آرامــگاه حکیـم عمـر خیــام، هوشنگ سیحون، نوشتهی رکسانا خانـیزاد

به همت انجمـن آثـــار ملـــــی
خواجه امام حجهالحق ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی نیشابوری معروف به حکیم عمر خیام از ریاضیدانان، حکما و شاعران بزرگ ایران است. قدیمیترین ماخذی که در آنها ذکری از خیام شده غیر از نامهی سنایی به خیام به ترتیب عبارت است از چهارمقالهی نظامی عروضی سمرقندی، مرصادالعباد شیخ نجمالدین ابوبکر رازی معروف به دایه، نزههالارواح و روضهالافراح فی تواریخ حکماءمتقدمین والمتاخرین از شمسالدین محمد بن محمود الشهرزوری، کاملالتواریخ ابن اثیر، تاریخالحکماء قاضی اکرم جمالالدین ابوالحسن علی بن یوسفالقفطی، آثارالبلاد والاخبارالعباد زکریا بن محمد بن محمودالقزوینی، جامعالتواریخ رشیدالدین فضلالله وزیر، فردوسالتواریخ ابرقوهی، تاریخالفی از احمد بن نصرالله تتوی هندی (حواشی چهارمقالهی قزوینی). خیام بین سالهای 230 و 440 دیده به جهان گشود، از دوران جوانی و تحصیلات او اطلاع صحیحی در دست نیست و آنچه مسلم است وی در حکمت، ریاضی، نجوم و پزشکی از سرآمدان روزگار خود بوده است. در سال 467 ه.ق ملکشاه سلجوقی خیام را با چند تن دیگر از دانشمندان بنام آن روزگار چون ابوالمظفر اسفزاری و میمون بن نجیب واسطی و ابوالعباس لوکری به اصلاح تقویم مامور ساخت. نوشتهاند که:«نظریات خیام برای اصلاح تقویم حتی از تقویم فعلی اروپا که موسوم به تقویم گریگوریست صحیحتر است، چه تقویم گریگوری در طول 2320 سال یک روز خطا میکند و تقویم خیام در 3770 سال یک روز خطا میکند.»1خیام با همکاری ابوالفتح عبدالرحمن المنصور الخازنی و دیگر دانشمندان، رصدی برای ملکشاه ترتیب دادند که مال بسیار بر آن خرج شد و تا سال 485 یعنی سال وفات ملکشاه دائر بود و پس از آن متروک شد2.
رسالههایی که در علوم ریاضی از خیام بازمانده همه دلایل بارزی است بر تبحر و استادی خیام در علوم ریاضی. چنانکه اشاره شد خیام در پزشکی نیز از سرآمدان روزگار خود بوده و نوشتهاند که سنجر ملکشاه بیماری آبله داشت و خیام را برای معالجهی او برگماشتند. خیام در روزگار خود نیز مورد احترام پادشاهان، بزرگان و دانشمندان بود و با سلاطین و رجال دورهی سلجوقی چون ملکشاه و خواجه نظامالملک و دانشمندانی چون غزالی مراوده داشته است. اما شهرت فوقالعادهی خیام در قرن اخیر در مشرق و اروپا و آمریکا بیشتر به سبب رباعیات حکمتآمیزی است که از وی بازمانده است. رسالههای خیام در علوم ریاضیات (مانند جبر و مقاله، فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس و نیز حل یک مسئلهی جبری به وسیلهی قطوع مخروطی) دال بر تبحر و استادی وی در این علم است. جورج سارتن، استاد علوم تاریخ در دانشگاه هاروارد آمریکا و از مورخان علوم قرن بیستم در یکی از تالیفات خود تحت عنوان مدخل تاریخ علوم مینویسد:«عمر خیام یکی از بزرگترین ریاضیدانان قرون است. کتاب جبر او حاوی حل هندسی و جبری معادلات درجهی دوم، طبقهبندی قابلتحسین معادلات درجهی اول و دوم و سوم و تحقیق منظم در حل تمام و حل ناتمام اکثر آنهاست… این رساله یکی از برجستهترین آثار قرون وسطایی و احتمالا برجستهترین آنها در این علم است.»
حرفهی خیام شاعری نبود ولی گاه عقاید و نظریاتش را در قالب رباعیاتی حکیمانه بیان میکرد. قسمتی از تالیفات خیام در پی افتوخیزهای تاریخ در طی سالها از بین رفته است. برخلاف گفتههای عوام که خیام را «خراباتی و بادهپرست» میخوانند یا از روی اغراض یا هوس، وی را «مست و بادهخوار» معرفی میکردهاند، در مستندات تاریخی بهکرات ضد این بیان شده و علم و شناخت عمیق خیام را نافی آن ویژگیها میدانند. مرحوم نخجوانی مینویسد:«این اندیشههای لاابالیانه، ایرانیان را به سوی جمود و خمود و سستی و لاابالیگری میکشاند. ما خیام را برای ایران میخواهیم، نه ایران را برای خیام.» حکیم عمر خیام از قرن نوزده به اینطرف در اروپا و آمریکا شهرت یافت و شاید بتوان بدون اغراق او را معروفترین شاعر ایرانی در مغربزمین به شمار آورد. البته آغاز این معروفیت در پی ترجمههای ادوارد فیتز جرالد (انگلستان، 1809) از اشعار خیام به زبان انگلیسی بوده است که از روی نسخهی کتابخانهی بادلیانِ آکسفرد -که تاریخ 865 هجری قمری را بر خود دارد و مشتمل بر 101 رباعی است- در سال 1859 صورت گرفت.

استقبال انگلیسیها از این اشعار، زبان و مضامین آنها چنان بوده است که بسیاری از مردم، قطعات زیادی از آن را به خاطر سپردند، عباراتش زبانزد خاص و عام شد، به مثَلها راه پیدا کرد و کلماتی نظیر «کوزه، ساقی، بلبل، پروین، کاروانسرا، جمشید و بهرام» که فیتزجرالد عینا در ترجمهی خود آورده بود، مانوس انگلیسیزبانان شد.
قدیمیترین ماخذی که از قبر خیام سخن گفته، چهـارمقـالهی نظامی عروضی است، به سال 506 هجری قمری که علاوه بر اطلاعات محل دقیق قبر، در آن نوشته است:«من در میان مجلس عشرت از حجهالحق عمر شنیدم که او گفت:«گور من در موضعی باشد که هر بهاری شمال بر من گلافشان میکند». مرا این سخن مستجیل نمود و دانستم که چونی گزاف نگویی. چون در سنه ثلاثین به نیشابور رسیدم، چهار (چند) سال بود تا آن بزرگ روی در نقاب خاک کشیده بود.» (بحرالعلومی، ۱۳۵۵) پس از درگذشت حکیم عمر خیام جسد آن بزرگ را در گورستان حیرهی نیشابور نزدیک امامزاده محمد محروق به خاک سپردند. با حملهی مغول به نیشابور و کشتار عمومی مردمِ آن شهر، بناها ویران شد و گورستانها نیز خراب و پایمال گردید. پس از آن نخستین بار در زمان سلطان حسین بیقرا بقعهی امامزاده محروق تجدید بنا شد و در زمان شاه طهماسب صفوی ایوان جلوی بقعه و غرفههای اطراف احداث گردید و یکی از آن غرفهها در جهت شرقی بنای امامزاده محل قبر حکیم عمر خیام بود و قبر به صورت مکعب مستطیل با آجر و گچ در وسط غرفه قرار داشت.
همانطور که پیشتر در شمارههای قبلی هنرمعماری شرح دادیم در سال 1313 مراسم جشن هزارهی فردوسی در تهران و توس برگزار گردید و چون پیشبینی میشد که خاورشناسان و دانشمندانی که به توس مسافرت میکنند و طبعا از نیشابور میگذرند به زیارت عمر خیام هم خواهند رفت لذا انجمن آثار ملی بر آن شد که بر مزار او آرامگاهی بنا کند و چون وقت کافی در پیش نبود با شتاب ساختمان سنگی روبازی در محل غرفهی قبر خیام ایجاد شد. طرح جدید این آرامگاه اثر کریم طاهرزاده بهزاد، که در مشرق بارگاه امامزاده محمد محروق در زیر آسمان قرار داشت عبارت بود از دو ایوان بالا و پایین و دیوارهی کوتاه سنگی از سنگ خلج مشهد در اطراف محل قبر، روی قبر که سه چهار متر از دیوار بقعهی امامزاده فاصله داشت ستونی قرار داده شده و این رباعیات از ملکالشعرای بهار بر آن منقوش بود:
بر تربت خیام نشین کام طلب
یک لحظه فراق از غم ایام طلب
تاریخ بنای بقعهاش گر خواهی
کام دل و دین ز قبر خیام طلب
دربارهی این بازدید (بازدید مهمانان هزارهی فردوسی از مقبرهی خیام) آقای دکتر صدیق که خود جزو کاروان بوده نوشتهاند:
«خاورشناسان بهتدریج از راه رسیدند و وارد باغ شدند و از منظرهی دلانگیز و فرحبخش آن شاد گشتند و بر ذوق و هنر ایرانی آفرین گفتند تا به مزار خیام رسیدند و دور آن حلقه زدند. آنان که فارسی میدانستند رباعی مذکور را خواندند و برای سایرین ترجمه کردند. اشتیاق فوقالعادهی خاورشناسان به زیارت خیام آنان را به مراقبه و تامل عمیق واداشت، ناگاه «سر دنیسن راس» که تالیفی دربارهی خیام کرده رباعی ذیل را از ترجمهی انگلیسی فیتز جرالد به آوای بلند از حفظ خواند:
چون میگذرد عمر چه شیرین و چه تلخ
پیمانه چو پر شد چه نشابور و چه بلخ
می نوش که بعد از من و تو ماه بسی
از سلخ به غره آید از غره به بلخ
«درینک واتر» لحظهای بعد، رباعی زیر را از همان ترجمهی فیتز جرالد از بر با آهنگ دلپسند و شیوایی بسیار خواند:
یاران چو به اتفاق میعاد کنید
خود را به جمال یکدیگر شاد کنید
ساقی چو می مغانه بر کف گیرد
بیچاره مرا هم به دعا یاد کنید
از شنیدن این رباعی یکی از مهمانان از شدت شور و اشتیاق به صدای بلند به گریه افتاد و طبعا حضار بدو تاسی جستند و حالی به همه دست داد که من از وصف آن عجز دارم. (بحرالعلومی، ۱۳۵۵)
آرامگاه جدید خیام
از همان سال 1313 که آرامگاه خیام گشایش یافت، علاقهمندان به خیام و مردم صاحبنظر، آن را درخور شان و مقام خیام نمیدانستند و به خصوص پس از آرامگاه ابنسینا و سعدی و شروع به ساخت آرامگاه نادر پیوسته از اولیای امور انجمن آثار ملی میخواستند که بنایی متناسب با مقام خیام بر تربت او بنیاد نهاده شود. آقای فاضلی رئیس فرهنگ نیشابور از سال 1333 با ارسال گزارشها و نامههایی به استاندار خراسان و وزارت فرهنگ و انجمن آثار ملی پیوسته تقاضای مردم و زائران مزار خیام را دربارهی بنای آرامگاه آن بزرگ اظهار میداشت و در تیرماه 1335 آقای رام، استاندار خراسان، از انجمن آثار ملی درخواست کرد که نقشهی آرامگاه خیام و عطار تهیه شود و پس از آن آقای رضا جعفری استاندار و رئیس انجمن آثار ملی خراسان به انجمن آثار ملی نوشت که در سفر نیشابور، آرامگاه خیام بازدید شد، این بنا به هیچ وجه متناسب با شان و مقام آن حکیم نیست و درخواست کرد که برای تجدید بنای آرامگاه خیام که از هر حیث مناسب باشد اقدام و بذل توجه شود. در نامههایی که پس از آن از مقامات اداری و رسمی خراسان و نمایندگان آن استان در مجلس شورای ملی و مجلس سنا به انجمن آثار ملی میرسید درخواست میشد که نقشهی اساسی بنای آرامگاه خیام تهیه و هزینهی ساختمان آن برآورد شود تا مردم خراسان نیز به سهم خود در این امر مهم ملی شرکت جویند.
در آبان ماه سال ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی به استاندار خراسان اطلاع داد که از چندی قبل جهت تهیهی نقشهی متناسب برای آرامگاه خیام و بقعهی عطار و آرامگاه کمالالملک اقدام شده و پس از خاتمهی امر نسبت به ارسال آن به استانداری و انجمن آثار ملی خراسان اقدام خواهد شد.
نقشهی بنا
در مرداد ماه ۱۳۳۵ از طرف انجمن آثار ملی به مهندس سیحون استاد دانشگاه تهران نوشته شد که طبق گزارشهای رسیده وضع ساختمان آرامگاه عمر خیام بسیار نامناسب میباشد و انجمن در نظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد ، نقشه و طرح لازم را تهیه نموده و با انجمن در این باره همکاری نمایید و در آذر ماه همان سال مجددا از طرف انجمن به مهندس سیحون نوشته شد که چون در نظر است آرامگاهی که با شان حکیم عمر خیام و کماللملک متناسب باشد ساخته شود همانطور که قبلا هم در این باره مذاکره شده نقشهای متناسب و سزاوار مقام آن حکیم بزرگ و این هنرمند شهیر تهیه و به انجمن آثار ملی ارسال دارید تا در این موقع که زمرهی علاقهمندان به انجام این امر به انجمن آثار ملی مراجعه میکنند دربارهی تهیهی مقدمات آن اقدام شود.
یک ماه بعد آقایان مهندس سیحون و حسین جودت پس از بازدید آرامگاه خیام در نیشابور طی گزارشی به اطلاع انجمن رسانیدند که:«…راجع به مقبرهی خیام به طوریکه ملاحظه فرمودهاند، محل آن فعلا چسبیده به بقعهی امامزاده محروق میباشد و هرگونه عملی در این محل نمیتواند استقلال و برجستگی به مقبرهی خیام بدهد و لازم است که محل جدیدی در همان محوطه در نظر گرفته شود. با مطالعاتی که در این قسمت به عمل آمد محل آرامگاه تعیین گردید و کروکیهای لازم نیز متناسب با محل جدید تهیه شد تا در صورتیکه مورد موافقت باشد نقشههای تکمیلی و صورت برآورد هزینهی آن تقدیم گردد.» (بحرالعلومی، ۱۳۵۵)
توضیح این نکته لازم مینماید که مساحت باغ امامزاده محمدبن محروق که در زمان صفویه در محل قبرستان حیره احداث شده در حدود 43200 مترمربع است و به صورت مربع مستطیل به طول 240 متر و عرض 180 متر شمالی جنوبی میباشد و بقعهی امامزاده در وسط این باغ قرار دارد و محلی را که مهندس سیحون برای آرامگاه خیام در نظر گرفته بود و آرامگاه خیام در آن محل بنا شد در گوشهی شمال شرقی باغ قرار دارد.
انجمن آثار ملی طرحی را که مهندس سیحون برای آرامگاه خیام تهیه کرده بود، در ششم خردادماه 1337 به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاد و تقاضا کرد که طرح مذکور را مورد مطالعهی دقیق قرار دهند و هرگاه از لحاظ اصول فن معماری ایران نکات و دقایق بیشتری در نظر دارند مراتب را اعلام نمایند تا آقای مهندس سیحون در تکمیل و تهیهی نقشهی قطعی اقدام نماید. آقای مهندس محسن فروغی، رئیس دانشکدهی هنرهای زیبا در تاریخ 17 خردادماه 1337 طی نامهای به انجمن اطلاع داد که طرحی که توسط آقای مهندس هوشنگ سیحون استاد این دانشکده برای آرامگاه حکیم عمر خیام تهیه شده است و ماکتهای مربوط به آن مورد دقت قرار گرفت و از طرف آقای مهندس سیحون دربارهی آن توضیحات کافی داده شد. با توجه به این نکته که در تهیهی طرح مزبور از سبک معماری ایران حداکثر استفاده به عمل آمده این نقشه چه از لحاظ اصول فن معماری و چه از نظر سبک برای آرامگاه حکیم بزرگ ایران کاملا متناسب است.
از آن پس اعضای انجمن آثار ملی در جلسههای متعددی موضوع بنای آرامگاه و نقشهی آن را مورد بررسی دقیق قرار دادند و در برخی از این جلسهها آقایان موید ثابتی، نبوی و برخی دیگر از نمایندگان خراسان در مجلس، نیز حضور داشتند.
عکاس: حسین برازنده
سرانجام در تاریخ بیست و چهارم اسفند ماه 1337 بین انجمن آثار ملی و آقای مهندس سیحون قراردادی در 13 ماده امضا شد که به موجب آن مقرر گردید که آقای مهندس سیحون نقشههای آرامگاه خیام و آرامگاه کمالالملک و کارهای تکمیلی آرامگاه و محوطهی آرامگاه اطراف و بناهای تابعهی آنها و خیابان بین دو آرامگاه را تهیه و در اجرای آنها نظارت نماید و بابت نقشه و محاسبات فنی و نظارت معادل پنج درصد کل هزینهی کارها به ایشان پرداخت گردد. به موجب این قرارداد آقای مهندس هوشنگ سیحون متعهد گردیده که نقشههای مقدماتی و همچنین نقشههای قطعی و نقشههای تفصیلی بنای یادبود حکیم عمر خیام را که شامل بنای اصلی و سکوبندی اطراف و آبنماها و بناهای تابعهی آن باشد متدرجا از تاریخ امضای قرارداد تهیه و تحویل نماید. نقشههای قطعی بر اساس ماکت و طرح اولیهای که به تائید دانشگاه رسیده و مورد تصویب انجمن قرار گرفته است حداکثر سه ماه پس از تاریخ این قرارداد و نقشههای تفصیلی بهتدریج تحویل گردد. علاوه بر این مقرر گردیده است که آقای مهندس سیحون مسئول نظارت در اجرای کارهای آرامگاه باشد و یک نفر مهندس دیپلمهی ساختمان که سابقهی کار در کارگاهها داشته باشد از طرف خود در کارگاه بگمارد که به طور دائم اجرای کارها را طبق نظر و دستور ایشان در محل، مراقبت و نظارت نماید و حقوقش به عهدهی آقای مهندس سیحون باشد. به علاوه خود آقای مهندس هر دو ماه یکبار شخصا کارها را در محل بررسی و نظارت نماید و گزارش پیشرفت عملیات را کتبا به انجمن بدهد. ضمنا آقای مهندس سیحون قبول کرده است که برنامهی کار را با مقاطعهکار طوری تنظیم و در اجرای آن مراقبت نماید که ساختمان مقارن زمان گشایش آرامگاه نادر آمادهی گشایش باشد.
آقایان مهندس سیحون و جودت قسمتی از خصوصیات بنای آرامگاه خیام را طی گزارشی چنین به اطلاع انجمن رسانیدهاند:«…استخوانبندی بنا فلزی و دارای روکش آلومینیوم خواهد بود. در قسمت سقف نوعی شیشههای ضخیم الوان و در متن قسمت بدنه با کاشی پشت و رو تزئین خواهد شد. زیرسازی بنا با بتن و کرسی و راهپله و آبنماها با سنگ گرانیت و بدنهی دیوار مجاور آبنماها با سنگ تراورتن و سنگ روی قبر از سنگ سیاه مشهد خواهد بود. محل آرامگاه در انتهای محور شرقی و غربی باغ و در ابتدای اختلاف سطح موجود واقع است و از کل منظرهی باغ امامزاده محروق استفاده خواهد شد.»
مقاطعهکار
شرکت ساختمانی کا.ژ.ت در تاریخ بیست و دوم آذر 1337 به انجمن آثار ملی اطلاع داد که:«با استحضار از نظر آقای مهندس هوشنگ سیحون نسبت به ساختمان آرامگاه خیام، که باید با بتن ظریف اجرا شود و از هر جهت بدون عیب و قابلقبول آن انجمن باشد این شرکت حاضر است این کار را انجام دهد و در صورتیکه احتاج به متخصصان و کارگران خارجی باشد طبق نظر انجمن و آقای مهندس سیحون از خارج استخدام نماید و کار را به طرز آبرومندی که مورد قبول مهندس ناظر و آن انجمن باشد به پایان رساند.» (بحرالعلومی، ۱۳۵۵)
آقایان مهندس سیحون و جودت طی نامهی مفصلی به انجمن نوشتهاند که:«همانطور که استحضار دارند طرح اولیهی ساختمان آرامگاه خیام با استخوانبندی فلزی تهیه گردید و در نظر بود که روکار آن با آلومینیوم پوشیده شود، پس از مراجعه به اهل فن معلوم شد که روکش آلومینیوم بر فلز آثار نامطلوبی از لحاظ ترکیبات شیمیایی دارد. از این رو تصمیم گرفته شد که کار با طرز بتن ظریف اجرا گردد و ارتفاع آرامگاه نیز از ۱۲ متر به ۲۲ ترقی داده شود تا عظمت بیشتری پیدا کند.
چون از طرفی ارجای مستقیم اجرای کار به دستگاههای خارجی مستلزم تحمل هزینهی زیاد میباشد و از طرف دیگر شرکت مقاطعهکاری (پیمانکاری) کا.ژ.ت حاضر است کار ساختمان آرامگاه مذکور را به مسئولیت خود انجام دهد و در صورت لزوم از کارگران متخصص خارجی نیز استفاده کند این شرکت به طوریکه در ساختمان آرامگاه نادر مشاهده شد مقاطعهکاری است که علاقمندی خود را به حیث مقاطعهکاری ظاهر ساخته است و در اجرای کار دقیق میباشد. آرامگاه خیام از ابنیهای است که باید منتهای دقت در استحکام و حسن اجرای کارهای آن به عمل آید بنابراین صلاح کار در این است که اجرای آن به عهدهی همین شرکت که امتحان خود را داده است واگذار گردد، چون از لحاظ جنبهی فنی اجرای این کار وضعیت خاصی دارد باید به شرکتی واگذار شود که از هر جهت مورد اطمینان باشد. بدیهی است اندک بیتوجهی در این کار ممکن است نظیر آرامگاه فردوسی موجب تاثر و پشیمانی گردد.
آقایان مهندس محسن فروغی، مهندس صادق، مهندس سیحون و جودت نیز صورت مجلسی تهیه و به اطلاع انجمن آثار ملی رسانیدهاند که:«ساختمان بنای آرامگاه خیام که شامل استخوانبندی از فلز و بتن و روکار سنگی و کاشیکاری در قسمت بدنه میباشد کاری عادی نیست که بتوان مشابهی برای آن در خارج داشت، این ساختمان در عین حال که ظریف است باید از لحاظ اجرای کار و تامین استحکام آن دقت فراوان گردد. چون عمده در عملیات مذکور کارهای ظریف است و باید طبق اصول عالی فن در اجرای آن دقت کافی به عمل آید بنابراین انجام دادن آن باید به مقاطعهکاری رجوع شود که علاوه بر داشتن سابقه در کارهای مهم آزمایش خوبی هم در نظایر این کارها داده باشد.» (بحرالعلومی، ۱۳۵۵)
شرکت کا.ژ.ت دارای سابقهی عملیات مهم و مجهز به وسایل لازم میباشد و در کار آرامگاه نادرشاه افشار طبق اظهار نظر آقای مهندس سیحون حیثیت مقاطعهکاری خود را بهخوبی حفظ نموده و کارها را بر قاعدهی صحیح اصول فنی انجام داده است و کارش مورد رضایت آن انجمن و آقای مهندس سیحون، مهندس ناظر میباشد.
لذا امضاکنندگان، رای میدهند که به اتکای مناقصهای که برای آرامگاه نادر طرح شده و بر اساس قراردادی که آن شرکت با انجمن دارد انجام دادن این کار نیز به همان شرکت محول گردد، با مراعات این نکته که چون در اجرای کار ساختمان بنای یادبود خیام عملیات خاصی باید انجام گیرد، ممکن است فهرست بهای قیمت برای بعضی کارهای آن متناسب با بهای قرارداد سابق نباشد که باید قیمت جدید متناسبی منظور گردد.

بازدید چند تن از طراحان و مسئولان صاحبمنصب در نخستین روزهای فروردین ۱۳۴۲.
از سمت راست: هوشنگ سیحون، حبیب یغمایی، تیمسار سپهبد آقولی، دکتر تقی تفضلی، مهندس نکو،
مهندس کنستانتین و سید محمدتقی مصطفوی

ساخت آرامگاه موقت خیام در بحبوحهی جشن هزارهی فردوسی، اثر کریم طاهرزاده بهزاد، ۱۳۱۳
عکاس: شهریار خانیزاد
عکاس: حسین برازنده
در جلسهی هیئت مدیرهی انجمن که در تاریخ دوم دی ماه 1337 تشکیل شد و با توجه به سابقهی عمل شرکت کا.ژ.ت در آرامگاه نادر و توضیحات گزارشهای مذکور و همچنین وضع استثنایی آرامگاه خیام از لحاظ نوع کار چنین تصمیم گرفته شد که برای زودتر عملی ساختن این امر مهم، اجرای آن به عهدهی شرکت کا.ژ.ت گذارده شود و شرکت مذکور تخفیفی را که برای کار آرامگاه نادر پذیرفته است برای این کار هم قبول نماید، زیرا به فرض مناقصه گذاشتن، علاوه بر تعویق کار تصور تخفیفی بیش از آنچه در آرامگاه نادر حاصل شده است نمیرود و مقاطعهکار دیگر هم باید مدتی بگذرد تا امتحان طرز کار و عمل خود را بدهد. به موجب این تصمیم، در تاریخ هفتم دی ماه 1337 از طرف انجمن به شرکت کا.ژ.ت نوشته شد که با پیشنهاد آن شرکت راجع به ساختمان آرامگاه خیام با شرایطی موافقت میشود. در همان تاریخ نامهای نیز به آقای دکتر مهران، وزیر فرهنگ نوشته شد که
به ادارهی کل اوقاف دستور دهند قسمتی از باغ امامزاده محروق را که برای محل آرامگاه خیام در نظر گرفته شده در اختیار نمایندگاه انجمن مقاطعهکار ساختمان قرار دهند و نیز دستورات لازم به ادارات فرهنگ و اوقاف نیشابور صادر نمایند که در اجرای این امر مهم نهایت همکاری را بنمایند.
نصب اولین سنگ بنا
ساعت پنج بعد از ظهر روز سهشنبه 28 اردیبهشت ماه 1338 با حضور استاندار و جمعی از اعضای انجمن آثار ملی خراسان و روسای ادارات و معاریف نیشابور طی مراسمی اولین سنگ بنای آرامگاه خیام نصب گردید. در آغاز این مراسم آقای برهمند فرماندار نیشابور طی سخنانی اظهار داشت که:«در اواخر سال 1337 تیمسار سپهبد آقاولی رئیس هیئت مدیرهی انجمن آثار ملی به اتفاق عدهای از مهندسان و آقای علمی مدیر ابنیهی تاریخی، مسافرتی به نیشابود نموده، از آرامگاه عطار و قبر مرحوم محمد غفاری (کمالالملک) هنرمند فقید بازدید نموده و پس از مراجعهی ایشان به تهران قرارداد تهیهی نقشهی آرامگاه خیام با آقای مهندس سیحون منعقد گردید و اجرای ساختمان به شرکت ساختمانی کا.ژ.ت واگذار شد و اینک گودبرداری این بنا خاتمه یافته است، و امروز اولین سنگ شروع ساختمان نصب میگردد. تعمیر و تکمیل مقبرهی شیخ فریدالدین عطار نیز آغاز گردیده و نقشهی آرامگاه شادروان کمالالملک نیز در دست تهیه است. سنگهای لازم جهت جرزها و کتیبهها و ازارههای داخل و خارج آرامگاهها در مشهد تهیه شده و مشغول حمل آنها به نیشابور میباشند.
عدهای از هنرمندان کاشیساز مشهد نیز مشغول تهیهی کاشیهای نفیسی جهت نمای آرامگاه میباشند. برای ارتباط بین دو آرامگاه خیام و عطار نقشهی جامعی جهت ایجاد خیابانی وسیع و مشجر تهیه شده و اکنون مشغول احداث آن میباشند. چون قسمت عمدهی اراضی این خیابان متعلق به اشخاص بود آقای ابراهیم سعیدی عضو انجمن آثار ملی و باستانی نیشابور از طرف انجمن آثار ملی آن اراضی را خریداری نمودند. برای تامین آب جهت احتیاجات دو آرامگاه و گلکاری و آبیاری اشجار قرارداد حفر یک حلقه چاه عمیق با شرکتی در خراسان منعقد شده و هماکنون هفتاد متر آن حفر گردیده است. در ضمنِ اجرای این کارها برای تعمیرات اساسی بقعهی تاریخی امامزاده محروق نیز که در همین باغ واقع است اقدام به عمل خواهد آمد. انجمن آثار ملی برای چاپ برخی از آثار خیام و عطار و تالیف کتابهایی دربارهی آن دو بزرگ مطالعاتی به عمل آورده و قراردادهایی با دانشمندان و مولفان منعقد ساخته است.» پس از آن آقای رضا جعفری استاندار و رئیس انجمن آثار ملی خراسان لوحهای را که تهیه شده بود در پی بنا قرار داد که در آن نام انجمن آثار ملی و تاریخ آن روز (28 اردیبهشت 1338) نیز ثبت گردیده بود.
و بدین ترتیب از اوایل سال 1338 ساختمان آرامگاه خیام عملا آغاز و قسمتی از کارهای اساسی آن در همین سال انجام گردید که از آن جمله بود:
گودبرداری و بتنریزی پیهای جهت بندساختن دیوارهای سنگتراش در اطراف بنا، ساختمان قسمتی از دیوارهای خیابان ورودی باغ، ساختمان قسمتی از پلههای سنگی در مدخل و وسط باغ و پلهبندیهای مختلف دیگر، سفتکاری ساختمان پذیرایی و کتابخانه و دفتر بنا، استوار کردن قسمتی از استخوانبندی فلزی بنا، تهیه و تراش مقداری از سنگهای روکار بنا، تهیهی سنگ گرانیت جهت آبنماهای اطراف بنا و غیره. ضمنا معلوم شد که طرح بتن مسلح ظریف به صورتیکه مورد نظر بوده بهعلت اشکالات فنی در ایران غیرعملی است و به جای آن پیشنهاد گردید که استخوانبندی برج مشبک بنا از آهن ساخته شود و روی آن را با سنگهای تراش نازک نماسازی نمایند و چون اجرای این طرح هزینهی زیادتر و مهلت بیشتری نیاز داشت پس از مدتی مذاکره و بررسی به وسیلهی هیئت مدیرهی انجمن آثار ملی موضوع در جلسهی هیئت موسسین انجمن مطرح و مقرر شد که از طرف هیئت موسسین بررسی بیشتری در محل به عمل آید و در نتیجه در آذرماه 1338 عدهای از آقایان هیئت موسسین به خراسان عزیمت نمودند و با بررسی در جلسههایی که در نیشابور و مشهد تشکیل شد اجرای طرح اخیر یعنی ساختمان بنای یادبود خیام به صورت برج مشبک با استخوانبندی آهنی و روپوش سنگتراش و تزئینات کاشیکاری تصویب و شروع به اجرای آن گردید.
در سالهای 1339 و 1340 کار ساختمان آرامگاه ادامه داشت و قسمتی از آخرین کارهای بنا که در سال 1340 انجام یافت عبارت بود از نصب سنگهای روکار بنا، تهیه و نصب هشت بدنه کاشیکاریهای معرق لوزیشکل شکل بزرگ حاوی رباعیات به خط تعلیق بسیار درشت و نقوش گل و بوتهی اسلیمی در جبهههای خارج و داخل بنا، کاشیکاری معرق سقف زیر گنبد، معرقکاری سنگی روی گنبد، تکمیل آبنماهای سنگ گرانیت در اطراف محوطهی خارج بنا، تکمیل دیوارهای سنگی خیابان روبروی بنا، ساختن دیوارهای سنگی کرسی محوطهی بلندتر واقع در جلوی امامزاده محروق، نصب نردههای سراسری در جلوی کرسی محوطهی امامزاده، پوشش محوطهی بالای آبنماهای اطراف آرامگاه خیام به وسیلهی سنگهای گرانیت نامنظم، آسفالت کردن خیابان ورودی و خیابان جنوبی آرامگاه، تکمیل پیادهروهای اطراف مهمانسرا و دفتر و کتابخانهی خیام، احداث حاشیههای مجاور خیابانها برای گلکاری و چمنکاری در محوطهی باغ آرامگاه، ساختن چهار رشته پلههای سنگی در طول خیابان واقع در محور امامزاده و تهیهی اثاث و لوازم جهت مهمانسرا و دفتر و کتابخانهی خیام از قبیل فرش، مبل، تختخواب و غیره. بدین ترتیب در اوایل سال 1341 کار ساختمان آرامگاه پایان یافت و این اثر شاخص معماری در 18 آذر 1354 به شمارهی 12/1175 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
انتقال استخوانهای خیام
در فروردین ماه سال 1341 که ساختمان آرامگاه خاتمه مییافت از طرف انجمن آثار ملی به فرماندار و رئیس انجمن آثار ملی نیشابور و آقای ابراهیم سعیدی عضو انجمن آثار ملی نوشته شد که:«پس از برداشتن آثار مقبرهی سابق حکیم عمر خیام باید عظام نیز با دقت کامل و عکسبردایهای دقیق با حضور نمایندگان انجمن آثار ملی نیشابور و مقامات مربوط و ذیصلاحیت در صندوقی جای داده شود و با انجام تشریفات مذهبی صندوق محتوی استخوانها در محل جدید آرامگاه طبق اصول مذهبی دفن گردد. در این باره قبلا به نمایندهی شرکت کا.ژ.ت اطلاع داده شود که محل دفن در آرامگاه جدید آماده باشد.» (بحرالعلومی، ۱۳۵۵) در روز 29 اردیبهشت ماه 1341 با حضور تیمسار سپهبد آقولی و آقایان دکتر صدیق، تیمسار سرلشکر فیروز، حسن نبوی، دکتر علیاکبر شهابی مدیر کل اوقاف و گروهی از معتمدین و مقامات اداری و اعضای انجمن آثار ملی نیشابور پس از اجرای مراسم مذهبی، استخوانها که در محفظهای قرار داده شده بود به آرامگاه جدید انتقال یافت.

پلان آرامگاه

سایت پلان

سایت پلان
آثار بنای آرامگاه سابق
در اسفندماه 1340 آقایان مهندس سیحون و جودت به انجمن آثار ملی گزارش دادند که شهرداری نیشابور در نظر دارد که اثر بنای آرامگاه سابق خیام را به میدانی که مقابل دبیرستان خیام است انتقال دهد و صورت مجلسی تهیه شده است که به ضمیمه ارسال میگردد. در صورت مجلس آمده بود که:«چون با احداث بنای عظیم یادبود خیام در باغ امامزاده محروق لازم بود که اثر بنای سابق به محل مناسب دیگری انتقال یابد در جلسهای با حضور رئیس انجمن شهر، مجتهدی کفیل شهرداری، عبدالله سعیدی وکیل سابق نیشابور، حسن جودت، مهندس سیحون و مهندس کنستانتین تصمیم گرفته شد که آن را به یکی از میدانهای شهر انتقال دهند و چون کارهای آرامگاه خیام تا آخر فروردین سال 1341 پایان مییابد لازم است که عملیات مربوط به انتقال تا آن تاریخ انجام گردد.» (بحرالعلومی، ۱۳۵۵)
ساختمان آرامگاه
فرامرز پارسی مینویسد:«با دولتی شدن آرامگاهسازی، ساخت آرامگاهها دو مسیر جداگانه را پیمودند. یکی امامزادهها و آنچه با وقف معتقدین به کرامات این امامزادگان یا امامان ساخته میشد و دیگری مقابر شعرا و ادبا و دانشمندان که با بودجههای دولتی انجام میشد. مسیر اول همچنان تابع زبان معماری تاریخی بوده و البته با تحولاتی در تزئینات، به خصوص گرایش به سمت تزئینات متکلف چون آینهکاری و مسیر دولتی که در آغاز با مقبرهی حافظ و فردوسی در زمان پهلوی اول انجام شد و ترکیبی از معماری ایرانی و نئوکلاسیک غربی را دستمایهی طراحی قرار میداد. با ورود معمارانی چون فروغی و سپس سیحون گرایشی از معماری خلق شد که به جرأت میتوان آن را تاثیرگذار بر معماری دههی آخر پهلوی دانست. این معماران که در عین تبعیت از اصول معماری مدرن شیفتهی معماری ایرانی نیز بودند دست به ترکیبی از نشانههای معماری ایرانی با فردگرایی و نوگرایی معماری مدرن زدند. از مشخصات این آرامگاهها توجه معمار به ویژگیهای زندگی فرد میباشد. مسائلی چون ریاضیدان بودن یا شاعر بودن، چیزی که تا پیش از این در معماری مقابر موضوعیت نداشت. در فرم نیز اگرچه متاثر از برج مقبرههای تاریخی هستند ولی ترکیب کاشی و سنگ تم اصلی مصالح در این معماری را شکل میدهد و استفاده از کاربندی با نگاهی مدرن نیز گرایشی رایج محسوب میشود.»
آرامگاه عمر خیام از لحاظ معماری یک بنای نمونه است چنانکه مجلهی معروف Japan architect در شمارهی ژانویهی 1963 خود بنای آرامگاه خیام را از نظر طرح و جنبههای هنری مورد ستایش قرار داده است. این آرامگاه در باغ بزرگی در خارج از شهر نیشابور قرار دارد و به فاصلهی دو کیلومتری غرب آن، باغ دیگری است که آرامگاه عارف بزرگ ایران، عطار نیشابوری نیز در آنجا قرار دارد. چنان که گفته شد، مزار خیام در ابتدا چسبیده به امامزاده محروق بود اما آرامگاه جدید بر محوری در جهت آرامگاه عطار ساخته و همچنین جادهایی برای ارتباط بین دو آرامگاه کشیده شد. آنطور که ذکر شد، هوشنگ سیحون پیرو وصیت خیام، مکانی در باغ انتخاب کرد که اختلاف ارتفاع سهمتری با درختان زردآلوی باغ داشت تا هر بهار، شکوفهها بر مزار خیام بریزند. او میگوید که این کار، یعنی جابهجایی محل دفن، را در مورد هفت شخصیت انجام داده است: خیام، عارف قزوینی، ابوسعید دخدوک، نادرشاه افشار، کلنل محمدتقیخان پسیان (سردار خراسانی)، ابوعلی سینا و فردوسی.
طراحی آرامگاه جدید حکیم عمر خیام با توجه به شخصیت وی که دانشمند، ستارهشناس، فیلسوف، ریاضیدان، شاعر و رباعیسرای بزرگ ایرانزمین بود، صورت گرفته است. در معماری بنای یادبود وی تاکید به مسائل هندسی و نجوم و همچنین الهام گرفتن از باغهای ایرانی چنین مینماید که مجموعه به همراه آبنماهای سنگی هفت گانهی مثلثی گرداگرد آن که با توجه به افلاک و ستارگان، در قالب اَشکال منتظم دهضلعی و مخروط گنبدیشکل مشبک و دارای تزئینات کاشیهای معرق با خطوط تعلیق شکسته ساخته شده، همه و همه نشان از رویکرد ناب و تفکر عمیق و هنرمندانهی هوشنگ سیحون در باب این حکیم شهیر دارد.
چشمهها به دور نیمدایرهی بزرگی به مرکز برج یادبود که از جنس گرانیت است، ساخته شدهاند و با برآمدگیها و فرورفتگیهای مثلثی خود شکل خیمه را تداعی میکنند –خیام نیز به معنی خیمهدوز است و این نام که اشاره به شغل پدر او دارد، موتیفی است که بارها در این طرح سیحون لحاظ شده است و سیحون با این کار قصد داشت نام خیام را در چشمهسارهای اطراف مقبرهاش منعکس کند.
امیر بانیمسعود در کتاب معماری معاصر ایران ایده ی اصلی کار از زبان هوشنگ سیحون اینطور نقل میکند:
«در سی و چند سال پیش، که انجمن آثار ملی تصمیم گرفت بنای مناسب برای خیام ایجاد کند، طرح آن را به عهده ی اینجانب گذاشتند. چون در جوار امام زاده، امکان ایجاد ساختمان بزرگ قابلتوجهی نبود، به ناچار محور عرضی دیگری در باغ به وجود آوردم که عمود بر محور اصلی است و ورودی بنای خیام از همین محور در نظر گرفته شد. به خصوص که این محور در جهت باغ عطار نیز بود. یعنی از همین ورودی جاده ی دیگری کشیده شد که باغ امام زاده و خیام را به باغ عطار ارتباط میداد.
دایرهی کف به 10 قسمت با فواصل 5 متری تقسیم شد، به طوریکه برج یادبود بر 10 پایه مستقر باشد. عدد ده، اولین عدد دو رقمی در ریاضی و پایهی اصلی بسیاری از اعداد است. از هر یک از پایهها، دو تیغهی مورب به طرف بالا حرکت میکند، به ترتیبی که با تقاطع این تیغهها، حجم کلی برج در فضا ساخته میشود و چون تیغهها مورباند، خطوط افقی آنها باید ناظر به محور عمودی برج باشد. پس تیغهها به صورت مارپیچ به طرف بالا حرکت میکنند تا با هم تلاقی کنند و از طرف دیگر سر در بیاورند که خود، یک شکل پیچیدهی ریاضی و هندسی است. […] برخورد تیغهها با یکدیگر، فضاهای پروخالی و به خصوص در بالا، ستارههای درهمی را به وجود میآورد که از لابهلای آنها آسمان آبی نیشابور پیداست و نوک گنبد، بهتدریج به طرف ستارهها کوچکتر میشود تا آخر یک ستارهی پنجپر آنها را کامل کند. این ستارهها و آسمان، اشاره به شخصیت نجومی خیام دارند. برخورد تیغهها با هم، 10 لوزی بزرگ میسازند که باید با کاشیکاری پُر شوند. بهترین تزئین، استفاده از رباعیات خود خیام بود که به صورت خط شکسته و درهم به روش سیاهمشقهای خطاطان بزرگی مانند میرعماد و بعضی استادان شکستهنویس با کاشی به صورت نقوش انتزاعی، سرتاسر لوزیها را پر کنند. […] از طرف دیگر، حوضها از سنگ گرانیت با پوشش کاشی فیروزه هستند که در مجموع، قسمتی از ستاره را نشان میدهند، به تعداد هفت پر به مفهوم هفت فلک و هفت قبّه که باز اشاره به افلاک و نجوم، دانش دیگر خیام دارد و نیز نمادی از خیمه است. روی هم رفته، مجموعه در یک حالوهوای شاعرانه با درختان تنومند در اطراف ساخته شده است. و همانطور که خواست خود خیام بوده، کاملا باز است و مزارش در بهاران، گل افشان میشود.
فضای داخل لوزیهای بزرگتر در پایین بنا از دو سمت با کاشیهای معرق تزئین یافته و بسته شده؛ به این ترتیب که در جبههی خارجی هر لوزی، دو رباعی به خط شکسته و تعلیق به صورت درهم و کوچک و بزرگ و با زینت کاشی معرق، نماسازی شده است. از داخل نیز قسمتهای پر -از جمله همین لوزیها- با نقش گل و برگ و پیچکِ باز از هم، با کاشی معرق تزئین گردیدند.

انتقال استخوانهای خیام به داخل آرامگاه جدید

بیرون آوردن استخوانهای خیام از مدفن سابق حکیم

اقامهی نماز بر استخوانهای خیام
در طراحی هوشنگ سیحون لوزیهای وسط، خالی و باز گذاشته شدهاند و قاببندیها با سنگهای ظریف و شفاف انجام شده و سطح لوزیهای داخل آنها از دو جانب با کاشیهای معرق تزئین یافته و بسیار جلوهی زیبایی دارد و همگی اشاره به شخصیت شاعری خیام دارند لازم به ذکر است که (برخلاف ایدهی نقاشیخط و اجرای آن که امری کاملا جدید بود) شیوهی قاببندی کاشی به وسیلهی سنگ در بناهای تاریخی سابقه دارد، از آن جمله در بنای تاریخی درب امام اصفهان، متعلق به دو امامزاده ابراهیم و زین العابدین، از نوادگان حسن مثنی و علی بن جعفر(ع) (880 ه.ق) نمونههای عالی کاشی معرق با قابسازی سنگ مرمر دیده میشود و در بنای مسجد مولانا در تایباد از آثار زمان شاهرخ تیموری و همچنین در مسجد کبود تبریز (به تاریخ 870 ه.ق) که در هر دو بنا ظریفترین و عالیترین نمونههای کاشی معرق ایران موجود است، نیز سنگ و کاشی را به شیوهای مشابه با طرحی زیبا و هنرمندانه تلفیق نموده و در کنار هم به کار بردهاند.
در جبههی خارجی آرامگاه خیام نیز از سنگهایی که با استقامتتر از سنگ مرمر و در عین حال از حیث رنگ و شفافیت، مناسب با کاشیهای معرق بنا میباشد استفاده شده است. اشکال مثلث و لوزی که بر اضلاع دهگانهی آرامگاه خیام مشاهده میشود به سبب شکل دایرهای بنا و انحنای آن در جهت عمودی به صورت مثلثها و لوزیهای غیرمستوی است و در سراسر بنا خمیدگیهایی دارد و به همین سبب سنگها با انحنایی مناسب هموار گردیده است. سقف زیر گنبد با کاشیهای معرق و قسمت خارجی گنبد با معرق سنگی پوشیده شده است. در کنار آرامگاه، هفت خیمهی سنگی بسیار زیبا وجود دارد و در زیر هر یک حوض آب با کاشی فیروزهای رنگ ساخته شده و ریزش آب در آنها منظرهای بدیع ایجاد کرده است و در گرداگرد محوطهی خارج بنا در پشت برج آبنماهایی از تخته سنگهای عظیم گرانیت با طرحهای هندسی هرمی شکل تعبیه گردیده است. بیست رباعی منتخب از خیام که بر جبههی خارجی ده ترک لوزی شکل با خط تعلیق با کاشی معرق نقش گردیده بر طبق درخواست انجمن آثار ملی به وسیلهی استاد جلالالدین همایی انتخاب و به خط آقای مرتضی عبدالرسولی نوشته شده است و آقای مصطفی طباطبایی کاشیکار اصفهانی و دستیاران همشهری او با کاشی معرق آنها را تهیه و نصب کردهاند.
محسن اکبرزاده، معمار و پژوهشگر معتقد است: «هرچند میتوان با تبارشناسی، مقبرهی خیام را گنبدی ترکبندی شده و بدون پوش دانست، اما باید تسلیم شد و قبول کرد که آنچه معمار آفریده در سنتاش بیمانند است. بیمانندی در عین پیشینهدار بودن، یعنی به معاصریت آن سنت رسیدن. این با معاصرسازی مرسوم فرق دارد که بنایی مدرن آفریده شود و از تن سنت، اجزائی را مانند چاشنی به آن بیافزایند و یا ساختاری سنتی چون گنبد را با اطوار یا اجزای مدرن بازآفرینی کنند. در معاصرسازی همواره نوعی رابطهی غالب و مغلوب میان امر سنتی و امر مدرن توسط معمار پذیرفته میشود. ولی در مقبرهی خیام با معاصریت یک سنت طرفیم. چه آنکه آذین کاشی بنا نیز در همین وضع است. خطی که به کار رفته، قطاعبندی هندسی ترکها، گشودگی رو به آسمان قطاع غیرباربر کاربندی افراز و حتی نوع وصل شدن گنبد به زمین، هیچیک معاصرسازی نیست. اینکه تداوم ترکبندی با جرزهایی که توان باربری بیشتری دارد اجازه داده تا به جای چهار طاق، ده طاق روی زمین حادث شود، تمنای هموارهی معمار سنتی ایرانی بوده است که تنگنای مصالح امانش نمیداده است. حتی تداوم هندسه در محوطهسازی، عین تداوم گنبدخانهی میانی در طاقبندی رواق دور ارسنهای ایرانی رقم خورده هر چند، ترکیببندی آن آموزهای مدرن است»
همچنین الهه نجفی دربارهی معماری این بنا معتقد است:«مقبرهی حکیم عمر خیام نیشابوری و شهر نیشابور، هریک به نحوی در ماندگاری نام یکدیگر موثر و وامدار دیگری هستند. هویت تاریخی و آسمان نیشابور بر مقبرهی خیام و مقبرهی خیام بر هویت شهری و صنعت گردشگری شهر نیشابور در 59 سال گذشته تاثیرگذار بوده است، چنانچه غالبا اولین تصویر ذهنی از شهر نیشابور، تصویر آرامگاه خیام است. موقعیت مکانی آرامگاه که کمی با فاصله از هیاهوی شهر و در دل باغ جانمایی شده، آن را در مقایسه با برخی آثار مشابهش چون آرامگاه بوعلی سینا، ازحیث آسیبهای محیطی مصون نگه داشته است.
طراح بیبدیل اثر، پدر معماری مدرن ایران، استاد هوشنگ سیحون نیز در این بستر مناسب، طی بازیهای هوشمندانه و تکنیکهای منحصربهفرد، در تقابل و تضادهای بصری که در ذیل به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد، هنر خود را به رخ ناظر کشانده و بر دلربایی آن افزوده است.
• ابعاد خداگونه و فراانسانی آرامگاه از یک سو و حس در بر گیرندگی و خضوع طرح از دیگر سو، ابهت و مردمواری را در این حجم در کنار هم نشانده است، آنچه به کمال در شخصیتشناسی خیام نیز محل سخن است.
• به کارگیری هستهی فلزی و پیکربندی بتنی، در عین حال ایجاد شفافیت و گشایشهای مدولار و خلق پرسپکتیوهای متنوع به باغ و آسمان باعث شده بنا با وجود عظمت، سبک، شفاف و سیال جلوه کند و طبیعت را در بر گیرد.
• توجه و بهرهگیری از تمام زمینههای علمی حکیم خیام و ایجاد ارتباط معنادار میان ریاضیات، نجوم و ادبیات و نیز تبلور آنها در ایدهپردازی، از دیگر نکات قابل تامل در طراحی این اثر است. اشکال هندسی، اعداد، صور فلکی، همگی به خدمت معمار درآمدهاند، بلوغ فکری وی را به رخ ناظرین میکشند و طرحی یکپارچه ارائه میدهند که هر لحظه معماگونه با موشکافی ناظر، رازی از خویش عیان میسازد. این معماگونگی طرح و به چالش کشیدن ناظر، اشارهای به غایت موضون بر لقب اصلی خیام دارد که جهانیان او را با عنوان نابغهی پرسشگری میشناسند.
• توجه و تداوم یک ایده در کلیات و جزییات طرح همان چیزی است که طراحی را یکپارچه و چشمنواز میکند. تکرار ترکیببندیها، المانها و وفاداری به خط مشی الهامبخش طرح، از سنگ مقبره تا طراحی محوطه با مهارتی ستودنی یکپارچگی خاصی به طرح بخشیده است. کافیست از بیرون بنا با نگاهی به یکی از حفرههای لوزیشکل به سوی باغ نظاره کنید، تکرار، تسلسل و قابهای بیبدیلی را تجربه خواهید کرد.
• و سرآخر، گستراندن بنا بر بستر طرح، چنانچه گویی به آن زمین تعلق داشته و بر آن ریشه دوانده است، ضرورتی که استاد سیحون به زیبایی هرچه تمام در این اثر بر آن اهتمام ورزیدهاند.

ادوارد فیتزجرالد، مترجم رباعیات خیام به انگلیسی

تصویر خیام به طراحی محمدعلی حیدریان

نیمتنهی خیام، اثر ابوالحسن صدیقی
طراحی خیمهگونه (با اقتباس از زندگی خیام)، ترکیبی از حوضهای فیروزهای، هرمهای گرانیتی و جویهای روان که در مجموع حول مرکز دایرهی برج، خیمهوار آن را در برگرفته و چون دامنی بر زمینه باغ خرامیدهاند و سبزینگی باغ را از آن خود کردهاند نیز قابل توجه است. آرامگاه خیام علاوه بر اینکه به عنوان بنایی با ارزش در بستر زمانی خود چشمنواز است، الگویی ارزشمند برای خوب دیدن، نحوهی ایدهپردازی، بهرهگیری از هنر، علوم، طبیعت، تحلیل همه جانبهی صورت مسئله و در نهایت طراحی برای معماران است.»
محوطه و محل آرامگاه
محل بنای آرامگاه چنانکه اشاره شد در گوشهی شمال شرقی باغ امامزاده محمد محروق قرار دارد و خیابان بزرگ شمالی جنوبی باغ با وضع اصلی محل و درختهای کهنسال آن محور و چشمانداز اصلی بقعهی مذکور را تشکیل میدهد و بنای آرامگاه خیام در جانب شمال شرقی همین خیابان به مسافت کمی از آن احداث شده و خیابان دیگری در محور آن رو به مغرب ایجاد گردیده و ورودیهی باغ هم در جانب غربی باغ ترتیب یافته است. به علت اختلاف سطح داخل باغ کف خیابان اصلی سابقالذکر و سطح زیرین بنای آرامگاه خیام پایینتر از محل بقعهی امامزاده و محوطهی روبروی بقعه قرار گرفته است و در نتیجه منظر و موقع امامزاده که بنایی مذهبی و تاریخی است محفوظ مانده است. با توجه به وضع زمین باغ، قرار گرفتن آرامگاه خیام در گوشهی محوطه به صورتیکه یک طرف آن دیوار سنگی و طرف دیگر پلکانی برای بالا رفتن به بالای آبنماهای اطراف برج میباشد منظرهای زیبا ایجاد کرده است، در محوطهی بالای آبنماها که همسطح با قسمت بلندتر باغ است درختهای بید کاشته شده و با پراکنده شدن شاخههای آنها در فضای برج بر سرسبزی و طراوت محوطه افزوده خواهد شد و دیوارههای بلند کرسی بنا با سنگ ساخته شده و بین کرسی محوطه و بقعهی امامزاده محروق نردههای کوتاه سراسری نصب گردیده است.

تصویر هوایی از آرامگاه خیام و امامزاده محروق در سایت
تمام محوطهی آرامگاه از چمن و گل و سبزه پوشیده شده و پیادهروهایی در اطراف مهمانسرا و دفتر و کتابخانهی خیام ساخته شده است. در باغ آرامگاه در کنار خیابانها حاشیهها و سینهمالهایی برای گلکاری و چمنکاری احداث گردیده و خیابانهای ورودی و جنوبی آرامگاه آسفالت شده و دیوارهای خیابان مقابل آرامگاه با سنگ پوشیده شده است. ضمنا با تعمیرات و ترمیمات وسیعی که در بقعهی امامزاده محروق صورت گرفته بر شکوه و نزهت آرامگاه خیام بسیار افزوده شده است. چراغهای پایهداری در محوطه تعبیه شده و در پای هر یک صفحهی فلزی سه گوش سیاهی نصب شده تا در محوطهی آرامگاه سایه روشن مناسب با خاموشی و سکوت ابهتآمیز چنین مکانی فراهم آید. به طور کلی باغ و آرامگاه خیام را از هر حیث میتوان از نقاط خوش منظره و دیدنی و زیبا به حساب آورد.
دفتر، کتابخانه، تالار پذیرایی
در قسمت شمال غربی باغ خیام، عمارت دفتر با تمام وسایل لازم قرار دارد. ابعاد اتاق دفتر 4.46 * 3.70 میباشد و بر دیوار غربی آن سنگی نصب شده و قصیدهی آقای ابراهیم صهبا به همراه مقدمهای بر روی آن نقر شده است. کتابخانهی خیام به ابعاد ۶.۹۰*۶.۹۰ متر در شرق دفتر آرامگاه واقع است و در زمان افتتاح بیش از پانصد مجلد کتاب به آن اهدا شده بود. در شمال دفتر و کتابخانه، تالار پذیرایی با تمام لوازم آن قرار دارد، این تالار ابعادش 11*4.25 متر میباشد. مهمانان و شخصیتهای داخلی و خارجی که برای بازدید آرامگاه میآیند در این تالار پذیرایی میشوند. در شمال غربی باغ، ساختمان مخصوصی مشتمل بر چهار اتاق به نام مهمانسرا به صورت آبرومندی بنا گردیده و لوازم آنها از قبیل فرش و میز و صندلی و قفسه و چراغ و تختخواب و حمام و بخاری و غیره فراهم گشته است.
تصویر خیام و تالیف کتب دربارهی او
به منظور تهیهی تصویری از خیام که مانند تصاویر سعدی و فردوسی و ابن سینا مورد تصویب انجمن آثار ملی قرار گیرد در مهرماه سال 1341 جلسهای با حضور آقایان دکتر صدیق و دکتر رضازادهی شفق و مهندس هوشنگ سیحون و اکبر تجویدی معاون دانشکدهی هنرهای تزئینی و شیرزاد نمایندهی انتشارات رادیو و هیئت مدیرهی انجمن، انجمنی تشکیل گردید. در این جلسه گفته شد که اینک که آرامگاه مجلل و آبرومندی به وسیلهی انجمن آثار ملی بر تربت حکیم عمر خیام ساخته شده تهیهی تصویر خیام لازم مینماید و به خصوص که تهیهی تصویر خیام به منظور ساختن مجسمهی او نیز لازم است. در این جلسه همچنین گفته شد که انجمن آثار ملی در نظر دارد تصویری از شاعر معروف انگلیسی فیتز جرالد که بهترین و معروفترین مترجم رباعیات خیام است تهیه نماید تا در تالار کتابخانهی مجاور آرامگاه خیام نصب گردد.
آنگاه مطالبی که دربارهی شخصیت خیام با بررسی دقیق در احوال و آثار او و همچنین نقل قولهای معاصران وی فراهم آمده بود مورد بحث و مطالعه قرار گرفت و مقرر شد که پس از آن نیز به طرق مختلف تحقیقات و مطالعاتی در این باره به عمل آید. سرانجام تهیهی تصویر حکیم عمر خیام به عهدهی آقای استاد محمدعلی حیدریان گذارده شد و استاد بر مبنای مطالعات و تحقیقاتی که به عمل آمده بود ابتدا طرح سیاه قلم تصویر را تهیه کرد و پس از تائید و تصویب انجمن آثار ملی تصویر حکیم عمر خیام با رنگ روغن ساخته شد. تصویر فیتس جرالد نیز به وسیلهی استاد حیدریان تهیه گردید. مجسمهای از نیمتنهی عمر خیام از جنس سنگ مرمر سفید یکپارچه به سال 1349 توسط استاد ابوالحسن صدیقی و به سفارش انجمن آثار ملی، در رم تهیه و در شمال خیابان ورودی باغ آرامگاه حکیم نیشابوری و در باغچهی جنوبی مهمانسرا قرار داده شد. همچنین مقارن بنای آرامگاه و پس از آن، کتابهایی که یا از آثار خیام و یا دربارهی آن حکیم بزرگ است به وسیلهی انجمن آثار ملی چاپ شده است.

عکاس: حسین برازنده
منابع
بحرالعلومی،حسین. (۱۳۵۵). کارنامهی انجمن آثار ملی . تهران: انتشارات انجمن آثار ملی
بانیمسعود، امیر. (۱۳۸۸) . معماری معاصر ایران. تهران: انتشارات هنرمعماری قرن
خانیزاد، شهریار. (۱۳۹۴) . هوشنگ سیحون . تهران: انتشارات هنرمعماری قرن
معماری کریم طاهرزادهی بهزاد. مولف: شافعی،بیژن؛ سروشیانی، سهراب؛ دانیل، ویکتور(مجموعهی معماری دوران تحول در ایران). تهران: انتشارات دید، ۱۳۸۴
Paradise Lost,Georg Gerster,Edited by Maryam Sachs, China, Phaidon.2008
منبع تمامی عکسهای تکرنگ از کتاب کارنامهی انجمن آثار ملی به تالیف حسین بحرالعلومی میباشد.