پاویون اُکا (اُرْکا) سائو پائولو، برزیل، اُسکار نیمایِر، 1954
گذر بافته شده به قله‌های ابری و حلقه آسمانی: نگاهی به طراحی line+ studio

سیروس باور، معمار، نقاش، معلم و نویسنده

آغازگر کاری باشید ابتکار عمل داشته باشید تا آرشیتکت شوید.

آغازگر کاری باشید ابتکار عمل داشته باشید تا آرشیتکت شوید.

در اواخر دهه‌ی ۱۳۲۰ و اوایل دهه ی ۳۰ موقعیت مالی مردم تعریفی نداشت. یک نفر ابتکار جالبی بخرج داد، عبارت بود از تولید ” آدامس خروس نشان” به ابعاد 2×1 سانتیمتر سه عدد در یک بسته‌ی کاغذی نایلون به قیمت یک قران، این شخص از سرمایه‌دارهای معتبر بازار شد.

در دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی ” روبرتو ونتوری” در کتاب معروف خود به نام ” تضاد و پیچیدگی” در معماری، مطلب جالبی را خاطر نشان کرد با این عبارت: یک شهر زیبا شهر سرمایه داری و مدرن نیست. نمونه‌ی یک شهر مدرن “نیویورک” است و نمونه ی یک شهر زیبا “شهرهای قرون وسطی” است. و در ایران نمونه‌ی یک شهر انسانی، “شهر های درهم تنیده‌ی کهنسال ایران” است. تفاوت زیادی بین شهرهای قرون وسطایی غرب و شهرهای کهنسال در هم تنیده شده‌ی شرق وجود دارد. در شهرهای قرون وسطایی بیشتر یک عامل مرکزی نمادین که جنبه ی نقطه عطف پیدا میکرد وجود داشت که آن ، همان قصر حکومتی فئودال منطقه بود.

در شهرهای کهنسال ایران، محور بازار وجود داشت که همچون ستون فقرات شهری عمل میکرد. وجه مشخص در تمام شهرهای کهنسال ایران سه نهاد بود “بازار، مسجد، ارک” در که تمام فعالیت‌های زندگی شهری در آن انجام میگرفت. بدین صورت که همکاری آنها نتیجه‌ی یک ظرفیت جمعی شکل نمی‌گرفت، بلکه یک اتحاد و همکاری از قدیم تا جدید بوده به شکلی نوخاسته، که برای رسیدن به آن عمری را گذرانده بودند. این نوع همکاری آنها به شکلی جمع نیروی نبود، بلکه بصورت x )ایکس) مرتبه انباشت نیروهای جداگانه بود که مربوط می‌شد به کار ارگانیزه، در یک اجتماع ارگانیزه و نظام یافته.

ایران را بشناسیم.

من فکر میکنم تا بحال آنچه را که در مورد معماری از رنسانس تا اتفاقی یا انقلابات صنعتی و سپس پیدایی هنرهای جدید و بالاخره ایده‌ئولوژی مدرنیسم و جامعه‌ی مدرن، در نتیجه معماری مدرن در دانشکده‌های متعدد معماری دریافت کرده‌ایم، شاید کافی نبوده که، نتیجه‌ای که از تمام این چند دهه‌ی از کار معماری حاصل شد، “سنتز” آن ، همین برج سازیها و انبوه سازیهای بی مورد مسخره آمیزی است که شاهد آن هستیم ….!!

بیاییم از امروز آموزش معماری را “محوری” کنیم، از روستاها، دهکده‌ها، صحاری متعددی که وجود دارند، از سیستم کدخدامنشی و جامعه ی ارکانیزه‌ی آنها که بصورت‌های مختلف با طبیعت شان هماهنگ و همگام شده‌اند…


زندگینامه سیروس باور

Biography of Cyrus Bavar

سیروس باور معمار، نقاش، معلم، نویسنده و تاریخ نگار معماری ایرانی، در اولین سطر از کتاب خود «نفت: تمدن صنعتی و معماری در خوزستان ایران» می‌نویسد: «من از یک سرزمین نفت‌خیز برخاسته‌ام». پدر ایشان محمود باور، پس از اتمام تحصیلات شش کلاسه ابتدایی در شیراز، برای ادامه‌ی تحصیل به هندوستان سفر کردند و وارد مدرسه‌ی انگلیسی در بمبئی و کراچی شدند. محمود باور پس از اتمام تحصیلات در سال 1296 به ایران بازگشته، وارد قشون تفنگداران جنوب شدند و نهایتا در ژانویه 1922 در سمت حسابدار و مترجم به استخدام شرکت نفت ایران و انگلیس در آمد. سیروس باور متولد 1313، در مسجد سیلمان چشم به جهان گشود و کودکی‌اش را در سرزمینی بی آب و علف، در میان کوه‌ها و تپه‌های گرم و خشک گذراند. او می‌گوید: «اطراف ما هیچ چیز تازه‌ای نبود، نه روستایی نه دهکده‌ای نه شهری… نه آدمیزادی که بشود با او صحبت کرد، گردش کرد، بازی کرد.» 17 سال زندگی در مناطق نفت‌خیز و جابه‌جایی‌های مکرر این موقعیت را برای وی فرآهم آورد تا با مردم محلی و عشایر کوچی هر منطقه آشنا شود.
در حالی که شیفته و دلداده‌ی زندگی در خوزستان بود برای بالا بردن سطح معلومات خود در تهران مستقر گردید، شهرنشین شد و در دبیرستان البرز مشغول تحصیل گردید. دهه‌ی سی را در دانشکده‌ی معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذراند، برای ادامه‌ی تحصیل به اروپا رفته و در سال ۱۳۳۸ در دانشگاه فلولارنس ایتالیا مشغول تحصیل در مقطع دکتری شد. او در حالی که مشغول به تحصیل بود در مسابقه‌ای که برای طراحی یک کودکستان برای شهرداری شهر فلورانس به راه انداخته شده بود شرکت کرد و موفق به کسب مقام اول در میان انبوه شرکت‌کنندگان شد.
وی پس از به اتمام رساندن مقطع دکتری و در حالی که پایان نامه‌اش با موضوع کاروانسرا مورد توجه و تشویق فراوان هیات داوران قرار گرفته بود به ایران باز‌می‌گردد و در اواخر سال 1344 وارد خدمت در بخش مهندسی شرکت نفت می‌شود. ضمن رسیدگی به طرح‌های بنای جدید اداره‌ی مرکزی شرکت نفت در منطقه‌ی عباس‌آباد، به صورت نیمه‌وقت در دانشگاه ملی شروع به تدریس دروس معماری و شهرسازی از جمله «تاریخ معماری مدرن» و «تاریخ شهرسازی» می‌نماید. تدریس این دروس در ایران آن زمان موقعیت مناسبی را برای نسل جوان معمار فرآهم آورد تا از خلال صحبت‌ها و راهنمایی‌های ایشان با فلسفه‌ی جنبش مدرن که چندی پیش در اروپا آغاز شده بود آشنا گردند و ریشه‌های معماری مدرن را بهتر درک کنند. وی از سال 1348 تا 1358 به مدت 10 سال آموزش معماری و شهرسازی را در دانشگاه تهران بر عهده می‌گیرد و در بین سال‌های 1350 تا 1352، به مدیریت گروه آموزشی معماری دانشگاه تهران انتخاب می‌شود. سال‌های 1358 تا 1371 را به دور از وطن می‌گذراند و در این مدت در 5 کنکور (مسابقات معماری) کشور برزیل شرکت می‌کند که در سه‌ کنکور موفق به دریافت نشان تقدیر می‌شود. او به دعوت رئیس جمهور وقت بورکینافاسو به آنجا سفر می‌کند و در مدت 20 روز طرح‌های مسکن و شهرسازی را برای آنها اجرا می‌نماید. از سال 1372 به کشور بازگشته، در دفاتر مهندسان معماری و شهرسازی به همکاری مشغول می‌گردد و به صورت استاد مدعو در دانشگاه آزاد به آموزش معماری می‌پردازد.
وی در مورد دهه‌ی بعدی زندگی‌اش چنین عنوان می‌کند: «در دهه‌ی هشتاد با آشنایی که با مهندسان مشاور سینام داشتم به اتفاق برادرم فرخ وارد گروه طراحی پروژه‌های پارک موزه‌ی نفت در مسجد سلیمان شدیم. آنچه دیدم، آن مسجد سلیمان آن دوره نبود. ساختمان‌هایی بی روح و رمق که یادآور صنعتی قدیمی بودند، شهری از بین رفته رو به زوال، جامعه‌ای درهم از فرهنگ‌های بومی، عشایری و کمی هم صنعتی.»
سیروس باور که فرزند دوران صنعتی شدن ایران و بزرگ شده‌ی مسجدسلیمان است، به‌خوبی با تفکر و زندگی مدرن از نزدیک آشنا بوده است و با تسلط بر مباحث فرهنگی و اجتماعی ایران کتابی تحت عنوان «نفت: تمدن صنعتی و معماری در خوزستان ایران» به چاپ رسانده است که از خلال خاطرات دوران کودکی‌اش نیم نگاهی به مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی آن دوران داشته است و معماری ایران را در بستر فرهنگی خاص خود مورد بررسی قرار داده است. وی همچنین در بین سال‌های 1348 تا 1353 طراح و مدیر طرح جامع شیراز، طرح جامع یزد و طرح جامع شهر صنعتی ساوه نیز بوده است.


سیروس باور، بازدیدهای ساختمان سال، ویلای کردان، 1395