لوییس باراگان2023-11-27T16:46:21+03:30

.
لوییس باراگان


Luis Barragán

لوئیس باراگان (1988-1902) در گوادالاخارا (Guadalajara)، مکزیک متولد شد. تحصیلات حرفه‌ای او در رشته‌ی مهندسی بود و در سن 23 سالگی مدرک خود را دریافت کرد. او مهارت‌های معماری را به صورت خودآموز فراگرفت. در دهه‌ی 1920 سفرهای متعددی به فرانسه و اسپانیا داشت. در سال 1931 برای مدت کوتاهی در پاریس اقامت کرد تا در سخنرانی‌های لوکوربوزیه شرکت کند. زمانی که او در اروپا و به دنبال آن در مراکش گذراند اشتیاق او به معماری آفریقای شمالی و مدیترانه‌ای را برانگیخت که  بعدها آن را در شیوه‌ی ساخت‌وساز در کشور خودش بکار گرفت.

اواخر دهه‌ی 1920، او یکی از اعضای وابسته به جنبش مکتب تاپاتیا (Escuela Tapatía) یا مکتب گوادالاخارا بود که پایبندی بسیاری به سنت‌های منطقه‌ای داشت. عمده‌ی فعالیت او از سال 1927 تا سال 1936 در گوادالاخارا بود تا زمانی که به مکزیکو سیتی نقل مکان کرد و تا پایان عمرش آنجا اقامت داشت. آثار او مینیمالیستی در نظر گرفته می‌شود، اما از نظر رنگ و بافت مجلل هستند. صفحات خالص، چه دیوارهای گچبری، خشت، چوب یا حتی آب، عناصر ترکیبی او هستند که همگی با طبیعت در تعامل هستند.

همانطور که در کتاب معماران معاصر (با ویرایش موریل امانوئل (Muriel Emanuel)، انتشارات سنت مارتینز (St. Martins Press)، 1980) نقل شده باراگان خودش را یک معمار منظر می‌دانست. « من معتقدم که معماران باید باغ‌هایی را طراحی کنند که به اندازه‌ی خانه‌هایی که می‌سازند کارآمد باشند تا حس زیبایی، ذوق و تمایل به هنرهای زیبا و سایر ارزش‌های معنوی را ایجاد کند. علاوه بر این خلق هر اثر معماری که بیانگر آرامش نباشد، اشتباه است.»

باراگان فردی مذهبی و معتقد بود از این رو آثارش به عنوان آثاری عرفانی و همچنین آرام توصیف شده است. نیایشگاه او برای کاپوچیناس ساکرامنتاریاس (Capuchinas Sacramentarias) شاهدی بر داشتن این دو ویژگی است. او که به اسب‌ها علاقه‌ی زیادی داشت، اصطبل‌ها، فواره‌ها و آبشخورهای زیادی طراحی کرد که بسیاری از همین ویژگی‌ها را نشان می‌دهند.

باراگان تاثیر عمیقی بر سه نسل از معماران مکزیک و بسیاری از دیگر معماران در سراسر جهان داشت. هنگام دریافت جایزه‌ی معماری پریتزکر گفت: « درک هنر و شکوه تاریخ آن بدون در نظر گرفتن معنویت دینی و ریشه‌های اسطوره‌ای که ما را به دلیل پدیده هنری بودن می رساند غیرممکن است. بدون وجود هر یک از آنها نه اهرام ثلاثه وجود داشت و نه اهرام مکزیک باستان. آیا معابد یونان و کلیساهای گوتیک وجود داشتند؟»

همچنین، او این موضوع که نشریات حوزه‌ی معماری کلماتی مانند زیبایی، الهام، جادو، طلسم، افسون، و مفاهیمی مثل آرامش، سکوت، صمیمیت و شگفتی را حذف کرده‌اند را “نگران‌کننده” خواند. همچنین بابت اینکه شاید این مفاهیم عدالت کامل را رعایت نکرده است عذرخواهی کرد و افزود: «آنها هرگز چراغ راهنمای من نیستند.» در پایان سخنانش درباره‌ی هنر دیدن صحبت کرد. برای یک معمار ضروری است که بداند چگونه ببیند، به گونه‌ای ببیند که بینایی تحت تأثیر تحلیل عقلانی قرار نگیرد.

منبع

  • https://www.pritzkerprize.com/laureates/1980

آثار لوییس باراگان

برگشت به بالا