مسکن اجتماعی، 85 واحد مسکونی اجتماعی در کرنلا دفتر معماری Peris+Toral.arquitectes
بانک سپه، وارطان هوانسیان

کـارنامه ی انـجمـن آثـار مـلی از 1355-1301

مقدمه

آنچه در این اوراق آمده شرح قسمتی است از کارهایی که در طول مدت پنجاه سال بوسیلۀ انجمن آثار ملی انجام گردیده است. بدیهی است کارهای بسیار دیگری هم انجام داده اند که توفیق ذکر آنها را نیافته ام و حتی قسمتی از آنچه را هم که ذکر کرده ام مجال شرح و بسط کامل آنها بدست نیامده است، شاید روزی در ذیل و تکمه‌ای به شرح آنچه نانوشته مانده است نیز پرداخته شود.
نام بسیاری از اشخاص که در طول این پنجاه سال در تهران و شهرستان‌ها در سمت‌های مختلف با انجمن همکاری داشته اندو بساکارها با کوشش‌های آنان سامان یافته در این اوراق نیامده است و این بدان معنی نیست که زحمات و کوشش‌های آنان نادیده گرفته شده، بلکه چون در مدارك و مآخذی که در دست نگارنده بوده به نام‌های شریفشان برنخورده ام، افتخار ذکر آنها را نیافته‌ام، در صورتی که از طرف خود یا بوسیله دیگران موضوع یادآوری شود نام آنان زیب صفحات ذیل و تكمله این اوراق خواهد شد. مطالب این کتاب با مراجعه به ده‌ها کتاب و هزارها صفحه مدارك و مآخذ موجود با چهار سال کار مداوم فراهم آمده و نگارنده حتى سطری یا جمله‌ای را بدون مأخذ ومدرك ذكر نکرده است و تا آنجا که مقدور ولازم بوده به مدارک و مآخذ نیز اشاره کرده است. گاهی در مآخذى يک مطلب به طرق مختلف ذکر شده بوده، به حکم امانت عيناً مطلب را از مآخذ نقل کرده ام و به تناقض‌ها واحياناً اشتباهات آنها هم اشاره نموده‌ام. بنابر این اگر خواننده مطلب منقولی را نادرست می‌یابد از آن رو است که آن مطلب منقول است و نگارنده از تغییر آن معذور.
در بسیاری از موارد به نوشته‌ها و گفته‌ها بسنده نکرده‌ام برای مشاهده کارهای انجام شده و دقت در خصوصیات بناها به شهرهای مختلف چون شیراز ،اصفهان مشهد نیشابور و همدان سفر کرده ام و ساعت‌‌ها و روزها در بناهای تاریخی، آرامگاه‌ها، بقعه‌ها کتابخانه‌ها، موزه‌ها و غیره بررسی کرده و تا آنجا که مقدور بوده است مکتوب را با مشهود تکمیل نموده‌ام از نمایندگان انجمن آثار ملی در شهرهای مختلف که مرا راهنمایی کرده‌اند سپاسگزارم.
نکته‌ای که بخصوص یادآوری آن را لازم می‌دانم آنست که علاوه بر شرح کارهای انجام شده بوسیله‌ی انجمن آثار ملی بسیاری مطالب دیگر هم بضرورت در این کتاب آمده که فراهم آوردن آنها؟
ماه‌ها مرا مشغول داشته است مثلا آنچه به عنوان شرح حال در آغاز فصل‌ها آمده برخی چکیده چندین کتاب مهم و معتبر است و برخی با مراجعه‌های مکرر به اشخاص و مقاماتی در تهران و شهرستان‌ها فراهم آمده است، سوابق تاریخی بسیاری از بناها در هیچ مأخذ و مدرکی مدون نبوده و گاهی کلمه کلمه و جمله جمله با مطالعه مداوم از کتاب‌ها، مجله‌ها، روزنامه‌ها و مآخذ مختلف دیگر فراهم آمده است، شرح چگونگی بناها باروزهاكار و مطالعه و مشاهده و اندازه گیری‌های دقیق آمده است و باهمۀ اینها آنچه را که نوشته شده است نه کامل میدانم و نه خالی از خطا و اشتباه.

جمع از همه اعضاء هيأت مؤسس انجمن آثار ملی یعنی راد مردانی که تنها به سائقه میهن دوستی و علاقه به ایران و افتخارات آن باشوق وافر در اجرای منویات شاهنشاه بزرگ به حفظ و احیای آثار ملی می کوشند سپاس فراوان دارد که چنین فرصتی فراهم آورده اند تا نگارنده نیز به سهم خود در گوشه ای از این خدمات پرارج ملی سهیم باشد.
استاد عالی قدر جناب آقای دکتر صديق نايب رئيس هيأت مؤسس در تمام مراحل مشوق و راهنمای نگارنده بوده اند و باوجود گرفتاری‌های گوناگون با بزرگواری و دقتی که خاص ایشان است بسیاری از فصول کتاب را قبل از چاپ و همه را بعد از چاپ ملاحظه فرموده و با نظر صائب خود اینجانب را هدایت فرموده‌اند، از مراحمشان سپاسگزارم. دانشمند مکرم آقای سید محمد تقی مصطفوی در فراهم آوردن وسائل کار و راهنمایی اینجانب فروگذار نفرموده اند و در حقیقت این کار با کارسازی‌ها و کارگشائی‌های ایشان به سامان رسیده است
چون چاپ کتاب مصادف با ایامی شد که نگارنده بیمار و بستری و مدتی در بیمارستان‌های تهران و مدتی در خارج از کشور به درمان و مداوا سرگرم بود ناگزیر خواندن نمونه های چاپی و تصحیح آنها مقدور نشد و جای جای غلط‌های چاپی در کتاب هست، شاید غلطنامه تاحدودی به رفع این نقیصه كمك كند.

بهمن ماه سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی
حسین بحرالعلومی

افتتاح انجمن اثار ملی

مطالعه ی تاریخ هنر و معماری ملل را نمی توان بدون پرداختن به تحولات فرهنگی و اجتماعی کشورها به نتیجه رساند، چرا که بی شک این عوامل می توانند تأثیرات شگرفی در این راستا داشته باشند. تاریخ ایران در ابتدای قرن معاصر، شاهد تحولات و جریان های فکری متفاوتی بوده است که موجبات تحولات فراوانی را در عرصه های گوناگون پدید آورده و در معماری، نوآوری های تحسین برانگیزی را موجب شده است. یکی از این جریان های فکری، پیدایش انجمنی به نام «انجمن آثار ملی» است که با وجود فراز و نشیب های فراوانی که پس از تأسیس با آن مواجه بوده، توانسته است به دلیل خلق بناهای مهم و ارزشمند و همچنین کتاب‌های متعدد، به هدایت جریان حاکم معماری بپردازد. این انجمن در پاییز سال 1301 هجری شمسی به ابتکار سردار خراسانی (عبد الحسین تیمور تاش) و چند نفر دیگر از رجال آن عصر بنیاد نهاده شد. انجمن توانست در طول مدت فعالیت های خود به اقدامات مهمی برای حفظ و پاسداشت تاریخ ایران دست بزند که بررسی و مطالعه ی این تجربیات می تواند سودمند باشد.
حسن مستوفی (مستوفی الممالک)، حسن پیر نیا (مشیر الدوله)، ابراهیم حکیمی (حکیم الملک)، محمد علی فروغی (ذکاء الملک)، حسن اسفندیاری (محتشم‌السلطنه)، عبد الحسین تیمور تاش، فیروز میرزا (نصرت الدوله)، سید نصر اللّه تقوی و ارباب کیخسرو شاهرخ، افراد دائمی و ثابت دیگری بودند که به همراه خراسانی (تیمور تاش) این هیئت را تشکیل دادند و با انتخاب عنوان «انجمن آثار ملی» و تصویب اساسنامه ای، به کار مشغول شدند. این اساسنامه در سال 1304 خورشیدی منتشر شد و با توجه به متن این نوشتار، هدف از تشکیل انجمن، «پرورش علاقه ی عامه به آثار قدیمه ی علمی و صنعتی ایران و سعی در نگاهداری صنایع مستظرفه و صنایع دستی و حفظ سبک و شیوه ی قدیمی آنها» بوده است (بحرالعلومی، 1355: 14). همچنین مقر این انجمن در تهران تعیین و مقرر شد که شعب دیگری نیز در سایر شهرها به وجود آید، به همین دلیل جلسات ابتدایی گروه در باغ نیر الدوله در خیابان ژاله (خیابان مجاهدین اسلام کنونی) و در برخی موارد، خانه ی اعضا تشکیل می شد (تصاویر 1 و 2).
برخی از اعضای این انجمن از فعالان سیاسی بودند که در حزب تجدد و یا مرتبط با آن فعالیت می کردند و از اصلاح طلبان جوان تحصیلکرده ی غرب بودند. در پاییز 1304 گروه پارلمانی تجدد به پشتیبانی تقریباً تمامی نمایندگان اصلاح طلبان، لایحه ی انقراض قاجاریه و تفویض کشور به رضاشاه را به مجلس شورای ملی برد. از این پس بود که جریان فکری حاکم در حزب تجدد و جریان فکری مشابه با آن، پایگاه قدرتمندی در انجمن آثار ملی یافت. این نظام قدرت که محصول دو رکن حکومتی رضاشاه، شامل بوروکراسی دولتی و حمایت دربار بود، باعث نفوذ تفکر تمایل به احیای هویت ملی و مدرنیزاسیون کشور بـه عنـوان فرهنـگی در مـعمـاری کشـور شـد (تصویر 3) (دانیل و همکاران، 1394: 100).
آنطور که در متن ابتدایی اساسنامه ی این انجمن می خوانیم اقدامات پراهمیت و در اولویت که طبق برنامه ی انجمن در رأس امور قرار گرفتند، موارد ذیل ذکر شده اند:
1. تأسیس یک موزه در تهران
2. تأسیس یک کتابخانه در تهران
3. ثبت و طبقه بندی آثار لازم برای حفظ آثار ملی
4. صورت برداشتن از مجموعه های نفیس مربوط به کتابخانه یا موزه (که در ایران در تصرف دولت و یا مؤسسات ملی است)
«سعی در استفاده از این مجموعه ها و بهره مند کردن مردم از آنها به واسطه ی تعلیم در مدارس»، «عرضه داشتن به انظار عمومی»، «سخنرانی» و «کوشش در حفظ و احیای صنایع و هنرهای ایرانی» نیز به عنوان سایر مقاصد نام برده شده اند (بحرالعلومی، 1355: 14). دلیل تعریف این اقدامات به عنوان آغاز فعالیت های این انجمن، فقدان ساختمان مناسبی برای موزه و بی اهمیت شمردن این کاربری تا آن زمان بود، به  طوری  که اولین موزه ی ایران در سال 1295 در یکی از اتاق های سمت شمال بنای مدرسه دارالفنون تشکیل گردید و پس از آن با تصویب این قانون، تهیه ی نقشه ی بنای موزه ی ایران باستان در تاریخ 1308 شمسی بر‌عهده ی معمار فرانسوی، آندره گدار، قرار گرفت که در آن تاریخ، مدیر باستان شناسی ایران نیز بود (مصطفوی، 1326: 41). اما ساخت موزه ی تهران تا سال 1313 به تعویق افتاد. در این سال دوباره ساخت موزه در تهران و برخی از مراکز شهری کشور مطرح و برنامه ی گسترده ای آغاز شد. روزنامه ی اطلاعات در سال 1314 در مقاله ای با عنوان «نقشه ی تأسیس شش موزه در ولایات طرح شده است» به افتتاح اولین موزه ی عمومی ایران در شهر قم به نام «موزه ی آستانه ی قم» اشاره می کند و نوید ساخت شش موزه ی دیگر در شهرهای ایران تا دو سال پس از آن تاریخ و همچنین تأسیس موزه ی تهران را می دهد (روزنامه ی اطلاعات، 25 آبان 1314 به نقل از دانیل، 1394: 115).
از نخستین موضوعاتی که پس از تشکیل انجمن به اجرا در‌آمد، تشکیل جلساتی بود که به منظور اطلاع از وضع کنونی و شناساندن پتانسیل های موجود انجام می گرفت و در آن از متخصصان و افراد بنامی برای سخنرانی دعوت به عمل می آمد. اولین این جلسات، در تاریخ 22 مرداد سال 1304 شمسی در وزارت فرهنگ زمان، واقع در عمارت مسعودیه تشکیل شد و در آن ارنست هرتسفلد به ایراد سخنرانی درباره ی تاریخ ایران و لزوم شناخت و ارج نهادن به آن پرداخت. از افراد دیگری که طی سال های ابتدایی تشکیل این انجمن به عنوان سخنران فعالیت می نمودند می توان به محمد علی فروغی، علی هانیبال و آرتور پوپ اشاره نمود. متن گفتارهای پروفسور پوپ که درباره ی گذشته و آینده ی صنایع ایران بود، ترجمه شده و در رساله ای توسط وزارت فرهنگ به چاپ رسیده است.
در ادامه ی این راه، انجمن به ساخت آرامگاه هایی برای بزرگان نامور ایرانی پرداخت. نخستین اقدامی که در این زمینه انجام شد، بنای آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی و تشکیل کنگره ی بین المللی به مناسبت هزارمین سال تولد آن شاعر گرانقدر بود که در سال 1313 شمسی انجام گرفت. از نکات قابل توجه در این خصوص می توان به نحوه ی تأمین منابع مالی برای اجرایی نمودن تصمیم های اتخاذی اشاره کرد. در این راستا، علاوه بر‌آنکه طبق اساسنامه مقرر شده بود هر کدام از اعضای عمومی، سالیانه هشت تومان و اعضای مؤسسه، سالی شانزده تومان به صندوق انجمن بپردازند و همچنین دریافت کمک از افراد علاقه‌مند، ابتکارات مختلف دیگری به کار گرفته شد. برای مثال تأمین مخارج ساخت بنای آرامگاه فردوسی از طریق جمع آوری اعانه و بلیط های بخت آزمایی در میان مردم، نمایندگان وزارت دادگستری، بانک ملی ایران و شهربانی و شهرداری تهران انجام گرفت و برای هزینه ی ساخت بنای آرامگاه ابن سینا، «تمبرهای یادبودی» طراحی شد و مقرر گردید که این تمبرها در پنج سری و هر سری شامل پنج تمبر تهیه شود و قیمت معمولی تمبرها با اضافه شدن صدی پنجاه به بهای اصلی برای بنای آرامگاه بر روی آنها قید گردد (تصویر 4).
این انجمن پس از تصویب قانون عتیقات در 1309 و تصویب آیین نامه ی اجرایی آن در سال 1311، انتقال وظایفش به وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه و پس از برگزاری جشن های هزاره و بزرگداشت فردوسی در سال 1313 عملاً و بر‌خلاف ماده ی 11 اساسنامه ی انجمن که تصریح می کند: «پس از تأسیس موزه و کتابخانه و تحصیل نتیجه در استخدام متخصصین برای اداره ی این تأسیسات، انجمن آثار ملی این تأسیسات را به شعبه ی عتیقات وزارت معارف تحویل داده و خود انجمن به کار خود مداومت خواهد نمود»، برای مدتی در انزوا رفت تا اینکه در تاریخ 22 آذر  1322 جلسه ای تشکیل شد. در این جلسه اعضای مؤسس در اساسنامه ی ابتدایی خود تجدیدنظر نمودند و به تدقیق برخی از بندها و مواد آن پرداختند.
در این اساسنامه تصمیم گرفته شد تا اجرای اهداف نسخه ی پیشین با انجام اقدامات زیر صورت گیرد:
1. کمـک و همکاری به تکمیـل موزه های تهران و شهرستان ها و تأسیس موزه در نقاط مقتضی
2. کمک و همکاری به تکمیل کتابخانه ی ملی تهران و تأسیس و تکمیل کتابخانه های شهرستان ها
3. کمک و همکاری به تکمیل فهرست آثار ملی
4. تهیه ی فهرست مجموعه های نفیس مربوط به کتابخانه یا موزه ی در تصرف دولت و یا مؤسسات ملی ایران
5. احیای آثار بزرگان ایران و تجلیل نام آنها به وسیله ی نشر مصنفات و مؤلفات و ساختن آرامگاه و مجسمه ی آنها و امثال آن
6. کوشش در حفظ و احیای صنایع و هنرهای ایرانی به وسیله ی تأسیس نمایشگاه و ایراد خطابه و امثال آن
7. کمک به تهیه ی نمونه و شبیه سازی مجسمه ها و آثار قدیم ایرانی و همچنین تهیه ی نسخ و یا عکس کتاب‌ها، نقاشی ها و خطوط قدیمی ایرانی موجود در موزه ها یا کتابخانه های دولتی و ملی کشورهای خارج
8. ارتباط با موزه ها و گالری های مخصوص آثار ایران در موزه ها و مؤسسات خارج به قصد تحصیل اطلاعات لازمه و تشویق آنها به تحقیقات در آثار قدیم ایران
از این زمان اعضای عمومی موظف شدند سالی 120 ریال و اعضای مؤسسه سالی 300 ریال به صندوق انجمن بپردازند. در انجمن جدید به این دلیل که عده ای از مؤسسین اولیه درگذشته و یا به عللی در مسافرت و یا مستعفی بودند، حسن اسفندیاری (محتشم السلطنه) به ریاست و علیرضا قراگزلو (بهاءالملک) به نیابت ریاست هیئت مؤسسین انتخاب شدند و چون مقرر شده بود برای انجمن هیئت مدیره ای در نظر گرفته شود، علی اصغر حکمت، به عنوان رئیس هیئت مدیره، آندره گدار، به عنوان نایب رئیس و امان اللّه جهانبانی به عنوان خزانه دار برگزیده شدند. همچنین تالار فردوسی برای دبیرخانه و مهدی بیانی به ریاست دبیرخانه در‌آمد (تصویر 5).
از سال 1340 شمسی اقدامات انجمن سرعت بیشتری یافت، زیرا با پیشنهاد انجمن و شاه، دولت تصویب نمود که از هر کیسه ی سیمان به هنگام خروج از کارخانه های داخلی و یا واردات، یک ریال به نفع انجمن آثار ملی گرفته شود و توسط خزانه داری کل (امور اقتصاد و دارایی) در اختیار آنها گذاشته شود. در سال 1346 به دلیل گستردگی دامنه ی فعالیت های انجمن و نیاز به محلی وسیع برای انجمن، خانه ی قدیمی متعلق به حسین پاشاخان امیر‌بهادر توسط انجمن خریداری شد و پس از انجام تعمیرات اساسی مقر دائمی مجموعه قرار گرفت (تصویر 6). مساحت این بنا حدود سه هزار متر‌ مربع بوده و دارای تالار بزرگ زیر زمینی آیینه کاری، تالار بزرگ فوقانی، حوضخانه و کاشیکاری و اتاق های متعدد می باشد که بنابر کتیبه ی سردرش در سال 1318 ه . ق . ساخته شده است. از این انجمن و خدماتشان نشانه های بسیاری تا امروز باقی مانده است که سعی می شود در مقاله هایی به علاقه‌مندان معرفی گردند. در همین راستا در ادامه ی این مقاله به بررسی اقدامات صورت گرفته در مورد طراحی و ساخت بنای آرامگاه و بنای شاعر بزرگ ایران، سعدی، پرداخته شده است.

تأسیس انجمن آثار ملی

پس از سوم اسفند سال  (۱۲۹۹ ه. ش) با به دست گرفتن قدرت کشور توسط سردار سپه که  سر آغاز دگرگونی‌های عمیقی بود و در مدتی نسبتا کوتاه در همه شئون کشور ایران و زندگانی مردم آن پدید آمد.  هنوز دو سال از ورود رضا شاه به صحنه سیاست مرز و بوم ایران نگذشته بود که در پائیز سال (۱۳۰۱ه.ش ۱۹۲۲م. گروهی از رجال دانشور و علاقه‌مند به آثار تاریخی و افتخارات پیشین ایران برای نگهداری و تعمیر ابنیه تاریخی و پاس حرمت یادگارها و مفاخر فرهنگی و هنری قدیم ایران گردهم آمده جمعیتی به نام «انجمن آثار ملی تشکیل دادند و در سال  (۱۳۰۴) به درخواست انجمن سردار سپه که در آن تاریخ نخست وزیر بودند ریاست عالیه انجمن را پذیرفتند. از بنیانگذاران انجمن اینان بودند: حسن مستوفی (مستوفی الممالك ، حسن پیرنیا (مشیر الدوله) ، محمد علی فروغی (ذکاءالملك)، حسن اسفندیاری محتشم السلطنه)، ابراهيم حكيمى (حكيم الملك) ، عبدالحسین تیمورتاش (سردار معظم)، فیروز میرزا فيروز نصرت الدوله حاج سید نصر الله تقوی و ارباب کیخسر و شاهرخ در آن اوقات انجمن هر بار در خانه یکی از اعضاء مؤسس تشکیل می‌شد و نخست اساسنامه انجمن در ۱۴ ماده و نظامنامه آن در ۲۱ ماده تدوین و تنظیم گردید.

جلسه ی کمیته ی انجمن آثار ملی در فرمانیه، 14 شهریور 1305
از راست به چپ: پرفسور هرتسفلد، حکیم الملک، محتشم السلطنه، نصرت الدوله، حسین علاء، مشارالدوله حکمت. [مأخذ: بحرالعلومی، 1355: 19]

اقدامات اولیه

«نخستین موضوع اساسی که مورد توجه اعضاء انجمن آثار ملی قرار گرفت بنای آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی بود که شرح آن در فصل بعد خواهد آمد، اقدام دیگر کوشش در شناسانیدن آثار درخشان تاریخی ایران به هموطنان و علاقه‌مند ساختن آنان به این آثار چند هزار ساله بود و بدین منظور انجمن پیش از هر کار از برخی از دانشمندان بنام و متخصصان آثار باستان خواست تا دربارۀ این آثار سخنرانی‌هایی ایراد نمایند و مقاله‌هایی بنویسند و اينك خلاصه یی از آنچه در این زمینه انجام گردید ذکر می‌شود: ۱ در تاریخ بیست و دوم مرداد ماه سال ۲۴۸۴ (۱۳۰۴ ه. ش.) دکتر ارنست هر تسفلد (Ernest Herzfeld) استاد دانشگاه برلن و رئیس مؤسسه آثار عتيقة شرقیه آلمان به دعوت انجمن آثار ملی در عمارت وزارت فرهنگ (مسعودیه) درباره آثار ملی ایران سخنرانی جامعی ایراد کرد و در آن ارزش و اهمیت این آثار را بیان داشت و بخصوص یادآور شد که ابنیه و آثار ملی در ایران فراوان و در همه جا هست و من در این موقع قادر به ذکر آنها نیستم چون طوایف آریائی که بواسطه آنها این مملکت «ایرانشهر» خوانده شده تقریباً نه قرن قبل از میلاد مسیح در ایران ظهور کرده اند آثار ملی واقعی ایران از آن زمان شروع می‌شود آثار قدیم‌تر از آن هم موجود هست مخصوصاً در مغرب … این مملکت لااقل چهار نوبت به درجه ارتقاء رسیده است: اول در دوره هخامنشی است که ایران مرکز دنیای معلوم آن زمان بوده و مدت دویست و پنجاه سال در امنیت زندگانی کرده است. دوم دوره ساسانی است که در حقیقت دوره تجدد ایران محسوب می گردد. سوم دوره سلجوقیان است که ایران در بین ملل اسلامی پیش قدم بوده و تازه اروپا از عالم وحشی‌گری بیرون آمده است.»

هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی؛ از راست به چپ: عبدالعلی پورمند (از طرف وزیر فرهنگ و هنر)، علی صادق، محمود مهران صدیق، علی‌اکبر اصغریان (دبیر انجمن)، شریف امامی، میرزا مقدم (کارمند هیئت مدیره)، حسین قدس نخعی، حسن نبوی، احمد کاشانیان (مدیر امور مالی)، ذبیح للّه صفا، محسن فروغی

چهارم دوره صفویه که صنایع ایران در آن دوره تجلی مخصوصی داشته و در همان موقع اروپا شروع به دست اندازی به آسیا نموده است.
به تاریخ دنیا مراجعه بفرمائید خواهید دید که هيچ يك از ملل عالم این اندازه آثار نداشته است يونان يك نوبت ترقی کرده از پانصد سال قبل از میلاد تا سیصد و بعد از آن دیگر اثری ندارد ایتالیا دو نوبت ظهور نمود، یکی در دوره دولت روم و ثانیاً در زمان رنسانس تجديد حيات). سایر ملل اروپا هم بقدری تازه و جدید هستند که ذکر و مقایسه آنها مورد ندارد.» نکته دیگری که در این سخنرانی بدان اشاره شد این بود که: «ابنیه و آثار ملی منحصر به عمارات قديمه و کتیبه ها و حجاری‌ها نیست، مثلا اثر ملی حقیقی ایران بالاخص شاهنامه است که شاهکار فردوسی یگانه شاعر بزرگ این می‌باشد یکی از شعرای نامی رومی پس از آنکه منظومه خود را به پایان می‌رساند چنین می‌گوید: بنائی ساخته‌ام که از فولاد بیشتر دوام خواهد کرد.» فردوسی نیز این کیفیت را ادراک كرده چنانکه درباره شاهنامه مملکت خود گفته است:

پی افکندم از نظم کاخی بلند                                                                                         که از باد و باران نیابد گزند

بنائی که هرگز نگردد خراب                                                                                            ز باران و از تابش آفتاب

2- هیأت مؤسس انجمن آثار ملی از پرفسور هرتسفلد خواست که فهرستی از آثار و ابنیه تاریخی ایران بنویسد و مشارالیه در شهریورماه ۲۴۸۴ (۱۳۰۴)
فهرستی از آثار تاریخی تهران آذربایجان ،مازندران خراسان، سیستان قائنات سمنان و دامغان بسطام استر آباد ،اصفهان، صفحات بختیاری، فارس خوزستان همدان کرمانشاهان نائین کرمان و محلات فراهم آورد که از طرف انجمن ترجمه و نشر گردید.

3- روز چهارشنبه بیست و سوم شهریور ماه ۲۴۸۵ (۱۳۰۵) پرفسور هرتسفلد در وزارت فرهنگ دربارۀ شاهنامه و تاریخ سخنرانی جامعی ایراد نمود که بوسیلهٔ شادروان متین دفتری ترجمه و در مجموعه انتشارات قدیم انجمن’ چاپ شده است.
در اسفندماه سال ۲۴۸۵ (۱۳۰۵) مقاله تحقیقی پرفسور هرتسفلد درباره دو لوح تاریخی که شرحی با مضمون یکسان روی آنها کنده شده و یکی طلاو دیگری نقره بود و در همان ایام در همدان کشف شده بود بوسیله آقای مجتبی مینوی ترجمه و توسط انجمن آثار ملی منتشر گردید متن لوحها به سه زبان فرس قدیم عیلامی و بابلی و ترجمه فارسی آن چنین بود: «داراشاه بزرگ، شاه شاهان، شاه ،ممالك پسر گشتاسپ هخامنشی داراشاه می فرماید: این است مملکتی که من دارم از سكها كه پشت سغد هستند گرفته تاکوش و از هندوها تا ا سپرد که اورمزد به من بخشیده که بزرگترین ایزدان است، من و نیز خاندانم را اورمزد پاس داراد.»
۵- در روز پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ماه سال ۲۴۸۶ (۱۳۰۶) مجلس کنفرانسی به دعوت انجمن آثار ملی در تالار وزارت فرهنگ تشکیل شد و آقای میرزا محمد علی خان فروغی و پرفسور هرتسفلد هر يك خطابه یی قرائت نمودند. موضوع سخنرانی فروغی مشاهدات و تفكرات درباره آثار ملی در ضمن سفر اصفهان و فارس بود و پس از شرح مؤثری درباره اهمیت آثار تاریخی اصفهان افزود: تفکراتی که از مشاهده این آثار دست می‌دهد گذشته از محبت و اعجابی که شخص نسبت به صفویه و همت و غیرت و ذوق و سلیقه آنها پیدا می‌کند نسبت به حالت حالیه آنها نمی‌توانم به زبان بیاورم که چه حالی برای انسان دست می‌دهد… همین قدر عرض می‌کنم بدواً من مردد ماندم که عشق و شورو هنرمندی و علو همت مؤسسین و مباشرین و موجدین این آثار را بیشتر مایه حیرت بدانم یا پستی و بی همتی و بی لیاقتی و بی حسی و شقاوت کسانی که این طور چنین نفایس را مورد بی اعتنایی و بی مبالاتی قرار داده یا راضی به تخریب آنها شده‌اند… این مساجدی که اسم بردم کاشی‌های آنها هر کدام جواهری است گران‌بها، يک يک میریزد و جای آن سفید می‌ماند بطوری که شخص با حس چون آن را می‌بیند گویی تیر به چشمش می‌خورد، روی آن کاشی‌ها بقدری گرد و خاک نشسته که آب و رنگ بسیاری از آنها دیده نمی‌شود طاق‌ها و دیوارهای آنها شکست می‌خورد و کسی غم ندارد عمارت چهل ستون و عالی قاپو تا چندی قبل زباله دان بود و فقط پس از تشکیل قشون جدید که اصفهان یکی از مراکز آن قشون گردید صاحب منصبان اهتمامی کردند و آنها را از ابتذال و نکبت بیرون آوردند.»

هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی؛ جلسه ی یکشنبه دوم شهریور 1331 ه.ش، از راست به چپ: غلامحسین صدیقی، الهیار صالح، ابراهیم حکیمی (حکیم الملک)، صادق صادق (مستشارالدوله)، حسین سمیعی (ادیب السلطنه) و علی اصغر حکمت

علی هانیبال

پروفسور پوپ

علی اصغر حکمت

محمد علی فروغی (ذکاء الملک)

ناطق درباره آثار تاریخی فارس گفت:

از تخت جمشید و احوال اسفناك آن شرح وبسط نمی‌دهم… آنچه نباید از خرابی و تضییع بسراین بنای معظم بیاید آمده تقریباً تمام نقوش و صور آن ضايع و محو شده مع ذلك آنچه از آن باقی مانده با حالت حالیه از عجایب آثار روزگار و حفظ آن واجب است». آنگاه. ناطق یادآور شد که «خلاصه حفظ آثار ملی متوقف بر این است که مردم حس و ذوق این کار را داشته باشند و بیدار کردن این حس یکی از وظایفی است که انجمن آثار ملی برعهده دارد و از این راه امیدوار است به مقصود خود برسد…»

٦- روز پنجشنبه هجدهم خرداد ٢٤٨٦ به دعوت انجمن آثار ملی آقای علی هانیبال در تالار وزارت فرهنگ خطابه ای دربارهٔ تجديد حيات ذوق صنعتی ایران ایراد کرد و در آغاز یادآور شد که:

«انجمن آثار ملی وظیفه گرانی به عهده دارد تأسیس انجمن خوشبختانه با موقع تاریخی بسیار مهمی مصادف شد که مقدمه یکی از مراحل تاریخی ایران است. یکی از تاریک ترین ادوار تاریخ ایران به پایان رسیده و دوره دیگری مملو از امید آغاز گردیده و انجمن آثار ملی بوسیله مساعی خود می‌بایست دو کار کند نخست آنکه تأثیرات شوم دوره پیش را نابود سازد و برچیند و دوم آنکه به نیروی خویش برای دوره احیاء ذوقیات زمینه فراهم سازد و پی و اساس آن را بریزد در موقعی که انجمن آثار ملی برای این دو مقصود دامن همت بکمر زدکار آسانی نبود. البته آقایان خود تصدیق خواهند کرد که نابود شدن زیبائی‌ها و صنایع ایران نه تنها برای ایران بلکه برای دنیای متمدن وخيم خواهد بود و آن هم صنایعی که قرن‌ها بهترین ذوق‌های عالم را مشغول و مجذوب کرده است …
وی درباره اوضاع نابسامان گذشته گفت: مرور زمان، مردم بی اطلاع و بی اعتنا، آنتيك فروشان و سیاحان همه و همه در نابودی این آثار عظیم می‌کوشیدند. اوضاع در موقعی که انجمن آثار ملی تأسیس شد چنین بود و عواملی که اشاره کردیم و عوامل دیگر راستی باعث تنزل ذوق صنعتی و صنایع ایران شده است. آنگاه در دنبال سخنان خود افزود:
وجود انجمن آثار ملی برای کسانی که تمام اشیاء صنعتی شگفت آور و تمام شاهکارهای جاوید ذوق ایرانی را از ایران می‌بردند و ایران را از مفاخر خود و از سرچشمه‌های حیات خود محروم می‌گذاشتند جواب مقنع و برهان قاطع است، زیرا که پیش از تأسیس انجمن آثار ملی این غارتگران صنعت وقتی که نسبت به تاراج روحانی و جنایت روحانی ملی طرف عتاب می‌شدند عذر و بهانه متینی داشتند و می‌گفتند آنچه ما میک کنیم از هر حیث درست است، ما این کار را به نام آگاهی دنیا می‌کنیم تمام این اشیاء صنعتی کهن را که از ایران بر می‌داریم و می‌بریم از انهدام نجات می‌دهیم و برای تاریخ حفظ می‌کنیم، زیرا که در ایران اشیاء عتيق و اشياء صنعتی و بناهای تاریخی را حفظ نمی‌کنند و قدر نمی‌دانند يك مؤسسه علمی نیست که به این کار بپردازد و اشیاء قدیم را در است کند و حتی موزه ای که خوب تشکیل یافته باشد نیست و کسی نمی‌توانست این بهانه را جواب بگوید و می‌بایست از شرمساری سرخ شود و خاموش گردد. اينك كه انجمن آثار ملی تشکیل یافته و کار خود را آغاز کرده است این بهانه را از دست همه کس گرفته و دیگر کسی حق ندارد چون پیش سرزنش کند و ایران را مقصر بداند…»

مقارن این احوال برخی از سخنرانی‌ها که در مجامع دیگر ایراد می‌شد یا مقاله‌هایی که گاه به گاه منتشر می‌گردید به سهم خود در آگاه ساختن افراد میهن دوست و علاقه‌مند به افتخارات دیرین ایران تأثیر بسزائی داشت که از جمله باید سخنرانی بسیار سودمند و مهیج پرفسور پوپ را درباره صنایع ایران یادآور شد. در سال ٢٤٨٤ پرفسور پوپ به ایران آمد و سخنرانی جامعی درباره گذشته و آینده صنایع ایران ایراد کرد و در همان هنگام ترجمه آن در رساله ای در ۲۶ صفحه توسط وزارت فرهنگ چاپ شد. در مقدمه یی که بر آن نوشته شده چنین آمده است:
در ابتدای سال جاری پرفسور پوپ متخصص صنایع اسلامی در دار الصنایع شیکاگو برای معاینه آثار صنعتی به ایران آمد و در روز چهارشنبه  دوم اردیبهشت در منزل آقای جعفر قلی خان اسعد بختیاری وزیر پست و تلگراف در حضور حضرت اشرف آقای رضاخان پهلوی رئيس الوزراء ورئيس محترم مجلس و هیئت دولت و جمعی از نمایندگان مجلس شورای ملی و مدعوین محترم و کلنی امریکایی در تهران پس از اینکه از طرف آقای میرزا حسین خان علاء وزیر مختار سابق ایران در آمریکا و نماینده مجلس شورای ملی معرفی گردید خطابه ذیل را راجع به گذشته و آتیه صنایع ایران به زبان انگلیسی ایراد و آقای میرزا عیسی خان صدیق آن را به فارسی ترجمه کردند…»
سخنرانی پرفسور پوپ از عمیقترین و مهیج ترین این سلسله سخنرانی‌ها است که در آن جنبه‌های مختلف صنعت و هنر ایران مورد بحث و مطالعه قرار گرفته و رئوس مطالب آن پس از مقدمه عبارتست از ادوار صنعتی عوامل، موجده نفوذ صنایع ایران بعضی از ممیزات صنایع ایران، موازین صنایع ایران وضعیت فعلی صنایع، ایران اقدامات عملی برای تجدید حیات صنایع، ایران عقاید غلطی که تجدید حیات صنایع ایران را به تعویق می‌اندازد. وی در مقدمه گفتار خود یادآور شد که:

متجاوز از دو هزار سال است که دنیای متمدن قديم وجديد بالفظو پول قریحه ایرانی را در زیبائی تقدیر کرده است در ایام روم قدیم غنی ترین بزرگان آن مملکت مبالغ گزاف برای قطعه کوچکی از پارچه های دوره ساسانی حتی امروز عظمت و زینت آنها ما را تهییج می‌کند خرج می‌کردند. چین و ژاپن به این دوری به وسایل مختلف از ایران اقتباسات صنعتی می‌کردند. در میناکاری و رنگ آمیزی در کاشی سازی و پارچه بافی چین مدیون ایران است. معماری و نقاشی و بدایع ادبی هند شمالی مستقیماً در تحت نظر صنعتگران ایران ایجاد گردید در زمان سلجوقیان آسیای صغیر دارای صنعت قشنگ و با اهمیتی شد که تقریباً تمام آن کار معلمین و اهل حرفه ایران بود. تقریباً همه صنایعی که منسوب به ترک است اصلا ایرانی می‌باشد. علاوه بر اینها صنعت ایران به سواحل اروپا نیز رسید و در آنجا اسلوب‌ها و طرزهای جدید در صنایع نشان داده ظرافت و نظافت و جاذبیت خود را به صنایع موجود اروپا عاریت داد. صنعت ایران بزرگترین سرمایه این مملکت بوده زیرا نه فقط ثروت حیثیت برای آن بوجود آورده بلکه در هر دوره و هر جا برای ایران دوستان ایجاد کرده و هیچ مملکت متمدنی امروز نیست که مجموعه یی از صنایع ایران نداشته باشد، مجموعه یی که به صاحب نظران نشان بدهد که ایران استحقاق ستایش و محبت دارد. در رشته صنایع به درجه عالی رسیدن کار کوچکی نیست…». وی در مورد ادوار صنعتی به معماری حیرت آور کاخ‌های عهد هخامنشی اشاره کرده و گفته است: «… سقف‌ها و سرتیرها را از فلزات درخشان پوشانده بودند ستون‌‌ها و دیوارها را با کاشی‌های طلائی و مینائی تزیین کرده بودند، کف تالارها را از کاشی‌های خوشرنگ عالی فرش کرده بودند، طاق‌ها را به طرز ماهرانه‌ای با سدر و آبنوس و عاج که فوق العاده مزين به الوان درخشان و طلاکاری بود ساخته بودند پرده‌ها به دیوارها آویخته و روی هم رفته تمام فضا پر بود از جلال و عظمت…»
درباره دوره صفویه اشاره کرده است که این مسأله صحت ندارد که صنایع بزرگ ایران منحصر به ما قبل اسلام است… یونانی‌های قدیم که از جلال و شکوه البسه ایرانی در تحیر بوده‌اند اگر لباس شاهزادگان ایرانی را در زمان شاه عباس می دیدند چه میگفتند؟ زریهایی که از فلزات جامد طلا و نقره ساخته شده بود.

هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی؛ جلسه ی یکشنبه دوم شهریور 1331 ه.ش، خانه ییلاقی شادروان ابراهیم حکیمی (حکیم الملک) در نیاوران
از راست به چپ نشسته: غلامحسین صدیقی، شادروان ابراهیم حکیمی (حکیم الملک) شادروان حسین سمیعی (ادیب السلطنه) شادروان صادق صادق (مستشارالدوله) عیسی صدیق (صدیق اعلم)، الهیار صالح و علی اصغر حکمت
ردیف ایستاده: از راست به چپ هوشنگ سیحون، حسین جودت، جواد کامبیز، سید محمدتقی مصطفوی و تقی علی آبادی

همچون مواد مایع در حرکت بود و بنظر نرم می آمد و در روی آنها چنان نقشه‌ای عالی و زیبا از روی سلیقه و تناسب طرح شده بود که نه فقط عالی و باشکوه بنظر می‌آمد بلکه نجابت و جلال نیز از آنها هویدا بود جای بهت و حیرت است که مملکتی این ادوار صنعتی بزرگ را متوالیاً بوجود آورده و ملاك و مأخذی در سبک‌های متعدد بدست دنیا داده باشد و هنوز در نظر دنیا کاملا مکشوف نباشد…» درباره ساختن گنبد یادآور شده است که … در گنبد سازی يك مسأله بسیار مشکلی موجود است و با وجود اینکه رومی‌ها استادی و مهارت زیاد در معماری داشتند، مع ذلك هيچگاه ندانستند چگونه گنبد را بسازند و هیچوقت نفهمیدند به چه ترتيب يك گنبد گرد بر فراز يك ساختمان چهارگوش بناکنند، حقيقة این مسأله بسیار دشوار ،است زیرا ساختن گنبد گرد در بالای يـك عمارت چهارگوش مستلزم ایجاد يك عده سوراخ و روزنه و روپوش‌های مشکل است و ایرانی‌ها بودند که ترتیب ساختن حجرات محدب را برای پر۔ و صعبی کردن روزنه ها اختراع کردند و به این وسیله ساختن گنبد را ممکن الوقوع نمودند…».
سراسر این خطابه آموزنده جالب مهیج و غرورانگیز است و بجا ست که هر فرد علاقه‌مند به مفاخر ملی آن را به دقت مطالعه نماید. جناب دکتر صدیق نقل می‌کردند که پرفسور پوپ دربارۀ گنبد شیخ لطف الله و اهمیت آن صحبت کرد و افزود که اخیراً این گنبد عظیم و بی نظیر را دیده است که بعضی از کاشی‌های آن ریخته و وضع نابسامانی دارد. اعلیحضرت رضاشاه کبیر که بیش از هر کس به مفاخر ملی ایران دلبستگی داشتند باصفهان مسافرت و پس از مشاهدۀ گنبد مبلغی مرحمت فرمودند تا فوراً تعمیرات اولیه گنبد انجام گردد بعلاوه بعدهم مقرر فرمودند در تهران کاخ مرمر ساخته شود و بر فراز آن نظیر گنبد شیخ لطف الله بوجود آید و البته این امر چند سال بطول انجامید.

اساسنامه و نظامنامه انجمن

نخستین اساسنامه انجمن در سال ۲۴۸۱ (۱۳۰۱ خورشیدی) بدین شرح تدوین گردید.

ماده ۱- انجمنی به نام «انجمن آثار ملی تأسیس می‌شود و مقصود آن پرورش علاقه عامه به آثار قدیمۀ علمی و صنعتی ایران و سعی در نگاهداری صنایع مستظرفه وصنایع دستی و حفظ سبك وشيوه قديم آنها است.
ماده ۲ – مقر انجمن طهران است و ممکن است با تصویب هیئت مؤسسه شعب آن در ولایات نیز تأسیس شود.
ماده ۳ – انجمن مرکب است از پانزده نفر اعضای مؤسس که کمیته انجمن را تشکیل می‌دهند وعدۀ غیر محدود اعضای عمومی و اعضای افتخاری
ماده ۴: هیئت مدیره انجمن از میان اعضای مؤسس و به رأی آنها انتخاب می شود و عبارت خواهد بود از يك رئيس و دو نایب رئیس و دونفر منشی و يك نفر تحويل دار.
ماده ۵ : کمیته انجمن دائمی خواهد بود و هر وقت نقصانی در عده اعضای آن پیدا شود خود کمیته به اکثریت دو ثلث آراء اعضای جدیده انتخاب وعده را تکمیل خواهد کرد.
ماده ٦ : دورۀ عمل سالیانه کمیته انجمن از اول خرداد شروع و در ۳۱ اردیبهشت ختم می‌شود در اول هر دورۀ عمل، سالیانه انتخاب هیئت مدیره کمیته تجدید می‌شود. كميته انجمن برحسب ضرورت جلسه منعقد می‌کند و در آخر هر دوره
سالیانه را پرت اعمال خود را که بعهده گرفته عرضه می دارد.
ماده ۷ : انجمن آثار ملی میتواند از دانشمندان ملل خارجه که دوست علم و صنعت ایران هستند و در خارجه مقاصد انجمن را ترویج و تقویت می کنند اعضای طرف مکاتبه یا اعضای افتخاری بگیرد.
ماده ۸ : منظورات اولیه انجمن عبارت خواهد بود از:

١- تأسيس يك موزه در طهران
٢- تأسيس يك كتابخانه در طهران

ثبت و طبقه بندی آثاری که حفظ آنها به عنوان آثار ملی لازم است. -٤ صورت برداشتن از مجموعه های نفیس مربوط به کتابخانه یا موزه که در ایران در تصرف دولت و یا مؤسسات ملی است.

ماده 9: و مقاصد دیگر انجمن عبارتست از سعی در استفاده از این مجموعه ها و بهره مند کردن مردم از آنها بواسطه تعلیم در مدارس و عرضه داشتن به انظار عامه و خطابه ها و کوشش در حفظ و احیاء صنایع و هنرهای ایرانی
ماده ۱۰ : برای رسیدن به مقاصد مذکوره در فوق، انجمن از دولت و ملت ایران استمداد خواهد کرد از قبیل اینکه از دولت مکان مناسب برای موزه و کتابخانه و استخدام متخصصین عالم برای اداره این تأسیسات تقاضا خواهد نمود ووضع قوانین لازمه برای حفظ آثار ملی را پیشنهاد خواهد کرد.
ماده ۱۱: پس از تأسیس موزه و کتابخانه و تحصیل نتیجه در استخدام
متخصصین برای اداره این تأسیسات و پس از ثبت آثار و ابنيه قديمه و فهرست کردن مجموعه های کتب و آثار صنعتی مملکت، انجمن آثار ملی این تأسیسات را به شعبه عتیقات وزارت معارف (فرهنگ تحویل داده و خود انجمن به کار خود مداومت نموده در حفظ و تکمیل تأسیسات مزبوره مراقبت واهتمام مخصوص خواهد داشت.
ماده ۱۲: اصلاح یا تغییر اساسنامه با هیئت مؤسسه است. برای اینکه پیشنهاد تغییر اساسنامه در هیئت مؤسسه قابل توجه شود لازم است که لااقل يك ثلث از اعضاء هيئت مؤسسه لزوم آن را تصدیق کرده باشند، در هر صورت يك ماه پس از آنکه پیشنهاد قابل توجه شد در جلسه ای که مخصوص این کار منعقد می‌شود طرح ورأی گرفته می‌شود.
ماده ۱۳ : برای حل مسائلی که در اساسنامه پیش بینی نشده از قبیل شرایط عضویت انجمن و میزان مساعدت مالی اعضای هیئت مؤسسه و اعضای انجمن و غیره از طرف هیئت مؤسسه نظامنامه ای تدوین و تصویب می شود که لازم الاجرا خواهد بود.
ماده ۱۴: اصلاح یا تغییر نظامنامه فوق الذکر با هیئت مؤسسه است.

ترکیب انجمن

نظامنامه انجمن

ماده ۱: انجمن آثار ملی موافق اساسنامه مرکب است از اعضایی

که به سه قسم تقسیم میشوند

1- اعضاء مؤسسه

اعضاء عمومی

اعضاء افتخاری

ماده ۲: اعضاء افتخاری اشخاصی هستند که خدماتی به آثار علمی و صنعتی ایران کرده‌اند یا علاقه خاصی به مقصود انجمن بوسیله معاونت مادی یا معنوی مهمی ابراز می‌نمایند. علاوه بر این بعضی اشخاص که در خارج از ایران به مقاصد انجمن کمک می‌نمایند می توانند اعضای طرف مکاتبه انجمن باشند.
ماده ۳ : شرایط عضویت انجمن آثار ملی از قرار ذیل است:

۱- قبول اساسنامه و نظامات انجمن
۲ تابعیت ایرانیه برای اعضاء مؤسسه و عمومی.

ماده ۴: قبول اعضاء عمومی و افتخاری به معرفی دو نفر از اعضاء هیئت موسسۀ انجمن و به اکثریت آراء آن بعمل می آید.
ماده ۵ : اعضاء عمومی سالی هشت تومان و اعضاء مؤسسه سالی
شانزده تومان به صندوق انجمن می پردازند. تبصره: اگر یکی از اعضاء عمومی مبلغ صد و پنجاه تومان یا بیشتر و یا یکی از اعضاء مؤسسه سیصد تومان یا بیشتر دفعة واحده به صندوق انجمن بپردازد عضو دائمی شمرده شده و از پرداخت مقرری عضویت معاف خواهد بود.

جلسات هیئت مؤسسه انجمن

ماده ٦ : هیئت مؤسسۀ انجمن اوقات جلسات مرتب خود را به اکثریت آراء اعضای خود تعیین می‌نماید علاوه بر این جلسات فوق العاده به تقاضای هیئت مدیره یا هشت نفر از اعضاء هیئت مؤسسه منعقد تواند شد.
ماده ۷ : تصمیمات هیئت مؤسسه وقتی معتبر است که اکثریت اعضاء مؤسسه که در طهران اقامت دارند در جلسه حاضر باشند و اگر در موقع اتخاذ تصميم نسبت به يك مطلبی حد نصاب مذکور حاصل نشد و مطلب موکول به جلسه بعد گردید در جلسه ثانی هر چند نفر از اعضا که حاضر شوند تصمیم آنها معتبر خواهد بود.
ماده ۸ : در موارد ذیل تصمیمات هیأت مؤسسۀ انجمن وقتی معتبر است که اکثریت دو ثلث اعضاء هیأت مؤسسه که در طهران اقامت دارند در جلسه حاضر باشند

۱- انتخاب اعضاء.
۲ تغییر اساسنامه یا نظامنامه

انفصال اعضاء انجمن

تبصره: اشخاصی که به واسطه عذر موجهی از حضور در جلسه ممنوعند میتوانند برای دادن رأی یکی از اعضاء حاضره را قائم مقام خود قرار دهند.

هیات مدیره

ماده 9: هیأت مؤسسۀ انجمن آثار ماى سالى يك مرتبه در ماه خرداد اعضاء هیأت مدیره را انتخاب میکند.

ماده ۱۰: وظایف هیأت مدیره از قرار ذیل است:

۱- اجرای تصمیمات هيأت مؤسسه.
۲- اداره کردن امور جاری

دعوت هیأت مؤسسه به جلسات، موافق مادۀ ٦.

ترتیب را پرت شش ماهه امور انجمن اعضاء ۵ ترتیب را پرت سالیانه برای مجمع عمومی ۶ نظارت در محاسبات انجمن و تهیه حساب شش ماهه از عایدات و مخارج برای هیأت مؤسسه و حساب سالیانه برای مجمع عمومی.

ماده ۱۱: مطالبی که در هیأت مدیره قطع و فصل می‌شود به اکثریت تامه آراء است و در صورت تساوی آراء رأی رئیس به هر طرف باشد قاطع است.

مجامع عمومی

ماده ۱۲: مجمع عمومی که عبارت است از اجتماع اعضاء مؤسسه و عمومی و افتخاری سالی یک مرتبه در اردیبهشت ماه منعقد می‌شود.
ماده ۱۳: دعوت مجمع عمومی بر عهده هیأت مدیره است که پس از جلب نظر هیأت مؤسسه روز و ساعت انعقاد جلسه را معین کرده به وسیلهٔ دعوت نامه یا توسط جراید به اطلاع اعضاء انجمن میرساند.
ماده ۱۴: علاوه برجلسه سالیانه در هر مورد که هیأت مؤسسه انعقاد جلسة مجمع عمومی را لازم بداند هیأت مدیره به طریق مذکور در ماده قبل اقدام واعضاء انجمن را دعوت خواهد کرد.
ماده ۱۵: جلسات مجمع عمومی برای مسائل ذیل منعقد می‌شود: ۱۔ اصغاء را پرت سالیانه هیأت مدیره راجع به اقدامات آن و کارهایی که شده است.

۲۔ اصغاء را پرت اموری که مطمح نظر هیأت مؤسسه است و مخارجی که مستلزم اجرای آن امور است.

اطلاع از دارائی و قروض انجمن.

۴- مطالبی که هیأت مؤسسه قبل از اتخاذ تصمیمی نسبت به آن جلب نظر مجمع عمومی را لازم میداند.

ماده ١٦: جلسات مجمع عمومی وقتی رسمیت می یابد که ثلث اعضائی که در طهران هستند حاضر باشند ولیکن اگر در دفعۀ اول حد نصاب حاصل نشد حضور هر عده ای برای رسمی بودن جلسه کافی است.

محاسبات انجمن

ماده ۱۷: هیأت مدیره در هر شش ماه يك مرتبه را پرت محاسبات انجمن را تنظیم کرده به هیأت موسسۀ انجمن تقدیم میکند و در هر سال نيز يك بار را پرت جامع دیگری به مجمع عمومی انجمن عرضه خواهد کرد.
ماده ۱۸: محاسبات انجمن به عهدۀ تحویل دار است. مشارالیه باید صورت محاسبات انجمن را از دارائی و قروض و عایدات و مخارج در دفاتر منظم نگاهدارد ترتیب را پرت شش ماهه و سالیانه جمع و خرج انجمن نیز به عهده
اوست.

ماده ۱۹: هیچ خرجی از عایدات انجمن جایز نیست مگر اینکه در حدود.

منابع


• اسدپور، علی (1391). تحلیلی انتقادی بر شرح مجموعه ی باغ های شمالی شیراز به روایت ویلیام اوزلی. کتاب ماه هنر، شماره ی 170.
• افقه، علی (1336). نخستین سیاحان فرانسوی که به شیراز رفته اند. یغما، شماره ی 105.
• بحرالعلومی، حسین (1355). کارنامه ی انجمن آثار ملی. جلد 131. تهران: سلسله ی انتشارات انجمن آثار ملی.
• بانی مسعود، امیر (1394). معماری معاصر ایران. چاپ ششم. تهران: هنر معماری قرن.
• بی نام (1331). گشایش آرامگاه سعدی. نشریه ی آموزش و پرورش، شماره ی 11 و 12.
• دانیل، ویکتور و همکاران (1394). معماری آندره گدار. تهران: نشر معماری دوران تحول در ایران.
• رستگار فسایی، منصور (1384). بنای آرامگاه و مجسمه  ی سعدی. نامه ی انجمن، شماره ی 20.
• کیانی، مصطفی (1393). معماری دوره‌ی پهلوی اول: دگرگونی اندیشه‌ها، پیدایش و شکل‌گیری معماری دوره‌ی بیست ساله‌ی معاصر ایران 1320-1299. چاپ سوم. تهران: مؤسسه‌ی مطالعات تاریخ
معاصر ایران.
• مصطفوی، محمد تقی (1326). تاریخچه ی موزه ی ایران باستان. آموزش و پرورش، سال 22، شماره ی 3.
• نوایی، عبدالحسین (1380). چگونه انجمن آثار ملی بنیاد گرفت؟. نامه ی انجمن، شماره ی 1.

منتشر شده در : یکشنبه, 27 اکتبر, 2024دسته بندی: دسته بندی نشدهبرچسب‌ها: