چه در جزء مربع است. برای به دست آوردن حجم و نمای کلی آرامگاه پایههایی به صورت تیغه در جهت قطرهای دو مربع ساخته و با ارتفاع کم روی هر چهار قطر مربعها قوسهای نیم دایرهای زده شد که روی هم چهار قوس دو به دو عمود بر هم به دست آمد. اضلاع دو مربع به هم چسبیده نیز به ارتفاع بالاتر از قوسهای قبلی با طاق قوسی ساخته شدند که در نمای بیرون در مجموع شش قوس به وجود میآید. فضاهای مابین این دو قوس باید با یک شکل خاص هندسی پر شوند. نتیجه همین بنایی است که به وجود آمده. این مجموعه با بتن مسلح ساخته شده و تزئینات روی آن در حالیکه داخل و خارجی وجود ندارد، تماما با اقتباس از نقش گچبریهای خانهی بروجردیها و همچنین تیمچه و بازار در کاشان با کاشی معرق تزئین شده است.
نقوش هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما با کاشیهای معرق آبی لاجوردی و سفید و آبی و همچنین قوسهای متقاطع و کمانی که به معماری سنتی کاشان، زادگاه کمالالملک، ارجاع دارد.
![35](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/35.jpg)
دستنوشتهی هوشنگ سیحون در رابطه با طراحی آرامگاه کمالالملک
![93-1-1](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/93-1-1.jpg)
سنگ مزار کمالالملک در زیر این طاقها جا دارد و ابعاد آن 3.46*1 متر و ارتفاع آن 40 سانتیمتر میباشد که در بالاسر به صورت مثلثی با ارتفاع 1.20 متر بالا آمده و بر روی آن چهرهی کمالالملک روی سنگ مرمر به صورت نقش برجسته توسط مرحوم ابوالحسن صدیقی شاگرد خود کمالالملک تهیه و نصب شده است. شکل بنا با طاقهای در هم و کاشیکاری تزئینی روی هم رفته خاطرهای از کاشان است که زادگاه کمالالملک میباشد.»
فرامرز پارسی دربارهی معماری آرامگاه کمالالملک مینویسد: «کار مقبرهی کمالالملک شاید جزو کارهای اصلی سیحون حساب نشود، خود سیحون نیز طی مصاحبهای که سالها پیش با ایشان داشتیم آن را جزو بهترین کارها و آثار محبوب خود برنشمرد. من نیز عقیده دارم که کارهای سیحون به دو دستهی خیلی خوب و خوب تقسیم میشوند که این کار به دستهی دوم تعلق دارد. ایدهی اولیهی کار دو طاق چهاربخش کنار هم است، منتها طاق چهاربخشی متفاوت با نمونهی تاریخی خود. در طاق چهاربخش سنتی، چهار طاقی که روی اضلاع مربع قرار دارند و طاقهای قطری (لنگهطاقها) ارتفاع برابری دارند. در کار سیحون اما اینگونه نیست و طاقهای روی اضلاع هم دهانهی عریضتر و هم ارتفاع بیشتری دارند که در نهایت بنا شکل ویژهای به خود گرفته است و هر یک از طاقها مانند یک فیلپوش به چشم میآید. این کار سابقه ندارد و رایج هم نیست، نمیشود گفت تجربهی موفقی بوده چون بعدها نیز نه توسط سیحون و نه شخص دیگری به کار گرفته نشد. مقبره نیز در وسط و بین این دو طاق چهاربخش قرار گرفته است که این هم تجربهی موفقی نبوده؛ مقبره معمولا از دو طرف روی محور بنا قرار میگیرد، در اینجا اما مقبره از یک طرف روی محور قرار گرفته و از طرف دیگر امتدادش به پایه میرسد و سرآخر نیز سیحون مجبور به کمی جابجایی شده است. در کل، بنای آرامگاه کمالالملک تجربهای بوده که قسمتهایی از آن جواب نداده اما از آنجاییکه هنر دست معمار خوش قریحهای چون هوشنگ سیحون میباشد، حاصل کار بنایی جذاب و ویژه است، به خصوص با وجود کاشی معرق ظریف کار شده. این بنا در نیشابور جا افتاده و جزو خاطرات جمعی شهر و مردمان نیشابور و همچنین هنرمندان ایران شده است به خصوص اینکه این آرامگاه متعلق به کمالالملک است؛ فردی معتبر و مورد احترام که جایگاهی رفیع در تاریخ هنر ایران دارد. بنابراین بنا حامل چیزی بیش از معماری خودش است که آن را ارزشمندتر میکند. مکان پروژه دلچسب است و خود بنا به عنوان یک مونومان چشمگیر و ویژگیهای لازم را داراست ولی با توجه به استفاده از طاق چهاربخش که در معماری گذشتهی ما خیلی رایج نبوده و اینکه دو طاق چهاربخش استفاده شده و نه سه تا و در نتیجه مقبره روی محور فرعی قرار گرفته، به نظر بنا جزو تجربیات اصلی سیحون نیست. اما از طرف دیگر میتوان اینها را جزو ویژگیهای مسیر طراحیای دانست که سیحون در طول زندگی حرفهای خود طی کرد؛ مسیری که در آن سیحون سعی داشت عناصر و موتیفهای معماری را با بیانی نه صرفا بر اساس الگوهای معماری گذشته بلکه بر اساس استفادهی مدرن از اجزای معماری تاریخی به کار بگیرد، همانطور که شاهد هستیم در الگوی مقبرهسازی سنتی ما یک تک فضا داریم که به صورت هشتضلعی و یا مربع است ولی در آرامگاه کمالالملک با استفاده از دو طاق چهاربخشی، دو مربع ایجاد شده است.
این روش سیحون است، روشی که سالها بر معماری ایران حکومت میکند و در این مدت معماریهای خوب نیز شکل گرفته ولی این نوع معماری چیزی نبوده که تداومی بیش از ده بیست سال داشته باشد و بعدها این نوع نگاه به معماری آرام آرام کنار میرود ولی قابلکتمان نیست که در مدت اوج این معماری آثار شاخصی بوده که آرامگاه کمالالملک را نیز میتوانیم در این حلقه ارزیابی کنیم و آن را بخشی از این جریان معماری بدانیم.»
بیژن شافعی آرامگاه کمالالملک را از آثار نسل دوم کارهای هوشنگ سیحون بر میشمرد، نسلی که ویژگی کاملا متفاوتی با نسل اول کارهای او دارد. او عقیده دارد: «در دههی 40 بود که گرایشی در اجتماع رواج یافت تحت عنوان نگاه به خود، به سرزمین و به هویت. این دیدگاه با نگاه زیباییشناسی سیحون آمیخته شد و در کارهای نسل دوم او بروز پیدا کرد که آرامگاه کمالالملک نیز جزو این دسته است. همچنین این بنا مانند دیگر آرامگاههای ساخته شده توسط هوشنگ سیحون در چهارچوب هندسه شکل گرفته است؛ شاید بتوان گفت به دلیل اینکه سیحون دنبالهرو لوکوربوزیه بوده، سعی داشته همچون او هندسه را در آثار خود به کار گیرد. از سوی دیگر در آن زمان افرادی مانند لوکوربوزیه، فیلیکس کاندلا و آگوست پره به سمت سقفهای پوستهای و سبک بروتال روی آورده بودند که البته سیحون در طراحی پوستهی آرامگاه کمالالملک، مانند دیگر آثار خود حجمی مبتکرانه خلق نمود. در واقع حجم آرامگاه پوستهای است بر اساس هندسه که در نتیجهی تقاطع یکسری خطوط منحنی نه در پلان بلکه در محور ارتفاعی شکل گرفته؛ با فرمی نو و بدیع و نه بر اساس دیدگاه فلسفی سیحون، بلکه بر اساس ذهن مجسمگونهی او.»
محسن اکبرزاده، پژوهشگر معماری، آرامگاه کمالالملک را چنین توصیف میکند: «این باور در میان زبانشناسان وجود دارد که زنده بودن یک زبان، فراتر از تعداد گویش و رانش و یا زمینههای استفاده از آن در زندگی روزمره تا متون علمی، نیازمند تولید واژه است. توان واژهزایی است که به یک زبان اجازه میدهد در مواجهه با پدیدهها و نیازهای جدید، امکان نامگذاری داشته باشد. آنچه سیحون در مقبرهی کمالالملک به نمایش میگذارد، کلمهای تازه از واجهای قدیمی است. شبستان دو دهانهای از طاقی چهارترک که هر دهانهاش ایوانی کامل است. ایوانی که پوش آن چنان بر فضای خالیاش غلبه داده شده تا حاشیههایی که عرصهی زینت در معماری سنتی بودهاند تا حد یک لوحه گسترش یافته و جلوهی حاشیهکاری به متن اصلی تبدیل شود. گویی هر قوس یک بوم نقاشی است که بناست تا جذبههای نگارینههای ایرانی را بازنمایی کند. تداوم زبان یک ملت در دهان شکرین سیحون بزرگ آن نقطهای است که نقش این نیمای معماری را آشکار میکند.»
آرامگاه خیام، بقعهی عطار، آرامگاه کمالالملک و بناهای تابعهی آنها و همچنین آرامگاه نادر در روز دوشنبه 12 فروردین ماه 1342 شمسی افتتاح گردیدند. محمدرضا شاه پهلوی پس از گشایش آرامگاه نادر در مشهد در ساعت یازده و ربع با قطار به نیشابور رفته و در ساعت یک بعد از ظهر روز دوشنبه وارد نیشابور شد و پس از اتمام مراسم افتتاحیه در ساعت دو و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر آنجا را ترک گفتند.
طی گزارشی که تیمسار سپهبد آق اولی، رئیس هیئت مدیرهی انجمن آثار ملی در مراسم نیشابور ارائه دادند ارقام تقریبی هزینههای فعالیتهای صورت گرفته به شرح زیر است:
هزینهی بنای آرامگاه خیام و ابنیهی تابعهی آن از موزه و کتابخانه و شبکهی برق و لولهکشی و منبع آب و غیره:
664.53,250 ریال
هزینهی تکمیل و تزئین بقعهی عطار و توسعهی محوطه و سایر کارهای مربوط به آن و هزینهی احداث آرامگاه هنرمند فقید کمالالملک:
5,446,000 ریال
هزینهی حفر چاه عمیق و موتورهای آب و برق:
3,643,200 ریال
هزینهی احداث خیابان مشجر آسفالتی به طول سه کیلومتر:
11,058,034 ریال
هزینهی تهیه و طبع کتب:
1,200,000 ریال
جمع کل:
87,800,484 ریال
![_BRZ2227_8_9_fused](https://aoapedia.ir/wp-content/uploads/2022/11/BRZ2227_8_9_fused.jpg)
منابـــع
• بحرالعلومی،حسین. (۱۳۵۵). کارنامهی انجمن آثار ملی . تهران: انتشارات انجمن آثار ملی
• مولوی،عبدالحمید. (۱۳۵۵). آثار باستانی خراسان (جلد اول) . تهران: انتشارات انجمن آثار ملی
• بانیمسعود، امیر. (۱۳۸۸) . معماری معاصر ایران. تهران: انتشارات هنرمعماری قرن
• خانیزاد، شهریار. (۱۳۹۴) . هوشنگ سیحون . تهران: انتشارات هنرمعماری قرن
• negarestan.ut.ac.ir
• iranicaonline.org
با سپاس ویژه از بیژن شافعی (گروه معماری دوران تحول) برای دستنویسهای هوشنگ سیحون